يك ارائه‌ خوب ديگر از كپكام

آميزه‌‌اي از شرق و غرب
عنوان بازی: Dragon's Dogma


پلتفرم: PS3 ، Xbox360 


ناشر: Capcom


سازنده: Cacom


سبك: اكشن‌/‌ نقش آفرینی


امتیاز: 5/7

بین فرهنگ غرب و شرق تفاوت‌های فاحشی وجود دارد كه معمولا تلاش برای تركیب آنها به شكست می‌انجامد. بازی‌های ویدئویی نیز از این قاعده‌ فرهنگی مستثنا نیست. بازی‌های نقش‌آفرینی با جاه‌طلبی و خیالپردازی‌ها عجین شده‌ است، در حالی كه نقش‌آفرینی‌های غربی تا حد ممكن به سمت خلق یك دنیای منطقی و باورپذیر حركت می‌كند. شاید دلیل اصلی این كه طرفداران نقش‌آفرینی‌های شرقی به عناوینی فانتزی علاقه‌مندند و طرفداران بازی‌های غربی، آنها را به یك سبك زندگی تبدیل می‌كنند نیز همین باشد. كپكام در تلاشی جاه‌طلبانه سعی كرده المان‌های نقش آفرینی شرقی، مانند اكشن سریع و احساسات انسانی را با موجودات فانتزی آنها تركیب كند. نتیجه‌ كار، شالوده‌ای است كه با وجود اشتباهات فراوان تجربیاتی را نیز به همراه دارد. بازی، داستان قهرمانی با لقب «برخاسته» یا «قیام كرده» كه با ظهور تهدیدآمیز یك اژدها، به نجات دنیا می‌شتابد. در ابتدای بازی شاهد هستیم كه چگونه اژدها قلب قهرمان را ازسینه درآورده و او را به مبارزه می‌طلبد. داستان بازی به شكلی توفانی شروع شده و هرچند سازندگان نتوانسته‌اند این صحنه‌ها را به استادی به تصویر بكشند، اما تاثیرش را بر مخاطب می‌گذارد. ماجرا نیز با حالتی كلیشه‌ای ادامه پیدا می‌كند و در لحظاتی خسته‌كننده و حتی عذاب‌آور می‌شود و در نهایت با یك بنگ بزرگ به پایان می‌رسد! در داستان روایت وجود دارد، اما به شكلی كاملا فرمالیته و این اكشن بازی است كه خوش می‌درخشد. صداگذاری كاراكترها بخوبی انجام شده است. شخصیت‌های غیرقابل بازی دیالوگ‌های زیادی دارند كه اگر هوش مصنوعی و نحوه‌ چیدمان مراحل مانند یك مانع مزاحم عمل نمی‌كرد، می‌توانستیم عمق اسكایریم را شاهد باشیم. افكت‌ها و صداهای محیطی نیز بخوبی كار شده‌است، اما بخش تحسین برانگیز كار، موسیقی آن است كه فوق‌العاده زیباست. این درخشش را می‌توان بیش از هر چیز در تم موسیقی‌ آرام بازی دید. ملودی‌ها و وكال‌ها چنان استادانه كار شده‌است كه بازیكن حتی اگر از بازی دلزده شده باشد، با خود می‌گوید: «من قهرمان این ماجرا هستم و آن را به انتها می‌رسانم!»طراحی كاراكتر شكلی ابتدایی دارد. با وجود تمام امكانات به كار گرفته شده، به هیچ وجه با عنوانی به بزرگی «اثر توده‌ای» قابل مقایسه نیست. اما خوشبختانه هر طور كه كاراكتر خود را بسازید، در بازی بخوبی رندر می‌شود و كاستی‌های آن به چشم نمی‌آید. دنیای بازی جزئیات كافی برای تایید شدن دارد. از دویدن‌ها گرفته تا آویزان شدن از دشمنان غول پیكر، حس فرو رفتن در قالب یك قهرمان را القا می‌كند. ایرادهای تكنیكی اندكی مانند گسستگی تصویر نیز دیده می‌شود. دوربین نیزعملكرد بسیار بدی دارد و بسیاری اوقات در فضاهای بسته، باید به خدا توكل كنید و ضربه بزنید؛ بلكه به جای سایه، ضرباتتان به دشمن اصابت كنند!اما همان‌طور كه گفته شد، عقیده‌ اژدها در قسمت گیم‌پلی خوش می‌درخشد. در داستان روایت می‌شود كه فرقه «گروها» از خود اراده‌ای نداشته و فقط از دستورها پیروی می‌كنند. گرو​ها یاران همراه شما را در بازی تشكیل می‌دهند كه نحوه‌ چیدمان آنها در پیروزی بسیار حیاتی است. 3 كلاس در دسترس وجود دارد كه مبارز، گام‌زننده یا رنجر و ساحر آن را تشكیل می‌دهد. در كنار انتخاب پیشه‌ خود، یكی از گروها را نیز از ابتدا خواهید ساخت كه شما رادر پایان همراهی خواهد كرد. اما 2 همراه دیگر را باید از میان گروهای متعددی انتخاب كنید كه نه ارتقای مرتبه می‌یابند و نه چیزی بر توانایی‌های آنها اضافه می‌شود. این همراهان را می‌توانید از پرتال‌هایی كه در سراسر بازی گسترده شده‌اند، به استخدام دربیاورید و عدم ارتقای آنها، بازیكن را تشویق می‌كند تا مرتب تیم خود را تغییر داده و تركیبات متعددی را امتحان كند. یك سیستم سرچ كارآمد نیز برای جستجو و احضار شخصیت ایده‌آل شما وجود دارد، كه ضامن موفقیت یا شكست در مبارزات است. یك مبارز می‌تواند جلوی دشمنان را بگیرد، یك ساحر تیرهای شما را به آتش مجهز كند و شما در نقش یك رنجر با كمان خود جولان دهید! نبود یك ساحر، یعنی دسترسی نداشتن به احیای سلامت و در نهایت شكست. حال آن كه تیمی متشكل از رنجرها، بسادگی در مقابل دشمنان قوی‌تر مغلوب می‌شود. بازی هنگام مبارزه با هیولاهای غول‌پیكر به اوج خود می‌رسد. در مبارزه با یك سایكلاپس گزینه‌ای زیادی پیش رو دارید؛ اما بهترین راه، آویزان شدن از پای او (حالتی كه در بازی سایه كالسوس دیده بودیم) و ضربه زدن است تا سقوط كند. یا با كمان چشمش را هدف بگیرید و او را دچار كوری موقت كنید. در هر صورت همكاری 4 نفر برای موفقیت حیاتی است.با این كه موارد منفی كم نیست، اما هوش مصنوعی همراهان قابل تمجید است. آنها بموقع شما را یاری كرده یا حواس دشمنا‌ن را پرت می‌كنند تا شما حساب رئیس دسته را برسید و روحیه‌ آنها را تضعیف كنید. یا در گرماگرم نبرد، با حس این كه نزدیكشان هستید، یكی از دشمنان را از پشت گروگان گرفته، شما را تشویق به وارد آوردن ضربه‌ نهایی می‌كنند. عقیده‌ اژدها اصلا با بازیكن شوخی ندارد و از این بابت می‌توان آن را با Dark Souls مقایسه كرد. اگر كمی پای خود را از مسیر ماموریت فراتر بگذارید، با انبوهی از دشمنان نیرومندتر طرف خواهید شد. از دیگر ایرادات بزرگ بازی نیز می‌توان به سیستم تلپورت آن اشاره كرد كه برای سفرهای ناكارآمد، بهای گزافی را از بازیكن طلب می‌كند. بعدها می‌توانید پورتال‌هایی در مناطق مختلف دنیای بازی بیاید كه به راحت‌ترشدن كار شما می‌انجامد. اما در نهایت، نمی‌توان بر این شگرد قدیمی بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی برای كش‌دادن ماجرا و ساعت‌های بازی چشم پوشی كرد. كلام آخر این كه عقیده‌ اژدها بازی كاملی نیست؛ اما آنقدر ویژگی خاص برای ارائه دارد كه آن را ارزشمند كند، عنوانی كه سازندگان بعدها با درس گرفتن از آن شاهكار خواهند ساخت.






تاريخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |