به نقل از خبرگزاری فرانسه؛ فقط در نخستین روز گشایش این نمایشگاه، شرکتهای"ایرباس" 23 میلیارد دلار، "بوئینگ" 5.8 میلیارد دلار و شرکت هواپیماسازی برزیلی"امبرایر" 27 میلیارد دلار سفارش ساخت هواپیما در یافت کردند.
فعالان صنعت هواپیماسازی برای شکستن رکورد فروش هواپیماهای مسافربری دراین نمایشگاه بسیار خوشبین هستند. رکورد فروش به سال 2007 میلادی تعلق دارد. درست یک سال پیش از آغاز بحران مالی-اقتصادی در جهان. در آن هنگام در نمایشگاه بینالمللی صنایع هوانوردی بورژه، شرکتهای هواپیماسازی جهان با پیشفروش 728 فروند هواپیمای مسافربری رکورد شکستند.
در نمایشگاه بینالمللی صنایع هوانوردی بورژه به غیر از شرکتهای بزرگ و کوچک هواپیماسازی جهان، تمامی شرکتهای فعال در بخش هوا-فضا نیز حضور دارند.
سازندگان موتور، دستگاه های ناوبری، رادار و دیگران حضور پر رنگی دارند.
تازهترین مدلهای هواپیماهای مسافربری در نمایشگاه بورژه به نمایش گذاشته میشود. در این زمینه هواپیمای ایرباس A350 و بوئینگ 787 به عنوان آخرین دستاوردهای تکنولوژی اروپایی و آمریکایی گلهای سرسبد این نمایشگاه هستند.
فضای یک رقابت فشرده بین دو شرکت ایرباس با شرکت بوئینگ کاملاً محسوس است.
شرکتهای هواپیمایی قطر و امارات متحده عربی از نخستین مشتریان B777X و شرکتهای هوایی چین و هند مشتریان پرو پا قرص هواپیمای 737MAX را تشکیل میدهند.
به غیر از دو شرکت بزرگ هواپیماسازی جهان، شرکت برزیلی "امبرایر" با پیش فروش بیش از 27 میلیارد دلار که شامل 300 فروند هواپیمای تک راهرویی جدید E2 است، شگفتی همگان را بر انگیخت.
این هواپیما که در مدل های 78، 97 و 110 صندلی ارائه شده، به نسبت مدلهای پیشین یک صرفه جویی 15 در صدی در سوخت برای شرکتهای خریدار و استفاده کننده خواهد داشت.
شرکت روسی سوخو نیز در این نمایشگاه حضور دارد. در نخستین روز نمایشگاه چندین فروند مدل سوپر جت سوخو به یک شرکت هواپیمایی مکزیکی پیش فروش شد.
در این نمایشگاه به غیر از تازهترین هواپیماهای مسافربری و تجارتی، باربری، آخرین مدلهای هواپیماهای نظامی، هواپیمای جنگنده و بمبافکن و خصوصاً انواع هواپیماهای بدون سرنشین موسوم به "درون" که در زمینههای نظامی و غیر نظامی مورد استفاده قرار میگیرند به نمایش گذاشته شدهاند.
نگاهی به بازار
بررسی شرایط موجود نشان میدهد که هماکنون پارک جهانی هواپیماهای مسافربری بالغ بر 20310 فروند هواپیمای مسافربری در خدمت است. برآورد میشود در افق سال 2032 میلادی بازار جهانی هواپیمایی مسافربری به دو برابر افزایش یابد.
دادهها و برآوردهای مراکز تخصصی در این زمینه نشان میدهند که پارک هواپیماهای مسافربری در سال 2032 به 41240 فروند هواپیمای مسافربری افزایش یابد.
منطقه آسیا-اقیانوسه در زمینه هواپیمایی مسافربری، بیشترین رشد را در جهان دارد و در افق سال 2032 ، پارک هواپیماهای مسافربری در این منطقه در جهان به بیش از 14750 فروند هواپیما خواهد رسید.
منطقه آسیا-اقیانوسه، در آینده با فاصله نسبتاً زیاد نسبت به آمریکای شمالی و اروپا، بزرگ ترین مرکز تجمع هواپیماهای مسافربری در جهان خواهد بود.
کارل ویلهلم شیله و شیمی
«کارل ویلهلم شیله»، شیمیدانی است که موفق به کشف عناصر متعددی شد که کشف اکسیژن مهمترین دستاورد وی محسوب می شود؛ حتی برخی از اکتشافات این دانشمند به اشتباه به نام محققانی که پس از وی این تحقیقات را ادامه دادند، ثبت شده است.
این شیمیدان برجسته نخستین محققی محسوب می شود که اقدام به جداسازی ترکیبات و عناصر مختلف بدون اطلاع از خطرات بالقوه مواد شیمیایی آنها کرد؛ «شیله» در نتیجه قرار گرفتن در معرض تجمع جیوه، آرسنیک و دیگر مواد شیمیایی در آزمایشگاه، جان خود را از دست داد.
الیزابت فلایشمان و اشعه ایکس
عکس معروف اشعه ایکس از یک دست با حلقه ای در انگشت که در اوایل قرن بیستم تهیه شد، به «الیزابت فلایشمان اشایم» تعلق دارد.
این دانشمند که هرگز موفق به اتمام تحصیلات دبیرستان نشد، استعداد علمی خود را در رادیوگرافی نشان داد. پس از کشف اشعه ایکس در سال 1895 میلادی و توجه گسترده رسانه ها به این حوزه علم، «فلایشمان» در مدت یک سال به متخصص این رشته مبدل شد و نخستین آزمایشگاه رادیولوژی کالیفرنیا را افتتاح کرد.
آزمایشات مختلف و قرار گرفتن طولانی مدت در معرض اشعه ایکس در طول چند سال، عوارض جبران ناپذیری برای این محقق به همراه داشت و در نهایت «فلایشمان» در سن 46 سالگی در سال 1905 میلادی درگذشت.
ماری کوری و رادیواکتیو
«ماری کوری» همسر «پیر کوری» یکی از برجسته ترین دانشمندان زن جهان محسوب می شود که به دلیل دستاوردهای علمی برجسته اش موفق به دریافت دو جایزه نوبل فیزیک و شیمی در سال های 1903 و 1911 میلادی شد.
«کوری» را می توان معروف ترین دانشمندی نامید که در راه علم جان خود را از دست داد؛ وی به دلیل کار با رادیوم (عنصری سرطان زا) و قرار گرفتن طولانی مدت در معرض پرتوهای رادیواکتیو در اثر ابتلا به آنمی آپلاستیک جان خود را از دست داد.
خدمه مأموریت آپولو 1
نخستین مأموریت سرنشین دار ناسا در برنامه آپولو در ژانویه 1967 میلادی با شروع غمباری همراه بود و سه فضانورد مأموریت Apollo Saturn-204 به نامهای «ویرژیل گاس گریسوم»، «ادوارد وایت» و «راجر چافی» کمتر از یک ماه قبل از برنامه پرتاب به فضا دچار سانحه شدند.
کابین فضاپیما در زمان تمرین بر روی سکوی پرتاب دچار آتش سوزی شد و سه فضانورد درون آن جان خود را از دست دادند.
علت اصلی این سانحه به طور دقیق مشخص نشد، اما برنامه سفر سرنشین دار آپولو 20 ماه به تأخیر افتاد و ناسا مجبور به اعمال تغییرات اساسی در فضاپیما شد.
خدمه شاتل فضایی چلنجر
آخرین مأموریت شاتل فضایی چلنجر در ژانویه 1986 میلادی نیز مانند نخستین مأموریت آپولو با مرگ خدمه این برنامه همراه شد.
برای اولین بار در تاریخ ناسا یک معلم مدرسه به نام «کریستا مک اولیف» بدون هیچ آموزش قبلی پرواز با شش فضانورد مأموریت STS-51-L شامل «فرانسیس اسکوب»، «مایکل اسمیت»، «الیسون اونیزوکا»، «جودیت رسنیک»، «رونالد مک نیر» و «گرگوری جارویس» همراه شد.
اما شاتل فضایی تنها یک دقیقه و 13 ثانیه پس از پرتاب به دلیل نقص در بوستر سمت راست موشک در آسمان منفجر شد و فضانوردان جان خود را از دست دادند.
خدمه شاتل فضایی کلمبیا
درحالی که ناسا پس از سانحه شاتل فضایی چلنجر، 17 سال مأموریت فضایی ایمن و بدون خطر را پشت سر گذاشته بود، هفت فضانورد بار دیگر در مأموریت شاتل فضایی کلمبیا جان خود را از دست دادند.
خدمه مأموریت STS-107 شامل «ریک هازبند»، «نویلی مک کول»، «مایکل اندرسون»، «کالپانا چاولا»، «دیوید بروان»، «لاورل کلارک» و «ایان رومان» در فوریه 2003 میلادی و پس از اتمام موفقیت آمیز مأموریت دو هفته ای در ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) راهی زمین شدند.
تحقیقات نشان داد، هنگام پرواز شاتل به سمت فضا یک تکه از فوم خارجی مخزن سوخت کنده شده و با سپر حرارتی محافظ شاتل برخورد کرده بود؛ هنگام بازگشت و عبور از جو زمین این مساله باعث افزایش بیش از حد حرارت و در نتیجه انفجار شاتل فضایی شد.
دیوید جانستون و فوران آتشفشانی
هنگام فوران کوه آتشفشان سنت هلن در سال 1980 میلادی، «دیوید جانستون» از متخصصان آتشفشان شناسی در سازمان زمین شناسی آمریکا (USGS) نخستین پیام هشدار را برای پیشگیری از بروز یک فاجعه ارسال کرد.
این محقق درون خودروی خود در زیر فوران های آتشفشانی گرفتار شد و جان خود را از دست داد.
تیم ساماراس و گردباد
«تیم ساماراس» به همراه پسرش «پل» و یکی از همکاران به نام «کارل یانگ» در مسیر رهگیری مجموعه ای از گردبادها به منظور ارتقاء سیستم های هشدار دهنده گردباد جان خود را از دست دادند.
استیو ایروین و دنیای حیوانات
شکارچی تمساح لقبی است که برای «استیو ایروین» انتخاب شده است؛ این مربی و متخصص حیوان شناسی در سال 2006 میلادی در کوئینزلند استرالیا در اثر حمله نوعی ماهی پهن برق دار جان خود را از دست داد.
دیان فوسی و گوریل ها
شغل خطرناک این محقق مطالعه زندگی گوریل ها در زیستگاه بومی آنها در جنگل های رواندا بود.
,
به شما گفتیم که به احتمال زیاد، کنفرانس امروز فیسبوک به موضوع معرفی امکان اشتراک گذاری ویدیو در اینستاگرام اختصاص خواهد یافت؛ اتفاقی که حالا به واقعیت تبدیل شده است. لحظاتی پیش، کوین سیستروم، بنیانگذار اینستاگرام از قابلیت ضبط و به اشتراک گذاری ویدیوهای کوتاه ۱۵ ثانیه در این شبکه اجتماعی رونمایی کرد تا از این طریق به جنگ با سرویس Vine توییتر برود.
به طور کلی، اشتراک گذاری ویدیو در اینستاگرام امکانات بهتری را نسبت به Vine به کاربر میدهد. محدودیت زمانی اشتراک ویدیو در اینستاگرام ۱۵ ثانیه است و در کنار آن، ۱۳ فیلتر رنگی مختلف نیز تهیه شده است تا کاربران به کمک آنها بتوانند ویدیوهای رنگارنگی را برای دوستان خود به اشتراک بگذارند.
سیستروم با آگاهی از پرسش احتمالی خبرنگاران مبنی بر کپی شدن این ایده از توییتر، در ارائه خود عنوان کرد که آنها در زمان راهاندازی اینستاگرام در نظر داشتند تا هر دو قابلیت اشتراک گذاری عکس و ویدیو را آماده کنند اما بعد تصمیم بر این شد تا ابتدا روی اشتراک گذاری تصاویر تمرکز کنند و موضوع ویدیو را به زمان بهتری موکول کنند.
ویدیوهای اینستاگرام از داخل اپلیکیشنهای اندروید، iOS و نسخه وب آن قابل مشاهده هستند. یکی دیگر از تفاوتهای این بخش در قیاس با Vine این است که بر خلاف سرویس توییتر، ویدیوهای اینستاگرام پس از پایان، دوباره تکرار نمیشوند.
همچنین مدیر اینستاگرام در این کنفرانس گفت در حال حاضر ۱۶ میلیارد عکس در این شبکه اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است و به طور متوسط در هر ماه ۱۳۰ میلیون نفر از اینستاگرام استفاده میکنند. تعداد لایکهای روزانه ثبت شده در این شبکه نیز ۱ میلیارد عنوان شده است.
نسخه جدید اپلیکیشن اینستاگرام برای هر دو پلتفرم اندروید و iOS از هم اکنون قابل دریافت است.
سامسونگ چند ماه قبل اعلام کرد که دستگاه های ویندوزی خود را زیر پرچم ATIV گرد هم می آورد، احتمالا به این امید که موفقیت برند GALAXY را در سرزمین ویندوز هم تکرار کند. پس آتیو بوک 9 پلاس، ادامه دهنده اولترابوک سری 9 سامسونگ است که یک محصول اعیانی به حساب می آید.
نمایشگر 13.3 اینچی دستگاه که رزولوشن 3200 در 1800 و تراکم 275 پیکسل در هر اینچ دارد، خوشحال ترین جزء این دستگاه است چرا که با استفاده از پردازنده هاسول، مصرف انرژی کاهش یافته و مانیتور می تواند 12 ساعت بی وقفه جلوی چشم کاربر خودنمایی کند.
256 گیگابایت حافظه اس اس دی در کنار 8 گیگابایت رم، پردازنده هاسول Core i5 یا i7 با فرکانس 1.4 گیگاهرتز، و گرافیک HD 4400، قول می دهند که سیستم عامل ویندوز 8 را ظرف 8 ثانیه بوت کنند و روان جلوی چشم شما اجرا نمایند. اما امکان انتخاب نمایشگر لمسی برای بهره بردن از قابلیت های ویندوز 8 نیز وجود دارد. سطح روی نمایشگر نیز با گوریلا گلس محافظت می شود.
ترکپد یکپارچه و کیبورد با بک لایت، دو پورت یو اس بی 3، یک پورت مینی VGA و یک پورت میکرو HDMI، از دیگر مشخصات این اولترابوک هستند.
یک نکته جالب، دو وضعیته بودن لولای نمایشگر است. آن را تا 105 یا 110 درجه باز کنید و خواهید دید که در مقابل فشار بیشتر مقاومت می کند (وضعیت اول). اما با یک فشار، تا 180 درجه باز می شود و روی سطح میز می خوابد، کاملا هم سطح با کیبورد.
هنوز قیمت آتیو بوک 9 پلاس اعلام نشده ولی انتظار نداشته باشید ماشین ارزانی باشد. گالری تصاویر را در ادامه مطلب از دست ندهید.
اگرچه در سالیان پیش رقابت هواوی با دیگر شرکت ها بود تا با عرضه اسمارت فونی با ضخامت کمتر از 6.45 میلیمتر عنوان «باریک ترین تلفن هوشمند دنیا» را کسب کند. اما اکنون دیگر این شرکت تنها باید با خودش رقابت کرده و رکوردهای خودش را بشکند.
حتما به خاطر دارید اواخر اردیبهشت ماه عکس های اسمارت فونی با نام رمز P6-U06 را به نمایش گذاردیم که گفته می شد قرار است با ضخامت 6.18 میلیمتر و بدنه فلزی صاحب عنوان «نازک ترین تلفن هوشمند» شود. اکنون نوبت به رونمایی از آن رسیده است: Ascend P6.
شب گذشته هواوی در کنفرانس لندن به طور رسمی از اسمارت فونی تمام فلزی با وزن ۱۲۰ گرم و ضخامت 6.18 میلیمتر رونمایی کرد که از نمایشگری 4.7 اینچی با رزولوشن ۱۲۸۰ در ۷۲۰ پیکسل با تکنولوژی in-cell بهره می برد. پردازنده آن چهار هسته ای ۱.۵ گیگاهرتزی است و ۲ گیگابایت رم آن را همراهی می کند. فضای ذخیره سازی داخلی P6 تنها ۸ گیگابایت است، اما شما می توانید به لطف اسلات کارت حافظه جانبی میکرو اس دی آن را تا ۳۲ گیگابایت افزایش دهید.
دوربین اصلی این اسمارت فون ۸ مگاپیکسلی با امکان عکاسی در نور کم است و دوربین جلو آن هم یک ۵ مگاپیکسلی قدرتمند است. سیستم عامل اسند پی ۶، اندروید 4.2.2 و همراه با رابط کاربری Emotion اختصاصی هواوی است. باتری قدرتمند ۲۰۰۰ میلی آمپری آن شما را با هر نوع امکان ارتباطی GSM یا UMTS و HSPA+ ساعت ها همراهی می کند.
این اسمارت فون فوق نازک قرار است از ماه جاری میلادی در چین به بازار عرضه شود و از ماه آینده هم وارد بازارهای اروپای غربی خواهد شد. قرار است تا پایان سال بیش از ۱۰۰ کشور تحت پوشش بازار فروش Ascend P6 قرار گیرند. و نسخه LTE آن هم در سه ماهه چهارم امسال راهی بازار می شود.
این موبایل در سه رنگ مشکی، صورتی و سفید و با قیمت حداقلی ۶۰۰ دلار راهی بازار خواهد شد.
گالری عکس های این اسمارت فون زیبا و باریک اندام در ادامه مطلب:
کم کم فصل تابستان از راه می رسد تا وقت ما گیمرهای حرفه ای را آزادتر کند. همان طور که همه ی ما می دانیم، بدترین چیزی که حین اجرای بازی می توان به آن برخورد، «لگ» است. با ما در ادامه مطلب همراه باشید تا چند راه ساده برای افزایش سرعت بازی های کامپیوتری را با هم مرور کنیم.
۱- اگر بازی ها روان اجرا نمی شوند یا به اصطلاح «لگ» دارند، اوّلین کار تمیز کردن و خانه تکانی سیستم عامل تان است. به طور کلّی نصب مجدد سیستم عامل می تواند سرعت اجرای بقیه برنامه ها را هم بالا ببرد.
۲- رم کامپیوتر را افزایش دهید. فقط حواستان باشد اگر از بیش از ۴ گیگابایت رم استفاده می کنید، باید ویندوز 64 بیتی نصب کنید. نوع رم (DDR4 یا DDR3 یا ...) و سرعت باس آن را هم هنگام خرید در نظر داشته باشید تا با رم فعلی سیستم تان و البته نوع رم مورد پشتیبانی توسط مادربوردتان هم خوانی داشته باشد.
۳- سومین اقدام، خرید یک کارت گرافیک نو است. قبل از خرید به یاد داشته باشید که اندازه و برق مورد نیاز کارت گرافیک مورد نظر باید با مادربورد و پاور سیستم تان هماهنگ باشد. البته از خنک کننده مناسب هم غافل نشوید.
۴- اگر هم از سخت افزاری قدرتمند استفاده می کنید، بدون درایورهای به روز نمی توانید از آن ها حداکثر استفاده را ببرید. حتماً آخرین نسخه درایور کارت گرافیک خود را از وبسایت شرکت سازنده آن دریافت کنید.
۵- در صورتی کارت گرافیک شما قوی نیست، می توانید ضعف سیستم تان در اجرای بازی ها را با یک پردازنده قدرتمند جبران کنید...
۶- فقط پردازنده تان را اورکلاک نکنید. اورکلاک کردن تأثیر چشمگیری در سرعت کامپیوترتان ندارد و حتی باعث کاهش عمر پردازنده می شود. اگر هم می خواهید سی پی یو سیستم خود را اورکلاک کنید، سیستم خنک کننده ی مناسب و توانایی برای آن آماده کنید.
۷- درون کیس کامپیوترتان را تمیز کنید. شاید فکر کنید این کار بی فایده است، امّا بهتر است بدانید گرد و غبار جلوی خنک شدن پردازنده و دیگر قطعات را می گیرد و باعث داغ شدن بیش از حد آنها می شود. برای این کار می توانید کامپیوتر را از برق کشیده و با یک قوطی هوای فشرده گرد و غبار درون کیس را تمیز کنید.
۸- از درایوهای پرسرعت SSD استفاده کنید. البته این درایوها گران تر از هارد دیسک های معمولی هستند و ظرفیت کمتری را در اختیار شما قرار می دهند. لذا مقرون به صرفه است که از هر دو کنار هم استفاده کنید؛ سیستم عامل تان به همراه برنامه ها و بازی ها را روی SSD و بقیه اطلاعات را روی هارد معمولی ذخیره کنید.
به خاطر داشته باشید که دستکاری ها و تغییرات نرم افزاری به اندازه ی ارتقاهای سخت افزاری مؤثر نیستند پس اگر سخت افزار قدرتمندی ندارید، انتظار معجزه نداشته باشید! اگر پس از ارتقای سخت افزاری هنوز هم بازی ها آن طور که می خواهید اجرا نمی شوند، باید شروع به کم کردن جزئیاتی کنید که باعث کاهش سرعت بازی شده اند پس به ترتیب:
۹- Anisotropic Filtering را خاموش کنید. Anisotropic Filtering کیفیت ظاهری بازی را بهبود می بخشد امّا شما حین بازی زیاد متوجه آن نمی شوند. اگر بازی کند است آن را خاموش کنید.
۱۰- سایه ها یا Shadows را هم کم کنید. اگر باز هم حین اجرای بازی با لگ مواجه شدید، Shadows را هم به کمترین مقدار ممکن برسانید.
۱۱- بازتاب ها و انعکاس ها (reflection) را خاموش کنید. با خاموش کردن آن سرعت بازی بهبود پیدا می کند امّا سطوحی که بازتاب دهنده نور هستند(مانند آب) به صورت مات دیده می شوند.
۱۲- بقیه افکت ها را کاهش دهید. نیازی نیست که تمام افکت ها و جلوه های بصری بازی را به حداقل برسانید. قدم به قدم آن ها را کم کنید تا به نتیجه مطلوب برسید.
۱۳- تنظیمات V-Sync را دستکاری نکنید. اگر تنظیمات V-Sync به هم بریزد، با پدیده ای به عنوان Screen Tearing مواجه می شوید و به معنی این است که کارت گرافیک شما تصاویر را سریع تر از آنچه نمایشگر می تواند نمایش دهد، به مانیتور ارسال می کند.
۱۴- رزولوشن یا وضوح مانیتور را کم کنید. این باید آخرین گزینه ای باشد که آن را کاهش می دهید. زیرا با کم کردن وضوح تصویر، کیفیت بازی کاهش چشمگیری پیدا می کند.
۱۵- با استفاده از تسک منیجر ویندوز، برنامه هایی که در پس زمینه در حال اجرا هستند (به جر آنتی ویروس) را ببندید.
۱۶- آنتی ویروس خود را به روز کنید و سیستم را به طور کامل اسکن کنید. از Gaming Mode آن هم استفاده کنید تا Notificationهای پی در پی آن مزاحم بازی شما نشوند.
۱۷- اگر مشغول بازی آنلاین یا تحت شبکه هستید، از روترهای مخصوص بازی استفاده کنید و حتی الامکان از ارتباط بیسیم استفاده نکنید. اگر هم مجبورید به شبکه وایرلس وصل شوید، اطمینان حاصل کنید که از سیگنالی قوی بهره مند است و از استاندارد N پشتیبانی می کند و جزو سری b یا g نیست. (به این صفحات برای اطلاعات بیشتر درباره استانداردهای ارتباط بیسیم مراجعه کنید: استاندارد اِن - استاندارد بی - استاندارد ج - استاندارد اِی سی ).
به نظر شما، رعایت چه نکاتی می تواند سرعت اجرای بازی ها را بیشتر نماید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
کدام شرکت بزرگ دنیا است که هنوز تبلتی با قابلیت استفاده از سیم کارت ارائه نکرده؟ بله درست حدس زدید، مایکروسافت. ولی گویا این، به زودی جزو خاطره ها خواهد شد.
پیش تر نوشته بودیم که سرفیس آرتی 2 احتمالا از چیپ تگرا 4 بهره خواهد برد ولی خبر جدیدی که امروز توسط شبکه خبری بلومبرگ اعلام شد، احتمال همکاری مایکروسافت با کوالکام را دامن می زند.
می دانید که مایکروسافت در نسل اول سرفیس آرتی از چیپ تگرا 3 استفاده کرد و خبری هم از مدل سیم کارت خور آن نشد. اما این برای مایکروسافت گران تمام شد و یکی از دلایل عدم گرایش به سرفیس را باید در محدود بودن آن به وای-فای دانست، چیزی که در بازار رقابتی امروز جایگاه ندارد.
حالا بلومبرگ خبر داده که مایکروسافت برای "برخی مدل های" سرفیس آرتی با کوالکام همکاری می کند تا احتمالا جایی برای یک سیم کارت کوچک هم در سرفیس آرتی نسل 2 پیدا شود. این به این معنا است که ممکن است برخی مدل های منطقه ای سرفیس آرتی همچنان از چیپ های انویدیا استفاده کنند، ولی مایکروسافت دیگر محدود به آن نخواهد بود.
The Verge جداگانه می نویسد که ردموند از مدتی قبل روی به تست برخی دستگاه ها با ویندوز آر تی 8.1 و چیپ اسنپدرگون 800 آورده. چیپی که قابلیت LTE یکپارچه دارد و می تواند مایکروسافت را به جرگه شرکت هایی با محصولات پست پی سی 3G/4G وارد کند.
صبح امروز گوشه ای از قدرت و بنچمارک های اسنپدرگون 800 را دیدیم، آیا اتحاد مایکروسافت و کوالکام، سرفیس آرتی را بدل به سوپر تبلتی با ویندوز 8.1 خواهد کرد؟ به تماشا می نشینیم.
رسیدن به توانایی بمباران اهدافی در قاره های دیگر، می تواند یک پیشرفت استراتژیک برای هر ارتشی باشد، اما انجام این کار با سرعت های مافوق صوت، آن هم با پرنده ای رادارگریز و بی نیاز از خلبان، فراتر از یک پیشرفت ساده است. برای همین است که بریتانیا در یک دهه گذشته وقت و منابع زیادی را صرف توسعه Taranis کرد، یکی از بزرگترین و سریع ترین پهپادهایی که بشر تاکنون ساخته.
تارانیس نتیجه یک دهه تحقیق وزارت دفاع بریتانیا در قالب اولین برنامه UCAV (پرنده های جنگی بدون خلبان) است، تصمیمی که به جای پیوستن به برنامه بین المللی کشورهای اروپایی گرفته شد و بریتانیا با شروع برنامه خودش، یک کنسرسیوم 143 میلیون پوندی با مشارکت BAE Systems ،GE Aviation ،Rolls Royce و QinetiQ را شکل داد که نتیجه آن، ساخت نمونه اولیه این بمب افکن ضد رادار بین قاره ای است.
تارانیس که پس از رونمایی اولیه در سال 2010 به ندرت دیده شده، 11.35 متر طول دارد و 4 متر ارتفاع. فاصله نوک دو بال آن هم 9.1 متر است. اما اگر از وزنش می پرسید، 8 تن ذکر شده. در حالی که جزئیات آن در هاله ابهام قرار دارد، بسیاری از صاحب نظران حوزه دفاعی می گویند که احتمالا از یک موتور Adour 951 ساخت رولزرویس و با گشتاور 8,785 نیوتن متر برخوردار است.
البته این پهپاد فقط برای بمباران ساخته نشده و کاربردهای جاسوسی، نظارت و مراقبت، و شناسایی هم دارد زیرا می توان بر روی آن سیستم جمع آوری تصویر با کمک دوربین های ساخت BAE نیز نصب کرد تا به طور خودکار به گرفتن عکس هایی با رزولوشن بالا بپردازد.
پس از به پایان رسیدن تست ها در فاز اولیه که از سال 2010 آغاز شده، تارانیس در ماه های آینده اولین پرواز خود را خواهد داشت و از پایگاه آزمایشی وُمرا متعلق به نیروی هوایی استرالیا، به هوا برخواهد خواست.
اگر طی ماه های آینده گزارش هایی از مشاهده یوفو در جنوب استرالیا دیدید، زیاد آنها را جدی نگیرید. احتمالا مردم منطقه نسل بعدی جنگ افزارهای رباتیک را با بشقاب پرنده اشتباه گرفته اند.
(تارانیس نام خدای طوفان در فرهنگ سلتیک است.)
گوگل با اضافه کردن 18 زبان جدید به اپلیکیشن وب "گوگل درایو" تعداد زبان های مورد پشتیبانی آن را به 65 رسانده.
این 18 زبان جدید که زبان باسکی، چینی (هنگ کنگی)، استونیایی، فرانسوی (کانادا)، مالزیایی، فارسی، اسپانیش (امریکای لاتین) و اوردو نیز در میان شان هستند، حالا علاوه بر درایو، گوگل داکس، شیتس و اسلایدز و فرومز را هم شامل می شوند.
برای تغییر زبان در درایو می توانید با استفاده از آیکون چرخ دنده در بالا وارد بخش settings شده و در قسمت Language زبان فارسی را انتخاب کنید تا محیط درایو به فارسی تبدیل شود. همچنین برای تغییر گوگل درایو برای موبایل، باید در بخش settings مربوط به زبان دستگاه، تنظیمات را تغییر دهید.
گوگل می گوید همه این 18 زبان جدید در زمینه چک کردن املای کلمات هم پشتیبانی می شوند و همچنین قول داده که به طور پیوسته به افزایش امکانات سرویس های آنلاین خود ادامه دهد.
همیشه بین شرکت ها برای اول بودن رقابت وجود دارد و حالا شرکت های بزرگ می خواهند این لقب را از آن خود کنند که چه کسی نخستین «نمایشگر قابل انعطاف نشکن» را به تولید انبوه می رساند.
فعلا ال جی ادعا می کند که در این مسابقه اول خواهد شد و می گوید که کار توسعه فناوری اش را به پایان رسانده و تولید انبوه این نمایشگرها را در فصل پایانی سال جاری میلادی آغاز خواهد کرد.
با این حساب در زمستان شاهد تولید انبوه نخستین نمایشگر قابل انعطاف و نشکن بازار خواهیم بود. اما توجه کنید که این نمایشگرها باید روی یک گجت استفاده شوند. بنابراین تا نیمه سال ۲۰۱۴ نباید منتظر ورود محصولات واقعی با آن باشیم.
ال جی می گوید ماهیانه ۱۲۰۰۰ نمایشگر OLED قابل انعطاف تولید خواهد کرد و کم کم سرعت تولید را افزایش خواهد داد.
شما فکر می کنید نخستین گجت هایی که با این نمایشگرها به بازار می آیند چه کاربردی خواهند داشت؟
تصاویر منتشر شده گویای یک سامانه موشکی کوتاه برد متحرک دفاع هوایی بر مبنای سامانه مشابه اما نیمه متحرک «یازهراء-3» بود که در بهمن ماه سال گذشته معرفی شده بود. در واقع به نظر می رسد به جز تفاوت هایی در چیدمان حسگرهای الکترواپتیکی پیرامون آنتن رادار، مهمترین تفاوت دو سامانه یازهراء-3 و حرز نهم، قابلیت تحرک نمونه جدید باشد که در ادامه به ارزش این توانمندی اشاره می کنیم.
بر مبنای فیلم منتشر شده از شلیک، موشک مورد استفاده در هر دو سامانه از نوع «شهاب ثاقب» یا نوع بهینه سازی شده آن است که در گزارش مربوط به سامانه یازهراء-3 مفصلاً به آن و البته نحوه عملکرد سامانه پرداخته بودیم.
نمونه پایه موشک دارای مشخصاتی از قبیل طول 2.93 متر، جرم 84 (یا 85.1) کیلوگرم، سرعت 740 (یا750) متر بر ثانیه، برد 500 تا 8600 متر در برابر اهدافی با سرعت 400 متر بر ثانیه(1.17 ماخ در ارتفاع پائین و دمای 25 درجه سانتیگراد)، 10 کیلومتر در برابر اهدافی با سرعت 300 متر بر ثانیه(0.88 ماخ در شرایط فوق) و 11 کیلومتر در برابر بالگردها است. این موشک با اهدافی تا سقف پرواز 5500 متر و بیشینه سرعت 440 متر بر ثانیه(1.3ماخ) درگیر می شود.
اما مصاحبه مسئولان دفاعی گویای یک تفاوت مهم بین دو سامانه فوق است. گفته می شود سامانه حرز نهم به صورت غیرفعال یا «پسیو» (Passive) عمل می کند. سامانه های غیرفعال در انواع راداری، حرارتی، بصری(اپتیکی) و لیزری مطرح می شوند.
نحوه عملکرد نوع غیرفعال راداری بدین صورت است که به جای ارسال امواج به سمت هدف که منجر به کشف محل خود سامانه می شود از امواج ارسال شده توسط فرستنده هایی در محل های دیگر استفاده می شود و سامانه تنها با اتکا به گیرنده راداری امواج بازگشتی از اهداف موجود در پهنه آسمان را دریافت کرده و بر مبنای آنها کار کشف و ردیابی هدف را به انجام می رساند.
در سامانه های پسیو حرارتی و اپتیکی نیز طیف حرارتی تولیدی توسط هدف یا نور بازتاب یافته از آن توسط حسگرهای مربوطه دریافت و برای ردگیری هدف مورد استفاده قرار می گیرد. این سامانه های الکترواپتیکی در در حرز نهم در کنار اطلاعات اولیه راداری کار فراهم کردن داده های لازم برای ردگیری هدف را به انجام می رسانند.
در هر صورت مزیت بسیار مهم سامانه ای که به صورت غیرفعال عمل می کند تا قبل از شلیک موشک، عدم امکان مکانیابی آن توسط دشمن است. پس از شلیک موشک نیز امکان کشف محل سامانه از روی اثرات شلیک برای حسگرهای الکترواپتیکی دشمن مقدور می شود که البته عوامل مختلفی در میزان احتمال این پدیده دخیل هستند که از حوصله این بحث خارج است.
مزیت دیگر سامانه های غیرفعال، عدم امکان ایجاد اختلالات الکترونیکی توسط سامانه های جنگ الکترونیک دشمن در آنها است. بنابراین خود به خود احتمال اصابت موشک به هدف در اولین شلیک و توسط یک موشک به میزان بسیاری افزایش می یابد.
گفتنی است احتمال اصابت در نسل اول سامانه یازهراء برای شلیک یک موشک به سمت هدف 86 تا 90 درصد و با شلیک دو موشک بیش از 96 درصد عنوان شده است. این در حالی است که در صورت عدم اصابت، فیوز مجاورتی موشک عمل کرده و سر جنگی 14 کیلوگرمی آن را منفجر می سازد که شعاع تخریبی آن برای ایجاد آسیب جدی به یک هواپیمای جنگنده(در صورت عدم اصابت مستقیم) کاملاً کافی است چه رسد به انهدام بالگردها، پهپادها و موشک های کروز.
سامانه حرز نهم همانند سایر سامانه های دفاع هوایی ایران در شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور خدمت خواهد کرد و هم برای شناسایی زودهنگام تهدیدات و هم اولویت بندی آنها از داده های فراهم شده توسط طیف وسیعی از رادارهای دوربرد و میانبرد در فرکانس های مختلف شامل رادارهای فعال و غیرفعال مانند مطلع الفجر1و2، کاشف1و2، رادار ملی، رادار علیم، غدیر، ثامن، شهاب، سپهر و ... بهره خواهد برد.
نکته قابل توجه دیگر در مورد سامانه های حرز نهم و یازهراء-3 تنوع حسگرها برای توانمند باقی ماندن سامانه در تمام شرایط جوی و جنگ الکترونیک است. علاوه بر دوربین های دید روزانه، این سامانه دارای سامانه های حرارتی احتمالاً از نوع تصویرساز است که امکان ردگیری هدف در شب و شرایط جوی نامساعد را نیز فراهم می سازند.
به گزارش مشرق، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در سالگرد به غنیمت گرفته شدن پهپاد آر-کیو-170 تصاویری از ردگیری اپتیکی این هواپیما در سال 88 به نمایش در آمد که نشان دهنده توان بالای سامانه های الکترواپتیکی ایرانی در ردگیری هواپیمایی است که حتی اختلاف دمایی با محیط ایجاد نمی کند!
این سامانه علاوه بر حسگرهای اپتیکی و حرارتی از سامانه مسافت یاب(و شاید ردگیر) لیزری نیز بهره مند است که ضمن افزایش دقت محاسبه پارامترهای شلیک و نیز اصلاح موقعیت هدف با تأمین ورودی های دقیق، در صورت امکان ردگیری و هدایت لیزری از مقاوم ترین سامانه ها در شرایط سنگین جنگ الکترونیک خواهد بود.
این گمانه زنی را بر این مبنا مطرح می نماییم که اولاً سامانه های سطح به هوای موشکی بر مبنای عملکرد و هدایت لیزری در دنیا ساخته و به طور موفق در درگیری های نظامی استفاده شده اند مانند سامانه RBS-70 سوئدی و دوم اینکه سابقه ساخت موشک هایی با این نوع هدایت در انواع ضد زره و یک نوع سطح به هوای کوتاه برد یعنی قائم که بر مبنای انواع ضد زره توسعه یافته در کشورمان موجود است.
در این صورت سامانه های یازهراء-3 و حرز نهم از دقیق ترین و کشنده ترین سامانه های دفاع هوایی برد کوتاه خواهند بود که در حلقه آخر پدافند یک منطقه قرار گرفته و با اتکا به این توانمندی حرف های بسیاری در نبردهای مدرن برای گفتن خواهند داشت.
اما همانطور که در اوائل این گزارش اشاره کردیم مهمترین تفاوت ظاهری حرز نهم با سامانه یازهراء-3 در قابلیت تحرک آن است. در این سامانه جدید همانند نوع قبلی موشک ها در دو طرف سکوی دو درجه آزادی حامل آنتن رادار ردگیری هدف و حسگرهای الکترواپتیکی قرار گرفته اند اما این ادوات بر روی اتاقک کنترل و فرماندهی واحد شلیک بوده و تمام این مجموعه بر روی یک کامیون کوچک 6 چرخ قرار گرفته است.
البته به نظر می رسد در حرز نهم نسبت به سامانه یازهراء-3 تعداد موشک ها از چهار به دو فروند کاهش یافته است که موجب کاهش پایایی رزمی سامانه در محیط های رزمی می شود که از قضا آسمان آن امروزه تنها به هواپیماها و بالگردها اختصاص ندارد بلکه انبوه پهپادهای شناسایی و رزمی به همراه موشک ها و بمب های دورایستا نیز فهرست انواع اهداف هوایی را تکمیل تر کرده اند.
از این رو مشاهده می کنیم در سامانه های برتر دنیا که هم رده با حرز نهم یعنی کوتاه برد و تمام متحرک هستند مانند تور-ام-2 و پنتسر-اس-1 از تعداد 8 و 12 موشک بهره گیری شده است. البته این احتمال نیز وجود دارد که طراحان در این نمونه به دنبال سامانه ای کم حجم و سبک برای افزایش هرچه بیشتر قابلیت های تحرک و حمل و نقل بوده اند زیرا حذف دو موشک و پرتابگرها و نگهدارنده های آن در حدود 200 کیلوگرم یا بیشتر جرم سامانه را کاهش می دهد.
بنابراین با استقرار سامانه بر روی خودرو تحرک کامل این سامانه تضمین می شود.
تحرک، مزیت های بسیار مهمی برای یک سامانه دفاع هوایی ایجاد می کند از جمله سرعت بالا در استقرار و خروج از یک منطقه، حمل و نقل هوایی سریعتر توسط هواپیماهای ترابری، امکان جابجایی در حوالی منطقه تحت پوشش در زمان های مختلف که باعث کاهش احتمال کشف موقعیت آن توسط واحدهای شناسایی هوایی یا تیم های ضربت دشمن می شود و امکان همراهی واحدهای نیروهای زمینی توسط این سامانه در پیشروی ها و عقب نشینی ها و حضور مؤثر در صحنه عملیات.
قابلیت ردگیری اهداف به صورت غیرفعال توأم با تحرک کامل، کاربرد این سامانه را برای نیروهای مقاومت نیز جذاب می سازد که اساس راهبرد دفاعی آنها بر تحرک، پراکندگی و اختفاء تا قبل از آغاز عملیات استوار است.
در پایان باید گفت روند گرایش به سامانه های تمام متحرک در سامانه های تسلیحاتی مختلف که در سال های اخبر بسیار شدت گرفته است برای برآورده کردن نیازهای نیروهای مسلح در نبردهای مدرن امری ضروری است.
سامانه پدافند هوایی متحرک میانبرد رعد، استقرار موشک های چندگانه دوش پرتاب سطح به هوا، سطح به سطح، تیربارهای سنگین و خمپاره انداز روی خودروهای راهکنشی(تاکتیکی) و موتورسیکلت های چهار چرخه، توپ های پدافند هوایی هدایت خودکار مسقر روی خودروها و نفربرها، توپ سنگین 155 میلیمتری و سامانه های راداری و الکترواپتیکی نصب شده روی خودرو مواردی از این دست هستند که در سال های اخیر بیشتر مشاهده می شوند و گویای اهمیت تحرک و رویکرد صنعت دفاعی کشورمان به این سمت و سو است تا هم با حضور در تمامی مناطق صحنه نبرد به اجرای بهتر عملیات پرداخته و هم خود را از آتش دشمن مصون نگه دارد.
پس در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
فرض کنید شما این امکان را دارید که هر روز از چند مسیر به محل کار خود بروید. برای انتخاب بهترین گزینه جهت عزیمت به محل کار، باید اطلاعاتی از سرعت تردد و وقایع ترافیکی مسیرهای مختلف در اختیار داشته باشید؛ مثلاً بدانید که سرعت حرکت در هر یک از راهها به چه میزان است و یا اینکه آیا تصادفی در هر یک از آنها به وقوع پیوسته است یا خیر. نرمافزار Waze قابلیت تعامل با سایر کاربران راه را در کنار قابلیت مسیریابی در اختیارتان می گذارد.
نرمافزار Waze توسط شرکت Waze mobile ارائه شده که در سال 2008 تاسیس شد و در ماه ژوئن سال 2013 توسط گوگل به قیمت 1.3 میلیارد دلار خریداری شد . قبل از گوگل، فیسبوک نیز مذاکرات گستردهای با سران شرکت Waze mobile داشت، اما به دلیل عدم دستیابی به توافق لازم در زمینه جابهجایی شرکت، فیسبوک در خرید Waze mobile ناکام ماند. نرمافزار Waze توانست در سال 2013 جایزه بهترین نرمافزار را از Global mobile awards 2013 کسب نماید.
شکل (1) پنل اصلی نرمافزار را نشان میدهد. امکان گزارش تراکم سنگین ترافیکی، نقاط وجود پلیس (آشکار یا مخفی) در سطح شبکه، تصادفات ترافیکی، خطرات (مانند عملیات کارگاهی در راهها)، دوربینهای کنترل سرعت و یا حتی قیمت بنزین در جایگاههای مختلف سوخت وجود دارد (همان طور که میدانید در ایالات متحده، اروپا و بسیاری از کشورهای جهان قیمت سوخت در جایگاههای مختلف متفاوت است).
همچنین کاربران میتوانند اشکالات نقشهها را گزارش نموده و یا با یکدیگر به گفتگو بپردازند. در اسکرین شات سمت چپ شکل (1) نیز مسافت باقیمانده سفر و زمان تقریبی رسیدن به مقصد نشان داده شده است.
در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان مراکز کنترل ترافیک وظیفه اعلام وضعیت راهها را بر عهده دارند که کارآمدی این سیستمها حداقل در کشور ما هنوز به سطح مناسبی نرسیده است. نکته جالب در اینجا است که همه اطلاعات و محاسبات از طریق شبکه اجتماعی Waze حاصل میشود و این کاربران راهها هستند که از طریق تعامل با یکدیگر نیاز به وجود یک زیرساخت جدید را برای کسب همین دادهها از طریق سیستمی مجزا بر طرف میکنند. به کاربران نرمافزار Waze اصطلاحاً Wazer گفته میشود. این کاربران حتی در صورتی که راهی موجود نباشد، میتوانند با فشردن دکمهای که به شکل غلتک راهسازی است. راه جدیدی را ثبت کنند. پس از فشردن این دکمه، اطلاعات جغرافیایی راه به کمک GPS داخلی تلفن هوشمند در نرم افزار ثبت میشود.
شکل (1) دو اسکرین شات از نرمافزار Waze تحت آی او اس
شکل (2) تصویری از محیط نرمافزار Waze
شکل (2) تصویری از محیط نرمافزار در حالت مسیریابی را نشان میدهد. همان طور که دیده میشود راهها بر حسب سرعت تردد (که در شکل بر حسب مایل بر ساعت است) به رنگهای مختلفی نمایش داده میشوند. اطلاعات سرعت تردد نیز با کمک سامانه جی پی اس تلفن هوشمند تعیین میشود و برای جلوگیری از کاهش ایمنی، رانندگان تنها از طریق چند دکمه از پیش تعیین شده گزارشات خود را به نرمافزار میدهند (در اغلب موارد با فشردن دو یا سه دکمه). در هنگام رانندگی، نرمافزار صفحه کلید را قفل میکند تا رانندگان دچار حواسپرتی نشوند.
گزارشات حاکی از آن است که تا ماه ژوئن سال 2013، نرمافزار Waze بیش از ۵۰ میلیون بار دانلود شده است. بدلیل تکیه نرمافزار به دادههای کاربران و استفاده از شیوه جمعسپاریجهت کسب اطلاعات، کارایی نرمافزار به شدت به تعداد کاربران فعال وابسته است. در حال حاضر در تهران و سایر شهرهای کشور، تعداد Wazerها آنقدرها زیاد نیست. اما همین تعداد نیز گاهی اوقات اطلاعات ارزشمندی را در اختیارتان قرار میدهند که ممکن است سبب صرفهجویی چند ساعتی در زمان شما گردد. آخرین نسخه این نرمافزار برای محیط اندروید در کافه بازار و برای آی او اس از اپ استور قابل دانلود است.
تصاویری از محیط برنامه
فیسبوک یک مراسم خبری را برای 30 خرداد (20 ژوئن) ترتیب داده و طبق شنیده ها، اینستاگرام در مرکز توجه قرار خواهد داشت. دقیق تر بگوییم، اضافه شدن ویژگی اشتراک ویدیو به اینستاگرام، تمرکز اصلی مراسم خواهد بود. منابع نزدیک به ماجرا می گویند:
20 ژوئن، فیسبوک اعلام خواهد کرد که اپلیکیشن محبوب اشتراک عکسش، اینستاگرام، به افراد امکان ضبط و اشتراک گذاری ویدیوهای کوتاه را نیز خواهد داد. اسمش را بگذارید تاثیر [اپلیکیشن] vine.
همان طور که در تصویر زیر می بینید آمار اشتراک گذاری لینک مربوط به ویدیوهای Vine رشد چشمگیری نسبت به اشتراک گذاری لینک عکس از اینستاگرام داشته. شاید همین زاکربرگ را دچار بدخوابی کرده.
واین که در سال 2012 به تملک توییتر درآمد به کاربران iOS و اندروید امکان می دهد کلیپ های 6 ثانیه ای ضبط کرده و در توییتر یا فیسبوک به اشتراک بگذارند. با ارائه این اپلیکیشن برای اندروید که به 15 روز قبل بر می گردد، آمارهای آن تازه شکوفا شد و از اینستاگرام سبقت سریعی گرفت.
به نظر می رسد چیزی با آمدن امکان اشتراک ویدیو توسط اینستاگرام فاصله نداشته باشیم که روی محبوبیت بیشتر این اپلیکیشن تاثیر به سزایی خواهد گذاشت.
با وجود طراحی جالب صفحه اختصاصی مک پرو در وبسایت اپل، که البته سر زدن به آن می تواند چند ده مگابایت از ترافیک اینترنتی شما را ببلعد، این شرکت در توضیح اینکه چرا مک پرو 2013 تبدیل به یک استوانه کوچک و مشکی شده که ممکن است آن را در شب گم کنید، کار سختی در پیش دارد.
ولی شاید برای تان جالب باشد که بدانید اینجا با یکی از بهترین نمونه های "پیروی قالب از کارکرد" روبرو هستیم. با نارنجی همراه باشید تا ببینیم این یعنی چه؟
یک. سطح مقطع گرد، به خاطر مثلثی در درون. فیل شیلر بر روی صحنه گفت که مک پرو به خاطر هسته حرارتی منحصر به فردش است که گرد ساخته شده. در اصل بعد از شکل گیری ایده این هسته حرارتی بود که طراحی استوانه ای به ذهن جانی آیو رسید. همان طور که در عکس بالا می بینید، پوشش استوانه ای، در اصل یک سطح مقطع مثلثی که پر از خروجی های هوا است را در دل خود قایم کرده. پردازنده ها هم رو به داخل قرار گرفته اند تا با عبور هوا از مرکز دستگاه، کار خنک سازی راحت تر انجام شود.
دو. از پایین به بالا، نه بر عکس. در بالای سطح مقطع مثلثی (و زیر روپوش محافظ) یک فن بی صدا قرار گرفته که هوا را از پایین به بالا می کشد و بیرون می دهد. البته باید صبر کرد و دید که صدای فن بزرگ فوقانی چقدر خواهد بود. اپل که می گوید بسیار کم صدا است چون تعداد پره ها، اندازه آنها، فاصله شان از هم و حتی شکل آنها دقیقا برای این دستگاه طراحی شده. از طریق کاهش مقاومت هوا در داخل دستگاه، اپل موفق به طراحی تیغه هایی با خمیدگی رو به عقب شده که هم خنک سازی را خوب انجام می دهند و هم بی صدا هستند.
سه. سیاه ولی نه از جنس پلاستیک. پوشش سیلندرگونه مک پرو، با وجود مشکی بودنش از پلاستیک نیست، بلکه آلومینیوم پالیش خورده است. این پوسته صیقلی و زیبا با استفاده از تکنولوژی های بهبود یافته در زمینه شکل دهی برخوردی و تحت فشار به فلز، ساخته می شود. دستگاه 25.15 سانتی متر ارتفاع دارد و و قطر سطح مقطع آن هم 16.76 سانتی متر است.
چهار. منبع تغذیه در داخل، و همه چیز سر راست. در شب معرفی مک پرو نوشتیم که شاید روزهای سختی در انتظار کالبدشکاف گجت ها، یعنی سایت iFixit باشد، ولی به نظر می رسد اشتباه می کردیم. پوشش بدنه دارای قفلی است که با باز کردن آن، امکان دسترسی به داخل را داریم. کارت های رم دستگاه جلوی چشم و پیدا هستند. حتی با وجود جثه کوچک این کامپیوتر (کمی بزرگتر از یک توپ فوتبال امریکایی)، منبع تغذیه برق هم در داخل قرار دارد. یعنی همان سیمی را که به پشت دستگاه می زنید، به پریز برق هم می زنید و این وسط هیچ آداپتوری وجود ندارد.
اپل از سال 2010 به این طرف، مکبوک ایر را چندان تغییر نداده. آن سال غیر از تغییرات کوچک در ضخامت دستگاه و بالا رفتن رزولوشن نمایشگر، قیمت این مخلوق باریک پایین آمد و به حافظه فلش و پردازنده سریع تر هم مجهز شد. با بالا گرفتن تب عرضه لپ تاپ های ظریف، مکبوک ایر محصولی شد که یک تنه در مقابل تمام لپ تاپ های باریک و سبک رقبا یعنی خانواده اولترابوک ایستاد.
اما در این چند وقت اخیر، در دنیایی که لپ تاپ ها لمسی می شوند و نمایشگرها برخوردار از رزولوشن های دیوانه کننده، مکبوک ایر به نظر یک بی قاعدگی می رسد. اپل انقلاب رزولوشنی را با آیفون ایجاد کرد و با آیپد و مک بوک پرو رتینا ادامه داد، ولی هنوز خبری از آن در مکبوک ایر نیست. در این بین طراحی این دستگاه نیز تغییرات اندکی کرده، در حدی که می توان آنها را نادیده گرفت.
ولی دقیقا همین ها جالب است. می دانید، در بین محصولات اپل که بیشتر مواقع نسبت به نسل های قبلی خود پیشرفت های خوبی کرده اند، مکبوک ایر یک محصول متین و موقر و آرام است که بهترین توصیف برای آن می تواند این باشد: "ماموریتی که سال ها قبل درست آغاز شد."
در دنیای همراه با اغراق اپل، آیفون 5 یک "معجزه، هیولای تلفن ها، و عیار طراحی" توصیف می شود. آیپد مینی "بهترین تبلت اپل تاکنون" است که در کیفیت تنه به تنه ساعت های سوییسی می زند و به قول یک نویسنده دنیای فناوری "صادقانه بگویم، چیزی است که تبلت ها باید از اول می بودند." در همین دنیا، مکبوک ایر چنین توصیف می شود: "محصولی متوازن که مربع کنار اکثر خواسته های یک کاربر را تیک می زند."
قضیه را گرفتید؟ آیفون 5 که رقبای درخوری دارد را خدایگان تلفن های هوشمند می خوانند، ولی مکبوک ایر که مدت ها است پیشتاز حوزه خودش است را فقط "یک کامپیوتر که در همه زمینه ها به شکل متوازنی خوب است." بله، این لپ تاپ به کار بازی خورها نمی آید، عمر باتری را فدای گرافیک قوی نمی کند، به سبک سائوسائو هم به تبلت تبدیل نمی شود، حتی اگر OS X و کیبورد راحت و ترکپد بی نظیرش را فاکتور بگیریم، هیچ چیز خاصی در چنته ندارد؛ جز اینکه، "ایراد یا نقصی که خریدار را منصرف کند، ندارد!"
عالی نمی شد اگر اپل یک نمایشگر لمسی به مکبوک ایر 2013 اضافه می کرد؟ اگر هیبریدی می شد بهتر نبود؟ اگر نمایشگرش رتینا می شد چه؟ همه اینها می توانست خوب باشد، فقط اگر "توازن" را بر هم نمی زد. مکبوک ایر در طول این سال ها ثابت کرده که "به اندازه کافی خوب بودن" می تواند شکست دهنده "انواع انقلاب های تکنولوژیکی" باشد که دور و بر خودتان می بینید ولی تعادل را بر هم می زنند.
در حالی که مدل 2012 مکبوک ایر، تقریبا عین مدل سال قبل البته با بهبودهای حداقلی بود، مدل 2013 آن کافی شاپ داران را شرمنده خواهد کرد، چون مجبورند زودتر از خالی شدن باتری لپ تاپ مشتریان شان، صندلی ها را برگردانده و میزها را خالی کنند. طبق بررسی The Verge، مکبوک ایر 2013 مدل 13.3 اینچی می تواند با یک بار شارژ 13 ساعت و 29 دقیقه کار با مرورگر سافاری، و 11 ساعت و 29 دقیقه کار با مرورگر کروم را با تنظیم روشنایی نمایشگر روی 65 درصد، میسر کند.
این عمر باتری عالی، با استفاده از نسل جدید پردازنده های اینتل یعنی Haswell، افزایش در ظرفیت باتری و بهبود قطعات داخلی میسر شده. در حالی که مکبوک ایر 2012 پردازنده Core i5 یا فرکانس 1.8 گیگاهرتز داشت و در تست Geekbench امتیاز 6,197 را کسب کرده بود، مکبوک ایر 2013 از پردازنده Core i5 با فرکانس 1.3 گیگاهرتز بهره برده و امتیاز 6,057 را کسب می کند.
در استفاده عادی چندان متوجه این اختلاف 140 امتیازی که Geekbench نشان داده نخواهید شد، ولی 5 ساعت عمر باتری بیشتر، گرافیکی که 40 درصد سریع تر شده، و وای-فای سریع 802.11ac، به چشم خواهند آمد. اینها به کنار، SSD هم 45 درصد سریع تر از نسل قبل شده.
مکبوک ایر، یک لپ تاپ حرفه ای با بهترین پردازنده های اینتل نیست که مخصوص گرافیست ها و تدوینگرها ساخته شده باشد (اپل برای آنها مکبوک پرو رتینا را ساخته). همچنین یک لپ تاپ بازی خور هم نیست. بلکه لپتاپی با استفاده عام است؛ کم نقص و متوازن با تمرکز روی قابل حمل بودن و راحتی هنگام استفاده (دکمه های نرم، ترکپد سریع، نمایشگر با نور و تصویری ملایم و چشم نواز.)
لپ تاپی که الحق به درد برنامه نویسان، نویسندگان، وبلاگ نویس ها (به خصوص وبلاگ نویسی زنده!)، دانشجوها و افرادی از این دست می خورد و هر کاری را که قول داده، خوب انجام می دهد. و این چیز خوبی است: این که یک محصول ادعایی بزرگتر از قد و قواره اش نکند، و از پس قول هایی که داده بر آید.
تا به حال فکر کرده اید با این همه وسایل دور ریختنی، چه کارهایی می توان انجام داد؟ قبل از این در مجموعه «خودت بساز» به برخی کاربردهای خلاقانه خرده ریزه های دم دست اشاره کردیم. قوطی نوشابه، یکی از این دور ریختنی ها است که با کمی خلاقیت و ابتکار، می توان آن را به بلندگویی ساده تبدیل کرد. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا در چند مرحله ساده، اسپیکری ساده و قدرتمند بسازیم. به امتحانش می ارزد!
۱- وسایل مورد نیاز را آماده کنید: صد البته یک دستگاه پخش کننده موسیقی (تلفن همراه یا...) - هدفون کوچک یا هندزفری - قوطی نوشابه یا دلستر تمیز و خشک شده - چسب نواری (اختیاری) - میخ و چکش
۲- پس از آماده کردن وسایل مورد نیاز، با استفاده از میخ و چکش چند سوراخ در زیر قوطی ایجاد کنید. بهتر است که سوراخ ها به مرکز نزدیک تر باشند.
۳- هدفون ها یا هندزفری ها را (مانند تصویر) از سر قوطی وارد آن کنید. می توانید با تکه ای چسب آن را در جای خود محکم کنید. البته این کار تنها در صورتی ضرورت دارد که هنگام حرکت هم می خواهید از این اسپیکر زیبا و دست ساز استفاده کنید.
۴- شروع به پخش موسیقی کنید. کمی تنظیمات ولوم، باس و تریبل پخش کننده موسیقی تان را دست کاری کنید تا به نتیجه مورد نظر خود برسید.
نکات مفید
* اگر از قوطی بزرگ تر یا درازتری استفاده کنید، صدای خروجی باس بیشتری خواهد داشت.
* از چسب نواری برای ثابت نگه داشتن هدفون ها استفاده کنید.
* مراقب لبه های تیز قوطی باشید؛ ممکن است هدفون ها و یا دستانتان آسیب ببینند.
* زیاد کردن بیش از حد صدای هدفون ها ممکن است به آن ها آسیب برساند.
* اگر به نتیجه مورد نظر نرسیدید، باز هم تلاش کنید. تنها چیزی که از دست می دهید یک قوطی است!
در ماه پایانی این سال میلادی، Xbox 360 هشت ساله خواهد شد و PlayStation 3 هفت ساله. در نمایشگاه E3 امسال، ما سرانجام رونمایی کاملی از جانشین های این دو را شاهد بودیم. Xbox One و PlayStation 4 آمدند تا نسلی جدید از کنسول های بازی پا به میدان گذاشته باشند، و البته با آنها حتما شاهد "نسل جدید بازی ها" هم خواهیم بود. غیر از "این"، چه دلیلی خواهیم داشت تا 399 دلار پول برای یک کنسول بازی بدهیم؟
اما پرسش این است که یک بازی نسل جدید، چه ویژگی هایی خواهد داشت؟ اصلا بازی نسل بعد، چه معنایی دارد؟
شاید تا قبل از E3 2013 هیچ تصوری از انتظارات ممکن نداشتیم، ولی حالا با از راه رسیدن پیش نمایش بازی های پیشرفته جدید، و مصاحبه ها با توسعه دهندگان و سازندگان آنها، کم کم چشم انداز جالبی پیش روی مان قرار گرفته.
در ادامه مطلب با ما همراه شوید تا با ویژگی های مهم "بازی های نسل جدید" برای کنسول های حرفه ای، بیشتر آشنا شویم.
گرافیک قوی تر
تقریبا بدیهی است: اگر شما به توسعه دهندگان سخت افزار قوی تر و سریع تری بدهید، آنها هم بازی هایی با جزئیات گرافیکی خیره کننده می سازند. با قدرت زیاد، مسئولیت زیاد برای ساختن تصاویر گیرا به همراه می آید. قطعی است که بازی های نسل جدید نسبت به مشابه های خود بر روی ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 بهتر خواهند بود. البته منظور فقط بهتر از جنبه هنری نیست، بلکه رزولوشن بالاتر و نرمی پخش تصاویر متحرک نیز بخش دیگر ماجرا است.
تلویزیون اچ دی شما در منزل می تواند تصاویری با رزولوشن 1080p و نرخ 60 فریم در ثانیه را به راحتی نمایش دهد، ولی بسیاری از بازی های ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 حتی به این مرز نزدیک هم نشده اند. بازی های بسیار خوبی مثل Halo 4 و Heavy Rain دارای کیفیت 720p یا پایین تر هستند، و خیلی از عناوین نیز امکان استفاده از تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیکی را نداشتند که در نتیجه خطوط و گوشه های تیز همه جای دنیای بازی دیده می شد.
اما در E3 2013، دموهای نمایش داده شده کاملا نرم و زنده بودند. ناشر بازی Battlefield 4 یعنی Electronic Arts روی این مورد خیلی سرمایه گذاری کرده و بازی Quantum Break از این منظر، به طرز باورنکردنی طبیعی به نظر می رسد. بافت ها، مدل ها، و نورپردازی آن هم همه عالی اند. اما اتومبیل های Forza Motorsport 5 (تصویر بالا) احتمالا بهترین کار در زمینه نمایش این جزئیات به حساب می آیند.
قدرت بالای کنسول های جدید همچنین این امکان را می دهد که اشیا و شخصیت های بیشتری را همزمان در قاب تصویر داشته باشیم، و چیزهای بیشتری را در یک چشم به هم زدن از دنیای بازی ببینیم. بازی Ryse: Son of Rome به شما نقش هدایت یک ارتش با سربازهایی را می دهد که جزئیات هر یک عالی کار شده، و شما باید آنها را پشت استحکامات دشمن هدایت کنید. مرده های متحرک در Dead Rising 3 به کنار، پاهای دلفین ها، دسته های پرندگان، و بیشه های درختان در مرام قاتلین: پرچم سیاه (Assassin's Creed: Black Flag) جای دیدن دارد. بازی های نسل جدید، به معنای واقعی کلمه، زنده تر هستند.
شبیه سازی های پویا
یکی از دلایل بزرگ برای اینکه گرافیک بازی ها اینقدر عالی شده، در اصل ربط زیادی به کارت های گرافیکی ندارد. نسل جدید توسعه دهندگان بازی ها دارند از Physics و سایر نرم افزارهای شبیه ساز پیشرفته برای خلق دنیای بازی ها استفاده می کنند، طوری که حس غوطه ور بودن در دنیای بازی و توان تاثیرگذاری واقعی بر آن را داشته باشید. بازی های ورزشی نسل بعد در این زمینه عالی هستند. حالا بازیکن ها می توانند تا بیش از 1000 پویانمایی را برای -فقط- حرکت های اصلی داشته باشند، و موتور بازی نوع واکنش هر بازیکن به بازیکن های اطرافش را قدم به قدم شبیه سازی می کند.
با اینکه شاید نتوانید همه چیز را در نقشه چند نفره Battlefield 4 روی هوا بفرستید، ولی تجربه تک نفره آن، دیوانه وار عالی است. وقتی بازی را روی عرشه یک کشتی شکسته که حامل هواپیما بوده و حالا دارد با ناله در قلب دریای عصبانی غرق می شود، جلو می برید، می توانید با توپ کشتی به یک جت F-18 شلیک کرده و سرنگونش کنید، در برخورد با سطح آب بال ها و بالچه های جت کج و کوله می شوند و داغان.
از دریا و اقیانوس گفتیم که انگار یک پی رنگ هستند: بازی های The Witcher 3، مرام قاتلین: پرچم سیاه، و بتلفیلد 4 به شما امکان می دهند در دریاهای طوفانی نقش ناخدا داشته باشید و حداقل دو بازی اول دارای شرایط آب و هوایی هستند که بر روی بازی اثر مستقیم می گذارد. آب های دیوانه و بادهای قوی نه فقط کشتی شما را این طرف و آن طرف می کنند بلکه می توانند آن را به صخره ها بکوبند یا ملوان های بیچاره را به دریا پرت کنند.
در محیط بازی The Witcher 3، حتی زمین هم حالات مختلفی دارد. چمن ها، شاخه های درختان و باد، همگی به جنگل ها حس زندگی می بخشد. خز گرگ ها و پوست سایر حیوانات موج دار است و واقعی، طوری که آنها را از چوب های رگه دار متمایز می کند؛ نه مثل بازی های نسل قبل که حیواناتش هم بی جان به نظر می رسیدند.
دنیای پیرامون
بسیاری از محیط های پویای جدید طوری طراحی نشده که فقط یک بار از شان عبور کنید. خیلی از بازی ها مثل Destiny و Watch Dogs، یا Dead Rising 3 و Mad Max و Need for Speed: Rivals، یا حتی Metal Gear Solid 5، در دنیای های وسیع و پهناور رخ می دهند. Ubisoft ادعا می کند که مرام قاتلین: پرچم سیاه دنیای دنیایی 3 برابر بزرگتر از بازی قبلی این سری دارد. Witcher 3 هم بین 3 تا 5 برابر بزرگتر شده.
این ها همه برای بر انگیختن حس کنجکاوی، ماجراجویی، دریانوردی، اکتشاف جزیره ها، گردش در دشت ها و زمین های بایر، و یافتن راه در محیط های مختلف است. البته بیشتر این بازی ها نیازی به قدرت کنسول های جدید نداشتند تا چنین دنیای را تصویر کنند، روی کنسول های فعلی هم مشابه شان هست، ولی حالا طراحی این چنین دنیاهایی تبدیل به یک روند شده. حالا تصور کنید که این روند در نسل بعدی بازی ها شما را به چه دنیاهایی خواهد برد.
Dead Rising 3 از Capcom به بازیکن های اش قول می دهد که تجربه دنیای پیرامون را با کنسول های جدید به سطحی جدید ببرد و کاملا روان ارائه اش کند، هیچ زمان اضافه ای برای بارگزاری محیط لازم نخواهد بود زیرا سرورهای ابری مایکروسافت پشتیبان آن هستند. جین گسدون خالق مرام قاتلین: برچم سیاه می گوید که این بازی با نسل فعلی کنسول ها هم خوب می بود ولی یک بار تجربه اش بر روی نسل جدید، کافی است تا خودتان تفاوت ها را دریابید.
تک نفره = چند نفره
بازی های چند نفره از زمان Arcade با ما هستند ولی بازی های جدید قرار است دنیای "چند نفره" را به سطحی تازه ببرند و آن را با تجربه "تک نفره" در بیامیزند. قبلا دیده ایم که در بازی هایی مثل Journey و Dark Souls بازیکن های دیگر مثل ارواح به دنیای شما حمله می کنند، ولی حالا Watch Dogs و Need for Speed: Rivals این ایده را واقعی تر به کار می گیرند.
در Watch Dogs می توانید مخفیانه به دنیای سایر بازیکن ها وارد شوید، سعی کنید آنها را برای بهبود جایگاه خودتان اذیت کنید و سپس بدون کشته شدن خارج شوید. از نقطه نظر شخصی، هر کس بازی خودش را می کند، ولی حملات می توانند نتیجه اعمال انسانی باشند، نه فقط هوش مصنوعی. طراح ارشد بازی، آقای دنی بلانگر می گوید: «می خواستیم این تابوی تک نفره/چند نفره را بشکنیم.»
Need for Speed: Rivals همین ایده را در بخش "پلیس در مقابل راننده خیابانی" به کار گرفته. اگر شما پلیس هستید نفر دیگر راننده است و اگر شما آسفالت خیابان ها را به آتش می کشید، طرف مقابل پلیس می شود. در واقع هر کدام تان یک بازیکن هستید، ولی شبکه بازی حرکات تان را یکی می کند تا رقیب هر مدام تان، انسان باشد نه هوش مصنوعی.
اما Forza 5 و Titanfall رویکرد دیگری را در پیش گرفته اند و آن تطبیق بازیکن ها با هوش مصنوعی است. در Titanfall که یک جنگ چند نفره بزرگ است، تیم شما می تواند از افراد واقعی تشکیل شده باشد، ولی برخی از اعضای آن هم می توانند توسط هوش مصنوعی بازی کنترل شوند و در همین حین، اگر گروه شما پیشرفت کند، هوش مصنوعی هم پیشرفت می کند و اگر شکست بخورید، باز هم همراه شما است و ضعیف می شود. یا در Forza 5، با هر بار رانندگی هوش مصنوعی یک درایواتار (Drive+Avatar) را از روی سبک رانندگی تان شبیه سازی می کند که بعدا در مقابل سایر بازیکن ها به رانندگی می پردازد.
صفحه نمایش دوم
در آخر به موردی اشاره می کنیم که البته اهمیتش کمتر از سایر موارد نیست. اخیرا نمونه هایی زیاد از تمایل توسعه دهنده ها به استفاده از تبلت ها و تلفن های هوشمند در بازی های شان دیده ایم. Project Spark به شما امکان می دهد کل دنیای های مورد نظرتان را با تبلت بسازید، و با استفاده از انگشتان خود حکاکی کنید و پیشه وری. در Watch Dogs و Need for Speed: Rivals و The Division هم می توانید از دستگاه هوشمند تان برای رصد کردن عملکرد و کمک به دوستان خود استفاده کنید، ضمن اینکه بازی "مرام قاتلین: پرچم سیاه" از دستگاه شما به عنوان نوعی جی پی اس برای کشتی استفاده می کند و یا در جایی دیگر با نشان دادن نقشه و تعیین محل حضورتان، امکان قرار دادن نشانگرها و اعزام تیم هایی از قاتلین را فراهم می کند.
استفاده Battlefield 4 از تبلت می تواند جاه طلبانه ترین مورد از این دست باشد. با آیپد یا یک تبلت اندرویدی می توانید کل گروهان 32 نفره تان را هدایت کنید، دستورات مختلف بدهید، نقشه را برای یافتن تهدیدها اسکن نمایید، تدارکات بفرستید، و حتی حمله های موشکی کنید. رییس DICE studio آقای کارل مگنوس-ترودسون می گوید که به نظر تیم سازنده، این روش استفاده، طبیعی است و وعده ی اضافه شدن قابلیت های بیشتر به اپلیکیشن تبلت در آینده نزدیک را می دهد.
موارد باقی مانده
چیزهایی که در بالا آمد، فقط خراشیدن پوسته بود. نسل جدید بازی ها دستاوردهایی به مراتب بیشتر برای عرضه خواهند داشت، تازه فرض را بر این گذاشته ایم که اینها، نسل جدید "واقعی" باشند! ولی حقیقت این است که EA و Ubisoft می گویند ما فقط در مرحله انتقالی بین دو نسل از کنسول های بازی هستیم. توسعه بسیاری از بازی های به نمایش در آمده در E3 پیش از نهایی شدن مشخصات فنی ایکس باکس وان و پلی استیشن 4 شروع شده بود، پس نباید انتظارات ماورایی داشت.
بسیاری بازی ها هنوز تکمیل شده نیستند، با این حال دستاوردهای نسل جدید بسیار خوب است اما این اعتراف به این معنا نیست که به سطح کمال نزدیک شده ایم. اتومبیل ها در بازی ها هنوز کاملا مطلوب نیستند، شخصیت ها خیلی طبیعی تر شده اند ولی کو تا واقعی شدن.
بازی های جدید بسیار خوب خواهند بود و با تماشای آنها پیشرفت های بزرگی به چشم تان خواهد آمد، ولی باید تا سال بعد و از راه رسیدن بازی هایی که دادن لقب "نسل جدید" واقعا برازنده شان باشد، صبر کرد.
این زیردریایی جثه ای به کوچکی دو قوطی نوشابه دارد، اما دانشمندان فکر می کنند ممکن است بتواند برای کشف حیات در دیگر سیارات همچون Europa (ماه پوشیده از یخ مشتری)، مفید و کاربردی باشد.
این جستجوگر کوچک که DADU نام دارد، یکی از پروژه های بخش تکنولوژی ریزسیستم های دانشگاه آپسالا است. DADU برای این طراحی شده تا به جستجو در دریاچه های زیر یخچال های طبیعی بپردازد. دریاچه هایی که در کره خاکی ما هم وجود دارند و در دو قطب می توان نمونه هایی از آنها را پیدا کرد. این دریاچه های پوشیده شده با لایه های ضخیم یخ، اغلب میزبان حیات میکروبی هستند که قادر است در دماهای فوق پایین هم زنده بماند.
آژانس فضایی اروپا قصد دارد طی ماموریتی در سال ۲۰۳۰ ضخامت یخ سطح Europa را اندازه بگیرد و ناسا هم در حال برنامه ریزی یک ماموریت در مدار اروپا است. در حالی که اسباب و وسایل اختصاصی چنین سفرهایی هنوز طراحی نشده اند، اما نسخه های آزمایشی DADU توانسته اند توانایی و آمادگی خود را برای این ماموریت ها به خوبی نشان دهند.
سطح Europa پوشیده از یخ است. لذا دانشمندان فکر می کنند یک ماموریت رباتیک می تواند با سوراخ کاری روی آن، داده های بیشتری را جمع آوری کرده و اطلاعات بیشتری درباره آنچه که در زیر پنهان شده را فاش کند.
از تجهیزات این زیر دریایی می توان به یک سونار اسکن جانبی برای تصویر برداری زیر یخ، یک کابل فیبر نوری برای ارتباط لحظه ای و برخط، یک دوربین، یک نمونه بردار از گیاهان و جانوران آبزی و دیگر تجهیزات لازم برای گردآوری اطلاعات اشاره کرد.
50 کاربر ساکن اطراف منطقه تست، روی بام خانه خود تجهیزات دریافت کننده وصل کرده و آزمایش مورد نظر را با موفقیت انجام دادند. نیمو یکی از این کاربران بود که به مدت 15 دقیقه توانست روی اینترنت رفته و آنلاین شود. (زلزله سال 2011 کریس چرچ در نیوزیلند و نداشتن خطوط ارتباطاتی تا چند روز باعث شد تا مردم به فکر ایجاد راههای ارتباطات جدید در زمان حوادث طبیعی باشند.)
مایک کاسیدای رهبر پروژه اینترنت بالنی می گوید، بالن های گوگل رایگان اینترنت را توزیع خواهند کرد و دور از چشم، عملیاتی می شوند.
گوگل در پروژه ای بزرگ قصد دارد اینترنت را بین 4.8 میلیارد نفر از مردمی که نمی توانند آنلاین شوند، توزیع کند.
اینترنت بالنیف اینترنتی مبتنی بر ایجاد شبکه اینترنت بی سیم در نقاط مشکل داردر سراسر جهان، تعریف شده که در آن بالن های هیلیوم مشابه آنچه در امور هواشناسی استفاده می شود را به تجهیزات شبکه وای فای در ارتفاع 12 مایلی (19 کیلومتری زمین) مجهز کرده تا مردم در نقاط غیرآنلاین ، صاحب اینترنت پر سرعت تا حداکثر 70 گیگابیت بر ثانیه (معادل سرعت کل اینترنت در ایران) شوند.
بدین ترتیب در هر شبکه جدید بالنی، مردم در شعاع 780 مایل مربعی صاحب اینترنت (معادل سرعت 3G) شده و آنلاین می شوند. گفتنی است این شعاع دو برابر شهر نیویورک است.
دیتا بر اساس پروژه لون (تیمی که گوگل گلس و اتومبیل بدون راننده را ابداع کرد مسوول این پروژه است) از استراتوسفر توزیع می شود.
پیشتر به صورت سری این پروژه در کالیفرنیای مرکزی (در مافوت فیلد) مورد آزمایش قرار گرفته بود. پنل خورشیدی، بورد الکترونیکی اتصال دهنده دیتا و شبکه وای فای به این بالن حاوی هلیوم اضافه شده و به هوا فرستاده می شود.
ریچارد دوال مدیر مرکز گوگل ایکس می گوید از این بالن می توان در مناطقی که بدلیل بلایای طبیعی امکانات اینترنت و شبکه از بین می رود، استفاده کرد. سایز پنل اصلی اتصالات شبکه، به اندازه کف دست بوده و 4 ساعت در شارژ قرار گرفته تا یک روز کامل را با انرژی به کار خود ادامه دهد.
با ایجاد ایستگاه زمینی می توان سیگنال را تا 100 کیلومتری ارسال کرد و سیگنال از یک بالن به بالن مجاور نیز ارسال شده و شبکه بزرگ بی سیم تعریف شده نهایی شکل می گیرد.
آقای دوال می گوید با ارسال 5 پرواز بالنی در ماه مردم خیال کردند موجودات فضایی در آسمان دیده اند.
طبق نقشه گوگل تا پایان این دهه تمام مردم کره زمین اینترنت آزاد خواهند داشت.
روزهای آغازین سال 1993 بود. درست 14 ژانویه. جیپ که پیشتر با ساخت رنهگید و رنگلر شهرت جهانی پیدا کرده بود، حالا خود را مقابل مشتریان پرتوقعی میدید که انتظاراتشان بالا رفته بود.
این شرکت با استفاده از پلتفرمهای کمپانی ورشکسته AMC پروژه Grand Cherokee را استارت زد.
شاسیبلندی سایز بزرگ با قابلیتهای OffRoad (خارج جادهای) که از چهرهای قابل قبول و منطقی برخوردار بود.
از همان اوایل کار با موتورهای 5.9 لیتری مگنوم خود نشان داد که نمیخواهد راه نفس کشیدن برای رقبا باقی بگذارد.
باید اعتراف کرد کل تاریخ ساخت چیروکیها با افتخار همراه بوده است اما درباره درخشش مدل آخر حرف و حدیثهایی مطرح است.
درباره نسخه 2014
کرایسلر مالک برند جیپ ادعا میکند مدل جدید گرند چیروکی از نظر فنی و تجهیزات یک سر و گردن از قسمت اعضای قدیمی خانوادهاش مدرنتر است. اما این شرکت درباره وضعیت طراحی آن هیچ اظهار نظری نمیکند.
نسل جدید به طرز حیرتانگیزی از حیث طراحی افت کرده است. در نسخه 2014 با شاسیبلندی فانتزی با چراغهایی بیمعنی و طراحی فانتزی روبهرو هستیم. این در حالی است که طی 20 سال گذشته همه گرند چیروکیها با چهرهای پر ابهت روی کار میآمدند.
برای این هیولای 2221 کیلوگرمی یک باک بنزین 93 لیتری در نظر گرفته شده است.
قوای محرکه آن 5700 سیسی حجم دارد و به آرایش هشت سیلندر Vشکل درآمده است.
قدرت خروجی آن 350 اسببخار در 5150 دور در دقیقه است.
قیمتها
بد نیست بدانید نسخه پایه این جیپ تنها 28 هزار و 795 دلار قیمت دارد.
نسخه نیمه فول آن 43 هزار و 195 دلار است.
نسخه فول گرند چیروکی نیز به 46 هزار 300 دلار فروخته میشود.
اما بهترین مدل که SRT نام دارد معادل 63 هزار و 195 دلار قیمتگذاری شده است.
اگر از هکرهای کلاه سفید یا هکرهای خوب چشمپوشی کنیم، به گروهی خواهیم رسید که قصد سوءاستفاده از اطلاعات کاربران را دارند و بعضی از آنها در رسیدن به هدف خود از روشهای سادهای استفاده میکنند و طعمههایشان را به دام میاندازند. در ابتدا برای درک بهتر لازم است با مفهومی به نام مهندسی اجتماعی آشنا شویم. یک هکر بوسیله مهندسی اجتماعی سعی میکند اعتماد طعمه خود را جلب کند و سپس اطلاعات مورد نظر را از خود کاربر دریافت کند. هر مرحله چرخه مهندسی اجتماعی بسته به شرایط و تکنیکهای مختلف مورد استفاده، منحصربهفرد بوده و هر مرحله به تکمیل و موفقیت مرحله قبل وابسته است. اغلب، برای انجام حملهای موفق، بعد از برقراری ارتباط نفوذگر به جمعآوری اطلاعات اقدام کرده و سپس از اطلاعات استفاده میکند و هدف خود را عملی میسازد. در نگاه اول این شیوه ساده لوحانه به نظر میرسد اما بسیاری از هکرها با استفاده از این روش اطلاعات مفید و یا حداقل اطلاعات خام را از طعمه مورد نظر دریافت می کنند. یکی از این شیوهها درست کردن یک صفحه ساختگی است برای مثال هکر ، صفحهای مانند صفحهی یاهو را طراحی کرده و بعد از جلب اعتماد کاربر صفحه را با ترفندی به او ارسال میکند؛ هنگامی که شخصی نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد می کند، این اطلاعات برای هکر ارسال میشود. این ترفند برای صفحات بانکی هم قابل استفاده است و بعد از مدتی کاربر با حساب خالی خود مواجه میشود. در بعضی از موارد هم هکر با ایجاد یک رابطه احساسی مثلا از طریق چت رومها به دریافت اطلاعات اقدام میکند و سپس به طعه مورد نظر حمله میکند. اما این تمام داستان نیست در مواردی فرد نفوذگر نقش فرشتهی نجات را بازی میکند؛ یعنی شرایط را طوری فراهم میسازد که خود فرد از وی تقاضا کمک کند به این روش مهندسی اجتماعی معکوس گفته میشود. در این رابطه سایت sans.org نوشته است در این روش ابتدا هکر کارشکنی و خرابکاری میکند برای مثال سیستمهای کامپیوتری را دچار اختلال کرده در مرحلهی بعد مهاجم خود را بگونهای به کاربر معرفی میکند، برای مثال کارت ویزیت خود را در محل کار کاربر قرار میدهد تا طعمه خود با او تماس بگیرد و تقاضای کمک کند. در مرحلهی آخر مهاجم مشکل طعمه را برطرف میکند البته در کنار برطرف کردن مشکلات اطلاعات مورد نظر خود را هم جمعآوری میکند. شیوه دیگری که برای دریافت اطلاعات استفاده میشود تروجانها هستند. هکرها با طراحی یک فایل به طور مثال فایل عکس در کنار آن نرمافزار بسیار کوچکی را قرار میدهند و بعد از ارسال این فایل و اجرا شدن آن توسط طعمه اطلاعات درون کامپیوتر برای هکر ارسال میشود.
برای مثال هنگامی یک کامپیوتر به تروجان صفحه کلید آلوده میشود هر کلمهای که توسط صفحه کلید نوشته شود برای هکر ارسال خواهد شد. بعضی از هکرها هم به چک کردن کامپیوتر قربانی به وسیله شناسهی IP از طریق اینترنت اقدام کرده و حفرههای موجود در کامپیوتر کاربر را می یابند و به کامپیوتر طعمه نفوذ میکنند. کاربران میتوانند با استفاده از بستههای امنیتی نرمافزاری این احتمال را کاهش دهند. به طور کلی استفاده از نرمافزار و بستههای امنیتی و عدم اعتماد به هر فرد در فضای مجازی می تواند از احتمال هک شدن کاربران جلوگیری کند.
راهاندازی یک دیتا سنتر نیاز به صرف هزینه و تخصص زیادی دارد و البته غولهای فناوری دارای یک یا چندین دیتاسنتر اختصاصی خودشان هستند.
گوگل هم به داشتن دیتاسنترهای بزرگ و فوق العاده مشهور است و اگر علاقمند باشید می توانید تصاویری از درون دیتاسنترهای گوگل ببینید.
این لولهها برای انتقال آب به داخل و خارج دیتاسنتر استفاده می شوند. (این دیتاسنتر دالاس است) لوله های ابی حاوی آب سرد هستند و لوله های قرمز آب گرم را منتقل می کنند تا دوباره خنک شوند.
لوله های خنک سازی دیتاسنتر در فنلاند گوگل در اینجا از آب دریا برای خنک کردن سرورهای دیتاسنتر استفاده می کند.
یک مزرعه سرور آبی رنگ! این تصویر از دیتاسنتر داگلاس است. از لامپ های ال ای دی کم مصرف آبی رنگ، برای مانیتورنیگ سرورها استفاده می شود.
گوش بزرگ گوگل در آیوا - اینترنت یک گیگابیتی گوگل را به یاد دارید؟ این آنتن غول پیکر نقش مهمی را در ارایه این اینترنت ایفا می کند و البته بسیاری از کانال های تلویزیونی هم از طریق آن پخش می شوند.
آن فنس های روی زمین هوای سرد را به محیط وارد می کنند و پرده های پلاستیکی در دیتاسنتر جلوی هدر رفتن هوای سرد شده را میگیرد.
این تانک های بزرگ هم که هم اکنون در دیتاسنتر گوگل مورد استفاده قرار میگیرند، قبلا در یک کارخانه تولید کاغذ مورد استفاده قرار می گرفتند و گوگل ترجیح داده از آنها دوباره استفاده کند.
و باز هم لوله های رنگی رنگی زیبا! کارکنان دیتاسنتر از دوچرخه زرد قناری برای جابجایی در دیتاسنتر بزرگ استفاده می کنند.
حالا کمی بالا آمده ایم و نزدیک سقف دیتاسنتر هستیم. یک سقف فلزی بزرگ مساحت دیتاسنتر را پوشانده.
لوله ها انتقال مایع به صورت U شکل قرار گرفته اند تا در اثر تغییرات دما بتوانند تغییر اندازه داده و دچار ترکیدگی نشوند.
کابل های رنگارنگ شبکه که نقش مهمی در دیتا سنتر ایفا می کنند. اگر کمی دقت کنید، کابل نارنجی را هم می بینید.
روترها و سوییچ ها اینجا هستند و ارتباطات از طریق فیبر نوری صورت میگیرد. فیبرهای نوری در نزدیک سقف (بخش زرد رنگ) قرار دارند.
اینجا یک سیستم فشار قوی آب همیشه آماده به خدمت است تا در صورت آتش سوزی وارد عمل شده و جلوی خسارت را بگیرد.
این یک تانک بزرگ ذخیره سازی آب است. از این آب برای خنک سازی قلب دیتاسنتر استفاده می شود.
گوگل چطور از این همه اطلاعات پشتیبان گیری می کند؟ اینجا بخشی از واحد پشتیبان گیری یک دیتاسنتر را می بینید. هر Tape دارای بارکد اختصاصی خودش است تا سیستم ربوتیک گوگل آن را به سرعت تشخیص دهد.
دیتا سنتر گوگل در فنلاند در محل یک کارخانه کاغذسازی قدیمی بنا شده است. اینجا فضایی بزرگ و قابل توسعه در اختیار این شرکت قرار دارد.
اینها سرورهای گوگل هستند که در رک ها قرار گرفته اند (رَِک قفسه هایی برای نگهداری سرورها است) هر سرور دارای چهار سوییچ است که با رنگ های مختلف متصل شده است. رنگ ها در تمام دیتاسنتر با یک استاندارد مشخص استفاده می شود تا همه چیز یکدست باشد.
شما تا به حال یک دیتا سنتر را از نزدیک دیده اید؟
اپل شب گذشته از آخرین نسخه سیستم عامل دسکتاپ خود با نام OS X Mavericks در مراسم افتتاحیه WWDC 2013 رونمایی کرد. البته همان طور که سیستم عامل موبایل iOS 7پر از نکات جدید بود، این سیستم عامل هم سرزمینی سراسر شگفتی و تازگی را پیش روی مان گشود که حتی نام آن هم چیزی خلاف آمد عادت مرسوم اپل بود. در اینجا قصد داریم با نگاهی به برخی قابلیت ها و امکانات جدید Mavericks و همچنین نام زیبا و عجیب آن، نکات کلیدی آشنایی با آن را مشخص سازیم. پس در ادامه مطلب با نارنجیهمراه باشید.
نامگذاری
پس از سالها نامگذاری سیستم عامل های OS X با اسامی گربه سانان بزرگ جثه، اپل این بار خرق عادت کرده و پس از شوخی با مزه ای که روی صحنه کرد و ابتدا نام سیستم عامل جدید را OS X Sea Lion (شیر دریایی) اعلام نمود؛ اکنون آیین نامگذاری جدیدش را بر اساس نام مکان ها در کالیفرنیا بنا نهاده است. Mavericksدر واقع یک منطقه ساحلی در شمال کالیفرنیا است. و چگونه چنین نامی می تواند کیفیت یک نرم افزار دسکتاپ را بیان کند؟ این را باید از کسانی که به آنجا رفته اند بپرسید. :)
مپز، تقویم و آیبوکز
اپل بالاخره نرم افزار جنجالی Maps را به OS X هم آورد. این دقیقا همان اپلیکیشنی است که با عرضه در آیفون باعث اعتراض جهانی کاربران به دلیل اطلاعات کم و اشتباهات فاحش درون خود شد. البته اپل از آن زمان آپدیت های فراوانی را روی آن انجام داده و آن را بسیار بهتر کرده است. اکنون مپز شامل قابلیت هایی همچون نمای سه بعدی ساختمان ها هم هست که در آیفون نیز بسیار جذاب به نظر می رسند. تقویم در سیستم عامل جدید نمای تازه و جدیدی پیدا کرده و از ظاهر اسکیومورفیسم "تقویم رومیزی واقعی" خود بسیار دور شده است. همان طور که پیش تر گفتیم ، یکی از ویژگی های محصولات طراحی شده تحت نظر جانی آیو، دوری از اسکیومورفیسم در طراحی است. تقویم اکنون تمیزتر شده و در ارتباط نزدیک با مپز هم کار می کند تا بتواند مدت زمان لازم برای رسیدن سر هر قرار را برای تان محاسبه کند. البته این تقویم جدید چنان کارایی پیدا کرده که آب و هوای محل قرار را نیز برای تاریخ تعیین شده، گزارش می کند. یکی دیگر از قابلیت های جدید درونی مارویکس، اپلیکیشن iBooks است. از این پس به کتابخانه ای همانند آنچه که در آیفون و آیپد داشتید، دسترسی خواهید داشت و البته کتابخانه قبلی تان از طریق آی کلود با تمام دستگاه های تان سینک خواهد شد. همچنین از قابلیت های جالب آن، این است که می توانید در کتاب ها یادداشت نوشته و نکات مهم را در آنها حاشیه نویسی کنید. و نکته پایانی اینکه iCloud Keychain تمامی رمزهای عبور و اطلاعات کارت های بانکی تان را در خود ذخیره کرده و آنها را درون تمامی ابزارهای تان سینک می کند. اگر رمزعبور فیس بوک تان را درون سافاری آیفون ذخیره کنید، دیگر لازم نیست که آن را دوباره درون مکبوک تان هم از ابتدا تایپ کرده و ذخیره اش نمایید.
رابط کاربری
نمای کلی رابط کاربری تغییر شدیدی نسبت به سیستم عامل شیر کوهی نداشته است. اپل تنها برخی تغییرات کوچک را در گوشه و کنارها ایجاد کرده تا محیط زیباتر شده و کار راحت تر شود. برای مثال فایندر را می توانید به صورت تمام صفحه (full screen) ببینید. یا اینکه به جای پراکندن چند پنجره فایندر در محیط دسکتاپ، در یک پنجره فایندر چندین تب مختلف باز کرده و به جستجو بپردازید. اپل همچنین امکان تگ یا برچسب زنی برای فایل ها را هم به سیستم عامل جدید خود افزوده است. برای مثال هنگامی که شما یک سند یا فایل متنی مربوط به کارتان را ذخیره می کنید، می توانید به آن برچسب «کار» یا «فوری» بزنید. این برچسب ها بلافاصله پس از خلق و ذخیره درون فایندر قابل مشاهده هستند و همچنین در نتایج جستجوی فایندر هم به نمایش در می آیند. پشتیبانی از چندین نمایشگر بهبود فراوانی یافته است. اکنون چندین نمایشگر می توانند مجزا و مستقل از یکدیگر عمل کنند و شما می توانید در نمایشگر دوم میان اپلیکیشن های تمام صفحه سوایپ کنید، بدون اینکه تاثیری بر اپلیکیشن های صفحه اصلی تان داشته باشند. همچنین از این پس در تمام نمایشگرها منوبار جداگانه ای در اختیار خواهید داشت.
ارتقاء کارایی
در پشت صحنه هم مجموعه بزرگی از بهبودها را شاهد هستیم که کارایی کلی سیستم و عمر باتری مکبوک را افزایش می دهند. چُرت اپلیکیشن یا AppNap، جدای از نام ساده لوحانه اش، دقیقا همان کاری را انجام می دهد که می گوید. این حالت، اپلیکیشن هایی را که باز هستند (اما از آنها استفاده نمی شود) در حالت مصرف کم انرژی قرار می دهد. و در نتیجه آنها را آماده به کار نگه می دارد، اما طی مدت زمان بیکاری جلوی هدر رفتن انرژی توسط آنها را می گیرد. از دیگر قابلیت های مهم می توان به Timer Coalescing برای کاهش استفاده برخی فرآیندها از پردازنده تا ۷۲ درصد و حافظه فشرده اشاره کرد، که هر دو به مدیریت بهتر فرآینده ها و پروسه های بیکار کمک زیادی می کنند. در نتیجه نیروی مصرفی برای پردازش در پس زمینه تا حد زیادی کاهش می یابد. در نتیجه باعث کاهش مصرف باتری می شوند.
قیمت و زمان عرضه
اپل هنوز قیمت OS X Mavericks را اعلام نکرده است. اما دانلود شیر کوهی برای دارندگان مک تنها ۱۴ یورو هزینه در بر داشت. و نتیجه این قیمت گذاری، میلیون ها دانلود در روزهای اولیه عرضه آن بود. لذا می توان امیدوار بود که نسخه جدید OS X نیز همچنان با قیمتی مناسبی عرضه شود. نسخه آزمایشی بتای مارویکس هم اکنون برای توسعه دهندگان اپل در دسترس است. اما نسخه عمومی آن قرار است از پاییز امسال وارد بازارگردد. نظر شما درباره این سیستم عامل چیست؟ آیا تا به اینجا، مارویکس شما را برای یک کوچ بزرگ وسوسه کرده است؟
با معرفی iOS 7 سیل نظرات و نقدها نسبت به آن راه افتاد. در سایت ها و شبکه های اجتماعی مختلف، مردم و صاحب نظران به ابراز عقیده پرداختند. برخی طراحی جدید را شاهکار دانستند و برخی دیگر جوان پسند، خام و یا بد. نقدهای زیادی به طراحی آیکون ها شد، و دیگران برای باز طراحی کامل رابط کاربری دست زدند. اما واقعیت این است که نه طراحی آیکون ها کم اهمیت است و نه تغییرات رابط کاربری. در اصل کمبودهایی که به چشم می آید، هم قابل نقد است و هم قابل رفع. آیا کودک درون جانی آیو که در iOS قدم زدن را شروع کرده، به مرور بالغ خواهد شد؟ این را در آینده خواهیم فهمید. مطلبی که اینک به قلم «جان گروبر» می خوانید، با دیدگاهی متفاوت نوشته شده. در اصل شاید یکی از بهترین موشکافی ها در نقد پایه ای iOS 7 باشد، که بعدا به نقد ظاهری آن هم خواهیم پرداخت. ولی اینک اجازه دهید، از داغی فضای خبری فاصله بگیریم، و قضیه را از یک بُعد دیگر بررسی کنیم.
از کار با اتم ها در سه بعد تا کار با پیکسل ها در دو بعد. کمتر کسی توانایی جانی آیو در هدایت یک تیم طراحی سخت افزار را زیر سوال برده. با این حال، اینکه او بتواند یک تیم طراحی نرم افزار را هم به جلو ببرد، بزرگترین سوالی است که در 8 ماه اخیر، پیرامون شرکت اپل در جریان بوده. در حقیقت، این می تواند بزرگترین سوال در تاریخ اپل باشد، زیرا می شود آن را به شکل دیگری هم پرسید: آیا اپل می تواند همچنان ولی بدون ناخدا استیو، نوآوری نرم افزاری داشته باشد یا خیر؟ به نظر می رسد پاسخ را داریم، و آن "آری" است. جانی آیو بلد است یک تیم نرم افزاری را هم هدایت کند. کلید رمزگشایی از اپل جدید -به عنوان یک کل- و با ساختاری که پس از کنار گذاشتن فورستال پیدا کرده، این است که بدانیم این شرکت دیگر قرار نیست دو پاره تعریف شود، یعنی طراحی سخت افزار جدا، طراحی نرم افزار جدا؛ بلکه در عوض، نقطه پرگار وجود اپل تغییر یافته به "طراحی." فقط همین، بدون پسوند سخت افزار یا نرم افزاری، طراحی به عنوان یک موجود واحد. در طراحی iOS 7 یک سخت گیری فکری عمیق وجود دارد، و سخت است که بخواهیم فکر کنیم این نظم، از چیزی جز سابقه آیو در حوزه سخت افزار نشات گرفته. در بحث سخت افزار، طراحی محدود به واقعیت های علم فیزیک و دنیای پیرامون است: وزن، چگالی، اندازه، ارتباطات، و اتصالات. ولی نرم افزار با این دست محدودیت ها مواجه نیست که نیست. طراحی قدیمی iOS 6 نیز از فقدان این محدودیت های علم فیزیک استفاده کرده، ولی در جهتی خسارت بار. در iOS 6، شما یک پوشه را در صفحه خانگی باز می کنید، ولی آنچه در زیرش می بینید یک طرح بافت دار پارچه ای است. مرکز آگاهسازی ها را از بالا به پایین می کشید، و باز هم رخت و لباس آویزان می شود؛ نه فقط در پس زمینه، بلکه در سرتاسر محیط.خوب می دانید که امکان ندارد در دنیای سخت افزار، کار طراحی مثل آنچه در بالا آمد جلو رود. ولی در نرم افزار چرا. چون نرم افزار می تواند هر چیزی را به شما نشان دهد، لعنتش را باید به تصویرسازی مجازی فرستاد.
اما در این سو، طراحی iOS 7 بر پایه قوانینی شکل گرفته. در اصل تیم طراحی، یک سیستم پیچیده را به کار گرفته اند. لایه های مختلف با یک منطق خاص در محور Z (عمودی) و روی هم سامان یافته اند. یک کاهش ژرف را در زمینه افکت های سه بعدی و بافت ها می بینیم، ولی در عین حال پارادوکسی را نیز داریم:
iOS 7 هر چیزی هست جز مسطح؛
یک رابط کاربری با 3 بُعد، نه فقط بصری،
بلکه سه بعد منطقی.
استفاده از افکت های نیمه شفاف در iOS 7 برای خودنمایی نیست، بلکه برای القای حسی از مکان فعلی شما در سیستم عامل است. وقتی "مرکز کنترل" جدید را از پایین به بالا می کشید، نیمه شفاف بودن پس زمینه آن به شما می فهماند که جای جدیدی نرفته اید، بلکه فقط دارید چیزی جدید را در لایه ای که روی مکان قبلی قرار گرفته، مشاهده می کنید.
(اسکرین شات های ارسالی برای نارنجی توسط آقای مسعود فیروزی، از مخاطبین ما.)
حس هایی نظیر مکان، عمق، و در فضای سه بعدی بودن، درون iOS 7 که یک طراحی مسطح دارد جاری است و همین باعث می شود رابط کاربری آن شبیه به سخت افزار به نظر برسد؛ نه فقط پیکسل هایی که روی شیشه رندر شده باشند، بلکه یک چیز واقعی.
انگار که آیو، همان اهداف طراحی سخت افزارهای اپل را به نرم افزار هم آورده باشد. و البته در اینجا، دیگر تیم طراحی او با واقعیت های فیزیکی دنیای پیرامون محدود نشده اند. ضخامت سطوح صفر است. ولی در عین حال، به معنای واقعی عبارت، با یک سیستم منظم طرف هستیم.
iOS 7 کامل نیست؛ اشتباه نشود، کسی نمی گوید از طراحی آیکون ها به سادگی بگذریم. بلکه ابتدا باید بدانیم یک چهارچوب جدید برای طراحی سیستم عامل موبایل اپل ظهور کرده که باید در آینده رشد و بهبود یابد، درست مثل جنبه های زیبایی شناختی پیرامون iOS کلاسیک که به مرور رشد یافت. در اصل از منظر نیاز به رشد و تکامل، iOS 7 را می توان با نسخه اول سیستم عامل موبایل اپل مقایسه کرد. یک شروع با ایده های نو. در اینجا با یک شالوده مفهومی طرف هستیم که تمام بی اعتدالی های زبان طراحی iOS کلاسیک و فضای تیره و تار آن را کنار می زند. تفاوتی که ایجاد شده از بیخ و ریشه است، ولی نه طوری که باعث شود iOS نا آشنا به نظر رسد. زرق و برق ها فرو ریخته، جواهر فروشی تعطیل شده، رخت و لباس ها هم جمع شده اند ولی در عوض لطافت ها و ظرافت ها افزایش یافته، و سیستم عامل پالایش شده. این اولین محصول اپل در دوران پس از جابز است. نتیجه کار نشان می دهد که از برخی جهات، طراحی نرم افزاری اپل بهتر شده، زیرا این جابز و فورستال بودند که میل وافری به بافت های فراوان و شعبده بازی های گوناگون داشتند. سلیقه جابز در سخت افزار تقریباً نزدیک به غایت کمال بود، ولی سلیقه اش در بحث نرم افزار یک ضعف بزرگ داشت و آن علاقه به شعبده بازی و اسکیومورفیسم بود: بافت های چوبی، پارچه ای، چرم دوخته شده، و غیره. همه اش فقط "شِکر بود برای شیرین کردن نگاه کاربران" و این ضعفی است که نرم افزار طراحی شده توسط جانی آیو، از آن رنج نمی برند. نرم افزار اپل حالا با سخت افزارش یکی شده است. دو روی یک سکه. نه طراحی سخت افزار جدا از طراحی نرم افزار، بلکه از این به بعد، فقط "طراحی". کلمه ای که با شنیدن آن، ناخودآگاه نام جانی آیو در ذهنمان نقش می بندد.
برای یک خوره بازی، شاید به همان اندازه که یک کامپیوتر یا لپ تاپ قدرتمند و قبراق اهمیت دارد، ابزارهای جانبی جذاب و کارآمد مانند موس، کیبورد و هدفون هم مهم و حیاتی جلوه کنند. از این رو است که شرکت هایی همچون Mad Catz همیشه در نمایشگاه های مهم سرگرمی و گیم همچون E3، محصولات جانبی جذابی در چنته داشته اند.
این شرکت در نمایشگاه امسال هم کیبوردهای جدید و هدست های (هدفون-میکروفون) تازه ای برای عاشقان بازی با کامپیوترهای شخصی ویندوزی و مک ارائه کرده است. البته هدفون های این شرکت محدود به کامپیوتر نبوده و با موبایل ها و کنسول های بازی چون ایکس باکس ۳۶۰، پلی استیشن ۳ و Wii U هم قابل استفاده اند. هدست های جدید در دو سری TRITTON Kunai Universal و F.R.E.Q. 4D استریو عرضه شده اند که به ترتیب از تابستان و پاییز امسال وارد بازار خواهند شد. کیبورد های S.T.R.I.K.E 3 هم با دکمه های مکانیکی و نور پس زمینه قابل تنظیم از پاییز وارد بازار می شوند. همچنین این کیبوردها دارای کلیدهای ماکرو با قابلیت برنامه ریزی ویژه بازی های خاص هستند. علاوه بر این، مد کتز هدفون TRITTON Pro+ را ویژه کاربران مک و پی سی عرضه خواهد کرد که از صدای سوراند 5.1 پشتیبانی می کند و دارای یک رمزگشای داخلی برای این فرمت صوتی است. این مدل هدفون هم از تابستان به بازار می آید. اما متاسفانه مد کتز هنوز قیمت هیچ یک از هدفون و کیبوردهای جذاب و زیبای خود را اعلام نکرده است. در ادامه مطلب می توانید گالری تصاویر این گجت های زیبا و کارآمد را مشاهده کنید.
کیبورد ویژه بازی Mad Catz S.T.R.I.K.E. 3
هدست بازی مک و پی سی Mad Catz Tritton Pro Plus
هدست بازی Mad Catz Kunai Universal
هدست بازی Mad Catz Freq 4D
تصاویر تهیه شده توسط فضاپیمای کاسینی نشان میدهد، چهارمین قمر بزرگ سیاره زحل احتمالا دارای اقیانوس های زیر سطحی است. درحالیکه ناسا با استفاده از تلسکوپ کپلر در جستجوی حیات احتمالی در سیارات بیگانه است، قمر کوچک زحل در منظومه شمسی با یافتن نشانه هایی از آب می تواند میزبان حیات احتمالی باشد.تصاویر تهیه شده توسط فضاپیمای کاسینی از قمر دیون نشان می دهد، گوی یخی در حال چرخش در مدار زحل احتمالا دارای اقیانوس های زیر سطحی است.این کشف از طریق یک جریان ضعیف ذرات سرچشمه گرفته از سطح دیون حاصل شده است؛ آنالیز جریان ذرات نشان می دهد که دیون کمتر از انسلادوس فعال است.دیون تنها قمر زحل محسوب نمی شود که فضاپیمای کاسینی نشانه هایی از احتمال وجود آب را در آن مشاهده کرده است؛ پیش از این قمر انسلادوس دارای آتشفشان یخی است و در قمر تیتان هم نشانه ای از رودخانه ای بطول 320 کیلومتر مشاهده شده است.
ستارهشناسان بر این باورند که بهترین راه شناسایی حیات بیگانه میتواند جستوجو برای گرمای تولید شده توسط تمدنهای دیگر با استفاده از یک مگاتلسکوپ باشد که برنامهریزی برای ساخت آن آغاز شده است.این تلسکوپ عظیم 76 متری با نام احتمالی «کلوسوس» (غول) از روزنه بیش از دو برابر لنزهای کنونی برخوردار خواهد بود.دانشمندان این پروژه خصوصی امیدوارند که این تلسکوپ بتواند شهرها یا نشانههای دیگر حیات بیگانه را در سیارات تا فاصله 70 سال نوری از زمین تشخیص دهند.هزینه احتمالی این تلسکوپ حدود یک میلیارد دلار بوده و توسط کنسرسیوم کلوسوس ساخته خواهد شد.این دانشمندان امیدوارند بتوانند تا پنج سال آینده کار ساخت این تلسکوپ را که میتواند حرارت نشانگر حیات بیگانه را تشخیص دهد، تکمیل کنند.این تلسکوپ از فناوری آینه نازک در تلاش برای پائین نگهداشتن هزینهها استفاده خواهد کرد.هنوز تاریخی برای آغاز این پروژه اعلام نشده است.به گفته دانشمندان،این تلسکوپ ممکن است در باخا کالیفرنیا در نزدیکی دانشگاه ملی مکزیک که یکی از شرکای این برنامه است، ساخته شود.ستارهشناسان علیرغم دههها تلاش هنوز نتوانستهاند هیچ نشانه قطعی از حیات بیگانه پیدا کنند.آنها معمولا به دنبال شنیدن علائم ارسالی از حیات بیگانه بودهاند اما این امر بر ارسال علائم از سوی این موجودات و قابلیت انسان برای تعبیر آنها تکیه دارد.استفن هاوکینگ، فیزیکدان بریتانیایی نیز در مورد ارسال پیام به فضا هشدار داده چون ممکن است باعث هشیار کردن تمدنهای دشمن در مورد وجود بشریت در زمین شود.پروژه کلوسوس این خطر را به همراه نداشته چرا که یک گیرنده منفعل است که فضا را بدون ارائه نشانهای در مورد موقعیت انسان جستجو میکند.
استفاده از اسپرم مردگان برای بارور کردن تخمک در لقاح آزمایشگاهی با موانع اخلاقی از جمله تولد فرزندان بدون پدر روبرو است. درخواست برای بازیابی اسپرم پس از مرگ (PMSR)، طی چند دهه اخیر در برخی کشورهای جهان از جمله آمریکا روند رو به رشدی پیدا کرده، اما این مساله همچنان با چالش های اخلاقی مواجه است.درخواست برای PMSR توسط همسر یا والدین متوفی صورت می گیرد که پیش از بچه دار شدن، جان خود را از دست داده است و بسیاری از این درخواست ها به مرگ ناگهانی مرد مربوط می شود؛ همچنین برخی افراد به دلیل ابتلا به بیماری لاعلاج خواستار بازیابی اسپرم برای تولد فرزندشان پس از مرگ هستند.در نبود رضایت نامه کتبی از سوی متوفی، بازیابی اسپرم بنا به درخواست همسر یا والدین فرد انجام می شود.انجام PMSR در بسیاری از کشورها مانند فرانسه و سوئد غیر قانونی است و در انگلیس تنها در صورت رضایت نامه کتبی متوفی این کار قابل انجام است.بازیابی اسپرم پس از مرگ بدون رضایت متوفی، مشکلات بازیابی اسپرم از هر فرد متقاضی و به دنیا آمدن یک کودک با علم به نداشتن پدر از جمله مهمترین نگرانی های اخلاقی در این خصوص PMSR عنوان می شود.تاکنون قانون مدونی برای بازیابی اسپرم پس از مرگ در آمریکا تصویب نشده است و در برخی از ایالت ها قوانین اهدای عضو پس از مرگ در مورد بازیابی اسپرم صدق میکند.بر اساس مطالعه صورت گرفته توسط دانشگاه استنفورد از 9 موسسه فعال در این حوزه، بیش از 60 درصد این مراکز پروتکل مشخصی برای PMSR نداشته و بر اساس قوانین خود عمل می کنند.با این حال نتایج یک نظرسنجی در آمریکا نشان می دهد، حدود 85 درصد افراد مراجعه کننده به بانک اسپرم از بازیابی اسپرم پس از مرگ رضایت دارند و این مساله حتی در بین مردان دارای چند فرزند نیز دیده میشود.
در کتاب های پزشکی پنج لایه قرنیه چشم انسان تشریح شده است، اما این اطلاعات با کشف یک لایه جدید توسط دانشمندان، نیاز به بازنویسی مجدد دارد.
پروفسور «هارمیندر دوآ» از محققان دانشگاه ناتینگهام موفق به کشف لایه ششم در قرنیه چشم انسان شده است.این لایه جدید به نام محققی که آن را کشف کرده است، به لایه «دوآ» (Dua) نامگذاری شده است.لایه دوآ بسیار نازک و حدود 15 میکرون است که از دانه شن نیز کوچکتر است و بخش کوچکی از قرنیه را تشکیل میدهد.این لایه از طریق میکروسکوپ الکترونی پس از تزریق حباب های ریز هوا به قرنیه اهدایی برای جداسازی لایه های آن کشف شد.پروفسور «دوآ» تأکید می کند: این لایه جدید و متمایز در عمق بافت قرنیه کشف شده است و با کمک این لایه می توان اعمال جراحی چشم را با ایمنی بیشتر و راحتی بیماران انجام داد.از دیدگاه بالینی بسیاری از بیماری هایی که پشت قرنیه چشم را تحت تأثیر قرار می دهند، ناشی از پارگی این لایه جدید است و جراحان چشم می توانند با تزریق حباب در اطراف لایه دوآ، قدرت قرنیه چشم را اندازه گیری کنند.نتایج کشف لایه ششم قرنیه در مجله Ophthalmology منتشر شده است.
چاپ چندباره یک کتاب در طول دههها و قرنها، مسلما معیار مناسبی برای درک محبوبیت و برجستگی یک اثر است و میتواند آن کتاب را در جمع پرفروشترین و محبوبترین آثار ادبی قرار دهد.نگاهی به کتابهایی که بیشترین تیراژ را در ادوار تاریخ داشتهاند، خالی از لطف نیست.در گزارش پیشرو نگاهی داریم به کتابها و مجموعههای چندجلدی که بیشترین تیراژ چاپخانههای جهان را در دست دارند. این آمار در سه بخش تیراژ بالای 100 میلیون، بین 50 تا 100 میلیون و بین 30 تا 50 میلیون نسخه ارائه میشود.
* انجیل به عنوان کتاب مقدس مسیحیان از سال 1815 تا کنون با دو میلیارد و 500 میلیون جلد، در صدر فهرست پرتیراژترین کتابهای تاریخ جای دارد. قدیمیترین نسخههای موجود از انجیل، پاپیروسهایی هستند که قدمت برخی به 50 تا 100 سال پس از اتمام نگارش متون قانون ثانی (یعنی سده دوم میلادی) میرسد.
کتاب «نقل قولهایی از مائو» که اولینبار در سال 1964 به چاپ رسید، تا کنون بیش از 800 میلیون نسخه از آن منتشر شده است. این اثر سیاسی نوشتهی «مائو ژدونگ»، رهبر کمونیستهای چین است که از مهمترین کتابهای مرجع این مکتب به شمار میرود.
نسخه عربی «قرآن کریم» با 400 میلیون جلد تیراژ رتبهی سوم را در این فهرست در اختیار دارد. این کتاب مقدس در یک دوره 23 ساله از جانب خداوند و از طریق جبرئیل امین بر حضرت محمد (ص) نازل شد.
«داستان دو شهر»، شاهکار کلاسیک چارلز دیکنز هم در میان آثار پرتیراژ ادبیات جهان قرار دارد. این رمان که در سال 1859 منتشر شد، تا کنون 200 میلیون جلد فروخته است. این کتاب که داستانش در لندن و پاریس، قبل و در جریان انقلاب فرانسه روی میدهد، پرفروشترین کتاب تکجلدی انگلیسیزبان در دنیا محسوب میشود.
کتاب «شازده کوچولو» هم با همین تعداد تیراژ در میان آثار ادبی با تیراژی بالای 100 میلیون نسخه جای دارد. «آنتوان دو سنت اگزوپری»، نویسنده سرشناس فرانسوی، داستان ماندگارش را اولینبار در سال 1943 وارد بازار کتاب کرد. این کتاب «خوانده شدهترین» و «ترجمه شدهترین» کتاب فرانسویزبان در جهان است و به عنوان بهترین کتاب قرن بیستم در فرانسه انتخاب شده است. از این کتاب به طور متوسط سالی یک میلیون نسخه در جهان به فروش میرسد. این کتاب در سال 2007 نیز به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شد.
«کتاب مورمون» به قلم «جوزف اسمیت» (150 میلیون نسخه تا سال 2011) ، «ارباب حلقهها» و «هابیت» رمانهای پرطرفدار «جی.آر.آر تالکین» (150 و 100 میلیون نسخه) و همچنین «دیگر هیچکس نبود» نمایشنامه معروف «آگاتا کریستی» (100 میلیون نسخه) از دیگر کتابهایی پرتیراژ تاریخ هستند که بیش از 100 میلیون نسخه تیراژ داشتهاند.
** به سراغ تیراژهای بین 50 تا 100 میلیون که میرویم، در اولین نگاه به کتاب «سی.اس لوییس» انگلیسی برمیخوریم؛ «شیر، کمد و جادوگر» که در سال 1950 زیر چاپ رفت، تاکنون 85 میلیون نسخه فروخته است. این کتاب اولین جلد از سری رمانهای «سرگذشت نارنیا» است که از محبوب ترین و پرفروشترین رمانهای تاریخ به شمار میآید و بهعنوان یک شاهکار در ادبیان فانتزی یاد میشود.
«رمز داوینچی» رمان معروف نوشتهی «دن براون» که اقتباس سینمایی آن با بازی درخشان «تام هنکس» جزو پرطرفدارترین آثار سینمایی به شمار میرود، با تیراژ 80 میلیون نسخه در فهرست پرتیراژترین کتابهای تاریخ دیده میشود. این کتاب قسمت دوم از یک سهگانه است. قسمت اول آن در سال 2000 با نام «فرشتگان و شیاطین» به چاپ رسید. قسمت سوم از سهگانه براون با نام «نماد گمشده» در سال 2009 منتشر شد. «رمز داوینچی» در سال 2003 بازار را تسخیر کرد و فروش آن حتی از مجموعه «هری پاتر» نیز پیشی گرفت و به ۴۴ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شده است.
مشهورترین رمان «جی.دی سالینجر» با نام «ناتور دشت» اولینبار در سال 1951 به چاپ رسید و از آن سال تاکنون به فروشی 65 میلیون جلدی رسیده است. این دستاورد، کتاب سالینجر را در رتبه پنجم فهرست پرتیراژترینهای بین 50 تا 100 میلیون نشانده است.
از دیگر کتابهای پرفروش جهان ادبیات میتوان به «کیمیاگر» به قلم «پائولو کوئلیو» (65 میلیون نسخه)، «لولیتا» معروفترین رمان «ولادیمیر ناباکوف» (50 میلیون نسخه)، «آن شرلی» نوشته «لوسی مود مونتگومری» (50 میلیون نسخه) و «نام گل سرخ» کتاب ماندگار «اومبرتو اکو» ایتالیایی (50 میلیون نسخه) اشاره کرد.
** «هری پاتر و هدیههای مرگ» یکی از هفت رمان پرطرفدار «جی.کی رولینگ»، رماننویس ثروتمند انگلیسی در فهرست کتابهای پرتیراژ تاریخ ادبیات قرار دارد که بین 30 تا 50 میلیون نسخه در سطح جهان فروش داشتهاند. نسخه انگلیسی این کتاب در اولین دقایق شامگاه 21 ژوئن 2007 به وقت محلی کشورهای مختلف جهان در کتابفروشیهای بیش از 93 کشور از جمله ایران توزیع شد.
در فهرست پرتیراژترین آثار ادبی جهان نام «جاناتان مرغ دریایی» اثر «ریچارد باخ» با 40 میلیون جلد پس از داستانهای جادوگری هری پاتر قرار دارد. این داستان روایتگر یک مرغ نوروزی است که در مورد زندگی و پرواز میآموزد.
کتاب «دنیای سوفی» اثر فلسفی داستانی «یوستین گردر» نروژی که در سال 1991 برای اولینبار به چاپ رسید، تاکنون به 40 میلیون نسخه تیراژ دست یافته است. این اثر داستانی که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح میکند، تاکنون به 54 زبان ترجمه شده است. این کتاب اولینبار در سال 1374 توسط «حسن کامشاد» به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شد.
«دن براون» که پیش از این به معروفترین اثرش «رمز داوینچی» اشاره شد، با کتاب «فرشتگان و شیاطین» باز هم در میان نویسندگانی قرار گرفته که آثارشان تیراژ بالای 30 میلیون نسخه را تجربه کردهاند.
کمی که به عقبتر برگردیم، شاهکاری کلاسیک از ادبیات روسیه رخ مینماید که نمیتوان آن را در میان کتابهای این فهرست قرار نداد؛ «جنگ و صلح»تولستوی نخستینبار در سال 1869 منتشر شد و از آن زمان تاکنون 36 میلیون جلد از آن زیر چاپ رفته است. موضوع این کتاب پیرامون اوضاع اجتماعی روسیه در زمان «ناپلئون بوناپارت» است.
«ماجراهای پینوکیو» که حس نوستالژیک هر خوانندهای را در اقصی نقاط جهان برمیانگیزد هم آماری مشابه را به دست آورده است. «کرالو کلودی» نویسندهی ایتالیایی، این داستان را در سال 1881 منتشر کرد.
از دیگر آثاری که نامشان در میان پرتیراژترین کتابهای جهان به چشم میخورد، «خاطرات آن فرانک»، «کشتن مرغ مقلد» شاهکار هارپر لی، «بر باد رفته» رمان کلاسیک «مارگارت میچل»، «پرندگان خارزار» نوشته کولین مک کالو و «دختری با خالکوبی اژدها»اثر «استیگ لارسن» هستند که همگی تیراژی 30 میلیون نسخهای داشتهاند.
در کنار تمام قابلیت های جدید که به iOS 7 اضافه شده است، بدون شک مهمترین نکته ای که در طول مراسم تمام حاضرین را مجذوب به خود کرده بود، طراحی کاملا جدید این سیستم عامل بود. پس از اخراج اسکات فورستال، و روی کار آمدن جانی آیو به عنوان مسئول جدید iOS ، گمانه زنی های بسیاری در مورد ظاهر جدید این سیستم عامل را شاهد بودیم. و سرانجام امشب خیره به منو ها و آیکون هایی ماندیم که هیچ شباهتی به نسخه های قبلی iOS نداشت. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا تصاویری از محیط جدید آیاواس را با هم مرور کنیم.
مرکز کنترل / Control Center
اپلیکیشن تقویم
مولتی تسک
رادیو آیتونز
مدیریت تصاویر
AirDrop
اپلیکیشن دوربین
مرورگر سافاری
سیری
اپلیکیشن ایمیل
اپلیکیشن هواشناسی
اپلیکیشن پیامک
اپل امروز نسل جدید مک پرو را معرفی کرد و به راستی که با طراحی جدید و متفاوت آن، تحولی جدید در صنعت کامپیوتر های حرفه ای ایجاد نمود. دستگاهی که در شکل بالا مشاهده می کنید یک کپسول ساخته شده توسط ناسا برای فرود بر روی سیاره مریخ نیست، بلکه مک پرو جدید است. این دستگاه بر خلاف آنچه که شاید در عکس مشخص است، بسیار بسیار کوچک طراحی شده تا فضای کمی را به خود اختصاص دهد. اگر بخواهیم اشاره به قدرت سخت افزاری فوق العاده قوی این محصول بکنیم باید بگوییم که مک پرو جدید با پردازنده اینتل زنون عرضه می شود و مجهز به کارت گرافیک دوگانه AMD است. رم این محصول از نوع ECC در نظر گرفته شده و حافظه آن نیز از نوع Flash است. پشت این دستگاه ۴ درگاه USB 3.0 قرار گرفته و ۶ پورت لایتنینگ نسخه دوم نیز وجود دارد. اگر برای تان سؤال است که فرآیند خنک سازی در چنین سخت افزار قدرتمندی، چگونه اعمال می شود، باید بگوییم که هوا از محفظه زیرین دستگاه به داخل کشیده شده و از فضایی که بالای دستگاه تعبیه شده، خارج می شود. در اصل، فن دستگاه در بالا قرار دارد. در پایان شایان ذکر است که اپل این دستگاه را داخل چین تولید نمی کند و کلیه فرآیند مونتاژ آن در داخل خاک آمریکا صورت می پذیرد. طبق اعلام اپل، مک پرو تا اواخر امسال، روانه بازار می شود. در ادامه می توانید تصاویری از این کامپیوتر بی نظیر را شاهد باشید. همچنین اگر دوست دارید با ویژگی های مک پرو بیشتر آشنا شوید، توصیه می کنیم حتما به صفحه این محصولدر سایت اپل هم سری بزنید.
امشب اپل iOS 7 را رونمایی کرد که بازطراحی بزرگی برای این سیستم عامل موبایل به شمار می رود. آخرین نسخه از سیستم عامل موبایل اپل که دست اندر کاران این شرکت آن را بزرگترین تغییر برای آن هم می دانند. طراحی جدید همه چیز را تیزتر، آیکون ها را مسطح تر و جوان پسند تر، و فونت ها را باریک تر کرده. اسلاید-تو-آنلاک نیز با شکل و شمایلی جدید پا به عرصه گذاشته و دیگر آن قفل معروف در کار نیست.
اپلیکیشن های بومی iOS بازطراحی شده اند، از جمله اپلیکیشن آب و هوا که انیمیشن های جذابی دریافت کرده. ظاهر قدیمی و کلاسیک iOS با رنگ هایی جدید، شکل هایی مدرن و طراحی صاف جایگزین شده و همه چیز نو به نظر می رسد.
Control Center. این نام جدیدی برای یک منوی لغزشی رو به بالا است که به شما دسترسی به قابلیت های اصلی دستگاه را می دهد تا بتوانید وای-فای، بلوتوث، نور فلش، روشنایی نمایشگر، پخش کننده موسیقی و موارد دیگر را تنظیم کنید.
Multitasking. عملکرد چند وظیفگی بهبود یافته تا تمام اپلیکیشن ها را پشتیبانی کند، نه فقط چند سرویس محدود و اپلیکیشن های اصلی دستگاه را. اپل می گوید که ویژگی های جدید کمک می کند تا اپلیکیشن ها -بدون تاثیر بر روی عمر باتری- در پس زمینه آپدیت شوند، آپدیت ها در زمان هایی خاص یا هنگامی که شما دسترسی بی سیم قوی تری دارید (و سیستم عامل می فهمد که نزدیک پریز برق هستید!) صورت می گیرد.
Safari. سافاری حالا مرور در حالت تمام صفحه را به شما ارائه می کند، همچنین کنترل اپلیکیشن با جسچرها میسر شده. پیش نمایش تب ها در کارت هایی شبیه گوگل کروم برای iOS و اندروید نیز اضافه شده اند. نوار جستجوی جداگانه حذف شده و حالا می توانید کار جستجو را در نوار آدرس انجام دهید.
AirDrop. با استفاده از این ویژگی جدید iOS 7 می توانید فایل ها را با سایر کاربران iOS و از طریق Control Center به اشتراک بگذارید. این ویژگی روی آیفون 5، نسل پنجم آیپاد تاچ، نسل چهارم آیپد، و آیپد مینی جواب می دهد.
Camera و Photos. اپلیکیشن دوربین با رابط کاربری و فیلتر های جدید به روز رسانی شده. همچنین اپلیکیشن عکس ها نیز طراحی مسطحی به خود گرفته. عکس ها را حالا می توان بر اساس تاریخ مشاهده کرد. کنترل با جسچر در اینجا نیز به کار می آید.
سیری. این برنامه و سرویس محبوب نیز طراحی جدید و مسطحی پیدا کرده و البته، صداهای جدیدی به آن اضافه شده. سیری حالا قادر است عملکردهایی نظیر روشن/خاموش کردن بلوتوث، کنترل روشنایی نمایشگر، و جستجو در توییتر و بینگ و ویکی پدیا را انجام دهد.
iOS در خودرو. قابلیت های iOS در خودروها، با نسخه هفتم این سیستم عامل به شکل جدی بهبود یافته، می توان iOS را در نمایشگر داخل برخی خودروها که در سال 2014 خواهند آمد، مشاهده کرد. همچنین امکان کنترل مواردی نظیر تماس تلفنی، پخش موسیقی، مسیریابی بهتر نیز وجود دارد. تمام اینها با دستورات صوتی و یکپارچگی با سیری میسر شده.
App Store. اپ استور هم این قابلیت را پیدا کرده که اپلیکیشن های محبوب را بنا به موقعیت محلی شما نشان تان دهد، مثلا زمانی که در موزه هستید. همچنین امکان به روز رسانی خودکار اپلیکیشن ها در پس زمینه، اضافه شده.
آیتونز رادیو. یکی از بزرگترین موارد اضافه شده به iOS 7 را باید پخش کننده موسیقی جدید دانست که با یک رابط کاربری کاملا جدید و البته آیتونز رادیو به میدان آمده که دومی، پاسخ اپل است به شرکت ها و سرویس هایی نظیر اسپاتیفای، آردیو، و سرویس Music All Access گوگل.
با وجود اینکه در طول سال های اخیر مرورگر های متفاوتی از جمله گوگل کروم، راه خود را به iOS باز کرده اند، اما هنوز هم Safari گزینه اصلی بسیاری از کاربران به شمار می رود. این اپلیکیشن هم مانند سایر قسمت ها در iOS 7، تغییرات زیادی داشته است، تغییراتی که لذت وبگردی را برای شما دو چندان خواهد کرد. دکمه ها و منو های جدید سافاری هنگامی که با آن ها کاری نداشته باشید، پنهان می شوند تا از این طریق فضای بیشتری را برای مشاهده صفحات وب در اختیار داشته باشید. در سافاری جدید می توانید با حرکت انگشت خود به چپ و راست در بین صفحات جلو و عقب شوید و یا از طراحی جذاب تب ها برای جا به جایی بین سایت های مختلف استفاده نمایید.
در قسمت Shared Links کلیه لینک هایی که در تایم لاین توییتر شما به اشتراک گذاشته شده است، دیده می شود و در قسمت Reading List نیز می توانید مقاله های را مشخص نمایید تا بعدا به مطالعه آن ها بپردازید. آدرس بار سافاری هم بهینه شده و اکنون امکان جستجو در آن فراهم گشته.
iCloud KeyChain نیز از دیگر قابلیت های مهمی است که در iOS 7 به سافاری اضافه شده. به کمک این ویژگی کلیه اطلاعات حساب های کاربری شما از جمله نام کاربری و رمز عبور در iCloud ذخیره می شود و از این طریق می توانید آن ها را در بین دستگاه های دیگر نیز به اشتراک گذارید. این سیستم از انکریپشن ۲۵۶-بیت AES بهره می برد و طبق ادعای اپل کاملا امن است. به کمک iCloud KeyChain شما حتی می توانید از سافاری خواهش کنید، هنگام ایجاد حساب های مختلف، رمزهای پیچیده و بسیار سختی را به شما پیشنهاد دهد، رمزهایی که البته حفظ کردن آن تنها کار خودش خواهد بود.
مطالعه صورت گرفته توسط پژوهشگران انگلیسی نشان می دهد، امنیت زیستگاه های متنوع دریایی در برخی از مناطق جهان بدلیل غرق شدن کشتی های باری و نفت کش ها با خطر جدی مواجه شده اند. پژوهشگران دانشگاه ساوتهامپتون سولنت بر اساس درخواست صندوق جهانی حیات وحش (WWF) مطالعه ای را در خصوص شناسایی خطرناک ترین اقیانوس های جهان برای دریانوردی انجام دادند.این مطالعه نشان می دهد، دریای چین جنوبی و هند شرقی، سواحل شرقی مدیترانه و دریای سیاه، دریای شمال و جزایر بریتانیا شاهد بیشترین حوادث دریایی طی سال های 1999 و 2011 میلادی بوده اند و این مناطق به گورستان ده ها کشتی های غرق شده تبدیل شده اند.تنها در دریای چین جنوبی و هند شرقی که میزبان بیش از 70 درصد جمعیت مرجان های جهان و دارای یکی از متنوع ترین زیستگاه های دریایی است، 293 مورد سانحه دریایی روی داده است.تغییر امواج باد، تغییرات شدید و ناگهانی آب و هوایی از دلایل افزایش شمار کشتی های غرق شده عنوان شده است.نفت کش Exxon Valdez در سال 1989 در خلیج آلاسکا غرق شد و بیش از 11 میلیون گالن نفت خام وارد دریا شد؛ در سال 1996 نفت کش Sea Empress با 72 هزار تن نفت خام در نزدیکی ولز غرق شد و یک سال بعد با غرق شدن نفت کش Nakhodka در سواحل ژاپن شش هزار تن نفت خام آلودگی شدیدی در این منطقه بوجود آورد.در سال 2011 کشتی باری MV Rena حامل یک هزار و 368 کانتینر در سواحل نیوزیلند غرق شد که منجر به مرگ دو هزار مرغ دریایی شد و بزرگترین فاجعه زیست محیطی در تاریخ این کشور را ایجاد کرد.در سال 2013 نیز کشتی ماهیگری چین در نزدیکی ذخایر مرجانی با قدمت 500 ساله فیلیپین غرق شد و مساحتی به وسعت سه هزار و 902 متر مربع را از بین برد.اما این پژوهش حاوی نکات مثبتی نیز هست؛ با اصلاح قانون حمل و نقل دریایی و بهبود مسیرهای دریانوردی، امنیت سفرهای دریایی از سال 1980 میلادی افزایش یافته و حوادث دریایی با کاهش 18 درصدی مواجه شده اند.
محققان ناسا پیشبینی کردهند که مسافران در مسیر سفر به مریخ ممکن است در معرض بمباران تابشهای کیهانی قرار بگیرند که میزان آن برابر با پرتوهای هفتهای یک بار سیتی اسکن در طول یک سال است. این دوز بقدری است که میتواند خطر ابتلا به سرطان را در افراد بسیار افزایش دهد با این حال کارشناسانی هم هشدار دادهاند که ابهامات زیادی در مورد تاثیرات محیط فضا بر روی بدن انسان وجود دارد.با جدیتر شدن برنامهها برای اکتشاف فضای عمیق، تابشهای فضایی به یکی از بزرگترین نگرانیها تبدیل شده که شامل پرتوهای کیهانی کهکشانی پر انرژی منتشر شده با انفجارات ابرنواخترهای دور تا انفجارهای پراکنده ذرات باردار از سوی خورشید هستند.میدان مغناطیسی زمین به منحرف کردن میزان زیادی از این تابشهای مضر کمک میکند.ناسا قصد دارد گروهی از فضانوردان را در اواسط دهه 2030 به مدار سیاره مریخ ارسال کند. برنامههای خصوصی مانند Inspiration Mars نیز به دنبال داوطلبانی برای سفر به سیاره سرخ هستند.پیش از این تلاشهایی برای سنجش خطر تابش برای مسافران آینده مریخ انجام شده بود اما بهترین برآوردها توسط کاوشگر کنجکاوی ناسا انجام شده است.درون کاوشگر کنجکاوی که در سال 2011 به سوی مریخ پرتاب شده بود، یک حسگر تابش قرار دارد که در طول سفر 8.5 ماهه خود به این سیاره به بررسی محیط پرداخته بود.دانشمندان با استفاده از این یافتهها میزان مواجهه با پرتو یک فضانورد را برای یک سفر سریعتر شش ماهه در فضاپیمایی با سپرهای مشابه محاسبه کردند.یک سفر رفت و برگشت برابر با حدود 662 میلیسیورت است. این میزان برابر با یک سیتی اسکن کامل بدن در هر پنج یا شش روز است.البته این برآورد به غیر از زمان صرف شده بر روی سطح سیاره مریخ است. به گفته محققان، میزان تابش کیهانی تغییر نخواهد کرد مگر اینکه یک موتور موشکی بتواند سفر بین سیارهای را سریعتر انجام دهد.این دوز تابشی بسیار بالاتر از میزانی است که سکنه ایستگاه فضایی بینالمللی با آن روبرو هستند که سالانه حدود 200 میلیسیورت است. این در حالی است که مردم بر روی زمین سالانه در معرض سه میلیسیورت تابش هستند.کاوشگر کنجکاوی در دوره کم فعالیت خورشیدی به ماه سفر کرد. یک سفر سرنشیندار در زمان جرقه یا توفان خورشیدی میتواند با تابش بیشتری روبرو باشد.مهندسان ناسا در حال آزمایش سیستمهای رانشگر و بررسی راههایی برای کاهش مواجهه انسان با تابش در یک سفر با مقصد مریخ هستند.از جمله کارهایی که می توان انجام داد این است که فضانوردان یک حفاظ قابل گسترش شبیه به کتهای زمستانی پوشیده یا در زمان توفان خورشیدی به یک پناهگاه قرار بگیرند.این پژوهش در مجله ساینس منتشر شده است.
بر اساس اعلام ناسا با اتمام تحقیقات علمی مریخ نورد کنجکاوی در سایت فرود، دور جدید راهپیمایی این کاوشگر در مریخ بزودی آغاز میشود. مریخ نورد جدید ناسا در آگوست سال 2012 میلادی (مرداد 91) بر سطح سیاره مریخ فرود آمد؛ کنجکاوی در طی این مدت مسافت زیادی را طی نکرده و فعالیت اکتشافی خود را در سایت فرود پیگیری می کند.دهانه گیل، سایت فرود مریخ نورد کنجکاوی است که ابعادی کوچکتر از یک زمین فوتبال دارد و دو نمونه حفاری در دل سنگ های مریخ و آنالیز پودر آنها در همین منطقه انجام شده است.این کاوشگر 900 کیلوگرمی که اندازه ای معادل یک خودروی معمولی دارد، نمی تواند با سرعت یک خودرو حرکت کند و به همین دلیل تنها قادر به پیمودن مسیرهای کوتاه است.حداکثر سرعت مریخ نورد کنجکاوی 1.5 اینچ در ثانیه (0.038 متر در ثانیه) است و در مدت یک دقیقه تنها 2.2 متر پیموده می شود.کوه شارپ (Mount Sharp) با ارتفاع پنج هزار و 471 متر از سطح سیاره مریخ، اصلی ترین هدف اکتشافی کنجکاوی مطرح می شود و محققان معتقدند که این منطقه پاسخگوی بسیاری از سوالات بی پاسخ در خصوص محیط و وجود حیات احتمالی در تاریخچه باستانی این سیاره است.سفر به کوه شارپ با توجه به سرعت کم مریخ نورد کنجکاوی چندین ماه بطول خواهد انجامید.
یک شرکت آمریکایی با هدف تولید برق ارزان قیمت در کشورهای فقیر و کمتر توسعه یافته پیلسوختی اکسیدجامدی تولید کرده است که در دمای 700 تا 800 درجه سانتیگرادی اجاق گاز، برق تولید میکند. صدها میلیون نفر از مردم در کشورهای در حال توسعه از سوختهای جامد استفاده میکنند. مردم این کشورها از امکانات اولیه نظیر برق، سرویس بهداشتی و آب لولهکشی در منازل خود محروم بوده و مجبور هستند برای رسیدن به محلی که امکان شارژ گوشی همراهشان وجود داشته باشد کیلومترها راه بروند. اکنون یک شرکت تازه تأسیس در آزمایشگاه ملی لارنس-برکلی امریکا به نام پوینت سورس پاور (Point Source Power) سامانه ساده و ارزان قیمتی را با نام VOTO برای شارژ تلفن همراه ابداع کرده است.این سامانه جدید با استفاده از پیلهای سوختی اکسید جامد ساخته شده است و انرژی آن از سوزاندن ذغال سنگ، چوب و یا دیگر شکلهای زیستتوده شامل فضولات گاو تأمین میشود. این سوختها در مناطق کمتر توسعه یافته بیشتر برای آشپزی استفاده میشوند. طرز کار این شارژ کننده بدین صورت است که قسمت پیلسوختی را درون منقل یا اجاق قرار داده و روی آن را با ذغال و یا هر سوخت جامدی پر میکنند، سپس آتش را شعلهور می کنند تا تمامی سوخت به خاکستر تبدیل شود، مدار تعبیه شده در داخل دسته این پیلسوختی به محض رسیدن به دمای 700 تا 800 درجه سانتیگراد شارژ میشود. به علاوه، دسته این پیلسوختی حاوی یک لامپ الایدی است که امکان استفاده از این پیل برای روشنایی را نیز فراهم کرده است و میتوان با برداشتن آن تلفن همراه را شارژ کرد.به نوشته نشریه «هیدروژن و پیل سوختی»، این لامپ پس از شارژ کامل حدود 30 ساعت به طور پیوسته روشن میماند و روشنایی آن از لامپهای کروسن متداول در آن مناطق بیشتر است. هزینه تهیه این سامانه با وسایل جانبی آن 24 دلار است که البته با در نظر گرفتن عمر مفید سه تا چهار ماهه این سامانه و نیز هزینه 8 تا 12 دلاری هر خانواده برای خرید سوختی نظیر کروسن، این هزینه ظرف دو ماه جبران خواهد شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.