پيشگيري قبل از بروز بيماري
در حال حاضر بيشتر مراقبتهاي بهداشتي جنبه درماني دارند نه پيشگيري. چراكه بيشتر آنها زماني بعد از اولين عفونت يا زخم صورت ميگيرند يعني زماني كه آسيب بافت و درد قبلا اتفاق افتاده است. گاهي اين آسيب ميتواند جبرانناپذير باشد، گاهي نيز يك اثر هميشگي بر جاي ميماند، براي مثال از دستدادن عملكرد قسمتي از بدن يا جاي زخم و سوختگي آثاري هستند كه اثر آنها هميشه ميماند. بنابراين اما گفته ميشود مهمترين جنبه دارورساني در ابعاد نانومتري در آينده، تواناييهاي آنها در پيشگيري از بيماريها و جلوگيري از آسيبهاست. نانوفناوري در اين امر از طريق نظارت مؤثرتر بر سلامت فردي اجازه ميدهد بيماريها در مراحل ابتدايي كنترل شوند. از طرف ديگر، محيطهاي بيمارستاني ضدعفونيشده نيز اجازه فعاليت باكتريها و ويروسها و ديگر ميكروبهايي كه عامل بيماريهاي ثانويه هستند را نخواهد داد. از طرف ديگر شناسايي سريع ساختار ژنتيكي بيمار به پزشك اين اجازه را ميدهد كه دارويي اختصاصي براي آن بيمار تجويز كند.
تولد پوششهاي ضدميكروبي: پوششهاي ضدميكروبي با كمك به كاهش پايداري و گسترش ميكروبهايي از قبيل ويروسها، باكتريها و قارچها ميتوانند منافع مهمي را در محدوده مراقبتهاي بهداشتي دربرداشته باشند. اين قبيل پوششها به عنوان عواملي تكميلي و نه به عنوان جايگزين، براي فرآيندهاي گندزدايي و ضدعفوني تجهيزات جراحي و سطوح عامل جراحي (از قبيل داروهاي ضدعفوني و...) در محل به حساب ميآيند. اين پوششها ميتوانند توانايي ميكروبها در چسبيدن و رشد روي سطوحي كه در معرض تماس با بدن بيمار هستند را به حداقل برسانند. اين امر بهطور غيرفعال از طريق پوششهاي غيرچسبان و بهطور فعال از طريق افزودن پوششهايي از قبيل نانوذرات نقره و دياكسيد تيتانيوم كه ميتوانند ميكروبها را بهطور مستقيم از بين ببرند، امكانپذير است.نقره از مدتها پيش به عنوان يك ماده تسكيندهنده و ضدعفونيكننده استفاده ميشده است. روميها روي زخمها از نقره براي درمان زودتر استفاده ميكردند و ايرانيها هم در زمان هخامنشي، در قرن پنجم قبل از ميلاد در لشكركشيهاي طولانيمدت، آب را در ظروف نقرهاي حمل ميكردند. زيرا نانوذرات نقره بهترين مواد براي از بينبردن باكتري هستند. امروزه اين ذرات به درون خانهها نيز راه پيدا كردهاند. در سالهاي اخير توليدكنندگان بزرگ يخچال، داخل يخچالهايشان را با اين نانوذرات پوشش دادهاند. اين سطح ضدباكتريايي كمك ميكند محيطي سالم و تميز در داخل يخچال ايجاد شده و محتويات داخل يخچال براي مدت بيشتري تازه بمانند. همچنين فعاليت سطحي اين نانوذرات در مقياس نانومتر آنقدر افزايش مييابد كه كوچكترين تماس يك باكتري با آن، باكتري را از بين ميبرد.
سطوحي كه ميكروبها را فيلتر ميكنند: يكي از مهمترين ابزار پيشگيري از بيماريها، غير از فراهم كردن سطوح ضدعفونيشده، دوري از قرارگرفتن در معرض ميكروبهاي بيماريزاست. اين امر ميتواند به صورت تصفيه هوا يا مايعاتي باشد كه بيمار در طول دوره درمان در معرض آنها قرار ميگيرد. خيلي از ويروسها به علت اين كه كوچكتر از منافذ فيلترها هستند، ميتوانند از فيلترها عبور كنند. در نتيجه اين فيلترها بدون استفاده خواهند ماند. فيلترهاي جديد منافذي با ابعاد نانويي دارند كه كوچكترين ويروسها را هم از خود عبور نميدهند. به كاربردن مواد فعالي مثل نانوذرات نقره يا دياكسيد تيتانيوم و منابع نور ماوراءبنفش ميتواند اين اثر را با از بينبردن ويروسها، باكتريها و قارچهاي بهدام افتاده افزايش دهد. اين قبيل سيستمها قبلا در مبارزه عليه سارس، جهت جلوگيري از انتشار ويروس از بيماران مبتلا به پرسنل پزشكي به كار گرفته شدهاند. هر چه ابعاد حفرات فيلتر كوچكتر و تخلخل آن بيشتر باشد، فيلتر توانايي بيشتري در جداسازي ذرات خواهد داشت.
شناسايي اولين نشانههاي بيماري: معاينه وضعيت سلامت بيمار نهتنها در زمان استراحت بعد از عملهاي جراحي و درمان مهم است، بلكه براي معاينه معمول موارد خاص نيز حائز اهميت است. دستگاههاي مراقبت POC در اندازهگيري مولفههاي فيزيولوژي مختلف بدن مانند فشارخون، شيمي خون (ميزان قند، هورمونها و آنتيباديهاي خون)، ضربان قلب و درجه حرارت بدن بيمار، اين روزها كاربرد زيادي پيدا كردهاند. براي تستهاي پيچيدهتر، ابزارهاي مراقبت POC با ابزار آزمايشگاه روي تراشه همراه ميشود و اجازه ميدهد دهها، بلكه صدها بيوملكول مختلف بسرعت اندازهگيري شوند. اين ويژگي به پزشك اجازه ميدهد در هر شرايطي بدون خطر از دستدادن نمونهها و انتظار چندروزه بيمار براي دريافت نتايج از آزمايشگاه، وضعيت او را معاينه كند. در اين صورت احتمال اشتباه در تشخيص به حداقل ممكن ميرسد. در ضمن اين ويژگي امكان انجام آزمايش در جاهاي دورافتاده را نيز فراهم ميكند.
تشخيص دقيق بيماري در مراحل اوليه
هرچه بيماري يا آسيب به بخشي از بدن زودتر تشخيص داده شود، احتمال درمان موفقيتآميز آن بيشتر خواهد بود. با پيشرفت آزمايشگرهاي زيستي امكان شناسايي ميكروبهاي عامل بيماري قبل از تظاهر بيماري ممكن ميشود. به عنوان مثال با توجه به پيشرفت فناوري تصويري ميتوان با دقت بسيار زيادي، محل حضور سرطان و آسيب وارده به بافتهاي بدن و اندامها را تعيين كرد.
كدگذاري عوامل بيماريزا: در پزشكي، شاخصهاي زيستي براي تشخيص حضور بيماري استفاده ميشوند. اين بيماريها ميتوانند بيماريهاي واگيردار (مثل بيماريهاي ويروسي و باكتريايي) و بيماريهاي ژنتيكي (مثل سرطان) باشند. انتخاب نوع بيوملكول به طبيعت بيماريها بستگي دارد، اما ميتواند يك پروتئين،DNA يا RNAباشد. همه شاخصها با اتصال دلخواه يك ملكول بيولوژيكي (يا بيوملكول) به بيوملكول ديگر كار ميكنند (مشابه قفل و كليد يا دندانههاي زيپ). با اتصال بيوملكولها به نانوذرات، شاخصها تغيير وضعيت ميدهند و وضعيتشان توسط دستگاه گزارش ميشود. شاخصهاي زيستي داراي خصوصيات متنوعي هستند. با وجود حساسيت بيشتر آنها ميتوانند حضور ميزان خيلي كمي از ملكولهاي بيماريزا را گزارش دهند. بنابراين بيماري را خيلي زودتر در مرحله رشد آن آشكار سازند. عملكرد آسانتر هم به اين شاخصها كمك ميكند تا سريع و بدون نياز به خالصسازي نمونههاي گرفتهشده از بيمار انجام شوند.با وجود محدوده شناسايي وسيعتر، زيستنمايهها با اتصالدادن بيوملكولها به نانوذرات مختلف، قادر به آشكارسازي بيوملكولهاي (ملكولي كه منشا آن ارگانهاي زنده هستند) هدف بيشتر و در نتيجه بيماريهاي بيشتري هستند.
فناوري نانو در 3 محدوده اصلي پيشگيري، تشخيص و درمان كاربرد دارد و ميتواند وضعيت سلامت نسلهاي بعدي را متحول سازد
روشهاي تصويربرداري بهروز ميشوند:آشكارسازي پزشكي به پزشكان اجازه ميدهد آثار تاثير بيماري و آسيب به بدن را مشاهده كنند. تاكنون اين تصويربرداري براي بافتهاي خاص مطرح بود (مثلا استخوانها)، اما براي بافتهاي نرم انجام اين فرآيند آنچنان آسان نيست.توسعه فناوري نانو اجازه ميدهد عوامل آشكارساز جديدي ايجاد شوند كه به طور موثري، بافتهاي دلخواه را نشان دهند. اين عوامل تصويربرداري شامل ملكول هدفي هستند كه ميتواند به طور خاصي به بافت آسيبديده بيمار متصل شود و يك ملكول آشكاركننده كه ميتواند با روش MRI يا XRD، ماوراي صوتي يا روشهاي ديگر آشكارسازي در بيمارستانها، مشكل را شناسايي كند. در اين راه فولرينها يا باكيبالها ـ كه قفسههايي از اتمهاي كربن هستند و ميتوانند ملكولهاي آشكاركننده مثل نقاط كوانتومي را در بر بگيرند و به ملكولهاي هدف نزديك شوند ـ پيشگام هستند. در همه موارد عامل آشكارسازي پس از تزريق به بدن بيمار ميتواند با دقت بالا جذب بافت آسيبديده شده و براحتي موقعيت و وخامت بيماري يا آسيب را به پزشك نشان دهد.
درمان موثر با نانو ذرات معجزهگر
در حال حاضر، مقابله با بيماريها معمولا با روشهاي كاملا قديمي و سنتي صورت ميگيرد. اين در حالي است كه روشهاي نوين نيز هميشه و در تمام موارد موفقيتآميز نيستند و با راهحلها و روشهاي كلي معمولا به حل دسته خاصي از مسائل ميپردازند. افزون بر اين مراقبتهاي بهداشتي امروزه ميتوانند باعث مشكلات متعددي مانند پسزدن يا عكسالعمل نامناسب پيوند عضو شوند. فناوري نانو ميتواند به روشهاي مختلف، به حل برخي از اين مسائل كمك كند. به عنوان مثال خطر پس زدن عضو پيوندي با استفاده از نانو پوششهاي سازگار با بدن ميتواند به كمترين مقدار كاهش يابد و در عين حال راههاي جديدي نيز براي هدايت دقيق داروها به سمت اهداف توسعه يابد.
استفاده از ابزارهاي نوين: اغلب درمانهاي امروزي بر پايه دادههاي باليني به دست آمده از بيماران است، با اين حال پاسخ بدن هر بيمار به داروهاي مختلف ميتواند به طور قابل توجهي دگرگون شود، تا جايي كه حتي ميزان كافي داروي مصرفي موثر روي يك فرد ممكن است روي فرد ديگر كاملا خنثي يا حتي براي ديگري مهلك باشد.ابزارهاي نوين تشخيص كه بر پايه فناوري نانو هستند ميتوانند به سرعت و با اطمينان نمونههاي بيمار را بررسي كنند و حضور تكرارهاي ژنتيكي خاص كه شخص را مستعد يا حساس به داروي بخصوصي ميكنند، همچنين سطوح و نوع پروتئينهايي كه 450CYP را توليد ميكنند، مشخص سازند.
تحول در توليد بافتهاي جايگزين: به قرار دادن جسمي در بخش خاصي از بدن، كاشت اطلاق ميشود. كاشت يا ايمپلنت شامل عملكردهاي متفاوتي ميشود. از جايگزينكردن مفصل زانو و فنرهايي كه شريانها را باز نگاه ميدارد تا دستگاههاي پوياي كارگذاري شده مانند دستگاه تنظيم ضربان قلب و سمعك (براي جبران كمشنوايي) را ميتوان در اين دسته قرار داد. در تمام اين موارد كاشت بايد طوري انجام شود كه با بافتهاي بدن تقابل نزديكي داشته باشند. يكي از مسائل كليدي، اطمينان از چسبيدن سلولهاي بيمار به كاشت در جايي كه نياز باشد، مثل اتصال استخوان است كه به بازسازي بافت آسيبديده كمك ميكند. برعكس در جايي ديگر مثل فنرهاي بازكننده رگ نبايد چنين اتفاقي رخ دهد.در چند ساله اخير مشخص شده است خصوصيات فيزيكي و شيميايي مواد، هر دو در قابليت چسبيدن سلولها و بيوملكولها بـه كاشت موثرند. براي مثال وجود حفرهها ميتوانند اتصال سلولي را بيشتر كنند. در حالي كه سطوح كاملا صاف در كمترين حد به سلولها اجازه چسبيدن ميدهند. همراه كردن سطوح با ملكولهايي مشابه ملكولهايي كه در بافت وجود دارد، چسبندگي را زياد ميكند. براي مثال در كاشت تيتانيوم استخوان، پوششي از دياكسيدتيتانيوم نانوساختار وجود دارد كه اتصال به استخوان را بهبود ميدهد. همچنين پوشش الماسي شكل فنرهاي بازكننده رگ و لولههاي مجراهاي داخلي كه صاف و مسطح است، كاهش چشمگيري در چسبندگي پروتئينهاي خون و سلولها دارد.
درمانهاي نوين: بسياري از داروهايي كه ظرفيت بالاي درماني دارند به علت عوارض جانبي يا مشكل توليدشان به شكلي كه براحتي قابل واگذاري به بيماران باشد، توسعه نمييابند. در اين گونه موارد فناوري نانو راهكارهايي را با تركيب اجزاي فعال داروها با ملكولهاي دوامآور يا با فناوريهاي جديد توليد دارو به حالت پودر خيلي ريزتر ارائه داده است. براي مثال برخي از شركتها در حال حاضر داروهاي تنگي نفس و مسكن را به صورت پودري با ابعاد نانومتري توليد ميكنند كه استنشاق آنها نسبت به روشهاي سنتي جذب سريعتري دارد.توليد داروي ضدويروس ايدز ازجمله دستاوردهاي علم نانو است. همچنين درمانهاي جديد سرطان از راه فناوريهاي نانوي نيرو مغناطيسي در حال توسعه هستند. اين درمانها براساس نانوذرات آهن مغناطيسي است كه با تغيير يك ميدان مغناطيسي اعمال شده قابل گرم شدن هستند. اين حرارت باعث ميشود سلولهاي سرطاني كه از سلولهاي معمولي به دما حساستر هستند از بين بروند.
دارورساني هوشمند: اطمينان از اين كه دارو به بافت يا بخش مورد نظر بدن بيمار هدايت شود، همچنين اطمينان از ميزان داروي استفاده شده، 2 نمونه از مهمترين مسائل پزشكي نوين هستند. اين مساله به طور خاص براي درمان سرطان اهميت دارد، چون داروهاي شيميدرماني براي سلولهاي عادي و سرطاني مانند سم عمل ميكنند.فناوري نانو راهكارهايي را براي رفع اين مشكلات پيشنهاد ميكند. براي مثال، پوشاندن دارو با ملكولهاي مختلف ميتواند آن را در آب سريعتر حل كند (براي بهكارگيري راحتتر) كه به آن اجازه ميدهد خيلي آسانتر به غشاهاي سلولي وارد شود و حتي دارو را به بافت يا عضوي خاص برساند. علاوه بر اين ابزارهاي جديدي مثل iMED، حفرههايي با ابعاد نانو دارند كه با تغيير در اندازه و طولشان، رهايش داروهايي مثل انسولين را كنترل ميكنند. چنين ابزاري را ميتوان در بدن بيمار قرار داد و در طول هفته به آن اجازه رهايش داد، به اين ترتيب ديگر نيازي به تزريقات منظم هفتگي نيست.
مهندسي بافت: بسياري از فعاليتهاي فناوري نانو در جهت كمك به پزشكان براي علاج بيماريها يا ترميم جراحات است. يكي از اين بخشهاي مرتبط با پزشكي، مهندسي بافت است. به طور كلي مواد ساخت بشر يا مواد طبيعي به چند دسته اصلي: سراميكها، فلزات، پليمرها، ساختارهاي تركيبي (كامپوزيت) و بيومواد تقسيم ميشوند. با توجه به قرار گرفتن ساختارهاي طبيعي در اين بخشها، تلاش محققان دستيابي به موادي است كه بتوانند كاركرد مواد اصلي را جبران كنند. اين بخش از تحقيقات، دانشي به نانو بيوميمتيك (Biomimetic به معناي زيست تقليد) را ايجاد كرده است.
سرزمين واقع در ميان دو رودخانه يا (ميانرودان) است.
اين منطقه آفتابي و كم باران نام خود را مديون دو رودخانه دجله و فرات است كه از آن مي گذرند.اين رودخانه ها نخستين جوامع بشري را به خود جلب كرده و اقوام زيادي در سرزمين واقع در ميان اين دو رود ساكن شدند.به لطف وجود اين رودخانه ها كشاورزي به سرعت در اين سرزمين شكل گرفت و توسعه يافت.در حدود سال 3300 قبل از ميلاد ، در سرزمين سومر شهرهاي زيادي به وجود آمدند كه داراي يك ساختار سلسله مراتبي بوده و يك شاه راهب بر آنها حكومت مي كرد.اين جوامع به الهه باروري اعتقاد داشتند. يكي از اين شهرها ، شهرك اوروك كه داراي حدود چند ده هزار جمعيت بود ، مبدا پيدايش اسطوره گيلگمش است.در عين حال شهر اوروك مبدا پيدايش نخستين خط تاريخ بشر است.اين خط با يك شي نوك تيز روي لوح هاي خاك رس مرطوب نقش مي شد.سپس اين لوح ها را در زير آفتاب سوزان يا درون كوره ها خشك مي كردند.به طوري كه اين لوح ها بسيار مقاوم مي شدند. اين خط به مالكان ثروتمند شهر امكان داد تا حساب دارايي هاي خود را روي اين لوح ها حفظ كنند.در آغاز اين نشانه ها نقاشي ها و تصاوير ساده اي بودند كه دارايي ها از قبيل گله هاي دام ، برده ها ، خانه ها ، ابزار و غيره را نشان مي دادند.در طول زمان ، افرادي كه مسووليت ثبت دارايي ها را داشتند اين نشانه ها را ساده تر كرده و به نمادهايي كاهش مي دهند تا بتوانند سريعتر بنويسند.درعين حال آنها نشانه هايي كه علامت آوايي داشتند را به اين خط اضافه مي كنند تا واژگان آن را توسعه دهند.مدتها بعد ، شهر اور كه يك دولت شهر بود ، ايجاد شد و به شيوه خود نشانه اي از عظمت تمدن سومري بود.در شهر اور حدود 2000 مقبره با تزيينات بسيار با شكوه وجود داشت كه قدمت آنها مشابه قدمت اهرام مصر در 2700 تا 2500 سال قبل از ميلاد مسيح است.به لطف آسمان بسيار صاف ، ساكنان اين منطقه وقت زيادي را به مشاهده ستاره ها و اجرام سماوي اختصاص مي دادند.اين مساله موجب ايجاد علم نجوم در تمدن سومر شد و در عين حال سومر مبدا پيدايش علم حساب است.سومري ها كاشف گردش شبانه روز و ساعت هستند. آنها 60 دقيقه در يك ساعت و 24 ساعت در شبانه روز را محاسبه كردند ، همچنين 360 درجه در يك دايره براساس محاسبات سومري ها بود.به لطف خط ، حاكمان شهرهاي سومر به سهولت فرامين خود را به سربازان و رعاياي خود ابلاغ مي كردند و هيچ فردي جرات سرپيچي از اين فرامين را نداشت.در جريان هزاره سوم قبل از ميلاد دولت شهرهاي سومر بي وقفه در حال نبرد با يكديگر بودند.در حدود سال 2300 قبل از ميلاد رقابت و درگيري ميان شهرهاي سومري موجب شد تا آنها به طور موقت تحت تسلط قوم اكد قرار گيرند.سارگون اول ، شاه آگاده ، شهري واقع در شمال سرزمين اكد بر سومريان تسلط يافت.به نظر مي رسد اكدها قومي از اقوام سامي بودند كه از شبه جزيره عربستان به اين سرزمين مهاجرت كرده بودند اما تمدن قوم اكد به سرعت رو به زوال نهاد و بار ديگر سومر احيا شد و شهر اور قدرت زيادي يافت.يكي از رقيبان عمده شهر اور ، شهر لاگاش بود كه مشهورترين شاه آن گوده آ نام داشت.در حدود 2000 سال قبل از ميلاد شهرهاي سومري و به ويژه شهر اور رو به زوال نهادند و اين امر موجب پيدايش پادشاهي هاي كوچك مستقل در اين منطقه شد.يكي از اين سلطنت ها در پيرامون شهر بابل ايجاد گرديد كه داراي يك سرنوشت منحصر به فرد شد.شهر بابل در منطقه كلده يا بابيلونيا در واقع در سرزمين سابق كشور اكد ايجاد شده بود و خيلي زود به قدرت برتر منطقه تبديل گرديد و يك امپراتوري شد.
دانشگاه علم و صنعت اعلام کرد که رصد اینترنتی ماهواره نوید علم و صنعت امکانپذیر شده است. | |
به گزارش خبرنگار مهر، ردیابی به هنگام ماهواره ملی نوید علم و صنعت که صبحگاه روز جمعه 14 بهمن ماه سال جاری با موفقیت به فضا پرتاب شد، از طریق سایت http://www.n2yo.com امکان پذیر شد. تصویر رصد ماهواره نوید علم و صنعت علاقمندان برای ردیابی به هنگام ماهواره نوید می توانند با مراجعه به سایت مذکور ضمن کلیک روی کلمهNAVID، موقعیت آنلاین ماهواره نوید را ملاحظه کنند. این ماهواره هم اکنون روی اقیانوس آتلانتیک جنوبی قرار دارد. |
دوربین "تصویربردار میدان وسیع" (WFI ) که روی تلسکوپ 2.2 متری رصدخانه جنوبی اروپا واقع در "لا سیلا" در شیلی نصب شده است از سحابی NGC 3324 که در کهکشان راه شیری در قلب صورت فلکی "زورق" در فاصله حدود هفت هزار و 500 سال نوری از زمین قرار دارد عکس گرفت.فعالیت تشکیل ستاره ای حاضر در این منطقه راه شیری چندین میلیون سال قبل آغاز شد و تعداد بسیاری ستاره بسیار گرم و عظیم را به وجود آورد که در این عکس به وضوح دیده می شوند.پرتوهای شدید و بادهای ستاره ای حاصل از این ستارگان جوان روزنه ای را در میان ته نشستهای گرد و غبار و گاز پیرامون باز کرده اند که در طرف راست تصویر ظاهری شبیه به نیمرخ چهره انسان را ساخته است.براساس گزارش اسپیس، به دلیل شباهت ظاهری این سحابی به چهره انسان، این توده آسمانی را همچنین با عنوان "سحابی گابریلا میسترال" نیز می شناسند که برگرفته از نام شاعر اهل شیلی و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1945 است
در حقيقت اين تراشهها حاوي مواد زيستي هستند و به همين علت تحت عنوان تراشههاي زيستي يا Biochip از آنها نام برده ميشود. معمولا از اين فناوري براي دستيابي به اطلاعات ژنتيكي استفاده ميشود. در سطح تراشههاي زيستي دهها هزار ردياب از جنس مواد ژنتيكي كه دربردارنده تواليهاي مشخصي هستند، وجود دارد. وقتي اين رديابها در تماس با يك نمونه بيولوژيكي (نمونهاي از بدن يك فرد بيمار يا يك نمونه آزمايشگاهي) قرار گيرند، زنجيرههايي از نوكلئوتيدها كه مكمل توالي نوكلئوتيدهاي موجود در تراشه باشند در پيوند با هم قرار ميگيرند. در نتيجه، الگوي مشخصي از امواج نوري در سطح تراشه ايجاد ميشود كه از طريق اسكنر خوانده شده و اطلاعات موجود در آن توسط يك سيستم كامپيوتري تجزيه و تحليل ميشود. در سطح تراشههاي زيستي الگويي ژنتيكي وجود دارد كه مقايسه و بررسي DNA بافت نمونهبرداري شده از يك فرد بيمار با يك بافت سالم را امكانپذير ميسازد. در نخستين مرحله از اين فرآيند كه مرحله پردازش اطلاعات است الگوي مورد نظر وارد يك سيستم كامپيوتري اختصاصي ميشود تا براساس آن 96 خانهاي كه در سطح تراشه وجود دارد از طريق سيستم تزريقكننده بافت نمونه پر شود. در مرحله بعد سيستم تزريقكننده براساس الگوي ثبت شده فضاهاي خالي سطح تراشه را با استفاده از نمونههايي كه هر يك حاوي توالي مشخصي از ژنها هستند پر ميكند. در مرحله تزريق هر نقطه از تراشه با DNA نشانگر كه تركيبي از بافتهاي سالم و سرطاني است، پر ميشود. پس از پر شدن همه فضاهاي خالي از نشانگر DNA، سطح تراشه با استفاده از امواج ليزري سبز و قرمز در يك پويشگر رديابي ميشود. اين فرآيند موجب تحريك مواد فلورسنت موجود در نمونهها ميشود. همزمان يك دوربين و سيستم كامپيوتري اختصاصي كه براي تفسير اطلاعاتي تراشه زيستي در نظر گرفته شده تصويري از آنچه انجام ميشود را ثبت ميكند و اين اطلاعات در حافظه كامپيوتر ذخيره ميشود. به اين ترتيب آرايشي از نقاط ريز ژنتيكي روي بستري كه در حقيقت همان سطح تراشه است ايجاد ميشود. سپس DNA بافت موردنظر در مجاورت اين نقاط ثبت شده قرار ميگيرد و در صورتي كه مكمل توالي موجود در سطح تراشه باشد به آن واكنش ميدهد و براساس انجام واكنش يا عدم انجام واكنش ميتوان قطعه مجهول DNA را كه ميتواند نمونهاي از يك بافت سالم، سرطاني يا تركيبي از بافت سالم و سرطاني باشد شناسايي كرد. محققان اميدوارند بتوانند با استفاده از اين روش عامل موثر در بروز بسياري از بيماريها را شناسايي كنند و براساس آن به روشهاي موثري در درمان بيماريهاي پيچيده دست يابند.
"توماس هیر" ریاضیدان دانشگاه "گلف کاست" فلوریدا می گوید: یا انسان در این جهان تنها است، یا آنها ما را تنها گذاشته اند!"
"هیر" که نتایج مطالعات خود را در انجمن ریاضیات آمریکا در بوستون ارائه کرده است، بر اساس تخمینهایی که وی از مدت زمان مورد نیاز یک جامعه برای جمع آوری منابع و دانسته های تکنولوژیکی برای ترک کردن جهانی که در آن زندگی می کند و سفر به جهانی دیگر به آن نیاز است، به چنین نتیجه ای رسیده است.بر اساس این محاسبات حتی با سرعتی كمتراز یک درصد سرعت نور، بیگانه ها باید طی 500 سال به نزدیکترین ستاره همسایه خود رسیده باشند.اگر 500 سال دیگر برای ساخت یک فضاپیما در نظر گرفته شود و سالهای دیگری به انجام ساير کارهای حاشیه ای صرف شود، محاسبات نهایی نشان می دهند تمدنهایی که از قدیمی ترین ستاره های کهکشان راه شیری سفر خود را آغاز کرده اند، اکنون باید به زمین رسیده باشند، اما شواهد نشان می دهند که تا کنون هیچ نشانه ای از آنها دیده نشده است. پس بیگانگان فضایی کجا هستند؟دلایل متعددی می توانند وجود داشته باشند تا عدم تمایل تمدنهای بیگانه به انسانها را توجیه کنند، یکی از مهمترین آنها می تواند این باشد که انسانها چیزی که مورد نیاز بیگانگان باشد را در اختیار ندارند.به گفته هیر هر نوع تمدن فضايي احتمالا بیولوژیکی نیست، از این رو به مکانی مانند زمین نیاز ندارد، آنها نیازی ندارند که به زمین آمده و آب آن را به سرقت ببرند. آنها می توانند چنین نیازهایی را در دیگر نقاط جهان برطرف سازند.هیر با اشاره به وجود تجهیزات پیشرفته ای مانند کپلر که می تواند سیاره ها را در مدار دیگر ستاره ها رصد کند، معتقد است دیده نشدن انسانها به هر دلیلی که باشد، دلیل بر این نیست که بیگانگان از وجود ما آگاهی نداشته باشند.به گفته وی اگر انسانها بر روی سیاره ای با قدمتی پنج میلیارد ساله به فناوری مانند کپلر دست پیدا کرده اند، تمدنهای بیگانه که 10 ميليارد سال قدمت بیشتری دارند به طور قطع پیشرفته تر خواهند بود.هیر می گوید: من اطمینان دارم آنها توانایی این را دارند تا بفهمند بر روی سیاره ای حیات وجود دارد یا ندارد، تنها کلروفلوروکربن یا CFC موجود در اتمسفر زمین نشانه ای قابل توجه برای کشف این موضوع است."وودز هالی" فیزیکدان دانشگاه مینه سوتا که به تازگی کتابی را درباره چشم انداز زندگی فرازمینی منتشر کرده است می گوید ما اطلاعات دقیقی درباره نحوه آغاز حیات بر روی زمین نداریم تا بتوانیم بر اساس آن حیات بیگانه را شناسایی کنیم، حتی اگر این نوع از حیات در برابر چشم ما قرار داشته باشد.از نظر وودز سه احتمال وجود دارد: حیات پدیده ای نادر است که قابل قبول ترین احتمال به شمار می رود، حیات ناشناخته است زیرا هربار که به آن نگاه می شود، نسبت به بار پیش تفاوت عمده ای داشته است، حیات در جهان فراوان است و تنها مشکلات تکنیکی مانع از رصد آن می شود.
بر اساس گزارش فاکس نیوز، هالی تمامی این گزینه ها را ممکن می داند، اما به اعتقاد وی برتری با اولین گزینه است، حیات زمین گونه ای نادر از حیات است و ما گونه هایی نادر هستیم.
اگر نگاهي به گذشته بيندازيم، متوجه ميشويم امروزه، بيش از پيش به اينترنت و خدمات و امكاناتي كه از طريق اين شبكه بزرگ كامپيوتري در اختيارمان قرار ميگيرد، وابسته شدهايم. اين وابستگي تا حدي است كه تصور اينكه روزي بتوانيم بدون دسترسي به اينترنت، امور روزمره زندگي را انجام دهيم، برايمان قدري مشكل است.پرداخت قبوض، انجام عمليات بانكي، خريد از فروشگاههاي بزرگ، آموزش مجازي، تماشاي برنامههاي تلويزيوني، مطالعه كتاب و دسترسي به منابع اطلاعاتي مختلف تنها بخشي از امكانات و خدمات متنوعي است كه از طريق اينترنت در اختيارمان قرار ميگيرد، بنابراين ترديدي نيست در هر جايي كه ردپاي انسانها در آنجا ديده شود، توسعه ارتباطات مبتني بر اينترنت نيز در كنار ديگر نيازمنديهاي آنها، لازم و ضروري باشد. توسعه اينترنت فرازميني يا فضايي نيز مقوله جديدي است كه در سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است تا امكان ارتباط فضانوردان به اين شبكه بزرگ كامپيوتري را فراهم سازد.دكتر وینت سرف ـ كه از او به عنوان پدر اينترنت نام برده ميشود ـ سال 1973 ميلادي با معرفي پروتكل كنترل ارتباطي موسوم به TCP ، پايههاي ارتباطات مدرن و امروزي را بنا نهاد، اما حدود 20 سال طول كشيد تا ارتباطات اينترنتي توانست به شكل امروزي در جوامع انساني گسترش يابد و اكنون پس از عبور از اين مراحل، زمان آن فرا رسيده تا دنياي وب را در محدودهاي فراتر از مرزهاي زميني و در فضا نيز گسترش داد.در حقيقت مفهوم اينترنت فضايي مقوله جديدي نيست. از زماني كه نخستين كاوشگرهاي فضايي به منظومه شمسي فرستاده شد، برقراري ارتباط با كاوشگرهاي ارسالي از طريق امواج راديويي مورد توجه قرار گرفت.در اين روش ارتباطي، از آنتنهاي مستقر در سطح زمين به عنوان وروديها و دروازههاي تبادل اطلاعات با كاوشگرهاي فضايي استفاده ميشد. در آغاز براي هر ماموريت فضايي از يك پروتكل ارتباطي اختصاصي استفاده ميشد تا اين كه محققان ناسا تصميم گرفتند با توجه به افزايش ماموريتهاي فضايي، از يك روش استاندارد واحد براي تبادل اطلاعات با كاوشگرها و فضاپيماها استفاده كنند. در حقيقت اينترنت فضايي نتيجه پيشرفتهاي بهدست آمده در زمينه ايجاد يك استاندارد واحد ارتباطي در فضاست.
دسترسي به اينترنت در فضا
اوايل سال 2010 ميلادي ناسا اعلام كرد پس از سالها تلاش، فضانوردان ميتوانند در ايستگاه فضايي بينالمللي به اينترنت دسترسي داشته باشند، اما آنچه فضانوردان تحت عنوان اينترنت از آن استفاده ميكنند، با آنچه ما به عنوان اينترنت به آن دسترسي داريم، متفاوت است.فضانوردان در ايستگاه فضايي يك لپتاپ دارند كه ميتوانند با استفاده از آن و از راه دور كامپيوتري را كه در سطح زمين به اينترنت وصل شده است، كنترل كنند. در واقع در شرايطي كه پوشش ارتباطي با زمين كامل باشد فضانوردان ميتوانند با اندكي تاخير به اينترنت وصل شوند. گرچه اين ارتباط، در مقايسه با اينترنت زميني بسيار كندتر است، اما براي آنها كاربردي است و اين امكان را در اختيار فضانوردان قرار ميدهد تا از آنچه در سطح زمين اتفاق ميافتد، مطلع شوند يا از اين طريق با اعضاي خانواده و دوستانشان در ارتباط باشند.تيجيكريمر، نخستين فضانوردي است كه ارسال اولين پيام تویيتري را از ايستگاه فضايي بينالمللي تجربه كرد. پيام تويیتري تيجيكريمر، به منزله ورود اينترنت به فضا بود. در حقيقت فضانوردان ايستگاه فضايي در نخستين روزهاي سال 2010 ميلادي، با نصب بسته نرمافزاري ويژه توانستند براي نخستين بار از طريقWireless به شبكه جهاني اينترنت وصل شوند و ورود فضا به دنياي وب را جشن بگيرند.
اينترنت پرسرعت ميتواند نقش موثري
در بهبود برقراري ارتباط ميان فضانوردان با ايستگاههاي مستقر در سطح زمين داشته باشد و زيرساخت ارتباطي مهمي براي برقراري ارتباط ميان فواصل دور باشد
پيش از اين، فضانوردان ميتوانستند از طريق سيستمهاي دريافت و پخش و با تاخير زماني قابل توجه از اين روش براي دريافت و ارسال نامههاي الكترونيكي استفاده كنند و به اين ترتيب، با راهاندازي اينترنت فضايي بسياري از موانع و محدوديتهاي پيشين در اين زمينه برداشته ميشد.پروتكلهاي اينترنتي زميني مانند Tcp يا همان پروتكل كنترل ارتباطي و پروتكل IP يا پروتكل اينترنتي در فواصل نزديك از عملكرد قابل قبولي برخوردار بودند، اما عواملي مانند حركت فضاپيماها در مدار سيارات، وقوع توفانهاي خورشيدي و همچنين فواصل بسيار طولاني ازجمله عواملي هستند كه در عملكرد اين پروتكلها در فضا ايجاد اختلال ميكنند.به همين علت ناسا پروتكل جديدي موسوم به DSN را براي انتقال اطلاعات در فضا و توسعه اينترنت فضايي راهاندازي كرد كه در مقايسه با روشهاي مشابهي كه پيش از اين براي انتقال اطلاعات در محدودهاي فراتر از مرزهاي زميني مورد استفاده قرار ميگرفت، از عملكرد بهتري برخوردار است و ميتواند پاسخگوي طيف وسيعي از نيازهاي فضانوردان باشد. اگرچه نميتوان تلاشهاي ناسا در توسعه اينترنت فضايي را ناديده گرفت، اما در حقيقت وینت سرف نخستين فردي بود كه چندين سال پس از توسعه شبكههاي ارتباطي اينترنتي، موضوع اينترنت بين سيارهاي را مطرح كرد. از آن زمان محققان ناسا تلاش كردند با ايجاد يك پروتكل اختصاصي ارتباطي، اينترنت بينسيارهاي يا فضايي را راهاندازي كنند.
ابتكار جديد ناسا براي توسعه اينترنت در فضا
در حال حاضر سرعت انتقال اطلاعات از مريخ به زمين تنها حدود 6 مگابايت در ثانيه است و بيش از 90 دقيقه طول ميكشد تا بتوان يك عكس باكيفيت بالا را از مريخ به زمين ارسال كرد، اما محققان ناسا در تلاش هستند با استفاده از سيستم ارتباطي پيشرفته مبتني بر امواج ليزر، زمان ارسال اطلاعات از زمين به مريخ يا عكس آن را به ميزان قابل توجهي كاهش دهند تا به اين ترتيب، زمان ارسال يك عكس باكيفيت از 90 دقيقه به 5 دقيقه برسد.به نظر ميرسد زمان آن رسيده است تا محدوديت سرعت اتصال شبكههاي فضايي نيز با استفاده از روشهاي مشابهي كه دسترسي كاربران خانگي زميني را به اينترنت بيسيم و پهن باند فراهم ميكند، از ميان برداشته شود.به عبارت ديگر، اينترنت پهن باند و سريع تنها نياز اين كره خاكي نيست، بلكه اينترنت فضايي نيز بايد به روز شود تا بتواند پاسخگوي نياز كاربران باشد. ناسا قصد دارد براي ارتقاي اين سيستم ارتباطي فرازميني از يك سيستم رديابي پيشرفته و 2 مودم كه به يك ماهواره تجاري متصل ميشوند، استفاده كند.
يكي از مودمها ارتباط با زمين و ديگري ارتباط با ايستگاههاي فضايي داخل و خارج از منظومه شمسي را امكانپذير ميسازد. پيشبيني شده است راهاندازي اين سيستم حدود 3 سال به طول انجامد و ناسا هماكنون در حال انجام مراحل آزمايشي اين طرح است. محققان اميدوارند بتوانند با اين روش، اينترنت پرسرعت را به دورترين نقاط كهكشان راه شيري برسانند. آنها بر اين باورند اين سيستم ارتباطي ميتواند نقش موثري در بهبود برقراري ارتباط ميان فضانوردان با ايستگاههاي مستقر در سطح زمين داشته باشد و زيرساخت ارتباطي مهمي براي برقراري ارتباط ميان فواصل دور باشد.سفرهاي فضايي آينده و شناخت اسرار ديگر اجرام منظومه شمسي مستلزم ايجاد سيستم ارتباطي پيشرفتهاي براي سفر به فضاست، اما فاصله زياد بين زمين و ديگر سيارات، موانع فضايي و همچنين وزن پايگاههای مستقر در فضا ازجمله موانع و محدوديتهايي است كه موجب ميشود بهرغم افزايش روزافزون سرعت ارتباطات الكترونيكي در سطح زمين، رشد ارتباطات در فضا به كندي انجام شود. ارتباط همزمان اينترنتي با افزايش فاصله از سطح زمين با تاخير بيشتري صورت ميگيرد. علاوه بر اين ميليونها مانع ارتباطي ناشناخته در فضا وجود دارد كه ميتواند در كانال ارتباطي بين فضانوردان و پايگاههاي زميني اختلال ايجاد كند.البته بايد اين نكته را در نظر داشت كه حمل و ارسال آنتنهاي قدرتمندي كه ميتوانند ارتباط با اعماق فضا را تقويت كنند نيز غيرممكن است.اينها ازجمله مواردي است كه نشان ميدهد توسعه اينترنت فضايي نيازمند از ميان برداشتن موانع و محدوديتهاي بسياري است كه ميتواند انجام اين پروژه را به تاخير بيندازد. بدون ترديد در آيندهاي نهچندان دور، اينترنت در اعماق منظومه شمسي گسترش خواهد يافت. بنابراين دور از انتظار نخواهد بود كه اين دستاورد بتواند زمينهساز فراهم ساختن سيستمي ارتباطي براي سفر انسانها به ديگر سيارههاي منظومه شمسي باشد.
سالها بخش عمدهاي از كار شركت اربيتال ساينز طراحي، ساخت و پرتاب ماهوارههاي علمي، تجاري و دفاعي بوده است كه احتمالا پردرآمدترين و قابل اتكاترين بخش فعاليت فضايي محسوب ميشود. اين كمپاني اكنون در حال كار روي موضوع جديدي است.اين گوي فلزي مجهز به حسگرهاي راهنما و صفحات خورشيدي بال مانند به گونهاي برنامهريزي و زمانبندي شده تا در سال 2012 خود را به وعدهگاهي در يك ايستگاه فضايي بينالمللي برساند. اين گوي فلزي يك فضاپيماي پيشرفته به نام سيگنوس است.تمام كمپانيهايي كه در زمينه فضايي مشغول كسب و كار هستند بايد خود را براي مقابله با پيچيدگيهاي فني، عملياتي، لجستيكي، نظارتي، سياسي و چالشهاي مديريت برخورد آماده كنند. در اين حرفه هزينههاي پيش رو وحشتناك بوده و بازگشت اين هزينهها نامشخص است.تحمل خطا در اينجا نزديك به صفر است و از آنجا كه مواد و مهندسي به كار گرفته شده در آن بسيار نوپا هستند ممكن است با خطاهاي بيشماري روبهرو شود. پس بايد براي هر گونه حالت احتمالي برنامهريزي داشته داشت. اينجا تنها علم موشك مطرح نيست بلكه تجارت و كسب و كار با علم موشك مطرح است.شركت اوربيتال ساينز بايد ماموريت آزمايشي اين فضاپيما را با موفقيت به انجام رساند تا نشان دهد اولين باري كه سيگنوس در 250 كيلومتري بالاي زمين از راكت حامل جدا ميشود قادر است خود را به ايستگاه فضايي بينالمللي كه 150 كيلومتر بالاتر از آن در حال چرخش به دور زمين است، برساند.سيگنوس به محض يافتن ايستگاه فضايي بينالمللي بايد در فاصله حدود 9 متري آن بايستد تا فضانوردان آن را به طور كامل به ايستگاه فضايي قلاب كنند. چون اين پرواز آزمايشي است محموله نسبتا ارزان، اما مورد نياز توسط سيگنوس حمل ميشود؛ وسايلي همچون تيشرت، لباس زير و غذا.فضانوردان در ايستگاه فضايي بار را تخليه كرده و به جاي آن آشغالهاي فضايي را در سيگنوس جاسازي ميكنند. سيگنوس فضاپيماي يك بار مصرفي است كه پس از بازگشت مجدد به جو زمين بسياري از قسمتهاي آن ميسوزد و بخشهاي باقي مانده در قسمتهاي دورافتاده اقيانوس سقوط ميكند.قبل از انجام پرواز نمايشي سيگنوس، مهندسان و تكنسينها بايد وظايف سخت و ملالتباري مانند تست تركيب اتصالات ممكن ميان 17 هزار سيم داخل فضاپيما را با دقت و وسواس زياد انجام دهند.اما اين زحمتها ارزشش را دارد چراكه پرواز موفق سيگنوس باعث انعقاد قراردادي به ارزش 9/1 ميليارد دلار ميان كمپاني اوربيتال ساينز و ناسا براي انجام 8 ماموريت فضايي خواهد شد.
ريسك كردن به منظور ترقي و رشد
گرچه سيگنوس محصول جديدي به شمار ميرود، اما حاصل فناوري و تجارب عملي نزديك به 30 سال اين شركت در طراحي و توليد سفينههاي فضايي است. قرار است اين فضاپيما توسط موشك جديد انتارس (يا همان پرتابگر تاوروس2) و از سكوي پرتاب جديدي در پايگاه فضايي ميدآتلانتيك به فضا پرتاب شود.ساخت هر يك از بخشهاي اين پروژه مانند فضاپيما، راكت (پرتابگر) و سكوي پرتاب ميتواند به تنهايي يك چالش و تعهد بزرگ براي هر سازمان يا شركتي محسوب شود. توانايي شركت اوربيتال ساينز در گردآوري و انجام هر 3 بخش، خود بيانگر توانمندي و قدرت اين شركت در آينده تجارت فضايي است.با توجه به پيچيدگيهاي موجود در اين راه و اينكه ساخت فضاپيما به شكل مكانيزه نبوده و به صورت دستي و تحت محدوديتهاي فيزيكي صورت ميگيرد و پيشبيني دقيق اين كه براي توليد چنين سيستم پيشرفتهاي چقدر زمان نياز است، تقريبا ممكن نيست.اما يك چيز قطعي است و آن اين كه انجام چنين كاري بسيار پرهزينه است. هماكنون در شركت اوربيتال ساينز بيش از 600 نفر در بخشهاي مختلف مربوط به سيگنوس، راكت حامل (پرتابگر) و سكوي پرتاب مشغول به كار هستند. از 4 سال پيش به اين طرف اين شركت بيش از 3 هزار ميليارد تومان صرف هزينههاي تحقيقاتي براي طراحي و ساخت اين مجموعه كرده است.
تجاري شدن صنعت هوافضا
افرادي كه وارد صنعت فضانوردي ميشوند بايد پرشور و علاقهمند باشند. بيل كلايباف يكي از مديران ارشد سيستمهاي فضايي در اوربيتال ساينز پيش از پيوستن به اين شركت با ناسا سرمايهگذاريهاي مشتركي در اين زمينه داشته است.در كارگاه اوربيتال تيشرت و شلوار جين لباس مرسوم حساب ميشود. او يكي از معدود نفراتي است كه كت و شلوار به تن ميكند. او معتقد است انگيزه دروني عامل مهمي براي ورود افراد به تجارت فضايي است.آمارها نشان ميدهد سودآوري كل صنعت هواپيمايي در ايالات متحده از سال 1903 تاكنون منفي بوده و تقريبا به طور قطع اين موضوع در مورد حمل و نقل فضايي هم صادق خواهد بود. تجارت فضايي از آن دسته كارهايي است كه رسيدن به هر گونه سود قابل توجه در آن بعيد به نظر ميرسد و احتمالا در درازمدت ميزان سوددهي منفي است.
نكته: بسياري از فناوريهايي كه به صورت روزمره با آن سر و كار داريم ازجمله GPS بسياري از روشهاي غيرتهاجمي پزشكي، فناوري كوچكسازي سيستمهاي كامپيوتري و الكترونيكي و سيستمهاي اتاقپاك مرهون برنامههاي فضايي هستند
اما به دليل آنچه منفعت عمومي خوانده ميشود انجام چنين كارهايي ضروري است. بسياري از فناوريهايي كه به صورت روزمره با آن سر و كار داريم مرهون برنامههاي فضايي هستند. تكنولوژيهايي نظير GPS، پيشبيني وضعيت آب و هوا، بسياري از روشهاي غيرتهاجمي پزشكي، فناوري كوچكسازي سيستمهاي كامپيوتري و الكترونيكي، سيستمهاي اتاق پاك، مواد جديد و البته بسياري از ارتباطات و سرگرميهاي ما از طريق ماهوارهها ميسر ميشود.معمولا افزايش فعاليتهاي اقتصادي، سود مناسبي براي صنعت حمل و نقل به همراه دارد، اما بخش زيادي از اين سود به جاي صنايع حمل و نقل و تحت عنوان ماليات به جيب دولت ميرود. فضاي كسب و كار در چنين صنايعي به گونهاي است كه قيمتها به ناچار نزديك به هزينه و در برخي موارد زير هزينه تمام شده است.مردم بسياري از هزينههايي كه براي متخصصان ملموس و مسلم است را نميبينند. آنها تنها پرواز شاتلها را ميبينند و مطالبي در مورد هزينههاي زياد آن در روزنامهها ميخوانند.«هنري هرتسفيلد» پروفسور سياستهاي فضايي و امور بينالملل دانشگاه جورج واشنگتن بازدهي سرمايه و بازگشت كلي سود ناشي از تجارت در فضا را مثبت ارزيابي ميكند.بودجه سالانه ناسا حدود 18 ميليارد دلار است. وزارت دفاع آمريكا بيش از اين مبلغ را در بخش مطالعات فضايي صرف ميكند. در شرايط كنوني كه بحران اقتصادي جهان را در برگرفته است، فشارهاي زيادي براي كاهش اين بودجه اعمال شده است. سازمانهاي دولتي سعي ميكنند با بررسي خطرات و قبول نكردن پروژههاي شركتهاي خصوصي كه از بازدهي آن مطمئن نيستند از هدر رفت بودجه جلوگيري كنند.شركت اربيتال ساينز با 3700 كارمند در 6 نقطه از آمريكا در سال 2010 درآمدي بالغ بر 3/1 ميليارد دلار داشته كه از اين مبلغ حدود 47 ميليون دلار سود خالص بوده است. اين كمپاني سال 1982 تاسيسشده و در مقايسه با غولهايي همچون شركت بوئينگ، لاكهيد مارتين و جنرال ديناميك بسيار نوپاست. البته اين شركت برخلاف شركتهاي فوق كه علاوه بر مطالعات هوا فضا روي پروژههاي دفاعي هم كار ميكنند، فقط روي بخش هوا فضا تمركز دارد.براي ورود بخشهاي خصوصي به تجارت فضايي علاوه بر يكسري مشكلات مربوط به تعامل با دولت، برخي بروكراسيهاي اداري نيز وجود دارد. بهعنوان مثال قطعات سيستمهاي ارتباطي ايستگاه فضايي بينالمللي توسط يك شركت ژاپني ساخته ميشود.شركت اربيتال ساينز براي سفارش يكي از اين قطعات بايد به وزارت امور خارجه مراجعه كند چون چنين قطعاتي توسط موسسه نظارت بر دادوستدهاي تسليحاتي كنترل ميشود.قطعات در جعبههاي استيل ضدزنگ مجهز به حسگرهاي ارتعاشي داخل و خارج جعبه به آمريكا ارسال ميشود.در صورت معيوب بودن يكي از اين قطعات شركت بايد مجددا آن را برگشت دهد تا با قطعه سالم جايگزين شود. با در نظر گرفتن اينكه فقط در سيگنوس حدود 7 هزار قطعه مختلف وجود دارد ميبينيم كه اين امر ممكن است باعث ايجاد تاخير بيش از حد در برنامه زمانبندي شود.صرفنظر از شركتهاي جديدي كه در زمينه تجارت فضايي مشغول به كار بوده و ثبت نشدهاند ميتوان اربيتال ساينز را موفقترين شركت در اين زمينه دانست. اين شركت از زمان تاسيس تاكنون 200 ماهواره با درصد موفقيت بالا به فضا پرتاب كرده كه آمار قابل توجهي محسوب ميشود.البته در اين بين اشكالات قابل ملاحظهاي هم وجود داشته است. شكست شركت در دو پرتاب ناموفق راكتهاي تاورسXL باعث شد حدود 600 ميليون دلار خسارت به ناسا وارد شود.هرتسفيلد ميگويد: ما در طول سالها كار تجارب زيادي آموختهايم، اما هميشه چيز جديدي براي ياد گرفتن وجود دارد. وقتي اداره هواپيمايي فدرال هواپيمايي مثلا بويينگ 777 را تاييد كرد ديديم كه همه پروازهاي آن يكسان بود، اما من معتقدم در مورد شاتل هيچ پروازي مانند پرواز قبل نيست.
يك موشك و يك سكوي پرتاب جديد
شركت Spacex با صرف حدود 4 سال و نيم وقت و 300 ميليون دلار هزينه موشك فالكون 9 را براي انجام ماموريتهاي باري مي سازد. برآوردهاي ناسا حاكي از آن بود كه ساخت چنين موشكي در خود ناسا حدود4/1 ميليارد دلار هزينه در بر خواهد داشت.با توجه به هزينههاي گزاف ساخت يك موشك، شركتهاي خصوصي فقط زماني اقدام به طراحي و ساخت موشك جديد ميكنند كه قراردادي براي انجام آن امضا شده باشد، اما شركت اربيتال ساينز بدون هيچگونه قراردادي اقدام به ساخت انتارس با هزينههاي خود كرد. اين موشك جديد وبزرگ فرصتهاي جديدي براي انجام ماموريتهاي باري و پرتاب ماهوارهاي ايجاد ميكند.متخصصان اربيتال ساينز معتقدند گاهي اوقات سرمايهگذاري صرفا اقتصادي نبوده بلكه جنبه استراتژيك هم دارد.در مورد انتارس هم بايد گفت كه درك واقعي آنها از موضوع باعث شد موشكي بسازند كه در آينده با استفاده از توانايي هايش در حمل و نقل فرصتهاي متعدد شغلي براي خود ايجاد كنند.سختترين بخش كار اربيتال ساينز كار روي سكوي پرتاب است. چرا كه تامين بودجه لازم و بهموقع و پيشروي بر اساس زمانبندي تعيينشده واقعا مشكل است. علاوه بر اين ايجاد زيرساختهاي لازم براي پرتاب موشكي با سوخت مايع از روي اين سكو هم چالش ديگري است. انتظار ميرود در صورتي كه همه چيز بخوبي و طبق برنامه پيش برود اولين ماموريت آزمايشي سيگنوس سال 2012 انجام پذيرد. در اين صورت جهان شاهد تنها كمپاني است كه در زمينه حمل و نقل بار به يك ايستگاه فضايي فعاليت ميكند. اين به معناي واقعي كلمه كسب و كار جديدي است كه تاكنون وجود نداشته است.
همين امر توجه روزافزون بسياري از كشورهاي جهان را به عملكرد موثر اين منابع انرژي پاك جلب كرده است. يك شركت آمريكايي به نام «سولار رودويز» صفحههاي خورشيدي ساخته است كه از آنها در جادهها و خيابانها استفاده ميكنند.اين صفحهها با طول و عرض 3.5 در 3.5 متر ميتوانند، هر ساعت 7.6 كيلووات بر ساعت انرژي توليد كنند كه ميتواند انرژي مورد نياز 500 منزل مسكوني را فراهم كند. در صورتي كه استفاده از چنين سيستمي در جادههاي بين ايالتي آمريكا آغاز شود، اين كشور از زمره كشورهايي كه با بحران كمبود انرژي دست و پنجه نرم ميكنند، خارج خواهد شد. بسياري از كشورهاي جهان به دنبال اين ايده تصميم گرفتهاند از اين سيستم كه «جادههاي خورشيدي» نام دارد، در جادههاي خود استفاده كنند كه در آن صورت تحولي شگرف در تابلوهاي كنار جادهاي و سيستمهاي هشدار دهنده به وجود خواهد آمد. اين شركت در طراحي اين نوع جادهها از سيستمهاي هوشمندانهاي استفاده كرده است كه نهتنها باعث دگرگوني در سيستم جادهاي ميشود، بلكه عاملي موثر براي حفظ محيط زيست پيرامون ما خواهد شد. صفحههاي خورشيدي كه شركت سولار رودويز ابداع كرده داراي قابليتهاي گوناگوني است. اين صفحهها علاوه بر اينكه بايد تحمل فشارهاي ناشي از حركت انواع خودروهاي سبك و سنگين را داشته باشد، بايد بتواند مقدار زيادي از پرتوهاي خورشيدي را جذب و به انرژي الكتريكي تبديل كند كه از اين انرژي الكتريكي ميتوان در ساختمانهاي تجاري و مسكوني و رستورانها استفاده كرد. اين صفحهها همچنين ميتوانند نهايت استفاده موثر از انرژي طبيعي را ببرند.مهمترين مانع جدي كه در مقابل دانشمندان اين پروژه قرار گرفته تركيب صفحههاي خورشيدي با تركيب نفتي آسفالت است اما محققان براي اين مشكل نيز پاسخ جالبي يافتهاند.آنها فناوري LED را به ميان آورده و توانستهاند نسل جديدي از جادهها را ارائه دهند. براي اين منظور صفحههاي خورشيدي ساختهاند كه مجهز بهLEDهايي است كه نقش علايم هشداردهنده را در شب براي رانندگان ايفا ميكنند. اينLEDها كه در كف جادهها نصب و جاسازي ميشوند راننده را از وضعيتهاي پيشرو آگاه ميسازند و ضريب خطا را پايين ميآورند.اين صفحهها داراي مزيتهاي زيادي هستند. يكي از مزيتهايLEDهاي موجود در اين صفحهها اين است كه به كمك حيات وحش آمدهاند. سالانه بسياري از احشام هنگام عبور از جادهها قرباني تصادفات جادهاي ميشوند و چهبسا جان رانندگان را نيز به خطر مياندازند. LEDهاي صفحههاي خورشيدي هنگام شب با علايم هشداردهنده، رانندگان را متوجه عبور حيوانات ميكنند. دانشمندان شركت «سولار رودويز» به دنبال كاهش تصادفات جادهاي بودند؛ از اين رو در درون آسفالتها، المنت هاي حرارتي جاسازي كردهاند كه هنگام بارش برف و باران احتمال ايجاد لايه يخ روي جادهها را به حداقل ميرساند و مانع هرگونه يخزدگي در سطح جادهها ميشوند. اين ويژگي يكي ديگر از مزيتهاي اين صفحههاي خورشيدي است چرا كه در اين صورت از هزينههاي جانبي مثل خريد انواع زنجيرچرخها كاسته ميشود. اين موضوع ميتواند كمك بزرگي به مشكلات رانندگان در فصل زمستان بخصوص در كشورهاي سردسير كند كه سالانه هزينههاي هنگفتي را براي آب كردن يخها ميپردازند.يكي ديگر از اهداف ساخت جادههاي خورشيدي كمك به محيط زيست زمين است. ساختن آسفالت جادهها با صفحههاي خورشيدي راهي براي مقابله با تغييرات جوي و گرم شدن زمين خواهد بود. در آينده و با همگاني شدن اين جادهها در كل جهان و با آمدن خودروهاي برقي كه با برق توليد شده در اين جادهها به حركت درميآيند، اين ابداع راهكاري براي كاهش آلودگيهاي ناشي از سوختن سوختهاي فسيلي خواهد بود.اما در مورد خودروهاي برقي سبك و سنگيني كه در آينده قرار است در كل دنيا همگاني شوند، كمي جاي بحث است. اين خودروها شارژي هستند و پس از چند ساعت حركت، حدود دو ساعت طول ميكشد تا دوباره شارژ شوند، از اين رو تاكنون نتوانستهاند نظر عموم را جلب كنند اما دانشمندان تصميم دارند با كمك گرفتن از صفحههاي خورشيدي اين مشكل را نيز حل كنند. آمريكا با كمك گرفتن از اين صفحههاي جديد به پنج ميليارد صفحه خورشيدي 3.5 در 3.5 متر نياز دارد تا اين امكان فراهم شود كه خودروها بتوانند در مسافتهاي طولاني بدون نياز به شارژ دوباره، به حركت خود ادامه دهند.
محققان مرکز «گودارد» ناسا اعلام کردند میانگین حرارت جهانی سطحی در سال 2011 برابر 0.92 درجه فارنهایت بوده است، درجه ای که نسبت به حرارت اواسط قرن بیستم بالاتر است. این مرکز ثبت اطلاعات حرارت زمین را از سال 1880 آغاز کرده است.
به گفته این محققان 11 سال اول قرن جدید نسبت به اواخر قرن بیستم از حرارت بالاتری برخوردار بوده و تنها سالی که در قرن بیستم در میان 10 سال گرمتر جهان قرار گرفته سال 1998 است.
این در حالی است که بالا رفتن حرارت جهانی با تاثیرات سرمای ناشی از الگوی حرارتی اقیانوسی «لانینا» و کاهش فعالیت های خورشیدی طی سال های گذشته همراه بوده است.
در گزارش ناسا آمده است حرارت بالای کنونی به واسطه تمرکز بالای گازهای گلخانه ای در اتمسفر زمین تثبیت شده است. دی اکسید کربن، اصلی ترین این گازهای گلخانه ای به واسطه فعالیت های مختلف انسانی تولید می شوند.
میزان کنونی دی اکسید کربن در اتمسفر زمین 390 بخش در میلیون است که نسبت به 285 بخش در میلیون سال 1880 و 315 بخش در میلیون سال 1960 حجمی قابل توجه است.
.: Weblog Themes By Pichak :.