وقتی عبارت «کاهش وزن» را در موتور جستجوی گوگل وارد میکنید، چالش جداکردن واقعیت از داستان آغاز میشود. در این میان، پنج مکمل وجود دارد که ادعا میشود موجب کاهش وزن میشوند؛ اما آیا در حمایت از آنها شواهد علمی وجود دارد؟
۱. کتون تمشک
کتونهای تمشک که بهعنوان قرصهای لاغری فروخته میشوند، مواد شیمیایی هستند که در تمشکهای قرمز یافت میشوند و مسئول طعم و بوی متمایز تمشک هستند. کتون تمشک را در آزمایشگاه نیز میتوان تولید کرد.
مطالعهای که روی موشهای چاق انجام شد، نشان داد که کتونهای تمشک موجب کاهش کل محتوای چربی بدن میشود. در یک مطالعهی انسانی، ۷۰ فرد بالغ دچار چاقی تحت رژیم غذایی و برنامه ورزشی کاهش وزن قرار گرفتند و بهطور تصادفی مکمل حاوی کتونهای تمشک یا مکملهای دیگری نظیر قهوه یا سیر یا دارونما را دریافت کردند. تنها ۴۵ نفر از شرکتکنندگان دورهی این مطالعه را کامل کردند. ۲۷ نفری که از یک مکمل استفاده میکردند، ۱/۹ کیلوگرم از وزن خود را از دست دادند، درحالیکه ۱۸ نفری که در گروه دارونما حضور داشتند، ۴۰۰ گرم کاهش وزن پیدا کردند. نرخ ترک مطالعه بهحدی بالا بود که نشان میدهد، باید این نتایج را با احتیاط زیادی تفسیر کرد.
در مطالعهی کوچک دیگری به افراد شرکتکننده گفته شد که الگوی غذایی و ورزش فعلی خود را حفظ کنند و درکنار آن روزانه ۲۰۰ میلیگرم مکمل کتون تمشک مصرف کنند. در این مطالعه، هیچگونه تأثیری روی وزن مشاهده نشد. نگرانیهایی نیز درمورد اثرات سمی احتمالی کتونهای تمشک روی قلب و تولیدمثل مطرح شده است.
نتیجه: مکمل کتون تمشک را رها کنید. پول خود را صرف غذاهایی کنید که حاوی آنها هستند؛ ازجمله توتهای تازه، کیوی، هلو، انگور، سیب و ریواس.
۲. پودر چای سبز ماچا
ماچا نوعی چای سبز تهیهشده از برگهای کاملیا سیننسیس یا گیاه چای سبز است اما به شکل پودر سبزی درآورده شده است که میتواند با مایعات یا غذا مخلوط شود. قبل از برداشت برگها، گیاه چای برای یک هفته در سایه قرار داده میشود و این امر باعث افزایش محتوای تیانین و کافئین آن میشود. در هیچ مطالعهای تأثیر ماچا روی کاهش وزن بررسی نشده است.
نتایج حاصل از ۶ مطالعه که در آن روشهای مختلف آمادهسازی چای سبز مورد بررسی قرار گرفته بود، در بین کشورهای مختلف متفاوت بود. در مطالعات انجامشده در خارج از ژاپن، افرادی که چای سبز مصرف میکردند، نسبتبه گروه کنترل وزن بیشتری از دست ندادند. در ۸ مطالعهای که در کشور ژاپن انجام شده بود، میانگین کاهش وزن از ۲۰۰ گرم تا ۳/۵ کیلوگرم متغیر بود (بهعلت تفاوتهای مهمی که بین مطالعات مختلف وجود داشت، امکان یک نتیجهگیری کلی از تمام این مطالعات وجود نداشت).
نتیجه: درحال حاضر هیچ مطالعهای وجود ندارد که در آن تأثیر مصرف چای ماچا روی کاهش وزن بررسی شده باشد.
۳. مکملهای گارسینیا کامبوجیا
گارسینیا کامبوجیا یک میوهی گرمسیری است که حاوی مقادیر زیادی هیدروکسی سیتریک اسید (HCA) است و ادعا میشود به کاهش وزن کمک میکند. در مطالعات حیوانی نشان داده شده است که HCA در روند معمول تولید اسیدهای چرب در بدن تداخل ایجاد میکند. اگر این امر به انسانها تعبیر شود، ازنظر تئوریکی موجب میشود که متابولیسم چربیها دشوار و کاهش وزن تسریع شود. البته مطالعاتی که روی انسانها انجام شده، چنین چیزی را نشان نداده است.
در یک آزمایش ۱۲ هفتهای روی زنان دارای اضافه وزن که تحت رژیم غذایی کمانرژی با یا بدون HCA قرار داشتند، نشان داده شد که گروه HCA وزن بیشتری از دست دادند (۳/۷ کیلوگرم درمقایسهبا ۲/۴ در گروه دارونما) اما در دو آزمایش دیگر تفاوتی در میزان کاهش وزن مشاهده نشد. در یک آزمایش ۱۲ هفتهای که در آن ۱۳۵ مرد و زن مشارکت داشتند، هیچ تفاوتی در کاهش وزن بین گروه HCA و گروه دارونما دیده نشد. یک آزمایش ۱۰ هفتهای نیز که در آن ۸۶ زن و مرد دارای اضافه وزن حضور داشتند و بهطور تصادفی در گروه مصرف عصارهی گارسینیا کامبوجیا یا دارونما قرار گرفتند و تحت رژیم غذایی کاهش وزن قرار نداشتند، تفاوتی بین گروهها دیده نشد.
نتیجه: براساس شواهد علمی حاضر، گارسینیا کامبوجیا موجب تسریع کاهش وزن نمیشود.
۴. مکملهای کافئین
مقالههای مرتبط:
ادعا میشود که کافئین موجب افزایش نرخ متابولیسم و درنتیجه، سرعت بخشیدن به روند کاهش وزن میشود. در پژوهشهای انجامشده روی داوطلبان دارای وزن سالم افزایش نرخ متابولیسم دیده شده، اما این افزایش وابستهبه مقدار است. هرچه میزان مکمل کافئین بیشتری مصرف شود، نرخ متابولیک بیشتر افزایش پیدا میکند. کمترین مقدار کافئین مصرفی یعنی حدود ۱۰۰ میلیگرم که معادل مقدار کافئین موجود در یک فنجان قهوهی فوری است، میانگین نرخ متابولیک را تا ۹ کالری در ساعت افزایش میدهد، درحالیکه مقدار ۴۰۰ میلیگرم کافئین که تقریبا معادل کافئین موجود در دو یا سه فنجان قهوهای است که در کافیشاپ آماده میشود، نرخ متابولیک را تا مدت ۳ ساعت تا حد ۳۴ کالری در ساعت افزایش میدهد.
هنگامی که به افراد بالغ دچار چاقی مکمل کافئین داده شد (۸ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، تا ۳ ساعت پس از مصرف کافئین، افزایش ۱۶ درصدی در نرخ متابولیک دیده شد. در مطالعهای از افراد بالغ دچار چاقی خواسته شد درحالیکه یک رژیم غذایی لاغری را دنبال میکنند، مکمل کافئین یا یک دارونما را مصرف کنند، ولی درنهایت تفاوتی در تغییر وزن در بین دو گروه دیده نشد. طی ۸ هفتهی نخست مطالعه، گروهی که از مکمل کافئین استفاده میکردند، دچار عوارض جانبی بیخوابی، لرزش و سرگیجه شدند.
نتیجه: درحالیکه کافئین سرعت متابولیسم بدن را در کوتاهمدت افزایش میدهد، موجب سرعت بخشیدن به روند کاهش وزن نمیشود.
۵. آب قلیایی
محصولات قلیایی بهطور گسترده تبلیغ میشوند. این موارد شامل آب قلیایی، پودرهای قلیایی و رژیمهای غذایی قلیایی است. فرض این است که برای ارزیابی سطح فعالیت بدن باید میزان اسیدیته ادرار یا بزاق را اندازهگیری کرد. pH ادرار معمولا کمی اسیدی است (متوسط آن حدود ۶ است). مصرف سبزیها و میوهها آن را قلیایی کرده درحالیکه مصرف گوشت pH را کاهش میدهد. بزاق دارای pH خنثای برابر ۷ است. طبق توصیهی رژیمهای غذایی قلیایی، آنچه میخورید را براساس pH ادرار یا بزاق خود اصلاح کنید. ادعای حامیان توصیه این است که pH قلیایی به هضم، کاهش وزن و بهزیستی کمک میکند. البته معدهی شما با pH کمتر از ۳/۵ بسیار اسیدی است و این اسید به شکستن مواد غذایی کمک میکند. پس از این مرحله، مواد غذایی برای هضم و جذب به رودهی کوچک منتقل میشود و pH آن به ۴/۵ تا ۵ افزایش مییابد که هنوز اسیدی است. بدن از مکانیسمهای دقیقی برای کنترل سطح pH و حفظ آن در محدودهی ۷/۳۵ تا ۷/۴۵ استفاده میکند. اگر چنین مکانیسمهایی وجود نداشته باشد، به مرگ میانجامد.
البته رژیمهای غذایی قلیایی با ترویج مصرف غذاهای گیاهی مانند میوه و سبزیجات غذا خوردن سالم را رواج میدهند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مصرف کمتر غذاهای دارای منشا حیوانی که باعث افزایش اسیدیته میشوند، با سلامت بهتر در بلندمدت همراه هستند.
نتیجه: هیچ مدرک علمی برای حمایت از این ادعا که آب یا پودرهای قلیایی باعث کاهش وزن میشوند، وجود ندارد.
ظاهرا براساس آخرین اخبار، سال آینده میلادی هولولنز ۲ مایکروسافت با رقیب جدیدی روبهرو خواهد شد. اوپو، تولیدکنندهی گوشیهای هوشمند هدست واقعیت افزودهی (AR Glass Oppo) را معرفی کرده و قرار است فصل اول ۲۰۲۰ به بازار عرضه کند.
هدست واقعیت افزوده اوپو از نظر طراحی شباهت بسیار زیادی به هولولنز مایکروسافت دارد و روی سر قرار میگیرد.
مقالههای مرتبط:
براساس اعلام اوپو، AR Glass در منزل برای گیمینگ و تجربهی کاربری برای محتوای واقعیت افزوده مناسب است. در حالیکه در محیطهای کاری، میتوان از آن برای ارائهی خدمت مبتنی بر واقعیت افزوده ازجمله مدلسازی سهبعدی، برنامهریزی و طراحی استفاده کرد.
عینک واقعیت افزودهی AR Glass اوپو، مجهز به دو دوربین (fisheye) در قسمت جلوی هدست است که میدان دید وسیعی را دراختیار کاربر قرار میدهد. علاوه بر دو دوربین (fisheye)، هدست واقعیت افزوده مجهز به دوربین سوم و حسگر زمان پرواز برای اندازه گیری فاصله است. در رویداد رونمایی هدست واقعیت افزوده، اوپو دمویی از نحوهی عملکرد دستگاه با اپلیکیشنی از منظومهی شمسی به نمایش گذاشته بود.
علاوه بر ژستهای حرکتی، عینک واقعیت افزوده اوپو از قابلیت کنترل با صدا هم پشتیبانی میکند. بهنظر میرسد که هدست واقعیت افزوده اوپو باریکتر و سبکتر از هولولنز مایکروسافت است. هنوز اطلاعات بیشتری در مورد محصول جدید اوپو در دست نیست و صحبتی در مورد قیمت و بازارهایی که این هدست در آنها عرضه میشود، نشده است. اوپو، سومین شرکت تولیدکنندهی محبوب گوشیهای هوشمند در بازار چین محسوب میشود و بیشک بازار اصلی اوپو، بازار چین خواهد بود. درنتیجه انتظار میرود این هدست واقعیت افزوده فعلا در بازار چین عرضه شود. با این وجود، اخیرا اوپو حضور پررنگی در بازارهای هند و برخی دیگر از بازارهای آسیایی و کشورهای اروپایی نیز داشته است.
احتمالا AR Glass اوپو در سهماههی اول ۲۰۲۰ به بازار عرضه خواهد شد. هولولنز ۲ مایکروسافت با قیمت ۳۵۰۰ دلار برای استفاده در حوزههای تجاری طراحی شده است.
داده، نفت جدید است. چنین تعریفی از اهمیت داده، سرویسهای ذخیرهسازی و خدمات پردازش عمومی آن شاید اغراقآمیز بهنظر برسد. ازطرفی میتوان شباهت مناسبی بین داده و نفت پیدا کرد. هر دو صنعت تأثیرات زیستمحیطی زیادی دارند. بهعنوان مثال وزارتخانهی انرژی آمریکا ادعا میکند که دیتاسنترها حدود دو درصد از مصرف الکتریسیتهی آمریکا را به خود اختصاص میدهند.
تأثیر زیستمحیطی خدمات صنعت داده نشان میدهد سرویسهای ابری که مثلا برای کاربردهایی همچون ارائهی محتوای نتفلیکس، اجرای بازیهای آنلاین یا حتی ایمیل استفاده میشوند، زیرساخت فلزی و مسی ندارند و بهنوعی کربن را باید مادهی اولیهی اصلی آنها دانست. شاید برای کاربران عادی، تأثیر زیستمحیطی سرویسهای آنچنان مشخص و واضح نباشد، اما بههرحال تأثیر دیجیتالی آنها میتواند تا ضربههای جدی به محیط زیست افزایش پیدا کند. پیدا کردن پاکترین و سالمترین روش برای ذخیرهسازی داده میتواند تأثیرگذاری زیستمحیطی و انتشار گازهای گلخانهای بر اثر خدمات ابری را کاهش دهد. البته این سؤال مطرح میشود که شرکتهای ثروتمند و مالکان آنها، چگونه به چنین مسائلی میاندیشند؟ پاسخ به این سؤال، هیچگاه واضح نیست.
سه سرویسدهندهی اصلی خدمات ابری یعنی آمازون AWS، گوگل کلاد و مایکروسافت آژور دوسوم از سرویسهای پردازش ابری را به خود اختصاص میدهند. آنها در رویکردهای خود ادعای تلاش برای پیادهسازی پاکترین راهکارها را دارند. مقالهی کنونی زومیت، برگردان بررسی رسانهی وایرد از ادعای شرکتها و راهکارهای پاکتر کردن خدمات ابری است.
خدمات ابری چگونه پاکتر میشوند؟
برخی شرکتها هنوز دادههای خود را در جعبههای سیاهی در کمدهای بزرگ راهروهای دیتاسنتر ذخیره میکنند که همیشه چراغهایی چشمکزن هم دارد. نیازهای دیتاسنتری برخی دیگر، آنچنان عظیم بوده که آنها را مجاب به ساخت دیتاسنترهای اختصاصی کرده است. برای کسبوکارهایی در حد وسط دو مورد مذکور، عموما سه راهکار بیشتر وجود ندارد. آنها باید یا به آمازون یا گوگل یا مایکروسافت هزینهای را پرداخت کنند تا دادهها در مزرعههای سرور فوق عظیم شرکتهای مذکور ذخیره شود.
جاناتان کومی، متخصص حوزهی محیط زیست برای بررسی پاک بودن خدمات ابری متنوع، سه فاکتور را در نظر میگیرد: بازدهی زیرساخت دیتاسنتر (نورپردازی، خنککنندگی و موارد مشابه)، بازدهی سرورها و منبع نیروی برق.
هر یک از سه سرویسدهندهی بزرگ خدمات ابری، موارد کاهش بازدهی را در سختافزار و نرمافزار خود تاحدودی کاهش داده است. آنها در سرورهای خود از ماشینهای مجازی استفاده میکنند تا زمان داونتایم سرویسها را کاهش دهند. سیستمهای خنککنندگی اختصاصی در سرورها استفاده شده و اتوماسیون نیز در همهی بخشهای ممکن پیادهسازی میشود. روشهای حرفهای افزایش بازدهی در سالهای گذشته باعث شده است تا صنعت دیتاسنتر در دههی گذشته نیازهای انرژی خود را تاحدودی ثابت نگه دارد. بهعلاوه افزایش بازدهی دیتاسنترها یعنی وقتی افراد و سازمانها، دادههای خود را از سرورهای داخلی به کلاد منتقل میکنند، انرژی مصرفی خود را کاهش خواهند داد.
دیل سارتر، دانشمند کتابخانهی ملی برکلی میگوید، وضعیت بازدهی و مصرف انرژی دیتاسنترهای عظیم، اینچنین باقی نخواهد ماند. از نظر او یک روز به نقطهی اوج میرسیم؛ نقطهی اوج زمانی خواهد بود که همهی سازمانها، دیتاسنترهای خود را به شرکتهای سرویسدهنده منتقل کرده باشند. در آن زمان، نیاز انرژی دیتاسنترها شروع به افزایش میکند. دیل دربارهی افزایش مصرف انرژی میگوید:
هیچکس تصور نمیکند که رشد تمایل ما برای منابع پردازشی کاهش یابد. درنتیجه احتمال مشاهدهی انفجاری در مصرف انرژی در یک تا دو دههی آینده بالا خواهد بود.
باتوجه به فرضیههای بالا، یکی از راهکارهای مناسب اندازهگیری پاک بودن دیتاسنتر، بررسی منبع انرژی آن است. هر سه بازیگر بزرگ ادعا میکنند که همهی تلاش خود را برای توقف استفاده از کربن در دیتاسنترها به کار گرفتهاند؛ اما هیچکدام هنوز موفق به حذف کامل سوختهای فسیلی نشده است.
شرکتهای بزرگ خدمات ابری برای پاک کردن اثر کربنی خود بر محیط زیست، به ابزاری بهنام اعتبار انرژی تجدیدپذیر تکیه میکنند. ابزار مذکور، توکنی (REC) بوده که نشاندهندهی تولید انرژی پاک شرکت است. درواقع REC به شرکتهایی همچون گوگل و مایکروسافت امکان میدهد که ادعای مصرف ۱۰۰ انرژی تجدیدپذیر داشته باشند، درحالیکه هنوز به شبکههای توزیع برق مبتنی بر سوختهای فسیلی متصل هستند. درنهایت تنها بخشی از انرژی هر شرکت بهصورت مستقیم از منابعی همچون باد و خورشید بهدست میآید و سایر آن مبتنی بر REC خواهد بود.
محاسبهی پاک بودن خدمات ابری مملو از تفاوتهای ظریف میان فاکتورها هست. بههرحال در ادامهی مطلب به برخی فاکتورهای مهم اشاره میشود که در محاسبهی عدم استفاده از کربن در ذخیرهسازی داده مفید خواهند بود.
گوگل کلاد
ادعای شرکت
گوگل در میان سه بازیگر بزرگ خدمات ابری، کمترین سهم بازار را دارد، اما بیشترین تلاش را برای کاهش انتشار گازهای کربنی در اثر ذخیرهسازی داده انجام داده است. اهالی مانتین ویو در سال ۲۰۱۷ اعلام کردند که موفق به رسیدن به مصرف ۱۰۰ انرژی تجدیدپذیر در تمامی فعالیتهای خود شدهاند که شامل دیتاسنترها نیز میشود. آنها ادعا میکنند که تمامی دادههای پردازششده توسط گوگل کلاد، انتشار کربن صفر دارند.
روش انجام کار
گوگل خود را بزرگترین خریدار انرژی تجدیدپذیر در جهان میداند. آنها در ماه سپتامبر پورتفولیوی انرژی تجدیدپذیر خود را با قراردادهای خرید انرژی در سرتاسر جهان، به میزان ۴۰ درصد افزایش دادند. چنین قراردادهایی بهمعنای تهیهی سرمایهی موردنیاز پروژههای انرژی تجدیدپذیر هستند که پس از اتمام پروژه، از انرژی آنها بهره میبرند. ایدهی اصلی چنین طرحهایی، توسعهی شبکههای توزیع انرژی تجدیدپذیر است که توسط گوگل هم توسعه یافت.
گوگل علاوه بر برنامههای انرژی تجدیدپذیر، از یادگیری ماشین برای بهینهسازی دیتاسنترهای خود استفاده میکند. بهعنوان مثال الگوریتمی که با دادههای تاریخچهی آبوهوا آموزش میبینید، مهارت کنترل دمای دیتاسنتر را در شرایط گوناگون محیطی دارد. جو کاوا، معاون ارشد گوگل در بخش دیتاسنتر، روش کار الگوریتم مذکور را شرح میدهد. سیستم هر پنج دقیقه وضعیتهای آبوهوایی گوناگون را نمونهسازی میکند تا اگر کاهش دمای شدیدی در محیط مشاهده شد، زیرساخت دیتاسنتر، انرژی کمتری را برای خنک کردن سرورها اختصاص دهد.
دستاورد سیستم
گوگل در سال ۲۰۱۸ زیرمجموعهی مخصوص نفت و گاز را با هدف روشن جلب نظر صنعت سوختهای فسیلی تأسیس کرد. شرکت ادعا میکند که ابزارهای یادگیری ماشینیاش در ترکیب با خدمات ابری، به شرکتهای نفت و گاز کمک میکند که عملکرد بهتری با دادههای خود داشته باشند. بهبیان دیگر، گوگل به شرکتها کمک میکند تا نفت و گاز را با بازدهی و سرعت بیشتر از مخازن موجود استخراج کنند.
شایان ذکر است، گوگل در مناطقی از جهان با انرژی تجدیدپذیر کم یا بدون انرژی تجدیدپذیر، از سوختهای فسیلی در دیتاسنترهایش استفاده میکند. البته آنها با تهیهی REC، اثر آن سوختها را باطل میکنند.
برنامههای آتی
گوگل کلاد محاسبات مصرف کربنی خود را در دورههای سالانه و بهصورت جهانی آماده میکند. آنها مصرف انرژی و تهیه و خرید انرژیهای تجدیدپذیر را محاسبه میکنند و مطمئن میشوند که مقداری برابر داشته باشند. کاوا میگوید گوگل تلاش میکند تا دیتاسنترها در دورههای زمانی یکساعته، مصرف انرژی ۱۰۰ درصد تجدیدپذیر داشته باشند. چنین ادعایی بلندپروازانه محسوب میشود چون بههرحال منابعی همچون خورشید و باد، همیشه در دسترس نیستند، اما نیروگاه اینترنت همیشه باید روشن باشد. چنین رویکردی نهتنها به پروژههای تجدیدپذیر بیشتر نیاز دارد، بلکه فناوریهای متعدد بیشتری هم نیاز خواهد بود و ذخیرهسازی بلندمدت انرژی، یکی از موارد مهم آن محسوب میشود.
استفادهی بهتر از فناوریهای تجدیدپذیر کنونی باعث میشود تا آنها را در آینده بهتر توسعه دهیم. تیم دیتاسنتر گوگل در ابتدای سال جاری با واحد هوش مصنوعی دیپمایند وارد همکاری شد تا مدلی مبتنی بر یادگیری ماشین توسعه دهد؛ مدلی که میتواند خروجی مزرعهی بادی را تا ۳۶ ساعت قبل پیشبینی کند. سازمانها میتوانند با استفاده از این اطلاعات، برنامهریزیهای بهتری در ارتباط با در دسترس بودن انرژی داشته باشند تا درنتیجه انرژی بادی در دسترس در شبکهی توزیع افزایش یابد.
رتبهبندی
- امتیاز کل عملکرد پاک: +B
- بازدهی انرژی: +A
- شفافیت عملکردی: A
- نوآوری فناورانه: A
- مجموع پورتفولیوی انرژی تجدیدپذیر: ۵/۵ گیگاوات
مایکروسافت آژور
ادعای شرکت
مایکروسافت شعاری با عبارت «دیتاسنتر را محو کن» دارد که براساس آن تلاش میکند تا تأثیر زیستمحیطی مزارع سرور خود را به صفر برساند. ردموندیها از سال ۲۰۱۲ مصرف کربن خنثی داشتهاند و با تکیه بر توکنهای REC، از سال ۲۰۱۴ عملکرد خود را ۱۰۰ درصد بر مبنای انرژی تجدیدپذیر پیش بردهاند. دیتاسنترهای مایکروسافت بدون درنظرگرفتن REC، تنها ۶۰ درصد فعالیت خود را با انرژی تجدیدپذیر انجام میدهند. آنها تصمیم دارند آمار مذکور را تا سال ۲۰۲۳ به ۷۰ درصد برسانند.
روش انجام کار
مایکروسافت سیاستهای داخلی قابلتوجهی همچون مالیات داخلی بر مصرف کربن دارد. چنین سیاستهایی همهی دپارتمانها ازجمله آژور را به کاهش حداکثری تأثیر زیستمحیطی ملزم میکند. ردموندیها همچنین سرمایهگذاریهای عظیمی روی انرژیهای پاک انجام دادهاند. آنها در ابتدای سال جاری قرارداد تهیهی انرژی پاک را در واشنگتن امضا کردند و تصمیم دارند تا نیروی برق موردنیاز خود را از مزرعهای جدید در ایالت مذکور تهیه کنند. مایکروسافت قراردادی با موضوع یک پروژهی انرژی خورشیدی در کارولینای شمالی نیز امضا کرده است.
برایان جانوس، مدیر کل پروژههای انرژی و پایداری مایکروسافت میگوید پروژههای جدید شرکت در حوزهی تأمین و تهیهی انرژی تجدیدپذیر، پورتفولیوی آنها را به ۱/۹ گیگاوات میرساند. آمار مذکور، بهمعنای رشد حدود ۶۰ درصدی نسبت به سال گذشته است.
مایکروسافت سرمایهگذاریهایی در حوزهی تحقیقات برای افزایش بازدهی انرژی در دیتاسنترهای کنونی و آتی انجام میدهد. آنها سال گذشته آزمایش دیتاسنتر در کف اقیانوس را شروع کردند که هزینههای خنکسازی زیرساخت را کاهش میدهد یا حتی به صفر میرساند. ردموندیها همچنین آزمایش روی سلولهای سوختی برای تأمین نیروی دیتاسنترها را در دست دارند. آنها نیز مانند گوگل از یادگیری ماشین برای بهبود بازدهی زیرساخت دیتاسنتر بهره میبرند. از برنامههای دیگر میتوان به ارائهی اعتبار خدمات پردازش ابری به محققانی اشاره کرد که روی مسائل تغییرات اقلیمی تحقیق میکنند.
دستاورد سیستم
مایکروسافت با فعالان سوختهای فسیلی همکاری میکند. آنها در ماه سپتامبر خبر از همکاری با غولهای نفت و گاز جهان، شورون و شلومبرژه دادند که با هدف استفاده از پلتفرم آژور در مسیر «شتابدهی به تولید فناوریهای دیجیتالی و پتروشیمی نوآورانه» انجام میشود. همکاری مذکور، موجب ناراحتی و عصبانیت مجموعهای از کارمندان مایکروسافت شد که شرکت را متهم به همدستی در بحران اقلیمی جهان کردند. بسیاری از کارمندان مایکروسافت پس از اعلام خبر همکاری، در تظاهراتی علیه آن شرکت کردند.
اگرچه مایکروسافت از سال ۲۰۱۴ همهی فعالیتهای خود را تجدیدپذیر اعلام کرد، آنها هنوز از سوختهای فسیلی استفاده میکنند. استفاده از سوختهای فسیلی نیز مانند دیگران با توکنهای REC خنثی میشود. درنهایت شایان ذکر است، ردموندیها درحال تحقیق پیرامون استفاده از گاز طبیعی برای تأمین نیروی دیتاسنترها هستند. البته اگرچه گاز طبیعی بهبودهایی را از لحاظ بازدهی انرژی ارائه میکند، اما در دستهی منابع تجدیدپذیر نیست و بهنوعی تأثیرگذاری کربنی شرکت را افزایش میدهد.
برنامههای آتی
جانوس میگوید سلولهای سوختی روشی برای تبدیل کردن دیتاسنترها به نیروگاه خودشان است چون نیروی برق را در همان محل تولید میکند. آنها امیدوار هستند که روزی هیدروژن به عنصری فراوان و ارزان تبدیل شود تا بتوان از سلولهای سوختی با حداقل عنصر کربن استفاده کرد. همانطور که گفته شد، اکنون سلولها با بهرهگیری از گاز طبیعی آزمایش میشوند.
توسعهی فناوری باتری برای دیتاسنترها، یکی از موضوعهای مهم تحقیق و سرمایهگذاری در مایکروسافت محسوب میشود. صرفنظر از بهرهگیری از سلولهای سوختی یا باتری، ماهیت تبدیل کردن دیتاسنتر به محلی برای ذخیرهسازی انرژی موجب بهبود استفاده از انرژی تجدیدپذیر میشود. در زمانیکه انرژیهای خورشیدی و بادی در دسترس باشند، میتوان آنها را ذخیرهسازی و در زمانهای کاهش منابع، انرژی ذخیرهشده را به مدار وارد کرد. ردموندیها سال گذشته پروژهای آزمایشی را با استفاده از باتری در دیتاسنتر ویرجینیا شروع کردند.
رتبهبندی
- امتیاز کل عملکرد پاک: B
- بازدهی انرژی: A
- شفافیت عملکردی: A
- نوآوری فناورانه: +A
- مجموع پورتفولیوی انرژی تجدیدپذیر: ۱/۹ گیگاوات
آمازون AWS
ادعای شرکت
زیرمجموعهی خدمات ابری مایکروسافت که بهنام کامل Amazon Web Services فعالیت میکند، بهعنوان بزرگترین ارائهدهندهی خدمات ابری در جهان شناخته میشود. بیش از یک سوم از سهم بازار در اختیار AWS قرار دارد. مدیرعامل شرکت، جف بزوس، تعهدی طولانیمدت را برای رسیدن به ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر در سازمان تحت مدیریتش اعلام کرده است. شرکت از آن زمان مزارع انرژی بادی و خورشیدی متعددی توسعه داد. بزوس در ابتدای سال جاری قول داده بود که تا سال ۲۰۴۰، انتشار کربن را به صفر برساند. اظهارنظرها و برنامههای او تحت فشار از سوی منتقدان و کارمندان متعدد انجام شد. آمازون در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که با درنظرگرفتن توکنهای REC، مصرف انرژی تجدیدپذیر در سرتاسر سازمان به ۵۰ درصد میرسد.
روش انجام کار
آمازون تا به امروز در برنامههای متعدد تأمین برق شرکت کرده است که موجب ساخت سه مزرعهی انرژی بادی و ۶ مزرعهی خورشیدی جدید در آمریکا شدهاند. پروژههای متعدد دیگری هم برای سالهای آتی در دست ساخت قرار دارند. همانطور که قبلا گفته شد، آمازون نیز مانند دیگر سرویسدهندهها با استفاده از توکنهای REC، انتشار کربن خود را خنثی میکند.
دستاورد سیستم
سازمان Greenpeace ابتدای سال جاری در گزارشی آمازون را متهم به توقف اجرای تعهدات در مسیر رسیدن به ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر کرد. طبق گزارش منتشرشده، برخی از بزرگترین دیتاسنترهای شرکت تنها با ۱۲ درصد انرژی تجدیدپذیر فعالیت میکنند. در ادامهی گزارش میخوانیم، AWS در ویرجینیا که هستهی زیرساخت ابری آمازون را پشتیبانی میکند در دو سال گذشته فعالیت خود را بدون اضافه کردن انرژی تجدیدپذیر جدید، ۵۹ درصد افزایش داده است. آمازون در پاسخ به گزارش منتشرشده تنها ادعا کرد که به تعهد خود برای رسیدن به ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر پایبند خواهد ماند.
آمازون عادت مخفی کردن اطلاعات پیرامون اثر کربنی خود از جامعه را در پیش گرفته است. اگرچه آنها در سال جاری برای اولینبار گزارش اثر جهانی انتشار کربن خود را منتشر کردند، از دولت استرالیا خواستند تا اطلاعات را در گزارش سالانهی کشور منتشر نکند. علاوه بر موارد مذکور، انتقادهای متعددی به آمازون مطرح میشود که عدم انتشار نقشهی راه شفاف پیرامون برنامههای آتی در مسیر رسیدن به ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر را هدف قرار میدهد.
درنهایت آمازون هم مانند دو سرویسدهندهی دیگر همکاریهایی با صنعت نفت و گاز دارد. آنها خدمات ابری خود را بهعنوان روشی برای شتابدهی و بهینهسازی فرایندهای استخراج، حفاری و تولید سوختهای فسیلی در اختیار شرکتهای مربوطه قرار میدهند.
برنامههای آتی
آمازون هیچ پاسخی دربارهی برنامههای کنونی یا آتی AWS به وایرد ارائه نداد.
رتبهبندی
- امتیاز کل عملکرد پاک: -C
- بازدهی انرژی: B
- شفافیت عملکردی: F
- نوآوری فناورانه: نامشخص
- مجموع پورتفولیوی انرژی تجدیدپذیر: ۱/۶ گیگاوات
قابلیت جدید جیمیل با وجود عجیب بودن قطعا جالب خواهد بود. سرویس ایمیل گوگل به کاربر اجازه میدهد تا بدون دانلود ایمیلها آنها را به ایمیل خود پیوست کند. فقط کافی است یک یا چند ایمیل را در پنجرهی Compose بکشید و رها کنید تا همهچیز تکمیل شود. از طرف دیگر، میتوان یک یا چند ایمیل را از نمای مکالمه انتخاب کرده و با استفاده از منوی سهنقطه و دکمهی «Forward as attachment» آنها را پیوست کرد.
مقالههای مرتبط:
قابلیت مذکور کمی عجیب بهنظر میرسد؛ اما ظاهرا شرایطی وجود دارد که پیوست کردن ایمیلها توجیه بیشتری نسبت به فوروارد جداگانهی آنها دارد. مثلا فرض کنید شخصی بخواهد چندین پیام مرتبط با یک موضوع خاص را فوروارد کند. اگر ایمیلی پیوست شود کل نمای مکالمه (و انباشت) آن حفظ خواهد شد؛ به همین دلیل دنبال کردن آن برای شخص ثالث راحتتر از ارسال بخشهای پیام بهصورت تکبهتک است.
ارسال ایمیلها بهصورت پیوستشده همچنین این امکان را به کاربر میدهد تا پیام خلاصهای برای دریافتکنندگان خود بنویسد و آنها را برای آنچه قرار است مشاهده کنند، آماده کند. پیوستها میتوانند بهصورت مستقیم در ایمیل دریافتکننده باز شوند؛ زیرا هر ایمیل پیوستشده به فایلی با پسوند «eml.» تبدیل میشود. میتوانید هر تعداد که میخواهید ایمیل پیوست کنید. وقتی روی پیوست کلیک میکنید، پنجرهی جدیدی باز خواهد شد.
قابلیت پیوست ایمیل از امروز تا ۲۱ ژانویه (۱ بهمن) به مرحلهی اجرا در خواهد آمد که در این تاریخ همه باید این قابلیت را دریافت کرده باشند.
تاکنون اخبار و شایعههای مختلفی در مورد گلکسی اس ۱۱ سامسونگ منتشر شده است. اما یکی از موضوعاتی که تاکنون در مورد آن خبری بهاشتراک گذاشته نشده، به باتری این گوشی هوشمند مربوط میشود.
براساس آخرین اطلاعات فاششده مربوط به صدور تاییدیهی گلکسی اس ۱۱، ظاهرا باید منتظر دستگاهی با باتری بزرگتر باشیم. تصویر بهاشتراک گذاشته شده، باتری ۱۷/۳۷ وات ساعتی را نشان میدهد.
دارا بودن ولتاژ ۳/۸۶ ولتی برای دستگاه جدید سامسونگ بهمعنای آن است که ظرفیت باتری ۴۵۰۰ میلیآمپرساعتی خواهد بود. چند روز قبل گفته شده بود که گلکسی اس ۱۱ پلاس به باتری ۵۰۰۰ میلیآمپرساعتی مجهز میشود. درنظر داشته باشید که باتری گلکسی اس ۱۰ پلاس، ۴۱۰۰ میلیآمپرساعتی و باتری گلکسی نوت ۱۰ پلاس نیز ۴۳۰۰ میلیآمپرساعتی است. این بدان معنی است که نسخهی استاندارد گوشی هوشمند بعدی گلکسی S با باتری بزرگتری نسبت به نسخههای پلاس گوشیهای هوشمند نسل فعلی سامسونگ به بازار عرضه خواهد شد.
البته هنوز مشخص نیست که گلکسی اس ۱۱ با باتری ۴۵۰۰ میلیآمپرساعتی معرفی خواهد شد یا خیر. کماکان باید منتظر باشیم تا اطلاعات بیشتری در مورد این گوشی هوشمند بهاشتراک گذاشته شود.
پرنده هدایتپذیر از دور یا همان پهپاد کار خود را از سال ۱۸۴۹ در اتریش آغاز کرد و امروز با پیشرفت تکنولوژی به حدی گسترش پیدا کرده که به طور گسترده در زمینههای مخابرات، ناوبری جهانی، تحقیقات هواشناسی، جغرافیایی و نظامی به کار گرفته میشوند.
در حال حاضر ۳۲ کشور در حال ساخت و گسترش ۲۵۰ مدل پهپاد در مدلهای بسیار کوچک، مینیاتوری و پهپادهای سنگین هستند که بیشتر نمونه سنگین در زمینه نظامی با امکان حمله به اهداف زمینی یا هوایی، پهپادهای تجسسی و جاسوسی، پهپادهای پشتیبانی و لجستیکی کاربرد دارند.
ورود ایران به باشگاه ساخت پهپاد
ایده اولیه ساخت پهپاد در کشورمان به سالهای پیش از انقلاب بازمیگردد، اما این موضوع هربار با شکست روهبهرو شد تا این که پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ نیروهای مسلح با همکاری جوانان انقلابی در جهاد دانشگاهی اصفهان کار ساخت یک پهپاد شناسایی را آغاز و با ادامه این همکاری ها موجب شد تا اولین پهپاد شناسایی ایرانی با نام تلاش با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت که با رادیو کنترل هدایت میشد، ساخته شود و پس از آن هم تلاش ۲ با سرعت ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت، شعاع عملیاتی ۵ کیلومتر، سقف پروازی ۲۷۰۰ متر و مداومت پروازی ۴۵ دقیقه پا به میدان نبرد گذاشت و در نتیجه گردان رعد سپاه پاسداران جهت انجام عملیاتهای شناسایی با پهپادها به وجود آمد. پس از این بود که متخصصان جوان کشورمان نخستین هواپیمای بدون سرنشین ساخت داخل و بومی با نام مهاجر که قابلیت تهاجمی داشت را طراحی و ساختند.
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان هم قصد دارد تا مجموعه گزارشهایی دستاوردهای حوزه پهپادی کشور را که به صورت بومی طراحی و ساخته شدهاند را بررسی و تحلیل کند.
ما در گزارشهای قبلی از این مجموعه، پهپادهای شاهد ۱۲۹، مهاجر ۱، سیمرغ، مهاجر ۲، صاعقه، مهاجر ۳ و ۴ ، صادق، مهاجر ۶ ، کرار، یسیر، حماسه، ابابیل، سریر ، ابابیل ۲، کمان ۱۲ ، کیان ، حازم، مهاجم ۹۲، فرپاد، سفرهماهی، سینه سرخ ، دلتا، طارق، سیمرغ دریاپایه و فراز ۱۰۲ را بررسی کردیم. در گزارش بیست و هشتم پهپاد فراز-۳ را بررسی کردیم که متن آن را در ادامه مطالعه میکنید.
پهپاد فراز۳
این پهپاد یکی از انواع پهپادهای دست پرتاب ساخت کشورمان است که توسط متخصصان دفاعی کشورمان طراحی و ساخته شده است که با حضور برخی متخصصان دفاعی از آن رونمایی شد.
مشخصات فنی
پهپاد فراز ۳ یکی از انواع پهپادهایی است که در رده پهپادهای نسبتاً سبک طبقه بندی میشوند. طول این پهپاد در حدود ۲/۵ متر، دهانه بال ۴/۴ و ارتفاع آن نیز ۱ متر است و بیشترین جرم آن در هنگام پرتاب در حدود ۴۰ کیلوگرم ارزیابی میشود. جرم این پهپاد هم ۲۰ کیلوگرم است.
اصولا ارابههای فرود پهپادها به چند نوع تقسیم میشود که ارابه فرود در این پهپاد از نوع چرخدار ثابت است. موتور احتراقی ۱۰ اسب بخاری پهپاد فراز ۳ میتواند مدوامت پروازی ۸ ساعته را تا برد ۱۰۰ کیلومتری برساند.
در بُعد سرعت هم سرعت بیشینه فراز ۳ در حدود ۱۸۰، سرعت کروز ۱۱۰، کمترین سرعت پروازی ۷۰ کیلومتر بر ساعت ارزیابی میشود.
فراز-۳ برای برخاستن میتواند با یک پرتابگر ریلی و نیروی گاز فشرده (نیوماتیکی) یا با استفاده از چرخ از روی زمین بلند شده و برای فرود آمدن نیز به چرخهای خود متکی است. فراز-۳ از یک مجموعه الکترواپتیکی دید در روز و حرارتی پایدار شده به عنوان محموله شناسایی استفاده میکند و میتوان آن را در محدوده دمای منفی ۲۵ تا مثبت ۶۵ درجه سانتیگراد به کارگیری کرد.
سقف پرواز این پهپاد ۱۵۰۰۰ پا معادل ۴۵۷۲ متر تخمین زده میشود، شکل ظاهری این پهپاد شامل یک بال شبه بیضوی نصب شده بالای بدنه استوانهای و دم دوگانه V شکل معکوس است. فراز-۳ را میتوان با پهپاد آمریکایی و پر استفاده RQ-۷ Shadow مقایسه کرد که فراز-۳ عملکردی نزدیک، اما ابعادی نسبتاً کوچکتر از آن دارد.
فراز-۳ در رسانههای خارجی
پایگاههای خبری که در حوزه دفاعی فعالیت میکنند و اخبار و گزارشهای مربوط به این حوزه را بررسی و تحلیل میکنند در مجموعه گزارشهایی به بررسی خانواده پهپادهای فراز پرداخته است.
آئودی اسپرت سال بسیار شلوغ و پرکاری را تجربه کرد و حالا ۲۰۱۹ را با معرفی دو مدل از سری RS به پایان میرساند. دو مدل جدید این خودروساز RS5 کوپه و RS5 اسپرت بک هستند و همانطور که انتظار میرفت، آئودی تغییراتی مشابه با مدلهای فیسلیفت A5 و S5 روی این دو خودرو اعمال کرده است. RS5 کوپه و RS5 اسپرت بک از نظر فنی با مدلهای A4، S4 و RS4 آوانت نیز مشترک هستند. بارزترین تغییر را در نمای جلوی این خودروها میتوان مشاهده کرد؛ جایی که شاهد جلوپنجرهی یک تکهی بزرگی هستیم که عرض آن نسبت به قبل بیشتر شده است. چراغهای جلو نیز طراحی جدیدی دارند و بهصورت سفارشی امکان تجهیز آنها با فناوری لیزری و ماتریکس LED وجود دارد.
همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، تغییرات این مدلها بیشتر به بخش طراحی مربوط است و به همین دلیل ورودیهای هوای جدید در بالای گلگیر نیز مشاهده میشوند که یادآور مدل کواترو سال ۱۹۸۴ هستند. در نمای جانبی نیز شاهد نصب رکاب جدیدی هستیم و در قسمت عقب دیفیوزر جدیدی به چشم میخورد. مشتریان آئودی میتوانند RS خود را در رنگهای جدیدی بهنام آبی توربو و قرمز تانگو نیز سفارش دهند. برای نمای بیرونی خودرو بسته سفارشی فیبرکربن نیز در نظر گرفته شده است که باعث کاهش وزنی در حدود ۴ کیلوگرم میشود.
هر دو مدل جدید RS دارای رینگهای ۱۹ اینچی هستند ولی آئودی بهصورت سفارشی سه نوع رینگ ۲۰ اینچی را نیز عرضه میکند. درون رینگهای این خودرو دیسکهای ترمز فولادی قرار گرفتهاند ولی بهصورت سفارشی امکان تجهیز دیسک ترمزهای کربن سرامیکی نیز وجود دارد. مشتریان میتوانند رنگهای آبی، قرمز و خاکستری را برای کالیپرهای ترمز انتخاب کنند.
با ورود به داخل کابین RS5 جدید اولین چیزی که متوجه خواهید شد، سیستم اطلاعات و سرگرمی با نمایشگر لمسی ۱۰.۱ اینچی است. این نمایشگر حالتی مشابه تبلت دارد که برخلاف مدلهای بزرگتر A6، A7 و A8 بوده و ممکن است بسیاری از افراد آن را نپسندند، چون در مدلهای بزرگتر آئودی، نمایشگر روی داشبورد با ظرافت تمام بهصورت یکپارچه با داشبورد طراحی شده است. در مقابل راننده نیز نمایشگر ۱۲.۳ اینچی (سفارشی) سیستم Audi Virtual Cockpit Plus قرار دارد.
آئودی در مدل مخصوص اروپا S5 تغییرات عمدهای را ایجاد کرده که دلیل اصلی آن به دیزلی بودن این خودروها برمیگردد. حالا در مدلهای RS5 نیز تغییرات مشابهی اعمال شده است. پیشرانهی ۲.۹ لیتری V6 تویین توربوشارژ این خودرو میتواند ۴۴۴ اسببخار قدرت و ۶۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. با این مشخصات RS5 میتواند در ۳.۹ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد و به حداکثر سرعت ۲۸۰ کیلومتربرساعت نیز دست پیدا کند. آئودی فروش مدلهای جدید RS5 را در بازار اروپا بهزودی آغاز خواهد کرد و قیمت آنها برای هر دو مدل کوپه و اسپرت بک از ۸۳ هزار و ۵۰۰ یورو (حدود ۹۳ هزار دلار) در آلمان شروع خواهد شد.
دوچرخههای برقی وینتیج الکتریک (Vintage Electric) با ظاهر کلاسیک دوچرخههای کروزر، پوشش باتری مانند پیشرانه موتورسیکلت و سیستم پدال کمکی برقی، بهمعنای واقعی کلمه جذابیت زیادی برای علاقهمندان ایجاد خواهد کرد. وینتیج الکتریک برای طراحی جدیدترین نسخهی تولید محدود خود از Cobra 289 Slab Side متعلق به کارول شلبی فقید الهام گرفته است.
دنیای خودروسازی در سال ۲۰۱۲، هنگامی که کارول هال شلبی در سن ۸۹ سالگی درگذشت، یکی از مردان افسانهای این صنعت را از دست داد. رکورددار سابق سرعت، قهرمان ملی آمریکا و برندهی مسابقات ۲۴ ساعته لمان، سال ۱۹۶۰ از دنیای رقابت خارج شد و به سمت طراحی و ساخت خودرو رفت. شاید شلبی بیشتر از همه برای تولید خودروی اسپرت کبرا که برای اولینبار در سال ۱۹۶۲ معرفی شد، شناخته شده باشد.
اندرو دیویج، طراح و بنیانگذار وینتیج الکتریک، گفت:
برای انتقال روح طراحی کارول شلبی، باید در کنار خودروهای فوقالعاده که او تولید کرده است، حضور داشته باشید. قدم زدن در اطراف خودروهای مشهور شلبی، لمس و رانندگی با آنها و دیدن آخرین جزئیاتی که کارول شلبی در آنها استفاده کرد، واقعاً همان چیزی است که ما برای ساخت دوچرخه الکتریکی جدید از آن بهره بردهایم. هنگامی که به سمت کبرا قدم میزنید، اولین چیزی که توجه را جلب میکند، طراحی ماندگاری است که نسلهای زیادی با آنها سروکار داشتهاند. کبرا نمادی آمریکایی است. ما میخواستیم این نماد را در جدیدترین دوچرخه الکتریکی شلبی به نمایش بگذاریم.
وینتیج الکتریکی شلبی با همکاری کارول شلبی اینترنشنال ساخته شده و دارای طرح رنگ آبی متالیک N6، نوارهای مسابقهای مات سیاه و نشان شلبی و کبرا است. دستههای فرمان و زین دوچرخه طراحی داخلی مدل اصلی شلبی ۲۸۹ را منعکس میکنند و تقریبا تمام قطعات و اجزای این دوچرخه الکتریکی با نمادهای کبرا گره خوردهاند.
مقالههای مرتبط:
وینتیج الکتریک از باتری ۴۸ ولت و ۲۳/۴ آمپرساعت در محفظهی آلومینیومی استفاده میکند و ظرفیت پیمایش ۱۲۰ کیلومتر را با هر ۴/۵ ساعت شارژ فراهم خواهد کرد. تولیدکننده ادعا میکند که دوچرخه الکتریکی شلبی به بیشینه سرعت ۵۸ کیلومتربرساعت (در محیطهای بسته مانند پیست) میرسد.
برای دستیابی به نهایت قدرت و سرعت، دوچرخهسواران باید کلید سرعت را از باتری حذف کنند؛ در غیر این صورت دوچرخه الکتریکی به سرعت قانونی شهری ۳۲ کیلومتربرساعت محدود خواهد شد. پدال کمکی برقی با فشار دکمه در دسترس قرار میگیرد و همچنین کنترل دستی روی فرمان امکان دسترسی به پنج حالت تنظیم قدرت را فراهم میکند.
شلبی از سیستم تعلیق جلو معکوس با تغییر ارتفاع ۶۰ میلیمتری، رینگهای ۲۶ اینچی در لاستیکهای برند Schwalbe، چراغهای جلو و عقب LED و ترمزهای دیسکی هیدرولیکی Promax در جلو و عقب بهره میبرد. همچنین ترمز عقب قادر به بازیابی انرژی برای کمک به شارژ باتری است. تولید دوچرخه وینتیج الکتریک شلبی محدود به ۳۰۰ دستگاه است و ۷،۲۴۹ دلار قیمت دارد.
ده سال است که اپل در نمایشگاه CES حضور نداشته ولی امسال در تاریخ ۷ ژانویه یکی از مدیران شرکت برای گفتوگو در رابطه با حریم خصوصی در این نمایشگاه حاضر خواهد شد. طبق برنامهی CES، جین هوروات، مدیر ارشد حفظ حریم خصوصی اپل، در تاریخ ۷ ژانویه مسئول اصلی گردهمایی حفظ حریم خصوصی خواهد بود و در رابطه با این موضوع صحبت خواهد کرد.
مقالههای مرتبط:
البته اپل محصولات جدید خود را در نمایشگاه به نمایش نخواهد گذاشت، اما مشارکت خود را در CES آینده افزایش خواهد داد و جزییاتی از آیفون را در میان خواهد گذاشت. درواقع محور اصلی صحبتهای شرکت در راستای حریم خصوصی خواهد بود.
حرکت اپل برای شرکت در بزرگترین نمایشگاه فناوری جهان، CES، در حالی صورت میگیرد که صنعت با کاهش فروش گوشیهای هوشمند روبهرو شده و این چالشی بزرگ برای تجهیزات 5G نسل بعدی و مشکلات حریم خصوصی مربوط به این فناوری خواهد بود. CES در گذشته مکانی برای به نمایش گذاشتن بزرگترین اتفاقات و تحولات صنعت فناوری یا دستکم محلی برای معرفی ایدههای بسیار جالبی مانند ربات تاکنندهی لباس یا تلویزیونهای رولشونده بوده است.
کارمندان مختلف اپل در این سالها در نمایشگاه CES شرکت کردهاند و اپل معمولا در خلال یا پس از این نمایشگاه محصولاتی را معرفی میکرد؛ اما از سال ۱۹۹۲ تاکنون بهطور رسمی در نمایشگاه CES حضور نداشته و یک شرکتکنندهی رسمی در این مراسم نبوده است.
گزارشهای جدید ادعا میکنند که مادربردهای نسل بعدی اینتل مجهز به تراشه Z490 و پردازندههای نسل دهمی کامت لیک اس (Comet Lake-S) تا ماه آوریل ۲۰۲۰ برای عرضه به بازار آماده خواهند شد. گزارش اخیر توسط HKPEC منتشر شد که ادعای ارتباط با فعالان صنعت را دارد و بهروزرسانی قابلتوجهی را با تراشههای جدید پیشبینی میکند.
مقالههای مرتبط:
تراشه Z490 عضوی از خانوادهی موسوم به سری 400 اینتل محسوب میشود که از طراحی حرفهای بورد بهرهمند خواهد بود. تراشههای دیگر همچون W480 در دستهی ورکاستیشن و B460 برای دستهی تجاری و H410 برای دستهی پایینرده هم بهصورت همزمان ارائه خواهند شد. اخبار پیرامون تراشه Z490 میگویند که این محصول، رونمایی اصلی شرکت خواهد بود که همراهبا پردازندههای نسل دهمی اینتل موسوم به کامت لیک اس معرفی خواهد شد. چند روز پیش، بوردهای محدودی در خانوادهی Z490 از شرکای تجاری متعدد اینتل فاش شد که میتواند تأییدی بر اخبار کنونی باشد.
برخی از قابلیتهای پلتفرمی خانوادهی پردازندههای نسل دهمی کامت لیک اس شامل موارد زیر میشود:
- پشتیبانی از حداکثر ۱۰ هستهی پردازشی که موجب کارایی و قدرت بهینه میشود
- حداکثر ۳۰ پورت ورودی/خروجی PCH-H High-Speed
- حداکثر ۴۰ خط PCIe 3.0 (شامل ۱۶ خط CPU و حداکثر ۲۴ خط PCH)
- قابلیتهای تصویری و رسانهای برای پشتیبانی از محتوای حرفهای 4K
- پشتیبانی داخلی و همچنین خارجی از امکانات وایرلس Wi-Fi/BT CNVi
- پشتیبانی از Intel Wi-Fi 6 یا +Gig
- اورکلاک بهینهی هسته و حافظه
- پشتیبانی یکپارچه از USB 3.2 Gen 2x1 یا 10Gb/s
- فناوری Intel Rapid Storage
- پردازش سیگنال دیجیتال (DSP) صوتی قابل برنامهریزی چهار هستهای (Open FW SDK)
- پشتیبانی از استندبای مدرن C10 و S10ix
پردازندههای نسل دهمی کامت لیک اس در ابتدا با ۹ SKU عرضه میشوند و تعداد آنها در آینده افزایش مییابد. SKUهای گوناگون در دستههای Xeon W, Core i9, Core i7, Core i5, Core i3, Pentium و Celeron عرضه خواهند شد. اینتل برای خانوادهی کامت لیک، دو الگوی تراشهی گوناگون در نظر دارد. انواع هشت و ۱۰ هستهای براساس طراحی ویفر Comet Lake-S 10+2 تولید میشوند، درحالیکه برای سایر انواع از ویفر Comet Lake-S 6+2 استفاده خواهد شد.
خانوادهی پردازندههای نسل دهمی دسکتاپ کامت لیک
نام پردازنده | تعداد هسته/رشته | کلاک پایه | کلاک تقویتشده | کش | توان طراحی گرمایی (TDP) | قیمت |
---|---|---|---|---|---|---|
Intel Core i9-10900K | ۱۰/۲۰ | نامشخص | نامشخص | ۲۰ مگابایت | نامشخص | نامشخص |
Intel Core i9-10900 | ۱۰/۲۰ | ۳/۰ گیگاهرتز | ۵/۱ گیگاهرتز | ۲۰ مگابایت | ۸۰ وات | نامشخص |
Intel Core i9-10900T | ۱۰/۲۰ | ۲/۰ گیگاهرتز | ۴/۵ گیگاهرتز | ۲۰ مگابایت | ۳۵ وات | نامشخص |
Intel Core i7-10700K | ۸/۱۶ | نامشخص | نامشخص | ۱۶ مگابایت | نامشخص | نامشخص |
Intel Core i7-10700 | ۸/۱۶ | ۳/۰ گیگاهرتز | ۴/۸ گیگاهرتز | ۱۶ مگابایت | ۶۵ وات | نامشخص |
Intel Core i7-10700T | ۸/۱۶ | ۲/۰ گیگاهرتز | ۴/۴ گیگاهرتز | ۱۶ مگابایت | ۳۵ وات | نامشخص |
Intel Core i5-10500K | ۶/۱۲ | نامشخص | نامشخص | ۱۲ مگابایت | نامشخص | نامشخص |
Intel Core i5-10500 | ۶/۱۲ | ۳/۲ گیگاهرتز | ۴/۳ گیگاهرتز | ۱۲ مگابایت | ۶۵ وات | نامشخص |
Intel Core i5-10500T | ۶/۱۲ | ۲/۳ گیگاهرتز | ۳/۷ گیگاهرتز | ۱۲ مگابایت | ۳۵ وات | نامشخص |
Intel Core i3-10100K | ۴/۸ | نامشخص | نامشخص | ۸ مگابایت | نامشخص | نامشخص |
Intel Core i3-10100 | ۴/۸ | ۳/۲ گیگاهرتز | ۳/۸ گیگاهرتز | ۸ مگابایت | ۶۵ وات | نامشخص |
Intel Core i3-10100T | ۴/۸ | ۲/۳ گیگاهرتز | ۳/۶ گیگاهرتز | ۸ مگابایت | ۳۵ وات | نامشخص |
Intel Pentium G6400 | ۲/۴ | ۳/۸ گیگاهرتز | ۳/۸ گیگاهرتز | ۴ مگابایت | ۶۵ وات | نامشخص |
Intel Pentium G6400T | ۲/۴ | ۳/۲ گیگاهرتز | ۳/۲ گیگاهرتز | ۴ مگابایت | ۳۵ وات | نامشخص |
Intel Celeron G5900 | ۲/۲ | ۳/۲ گیگاهرتز | ۳/۲ گیگاهرتز | ۲ مگابایت | ۶۵ وات | نامشخص |
Intel Celeron G5900T | ۲/۲ | ۳/۰ گیگاهرتز | ۳/۰ گیگاهرتز | ۲ مگابایت | ۳۵ وات | نامشخص |
امروز میدانیم که اینتل با بوردهای سری 400 طراحی سوکت جدیدی را در نظر دارد که آن هم در سال آینده معرفی خواهد شد. با اینکه سوکت LGA 1200 ابعادی برابر با LGA 1151 دارد، (۳۷/۵*۳۷/۵ میلیمتر)، ترتیب سوکتها (Socket Keying) تغییر خواهد کرد و درنتیجه کامت لیک از لحاظ الکتریکی و مکانیکی با مادربردهای کافی لیک سازگار نخواهد بود. درحال حاضر اطلاعات زیر را دربارهی پکیج و سوکت LGA 1200 برای کامت لیک در دست داریم:
- کامت لیک در پکیجی با تعداد پین بیشتر عرضه خواهد شد
- LGA کامت لیک با نمونههای قبلی سازگاری ندارد
- هیچ تغییری در ابعاد ILM یا بخش کنترل دما رخ نخواهد داد
- LGA کامت لیک بهبود سیستم ارائهی برق و قابلیتهای آتی ورودی/خروجی را بههمراه دارد
- جهتگیری Pin 1 شبیه به نمونههای قبلی باقی میماند، اما ترتیب سوکتها تغییر میکند
اخبار منتشرشده پیرامون طراحی سوکت جدید نشان میدهد که سیستمهای خنککنندهی کنونی با LGA 1200 سازگار خواهند بود پس یکی از نگرانیهای سختافزاری کاربران کاسته میشود. خانوادهی کامت لیک اس همچنان از حافظهی DDR4-2666 UDIMM پشتیبانی میکند و در هر کانال، حداکثر تا ۳۲ ماژول رم (DIMM) پشتیبانی خواهد شد.
اینتل تصمیم دارد تا از تراشههای متعددی در خانوادهی 400 پشتیبانی کند. سری Z490 قطعا با هدف SKU سری K ارائه میشود که در بالا به آن اشاره شد. بهعلاوه W480 را خواهیم داشت که برای دستهی ورکاستیشن عرضه میشود. سری دیگر، Q470 است که در دستهی سازمانی با Intel vPro هماهنگ خواهد بود و Value) H410) نیز عضو همین خانواده است. تراشههای مذکور، هدفگیری دستههای متعدد کاربران را در سطوح سازمانی یا پایینرده ممکن میکند. شایان ذکر است H410 از لحاظ پین سوکت با W480 و Q470 سازگاری ندارد که نشاندهندهی تلاش برای طراحی هرچه ارزانتر در دستهی پردازندههای پایینرده است.
خانوادهی تراشههای سری 400 اینتل
نام تراشه | Intel Z490 | Intel W480 | Intel Q470 | Intel H410 |
---|---|---|---|---|
کل خطوط HSIO | ۴۶ خط (۱۶ عدد CPU بههمراه ۳۰ عدد PCH) | ۴۶ خط (۱۶ عدد CPU بههمراه ۳۰ عدد PCH) | ۴۶ خط (۱۶ عدد CPU بههمراه ۳۰ عدد PCH) | ۳۰ خط (۱۶ عدد CPU بههمراه ۱۴ عدد PCH) |
مجموع خطوط PCIe 3.0 (مجموع CPU و PCH) | حداکثر ۴۰ (۱۶ عدد CPU) | حداکثر ۴۰ (۱۶ عدد CPU) | حداکثر ۴۰ (۱۶ عدد CPU) | ۲۲ (۱۶ عدد CPU بههمراه ۶ عدد PCIe 2.0) |
پورتهای SATA 3.0 | حداکثر ۸ | حداکثر ۸ | حداکثر ۶ | ۴ |
حداکثر پورتهای USB 3.2 Gen 2 / Gen 1 (10Gb/s / 5Gb/s) | ۸/۱۰ | ۸/۱۰ | ۶/۱۰ | ۰/۴ |
مجموع پورتهای USB (حداکثر پورت USB 3.2 Gen 1) | ۱۴ (۱۰) | ۱۴ (۱۰) | ۱۴ (۱۰) | ۱۰ (۴) |
فناوری Intel RST برای پورتهای ذخیرهسازی PCIe 3.0 (واحد PCH) | ۳ | ۳ | ۳ | ۰ |
eSPI (واحد Chip Select) | ۲ | ۲ | ۲ | ۱ |
پشتیبانی از اورکلاک | بله | ناموجود | ناموجود | ناموجود |
پیکربندی خطوط PCIe Express 3.0 | 1x16 یا 2x8 یا 1x8 + 2x4 | 1x16 یا 2x8 یا 1x8 + 2x4 | 1x16 یا 2x8 یا 1x8 + 2x4 | 1x16 |
پشتیبانی از نمایشگر (پورت / پایپ) | ۳/۳ | ۳/۳ | ۳/۳ | ۳/۲ |
خطوط DMI 3.0 | ۴ | ۴ | ۴ | ۴ (تنها DMI 2.0) |
کانالهای حافظهی سیستمی / DPC | ۲/۲ ( با پشتیبانتی از DDR4-2666) | ۲/۲ ( با پشتیبانتی از DDR4-2666) | ۲/۲ ( با پشتیبانتی از DDR4-2666) | ۲/۱ ( با پشتیبانتی از DDR4-2666) |
تراشه W480 از لحاظ قابلیت، باقابلیتترین محصول سه تراشه بالا محسوب میشود. Z490 برای کاربران حرفهای و گیمرها جذاب خواهد بود و W480 نیز در دستهی عمومی جای میگیرد. تراشه W480 قابلیت ارائهی ۴۸ خط ورودی/خروجی را دارد و همچنین ۴۰ خط PCIe Gen 3.0 را نیز ارائه میکند. پردازندهی مورد استفاده با این تراشه، ۱۶ خط را به خود اختصاص میدهد و حداکثر ۲۴ خط PCIe 3.0 نیز ارائه میشود.
تراشه W480 تا هشت پورت SATA III را پشتیبانی میکند. بهعلاوه پشتیبانی از هشت پورت USB 3.2 Gen 2 یا ۱۰ پورت USB 3.2 Gen 1 یا ۱۴ پورت USB 3.2 Gen و Intel RST را نیز به فهرست قابلیتها اضافه کنید. هیچکدام از تراشههای دستهی معمولی قابلیت اورکلاک را به کاربر ارائه نمیکنند و این قابلیت، مخصوص Z490 خواهد بود. البته اطلاعات دقیق پیرامون قابلیتهای اورکلاک بعدا از سوی خود اینتل ارائه میشود. قطعا در نمایشگاه پیش روی CES ۲۰۲۰ اطلاعات تکمیلی بیشتری پیرامون مادربردهای Z490 و پردازندههای کامت لیک اس منتشر خواهد شد.
کریس لانگ از شهر رینو در نوادا، سه ماه پس از پیوند مغز استخوان متوجه شد که DNA موجود در خونش تغییر کرده و همهی آن با DNA فرد اهداکننده جایگزین شده است. فرد اهداکننده یک مرد آلمانی بود و تنها چند پیام بین آنها رد و بدل شده بود. یکی از همکاران لانگ در دفتر کلانتری او را تشویق کرد که خون خود را مورد آزمایش قرار دهد. او میدانست که احتمال اتفاق افتادن چنین چیزی وجود دارد. میتوان گفت هدف از این روش همین است: خون ضعیف با خون سالم جایگزین شود و با این کار DNA نیز جایگزین میشود.
چهار سال پس از این عمل زندگیبخش، تنها خون آقای لانگ نبود که تحتتأثیر قرار گرفته بود. نمونههای جمعآوری شده از روی لبها و گونههای او نیز حاوی هر دو DNA بود (DNA خود او و DNA فرد اهداکننده). عجیبتر اینکه، DNA موجود در اسپرم او نیز به فرد اهداکننده تعلق داشت. او میگوید:
برای من بسیار باورنکردنی بود که بتوانم ناپدید و به فرد دیگری تبدیل شوم.
آقای لانگ به یک فرد کایمر تبدیل شده بود. کایمر اصطلاح تخصصی برای نشان دادن فرد نادری است که دو مجموعه DNA داشته باشد. این واژه از نام موجودی افسانهای برگرفته شده است که آتش از دهانش میدمد و از بخشهای شیر، بز و مار تشکیل شده است.
پزشکان و دانشمندان علم پزشکی قانونی مدتها است میدانند که برخی رویههای پزشکی خاص موجب بروز کایمریسم در افراد میشود، اما مناطقی از بدن (بهجز خون) که DNA فرد اهداکننده خود را در آن نشان میدهد، بهندرت ازنظر کاربردهای جنایی مورد مطالعه قرار گرفته است.
دهها هزار فرد سالیانه برای درمان سرطانهای خون یا دیگر بیماریهای خونی نظیر لوکمی، لنفوم و کمخونی سلولهای داسیشکل، پیوند مغز استخوان دریافت میکنند. گرچه بهطور کلی این احتمال که افراد مذکور درگیر جرم یا قربانی یک جنایت شوند، کم است، این ایده که چنین چیزی غیرممکن نیست، همکاران آقای لانگ را بر آن داشت که از او بخواهند در آزمایشهای آنها مشارکت کند.
کریس لانگ در آزمایشهای همکارانش شرکت کرد تا به آنها کمک کند متوجه شوند چگونه پیوند مغز استخوان میتواند موجب سردرگمی تحقیقات جنایی شود
نتایج مورد آقای لانگ که ماه سپتامبر در کنفرانس بینالمللی علوم پزشکی قانونی ارائه شد، علاقهی تحلیلگران DNA در خارج از نوادا را به خود جلب کرده است.
یک پزشک معمولی نیازی به دانستن اینکه DNA فرد اهداکننده در کدام بخش از بدن بیمار خود را نشان میدهد، ندارد. علت آن است که بهنظر نمیرسد این نوع کایمریسم مضر باشد و نباید موجب تغییر یک فرد شود. اندرو رضوانی از دانشگاه استنفورد میگوید:
مغز و شخصیت بیمار دریافتکنندهی پیوند یکسان باقی میماند.
رضوانی میگوید گاهی بیماران از او میپرسند، مفهوم اینکه مردی در خونش دارای کروموزومهای زنانه است یا برعکس، چیست و او پاسخ میدهد این موضوع اهمیتی ندارد. اما برای یک دانشمند پزشکی قانونی، داستان چیز دیگری است. فرضی که در میان ماموران تحقیقات جنایی هنگام جمعآوری شواهد DNA از یک صحنهی جرم مرسوم است، این است که هر قربانی و هر مجرم یک کد شناسایی منحصربهفرد را برجای میگذارد، نه دو کد مثلا نه از شخص دیگری که ۱۰ سال جوانتر بوده و هزاران مایل دورتر زندگی میکند.
رینه رومرو ادارهی آزمایشگاه تحقیقات جنایی را در دفتر کلانتری شهرستان واشو برعهده داشت. وقتی که دوستان و همکارانش به او گفتند که پزشک لانگ یک مورد مناسب را روی یک وبسایت اهداکننده پیدا کرده است و او میتواند پیوند مغز استخوان انجام دهد، فرصتی برای پژوهش پیدا کرد. او از لانگ خواست که در آزمایشهای او شرکت کند. لانگ موافقت کرد. مشارکت در این آزمایشها موجب شد تشخیص لوکمی میلوئیدی حاد و سندرم میلودیسپلاستیک خود را که هر دو تولید سلولهای خونی سالم را تحتتأثیر قرار میدهد، کمی فراموش کند. او در آن زمان گفت: «من حتی نمیدانستم که زنده خواهم ماند.»
چهار سال پس از پیوند مغز استخوان، اسپرم آقای لانگ حاوی ۱۰۰ درصد از DNA فرد اهداکننده بود
چهار سال بعد، با بهبودی لانگ و بازگشتش به کار، آزمایشهای خانم رومرو به کمک همکارانش در آزمایشگاه جنایی ادامه پیدا کرد. طی چهار ماه پس از انجام رویه، خون آقای لانگ با خون فرد اهداکننده جایگزین شده بود. نمونههای جمعآوری شده از روی لبها، گونهها و زبان او نشان میدادند که سلولهای این مناطق نیز حاوی DNA فرد اهداکننده هستند و درصد آنها در جریان این سالها در نوسان بود. از نمونههای جمعآوری شده، تنها موهای سینه و سر او تحتتأثیر قرار نگرفته بودند. غیرمنتظرهترین مسئله این بود که چهار سال پس از این رویه، DNA موجود در اسپرم او بهکلی با DNA فرد اهداکننده جایگزین شده بود. داربی اشتاینمتز، شیمیدان دفتر کلانتری شهرستان واشو میگوید:
ما بسیار شوکه شدیم از اینکه کریس دیگر اصلا وجود نداشت (ازنظر ژنتیکی).
مقالههای مرتبط:
بریتنی چیلتون، جرمشناس بخش علوم پزشکی قانونی دفتر کلانتری میگوید، اگر بیمار دیگری نیز بهطور مشابه به پیوند پاسخ میداد و آن فرد جنایتی مرتکب میشد، میتوانست موجب سردرگمی ماموران جستوجو شود. خانم چیلتون وقتی شروع به انجام پژوهشهای مرتبط با کایمریسم کرد، متوجه شد که این موضوع ممکن است موجب گمراهی آنها شود. در سال ۲۰۰۴، ماموران تحقیق در آلاسکا، برای یافتن یک مجرم، پروفایل DNA استخراج شده از اسپرم را در یک پایگاه داده DNA آپلود کردند. این اطلاعات با یک مظنون بالقوه مطابقت داشت اما مشکلی نیز وجود داشت: مرد در هنگام وقوع جرم در زندان بود. معلوم شد که او پیوند مغز استخوان دریافت کرده است. اهداکننده که برادرش بود، سرانجام محکوم شد.
آبیرامی چیدامبارام که مورد آلاسکا را در سال ۲۰۰۵ ارائه کرد، گفت که وقتی داشت برای آزمایشگاه کشف جرائم ایالت آلاسکا در انکوریج کار میکرد، درمورد سناریوی گیجکنندهی دیگری شنید. در این مورد، ماموران پلیس به گزارش تجاوز جنسی قربانی مشکوک بودند چرا که او میگفت یک فرد مهاجم بوده است؛ درحالیکه نتایج تجزیهوتحلیل DNA نشان میداد، دو نفر وجود داشتهاند. درنهایت مشخص شد که پروفایل دومی از اهداکنندهی مغز استخوان فرد متجاوز آمده است.
یونگبین ائوم، کارشناس مرکز شناسایی انسان در دانشگاه تگزاس میگوید، سناریوهای مشابه دیگری نیز وجود دارند که ممکن است موجب سردرگمی درمورد هویت قربانی شوند. او در سال ۲۰۰۸ در تلاش بود که هویت یک قربانی تصادف را برای سرویس پزشکی قانونی سئول در کرهی جنوبی شناسایی کند. نمونهی خون نشان میداد که این فرد زن بوده است اما بهنظر میرسید بدن متعلق به یک مرد باشد. او درنهایت متوجه شد که قربانی از دختر خود پیوند مغز استخوان دریافت کرده است.
ادارهی کلانتری شهرستان واشو در رینو آزمایشی غیررسمی انجام داده است که ازنظر تحقیقات جنایی نتایج گستردهای دارد
وضعیت خاص آقای لانگ موجب ایجاد سؤال اجتنابناپذیری میشود: اگر او فرزندی داشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟ آیا او ژنهای اهداکنندهی آلمانی یا ژنهای خود را به فرزندان آیندهاش منتقل میکند؟ در این مورد، آزمایشی انجام نخواهد شد زیرا آقای لانگ پس از تولد دومین فرزند خود تحت عمل وازکتومی قرار گرفته است. اما درمورد افراد دیگر چطور؟ از سه متخصص پیوند مغز استخوان در این مورد سؤال شد و آنها معتقد بودند که انتقال ژنهای دیگری بهعنوان نتیجهای از پیوند مغز استخوان مانند مورد آقای لانگ غیرممکن است.
دیگر اشکال کایمریسم نیز سناریوهای گیجکنندهی مشابهی ایجاد کردهاند. دوقلوهای غیرهمسان گاهی در رحم مادر DNA یکدیگر را دریافت میکنند. در یک مورد، وقتی فرزند یک مرد بهنظر میرسید فرزند ژنتیکی او نباشد، منجر به ایجاد ترسهای بیاساس درمورد خیانت شد. در موردی دیگر، پس از آزمایش DNA، مادری سرپرستی فرزند خود را از دست داد.
دکتر رضوانی میگوید سلولهای خون فرد اهداکننده نباید بتوانند سلولهای اسپرم جدیدی ایجاد کنند. مهرداد عابدی که لانگ را درمان کرده، با این موضوع موافق است. او بر این باور است که علت اینکه اسپرم لانگ حاوی DNA فرد اهداکننده شده، ناشی از عمل وازکتومی او است. دانشمندان پزشکی قانونی درگیر این موضوع، قصد دارند مسئله را بیشتر بررسی کنند.
تمام افرادی که مورد آقای لانگ را بررسی کردند، با یک موضوع موافق هستند: او فقط یک مطالعهی موردی زنده است و براساس این اطلاعات نمیتوانیم بگوییم چه تعداد از افراد مانند او دربرابر پیوند مغز استخوان پاسخ میدهند. این مورد، فرصتی نادر برای تحلیلگران پزشکی قانونی است تا زمانیکه نتایج DNA جور در نمیآید، آن را در نظر بگیرند. آقای لانگ گفت امیدوار است که سفری به آلمان داشته باشد و بهطور حضوری از اهداکنندهی خود برای نجات جانش تشکر کند.
یکی از سادهترین راهها برای افزایش قدرت خودرو، استفاده از پیشرانهی بزرگتر است. اما بسیاری از مهندسهای خودروسازی معتقد هستند که رمز اصلی در بیرون کشیدن بیشترین قدرت از کوچکترین پیشرانه خواهد بود. در دهههای گذشته، قدرتهای بالا تا ۱۰۰۰ اسببخار مخصوص خودروهای سوپراسپرت بود؛ در آن دوران هیچکس انتظار نداشت که مثلا یک سدان خانوادگی از پیشرانهی قدرتمند استفاده کند.
مقالهی مرتبط:
تولید خودروهای قدرتمند در گذشته علاوه بر چالش مهندسی، مشکل بودن رانندگی را هم بهدنبال داشت. بسیاری از سیستمهای کمکرانندهی الکترونیکی مدرن در خودروهای قدیمی وجود نداشتند و مکانیکی بودن مکانیزم، مانع بزرگی محسوب میشد. البته تولید خودروهایی با قدرت ۱۰۰۰ اسببخار امروز هم چندان منطقی و کاربردی نیست؛ اما بهدلیل پیشرفت در مهندسی تولید خودرو و بهخصوص سیستمهای پرخوران مثل توربوشارژ، موانع گذشته تاحدودی ازبین رفته است. در آستانهی دههی ۲۰۲۰، پرچمداران و ابرخودروها به قدرت ۲۰۰۰ اسببخار رسیدهاند که نشاندهندهی پیشرفت سریع در صنعت است.
این مقاله تنها با یک هدف نوشته شده است؛ ما قصد داریم تا قدرتمندترین خودروهایی را معرفی کنیم که نسبت قدرت و اسببخار بر حجم پیشرانهشان، درخورتوجه است. ۲۵ خودروی این مقاله با فیلتر حداقل نسبت ۱۰۰ اسببخار قدرت بر یک لیتر حجم پیشرانه انتخاب شدهاند. فهرست نهایی شامل مجموعهای از خودروهای اقتصادی ارزانقیمت، اسپرت، سوپراسپرت، خانوادگی و ابرخودرو شده که بسیار جالب است. از بررسی مشخصات فنی خودروهای هیبرید و پلاگین هیبرید مثل استون مارتین والکری و مرسدس AMG One حتی با درنظر گرفتن قدرت خالص پیشرانهی احتراق داخلی صرفنظر شده است.
۲۵. فیات 500
نسبت قدرت بر حجم: ۱۱۸/۹ اسببخار بر لیتر
فیات برای تولید مدل جدید از مدل نسخهی کلاسیک 500، پیشرانهای کاملا جدید توسعه داد. پیشرانهی تویینایر (TwinAir) فیات از دو سیلندر با آرایش خطی و حجم ۸۷۵ سیسی در نسخهی توربوشارژ و ۹۶۴ سیسی در نمونهی تنفس طبیعی استفاده میکند. از برجستهترین ویژگیهای این پیشرانهی بسیار کوچک و کارآمد، بهره بردن از فناوری زمانبندی متغیر سوپاپ هیدرولیکی فیات موسوم به مولتیایر (MultiAir) در کنار وزن و مصرف سوخت و آلایندگی پایین است. مدل تنفس طبیعی این پیشرانهی ۸ سوپاپه با میلسوپاپ بالاسری (SOHC) در کارآمدترین نسخه تا ۱۰۴ اسببخار قدرت از ۸۷۵ سیسی دو سیلندرش بیرون میکشد. عملکرد فنی درخورتوجه باعث شد تا تویینایر فیات بهترین پیشرانهی جهان در سال ۲۰۱۱ شود؛ البته مقام اول در کلاس بهترین پیشرانهی جدید، بهترین پیشرانهی پاک با آلایندگی پایین و بهترین موتور با حجم کمتر از یک لیتر در سال ۲۰۱۱ هم به محصول بینظیر فیات رسید. از این پیشرانه در مدلهای مختلف خودروهای فیات 500، فیات پاندا، فیات پونتو، فیات 500L، لانچیا ایپسیلون و آلفارومئو میتو استفاده شده است.
۲۴. هوندا S2000
نسبت قدرت بر حجم: ۱۲۳/۷ اسببخار بر لیتر
محصول بهیادماندنی هوندا در دههی ۲۰۰۰ به یکی از سرزندهترین پیشرانههای خودورسازی ژاپن مجهز بود. پیشرانهی دو لیتری هوندا در مدل اسپرت S2000، تنفس طبیعی بود و تا ۹۰۰۰ دوربردقیقه کار میکرد. S2000 در قدرمتندترین نسخه از این پیشرانه با فناوری زمانبندی متغیر سوپاپ هوندا (VTEC) تا ۲۴۷ اسببخار قدرت میگرفت که باتوجه به نبودن توربوشارژر و سیستم پرخوران، نهایت لذت رانندگی را به سرنشینان تقدیم میکرد. پیشرانهی ۱۹۹۷ سیسی با قدرت ۲۴۷ اسببخار در ۸۳۰۰ دوربردقیقه مخصوص بازار ژاپن و سری تولیدی اول S2000 با کد AP1 محصول سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ بود. هوندا S2000 مدل سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ به پیشرانهی ۲/۲ لیتری مجهز شد که درنهایت، ۲۳۹ اسببخار قدرت داشت و تنها تا ۸۲۰۰ دوربردقیقه کار میکرد. پیشرانهی هوندا S2000 بهترین موتور جهان در کلاس نمونههای ۱/۸ تا ۲ لیتری از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ بود.
۲۳. آلفارومئو 4C
نسبت قدرت بر حجم: ۱۳۶/۱ اسببخار بر لیتر
آلفارومئو 4C مدلی اسپرت و سبکوزن از خودروساز باسابقهی ایتالیا بود که تنها برای لذت خالص رانندگی تولید شد. قیمت بالا و ابعاد بزرگ بدنه، 4C را در سطح خودروهای خاص با مشتریهای کمتعداد قرار میداد، اما پیشرانهی آلفارومئو کوچک حرفهای زیادی برای گفتن داشت. آلفارومئو در مدل 4C از پیشرانهی توربوشارژ چهار سیلندر با حجم ۱۷۴۲ سیسی استفاده کرده بود که ۲۳۷ اسببخار قدرت تولید میکرد. این پیشرانهی تمام آلومینیومی که در ۶۰۰۰ دوربردقیقه نهایت قدرتش را بهنمایش میگذاشت، مانند تمام اجزای 4C، با هدف کمترین وزن ممکن تولید شده بود. آلفارومئو جولیتا 1750 TBi کوادریفولیو هم از همین پیشرانه استفاده میکند؛ اما چیزی که باعث تفاوت بالای جولیتا و 4C در عملکرد فنی شده، وزن کلی است. آلفارومئو 4C حدود ۱۰۰۰ کیلوگرم وزن دارد، بنابراین در حدود ۴/۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد. اما مدل جولیتا با همین پیشرانه بهدلیل وزن بیشتر، برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت به ۶ ثانیه زمان نیاز دارد.
۲۲. فورد فیِستا
نسبت قدرت بر حجم: ۱۳۸/۱ اسببخار بر لیتر
خودروی سابکامپکت فورد همیشه یکی از بهترین انتخابها در بین خودروهای شهری با قیمت مناسب بوده است. فیستا (Fiesta) از سال ۲۰۱۷ در نسل هفتم عرضه میشود و یکی از بهترین پیشرانهی جهان با حجم کمتر از یک لیتر را زیرکاپوتش دارد. فورد فیستا به پیشرانهی اکوبوست (EcoBoost) مجهز بوده که درحقیقت براساس موتور سری L مزدا با همکاری شرکت آلمانی FPV Engineering تولید شده است. پیشرانههای اکوبوست فورد از نوع توربوشارژ با سیستم تزریق مستقیم سوخت هستند که با هدف تولید قدرت بیشتر از نمونههای تنفس طبیعی درکنار مصرف بنزین و آلایندگی کمتر توسعه پیدا کردهاند. پیشرانهی اکوبوست فورد با حجم ۹۹۹ سیسی و وزنی کمتر از ۱۰۰ کیلوگرم که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ بهترین موتور جهان با حجم کمتر از یک لیتر شناخته شد، ابعادی مشابه یک کاغذ A4 دارد. اکوبوست یک لیتری فورد سه سیلندر دارد و باکمک توربوشارژر در گرانترین نسخه، ۱۳۸ اسببخار قدرت تولید میکند. مجموعه پیشرانههای اکوبوست فورد در انواع مدلهای با حجم کمتر از یک لیتر تا ۳/۵ لیتر در نمونههای ۳ و ۴ و ۶ سیلندر استفاده میشود.
۲۱. سوبارو WRX STI Diamond Edition
نسبت قدرت بر حجم: ۱۴۱/۶ اسببخار بر لیتر
سوبارو ایمپرزا و WRX همیشه یکی از سدانهای قدرتمند و خوشقیمت بازار جهانی بودهاند. نسخهی ویژهی Diamond بهمعنی الماس، محصول واحد مهندسی سوبارو در آفریقای جنوبی است. سوبارو در تولید پیشرانههای قدرتمند و کارآمد چهار سیلندر تخت باکسر متخصص است و WRX STI Diamond Edition نهایت مهندسی این شرکت ژاپنی را نشان میدهد. Diamond Edition قدرتمندترین نسخهی جادهای استاندارد از سوبارو WRX STI است؛ پیشرانهی باکسر و ۲/۵ لیتری (۲۴۵۷ سیسی) این مدل بهلطف توربوشارژ پرفشار، در ۴۵۰۰ دوربردقیقه حدود ۳۵۰ اسببخار قدرت تولید میکند. سوبارو WRX STI Diamond Edition تنها در ۳۰ دستگاه و بهطور انحصاری برای آفریقای جنوبی تولید شده است.
۲۰. بوگاتی ویرون سوپر اسپرت
نسبت قدرت بر حجم: ۱۴۸/۱ اسببخار بر لیتر
بوگاتی ویرون سوپر اسپرت (Veyron 16.4 Super Sport) که مدتی سریعترین خودروی جهان بود، در این فهرست بین خودروهای اقتصادی با پیشرانهی چهار سیلندر قرار گرفته است. تمام مدلهای مختلف بوگاتی ویرون از پیشرانهی W16 فولکس واگن با حجم هشت لیتر (۷۹۹۳ سیسی) و مجهز به چهار توربوشارژر استفاده میکنند اما نسخهی سوپراسپرت و ویتس (Vitesse)، قدرتمندترین نمونهها هستند. ویرون سوپر اسپرت با قدرت ۱۱۸۴ اسببخار در فهرست ارزشمندترین ابرخودروها همیشه در جایگاههای اول است؛ اما بهدلیل وزن بیش از ۱۸۰۰ کیلوگرم در این فهرست جایگاه پایینی دارد. از این محصول بوگاتی که رکورد نهایت سرعت ۴۳۱/۰۷۲ کیلومتربرساعت را ثبت کرده، تنها ۳۰ دستگاه تولید شده است.
۱۹. فورد فوکوس RS
نسبت قدرت بر حجم: ۱۵۲/۶ اسببخار بر لیتر
نسل سوم فوکوس تا سال ۲۰۱۸ تولید شد و نسخهی RS، نهایت ظرفیت این مدل را نشان داد. فورد فوکوس RS از پیشرانهی اکوبوست توربوشارژ با حجم ۲/۳ لیتر (۲۲۶۱ سیسی) استفاده میکند؛ این پیشرانه که در فورد موستانگ هم استفاده شده است، در ۶۰۰۰ دوربردقیقه ۳۴۵ اسببخار قدرت تولید میکند. نسخه ویژه Heritage Edition فوکوس RS که تنها برای بریتانیا عرضه شد، ۳۷۵ اسببخار قدرت داشت. شرکت تیونینگ ماونتیون (Mountune) هم تیونینگ خاص از فورد فوکوس RS را ارائه میدهد که در بهترین حالت، قدرت پیشرانه را به ۵۱۰ اسببخار افزایش میدهد.
۱۸. ولوو XC90 T6
نسبت قدرت بر حجم: ۱۵۵/۴ اسببخار بر لیتر
در چنین فهرستی انتظار دیدن انواع مدلهای هاچبک، سدان، کوپه و ابرخودروها را داریم اما مهندسی بینظیر ولوو باعث شده است تا شاسیبلند هم به این مجموعه نفوذ کند. نسل دوم ولوو XC90 از سال ۲۰۱۴ تا امروز تولید میشود و در مدل بنزینی T6 علمکرد فنی درخورتوجهی دارد. پیشرانهی این مدل، چهار سیلندر توربوشارژ با حجم دو لیتر (۱۹۹۱ سیسی) است که میتواند ۳۰۶ اسببخار قدرت را در اختیار شاسیبلند دو تُنی ولوو قرار دهد. ولوو XC90 بهعنوان یکی از لوکسترین، باکیفیتترین و ایمنترین شاسیبلندهای بازار جهانی با بستهی تقویتی و تیونینگ ویژه واحد پلاستار هم عرضه میشود. قدرت XC90 T6 با بستهی تیونینگ Polestar Engineered Optimisation به ۳۲۵ اسببخار میرسد؛ درواقع با این بستهی تقویتی کارخانهای، نسبت قدرت بر حجم پیشرانه معادل ۱۶۳ اسببخار بر هر لیتر خواهد شد.
۱۷. پورشه 959
نسبت قدرت بر حجم: ۱۵۵/۸ اسببخار بر لیتر
پورشه 959 باهدف آزمایش تمامعیار سیستم انتقال قدرت تمام چرخ محرک و شرکت کردن در سطح بالاتر موتوراسپرت تولید شد. 959 که در دوران تولیدش (سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۳) پیشرفتهترین و پیچیدهترین خودروی جادهای جهان بود، به نهایت سرعت ۳۱۷ کیلومتربرساعت هم میرسید. پیشرانهی ۶ سیلندر تخت (چهار سوپاپ در هر سیلندر) با حجم ۲/۸ لیتر (۲۸۴۹ سیسی) و دو توربوشارژر در ۶۵۰۰ دوربردقیقه حدود ۴۴۴ اسببخار قدرت در اختیار پورشه 959 میگذاشت. پورشه در سیستم توربوشارژر از طرح سکوئنشال استفاده کرد؛ بههمین خاطر قدرترسانی به چرخها در دورهای پایین و بالای پیشرانه بهنرمی صورت میگرفت و بدین ترتیب پورشه 959 به سوپراسپرتی خاصل با سواری راحت تبدیل شد.
۱۶. هوندا سیویک تایپ R
نسبت قدرت بر حجم: ۱۵۸/۳ اسببخار بر لیتر
زمانیکه کد Type R را در کنار محصولات هوندا قرار میدهیم، چیزی جز عملکرد فنی متفاوت انتظار نداریم. سیویک تایپ R نسخهای بینظیر از هاچبک دوستداشتنی ژاپنیها است که در طول نسلهای مختلف، همیشه فراتر از پیشبینی طرفداران دنیای خودرو ظاهر شده است. تا سال ۲۰۱۵، تمام مدلهای تایپ R از نسلهای مختلف هوندا سیویک از پیشرانههای چهار سیلندر تنفس طبیعی با دورموتور بالا استفاده میکردند اما این داستان با مدل FK2 تغییر کرد. نسل چهارم سیویک تایپ R که براساس نسل نهم سیویک استاندارد از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ تولید شد، برای اولینبار از پیشرانهی توربوشارژ استفاده میکرد. هوندا در نسل پنجم و فعلی سیویک تایپ R هم پیشرانهی چهار سیلندر دو لیتریاش (۱۹۹۶ سیسی) را در کنار یک توربوشارژر قرار داده است تا نهایت قدرت این هاچبک دیفرانسیل جلو با طراحی بحثبرانگیز به ۳۱۶ اسببخار برسد. سیویک تایپ R کد FK8 در سال ۲۰۱۷ علاوه بر ثبت رکورد در پیست نوربرگرینگ (سریعترین خودروی دیفرانسیل جلو)، از نظر چند نشریه معتبر بهعنوان بهترین هاچبک جذاب سال هم انتخاب شد.
۱۵. آئودی RS3
نسبت قدرت بر حجم: ۱۵۹/۳ اسببخار بر لیتر
آئودی بهعنوان پرچمدار تولیدکنندههای پیشرانهی پنج سیلندر، مدل RS3 را در میدان نبرد هاچبکهای قدرتمند و جذاب فرستاده است. آخرین آئودی RS3 از سال ۲۰۱۵ تا امروز با پیشرانهی ۲/۵ لیتری (۲۴۸۰ سیسی) توربوشارژ و ۳۹۵ اسببخار قدرت دوام آورده است. خودروساز بزرگ اینگولشتات آلمان از پیشرانهی پنج سیلندر RS3 در مدل TT RS هم استفاده میکند. پیشرانهی پنج سیلندر آئودی از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ بهعنوان بهترین موتور جهان در کلاس ۲ تا ۲/۵ لیتر انتخاب شد.
۱۴. پورشه 911 GT1
نسبت قدرت بر حجم: ۱۶۹/۴ اسببخار بر لیتر
911 GT1 یادگار پورشه از دورانی است که مسابقات کلاس GT با هیجان فراوانی برگزار میشد. پورشه این مدل را تنها برای کسب مجوز ورود و شرکت کردن در مسابقات GT1 تولید کرد. ۲۵ دستگاه از نسخهی جادهای پورشه 911 GT1 با پیشرانهی ۶ سیلندر تخت ۳/۲ لیتری (۳۱۶۴ سیسی) و دو توربوشارژر بزرگ تولید شد. قدرت نهایی این مدل زیبا و جذاب به ۵۳۶ اسببخار میرسید؛ پیشرانهی خوشصدای پورشه که در وسط بدنه نصب شده بود، سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت در ۳/۹ ثانیه و نهایت سرعت ۳۰۸ کیلومتربرساعت را به 911 GT1 تقدیم میکرد. مدل مسابقهای پورشه 911 GT1 حدود ۶۰۰ اسببخار قدرت و کمتر از ۱۰۰۰ کیلوگرم وزن داشت.
۱۳. آلفارومئو جولیا کوادریفولیو
نسبت قدرت بر حجم: ۱۷۴ اسببخار بر لیتر
آلفارومئو در سال ۲۰۱۵ یکی از زیباترین سدانهای دو دههی اخیر را تولید کرد. جولیا (Giulia) همان خودرویی بود که از فرمول افسانهای استفاده میکرد؛ طراحی با آلفارومئو و پیشرانه با فراری. آلفارومئو جولیا در نسخهی استاندارد سدان قدرتمندی است، اما وقتی نشان شبدر چهاربرگ یا کوادریفولیو (Quadrifoglio) واحد پرفرمنس ایتالیاییها روی بدنه نصب میشود، همه چیز تغییر پیدا میکند. جولیا کوادریفولیو برای رقابت با مرسدس AMG C63، بیامو M3 و کادیلاک ATS-V کاملا مجهز به میدان آمد. پیشرانهی V6 فراری با حجم ۲/۹ لیتر (۲۸۹۱ سیسی) و کمک دو توبوشارژر، ۵۰۳ اسببخار قدرت را دراختیار چرخهای عقب سدان زیبای آلفارومئو میگذارد تا جولیا بهترین محصول این شرکت ایتالیایی در شاخص نسبت قدرت برحجم پیشرانه باشد. آلفارومئو جولیا در مدلهای چهار سیلندر بنزینی و دیزل هم تولید شده است.
۱۲. مکلارن 720S
نسبت قدرت بر حجم: ۱۷۷/۸ اسببخار بر لیتر
براساس استراتژی جدید مکلارن، خودروهای این شرکت بریتانیایی در سه سری اسپرت، سوپر و آلتیمیت و گروه خاص GT طبقهبندی میشوند. مدل 720S دومین و قدرتمندترین محصول مکلارن در سری سوپر (Super Series) است که سال ۲۰۱۷ به بازار عرضه شد. مکلارن در 720S که عملکرد فنی خارقالعادهای دارد، از پیشرانهی V8 با حجم چهار لیتر (۳۹۹۴ سیسی) و دو توربوشارژر استفاده کرده است تا قدرت نهایی به ۷۱۰ اسببخار برسد. از لحاظ قدرت پیشرانه و نسبت بر حجم، مکلارن 720S بالاتر از پیشرانهی ۱۲ سیلندر ۶ لیتری بیامو در مسابقات فرمول یک دههی ۱۹۹۰ قرار میگیرد. مکلارن 720S علاوه بر قوای محرکه برجسته، یکی از پیشرفتهترین خودروهای بازار جهانی در طراحی سیستم تعلیق، شاسی و آیرودینامیک است.
۱۱. پورشه 911 GT2 RS
نسبت قدرت بر حجم: ۱۸۱/۶ اسببخار بر لیتر
پورشه GT2 RS کد 991 قدرتمندترین محصول این شرکت آلمانی در مجموعه مدلهای 911 است. کد GT2 RS بیانگر نهایت پورشه بودن در یک خودروی شهری و جادهای محسوب میشود و پیشرانهی ۶ سیلندر تخت توربوشارژ با حجم ۳/۸ لیتر (۳۸۰۰ سیسی) و قدرت ۶۹۱ اسببخار، مصداق این ادعا است. 911 GT2 RS هماکنون سریعترین خودروی جادهای در پیست نوربرگرینگ است و پورشه بهدنبال حفظ این جایگاه با نسل جدید 992 خواهد بود.
۱۰. فراری 488 پیستا
نسبت قدرت بر حجم: ۱۸۲ اسببخار بر لیتر
فراری در نمایشگاه خودرو ژنو سال ۲۰۱۸ نسخهای جذابتر از مدل 488 را با نام پیستا (Pista، بهمعنی پیست) رونمایی کرد. با اینکه 488 پیستا با تمرکز بر رانندگی مسابقهای پیست تولید شده است اما مجوز تردد در جادههای شهری را هم دارد. فراری برای قوای محرکه 488 پیستا، بهترین پیشرانهی جهان از سال ۲۰۱۶ تا امروز، مدل F154 را انتخاب کرد. این پیشرانهی V8 در سال ۲۰۱۳ برای اولینبار روی مدل کالیفرنیا T نصب شد و بهتدریج با بهروزرسانیهای کوچک و بزرگ به بهترین موتور جهان تبدیل شد. پیشرانه F154 فراری در مدل 488 پیستا که با حجم ۳/۹ لیتر (۳۹۰۲ سیسی) تولید شده است؛ بهکمک دو توربوشارژر نهایت قدرت این پیشرانه در ۸۰۰۰ دوربردقیقه به ۷۱۰ اسببخار میرسد. مدل استاندارد 488 از همین پیشرانه ۶۶۱ اسببخار قدرت میگرفت. پیشرانهی F154 فراری با کد CD Hybrid روی مدل SF90 استرداله هم قرار خواهد گرفت؛ البته در این مدل، پیشرانهی بنزینی V8 با قدرت ۷۶۹ اسببخار در کنار سه موتور برقی با قدرت ۲۱۷ اسببخار قرار میگیرد. مجموع قدرت پیشرانه برقی و بنزینی SF90 استرداله به ۹۸۶ اسببخار میرسد.
۹. ولوو V60 پلاستار
نسبت قدرت بر حجم: ۱۸۳/۳ اسببخار بر لیتر
پیشرانهی استیشن ولوو V60 پلاستار بهقدری بهینه بود که در این فهرست با درنظر گرفتن نسبت قدرت بر حجم، بالاتر از محصول فراری و در جایگاه نهم قرار میگیرد. نسل اول استیشن لوکس ولوو V60 محصول سال ۲۰۱۰ درکنار پیشرانههای چهار و پنج سیلندر، نمونهی ۶ سیلندر خطی با حجم ۳ لیتر هم داشت. ولوو در سال ۲۰۱۶ با کمک واحد پلاستار (Polestar)، پیشرانهی دو لیتری ( ۱۹۶۹ سیسی) توربوشارژ را با ۳ لیتری تنفس طبیعی تعویض کرد. حجم پیشرانه کمتر شد، اما توربوشارژر قدرت را به ۳۶۲ اسببخار رساند که حدود ۱۸ اسببخار بیشتر از مدل ۳ لیتری بود. نسل دوم ولوو V60 از سال ۲۰۱۸ تا امروز تنها با پیشرانهی چهار سیلندر دو لیتری در مدلهای بنزینی، دیزل و هیبرید عرضه میشود.
۸. بوگاتی شیرون
نسبت قدرت بر حجم: ۱۸۵ اسببخار بر لیتر
ابرخودروی بوگاتی شیرون با اینکه از پیشرانهی ۱۶ سیلندر W شکل با حجم هشت لیتر (۷۹۹۳ سیسی) و چهار توربوشارژر استفاده میکند، با درنظر گرفتن نسبت قدرت بر حجم موتورش، تنها چند واحد از استیشن ولوو ۲ لیتری قدرتمندتر و در جایگاه هشتم فهرست است. پیشرانهی شیرون درمقایسه با ولوو V60 چهاربرابر حجم بیشتری دارد، اما قدرت این ابرخودروی فرانسوی با قطعات آلمانی تنها ۱۴۷۹ اسببخار است؛ بههمین دلیل در این فهرست جایگاه بالایی ندارد. حتی اگر جدیدترین نسخههای شیرون مثل سوپراسپرت 300+ و چنتودیِچی (Centodeici) را با قدرت ۱۵۷۸ اسببخار درنظر بگیریم، نسبت قدرت بر حجم ۱۹۷/۴ برای قرار گرفتن در سه خودروی برتر این فهرست کافی نیست. البته بوگاتی شیرون مثل مدل ویرون، با هدف رانندگی راحت و بیدغدغه در سرعتهای بالای ۴۰۰ کیلومتربرساعت طراحی و مهندسی شده و دراینزمینه بیرقیب است.
۷. فورد GT
نسبت قدرت بر حجم: ۱۸۵/۱ اسببخار بر لیتر
فورد پس از تولید مدل کلاسیک GT40 برای شکست دادن فراری در مسابقات ۲۴ ساعته لمان سال ۱۹۶۶، چند دهه با این مدل خداحافظی کرد. در سال ۲۰۰۵ فورد تصمیم گرفت که مدلی جدید با الهام از GT40 کلاسیک تولید کند. فورد GT جایگزین شایستهای برای GT40 بود؛ اما پیشرانهی ۵/۴ لیتری V8 سوپرشارژ این مدل حتی به نسبت قدرت بر حجم ۱۰۲ هم نمیرسید و در این فهرست جایگاهی ندارد؛ اما نسل دوم فورد GT داستان متفاوتی دارد. این مدل که سال ۲۰۱۶ معرفی شد، با وجود پیشرانهی کوچکتر، قدرت بسیار بالاتری دارد. فورد GT که بهزودی تولیدش متوقف میشود، از پیشرانهی ۶ سیلندر V شکل اکوبوست تویین توربوشارژ با حجم ۳/۵ لیتر (۳۴۹۶ سیسی) و قدرت ۶۴۷ اسببخار استفاده میکند و در این فهرست، بالاتر از بوگاتی شیرون قرار گرفته است. GT در شاخص نسبت قدرت بر وزن هم یکی از بهترین سوپراسپرتهای مدرن بازار جهانی است.
۶. نیسان GT-R50
نسبت قدرت بر حجم: ۱۸۶/۹ اسببخار بر لیتر
بهمناسب ۵۰ سالگی کد GT-R در تاریخچه شرکت نیسان، این شرکت ژاپنی با استودیوی طراحی معروف ایتالدیزاین (ItalDesign) همکاری کرد تا مدل زیبا و منحصربهفرد GT-R50 تولید شود. مدل GT-R50 قدرتمندترین گودزیلای استاندارد نیسان است که از پیشرانهی V6 تویین توربوشارژ ۳/۸ لیتری (۳۷۹۹ سیسی) تا ۷۱۰ اسببخار قدرت میگیرد. نیسان GT-R یکی از جذابترین خودروهای اسپرت و گرندتورر است که سرعتگیری اولیه و چسبندگی و پایداریاش در پیچها باورکردنی نیست و راننده باید از آمادگی بدنی بالایی برخوردار باشد. مدل ویژهی GT-R50 در بخش قوای محرکه حتی از قطعات خودروهای مسابقهای GT3 هم استفاده میکند و قیمتش بیش از ۱/۱ میلیون دلار است.
۵. مکلارن سنا
نسبت قدرت بر حجم: ۱۹۷/۵ اسببخار بر لیتر
شرکت بریتانیایی مکلارن، مدل سِنا (McLaren Senna) را سال ۲۰۱۷ بهعنوان سومین نمونه در سری خودروهای آلتیمیت (Ultimate Series) معرفی کرد. سوپراسپرت جذاب مکلارن برای گرامیداشت پیروزیهای ایرتون سنا، رانندهی برزیلی و افسانهای فرمول یک، در این تیم تولید شده است. پیشرانهی مکلارن سنا همان نمونهای است که در مدل 720S هم استفاده شده است؛ هشت سیلندر V شکل تویین توربوشارژ با حجم چهار لیتر (۳۹۹۴ سیسی)؛ اما با تغییرات اساسی، قدرتش ۷۹ اسببخار بیشتر شده و حالا به ۷۸۹ اسببخار رسیده است. یکی دیگر از بزرگترین ویژگیهای مکلارن سنا علاوه بر پیشرانهی قدرتمند و سرعتگیری خارقالعاده صفر تا ۱۰۰ در زمان ۲/۸ ثانیه، طراحی برجستهی آیرودینامیک و چسبندگی فوقالعاده در پیچها است. مدل مسابقهای سنا با کد GTR تولید خواهد شد و حدود ۸۱۵ تا ۸۲۵ اسببخار قدرت دارد.
۴. شلبی سوپرکارز آلتیمیت ایرو TT
نسبت قدرت بر حجم: ۲۰۲/۸ اسببخار بر لیتر
شرکت شلبی سوپرکارز که به SSC North America تغییر نام پیدا کرده، سازندهی سریعترین خودرو جهان در دههی ۲۰۰۰ است. پروژهی تولید ابرخودروی SSC Aero از اوایل سال ۲۰۰۰ آغاز و در چند مدل و نسخهی مختلف با عملکرد فنی متفاوت تولید شد. مدل ابتدایی Ultimate Aero TT در سال ۲۰۰۹ تولید شد تا رکورد جهانی سرعت را از بوگاتی ویرون پس بگیرد و سریعترین خودروی دهه شود. SSC آلتیمیت ایرو تیتی را با پیشرانهی V8 تویین توربوشارژ ۶/۳ لیتری (۶۳۴۵ سیسی) و قدرت ۱۲۸۷ اسببخار تولید کرد. پس از اینکه بوگاتی با مدل ویرون سوپراسپرت دوباره عنوان سریعترین خودروی جهان را کسب کرد، SSC با تولید تکنمونهی Ultimate Aero XT با پیشرانهی ۶/۹ لیتری V8 و ۱۳۰۰ اسببخار قدرت در سال ۲۰۱۳ از میدان رقابت کنار رفت.
۳. مرسدس AMG A45
نسبت قدرت بر حجم: ۲۰۸/۴ اسببخار بر لیتر
احتمالا برای افرادی که چندان با دنیای خودرو آشنا نیستند، دیدن دو خودرو با پیشرانهی چهار سیلندر در جایگاه دوم و سوم فهرستی که در آن بوگاتی شیرون، مکلارن سنا، فورد GT، پورشه 911، فراری 488 پیستا و بوگاتی ویرون وجود دارند، بسیار تعجببرانگیز باشد. مرسدس AMG A45 مدل قدرتمند نسل چهارم کلاس A آلمانیها است که در چند ماه پیش با شعار «قدرتمندترین خودروی چهار سیلندر و دو لیتری جهان» رونمایی شد. البته همانطور که در ادامهی این مقاله میخوانید، ادعای مذکور درست نیست و ژاپنیها با خودرویی منحصربهفرد تولیدکنندهی سریعترین خودروی چهار سیلندر و دو لیتری جهان هستند. AMG A45 در تیپ S با پیشرانهی چهار سیلندر دو لیتری توربوشارژ (تویین اسکرول) و قدرت ۴۱۵ اسببخار عرضه میشود که بسیار قابل تحسین است. مرسدس بنز برای آزاد کردن این قدرت بالا، پیشرانهی M133 را تغییرات اساسی داد و با بیشتر کردن نسبت تراکم از ۸.۶:۱ به ۹.۰:۱ موتوری جدید با کد M139 تولید کرد. M133 مرسدس و AMG از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶، بهترین پیشرانهی جهان در کلاس موتورهای ۱/۸ تا ۲ لیتری بود.
۲. میتسوبیشی لنسر ایولوشن FQ-440 MR
نسبت قدرت بر حجم: ۲۲۰/۲ اسببخار بر لیتر
میتسوبیشی بهمناسبت ۴۰ سالگی تولید سری ایولوشن از سدان لنسر (Lancer Evolution) در بریتانیا، قدرتمندترین پیشرانهی چهار سیلندر دو لیتری (۱۹۹۸ سیسی) جهان را تولید کرد. این مدل که براساس نسل دهم لنسر ایولوشن با کد FQ-440 MR تنها در بریتانیا و در ۴۰ دستگاه با رنگ سفید بدنه و رینگهای BBS عرضه شد (یک دستگاه هنوز در اختیار میتسوبیشی قرار دارد)، با تجهیز به توربوشارژر بزرگ HKS، انژکتورها و ECU سفارشی، اینترکولر اختصاصی و سیستم اگزوز اسپرت ۴۴۰ اسببخار قدرت و ۵۵۸ نیوتنمتر گشتاور داشت. البته میتسوبیشی در نمایشگاه خودرو ژاپن سال ۲۰۱۵، مدل جذابی از لنسر ایولوشن با قدرت ۴۷۳ اسببخار بهنمایش گذاشت اما این نسخه به مرحلهی تولید نرسید.
۱. کونیگزگ یِسکو
نسبت قدرت بر حجم: ۳۱۳/۶ اسببخار بر لیتر
در جایگاه اول فهرست بهترین خودروها با نسبت قدرت بر حجم پیشرانه، جدیدترین محصول شرکت سوئدی کونیگزگ قرار گرفته است. ابرخودروی یسکو (Jesko) از پیشرانهی پنج لیتری (۵۰۳۲ سیسی) تویین توربوشارژ V8 کونیگزگ با قدرت ۱۲۶۲ اسببخار استفاده میکند. البته درصورتیکه بهجای بنزین معمولی از ترکیب بنزین و اتانول E85 استفاده شود، قدرت کونیگزگ یکسو به ۱۵۷۸ اسببخار میرسد.
* باتوجه به اینکه احتمال تغییر کردن پیشرانه و مشخصات فنی هنسی ونوم F5 وجود دارد، این ابرخودرو در فهرست آورده نشده است. نسبت قدرت بر وزن هنسی Venom F5 با پیشرانهی ۶/۶ لیتری V8 و مشخصات فعلی، ۲۷۵/۳ اسببخار بر لیتر است.
گوین شاتول، مدیرکل اسپیسایکس، جمعه ۱۵ آذر درجریان نشستی با خبرنگاران در مقر اسپیسایکس در هاوثورن کالیفرنیا اعلام کرد، یکی از ماهوارههای استارلینک در دستهی ۶۰تایی بعدی از این منظومه که قرار است اوایل دی ماه پرتاب شود، مجهز به پوشش مخصوصی خواهد بود. بهگفتهی مدیر ارشد اسپیسایکس، این پوشش بهنحوی طراحی شده است که ماهواره بازتابندگی کمتری داشته باشد و کمتر در مشاهدات نجومی اختلال ایجاد کند.
اسپیسایکس هماکنون تعداد ۱۲۰ ماهواره را با هدف ایجاد شبکهی اینترنت پرسرعت در مدار زمین مستقر کرده است و قصد دارد در طول چند سال آینده، هزاران عدد ماهوارهی بیشتر را به فضا بفرستد. بهمحض انجام نخستین پرتاب در اوایل خرداد امسال، ستارهشناسان با اظهار نگرانی از درخشش بیش از حد ماهوارهها اعلام کردند که منظومهی ماهوارهای اسپیسایکس در پژوهشهای علمی آنها و مشاهدات از آسمان شب اختلال ایجاد خواهد کرد.
مقالههای مرتبط:
- چرا اسپیس ایکس پروژه استارلینک را توسعه میدهد؟
- نگرانی مجدد ستارهشناسان از تأثیر ماهوارههای استارلینک بر آسمان شب
اکنون بهگفتهی شاتول، دستهی بعدی استارلینک، حاوی ماهوارهای خواهد بود که اسپیسایکس پوششی مخصوص را در قسمت زیرین آن قرار داده است. مدیر ارشد اسپیسایکس خاطرنشان کرد که استفاده از پوشش صرفا اقدامی آزمایشی محسوب میشود و امکان پیشبینی کاربردی بودن آن در آینده وجود ندارد. شاتول گفت:
ما درحال انجام آزمون و خطا هستیم تا بهترین روش را برای حل مشکل ماهوارهها پیدا کنیم.
شاتول تأکید کرد که از زمان انتشار نخستین گزارشها از درخشندگی بیش از حد ماهوارههای استارلینک در آسمان شب، اسپیسایکس مشکل ماهوارهها را جدی گرفته است. او گفت:
ما میخواهیم اطمینان یابیم که کار درست را انجام میدهیم تا کودکان بتوانند از طریق تلسکوپشان [به آسمان] نگاه کنند. ستارهشناسی یکی از معدود چیزهایی است که میتواند کودکان را نسبت به فضا علاقهمند کند. وقتی افراد از تلسکوپ آسمان را نظاره میکنند، تماشای یک ماهوارهی استارلینک برایشان جالب خواهد بود؛ اما آنها باید به زحل، به ماه نگاه بیاندازند و نمیخواهند دیدشان مختل شود.
ستارهشناسانی که با تلسکوپهای زمینی کار میکنند، نگران تأثیر منظومه ماهوارهای استارلینک بر آسمان شب هستند
پوششی که استارلینک از آن در یکی از ماهوارههای دستهی سوم استارلینک استفاده کرده است، صرفا نخستین گام در جهت یافتن راهکاری دائمی برای حل مشکل ماهوارههای آتی محسوب میشود. بهگفتهی شاتول، اسپیسایکس قصد دارد بهمنظور ساخت منظومهاش، در طول سال آینده هر دو تا سه هفته یکبار دستهای ۶۰تایی از ماهوارههای استارلینک را پرتاب کند تا ارائهی پوشش جهانی اینترنت تا میانهی ۲۰۲۰ امکانپذیر شود.
شاتول اذعان کرد که وقتی ماهوارهها برای نخستینبار طراحی شدند، هیچیک از کارکنان اسپیسایکس مشکل مورد بحث را پیشبینی نمیکرد. او گفت:
هیچکس فکرش را نمیکرد، ما به آن فکر نکردیم. [این مشکل] به فکر جامعهی ستارهشناسان نیز نرسید.
پوشش آزمایشی که بازتابندگی ماهوارهها را کاهش خواهد داد، میتواند مشکل را رفع کند؛ درنتیجه اسپیسایکس کاربردپذیری آن را آزمایش خواهد کرد. شاتول گفت:
این پوشش قطعا عملکرد ماهوارهها را از نظر حرارتی تغییر میدهد. این کار نوعی آزمون و خطا خواهد بود؛ اما ما مشکل را رفع خواهیم کرد.
بهگزارش اداره کل ارتباطات شرکت ارتباطات سیار ایران، مرتضی طاهری بخش در نشست تخصصی «عدم قطعیتهای توسعهی نسل پنجم ارتباطات در شهرهای هوشمند» در روز سه شنبه، ۱۹ آذرماه و همزمان با برپایی نمایشگاه «تهران هوشمند» در سالن همایشهای برج میلاد، با بیان اینکه جای خرسندی است که پیش از ورود و فراگیری تکنولوژی 5G، با برگزاری نشستهای تخصصی به فکر آماده و فراهمسازی شرایط مواجهه با این فناوری هستیم، گفت:
نخستین موضوع دربارهی عدم قطعیتها، بحث «فرکانس» است.
مقالهی مرتبط:
معاون فنی و توسعهی شبکهی همراه اول افزود:
براساس آنچه در کنفرانس جهانی ارتباطات رادیویی ۲۰۱۹ (WRC-19) نهایی شده، رگولاتوریها باید طیف پیوستهی ۸۰-۱۰۰ مگاهرتز را در باند ۳/۵ گیگاهرتز و حداقل باند یک گیگاهرتز را برای باندهای موج میلیمتری در نسل پنجم در نظر بگیرند؛ در غیر این صورت شبکهی 5G جان نخواهد گرفت.
طاهری بخش بحث دیگر را در ارتباط با زیرساخت ها دانست و گفت:
باتوجه به اینکه پایداری 5G نزدیک به صددرصد بوده و قرار است سرویسهای پرریسکی بر بستر آن ارائه شود، باید به مقوله زیرساخت ها اهمیت ویژهای داد؛ برآورد میشود اجرای پایلوت این نسل را تا ۲۰۲۱ – ۲۰۲۲ و توسعه فراگیر آن را تا ۲۰۲۴ – ۲۰۲۵ داشته باشیم.
طاهری بخش «رساندن فیبر به محل سایتهای ارتباطی»، «تجمیع دیتاسنترها» و «تعامل 5G با نسلهای قبلی» را از جمله دیگر مباحث لازم برای ورود به این تکنولوژی عنوان کرد و گفت:
گذشته از تمامی این موارد، سرویسهای اپراتورها مبتنی بر تقاضاست و تازمانیکه صنعت تقاضایی برای استفاده از ظرفیتهای 5G نداشته باشد، اپراتورهای ارتباطی برای رفتن به سمت 5G ترغیب نخواهند شد.
معاون فنی و توسعهی شبکه شرکت ارتباطات سیار ایران در ادامهی سخنانش و در پاسخ به سؤال مدیر پنل مبنی بر ضرورت سرمایهگذاری مشترک اپراتورها برای ورود به 5G یادآور شد:
باید سیاستهای تشویقی دراینزمینه وجود داشته باشد تا این مهم محقق شود. سرمایهگذاری مشترک را میتوان در قالب دو مدل «ایجاد شرکت مشترک» یا «اجاره زیرساختهای فراهم شده توسط سرمایهگذاری ثالث» پیش برد و در مباحث مرتبط با فرکانس هم میتوان RAN Sharing را به اجرا گذاشت. با این حال چشم انداز روشنی برای همکاری اپراتورها حول محور این تکنولوژی قائل نیستیم، مگر اینکه رگولاتوری سیاستهای تشویقی نظیر کاهش تسهیم درآمدش از ۳۱ به ۵ درصد یا تخصیص فرکانس بیشتر به اپراتورها را پیادهسازی کند.
در این نشست تخصصی معاون امور رادیویی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی نیز حضور داشت.
دنیا بهسرعت بهسمت دیجیتالی شدن در حرکت است. هیچ بعدی از زندگی بشر نیست که تحت تأثیر دنیای دیجیتال قرار نگرفته باشد و طبیعتا اقتصاد نیز از این قاعده مستثنا نیست. در جهان امروز، ما با شکلی متفاوت از اقتصاد بهنام اقتصاد دیجیتال روبهرو هستیم. اینترنت و شبکههای مجازی بهشکل حیرتآوری اقتصاد را تحت تأثیر خود قرار دادهاند؛ به گونهای که امروزه میتوان گفت هیچ کشوری نیست که بتواند بدون اینترنت اقتصاد خود را اداره کند. حتی کشورهای بسیار فقیر در آفریقا یا کشورهایی جنگ زده مانند افغانستان نیز برای انجام بسیاری از عملیات تجاری خود ملزم به استفاده از ابزار الکترونیک هستند.
در چنین دنیایی لزوم ایجاد زیرساختهایی مناسب برای کشورها از اهمیت بیشازپیش برخوردار خواهد بود. چه بخواهیم و چه نخواهیم، جهان فردا جهان هوش مصنوعی است. این موجی است که خواه ناخواه تمام کشورها را درمینوردد. در این میان کشورهایی برنده خواهند بود که زودتر سوار موج شوند و کشورهایی که تعلل کنند، نخواهند توانست از پتانسیلهای ایجادشده استفادهی کامل را ببرند.
اقتصاد دیجیتال چیست؟
به زبان ساده اقتصاد دیجیتال «شبکهای جهانی از اقتصاد و فعاليتهای اجتماعی است که از طريق فناوری اطلاعات مانند اينترنت، موبايل و شبکهها محقق شده است». در اقتصاد دیجیتال دو رکن اساسی وجود دارد:
- تولید کالای دیجیتال
- تولید کالای غیردیجیتال با استفاده از فرآیندها و ابزار دیجیتال
در دنیای امروز شما هر لحظه در مواجهه با اقتصاد دیجیتال هستید. هنگامی که تاکسی اینترنتی میگیرید، هنگامی که از خردهفروشی آنلاین خرید میکنید، هنگامی که پولی حواله میکنید، برای مسافرت بلیت قطار میگیرید و حتی هنگامی که برای شریک تجاریتان پیامی میفرستید، تمام اینها را میتوان در ذیل اقتصاد دیجیتال تعریف کرد. باتوجه به تمام این تفاسیر میتوان گفت، مرزهای بین اقتصاد سنتی و اقتصاد دیجیتال بسیار کمرنگ شده است؛ بهطوریکه امروز نمیتوان مرز مشخصی بین اقتصاد دیجیتال و غیر دیجیتال قائل شد.
پتانسیلهای اقتصاد دیجیتال چیست؟
اقتصاد دیجیتال مانند تمام پدیدههای نوظهور دنیا دارای پتانسیلهای بالقوهای است که میتواند باتوجه به ظرفیتهای موجود در کشور به فعلیت درآید. خوشبختانه میزان نفود اینترنت و گوشیهای هوشمند در ایران طی سالیان اخیر رشد چشمگیری داشته است و این رشد، بستری را فراهم آورده که شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها بتوانند در آن خدمات خود را ارائه دهند. همچنین وجود متخصصان بسیار زیاد در زمینهی فناوری اطلاعات در کشور به پیشرفت بیشازپیش دراینزمینه کمک میکند.
پتانسیل اقتصاد دیجیتال آنقدر زیاد است که کشورهایی مانند هند و اندونزی با استفاده از آن توانستهاند خود را به ردهی اقتصادهای نوظهور ارتقا دهند. همچنین فناوریهای دیجیتال فرصت مناسبی را در اختیار شرکتهای بینالمللی قرار داده است تا بتوانند به بازارهای جهانی دسترسی پيدا کنند و اطلاعات محصولات و خدمات خود را بهصورت آنلاین در اختيار مشتریان قرار دهند. برای مثال ارزش تجارت کالا از طریق فروشگاههای آنلاین علی بابا و آمازون از سال ۲۰۱۲، ساليانه ۳۰ درصد افزایش داشته و ميزان فروششان در سال ۲۰۱۶ بيش از ۷۰۰ ميليون دلار بوده است. در سال ۲۰۱۶ تقریبا ۵۰ ميليون شرکت بزرگ و کوچک جهان از طریق فيسبوک برای خود کسبوکار ایجاد کردند که این مقدار نسبت به سال ۲۰۱۴ افزایش دو برابری را نشان میداد.
استفاده از خدمات دیجيتال در بخشهای مختلف جامعه میتواند نقش مهمی در توسعه کشورها داشته باشد. برای مثال در حوزه سلامت، فناوری تله مدیسين میتواند خدمات پزشكی باکيفيت را بهراحتی و با هزینهی کم در اختيار کاربران این فناوری قرار دهد و به بيمارستانها و مراکز پزشكی این امكان را میدهد که بتوانند به متخصصان بهراحتی دسترسی داشته باشند. در برخی از کشورهای آفریقایی برنامههای سلامت الكترونيكی در حال اجرا است. کنيا یكی از کشورهای پيشرو در این زمينه است که در سال ۲۰۱۵ همكاری خود را با گروه مِرک آغاز کرد. آنها با مشارکت یكدیگر پلتفرم سلامت الكترونيكی تدوین کردهاند که در آن بيماران و ارائهدهندگان خدمات پزشكی را در نقاط دوردست از طریق انتقال اطلاعات و دانش و ویدئوکنفرانس با متخصصان در بيمارستان کنياتا پيوند میدهد و بدین وسيله کيفيت خدمات ارائه شده در این کشور افزایش و هزینه استفاده از خدمات پزشكی بسيار کاهش یافته است.
استفاده از فناوری دیجيتال در حوزه بانكداری نيز تأثيرگذار است. فناوری موبایل بانک باعث شده که فعاليتهای مالی سازمانها با سرعت بيشتری انجام شود که برای توسعه بازار آنها بسيار مفيد و مؤثر است. مورد دیگر در حوزه بانكداری این است که فناوریهای دیجيتال میتوانند پلتفرمهای آنلاین ارتباطات همتا به همتا (peer to peer) را نيز پشتيبانی کنند. برای مثال در کشور اندونزی شرکت آمارثا از حالت یک مؤسسه مالی کوچک سنتی به یک شرکت فعال در فناوریهای مالی (فینتک) تبدیل شده است. این شرکت از فناوری یادگيری ماشينی استفاده میکند که از روی دادههای مربوط به رفتار افراد و تراکنشهای مالی آنها ميزان اعتبار آنها را میسنجد و به افرادی که تا به حال هيچ سابقه اعتباری رسمی نداشتهاند، تسهیلات بانكی اعطا میکند. استفاده این شرکت از چنين فناوری سبب توسعه و افزایش کارایی آن شده و ميزان وام پرداختی توسط آن به ميزان ۶۰۰ درصد افزایش یافته است. در کشوری که یک سوم جمعيت آن دارای حساب بانكی نيست، آمارثا ۱/۵ ميليون دلار وام به ۳۰٫۰۰۰ کارآفرین کوچک پرداخت کرده و سقف وامها را از ۲۲۵ دلار به ۷۵۰ دلار افزایش داده؛ همچنين به ۲۳٫۰۰۰ نفر از زنان روستایی تقریبا ۴ ميليون دلار وام اعطا کرده است.
اقتصاد دیجیتال چگونه پیشرفت میکند؟
مقالههای مرتبط:
فناوریهای دیجيتال با ایجاد محيطی پویا و مناسب، سبب بهبود روند سرمایهگذاری کسبوکارها و اثربخشی فعاليتهای کارآفرینانه آنها میشوند. وابستگی بخشهای اقتصادی به یكدیگر و نياز آنها به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، جلوهگر نقش و اهميت اقتصاد دیجيتال در توسعه و نياز به سرمایهگذاری کسبوکارها در زیرساختها و فناوریهای دیجيتال است.
یكی از شاخصهای اندازهگيری ميزان توسعه اقتصاد دیجيتال که در اروپا استفاده میشود، شاخص اقتصاد دیجيتال و جامعه (DESI) است. با استفاده از این شاخص از پنج بُعد مختلف میتوان عملكرد کشورهای عضو اتحادیه اروپا را در توسعه دیجيتالی بررسی کرد؛ این ابعاد عبارتاند از:
- كيفيت و كمّيت اتصال: بهعنوان معياری برای اندازهگيری ميزان توسعه زیرساختهای فيزیكی اینترنت و کيفيت آنها.
- سرمايه انسانی: توانایی منابع انسانی کشورها را در بهرهبرداری از فرصتهای به وجود آمده ناشی از جامعه فناوری بررسی میکند.
- استفاده از اينترنت: به فعاليتهایی که افراد بهصورت آنلاین انجام میدهند اشاره دارد.
- يكپارچگی تكنولوژیهای ديجيتال: سطح دیجيتالسازی کسبوکارها و ميزان استفاده از فروش آنلاین را تعيين میکند.
- خدمات عمومی ديجيتال: دیجيتال کردن خدمات عمومی ارائه شده را در قالب دولت الكترونيک اندازهگيری میکند.
کشورهای اروپایی با بررسی شاخص DESI میتوانند حوزههایی را تعيين کنند که از نظر سرمایهگذاری در اولویت قرار دارند. وجود چنین پروتکلهایی در ایران و الزام نهادهای قانونگذار و اجرایی به تبعیت از آنها برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور بسیار لازم و ضروری است.
اقتصاد دیجیتال و رشد اقتصادی
همانطور که گفته شد، فناوریهای دیجيتال تأثير زیادی بر بخشهای مختلف یک اقتصاد مانند بخش سلامت، آموزش و خدمات دولتی دارند. میزان رشد اقتصاد دیجیتال هرساله حدود ۱۰ درصد بوده که این مقدار از رشد سالیانه اقتصاد کل دنیا بیشتر است. در بازارهای نوظهور، اقتصاد مبتنی بر اینترنت هرساله بین ۱۲ الی ۲۵ درصد رشد میکند که این امر تأثيرات زیادی بر اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد.
در سال ۲۰۱۶ سهم اقتصاد دیجيتال از اقتصاد کل کشور چين به ۴/۳ تریليون دلار رسيده که این مقدار تقریبا ۳۰ درصد از توليد ناخالص داخلی این کشور است. همچنين در ايالات متحده ميزان سرمایه ایجاد شده توسط اقتصاد دیجيتال در سال ۲۰۱۶ به ميزان ۲/۱ تریليون دلار بوده که ۵/۶ درصد از توليد ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده است. اين امر از اهميت روزافزون اقتصاد ديجيتال در جهان حكايت دارد.
در دهههای اخیر دیجیتالسازی بهعنوان یک عامل مهم اقتصادی در نظر گرفته میشود که به رشد اقتصادی شتاب میبخشد و ایجاد مشاغل جدید را تسهیل میکند. باتوجه به اینكه محیط فعلی اقتصاد جهانی بسیار ناپایدار است، سیاستگذاران میتوانند با یاری فناوریهای دیجیتال رشد اقتصادی و بازار نیروی کار را بهبود ببخشند. اقتصادهای توسعهیافته از بالاترین رشد اقتصادی برخوردار هستند و نسبت به اقتصادهای نوظهور تمایل زیادی به ایجاد مشاغل در این حوزه ندارند. در مقابل، تأثیر دیجیتالسازی بر اقتصادهای نوظهور بهگونهای بوده است که عمده تلاششان در زمينهی ایجاد مشاغل جدید در حوزه دیجيتال انجام میشود.
یكی از مهمترین دلايل تمایز تأثير فناوریهای دیجيتال در کشورهای مختلف، تفاوت ساختار اقتصادی اقتصادهای توسعهیافته و نوظهور است. دیجيتالسازی در کشورهای توسعهیافته تأثير بسزایی بر رشد اقتصادی داشته، سبب ارتقای بهرهوری آنها شده و موجب میشود که مشاغل با مهارتهای پایين و ارزشافزوده کم در این کشورها حذف و به بازارهای نوظهور با نيروی کار ارزانتر منتقل شوند. در مقابل، اقتصادهای نوظهور مبتنی بر صادرات هستند و توسط بخشهای تجاری اداره میشوند؛ آنها غالباً تمایل دارند تا از منافع حاصل از دیجيتالسازی در بازار نيروی کار بهره گيرند. سياستگذاران میتوانند با طی سه مرحله آثار ناشی از دیجيتالسازی را کنترل کنند. اول باید برای بخشهایی که تمایل به حداکثر کردن دیجيتالسازی در آنها دارند، طرحهایی دیجيتالی تدوین کنند. دوم باید ظرفيتهای لازم را تهيه و افراد را به اجرای این طرحها تشویق نمایند. سوم برای ایجاد یک اکوسيستم جامع از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و برای جذب و بهرهبرداری از خدمات دیجيتال، باید با صنایع، مصرفکنندگان و نهادهای دولتی ارتباط قوی برقرار کنند.
اقتصاد دیجیتال و ایجاد شغل
در گذشته اقتصادها از تغييرات فناورانه منافع بسياری به دست میآوردند، اما کسب این منافع سالهای زیادی به طول میانجاميد. امروزه تأثيرات فناورانه سرعت پيشرفت جوامع را دو چندان کرده است. نفوذ اینترنت، تلفنهای همراه و دسترسی به داده و اطلاعات با سرعت بسيار زیادی در حال رشد هستند. تغييرات سریع فناورانه و جریان اطلاعات، در بازار نيروی کار تغييرات قابل توجهی را به وجود آوردهاند و آیندهی مشاغل را تغيير دادهاند. درحالیکه این تحولات رشد اقتصادی، مشاغل و مهارتهای جدیدی را بههمراه دارند، از سوی دیگر ممكن است به اتوماتيک کردن وظایف معمولی منجر شده و موجب حذف برخی از افراد در جریان کار شوند. با این حال توانایی استفاده از فرصتهای به وجود آمده و عبور از موانع بالقوه بهطور کامل به دست نيامده و بسياری از افراد جوامع ممكن است بهعلت ناآگاهی از این تحولات و نبود امكانات لازم برای سازگاری با آنها، آسيبهای جبرانناپذیری را متحمل شوند. برخلاف تغييرات فناورانه گذشته که فقط کارکنان کممهارت را تحت تأثير قرار میدادند، امروزه سرعت بالای تغييرات کل نيروی کار جهان را در هر سطح از مهارت متأثر کردهاند. بنا بر مطالعات انجام شده توسط سازمان همكاری و توسعه اقتصادی در ۲۱ کشور توسعهیافته دنيا، ۹ درصد از مشاغل قابليت انجام بهصورت خودکار را دارند که این مقدار در سایر کشورها بين ۶ تا ۱۲ درصد متغير است. همچنين کارکنان با سطح تحصيلات پایين با احتمال بيشتری نسبت به دیگر کارکنان در معرض خطر جایگزینی با فناوریهای جدید هستند، درحالیکه ۴۰ درصد از کارکنان با مدرک آموزش متوسطه و کمتر از ۵ درصد کارکنان با تحصيلات عالی نيز با چنين خطری مواجه هستند. طی مطالعاتی که در سال ۲۰۱۰ در آمریکا انجام شده است، یک فرد با درآمد ساعتی ۲۰ دلار به احتمال ۸۳ درصد شغل خود را از دست خواهد داد، حتی افرادی با درآمد ساعتی ۴۰ دلار نیز به احتمال ۳۱ درصد شغل خود را به یک ماشین واگذار خواهند کرد.
اما اين يک وجه ماجرا است. تكنولوژی همواره بيش از آنكه مشاغل را از بين ببرد آنها را بهوجود آورده است. تنها چيزی كه در اين ميان تغيير خواهد كرد نوع نگاه و مهارتهايی است كه افراد بايد فرا بگيرند. چند نمونه از اين مهارتها عبارت است از:
- یادگیری روشهای کسب درآمد برپایه اینترنت
- توانایی کار با فناوریهای دیجیتال
- آشنایی با ویژگیهای ارتباطی و رفتاری در عصر دیجیتال
- قدرت ایجاد و حل مسئله
- برخورداری از ذهنیت رشد و یادگیری دائمی
- برخورداری از تخصص در انجام وظایف
افرادی که نتوانند با این موج همراه شوند و این تواناییها را در خود ایجاد کنند بهسادگی از چرخهی شغلی کنار زده خواهند شد یا به مشاغلی با سطح درآمد پایینتر منتقل میشوند. اما افرادی که بتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند قطعا میتوانند ارتقای شغلی مناسبی را تجربه کنند. دنیای دیجیتال بهخاطر ماهیت تخصصی و حرفهای خود باعث ایجاد مشاغل زیاد و با درآمد بالا شده است؛ مشاغلی مانند تحلیلگر دیجیتال، متخصص کلان داده، متخصص هوش مصنوعی، معمار واقعیت مجازی، تحلیلگر وب و... همگی از جمله مشاغل پردرآمد در دنیای اقتصاد دیجیتال هستند که اگرچه بهشدت نیاز به تخصص دارند اما میتوانند جایگزینی برای مشاغل کمبازده و سخت قدیمی باشند.
نکتهی دیگر اینکه ایجاد شغل در دنیای دیجیتال با سرمایه کمتری انجام میشود؛ بهعلاوه باعث افزایش بهرهوری در مشاغل قدیمی میشود. تاکسیهای اینترنتی میزان بهرهوری تاکسیها را تا حد بسیار زیادی افزایش دادهاند و اگرچه باعث از بین رفتن مشاغلی با بازدهی پایین مانند تاکسیهای سنتی شدهاند، مشاغل جدیدی را ایجاد کردهاند که میتوان گفت بسیار کاراتر هستند، یا شرکتهای خردهفروشی آنلاین. در گذشته افراد برای فروش محصولات خود مجبور بودند این محصولات را در فروشگاههای سطح شهر بهصورت محدود به نمایش بگذارند و جای تعجب نیست که بدانیم عمدتا با شکست مواجه میشدند. اما امروزه افراد میتوانند بهراحتی با قراردادن محصولات خود در بستر شبکههای مجازی محصولات خود را در لحظه به هزاران نفر در سرتاسر کشور ارائه دهند. این امکان تا پیش از بهوجود آمدن این بستر عملا غیرممکن بود. پس باید توجه داشت که دیجیتالی شدن نهتنها باعث ایجاد مشاغل جدید بلکه باعث افزایش بهرهوری در مشاغل قدیمی نیز خواهد شد.
نتیجهگیری و جمعبندی
همانطور که گفته شد، اقتصاد دیجیتال بههمراه خود مزایا و معایبی خواهد آورد. تکنولوژیهای جدید همواره باعث تغییرات در سطح کلان اجتماع و فرهنگ شدهاند. گاهی باعث بهبود و گاهی سبب عقبگرد اجتماعی بودهاند اما هیچگاه متوقف نشدهاند. در مورد اقتصاد دیجیتال نیز وضع به همین صورت است. دولتها باید با ایجاد فرهنگ مناسب، مطالعات مستمر و افزایش سطح دانش خود نسبت به تکنولوژیهای جدید از معضلات و مشکلات آنها آگاه شوند و در راستای توانمندسازی مردم و جامعه بکوشند. باید توجه داشت که در تاریخ، همواره تکنولوژی بوده باعث جایگاه کشورها شده است. اگر کشور ما بخواهد در زمرهی کشورهای تأثیرگذار در حیطهی اقتصاد جهانی قرار بگیرد، مجبور به استفاده از پتانسیلهای ایجاد شده دراینزمینه است؛ علاوهبر این بهعلت شرایط خاص کشور این اجبار صد چندان نیز میشود.
عمده مشکلاتی که برای پیادهسازی اقتصاد دیجیتال در کشور با آنها مواجه هستیم عبارتاند از:
- زیرساختهای ضعيف برای افزایش ظرفيت توليد
- منابع مالی محدود
- کم بودن ميزان نوآوری در سازمانها
- نداشتن دانش فناورانه کافی
- نبود افراد با مهارتهای لازم و فقدان آموزش مناسب
- ناتوانی در جذب استعدادهای هوشمندانه فناوری
- نبود قوانین مشخص در حیطه مالکیت معنوی
- عدم اطمینان کسبوکارها به سیستم اجرایی و نبود سازوکار مدون
- نبود بستر مناسب اینترنتی در کشور
- (در جدیدترین مورد) نبود اطمینان از قطع دائمی اینترنت
یکی از الزامات مهم برای توسعه اقتصاد دیجیتال، تعامل با دنیا است؛ برای این کار لازم است دولت و نهادهای مربوطه تمام تلاش خود را بهمنظور افزایش تعامل یادشده انجام دهند. امضای پیماننامههای دوطرفه با کشورهای مختلف، امضای پیماننامههای همکاری مشترک، افزایش تعامل تکنولوژیکی و اهمیت دادن به قشر متخصص در کشور، ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری عموم مردم در شرکتهای فناوریمحور، افزایش بستر برای استفاده امن، آسان و مطمئن از امکانات دیجیتالی و... از جمله کارهایی است که دولت باید برای پیشبرد اهداف کشور در راستای بهبود وضعیت اقتصاد دیجیتال در کشور انجام دهد.
دی سال گذشته، هواوی پردازنده سرور Kunpeng 920 مبتنیبر معماری ARM را رونمایی کرد. مادربرد جدید هواوی موسوم به Kunpeng D920S10 که بهتازگی معرفی شده، با بهرهمندی از پردازندهی کونپنگ 920 به رایانههای مبتنیبر تراشههای ARM قدرت میدهد.
براساس اعلام Liliputing، مادربرد جدید هواوی به ۶۴ گیگابایت حافظهی رم DDR-2400 و ۶ درایو SATA 3.0، سه اسلات PCIe، چهار پورت USB 3.0، چهار پورت USB 2.0 و یک کنترلر اترنت مجهز است.
همانطورکه گفته شد، پردازندهی جدید سرور مبتنیبر معماری ARM سال گذشته معرفی شد و اکنون هواوی قصد دارد از این پردازندهها برای دسکتاپ استفاده کند. هنوز مشخص نیست مادربرد و پردازندهی مبتنیبر معماری آرم قرار است برای دسکتاپهای ویندوز ۱۰ بهکار برده شود یا خیر. البته مشخصنبودن این موضوع بدینمعنی نیست که در آینده نیز چنین اتفافی رخ نخواهد داد.
اینتل در بهینهسازی و آمادهسازی نهایی پردازندههای گرافیکی Xe مشکلات متعددی دارد. کارشناسان دنیای سختافزار با بررسی وضعیت موجود صنعت چنین ادعایی را مطرح میکنند. البته جزئیاتی که درادامه میخوانید همگی شایعه هستند و باید با دقت فراوان آنها را بررسی کرد. کاربری از فروم آنلاین Chipshell با ادعای ارتباط داخلی با اینتل و آشنایی با فرایندهای طراحی کارت گرافیک این شرکت، میگوید غول پردازنده وضعیت مناسبی در تولید خانوادهی Xe ندارد.
مقالههای مرتبط:
منبع اخبار جدید دربارهی کارتهای گرافیک Intel Xe میگوید شرکت در توسعهی کارتهای گرافیک مذکور با مشکل روبهرو است. بهعلاوه، آنها ظاهرا توانایی رقابت جدی با غولهای قدیمی بازار، یعنی انویدیا و AMD را ندارند. به تمامی مسائل موجود، ضعف کارتهای گرافیک Xe در بازدهی درمقایسهبا محصولات رقیب را هم اضافه کنید.
ادعای عملکرد ضعیفتر کارتهای Xe باتوجهبه نمونههای اولیهای مطرح میشود که خود شرکت اینتل معرفی کرد. درواقع، محصول پونتهوکیو که با هدفگیری کاربران حرفهای طراحی میشود، احتمالا کارایی و بازدهی بسیار بهتری خواهد داشت. کارت گرافیک مذکور از فرایند تولید اختصاصی هفتنانومتری اینتل بهره میبرد.
منابع خبر میگویند پونتهوکیو که در دستهی پردازندههای گرافیکی مرکز داده قرار میگیرد، باتوجه بهگفتهی خود اینتل، تا سال ۲۰۲۱ به بازار نخواهد رسید. آنها معتقدند احتمالا این پردازنده تا سال ۲۰۲۲ نیز آماده نخواهد بود. البته اضافهشدن یک سال به زمان عرضهی محصول سختافزاری، آنهم محصولی مهم و انقلابی، عجیب بهنظر نمیرسد و در دنیای سختافزار مرسوم است.
توسعهی درایور
در بخش دیگری از اخبار جدید Xe میخوانیم اینتل زمان زیادی برای بهبود درایور گرافیکی نیاز دارد و فعلا برنامهای برای کارتهای گرافیک با پردازندهی گرافیکی متفرقه ندارد. بهبیاندیگر، فقط کارتهایی با پردازندهی گرافیکی اینتل عرضه خواهند شد.
همانطورکه در ابتدای مطلب گفته شد، تمامی مطالب کنونی در حد شایعه هستند. گفتنی است با وجود نیاز به دقت فراوان در بررسی آنها، باید بدانیم کاربر فاشکنندهی اطلاعات (wjm47196) سابقهی درخشانی در ارائهی اخبار صحیح دربارهی کارتهای گرافیکی دارد. او قبلا اطلاعاتی صحیح از عرضهی کارتهای گرافیک AMD Navi منتشر کرده است.
علاوهبر شایعههای موجود، برخی اخبار رسمی نیز نشاندهندهی مشکل تولید پردازندههای گرافیکی اینتل هستند. خروج تعدادی از افراد مهم شرکت از گروه بازاریابی، یکی از مسائلی است که شاید در روند توسعهی محصولات نیز خلل وارد کند. در چند ماه اخیر، کریس هوک، مدیر بازاریابی فناوریهای بصری و گرافیک و هثر لنون، مدیر ارشد بازاریابی دیجیتال دپارتمان گرافیک، اینتل را ترک کردهاند که هر دو از کارمندان سابق AMD بودهاند.
اخبار پیشین دربارهی اینتل ادعا میکنند کارتهای گرافیک Xe بهزودی به بازار عرضه میشوند. خروج دو مدیر ارشد بازاریابی از شرکت میتواند درصورت عرضهی زودهنگام کارتها، مشکلات زیادی در نفوذ این محصولات به بازار ایجاد کند. اولین کارت گرافیک رسمی از خانوادهی Xe در پایان اکتبر سال جاری بهکار گرفته و فعالیت آن به رسانهها نمایش داده شد. این محصول احتمالا تا میانهی سال ۲۰۲۰ به بازار عرضه میشود؛ البته باتوجهبه شایعهها، شاید باید کمی بیشتر برای مشاهدهی محصولات مذکور منتظر بمانیم.
درنهایت، باید بگوییم کاربر فاشکنندهی اطلاعات اینتل (wjm47196) اطلاعاتی نیز دربارهی AMD منتشر کرده است. احتنمالا AMD در نمایشگاه CES پیش رو، پیشنمایشی از نسل دوم کارتهای گرافیک رادئون RDNA ارائه خواهد داد.
مایکروسافت از مدتها قبل اعلام کرده بود ۱۰ دسامبر ویندوز ۱۰ موبایل را کنار خواهد گذاشت. خاتمهدادن به کار ویندوزفون و ویندوز ۱۰ موبایل فرصت خوبی است تا ردموندیها تمرکز خود را بر بخشهای دیگر، بهویژه ساخت برنامههایی برای دستگاههای سرفیس آینده خود بگذارد.
مقالههای مرتبط:
درحالیکه برخی از کارشناسان تلاشهای مایکروسافت برای توسعهی پلتفرم اختصاصی گوشیهای هوشمندش را مسخره میکنند، تعداد زیادی از کاربران از ویندوز ۱۰ موبایل و ویندوزفون ۸ بهعنوان خاطرات دلپذیر یاد میکنند. درواقع، مایکروسافت و شرکایش در پروژهی ویندوزفون و ویندوز ۱۰ موبایل نتوانستند به موفقیت برسند؛ درنتیجه بهترین کار کنارگذاشتن آن بوده است. باوجوداین، مایکروسافت وظیفه داشت از دستگاههای فروختهشده پشتیبانی کند و درنهایت، این مسئولیت امروز بهپایان رسید.
درحقیقت، کاربرانی که از دستگاههای مجهز به ویندوزفون و ویندوز ۱۰ موبایل بهره میبرند، دیگر بهروزرسانیهای امنیتی این سیستمعامل را دریافت نخواهند کرد. البته این گوشیها بهکار خود ادامه خواهند داد و مایکروسافت پایانی برای دسترسی به برنامههای Microsoft Store اعلام نکرده و احتمالا پشتیبانی از برنامهها و سایر نرمافزارها به توسعهدهندگان و OEMها بستگی دارد.
بهنظر میرسد درحالحاضر جدیدترین برنامهی مایکروسافت درزمینهی جذب برنامهنویسان برنامههای اندرویدی است تا نرمافزارهای مایکروسافت را با استفاده از زبان طراحی Fluent و API دیگر برای دستگاههایی با دو نمایشگر مانند Surface Duo بپردازند طراحی و بازطراحی کنند. این استراتژی باتوجهبه خاصبودن دستگاههایی مانند Surface Duo بسیار جذاب خواهد بود. البته موفقیت مایکروسافت دراینزمینه به جدیبودن این شرکت در تشویق توسعهدهندگان و دیگر کاربران بستگی خواهد داشت. درواقع، اگر مایکروسافت انتظار دریافت نتیجهی بهتری درمقایسهبا ویندوزفون و ویندوز ۱۰ موبایل دارد، باید تلاش زیادی کند؛ البته هنوز یک سال برای رسیدن به این موفقیت زمان دارد.
پرنده هدایتپذیر از دور یا همان پهپاد کار خود را از سال ۱۸۴۹ در اتریش آغاز کرد و امروز با پیشرفت تکنولوژی به حدی گسترش پیدا کرده که به طور گسترده در زمینههای مخابرات، ناوبری جهانی، تحقیقات هواشناسی، جغرافیایی و نظامی به کار گرفته میشوند.
در حال حاضر ۳۲ کشور در حال ساخت و گسترش ۲۵۰ مدل پهپاد در مدلهای بسیار کوچک، مینیاتوری و پهپادهای سنگین هستند که بیشتر نمونه سنگین در زمینه نظامی با امکان حمله به اهداف زمینی یا هوایی، پهپادهای تجسسی و جاسوسی، پهپادهای پشتیبانی و لجستیکی کاربرد دارند.
ورود ایران به باشگاه ساخت پهپاد
ایده اولیه ساخت پهپاد در کشورمان به سالهای پیش از انقلاب بازمیگردد، اما این موضوع هربار با شکست روهبهرو شد تا این که پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ نیروهای مسلح با همکاری جوانان انقلابی در جهاد دانشگاهی اصفهان کار ساخت یک پهپاد شناسایی را آغاز کردند.
این موضوع موجب شد تا اولین پهپاد شناسایی ایرانی با نام تلاش با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت که با رادیو کنترل هدایت میشد، ساخته شود و پس از آن هم تلاش ۲ با سرعت ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت، شعاع عملیاتی ۵ کیلومتر، سقف پروازی ۲۷۰۰ متر و مداومت پروازی ۴۵ دقیقه پا به میدان نبرد گذاشت و در نتیجه گردان رعد سپاه پاسداران جهت انجام عملیاتهای شناسایی با پهپادها به وجود آید.
با ایده طراحی و ساخت تلاش، پس از مدتی خانواده پهپاد مهاجر ساخته شد که این روزها به پرندهای استراتژیک برای نیروهای مسلح تبدیل شده، اما این پایان ماجرا نبود، جوانان ایران اسلامی چنان در زمینه پهپادی ورود پیدا کردند که بعد از ۴ دهه امروز نه تنها به قدرت پهپادی جهان تبدیل شدند، بلکه با تجهیزات پیشرفته خود در جنگ الکترونیک انواع پهپادهای دشمن را هم به دام انداختند.
گواه این موضوع شکار پهپاد گلوبال هاوک ۲۲۰ میلیون دلاری و در اختیار گرفتن پهپاد رادارگریز جانور قندهار یا همان ۱۷۰ RQ است، پهپادهای دیگری هم در طول سالهای گذشته منهدم شدند که گوشهای از آن در نمایشگاه شکار کرکسها به نمایش درآمد، پهپادهایی که امروز به لطف دانش بومی جمهوری اسلامی ایران با تفاوت نسبت به مدل غربی به تولید رسیده است.
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان هم قصد دارد تا مجموعه گزارشهایی دستاوردهای حوزه پهپادی کشور را که به صورت بومی طراحی و ساخته شدهاند را بررسی و تحلیل کند.
ما در گزارشهای قبلی از این مجموعه، پهپادهای شاهد ۱۲۹، مهاجر ۱، سیمرغ، مهاجر ۲، صاعقه، مهاجر ۳ و ۴ ، صادق، مهاجر ۶ ، کرار، یسیر، حماسه، ابابیل، سریر ، ابابیل ۲، کمان ۱۲ ، کیان ، حازم، مهاجم ۹۲، فرپاد، سفرهماهی ، سینه سرخ ، دلتا، طارق و سیمرغ دریاپایه را بررسی کردیم. در گزارش بیست و هفتم پهپاد فراز ۱۰۲ را بررسی کردیم که متن آن را در ادامه مطالعه میکنید.
فراز ۱۰۲، پهپادی که در هر لحظه عملیاتی میشود
یکی دیگر از پهپادهای جمهوری اسلامی ایران که در جهت تمرین نیروهای تازهکار کشور ساخته شد فراز ۱۰۲ است، اما این پهپاد با ویژگیهای خاص خود توانست به سرعت جای خود را در میان یگانهای پهپادی و حتی نیروهای زمینی جهت شناسایی استحکامات دشمن باز کند.
فراز ۱۰۲ یک نمونه دیگر از پهپادهای فوق سبک و دست پرتاب ایرانی است که به صورت خلبان خودکار پرواز میکند و قابلیت پرواز بر اساس مسیر و اهداف از پیش تعیین شده را دارد، این پهپاد در حال پرواز ارتباط با خلبان زمینی دارد و حتی قادر است در صورت قطع شدن ارتباط زمینی به صورت غیر فعال (Off line) و طبق برنامه از پیش تعیین شده پرواز کند.
این پهپاد با طول حدود ۱.۵ متر، جرم بین ۴ تا ۵ کیلوگرم جز دسته پهپادهای کوچک حساب میشود و به واسطه همین ابعاد توان مانور بالایی دارد؛ فراز ۱۰۲ با وزن سبک به راحتی میتواند در هر باندی نشست و برخاست داشته باشد؛ از طرف دیگر کوچکی و سبکی این مزیت را به پهپاد فراز ۱۰۲ داده تا نیروهای عملکننده بتوانند با جداسازی قطعات، آن را کولهپشتی ریخته و حمل کنند.
نکته مهم دیگر در مورد این پهپاد این است که برای عملیاتی کردن فقط به یک نفر نیاز دارد، موضوعی که در نیروهای مسلح بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای پیشرفته مورد توجه است و در حال حاضر فقط چند کشور دانش ساخت چنین پهپادی را دارند که جمهوری اسلامی ایران هم جز آنها است.
این پهپاد بومی با ابعاد کوچک، اما توانایی پرواز تا ارتفاع ۳۳۰۰ متر را دارد، البته گفته شده که نمونههای بهروزتر تا ارتفاع ۳۵۰۰ متر پرواز میکنند، یکی دیگر از ویژگیها فراز ۱۰۲ سرعت آن است که از یک موتور الکتریکی با ملخ پلاستیکی نصب شده در پشت بدنه تامین میشود، این پرنده میتواند با بیشینه سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت پرواز کند البته سرعت گشتزنی این پهپاد ۶۰ کیلومتر بر ساعت و سرعت پیمایشی در حدود ۷۵ کیلومتر بر ساعت را دارد.
اما به جرات میتوان مهمترین ویژگی فراز ۱۰۲ را انجام عملیات انتحاری در صورت نیاز دانست، این پهپاد با وزنی که پیشتر گفته شد میتواند نزدیک به ۱ کیلوگرم مواد منفجره را برای زمان پرواز ۳۰ دقیقه حمل کند؛ ضبط و ارسال تصاویر و اطلاعات در مأموریت شناسایی، گشت زنی و کنترل منطقه تا شعاع عملیاتی ۱۰ کیلومتر و در مدت ۷۰ دقیقه ویژگی دیگر این پهپاد است.
ساخت پرندههایی مانند فراز ۱۰۲ این قابلیت را به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میدهد تا هدف را در عمق استراتزیک مورد هدف قرار دهد، موضوعی که خواب دشمن را آشفته و دوستان ایران را شاد کرده چرا که این پهپادها تهران را قادر میسازد متناسب با هر تهدید تجهیزات مورد نیاز پاسخگویی آن را در انواع مختلف بسازد تا هیچ دشمنی فکر تجاوز به این سرزمین را در ذهن هم پرورش ندهد.
هوش مصنوعی بخشی از علوم کامپیوتر است که بر ایجاد ماشینهای هوشمندی تأکید دارد که مانند انسان کار میکنند و واکنش نشان میدهند. با پیشرفت علم و تکنولوژی روز به روز هوش مصنوعی توسعه مییابد و دستگاهها و ماشینها و نرمافزارها در حوزههای مختلفی چون پزشکی، نظامی، امنیتی، اینترنت، خودروسازی و بسیاری دیگر وارد شده و این حوزهها را دستخوش تغییر و تحولات مثبتی کرده است.
امروزه هوش مصنوعی به ابزار قدرت انسان تبدیل شده است و هر کشوری سعی دارد با بهکارگیری آن در تجهیزات دفاعی و ادوات نظامی خود، در این زمینه پیشرو شده و در صورت هرگونه تهدید، به مقابله با آن بپردازد. طبق پیشبینیها هوش مصنوعی تا سال 2030 مبلغی حدود 15 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی ارز آوری دارد. کشورهای چین، ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، روسیه، آلمان، نروژ، سوئد، فرانسه و هند بهترتیب 10 کشور برتر در حوزه هوش مصنوعی بهشمار میروند.
در این بین 3 کشور آمریکا، چین و روسیه جزو برترین کشورها در بهکارگیری هوش مصنوعی در حوزه نظامی هستند. این کشورها محصولات و تجهیزات دفاعی بسیاری را ساختهاند و از آنها استفاده میکنند، البته برخی از این تجهیزات فقط بهعنوان طرح اولیه است و تولید انبوه نشده است، چراکه استفاده از هوش مصنوعی در زمینه نظامی با مخالفتهای بسیاری همراه است و کمپینهایی علیه استفاده از آنها در سراسر دنیا وجود دارد.
در ادامه به معرفی چند مورد از کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه تجهیزات نظامی پرداختهایم.
رباتهای هوشمند بدون سرنشین زمینی
این رباتها وسایل نقلیهای هستند که روی زمین و بدون داشتن سرنشین فعالیت میکنند. این رباتهای هوشمند میتوانند در بسیاری از عملیاتها که حضور یک اپراتور انسانی ناخوشایند، خطرناک یا غیرممکن باشد، بهخوبی فعالیت کنند.
بهطور کلی، این ربات به مجموعهای از سنسورهای هوشمند مجهز است که محیط اطراف خود را مشاهده و درک میکند، سپس توسط آن یا به صورت مستقل در مورد رفتار خود تصمیمگیری میکند یا اطلاعات را به یک اپراتور انسانی منتقل کرده و از راه دور کنترل میشود.
این رباتها همچنین میتوانند در مکانهای صعبالعبور، کثیف و انواع شرایط آب و هوایی انجام وظیفه کنند.
این رباتها انواع و کاربردهای مختلفی دارند (مین یاب، دفع مواد منفجره، حمل بارهای سنگین، نارنجک انداز، مسلسل و...) که توسط کشورها و شرکتهای متفاوتی ساخته شدهاند. در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم.
ربات هوشمند Armored Combat Engineer Robot
ACER جزء بزرگترین رباتهای نظامی زمینی است که تقریباً به اندازه یک بولدوزر كوچک است و وزن آن 2.25 تن است. با این وجود، مانند بسیاری از رباتهای نظامی دیگر، یک بدن ماجولار دارد (یعنی امکان نصب و حذف تجهیزات مختلف روی آن و یا اجزای بدنه آن وجود دارد) و امکان انجام تنظیمات را برای مأموریت بعدی خود فراهم میآورد. موارد استفاده از این ربات شامل پاکسازی موانع، از بین بردن مواد منفجره، جابهجایی محمولهها و وسایل نقلیه و خنثی کردن مینهای زمینی و لیزری است.
ربات هوشمند Foster-Miller TALON
TALON یک ربات نظامی کوچک است که از راه دور کنترل میشود و برای مأموریتهای مختلف از شناسایی تا جنگ طراحی شده است. این ربات یکی از سریعترین رباتهای نظامی موجود است که میتواند از مسیرهای مختلفی همچون ماسه، آب و برف عبور کرده و همچنین از پله نیز بالا برود.
یکی دیگر از ویژگیهای تالون این است که با استفاده از دوربین نصب شده روی آن، میتواند تصاویر رنگی، سیاه و سفید، مادون قرمز یا دید در شب را برای اپراتور خود، که ممکن است تا 1000 متر از آن فاصله داشته باشد، ارسال کند.
از دیگر ویژگیهای این ربات میتوان به قابل نصب بودن اسلحههای مختلف روی آن، هدفگیری دقیق، خنثیسازی مواد منفجره، کار در محیطهای آلوده و سمی، باتری خوب که 8 ساعت و نیم این ربات را فعال نگه میدارد، مجهز بودن به دستگاه شنود برای عملیات شناسایی، مجهز بودن به حسگرهای تشخیص گاز، مواد شیمیایی، دما و امواج رادیویی، جنگ مستقیم و غیره اشاره کرد.
رباتهای Dragon Runner، DRDO Daksh، SARGE، Multi-Utility Tactical Transport، The Warrior، The TerraMax، SUMET، ASSCM، Taifun-M، Uran-9 دیگر نمونههای این رباتهای هوشمند بدون سرنشین هستند که قابلیتها و خدمات ویژهای را به ارتش کشورهای مختلف ارائه میدهند.
رباتهای Boston Dynamics
بوستون داینامیکس یک شرکت آمریکایی در زمینه تولید ربات است. این شرکت رباتهای متنوعی تولید میکند که میتوانند در صنعت و امور نظامی استفاده شوند.
بوستون داینامیکس بیشتر برای توسعه BigDog شناخته شده است؛ یک ربات چهارپا که با بودجه آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA)، در سال 2005 برای ارتش ایالات متحده طراحی شده است. این ربات برای کمک به ارتش آمریکا، برای جادهها و مکانهایی که امکان استفاده از خودرو در کنار سربازان نیست، طراحی و ساخته شد. این ربات از سنسورهای متفاوتی تشکیل شده و میتواند 150کیلوگرم بار حمل کند.
از دیگر رباتهای این شرکت میتوان به Cheetah، LittleDog، LS3 و SpotMini اشاره کرد.
اخیراً پلیس ماساچوست از سگهای رباتیک SpotMini استفاده میکند که موجب نگرانی جدی مردم شده و اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا در نامهای خطاب به پلیس خواستار تشریح نحوه و زمینههایی که این رباتها در آن مورد استفاده قرار میگیرند، شده است.
میکروپهپادهای قاتل MICRO DRONES KILLER
این پهپاد که توسط پروژههای (MAST (Micro Autonomous Systems and Technology و Distributed and Collaborative Intelligent Systems and Technology) DCIST) در آمریکا توسعه یافته است، بهطور ویژهای توسط هوش مصنوعی مجهز شده است. این میکروپهپاد به طور خودکار پرواز میکند و تراشه بهکار رفته در آن 100 برابر سریعتر از انسان عمل کرده و واکنش نشان میدهد. قابلیت "حرکت اتفاقی" آن برای این است که توسط گلوله تفنگ هدف قرار نگیرد. همانند بسیاری از دستگاههای هوشمند، دارای سنسورهای مختلف و دوربین میباشد و از ویژگی تشخیص چهره بهره میبرد.
داخل آن 3 گِرم مواد منفجره قرار دارد و به این صورت عمل میکند که ابتدا سر انسان را هدف گرفته سپس با ضربهای محکم به آن برخورد کرده و شخص را میکشد. این میکروپهپادها میتوانند بهطور گروهی نیز در مکانهای مختلف وارد شده و عملیات انجام دهند. تصور کنید یک گروه بزرگ از این پهپادها میتواند مردم یک شهر را بکشد و آن را نابود کند. آنها غیرقابل توقف اند و به جایی میتوانند نفوذ کنند.
اگرچه سازندگان این میکروپهپاد معتقدند آن را برای استفاده علیه تروریستها ساختهاند اما این طرح با واکنشهای بسیاری مواجه شد و مخالفتهای جوامع مختلف را در پی داشت.
در ویدئوی زیر که توسط یک موسسه حقوق بشری و یک پروفسور دانشگاه برکلی کالیفورنیا ساخته شد، یک سناریوی نمایشی را نشان میدهد که این پهپاد میتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد. این ویدئو علاوه بر اینکه در سایت یوتیوب بازدید بسیار زیادی داشت، در کنوانسیون سازمان ملل در مورد سلاحهای متعارف خاص نیز نمایش داده شد.
هوش مصنوعی و سربازان پیشرفته ارتش
پنتاگون قصد دارد تا سال ۲۰۵۰ از سربازان سایبورگی (نیمی انسانی و نیمی ماشین) در ارتش خود استفاده کند. وزارت دفاع این کشور در گزارشی که اخیرا منتشر کرده به چهار پروژه در این مورد اشاره کرده است که شامل ارتقای شنوایی سربازان، ارتقای بینایی سربازان، گجتهای پوشیدنی خاص برای افزایش قدرت بدنی و اتصال مغز آنها به کامپیوتر میباشد. مورد آخر باعث میشود فرماندهان اطلاعات را بدون اتلاف وقت به سربازان منتقل کنند.
مجموع این ویژگیها باعث میشود عملکرد سربازان ارتقاء یافته و فرا انسانی شود.
در موردی دیگر، آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی آمریکا (دارپا) که اکثر تحقیقات و اختراعات و پروژههای نظامی را برعهده دارد، قصد دارد با استفاده از یک سیستم هوش مصنوعی به سربازان این امکان را بدهد که با استفاده از امواج مغزی خود، اطلاعات را ارسال و دریافت کنند و در ادامه بتوانند پهپادها و سیستم دفاع سایبری و دیگر فناوریها را با مغزشان کنترل کنند.
این سازمان همچنین در پروژهای دیگر قصد دارد با کُند کردن فرآیند بیولوژیکی بیمار، جان سربازان و مجروحان در میدانهای جنگی را نجات دهد. دارپا با برنامه بیوستازی (Biostasis) بهدنبال مدیریت بدن انسان برای افزایش شانس سربازان مجروح و زنده ماندن آنها است.
هوش مصنوعی وارد دنیای نظامی شده است. این جمله یک شعار و نمایش نیست، بلکه آنطور که شواهد نشان میدهد توسعه هوش مصنوعی در حوزه نظامی بین کشورها به یک رقابت تبدیل شده است. برای مثال ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در یک سخنرانی اعلام کرد هوش مصنوعی آینده دنیا را تحت تأثیر قرار خواهد داد و هر کشوری که بتواند در این زمینه پیشرو باشد، در واقع میتواند بر دنیا حکمرانی کند. و یا وزیر دفاع آمریکا جنگهای آینده را در حوزه فضای ماورای زمین و سایبری دانست و گفت هوش مصنوعی کلید برتری در صحنه آتی جهان است. دولت چین نیز در این راستا اعلام کرده است قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به کشور پیشرو در فناوری هوش مصنوعی تبدیل شود تا از این طریق امنیت کشور و نیروی دفاعی ملی را افزایش دهد.
اینها نشان میدهد توسعه هوش مصنوعی چقدر جدی است؛ رباتها، خودروهای زرهی، پهپادها، اسلحهها، رادارها و سایر تجهیزات نظامی توسط کشورها، درحال توسعهاند و توسط هوش مصنوعی مجهز میشوند. تا حدی که آمریکا در سال ۲۰۱۸ واحد جدیدی به نام فرماندهی آینده ارتش (Army Futures Command یا AFC) را تاسیس کرد که قرار است نقش هوش مصنوعی و تکنولوژی در توسعه سلاحها را تعیین کند.
اگرچه توسعه هوش مصنوعی در حوزه نظامی خدمات بسیاری به ارتش کشورها ارائه میکند، اما بهطور کلی گسترش هوش مصنوعی خطرات بسیاری به همراه خواهد داشت و این قضیه سالها است که مخالفان بسیاری را به همراه دارد. در سال ۲۰۱۷، ۱۱۶ مؤسس شرکتهای رباتیک و هوش مصنوعی از ۲۶ کشور جهان در نامهای از سازمان ملل خواستند تا به این موضوع ورود کرده و به موارد استفاده از سلاحهای خودکار کشنده یا "رباتهای قاتل" بپردازد. این گروه خواستار ممنوعیت جهانی ساخت "رباتهای قاتل" شدند.
جالب است بدانید ایلان ماسک، مصطفی سلیمان مؤسس هوش مصنوعی گوگل، استفن هاوکینگ، استیو ووزنیاک، بیل گیتس و بسیاری از افراد بزرگ در حوزه علم و فناوری، مدتها است درباره خطرات ناشی از هوش مصنوعی ابراز نگرانی کردهاند. به عقیده بسیاری از کارشناسان و محققان، هوش مصنوعی میتواند علیه بشریت استفاده شود که در نهایت به ضرر انسانها در جهان تمام خواهد شد.
براساس گزارشی که بهتازگی در مذاکرات سالانهی اقلیم جهانی در مادرید منتشر شده است، اقیانوسهای جهان درحال نفس نفس زدن هستند. گزارش مذکور حاصل تلاش مشترک ۶۷ دانشمند از ۱۷ کشور مختلف جهان است و از سوی اتحادیهی بینالمللی محافظت از طبیعت منتشر شده است. این گزارش نشان میدهد که سطوح اکسیژن موجود در اقیانوسهای جهان در فاصلهی سالهای ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۰ حدود ۲ درصد کاهش پیدا کرده است. این کاهش که اکسیژنزدایی نامیده میشود، تا حد زیادی به تغییرات اقلیمی نسبت داده میشود اگرچه سایر فعالیتهای بشری نیز در بروز آن نقش دارند. یک مثال، مسئلهی رواناب مواد مغذی است یعنی زمانیکه مواد مغذی حاصل از کودهای مورد استفاده در مزارع و چمنزاها به سمت آبراهها روانه میشود. دن لافولی، مشاور برنامهی دریایی و قطبی اتحادیه و ویراستار گزارش منتشر شده میگوید:
این کاهش ممکن است قابلتوجه بهنظر نرسد زیرا ما در موقعیتی قرار داریم که اکسیژن زیادی اطراف ما را احاطه کرده است و فکر نمیکنیم کمی کاهش در اکسیژن روی ما تأثیر داشته باشند. اما اگر بخواهیم بدون اکسیژن از کوه اورست بالا برویم، به نقطهای میرسیم که در آن حتی ۲ درصد کاهش در سطح اکسیژن محیط بسیار قابلتوجه خواهد بود. اکسیژن بهطور یکنواخت در اقیانوسها پراکنده نشده است.
مطالعهای که در مجلهی Science منتشر شد، نشان میداد که اکسیژن آب در برخی از بخشهای گرمسیری حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش یافته است.
ساردینهای مرده در سواحل شهر ردوندو بیچ در کالیفرنیا
کیم کوب، دانشمند علم اقلیم و مدیر برنامهی اقلیمی جهانی در مؤسسهی فناوری جورجیا که در این پژوهش مشارکتی نداشته است، میگوید:
این یکی از جدیدترین نوع تأثیرات حاصل از گرمایش زمین برای افزایش آگاهی مردم است. چیزی که ما آن را در امتداد سواحل کالیفرنیا میبینیم که در آن انبوهی از ماهیان در اثر این نوع اکسیژنزدایی جان خود را از دست دادهاند.
مقالههای مرتبط:
بهگفته لافولی کاهش اکسیژن در اقیانوس به آن اندازه قابلتوجه است که بتواند بر چرخههای سیارهای نظیر چرخههای نیتروژن و فسفر که برای حیات زمین حیاتی هستند، تأثیر بگذارد:
چیزی که موجب شگفتی من شده این است که کاهش سطوح اکسیژن، روی آن چرخهها تأثیرگذار خواهد بود. ما سطوح اکسیژن را تا حد خطرناکی پایین میآوریم.
اکسیژنزدایی تنها یکی از راههایی است که ازطریق آن اقیانوسهای جهان مورد حمله قرار گفتهاند. هرچه اقیانوسها کربندیاکسید بیشتری جذب کنند، بیشتر اسیدی میشوند و در برخی از مناطق این آب اسیدی موجب حل شدن پوستهی آهکی موجودات آبزی و ایجاد پوکی استخوان دریایی میشود.
مرجانهای مرده در آبهای کمعمق اندونزی
از اواسط قرن گذشته، اقیانوسها ۹۳ درصد از گرمای ناشی از گازهای گلخانهای را که حاصل فعالیت انسان بوده است، جذب کردهاند و این امر منجر به سفید شدن صخرههای مرجانی شده است. آب گرمتر، نسبتبه آب سرد فضای بیشتری میگیرد. ناسا میگوید این انبساط حرارتی علت یکسوم افزایش در سطح آب دریا است که در حال حاضر رخ داده است. بهگفتهی لافولی، اگر گرمای جذب شده بهوسیلهی اقیانوسها از سال ۱۹۹۵، بهجای وارد شدن به اقیانوس به لایههای پایینی اتسمفر میرفت، دمای زمین ۳۶ درجه گرمتر میشد.
آب ازنظر حجم، نسبتبه هوا اکسیژن کمتری نگه میدارد و وقتی دمای اقیانوس بالا برود، آب گرمتر درمقایسهبا آب سردتر، گاز کمتر و بنابراین اکسیژن کمتری در خود نگه میدارد. دمای گرم همچنین روی توانایی اختلاط آب اقیانوس اثر میگذارد بهطوریکه اکسیژنی که در سطح آب جذب میشود، بهخوبی به اعماق اقیانوس نمیرسد. اکسیژن در دسترس نیز با سرعت بیشتری مصرف میشود زیرا وقتی دما بالاتر باشد، حیات دریایی اکسیژن بیشتری مصرف میکند. لافولی میگوید:
اقیانوس قلب آبی زمین است که بخش مهم حیات روی زمین را تشکیل داده و به نوعی از حیات روی زمین پشتیبانی میکند. ما باید از آن محافظت کنیم چرا که اقیانوس از ما مراقبت کرده است.
گوگل بهتازگی این امکان را به کاربران میدهد تا محتوا و متن خود را از طریق مرورگر کروم در دسکتاپ کپی کنند و آن را در گوشی هوشمند خود چسبانده یا Paste کنند. این قابلیت جدید در نسخهی جدید مرورگر Chrome 79 ارائه شده و اگر این نسخه را در اختیار دارید میتوانید خطوط هر مقاله را کپی کرده و سپس آن را به گوشی هوشمند خود ارسال کنید. اما برای اینکار باید مراحلی را دنبال کنید و قبل از انجام این کار مطمئن شوید که مرورگر شما در دسکتاپ و گوشی هوشمند به یک حساب کاربری جیمیل مشترک متصل است. البته فراموش نکنید که باید قابلیت همگامسازی یا Chrome Sync را در مرورگرهای خود فعال کرده باشید.
چگونه از طریق مرورگر کروم، متنی را در دسکتاپ کپی و برای گوشی هوشمند ارسال کنیم؟
۱. به صفحهی flags بروید. برای این کار chrome://flags را در نوار آدرس مرورگر کروم تایپ کنید.
۲. Clipboard را در کادر جستوجو تایپ کنید.
۳. هر سه گزینهی ارائه شده را فعال کنید و وضعیتشان را به Enabled تغییر دهید.
زمانیکه این پرچمها را فعال کردید، باید مرورگر Chrome خود را مجدداً اجرا کنید. پس از راهاندازی مجدد مرورگر و انتخاب برخی متون، روی متن انتخاب شده راست کلیک کنید تا منویی در اختیارتان قرار گیرد. سپس وارد اولین گزینه در منو یعنی گزینهی Send text your devices شوید و از منوی باز شده گوشی هوشمند خود را انتخاب کنید.
البته علاوه بر این قابلیت گوگل ویژگی جدید مفید دیگری را معرفی کرده است که به کاربران این امکان را میدهد تا QR را برای هر وب سایتی تولید کنند. هماکنون این قابلیت برای کاربران Chrome Canary در دسترس است.
هیچ مدیری را در دنیای فناوری پیدا نمیکند که بهاندازهی بنیانگذارهای گوگل، لری پیج و سرگی برین، مرموز و دور از هیاهوی رسانهای باشند. این دو نفر گوگل را بیش از ۲۰ سال پیش و در زمان تحصیل در دانشگاه استنفورد تأسیس کردند. آنها در نیمدههی گذشته و پس از تغییر ساختار شرکت خود با تأسیس آلفابت بهعنوان هولدینگ مادر، بهندرت در اخبار دیده و شنیده میشدند. از آن زمان ساندار پیچای بهعنوان مدیرعامل گوگل فعالیت کرد که رویکردی مستقلتر در پیش گرفته بود.
لری پیج و سرگی برین چند روز پیش یک بمب خبری منفجر کردند: آنها مدیریت آلفابت را به مدیرعامل کنونی گوگل، ساندار پیچای، واگذار میکنند و از فرایندهای مدیریتی خارج میشوند. خبری که منتشرشد، اگرچه تغییری عظیم در ساختار گوگل و آلفابت بهنظر میرسید، اجتنابناپذیر بود. ظاهرا پیج و برین از مدتها پیش در روندهای روزانهی شرکت درگیر نبودند و اعلام خبر، تنها وضعیت فعالیت آنها را رسمیتر کرد. بههرحال امروز تمامی فعالیتهای گوگل و آلفابت از بالا تا پایین تحت مدیریت پیچای اداره میشود. شایان ذکر است پیج و برین سهام کنترلی خود در شرکتها و کرسی هیئتمدیره را حفظ خواهند کرد و طبق گفتهی خودشان ارتباط مرسوم را با پیچای حفظ خواهند کرد.
خبر کنارهگیری پیج و برین را میتوان یک پایان خوب برای دو نفر از رازآلودترین رهبران فناوری یک نسل دانست. آنها زمانی شرکت خود را ترک کردند که ارزش آن به نزدیکی یک تریلیون دلار رسیده بود. البته امروز زمان دشواری برای گوگل هم محسوب میشود. غول موتور جستوجو با بررسیهای موشکافانهی متعددی ازسوی کارمندان، سازمانهای رسانهای، فعالان اجتماعی، تنظیمگران قانونی و قانونگذاران روبهرو هستند؛ نظارتها و بازرسیهایی که قطعا بیش از سال ۲۰۱۵ و زمان جدایی پیج و برین از مدیریت گوگل هستند.
بسیاری از چالشهای کنونی، متوجه پیج و برین و محصول آنها در دنیای فناوری است. بههرحال چالشهای پیشآمده دو دلیل احتمالی دارند. یا بنیانگذارهای گوگل مسیر خطرآفرینی شرکت خود را پیشبینی نکرده بودند یا عمدا آن را به سمتی هدایت کردند که بهنوعی مفاهیم و اخلاقیات مرسوم دنیای کسبوکار را به تمسخر بگیرد. باتوجه به فرضیههای موجود، نگاهی به تاریخچهی کاری پیج و برین و تصمیمهای آنها در دوران توسعهی گوگل، خالی از لطف نخواهد بود؛ تصمیمهایی که نهتنها بر صنعت فناوری، بلکه بر کل اینترنت و حتی جامعه تأثیر بزرگی داشتند.
ساختهی دست پیج و برین احتمالا دههها به عمر خود ادامه میدهند. آشنایی با مسیری که گوگل و بنیانگذارهایش تا به امروز طی کردند، نگاه مناسبی نسبت به مسیر آیندهی آن، به ما میدهد.
اوت ۱۹۹۶: لری پیج و سرگی برین در استنفورد دیدار کردند؛ Pagerank توسعه یافت و گوگل تأسیس شد
مقالههای مرتبط:
پیج و برین در سال ۱۹۹۵ با هم آشنا شدند. آنها هردو دانشجوی علوم کامپیوتر دانشگاه استنفورد بودند. تاریخچهی گوگل به ایدهای از سوی پیج باز میگردد. او بر این باور بود که موتور جستوجویی در تار جهانگستر وب (World Wide Web) باید لینکها را براساس تعداد لینکهایی رتبهبندی کند که از دیگر صفحهها دریافت میشوند. او بهکمک برین توانست PageRank را راهاندازی کند که یکی از الگوریتمهای بنیادی جستوجوی گوگل شد. محصول آنها یعنی موتور جستوجو، در سال ۱۹۹۶ در شبکهی استنفورد شروع به کار کرد.
۱۹۹۶: رزومهی برین نشاندهندهی هدفی پنهانی است که سبک زندگی آیندهی او را توضیح میدهد
رزومهی سال ۱۹۹۶ سرگی برین هنوز در آرشیوهای آنلاین استنفورد در دسترس است و با مراجعه به لینک دانشگاه میتوانید آن را مطالعه کنید. در میان پروژههایی که او در آن زمان و پیش از شکلدهی به گوگل انجام میداد، یک پلتفرم رتبهبندی فیلم و ابزاری برای تبدیل کد مشاهده میشود که مقالههای دانشگاهی را به کد HTML تبدیل میکرد.
اگر نگاهی به کدهای صفحهی رزومهی برین داشته باشید، با یک نکتهی جالب روبهرو میشوید. او در بخشی از کد که بهصورت مخفی نوشته شده است (HTML Comment)، توضیحی از هدف آیندهنگرانهی خود میدهد: «دفتری بزرگ با کار بسیار کم. میتوان سفرهای متعدد گرانقیمت به مکانهای جذاب و عجیبوغریب جهان را هم به آن افزود.» برین در سالهای بعد توانست به رویای خود جامهی عمل بپوشاند. او پس از آنکه از مدیریت مشترک گوگل با پیج، به مدیریت پروژههای آزمایشی و تجربی شرکت تغییر مسیر داد، موفق به در پیش گرفتن سبک زندگی مورد علاقهاش شد.
۱۹۹۸: پیج و برین در یک مقاله در استنفورد به موتورهای جستوجوی با ساختار تبلیغاتی حمله کردند
اگرچه گوگل امروز یکی از قویترین بازیگران صنعت تبلیغات آنلاین در جهان محسوب میشود، پیج و برین در ابتدا تصمیم نداشتند موتور جستوجوی آزمایشی خود را به یک ماشین فروش تبلیغات تبدیل کنند. آنها در مقالهای بهنام «ساختار موتور جستوجوی تحت وب در مقیاس بزرگ» دربارهی موتوری توضیح دادند که برای قرار دادن لینکها در بالای نتایج جستوجو، به سمت وبسایتهایی که هزینه پرداخت کردهاند متمایل نیست.
از نگاه مصرفکنندهی نهایی، هرچه موتور جستوجو بهتر باشد، برای پیدا کردن هدف نهایی نیاز به رد کردن تبلیغات کمتری خواهد بود. این حقیقت، مدل کسبوکاری موتورهای جستوجوی کنونی را به چالش میکشد که از تبلیغات بهعنوان پایهی درآمدی استفاده میکنند. بههرحال همیشه هزینههایی از سمت تبلیغدهندههایی پرداخت میشود که تمایل به ارائهی محصولی جایگزین در بازار دارند. در سناریوی دیگر، آنها ایدهای کاملا نو دارند. ازطرفی ما اعتقاد داریم که تبلیغ، چالش تداخل انگیزهها را بههمراه دارد و باید یک موتور جستوجوی رقابتی داشته باشیم که در فضای آکادمیک و با شفافیت بالا عمل کند.
۱۹۹۹: پیج و برین تصمیم میگیرند که گوگل را به قیمت یک میلیون دلار بفروشند. آنها پیشنهاد ۷۵۰ هزار دلار را هم مطرح میکنند
پیج و برین گوگل را بهصورت رسمی ثبت کردند و با هوشمندی بالا، نام آن را از ایدهی ابتدایی (نام BackRub) تغییر دادند. آنها در سال ۱۹۹۸ تصمیم به فروش شرکت گرفتند. ظاهرا بنیانگذارهای افسانهای از ظرفیت ایدهی خود مطلع نبودهاند.
بنیانگذارهای گوگل ابتدا در سال ۱۹۹۹ تصمیم گرفتند تا شرکت خود را به قیمت یک میلیون دلار به شرکت پرتال اینترنتی Excite بفروشند. ویندو خوسلا، بنیانگذار شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Khosla Ventures پیشنهاد فروش را به یاد میآورد. او موفق شد تا قیمت فروش را به ۷۵۰ هزار دلار کاهش دهد، اما مدیرعامل وقت Excite، جورج بل، پیشنهاد را نپذیرفت. امروز گوگل حدود ۹۱۳ میلیارد دلار ارزش دارد.
۲۰۰۰: گوگل شعار «شیطانی نباش» را به اولین ارزش سازمانی خود تبدیل کرد
تاریخچهی شعار مشهور «شیطانی نباش» گوگل ریشههای متعددی را برای آن بیان میکند. مخترع جیمیل، پائول باشت در سال ۲۰۰۷ در وبلاگ خود ادعا کرد که ایدهی شعار را در یک جلسهی سازمانی ارائه کرده است. او میگوید هدف از شعار مذکور «کنایه زدن به بسیاری از شرکتهای دیگر، خصوصا رقبای ما بود که در آن زمان از نظر ما، بهنوعی از کاربران بهرهبرداری میکردند».
مریسا مایر، از اولین مهندسان گوگل بود و بعدا به مدیرعامل یاهو تبدیل شدو او زمانی گفته بود که یکی از مهندسان شرکت بهنام آمیت پاتل در سال ۱۹۹۹ این شعار را روی تختهی سفید اتاق جلسه نوشت. باشت هم بخشی از این روایت را تأیید میکند و میگوید پس از توافق نظر روی شعار «شیطانی نباش» پاتل آن را روی تختهی سفید نوشت تا بهمرور در شرکت جاری شود.
صرفنظر از تاریخچهای که پشت شعار «شیطانی نباش» گوگل وجود دارد، پیج و برین در سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفتند تا آن را به ارزش سازمانی تبدیل کنند. باشت و پتل، بنیانگذارها را راضی کرده بودند که شعار مذکور، رویکرد مبتنی بر اولویت اول مهندسی را در شرکت حفظ خواهد کرد. از نظر آنها این شعار باعث میشد تا رویکردهای متمرکز بر درآمدزایی و فروش که از سمت کسبوکارهای متنوع و کارمندان فروش شرکت مطرح میشدند، تأثیری بر سیاستهای کلی نداشته باشد.
عبارت «شیطانی نباش» گوگل زمانی به شعار اصلی تبدیل شد که مدیران از آن در بخش چشمانداز سند عرضهی عمومی سهام S-1 استفاده کردند. پیج در سند مذکور نوشته بود:
ما با قبول نکردن هزینه برای نتایج جستوجو و حفظ اعتماد کاربران، بهنوعی شعار «شیطانی نباش» را زندگی میکنیم
۲۰۰۱: پیج مسئولیت مدیریت عامل را به اریک اشمیت واگذار کرد
پیج و برین پس از ثبت رسمی شرکت و ارائهی عمومی محصول خود یعنی گوگل، شرکتی را مدیریت میکردند که سریعترین نرخ رشد را در دنیای کسبوکار داشت. چنین سرعت رشدی برای آنها که جوانانی در سن دانشگاه بودند، بیشازحد زیاد بود. بهعلاوه پیج در ابتدای سال تلاشی برای اخراج تمامی مدیران پروژهی شرکت انجام داده بود که تاحدودی چهرهی رهبری گوگل را در اذهان عمومی تخریب کرد.
چالشهای مدیریتی باعث شد تا سرمایهگذاران، فشار تغییر مدیرعامل را به بنیانگذارهای گوگل وارد کنند. آنها بههمین دلیل مدیرعامل وقت شرکت Novell، اریک اشمیت را برای مدیریت انتخاب کردند. برین در سال ۲۰۰۱ در مصاحبهای وظیفهی اشمیت را بهنوعی «نظارت والدینی» نامیده بود که هیاهوی خبری بسیاری بههمراه داشت. بههرحال ذینفعهای گوگل و اعضای باتجربهی تیم مدیریت به این نتیجه رسیده بودند که مدیریت جدید، جلوی فعالیتهای هیجانی و تخریبی پیج را در مسیر رشد نمایی شرکت، میگیرد.
برین فردی بود که مشکل زیادی با کنار رفتن و جابهجایی قدرت نداشت. او در سالهای بعدی فعالیت نیز ظرفیت خود را نشان داد. بههرحال چنین رویکردی عموما از سوی بنیانگذارها انجام نمیشود. ازطرفی پیج میدانست که با تغییر مدیریتی، او و برین دیگر نیازی به کنترل همهجانبهی فعالیتهای روزمرهی شرکت ندارند. البته او درنهایت از واگذار کردن قدرت به فردی بدون سابقهی مهندسی، تاحدودی ناراحت بود.
۲۰۰۲: یاهو پیشنهاد خرید گوگل را با قیمت سه میلیارد دلار ارائه کرد که پیج و برین، رد کردند
اگر کسی از سال ۲۰۱۹ به گذشته سفر کرده و سرنوشت یاهو را برای شما تعریف میکرد، قطعا حرفهایش را باور نمیکردید. یاهو در سال ۲۰۰۲ یک غول اینترنتی با ابعادی بیسابقه بود و تصمیم داشت تا به کسبوکار روبهرشد و سریع جستوجوی گوگل وارد شود. آنها تصمیم داشتند تا سه میلیارد دلار برای جستوجوی گوگل پرداخت کنند. چنین هزینهای برای یک استارتاپ که از نظر مدیرعامل وقت یاهو، تری سمل، درآمد بسیار ناچیزی داشت، عظیم محسوب میشد.
پیج و برین از اینکه یاهو ارزشی را در گوگل دیده بود خشنود بودند. بههرحال تیم رهبری یاهو محاسبهی دقیقی داشت که آیندهی بزرگی را برای گوگل میدید؛ اما بنیانگذارها تمایلی به فروش نداشتند. تصور کنید تنها سه سال پس از اینکه آنها موافق فروش شرکت با قیمت ۷۵۰ هزار دلار بودند، گوگل به پدیدهای تبدیل شده بود که چهار هزار برابر آن قیمت، ارزش داشت.
زمان را با سرعت بالا به جلو ببرید و امروز، یاهو را میبینید که درنهایت به ورایزن فروخته و سپس به زیرمجموعهی Oath تبدیل شد. شرکت رسانهای که درنهایت به Verizon Media تغییر نام داد. برخی شایعهها میگویند هنوز برخی از نیروهای یاهو از سرویس ایمیل آن استفاده میکنند!
اوت ۲۰۰۴: گوگل با ارزش ۲۷ میلیارد دلار بهصروت عمومی در بازار بورس عرضه شد. پیج و برین سهام کنترلی دریافت کردند
گوگل تنها چند سال پس از شروع مدیریت اشمیت، با سرعتی بالا به سطح بالاتر دنیای کسبوکار آمریکا حرکت میکرد. ارزش و آوازهی آنها حتی از صنعت فناوری نیز فراتر رفته بود. در سال ۲۰۰۴ فرایند عرضهی عمومی سهام شروع شد که در اوت ۲۰۰۴ انجام گرفت. IPO گوگل با جذب سرمایهی ۱/۷ میلیارد دلاری، شرکت را به ارزش ۲۷ میلیارد دلاری رساند.
یکی از نکات مهم عرضهی عمومی سهام گوگل، تصمیم پیج و برین در ایجاد سهام کنترلی سطح بالای B بود؛ سهامی که تنها آن دو نفر، اشمیت و چند فرد محدود دیگر در اختیار داشتند. سهام کنترلی مذکور، ۱۰ برابر قدرت رأی بیشتر داشت. پیج و برین با سهامهای مذکور میتوانستند کنترل شرکت را در دست داشته باشند و امروز حتی پس از جدا شدن از بدنهی مدیریت، کنترل اکثریت را در دست دارند.
پیج در زمان عرضهی عمومی سهام، دلیل ایجاد سهام کنترلی را روشی در مسیر به حداکثر رساندن ارزش در طولانیمدت دانسته بود. حرکت او و برین بعدا در شرکتهای دیگر سیلیکونولی همچون فیسبوک تکرار شد. درواقع بنیانگذاران میخواستند از ایجاد مشکل دید کوتاهمدت سرمایهگذاران برای شرکت خودشان جلوگیری کنند. پیج دربارهی رویکرد سهام کنترلی نوشت:
ما یک ساختار سازمانی ایجاد میکنیم که برپایهی پایداری بلندمدت شرکت میگیرد و افقهای دور را در نظر دارد. شما با سرمایهگذاری در گوگل بهنوعی شانس خود را در بلندمدت روی یک تیم و خصوصا من و سرگی و رویکرد نوآورانهی ما امتحان میکنید.
اوت ۲۰۰۵: پیج بدون اطلاع اشمیت، اندروید را به مبلغ ۵۰ میلیون دلار خرید
یکی از محاسبات پیج دربارهی آیندهی دنیای فناوری، اوجگیری رایانش موبایلی بود. او با درک موقعیت احتمالی، بدون معطلی در سال ۲۰۰۵ استارتاپ کوچکی بهنام اندروید را با هزینهی ۵۰ میلیون دلاری خریداری کرد. خرید او بدون اطلاع مدیرعامل وقت گوگل، اریک اشمیت، انجام شد. پیج اعتقاد قوی داشت که همبنیانگذار اندروید، اندی روبین توانایی هموار کردن مسیر شرکت به سمت بازار نرمافزار موبایلی را دارد.
اندرویدی که در سال ۲۰۰۵ توسط پیج خریداری شد، مسیری عالی را بهسمت تبدیل شدن به پرطرفدارترین سیستمعامل موبایلی جهان طی کرد. پروژهی آنها در لحظات آخر یک اصلاح مسیر جزئی را تجربه کرد. پس از آنکه استیو جابز در سال ۲۰۰۷، آیفون را به نمایش گذاشت، گروه اندروید تصمیم به اصلاح مسیر گرفت. گفته میشود اندی روبین رویداد مشهور آیفون را در یک تاکسی به سمت لاسوگاس و از لپتاپ خود تماشا کرده است. بههرحال با عرضهی گوشی هوشمند T-Mobile G1 یا همان HTC Dream، اولین گوشی هوشمند اندرویدی به بازار عرضه شد و بنیان اولین سیستمعامل موبایلی متنباز جهان را بنا کرد.
اکتبر ۲۰۰۶: سوزان وویچیتسکی، پیج و برین را متقاعد کرد تا یوتیوب را خریداری کنند
سوزان وویچیتسکی کارمند شمارهی ۱۶ گوگل بود. بهعلاوه گاراژ خانهی او بهعنوان اولین محل رسمی فعالیتهای غول موتور جستوجو شناخته میشود. او تأثیرگذاری خوبی روی بنیانگذارهای شرکت داشت، اما برای راضی کردن آنها به خرید یک سرویس جدید، زمان و انرژی قابلتوجهی صرف کرد. بههرحال تلاشهای او موجب شدند تا گوگل، با پرداخت ۱/۶۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶، سرویس ویدئوی آنلاین یوتیوب را خریداری کند.
وویچیتسکی مدیریت توسعهی سرویس ویدئویی گوگل را برعهده داشت. او پس از مشاهدهی ظرفیتهای یوتیوب،سرویس رقیب را برندهی احتمالی نبرد سرویسهای آنلاین ویدئویی دانست. او زمانی برای خرید یوتیوب اقدام کرد که شرکتش دست بالا را در مذاکره داشت. وویچیتسی در توضیح خرید یوتیوب گفته بود:
من فرصت ترکیب دو سرویس را درک کردم. یک فایل صفحهی گسترده ساختم و برای توجیه رقم ۱/۶۵ میلیارد دلار، محاسباتی را در آن انجام دادم و درنهایت پیج و برین را راضی کردم.
سپتامبر ۲۰۰۸: گوگل بهلطف ساندار پیچای، مرورگر کروم را منتشر کرد
گوگل مهندسان متعددی را از تیم موزیلا فایرفاکس استخدام کرد. بهعلاوه مهندس محصول عالی آن زمان گوگل، ساندار پیچای، طرحی برای توسعهی یک مرورگر وب بهتر ارائه داده بود که تشکیل گروه برای توسعه را اجتنابناپذیر کرد. مدیرعامل وقت، اریک اشمیت، اعتقاد داشت که گوگل باید از جنگ مرورگرها دور بماند، اما بههرحال تصمیم به توسعهی نرمافزار جدید درحال اجرا شدن بود. محصول نهایی گروه توسعه، بهنام Chrome معرفی شد. سلطهی نهایی مرورگر گوگل بر بازار را میتوان یکی از بزرگترین موفقیتهای کسبوکاری پیچاد دانست. همین موفقیت، طراح محصول گوگل را در سالهای بعد به مدیریت عامل گوگل سوق داد.
مسئولیت راضی کردن اشمیت و توجیه پروژهی مرورگر، برعهده پیج بود. اشمیت به یاد میآورد که جزئیات برنامه بهقدری خوب بود که بهنوعی او را مجبور به تغییر ذهنیت و تصمیم کرد. اشمیت در کنفرانس خبری سال ۲۰۰۹ که دموی اولیهی کروم (مرورگری توسعهیافته توسط مهندسان سابق موزیلا) را به نمایش میگذاشت، جزئیات تغییر تصمیمش را شرح داد. پیج در همان مصاحبه گفته بود که با پشتکار و تلاش بسیار، اشمیت را متقاعد کردهاند.
ژانویهی ۲۰۱۱: پیج مجددا مدیرعامل شد و اریک اشمیت بهعنوان رئیس هیئتمدیره به کار خود ادامه داد
اشمیت پس از ۱۰ سال فعالیت بهعنوان مدیرعامل گوگل، مسئولیت خود را با یک توییت خاص طنز به پایان رسید: «دیگر نیازی به نظارت روزانهی پدرانه نیست». پیج مجددا بهعنوان مدیرعامل انتخاب شد تا بزرگترین تغییر مدیریتی تاریخ گوگل تا آن سال، رقم بخورد. اشمیت نیز با ریاست هیئتمدیره بیشتر به مقامی مشاورهای تبدیل شد.
تغییر ساختار مدیریتی گوگل در ابتدایی دههی ۲۰۱۰، تأثیری بر سهام کنترلی سه مدیر ارشد نداشت. پیج و برین و اشمیت باز هم کنترل حداکثری را روی گوگل داشتند، اما بههرحال تغییر مدیران، نشاندهندهی یک تغییر مسیر مهم برای گوگل بود. پیج پس از تصاحب مجدد پست مدیریت عامل، در مصاحبهای با نیویورک تایمز گفته بود:
یکی از اهداف اصلی من این است که گوگل را به شرکتی عظیم با چابکی و روح و اشتیاق فراوان استارتاپی تبدیل کند.
سال ۲۰۱۱ را میتوان شروع دورانی تازه برای گوگل دانست. پیج و برین با مدیریتی که در اختیار داشتند، تمرکز بیشتری را روی پروژههای خرد Google X معطوف کردند. پروژههای آزمایشی و تجربی خصوصا در حوزهی سختافزار، اهمیت بالایی پیدا کرد و دیدگاه بلندمدت برای پروژهها، در نظر گرفته شد. درنهایت گویی غول موتور جستوجو تصمیم داشت تا بهمرور از مرزهای محصولات هستهای خود عبور کرده و جهانهای جدید را فتح کند.
ژوئن ۲۰۱۲: برین با نمایش زندهی ویدئوی چتربازی، دموی گوگل گلس را به نمایش گذاشت
عنوان رسمی برین در سال ۲۰۱۲، همبنیانگذار گوگل بود. مسئولیت اصلی او در آن سالها، کشف محصولات جدید برای شرکت بود. برین اولین کسی بود که یک کامپیوتر پوشیدنی بهصورت عینک را بهصورت عمومی به نمایش گذاشت و همیشه برای این رویداد در خاطرهی کاربران دنیای فناوری میماند. گوگل گلس یکی از اولین تلاشهای زیرمجموعهی X گوگل بود که با نام Moonshot Factory هم در رسانهها شهرت داشت. بههرحال محصولی که برین با اشتیاق بالا معرفی کرد، سالهای بعد بهخاطر چالشهای متعدد حریم خصوصی، انتقادهای شدید به طراحی و عیبهای فراوان در رونمایی از محصول، به یک تلاش شکستخورده تبدیل شد.
وقتی برین در رویداد I/O سال ۲۰۱۲، گوگل گلس را به نمایش گذاشت، همه تصور میکردند که آیندهی جهان از آسمان افتاده است. گوگل تعدادی چترباز را استخدام کرده بود تا از هواپیمایی بر فراز سانفرانسیسکو به سمت زمین پرواز و پرواز خود را از نمونهی اولیهی عینک، استریم کنند. رونمایی مذکور را میتوان جذابترین رونمایی فناوری از زمان معرفی آیفون دانست. پیج و برین در آن رویداد به جهان نشان دادند که گوگل، چیزی بیشتر از محصولات خستهکننده است. آنها به مخاطبان حاضر و تماشاچیان استریم آنلاین نشان دادند که گوگل، آینده را سریعتر از رقبای خود عرضه میکند.
۲۰۱۲: پیج به فلج پردههای صوتی مبتلا شد
سال ۲۰۱۲ برای پیج، سال سکوت بود. سکوتی که بهنوعی محصول فلج پردههای صوتی بود و مدیرعامل جدید گوگل، سال بعد در یک پست گوگل پلاس به آن اشاره کرد. فلج پردههای عصبی در دورههای متعدد زمانی زندگی پیج به او ضربه وارد کرده بود، اما سختترین ضربه، یک سال پس از به دستگیری مجدد سکان هدایت گوگل، رخ داد. بههرحال بیماری مانع از آن شد که پیج در رویداد I/O سال ۲۰۱۲ حضور داشته باشد.
لری پیچ در سال ۲۰۱۳ در کنفرانس I/O و تنها چند روز پس از انتشار خبر بیماریاش، سخنرانی کرد؛ اما اعتراف به بیماری، شروع دوران کاهش فعالیتهای کلامی پیج بود. پیج در سالهای بعد در جلسههای درآمدی با سهامداران شرکت نکرده و بهندرت با رسانهها صحبت میکرد. صدای او روزبهروز بهسمت ساکتتر شدن پیش میرفت و بیماری، بیشازپیش به تنفسش فشار وارد میکرد.
می ۲۰۱۳: پیج چشمانداز جزیرهی گوگل را شرح داد
یکی از بلندپروازانهترین سخنرانیهای پیج و البته یکی از آخرین صحبتهای عمومی او در می ۲۰۱۳ رخ داد و در کنفرانس I/O انجام شد. یک سال پس از معرفی گوگل گلس، پیج روی همان سن از ایدههای خود برای Google Island پردهبرداری کرد. پیج جزیرهی مذکور را جایی میدانست که پیشرفت فناورانه، بدون کاهش سرعت بهخاطر نگرانیهای بیمورد همچون تنظیمگری قانونی یا محدودیتهای عرفی، با سرعت بالا رخ میدهد.
پیج در سخنرانی پیرامون جزیرهی گوگل، بهنوعی ایدههای بلندپروازنهی خود را برای صنعت فناوری توضیح داد؛ صنعتی که مدیون منافع سازمانی، سهامداران و تبلیغات نبود. درواقع او تکهای از جهان را در نظر داشت که فناوری در آن تنها بهخاطر خود فناوری و بهبود بشریت، توسعه مییافت.
صحبتهای پیج دربارهی آیندهی فناوری، تنها یک سخنرانی عجیبوغریب نبود بلکه شروع یک دوران یا اولین نمایههای عمومی یک تصمیم مهم را نشان میداد. پیج با آن صحبتها به سمت شخصیت یک بنیانگذار فوق ثروتمند حرکت کرد که خود را از دنیای مرسوم جا کرده است و درگیر وظایف روزمرهی کاربران عادی نخواهد بود. برخی کارشناسان، تصمیم پیج را حرکت به سمت شخصیت Doctor Manhattan تعبیر کردند. در آن سال، ژورنالیست فناوری، مت هانن مقالهای جالب در وایرد منتشر و حالوهوای جزیرهی گوگل را توصیف کرد.
سپتامبر ۲۰۱۳: گوگل را معرفی Calico حرکت به سمت علوم پزشکی را شروع کرد
زیرمجموعهی Google X برای طراحی و توسعهی پروژههای آزمایشی تأسیس شده بود. گوگل پس از رونمایی از عینک اختصاصی و پروژهی خودروهای خودران، حرکت به سمت علوم دیگر را در نظر داشت. پیج بیش از همه به پروژههایی با محوریت افزایش طول عمر علاقه داشت. بههرحال آنها با تکیه بر بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر خود (Google Ventures)، شرکت Calico را با محوریت افزایش طول عمر، راهاندازی کردند. شرکت جدید تحت مدیریت بیل ماریس، یکی از شرکای گوگل ونچرز بود. او مدیرعامل سابق Genentech، آرت لوینسون را برای مدیریت اجرایی شرکت جدید استخدام کرد.
شرکت Calico نشانهای دیگر از چشمانداز پیج برای آیندهی گوگل بود. شرکتی که تصمیم داشت پا را از مرزهای موتور جستوجو سیستمعامل موبایلی فراتر بگذارد و سرمایهگذاریهای عظیمی هم برای برنامههای جدید داشت. البته Calico درنهایت نتوانست هیچ پیشرفت خاصی در حوزههای پزشکی، دارویی یا زیستفناوری داشته باشد. امروز هیچ اطلاع خاصی دربارهی پروژههای این شرکت و اهداف پیش روی آنها در دست نیست.
۲۰۱۴: رابطهی نامشروع برین با کارمند گوگل، آماندا روزنبرگ
پایان سبک زندگی آیندهنگرانهی برین (که به تونی استارک فیم اونجرز تشبیه میشود) در سال ۲۰۱۴ و با انتشار اخبار متعدد از رابطهی نامشروع او با کارمندی از گروه گوگل گلس رقم خورد. یکی از مهمترین مقالههای منتشرشده در رابطه با خبر مذکور، در رسانهی Vanity Fair منتشر شد که تمامی جزئیات پیچیدهی رابطهی همبنیانگذار گوگل را با یکی از کارمندان شرح میداد.
آماندا روزنبرگ مدیر بازاریابی دستگاه جدید گوگل بود که در جریان خروج محصول از آزمایشگاه و نزدیک شدن عرضهی عمومی، مسئولیت جدید را بر عهده گرفت. او زمانی با برین رابطه داشت که همبنیانگذار گوگل با خواهر سوزان وویچیتسکی، آن وویچیتسکی، زندگی مشترک داشت. روزنبرگ، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت ژنومیکی 23andme بود. البته رسانهها میگویند روزنبرگ نیز در آن زمان با معاون ارشد اندروید، هوگو بارا رابطه داشت. بارا در سالهای بعد به شرکت چینی شیائومی پیوست.
اخبار رابطهی غیرقانونی برین، لکهی سیاهی بر اعتبار کاری او وارد کرد. البته سهام کنترلیاش در گوگل مانع از هرگونه تلاش برای اخراج میشد و برین، به شغل خود یعنی نظارت اجرایی بر Google X ادامه داد. برین و وویچیتسگی پس از انتشار اخبار از هم جدا شدند. پیج نیز برای مدتی هیچ مکالمه و صحبتی با دوست و همکاری قدیمیاش نداشت. روزنبرگ اخیرا مصاحبههایی پیرامون چالشهای آن زمان انجام داده و تأثیر روابط نامشروع را بر زندگی شخصی و کاریاش شرح میدهد. بهعلاوه او کتابی با موضوع زندگی با اختلال دوقطبی نوشته است.
برین علاوه بر خبر ارتباط با روزنبرگ، در تاریخچههای شفاهی کارمندان و مدیران سابق گوگل نیز وضعیت مناسبی ندارد. بسیاری او را به رابطههای نامشروع متعدد متهم میکنند و القابی با موضوع هوسرانی به همبنیانگذار گوگل میدهند. هثر کرنز از مدیران ابتدایی نیروی انسانی گوگل، برین را نماد آزار و اذیت جنسی معرفی کرده بود که در هر لحظه امکان رخ دادن داشت.
اکتبر ۲۰۱۴: اندی رابین گوگل را ترک کرد، اما پیج تصمیم به عدم اطلاعرسانی دربارهی سوءرفتار جنسی او گرفت
در دورهی که گوگل درگیر رابطهی نامشروع برین با روزنبرگ بود، چالش بزرگتری از سوءرفتار جنسی شرکت را تهدید میکرد. همبنیانگذار اندروید، اندی رابین، در پایان سال ۲۰۱۳ شرکت را ترک کرد. او در آن زمان نظارت اجرایی بخش رباتیک گوگل، Replicant را برعهده داشت. پیج در بیانیهای خبری با لحنی خوب دربارهی خروج اندی رابین گفت:
من برای اندی آیندهی خوبی را آرزو میکنم. او با اندروید، محصولی عالی و بهیادماندنی به جهان عرضه کرد که امروز میلیاردها کاربر خوشحال و راضی دارد.
پشت صحنهی خروج اندی رابین، با چهرهی زیبایی که پیج ترسیم کرده بود تفاوت زیادی داشت. خالق اندروید متهم به آزار و اذیت جنسی یکی از کارمندان گوگل بود؛ اتهامی که قطعا بزرگتر از رابطهی نامشروع برین با روزنبرگ محسوب میشد. گوگل اتهام را بررسی کرده و تأیید کرد. سپس تصمیم به خروج اندی رابین اتخاذ شد، اما برین و دیگر اعضای تیم اجرایی تصمیم به عدم افشاسازی پیرامون رخداد پیشآمده گرفتند.
اندی رابین با دریافت ۹۰ میلیون دلار پکیج مالی از گوگل خارج و همچنین سهامی به ارزش ۱۵۰ میلیون دلار به او اهدا شد. داستان خروج او و دریافت پول از شرکت، تا اکتبر ۲۰۱۸ و انتشار مقالهی افشاگرانه در نیویورک تایمز، مسکوت مانده بود. مقالهی مذکور تمامی جزئیات اتهام روبین و نحوهی مدیریت حادثه توسط تیم مدیریتی ردهبالای گوگل را شرح داد. اندی رابین پس از ترک گوگل، شرکت تولید گوشی هوشمند اسنشال را راهاندازی کرد. گوگل نیز بازوی رباتیک خود را تعطیل کرد و یکی از با ارزشترین داراییهای خود یعنی بوستون داینامیکس را به سافتبانک فروخت.
هولدینگ مادر گوگل، آلفابت، درحالحاضر بازرسیهای داخلی را در دستور کار دارد تا نحوهی مدیریت حوادث سوءرفتار جنسی را در ردههای بالای مدیریتی بررسی کند. پس از انتشار اخبار پیرامون اندی رابین، رخدادهای مشابه دیگری نیز از داخل گوگل گزارش شدند که بازرسی عمیقتر را در شرکت الزامی کرد. شایان ذکر است در سال ۲۰۱۸ و پس از انتشار اخبار اتهامهای اندی رابین، کارمندان گوگل تظاهرات عظیمی بهنام Google Walkout برگزار کردند که توجه رسانهها را بیشازپیشبه چالشهای نیروی انسانی غول موتور جستوجو جلب کرد.
اوت ۲۰۱۵: تغییر ساختار و شکلگیری آلفابت
گوگل در تابستان ۲۰۱۵، یعنی چهار سال پس از بازگشت پیج به مقام مدیریت عامل، شرکتی متفاوت بود. آنها به فناوریهای متعدد همچون خودروهای خودران، گجتهای پوشیدنی، خانوادهی گوشی هوشمند نکسوس و بسیاری محصولات و پروژههای آزمایشی دیگر ورود کرده بودند. حوزههای عظیمتری همچون هوش مصنوعی و رایانش کامپیوتر و حتی اینترنت فیبری هم جز فعالیتهای آن زمان گوگل بود.
پیچیدگی عملکرد گوگل در میانهی دههی ۲۰۱۰ باعث شد تا بنیانگذارها تصمیم به تغییر ساختار بگیرند. پیج در سال ۲۰۱۵ در یک پست وبلاگی نوشت:
شرکت ما امروز عملکرد خوبی دار، اما ما تصور میکنیم که میتوان آن را پاکتر و مسئولیتپذیرتر کرد. بههمین دلیل یک شرکت جدید راهاندازی میکنیم.
مقالههای مرتبط:
شرکت جدیدی که پیج و برین تأسیس کردند، آلفابت نام داشت. تأسیس آلفابت بهمعنای خروج پیج و برین از مدیریت روزانهی گوگل و شروع کار بهعنوان مدیرعامل و رئیس کل هولدینگ بود. ساختار جدید، مدیریت مالی فعالیتهای شرکت را نیز آسانتر میکرد، چون پروژههای آزمایشی از محصولات نهایی و هستهای جدا شدند. از همه مهمتر، ساندار پیچای بهعنوان مدیرعامل گوگل مشغول به کار شد.
سال ۲۰۱۵ و شکلگیری آلفابت ازلحاظ دوران زندگی کاری پیج و برین، بهمعنای رها کردن فرمان کنترل شرکتشان و شروع دورانی با ظاهر خروج از تمرکز رسانهها بود. البته هردوی آنها باز هم سهام کنترلی خود را نگه داشتند و پیچای، بهصورت مستقیم به پیج گزارش میداد. گوگل هم پس از تغییر ساختار جدید، در مرامنامهی آلفابت، شعار «شیطانی نباش» را به «کار درست را انجام بده» تغییر داد. البته پیج و برین، عبارت مذکور را در مرامنامهی مجزای گوگل حفظ کردند.
۲۰۱۶: پیج در صنعت خودروهای پرنده سرمایهگذار کرد
پیج پس از واگذاری مدیریت گوگل به پیچای و انتخاب شدن بهعنوان مدیرعامل آلفابت، بهنوعی از نظرها محو شد. او البته در برخی جلسههای شرکت حضور مییافت و برخی اوقات درحال قدم زدن با برین در کمپ Googleplex دیده میشد؛ اما او دیگر در هیچ رویداد مشترک با سرمایهگذاران یا نشست مطبوعاتی یا رویداد معرفی محصول، شرکت نکرد.
همبنیانگذار گوگل پس از خروج از نقطهی تمرکز رسانهها، به صنعت خودروهای پرنده وارد شد. چنین خودروهایی با نام اختصاری eVTOL یا وسیلههای نقلیهی الکتریکی با قابلیت پرواز و فرود عمومی شناختخه میشوند. پیج امروز بهعنوان سرمایهگذار و مشاور در استارتاپهای متعددی حضور دارد که در حوزهی وسایل نقلیهی الکتریکی هوایی فعالیت میکنند. هنوز مشخص نیست که چرا لری پیج به این موضوع علاقه دارد. او زمان و هزینهی زیادی را از زمان تغییر ساختار آلفابت در خودروهای پرنده سرمایهگذاری کرده است، اما مصاحبهی قابلتوجهی دربارهاش انجام نمیدهد. بههرحال رویکرد او نشان از یک سلبریتی پیر و ثروتمند دارد که به خودروهای لوکس با ظاهری تقریبا فناورانه، علاقه نشان میدهد.
ژانویهی ۲۰۱۷: برین در فعالیتی عجیب در تظاهرات علیه سیاستهای مهاجرتی ترامپ ظاهر شد
با دور شدن پیج از رسانهها و حضور در انظار عمومی، برین نیز رویکرد مشابهی را در پیش گرفت. درواقع هیچ اطلاعات خاصی از برنامهها و فعالیتهای برین در سالهایی که مدیریت روزمرهی گوگل را به سمت مدیریت کل آلفابت تغییر داد، در دست نیست. تنها میدانیم که برین در پروژهای برای ساخت یک کشتی هوایی با هدف ارائهی تجهیزات در پروژههای بشردوستانه، فعالیت دارد. بهعلاوه او بههمراه گروهی از رهبران دنیای فناوری، بیانیههایی را با موضوع نگرانی از توسعهی سریع هوش مصنوعی منتشر کرد.
سرگی برین در ژانویهی ۲۰۱۷ در تظاهراتی علیه سیاستهای مهاجرتی ترامپ حضور یافت. تصمیم او بیشتر یک حرکت شخصی محسوب میشد و بهخاطر ملیت روسیاش، توجه زیادی را در رسانهها به خود جلب کرد. بهعلاوه برین و پیچای یک سخنرانی برای کارمندان داشتند و از حقوق مهاجران در شرکت دفاع کردند. آنها مخالفت خود را با تصمیم ترامپ بهصورت جدی و شفاف اعلام کرده بودند. بههرحال برین از آن زمان در هیچ رویداد سیاسی دیگری دیده نشده است.
سپتامبر ۲۰۱۸: ویدئویی از جلسههای داخلی گوگل با حضور پیج و برین و دربارهی انتخاب ترامپ، فاش شد
همانطور که گفته شد پیج و برین از سال ۲۰۱۵ حضور عمومی زیادی نداشتند. ازطرفی ادعا میشود آنها در جلسههای مرسوم با کارمندان گوگل (موسوم به TGIY) حضور جدی داشتند. مدیران اجرایی در جلسههای مذکور به سؤالهای کارمندان پاسخ میدهند و چشمانداز کلی شرکت و اخبار دیگر را بررسی میکنند. ویدئوی یکی از جلسهها که پس از انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور در سال ۲۰۱۶ برگزار شده بود، دو سال بعد به دست یک رسانهی محافظهکار بهنام Breitbart رسید و منتشر شد.
سرگی برین در ویدئوی فاششده پس از شروع جلسه میگوید:
اکثر افراد اینجا ناراحت و نگران هستند. من این انتخابات را عمیقا توهینآمیز میدانم و قطعا بسیاری از شما نیز همین نظر را دارید. زمانی پر استرس را در پیش داریم که با بسیاری از ارزشهای ما تداخل دارد. بهنظر من زمان خوبی برای تفکر دربارهی آن حقیقت است... افراد بسیار زیادی ارزشهای مشترک با ما ندارند.
اظهارنظر بالا و ویدئویی که منتشر شد، احتمالا آخرین حضور عمومی بنیانگذارهای گوگل باشد. خبری که چند روز پیش دربارهی واگذاری مدیریت آلفابت منتشر شد نیز این پیشبینی را تأیید میکند. پیچای در ابتدای ماه جاری گفته بود که بهخاطر افشای محتوا، برنامههای هفتگی با کارمندان کمتر میشوند. درحالحاضر فشارهای داخلی و خارجی روی گوگل نیز افزایش یافتهاند و رهبری آن در مدیریت سالهای پرچالش پس از تغییر ساختار آلفابت، تحت فشار زیادی قرار دارد.
لری پیج و سرگی برین با وجود ترک مسئولیت مدیریت آلفابت و گوگل، هنوز سهام کنترلی خود را در دست دارند و شاید درنهایت هنوز آنها را سکاندار گوگل و آلفابت بدانیم. بههرحال ماهها و سالهای پیشرو قطعا برای مدیرعامل جدید آلفابت، ساندار پیچای، آسان نخواهد بود و شاید شاهد تغییر ساختارهای بیشتر در غول دنیای فناوری باشیم.
ژول گابریل ورن (Jules Verne)، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس قرن نوزدهم بود. او بیشتر شهرت خود را مدیون رمانهای علمی، تخیلی و پیشگوییهای جذابش از آینده بود. ورن را میتوان یکی از پرافتخارترین و پیشتازترین نویسندگان علمی تخیلی قرن نوزدهم دانست که پیشگوییهای او در فاصلهی دستکم صدسال به حقیقت پیوستند. ژول ورن را «پدر داستانهای علمی تخیلی» لقب دادهاند؛ او سالها قبل از شکوفایی نوآوری و فناوری، کتابهای متعددی را در این زمینه نوشته است.
ژول ورن بیش از چهل رمان دارد که از مشهورترین آنها میتوان به سفر به مرکز زمین (۱۸۶۴)، از زمین تا کرهی ماه (۱۸۶۸)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۱)، دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳) و جزیرهی اسرارآمیز (۱۸۷۵) اشاره کرد. اگرچه ورن در سال ۱۹۰۵ درگذشت، انتشار آثار او تا پس از مرگش نیز ادامه یافتند و رتبهی دوم بیشترین ترجمهی آثار در سراسر جهان را به خود اختصاص داد. تاکنون آثار ژول ورن منبع الهام بسیاری از نویسندهها، هنرمندان و رسانهها بوده است و تأثیر زیادی روی جنبشهای آوانگارد و سورئالیسم قرن بیستم داشته است.
تولد و تحصیل
ژول ورن در تاریخ ۸ فوریهی ۱۸۲۸ در نانت، یکی از شهرهای شلوغ و بندری فرانسه به دنیا آمد. کشتیها و قایقهایی که در بندرگاه رفت و آمد میکردند، قوهی تخیل ورن و حس ماجراجویی او را برمیانگیختند. پدر ژول، پیر ورن، وکیلی اهل پروون و مادرش سوفل آلوت دی لا فوی، زنی از خانوادهی قایقرانان بود. ژول ورن در سال ۱۸۳۴، در سن ۶ سالگی به مدرسهی شبانهی روزی در نانت فرستاده شد.
معلم ژول ورن، مم سامبین، بیوهی ملوانی دریایی بود که به مدت ۳۰ سال ناپدید شده بود؛ او داستان شوهرش را برای دانشآموزان تعریف میکرد و امیدوار بود روزی مانند رابینسون کروزو از جزیرهی بهشتی خود بازگردد. این داستان روی ورن تأثیر زیادی گذاشت به طوری که الهام بخش او در رمانهایی مثل جزیرهی اسرارآمیز (۱۸۷۴)، دومین سرزمین پدری (۱۹۰۰) و مدرسهی رابینسونها (۱۸۸۲) شد.
ورن در سال ۱۸۳۶ به اکول سن استانسیلاس، مدرسهای کاتولیک متناسب با ذائقهی پدر خود رفت؛ و به سرعت برتری خود را در دروسی مانند حفظیات، جغرافیا، زبان یونانی، زبان لاتین و آوازخوانی ثابت کرد. در همان سال پدر ورن، خانهای تابستانی در دهکدهی چانتاری خریده بود که روی رودخانهی لویر قرار داشت. ورن در مجموعهای با عنوان «خاطرات کودکی و جوانی» (۱۸۹۰) دربارهی علاقهی شدید خود به رودخانه و قایقها سخن میگوید.
مقالههای مرتبط:
ژول ورن ماجراجو در سال ۱۸۳۹ و تنها زمانی که ۱۱ سال داشت تصمیم میگیرد بهصورت مخفیانه به هند برود تا گردنبندی مرجانی را برای دخترعموی خود، کارولین به هدیه بیاورد؛ اما پدر ورن به موقع از این تصمیم باخبر میشود و از او میخواهد تنها در رویاهای خود به سفر برود. ورن در سال ۱۸۴۲، به مدرسهی مذهبی دیگری فرستاده شد. رمان ناتمام او با عنوان یک کشیش در سال ۱۸۳۹ در این زمان نوشته شده است.
ورن در سن نوزده سالگی، مجذوب نویسندگی به روش ویکتور هوگو شد و نویسندگی به این سبک را با رمان یک کشیش در ۱۸۳۹ آغاز کرد. با این حال پدر ورن، او را برای تحصیل در رشتهی حقوق به پاریس فرستاد زیرا میخواست پسرش دنبالهروی راه او در وکالت باشد؛ اما ورن جوان که عاشق ادبیات بهویژه تئاتر بود در کنار تحصیل در رشتهی حقوق به نوشتن نمایشنامه هم میپرداخت. از او داستانهای کوتاه و رسالههای علمی متعددی در مجلهی Musess des familles به چاپ رسیده است. ورن قبل از شروع به کار جدی نویسندگی، برای امرار معاش به کارگزاری مشغول بود. در طول این دوره نویسندگی، انجام پژوهش در کتابخانهی ملی و رویاپردازی برای سبک جدیدی از رمان را آغاز کرد.
شهر بندری نانت در دوران زندگی ژول ورن
آغاز راهی جدی
ژول ورن در سال ۱۸۶۲ با پیر ژول هتزل ملاقات کرد. هتزل با انتشار رمان پنج هفته در بالن (۱۸۶۳) اولین رمان از مجموعهی سفرهای شگفتانگیز موافقت کرد. این رمان به یکی از پرفروشترین رمانها در سراسر جهان تبدیل شد و به قرارداد بلندمدت ورن و هتزل برای نوشتن مجموعه رمانهای علمی تخیلی انجامید. در نتیجه ورن شغل خود در بازار سهام را رها کرد و به نویسندهای تمام وقت تبدیل شد. همکاری بلند مدتی که بیش از ۴۰ سال دوام آورد و نتیجهی آن ۶۰ اثر از مجموعهی سفرهای شگفتانگیز بود.
آثار ژول ورن را میتوان به سه بخش تقسیم کرد. اولین گروه آثار از ۱۸۶۲ تا ۱۸۸۶ را میتوان دورهی مثبتاندیشی او نامید. در رمان پاریس در قرن بیستم: ۱۹۹۴ توسط هتزل در سال ۱۸۶۳، باعث شد ورن درسهای زیادی برای خلق رمانهای جدید خود بگیرد و تا دو دهه پس از آن آثار ماندگار و پرفروشی ازجمله سفر به مرکز زمین (۱۸۶۳، توسعهیافته در ۱۸۶۷)، در مدار ماه (۱۸۷۰)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۰) و دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳) را از خود بهجای بگذارد. ورن در این سالها با خانوادهی خود در آمیان (شهری در شمال فرانسه) زندگی میکرد؛ و سفر کوتاهی هم به نیویورک و همچنین آبشار نیاگارا داشت. در این دوره ورن به تعداد زیادی از کشورهای اروپایی سفر کرد و در اقتباسهای متعدد تئاتر از رمان خود همکاری کرد و به شهرت جهانی دست یافت.
دومین مرحلهی نویسندگی ژول ورن از ۱۸۸۶ آغاز میشود و تا زمان مرگ او در سال ۱۹۰۵ ادامه مییابد. این مقطع، دوران منفینگری ورن است. در طی این سالها لحن داستانهای ماجراجویانهی ورن بهتدریج تغییر میکند. ورن از داستانهای علمی ماجراجویی به سمت داستانهایی دربارهی خطرات فناوری روی میآورد. رمانهای او در این مقطع عبارتاند از: خرید قطب شمال (۱۸۸۹)، جزیرهی شناور (۱۸۹۵)، برای پرچم (۱۸۹۶) و ارباب دنیا (۱۹۰۴). این تغییر تمرکز بهموازات مشکلاتی در زندگی نویسنده شکل گرفت: مشکلات مربوط به پسرش میشل، سوءقصد برادرزادهاش به وی و مشکلات مالی که به دلیل آن مجبور به فروش کشتی تفریحیاش شد. از طرفی از دست دادن متوالی مادر و ناشر وفادار او هتزل به این بدبینیها دامن زد. ورن در هنگام مرگ تعداد زیادی متن دستنویس روی میز خود باقی گذاشته بود.
سومین و آخرین دوران روایت ژول ورن از ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۹ است. در این دوره آثار ورن پس از اعمال تغییراتی توسط پسر او، میشل منتشر شدند. این مجموعه، شامل آتشفشان طلایی (۱۹۰۶)، آژانس مسافرتی تامسون (۱۹۰۷)، شکار شهاب (۱۹۰۸)، خلبان دانوب (۱۹۰۸)، بازماندگان جاناتان (۱۹۰۹)، راز ویلهام استوریتز (۱۹۱۰)، دیروز و فردا، مجموعه داستانی کوتاه (۱۹۱۰) و مأموریت بارساک (۱۹۱۹) است.
جلد اولین نسخههای کتابهای ژول ورن
قدرت پیشگویی آینده
ژول ورن در مجموعه رمانهای خود به فناوریهایی اشاره دارد که در زمان او اختراع نشده بودند یا از کارهایی سخن میگوید که بشر موفق به انجام آنها تا آن زمان نشده بود. بسیاری از پیشگوییهای ژول ورن دربارهی فناوریهای آینده امروز به حقیقت پیوستهاند. به همین دلیل لقب مردی جلوتر از زمانهی خود، شایستهی او است.
۱. زیردریایی: ژول ورن در کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا، زیردریایی ناتیلوس را معرف میکند. کاپیتان نمو، ناخدای این زیردریایی است. قبل از اختراع زیردریایی در دنیا، ژول ورن به توصیف این وسیلهی نقلیهی طویل و استوانهای در کتاب خود میپردازد. توصیف ژول ورن از زیردریایی ناتیلوس بهقدری دقیق است که برخی امکانات و فناوریهای آن را میتوان در زیردریاییهای کنونی پیدا کرد. ناتیلوس مجهز به کابین اصلی، دستگاههای کنترلی، اتاق غذاخوری و یک بارومتر است.
۲. هلیکوپتر: ژول ورن بارها به توصیف انواع هواپیماها در داستانهای خود پرداخته است؛ اما این توصیفها در رمان «روبر فاتح» شکل دقیقتری به خود میگیرند. شخصیت اصلی این داستان، ماشینی را میسازد که با موتورهای پروانهای کنترل میشود. این دستگاه را میتوان طرحی اولیه از هلیکوپترها در نظر گرفت که در آسمان داستانهای ژول ورن به پرواز درمیآمدند.
۳. رسانه و اخبار: ژول ورن در کتابی به نام «در سال ۲۸۸۹» مینویسد: «به جای چاپ اخبار، تاریخچهی زمین با مشترکین سخن میگوید که شامل گفتگوهای جذاب با سیاستمدارها، دانشمندان و گزارشگرها دربارهی اخبار روز است.» این پیشگویی دقیقا همان اتفاقی است که در رسانههای مدرن رخ میدهد.
۴. بادبان خورشیدی: اگر رمان «از زمین به ماه» اثر ژول ورن را خوانده باشید احساس میکنید ژول ورن سفرهای فضایی کنونی را توصیف کرده است. ژول ورن علاوه بر ایدهی لباسهای فضایی زمانی را توصیف میکند که انسان از کشتیهای خورشیدی برای اکتشافات فضایی استفاده کند. به عقیدهی دانشمندان مدرن، ورن مطالعهی زیادی دربارهی اتفاقهای اطراف خود داشت و با افراد زیادی دربارهی دنیای پیرامون صحبت میکرد.
توصیفها و پیشگوییهای ژول ورن که به حقیقت تبدیل شدند
۵. فرود بر ماه: ژول ورن در رمان «از زمین تا کرهی ماه» سفر به قمر زمین را توصیف میکند. در آن زمان این ایده ذهن بسیاری از دانشمندان را به چالش گرفت و ژول ورن به مرجعی برای فرهنگ علمی تخیلی تبدیل شد. در سال ۱۹۰۲ جورج میلیس کارگردان از این ایده برای ساخت یکی از اولین فیلمهای علمی تخیلی و فضایی استفاده کرد.
ژول ورن در رمانی دیگر به نام «در مدار ماه» قدم را فراتر میگذارد و به شرح ماجراجویی قهرمانهای داستان روی کرهی ماه میپردازد. گرچه روشهای ژول ورن در این دو رمان از دقت علمی چندان بالایی برخوردار نبودند، اما تخیلات ورن تقریبا صد سال بعد یکی از مهمترین گامهای بشر را شکل داد: قدم گذاشتن اولین انسانها روی سطح ماه.
۶. ماژول قمری: علاوه بر فرود و ماجراجویی روی ماه، ژول ورن حتی از ساخت ماژولهای قمری هم خبر داده بود. او در رمان «از زمین تا کرهی ماه»، اشیایی به نام پرتابه را توصیف میکند که قابلیت پرتاب مسافران و ارسال آنها به ماه را دارد. پرتابهها، کپسولهای قیف مانندی هستند که نیروی کافی برای مبارزه با جاذبه را دارند.
۷. تبلیغات در آسمان: ژول ورن از تمام اشیای پیرامون خود الهام میگرفت. تبلیغات یکی از آنها بود. ورن در کتاب «در سال ۲۸۸۹»، تبلیغات هوایی را توصیف میکند که امروزه با عنوان نوشتههای آسمانی شناخته میشوند. او در این رمان مینویسد: «همه میتوانند تبلیغات بزرگی را ببینند که از ابرها منعکس میشوند. بهقدری بزرگ که جمعیت کل شهرها یا کشورها میتوانند آن را ببینند.»
۸. ویدئو کنفرانس: ژول ورن ایدهی ارتباط از راه دور را در کتاب «در سال ۲۸۸۹» با وسیلهای به نام فون تله فوتو را توصیف میکند که همارز با فناوری کنونی ویدئو کنفرانس است. او مینویسد فون تله فوتو امکان انتقال تصاویر از طریق آینههای حساس متصل به سیم را فراهم میکنند.
۹. تیزر (سلاح برقی): ژول ورن به تمام اشیای کوچک و بزرگ در محیط اطراف خود دقت میکرد. گرچه علاقهی اصلی او وسایل نقلیه بودند اما سلاحها را نیز فراموش نمیکرد. او در رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا، ایدهی تفنگی با ولتاژ بالا را ارائه میدهد. این دستگاه به تیزر یا سلاح برقی کنونی شباهت زیادی دارد. ورن در ادامه مینویسد: گلولههای این تفنگ، گلولههای عادی نیستند بلکه مجهز به پوشش کوچک شیشهای هستند... او در ادامه میگوید: «در این گلولهها برق نوسان بالایی دارد. با کمترین ضربه تخلیه میشود و هر جانداری هرچقدر هم قوی باشد، کشته خواهد شد.»
۱۰. بالون فضاپیما: ژول ورن در رمان از کرهی زمین تا ماه، فرود فضاپیما روی اقیانوس و شناورشدن آن را به تصویر میکشد.
حقایقی دربارهی داستانهای ژول ورن
برخلاف تصور بسیاری از خوانندگان که کتابهای مشهور ژول ورن را بهصورت داستانهای مجزا میشناسند، رمانهای ماجراجویانهی او بخشی از مجموعه رمان سفرهای شگفتانگیز هستند. در اوایل دههی ۱۸۶۰ ژول ورن با ناشر خود پیر ژول هتزل ملاقات میکند. هتزل در انتشار اولین رمان ژول ورن با عنوان پنج هفته در بالن به او کمک میکند. این رمان آغازی برای مجموعهی سفرهای شگفتانگیز بود. مجموعهای از دهها کتاب که توسط ورن نوشته شد و توسط هتزل منتشر شد.
آثار ژول ورن همچنین زمینهساز ظهور استیمپانک شدند و تأثیر شدیدی بر این سبک گذاشتند. استیمپانک ژانری برگرفته از فناوری صنعتی قرن نوزدهم است. بعضی از شخصیتهای ورن بهویژه ماشینهای تخیلی در داستانها او در آثار برجستهی استیمپانک ظاهر شدهاند. برای مثال برنامهی تلویزیونی راز ماجراجوییهای ژول ورن به بررسی تجربهی اشیای ژول ورن میپردازد یا شخصیت کاپیتان نمو از رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا به شخصیتی در مجموعه کتابهای کمیک انجمن نجیبزادگان شگفتانگیز تبدیل میشود.
منبع الهام و اقتباس ژول ورن در بسیاری از رمانها، سفرهای دریایی او بودند. او کتابهایی مثل «دور دنیا در هشتاد روز» و «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» را با الهام از سفرهای دریایی خود نوشت. ژول ورن یکی از معدود نویسندگان با بیشترین تعداد ترجمهی آثار در سراسر جهان است. او به زبان فرانسه مینوشت اما توانست توجه جهانیان را به خود جلب کند. رمانهای ورن از دههی ۱۸۵۰ به تقریبا ۱۵۰ زبان ترجمه شدند و او را به دومین نویسندهی پرترجمه در کل تاریخ تبدیل کردند. رتبهی او از نظر ترجمهی آثار حتی از ویلیام شکسپیر هم بالاتر است و رتبهی اول به آگاتا کریستی اختصاص دارد.
گرچه مخاطبین ژول ورن، صرفا افراد بزرگسال بودند اما بسیاری از ناشران انگلیسی زبان، رمانهای او را به زبان ساده برای نوجوانان ترجمه کردند. بسیاری از مترجمها به سادهسازی داستانهای او پرداختند، بسیاری از متون سنگین را از کارهای او حذف کردند و در بعضی نمونهها به خلاصهسازی گفتگوها پرداختند. حتی در بعضی موارد خطاهایی مثل اندازهگیریها و تبدیل واحدهای غلط را در ترجمه وارد کردند.
آثار ژول ورن، الهامبخش سبک استیمپانک شدند که برگرفته از فناوری قرن نوزدهم میلادی است.
زندگی شخصی و مرگ
زندگی شخصی ژول ورن هم مانند زندگی کاری او پر از ماجراجوییهای مختلف بوده است. ژول ورن در نوجوانی عاشق دخترعموی خود کارولین ترونسون شد که تقریبا یک سال و نیم از او بزرگتر بود. از آنجا که ژول ورن علاقهی زیادی به نمایشنامه و ادبیات داشت، اشعاری را برای معشوق خود کارولین مینوشت. متأسفانه ترونسون احساسات پسرعموی کوچکتر خود را نپذیرفت و در بیست سالگی با مردی که بیست سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد و ژول ورن را دل شکسته رها کرد.
ژول ورن پس از مدتی اقامت در پاریس دوباره به نانت بازگشت و در آنجا عاشق زنی به نام رز هرمین آرنود شد و اشعاری هم در وصف او نوشت؛ اما والدین آن دختر با ازدواج آنها مخالفت کردند و او را به عقد شخص دیگری درآوردند. بهاینترتیب شکست مجدد عاطفی، ژول ورن را وارد مرحلهای جدید از افسردگی کرد. در نهایت ژول ورن در سال ۱۸۵۷ با زنی به نام هونورین دی ویان مورل، بیوهای ۲۶ ساله با دو کودک ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام میشل شد.
ورن در دوران جوانی از مشکلات عدیدهی سلامتی از جمله ورم روده و حملات عجیب فلج چهره رنج میبرد که بعدها عامل آن عفونت گوش تشخیص داده شد. تمام این مشکلات مانع از ورود ورن به ارتش فرانسه شدند. با وجود تمام مراقبتهای پزشکی ورن توانست به نویسندگی ادامه دهد.
ورن به دلیل علاقهی زیاد به سفر و ماجراجویی پس از موفقیت اولین کتابهای خود اقدام به خرید کشتی کوچکی کرد. با افزایش شهرت و انتشار تعداد بیشتری از کتابها، موقعیت مالی او هم به مراتب بهتر شد و کشتیهای بهتر و بزرگتری خرید. متأسفانه میشل، پسر ورن به دلیل بدرفتاری و سبک زندگی بد، رابطهی خوبی با پدرش نداشت و این دو همواره دور از یکدیگر بودند تا اینکه در اواخر عمر ژول ورن، کمی رابطهی آنها بهبود یافت.
ژول ورن و همسرش
ژول ورن در سال ۱۸۸۶، مورد حملهی سوءقصد برادرزادهی خود قرار گرفت که مبتلا به بیماری ذهنی بود. تیر به پای او اصابت کرد و او مجبور شد نیمه فلج به زندگی خود ادامه دهد. ژول ورن بر اساس سوابق گذشته در وکالت، در سال ۱۸۸۸ بهعنوان مستشار آمیان (شهری در فرانسه) انتخاب شد. او به مدت ۱۵ سال در این سمت باقی ماند. تا اینکه در سال ۱۹۰۵، بر اثر بیماری قند، جان خود را از دست داد و در گورستان همان شهر به خاک سپرده شد.
با اینکه ژول ورن در سال ۱۹۰۵ درگذشت اما دستنویسها و آثار متعددی از او به جای ماندند که تا سالها پس از مرگ او منتشر شدند. بسیاری از آثار او توسط پسرش میشل جمعآوری و ویرایش شدند. گرچه پژوهشگرهای مدرن با مقایسهی دستنویسهای اصلی ورن با نسخههای منتشرشده پس از مرگ او متوجه شدند تغییرات میشل روی رمانهای ورن بسیار فراتر از ویرایشی ساده بودهاند. میشل به بازنویسی کامل برخی رمانها پرداخت، برخی شخصیتها را تغییر داده بود مجموعهای از شخصیتهای تخیلی را به داستانها اضافه کرده بود و با این کار سبک آثار را به ملودرام نزدیک کرده بود. برخی از منتقدان، این آثار را آلوده تلفی میکنند و برخی دیگر آن را بخشی مشروع از مشارکت پدر و پسر میدانند. همچنان بحثها بر سر این دست آثار ادامه دارد.
میراث
آثار ژول ورن تأثیر شگفتانگیزی بر نویسندگان علمی و ادبی پس از او گذاشتند؛ از جمله نویسندگانی که تحت تأثیر ژول ورن بودند میتوان به این موارد اشاره کرد: مارسل امه، رولان بارت، رنه بارژاول، میشل بوتور، بلز ساندرار، پل کلودل، ژان کوکتو، فرانسوا موریاک، رمون روسل، کلاد روی، خولیو کورتاسار، آنتوان سن اگزوپری و ژان پل سارتر. دانشمندانی که تحت تأثیر آثار ژول ورن به تحقیق و پژوهش پرداختند عبارتند از: ریچارد برد، یوری گاگارین، سیمون لیک، هربرت لیاتی، گولیلمو مارکونی، فریتیوف نانسن، کنستانتین ساکلفسکی، ورنر فون براون و جک پارسونز.
آثار ژول ورن همچنین الهامبخش بیش از سی اثر سینمایی و سریالهای متعدد تلویزیونی بودهاند که بیشتر برگرفته از رمانهای مشهور بیست هزار فرسنگ زیر دریا، سفر به مرکز زمین، سفر به ماه، درهی اژدها، میشل استروگف و سفر به دور دنیا در هشتاد روز هستند.
ژول ورن با نفوذ به دنیای ادبیات، فیلم و فراتر از آن علم و فناوری، میراثی را برای نسلهای پس از خود از جمله دانشمندان، سرمایهگذارها و پژوهشگرها به جای گذاشت. نیروی دریایی ایالات متحده در سال ۱۹۵۴، اولین زیردریایی سوخت هستهای جهان، ناتیلوس را راهاندازی کرد که نام آن برگرفته از زیردریایی ناتیلوس در رمان بیست هزار فرسنگ زیردریا است. به مدت بیش از ۱۳۰ سال، ماجراجویانی مثل نلی بلی (۱۸۹۰)، وایلی پست (۱۹۳۳) و استیو فوست (۲۰۰۵) با الهام از فیلیس فاگ، قهرمان رمان دور دنیا در هشتاد روز، رکورد سفر به دور دنیا را شکستند. ورن و مجموعهی کتابهای سفرهای شگفتانگیز او نشان میدهند قوهی تخیل انسان تا کجا میتواند پیش برود و روزی به حقیقت تبدیل شود.
جایزهی ژول ورن
در سال ۱۹۹۲ ژان کریستوف ژافر و فردریک دیودون، دو بنیانگذار فستیوال ژول ورن، جایزهی ژول ورن برای دستاوردهای سینمایی، محیطی و اکتشافی در نظر گرفتند. این جوایز که توسط سازمان ماجراجویان ژول ورن سازماندهی میشوند هر سال در مراسمی رسمی به برندگان اعطا میشوند.
مکلارن متخصص در ساخت خودروهای سوپراسپرت است. این برند، البته علاقهای به حضور در کلاسهای متنوع خودرویی مثل شاسیبلندها نشان نمیدهد تا مثل گذشته، متمرکز بر مدلهای پرسرعت با فرمانپذیری عالی باقی بماند. مکلارن قبل از آنکه وارد صنعت خودروسازی شود؛ در دنیای موتوراسپرت و فرمول یک فعالیت میکرد. کسب تجربه در رقابتهای سرعت برای مکلارن همچنان ادامه دارد و محصولات تجاری مکلارن را به خودروهایی کمنظیر برای رانندگی در پیست و مسابقات تبدیل میکند.
مکلارن 620R، نسخهای ارتقاء یافته از سری محصولات 570 محسوب میشود. سال گذشته، 570S GT4 رونمایی شد که یک سوپراسپرت مخصوص پیست و فاقد استانداردهای جادهای بود. حالا، علاقهمندان مکلارن میتوانند با خرید 620R، لذت رانندگی در شرایط مسابقه و امکانات لازم برای سفرهای شهری را در یک محصول تجربه کنند. این خودرو از همان پیشرانهی توئین توربوشارژ ۳/۸ لیتری V8 سری GT4 مکلارن استفاده میکند تا قدرت ۶۲۰ اسب بخار و گشتاور ۶۲۰ نیوتنمتر داشته باشد. سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت برای 620R، تنها ۲/۹ ثانیه و صفر تا ۲۰۰ کیلومتربرساعت هم، ۸/۱ ثانیه خواهد بود. نهایت سرعت این سوپراسپرت ۳۲۲ کیلومتربرساعت اعلام شده است.
جدیدترین محصول مکلارن با تایرهای پیرلی Pزیرو R عرضه میشود؛ اما خریدار میتواند لاستیکهای مخصوص پیست برای 620R سفارش دهد. این شرایط، برای بسیاری از خودروهای جادهای و همکلاس 620R فراهم نیست؛ درحالیکه رینگهای ۱۹ اینچ جلو و ۲۰ اینچ عقب در این مدل، مطابق استانداردهای شهری و اتوموبیلرانی حرفهای ساخته شدهاند.
در نگاه اول، تفاوت خاصی بین 620R و 570S دیده نمیشود. نمای روبرو در این خودروها تقریبا یکسان به نظر میرسد اما با بررسی دقیقتر میتوان به نکات جالبی رسید. سپر جلو و عقب، آینههای جانبی و حتی قاب چراغها از فیبرکربن ساخته شدهاند. بال عقب، مهمترین تفاوت ظاهری 620R و 570S محسوب میشود که برای مدل جدیدتر، قابلیت تغییر ارتفاع و بهبود آیرودینامیک در شرایط مختلف را فراهم میکند. با وجود پیشرانهی قویتر، 620R نسبت به 570S حدود ۳۱ کیلوگرم سبکتر است که البته در کلاس سوپراسپرتها و خودروهای مخصوص پیست، اهمیت زیادی دارد.
هنوز تصویری از فضای داخلی 620R منتشر نشده است؛ اما بنابر اظهارات شرکت سازنده، بسیاری از ادوات کابین شامل داشبورد، صندلیها و پدالها از فیبرکربن تولید خواهند شد. نمایشگر ۷ اینچی لمسی و سیستم تجزیه تحلیل مکلارن و کامپیوتر مخصوص بررسی عملکرد راننده در پیست (McLaren Track Telemetry)، روی تمامی نسخههای 620R وجود خواهد داشت. امکانات رفاهی و لوکس، مثل دوربینهای سهگانه برای دید پشت و طرفین، شکاف ورودی هوا در سقف، اگزوزهای تیتانیوم و بسیاری دیگر تجهیزات سفارشی توسط دپاتمان محصولات خاص مکلارن (MSO) به درخواست مشتری نصب خواهند شد.
در سبد شرکت سازنده، 570S ارزانترین مدل با آستانهی قیمت در حدود ۲۰۰ هزار دلار است؛ درحالیکه خرید نمونهی استاندارد از 620R نزدیک به ۳۳۰ هزار دلار هزینه خواهد داشت. جدیدترین محصول مکلارن، تولید محدود به ۳۵۰ دستگاه دارد و براساس سفارش مشتری، تولید خواهد شد.
سامسونگ در حال نهایی کردن تولید سری جدید گوشی گلکسی اس ۱۱ است؛ زیرا فقط دو یا سه ماه دیگر تا رونمایی باقی مانده است. از سه مدل این سری که اس ۱۱، اس ۱۱ ای و اس ۱۱ پلاس هستند، موردتوجهترین آنها گلکسی اس ۱۱ پلاس است. شایعه شده که این گوشی سامسونگ پادشاه جدید دوربینها است و آیفون ۱۱ پرو را شکست خواهد داد.
مقالههای مرتبط:
بنا بهگفتهی افشا کنندهی معروف، Ice Universe، دلیل موفقیت دوربین اس ۱۱ پلاس میتواند استفاده از حسگر اختصاصی ۱/۱.۳ اینچی و ۱۰۸ مگاپیکسلی سامسونگ باشد که از نظر کیفیت با حسگر ISOCELL Bright HMX متفاوت خواهد بود. این حسگر را میتوانید در گوشیهای می نوت ۱۰ و می میکس آلفا پیدا کنید.
نیاز به گفتن نیست که حسگر جدیدی که سامسونگ قصد استفاده از آن در گلکسی اس ۱۱ پلاس دارد از حسگر ISOCELL Bright HMX بهتر خواهد بود؛ به این معنی که کیفیت تصویر نیز آن نیز بهتر بوده و همچنین قادر به ضبط ویدئوهایی با کیفیت مافوق عالی است.
ماژول دوربین اس ۱۱ پلاس با دو مدل یعنی اس ۱۱ و S11e متفاوت است. گلکسی اس ۱۱ پلاس قرار ماژول دوربین «بسیار بزرگ» داشته باشد که عملکرد دوربین «بسیار قوی» ارائه میدهد.
چند روز قبل گفته شد که گوشی آیفون ۱۱ پرو دادههای مربوط به موقعیت مکانی را بدون اجازه کاربر جمعآوری میکند. اپل بعد از گذشت چند روز درنهایت در مورد این موضوع توضیح داد.
برایان کربس (Brian Krebs) یکی از محققان حوزهی امنیت مدعی شده بود، زمانیکه سرویسهای موقعیت مکانی تمامی اپلیکیشنها و برنامههای آیفون ۱۱ پرو در حالت غیرفعال قرار دارد، دادههای موقعیت مکانی جمع آوری میشود. از نظر براین کربس، چنین رویکردی در تضاد با قوانین مربوط به حفظ حریم خصوصی است.
مقالههای مرتبط:
برایان کربس ویدئویی درارتباط با این موضوع تهیه کرد. در ویدئو نشان داده شده بود که وقتی تنظیمات مربوط به موقعیت مکانی اپلیکیشنهای آیفون ۱۱ پرو اپل در حالت غیرفعال قرار دارد، علامت مخصوص فعال بودن موقعیت مکانی در نوار نوتیفیکشن دستگاه دیده میشود. ظاهرا تنها راهکار برای غیرفعال کردن موقعیت مکانی، مراجعه به قسمت تنظیمات و غیرفعال کردن سرویس موقعیت مکانی یا Location Data است.
کوپرتینونشینها هیچگونه توضیحی در مورد این موضوع مطرح نکرده بودند. اما پس از انتشار ویدئوی برایان کربس، یکی از مهندسان اپل در پاسخ به انتشار این ویدئو اعلام کرد: «در آنچه مطرح شده، هیچگونه تهدید امنیتی وجود ندارد. زمانیکه در قسمت تنظماتی گزینهای برای غیرفعال کردن این قابلیت وجود نداشته باشد، سرویس موقعیت مکانی به کار خودش ادامه میدهد.»
براساس اعلام اپل، گوشیهای آیفون جدیدتر از جمله آیفون ۱۱ پرو مکس، دادههای مربوط به موقعیت مکانی کاربران را بهدلیل آنکه فناوری از باند فوق وسیع (ultra wideband) پشتیبانی میکند، به اشتراک میگذارد. این فناوری امکان اطلاع از موقعیت مکانی دستگاههای مختلف را فراهم میکند و درنتیجه این امکان فراهم میشود که کاربر بتواند از وجود سایر دستگاههایی از که از این فناوری پشتیبانی میکنند مطلع شود و متوجه شود در چه موقعیت مکانی قرار دارند.
اپل در مورد این موضوع اعلام کرد: «کاربران میتوانند کارهایی مانند اشتراکگذاری فایل را بهصورت راحتتری به انجام برسانند. مثلا میتوانند فایلی را با کسی که از AirDrop استفاده میکند، صرفا ازطریق نشان دادن آیفون کاربر بهاشتراک بگذارند.» اپل افزود: «نماد مربوط به سرویس موقعیت مکانی برای گوشیهای آیفون جدیدتر نمایش داده میشود که فناوری باند فوق سریع هنوز در این مناطق تأیید نشده است.
اپل در ادامه افزود:« مدیریت انطباق باند فوق سریع و نمایش دادههای موقعیت مکانی کاملا روی دستگاه کاربر انجام میشود و اپل دادههای مربوطه را جمع آوری نمیکند.»
اپل، پس از انتشار ویدئوی کربس اعلام کرد که در بهروزرسانی بعدی iOS، قصد دارد امکان غیرفعال کردن این سرویس را برای کاربران گوشیهای آیفون جدید فراهم کند.
قیمت بهروز، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان و آگاهانهی انواع آیفونهای اپل نیاز دارید را در بخش محصولات زومیت بیابید؛ مقایسهی مشخصات فنی انواع گوشیهای موبایل آیفون در کنار گالری تصاویر رسمی همگی در این بخش در دسترس شما خواهد بود.
AMD در ماه دسامبر یک بهروزرسانی اساسی برای درایور کارتهای گرافیک رادئون ارائه میکند. برخی شایعهها ادعا میکنند که پشتیبانی رسمی از رهگیری پرتو نیز در بهروزرسانی جدید ارائه خواهد شد. صرفنظر از صحت شایعهها، ظاهرا قابلیت جدید هوشمندانهای نیز برای بهبود نرخ فریم در کارتهای گرافیکی شرکت ارائه خواهد شد. قابلیتهای جدید، خصوصا برای پردازندههای گرافیکی با قدرت کمتر، بهینهسازی قابلتوجهی را بههمراه خواهد داشت. اخبار دیگر ادعا میکنند که AMD مدلهای جدیدی اقتصادی را نیز در دست طراحی و توسعه دارد.
مقالههای مرتبط:
قابلیت Radeon Boost، موضوعی است که طبق ادعای رسانهها میتواند ظرفیت پردازشی کارتهای گرافیکی را بهبود دهد. این اسم در اطلاعات بازاریابی منتشر شد که به شبکههای اجتماعی همچون ردیت و توییتر درز پیدا کرده است. باتوجه به ادعاهای تبلیغاتی فاششده، قابلیت جدید میتواند «بازیها را توربوشارژ کند». باتوجه به شعار تبلیغاتی و نامی که برای قابلیت مذکور ذکر میشود، میتوان انتظار بهبود کارایی و قدرت را از آن داشت.
همانطور که در تصاویر منتشرشده میبینیم، یکی از تصاویر به Radeon Software Adrenalin ۲۰۲۰ Edition اشاره میکند که قطعا جزوی از پکیج درایور مهم ماه دسامبر خواهد بود. بههرحال نمیتوان هیچ اظهارنظر مشخص و دقیقی از ماهیت و قابلیتهای Radeon Boost داشت. اطلاعات منتشرشده تنها بهنام و انتشار قابلیت اشاره میکنند و هیچ جزئیات تکمیلی از آن در دست نیست.
AMD در سال ۲۰۱۶ شرکتی بهنام HiAlgo را خریداری کرد که دو فناوری مهم را توسعه داده بودند. HiAlgo Chill و HiAlgo Boost، نام فناوریهای شرکت مذکور بودند. در پایان همان سال، AMD Radeon Chill معرفی شد. باتوجه به رویکردهای گذشته میتوان ادعا کرد که Radeon Boost همان فناوری دوم HiAlgo خواهد بود که درنهایت توسط AMD بهرهبرداری شده است. البته قطعا بهینهسازیهایی در آن انجام خواهد شد.
رزولوشن انطباقی
اگر فرضیهی بخش پیشین را قبول کنیم، میتوان برخی قابلیتهای Radeon Boost را باتوجه به قابلیتهای HiAlgo Boost پیشبینی کرد. HiAlgo Boost فرایندی است که شامل تنظیم پویای رزولوشن بازی بهصورت زنده میشود. چنین فرایندی را بهنام رزولوشن انطباقی نیز میشناسند.
HiAlgo دربارهی قابلیت خود اینگونه توضیح میدهد:
Boost دستورهای ارسالشده از بازی به کارت گرافیک را بهصورت زنده دریافت کرده و بهینهسازی میکند. با چنین رویکردی، کارایی بهصورت فریمبهفریم بهبود مییابد. وقتی در صحنهی اکشن قرار دارید و دوربین حرکت میکند، Boost رزولوشن را کاهش میدهد تا نرخ فریم تقویت شود. وقتی دوربین متوقف شد، رزولوشن به وضعیت قبلی باز میگردد. این رویکرد پاسخگویی بهینه و صافی حرکتها و اکشنها را در بازی بههمراه دارد که حتی با کارتهای گرافیک ضعیف نیز ممکن خواهد بود.
باتوجه به توضیح بالا، وقتی گیمر در حالت ساکن است و مثلا به یک صحنهی زیبا در بازی نگاه میکند، رزولوشن کامل با جزئیات دقیق ارائه میشود. درمقابل وقتی حرکت میکنید یا اکشن زیادی درحال رخ دادن باشد و توانایی شناسایی جزئیات بیشتر را ندارید، رزولوشن برای روانتر کردن نرخ فریم، کاهش مییابد.
نمیتوان با قطعیت ادعا کرد که قابلیت جدید AMD، همان HiAlgo Boost باشد. ازطرفی درصورت صحت پیشبینی نیز نمیدانیم که چهمقدار از قابلیت از زمان خریداری شدن شرکت توسعهدهنده تغییر کرده است. درنهایت تنها میتوان پیشبینی کلی از ظرفیتهای احتمالی بهروزرسانی آتی ارائه کرد. صرفنظر از تمامی پیشبینیها، ظاهرا AMD تصمیم دارد تا با قابلیتی جدید در جهت بهینهسازی نرخ فریم گرافیکی، محصولات کنونی خود را بهبود دهد.
اگر پیشبینی بالا صحیح باشد، چگونگی پیادهسازی قابلیت در کارتهای گرافیکی AMD نیاز به بررسی دارد. بهعلاوه باید ببینیم آیا کاهش کیفیت تصویر در جهت بهینهسازی نرخ فریم، توسط کاربران قابل تشخیص خواهد بود؟
AMD به احتمال زیاد بهینهسازی نرخ فریم را با درنظرگرفتن کارتهای ارزانقیمت انجام میدهد. قابلیتی که به آنها امکان میدهد تا بازیهای نیازمند پردازش گرافیکی بیشتر را بهصورت بهینهتری مدیریت کنند. فراموش نکنید که مشتاقان دنیای بازی و کاربران حرفهای، محصولات پرچمدار و قدرتمند را برای پردازش گرافیکی خریداری میکنند. بهعلاوه آنها هیچگونه کاهش کیفیت در جهت بهبود نرخ فریم را نمیپذیرند. بههرحال اکنون هم نگرانیهایی پیرامون پیادهسازی احتمالی قابلیت HiAlgo وجود دارند. برخی نگران شناسایی حرکت یا ثابت بودن دوربین توسط نرمافزار هستند و چالشهای احتمالی درگیر در فرایند را نگرانکننده میدانند.
تغییر رزولوشن و کیفیت با هدف روانتر کردن نرخ فریم، شاید از دید کاربران تیزبین و حرفهای مخفی نماند، اما بههرحال اکثر کاربران مشکلی با آن نخواهند داشت. درواقع تغییرها و مشاهدهی آنها وابستگی زیادی به کاربر و حساسیت او خواهد داشت.
AMD بهزودی نمونههای اقتصادی از محصولات خود را بهبازار عرضه میکند. کارتهای گرافیک RX 5500 و 5500 XT احتمالا در آیندهی نهچندان دور به بازار میرسند. دراینمیان معرفی Radeon Boost با توانایی بهینهسازی عملکرد کارتهای گرافیک میانرده، میتواند خطری جدی برای انویدیا و محصولات خانوادهی GTX 16 باشد.
براساس آخرین اخبار منتشر شده از سوی وبسایت کرهای The Elec، احتمالا ماژول محافظت کنندهی باتری آیفونهای ۲۰۲۰ درحدود ۵۰ درصد کوچکتر و باریکتر از ماژول حفاظتی باتری آیفونهای قبلی اپل خواهد بود.
باتوجه به کوچکتر شدن ابعاد ماژول حفاظتی باتری، فضای داخلی بیشتری دراختیار نسخههای مختلف گوشی آیفون ۱۲ قرار خواهد داشت و درنتیجه امکان افزایش ظرفیت باتری و استفاده از باتری بزرگتر مقدور خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
در گزارش منتشر شده به این موضوع اشاره شده که شرکت کرهای ITM Semiconductor، ماژول جدید محافظ باتری آیفون ۲۰۲۰ را تولید میکند. مدار محافظ باتری از شارژ شدن بیش از حد و همچنین تخلیهی بیش از حد باتری دستگاه جلوگیری میکند. در ماژول جدید محافظ باتری از مدارهای حفاظتی MOSFET و PCB استفاده شده و دیگر نیازی به کیس نگهدارنده ندارد. در گزارش جداگانهی دیگر از The Elec به این موضوع اشاره شده که شرکت ITM Semiconductor مسئول تأمین ماژولهای جدید محافظ باتری برای گوشی هوشمند گلکسی اس ۱۱ است.
انتظار میرود کوپرتینونشینها چهار نسخه گوشی آیفون بالارده در سال ۲۰۲۰ به بازار عرضه کنند که شامل یک نسخهی آیفون ۵/۴ اینچی، دو نسخه آیفون ۶/۱ اینچی و یک نسخه آیفون ۶/۷ اینچی میشود. احتمالا هر چهار دستگاه با نمایشگر OLED، قابلیت پشتیبانی از شبکهی 5G، قاب فلزی جدید مشابه آیفون ۴، ظرفیت حافظه رم ۶ گیگابایتی، دوربین سهگانه در پنل پشتی دستگه بههمراه حسگر سهبعدی معرفی و به بازار عرضه خواهند شد. آیفون ۱۱ پرو مکس از بیشترین عمر باتری نسبت به سایر مدلهای آیفون بهره میبرد و میتواند در هر بار شارژ تا ۵ ساعت بیشتر از آیفون XS MAX شارژ مورد نیاز دستگاه را تأمین کند.
طی یک دههی گذشته با ارزان شدن استفاده از اینترنت و تغییر برخی فاکتورها نظیر غیرحجمی شدن بستهها، عادت مصرف کاربران نیز تاحدودی تغییر پیدا کرده است. انگشت زدن روی نشانه ابری دانلود و خیره شدن برای به پایان رسیدن چرخه انتظار تصویر آشنایی در شبکههای اجتماعی برای تماشای محتواهای ویدیویی است. محتواهایی که حجم آنها بهطور دقیق نوشته شده و از آنجایی که سرویسهای ارائه دهند اینترنت پهنای باند مصرفی برای اینستاگرام، تلگرام و واتساپ در بستههای اینترنت بینالملل محاسبه میکنند، تکلیفمان برای دانلود کردن یا نکردن آنها مشخص است. اما در این میان حساب فیلم و سریال جدا است و یک سؤال همیشگی گوشه ذهن برخی طرفداران فیلم و سریال وجود دارد که تماشای آنلاین ارزانتر تمام میشود یا دانلود؟
آنلاین یا آفلاین؟
مقالههای مرتبط:
همانطور که میدانید، در سالهای گذشته روشهای نوینی وارد بازی شده و در اقصی نقاط جهان کاربران به سمت روش جدیدی از دریافت محتوا رفتهاند. این روزها، سرویسهای استریم و VoD هستند که در اقصی نقاط جهان خودنمایی میکنند. این سرویسها چنان به سلطهی سرویسهای کابلی و ماهوارهای پایان دادهاند که حتی بزرگترین تولیدکنندگان محتوا نیز به سمت توسعهی کانالهای استریم و VoD رفتهاند. سرویسهایی که خارج از ایران بهعنوان سرویسهای استریم یا VoD شناخته میشوند با کنار زدن شبکههای کابلی، به غولهای تولید فیلم و سریال در جهان تبدیل شدهاند. سرآمد چنین سرویسهایی نتفلیکس، آمازون پرایم و اپل تیوی هستند. طی چند سال اخیر، چندین سرویس داخلی نیز با الگو گرفتن از نمونههای خارجی شکل گرفته و حتی به سراغ تولید محتوای اختصاصی نیز رفتهاند. از جملهی سرویسهای داخلی باید به فیلیمو و نماوا اشاره کرد که شناخته شدهترین سرویسهای VoD داخلی هستند.
در حالت کلی دوعامل اصلی باعث شده تا بسیاری از کاربران به سمت سرویسهای VoD بروند؛ اولین عامل تنوع بالا و همچنین اختیار کاربر در زمان دیدن محتوای انتخابی است. عامل دوم، هزینهای است که کاربر در قبال استفاده از این سرویسها متحمل میشود. از نظر محتوایی از آنجایی که VoD ادامه راه شبکه نمایش خانگی در فضای آنلاین است، تمام فیلم و سریالهایی که بعد از اکران سینمایی بهصورت دیویدی عرضه میشود را منتشر میکنند. از طرفی تولیدهای اختصاصی از جمله سریالها و برنامههای موضوعی متفاوت هم جزئی از این آرشیو انبوه است که با یک حق اشتراک در دسترس کاربران قرار میگیرد. البته برخی کاربران بنابر وجود برخی محدودیتها به سراغ چنین سرویسهایی نمیروند. این محدودیتها کاربران ایرانی چه در بکارگیری سرویسهای خارجی و چه داخلی همچنان به استفاده از روش دانلود واداشته است. البته در این بین کاربرانی نیز وجود دارند که مشکلی با محتوای سرویسهای داخلی نداشته و ترجیح میدهند تا بهجای دانلود کردن و تماشای فیلمها و سریالهای مورد علاقه خود، مستقیما به سراغ سرویسهای داخلی بروند.
ترافیک داخلی و هزینهی پایینتر برای مشاهده فیلم و سریال
بعد از آنکه به دستور سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و در راستای کاهش هزینههای مشتری، ترافیکهای داخلی و خارحی در تعرفههای اینترنت غیرحجمی متمایز شد، هزینههای استفاده از وبسایتهای داخلی هم کاهش چشمگیری پیدا کرد. از آن زمان تاکنون اپراتورهای اینترنتی با درنظرگرفتن آستانه مصرف منصفانه، بستههای حمایتی را به کاربران ارائه میکنند که حجم داخلی این بستهها دوبرابر ترافیک بینالملل است. برای مثال با حداقل هزینه ماهیانه ۸۰ هزارتومان، کاربران میتوانند بستههایی با میانگین ۳۰۰ گیگابایت ترافیک داخلی و سرعتبالا دریافت کنند. در عین حال باتوجه به اینکه بیش از ۲۴ هزار وبسایت از جمله وبسایتهای استریم و UGC (مانند فیلیمو، آپارات، نماشا، نماوا و ...) در لیست دامنههای اینترنتی با میزبانی داخلی ثبت شدهاند و ترافیک مصرفی آنها نصف محاسبه میشود، عملا بسته ۳۰۰ گیگابایتی ترافیک داخلی برای برخی کاربران که مصرف پایینی دارند، نامحدود به شمار میرود. در چنین شرایطی اگر میانگین حجم مصرفی یک فیلم ۹۰ دقیقهای را ۱.۸ گیگابایت و یک اپیزود سریال ۶۰ دقیقهای را ۱.۲ گیگابایت در نظر بگیریم، کاربران وبسایتهای ویدیویی داخلی باید در طول یک ماه باید چیزی بیشتر از ۲۰۰ فیلم و سریال تماشا کنند تا بتوانند بسته اینترنتی ۳۰۰ گیگابایتی خود را به اتمام برسانند. بنابراین با یک حساب سرانگشتی و با درنظرگرفتن مجموع هزینه اینترنت و هزینه اشتراک VoDهای داخلی، بهنظر میآید استریم فیلم و سریال بیشتر از آنچه فکر میکنم ارزان تمام شود.
تجربه جهانی: طرحهای تشویقی اپراتورها
در دنیا استفاده از شبکههای اینترنتی یا VOD تبدیل به یک فرهنگ شده است. اختصاص بخش محسوسی از پهنای باند کل اینترنت به سرویسهای استریم نظیر نتفلیکس گواهی بر این ادعا است. نتفلیکس بزرگترین سرویس تولید و ارائهی محصولات ویدیویی در جهان است. این شبکه اینترنتی در ۱۹۰ کشور جهان مخاطب دارد که تعداد آنها در مجموع به حدود ۱۳۰ میلیون نفر میرسد. این مخاطبان، «روزانه» حدود ۱۲۵ میلیون ساعت از محتوای ارائهشده توسط نتفلیکس را تماشا میکنند. این بدان معنا است که پهنای باندِ مورد استفاده نتفلیکس، از مجموع پهنای باند استفاده شده توسط یوتیوب و آمازون و هولو (همگی با هم) بیشتر است.
نتفلیکس، یوتوب، آمازون و هلو رتبه های اول تا چهارم استفاده از ترافیک اینترنت را به خود تخصیص دادهاند که کاربران با پرداخت اشتراک ارزان از ساعت ها فیلم و سریال بهره میبرند.
به گزارش The Economic Times و Whistleout در کشورهای حوزه امریکا و استرالیا دو عامل سرعت و پهنای باند دانلود اولویت اول استفاده از اینترنت هستند که اپراتورها در بستههای پیشنهادی خود، توصیه استفاده از اشتراک نتفیلیکس یا آمازون را به مدت زمانهای مختلف میدهند و کمپانیهای جهانی استریمِ فیلم، محصولات خود را در قالب تعرفههای اینترنتی رایگان یا نیم بها همچون پلتفرمهای ایرانی، جهت حجم اینترنت کاربران ارائه نمیدهند.
برای مثال یکی از محبوبترین شرکتهای ارائهدهنده اینترنت در آمریکا شرکت Mediacom است. شرکتهای ارائهدهنده اینترنت، علاوه بر اینترنت، تلفن ثابت و شبکههای تلویزیونی HD را همراه همان بستههای اینترنت و بهصورت کابلی به خانههای مشترکان میرسانند. در Mediacom ، سرعت دانلود تا ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه، سرعت آپلود تا ۱۰ مگابیت بر ثانیه، حجم ۱۰٫۰۰۰ گیگابایت ماهانه در نظر گرفته شده است و نرمافزار محافظت از اینترنت بهصورت رایگان عرضه میشود که این امکانات با پرداخت ۵۵ دلار معادل ۷۱۲ هزار تومان امکانپذیر خواهد بود.
اما آنچه که در امریکا و استرالیا علاوه بر سرعت بالا خدمات اینترنتی مهم است، حفاظت از اینترنت است، چراکه در این کشورها حفاظت از اینترنت معادل حفاظت از اقتصاد است. از این رو این کشورها با ارائه پهنای باند داخلی و بستههای پیشنهادی تعرفه اینترنت، سعی در حفظ کسبوکار و جلب رضایت مردم دارند. و پلتفرمهای چون نتفلیکس، آمازون و .... تمام تلاش خود را در جهت بهبود کیفیت محتوا، ساخت فیلم و سریال و خدمات سایت خود میکنند.
افق دور
راهی که بزرگان صنعت استریم دنیا رفتهاند، مقدمه و آغاز مسیری است برای شبکههای اینترنتی داخلی تا به مانند غولی چون نتفلیکس از بستر اشتراک به بستر تولید حرکت کنند و این افقی است که شرکتهای داخلی باید به آن برسند تا در آینده نزدیک برای تمام مردم دنیا محتوا تولید کنند. اما برای گام نهادن در این مسیر مهم نیاز به همراهی نهادها و شرکتهای خدماتی بستر وب هستند تا با ارائه خدمات درست و اصولی مبنی بر قواعد بینالمللی، همقدم در این راه باشند.
بسیاری از بازیگران صنعتی و حتی کاربران عادی، پیگیر پیشرفتهای حاصلشده در طراحی و تولید باتریها هستند. باتری بهعنوان یکی از مهمترین قطعات در دنیای فناوری شناخته میشود و از خودروسازان تا تولیدکنندگان لوازم مصرفی الکترونیکی و حافظان محیطزیست نگران فرایندهای توسعهای صنعت باتری هستند. سال جاری میلادی با اخبار مهمی دربارهی باتریها همراه بود. فناوریهایی که باتری خودرو برقی را در ۱۰ دقیقه شارژ میکنند و باتریهایی با قابلیت جذب دیاکسیدکربن از هوا و بزرگترشدن بزرگترین باتری جهان، نکات مهمی از روند توسعهی باتریها بههمراه داشتند. درادامهی این مطلب زومیت، مهمترین دستاوردهای انقلابی سال ۲۰۱۹ را در حوزهی باتری شرح میدهیم.
مقالههای مرتبط:
افزایش سریع و شدید دمای شارژ
باتریهای لیتیومیونی که امروزه در دستگاههای موبایل ما و دیگر تجهیزات فناورانه همچون خودروهای برقی استفاده میشوند، در زمان شارژ دمای خود را بهصورت ایدهآل در بازهای مشخص حفظ میکنند. اگر دما در بازهی مذکور حفظ نشود، خطر کاهش عمر و کیفیت باتری ایجاد میشود. اگر بتوان باتریها را در دمایی بالاتر و با حفظ امنیتی شارژ کرد، مزایای متعددی کسب میکنیم. بازدهی باتری با شارژ در دمای بیشتر افزایش مییابد و کمترشدن چشمگیر زمان اتصال به منبع تغذیه را شاهد خواهیم بود.
گروهی از محققان دانشگاه ایالتی پن در اکتبر باتری جدیدی رونمایی کردند که توانایی تحمل گرمای بیشتر را داشت. دانشمندان عموما شارژ باتری در دمایی حدود ۶۰ درجهی سانتیگراد را ممنوع میدانند؛ اما دستگاه جدید محققان، تنها ۱۰ دقیقه در چنین دمایی شارژ و سپس پیش از هرگونه تأثیر مخرب دمای بالا، با سرعت زیاد خنک میشود.
دستاورد انقلابی محققان در ساخت باتری با قابلیت تحمل زیاد به استفاده از فویل نازک از جنس نیکل وابسته بود. فویل نیکل به ترمینال منفی باتری وصل میشود و قابلیت گرمکردن سریع الکترونهایی را دارد که از ترمینال عبور میکنند. محققان با استفاده از طراحی جدید توانستند باتری را ۱،۷۰۰ بار با امنیتی کامل در دمای بالا شارژ کنند. بازدهی روش جدید چشمگیر تعریف میشود. گروه محققان میگویند با چنین فناوری میتوان خودرو الکتریکی را در ۱۰ دقیقه برای رانندگی ۳۲۰ تا ۴۸۰ کیلومتر شارژ کرد.
شارژ باتری با چاشنی دیاکسیدکربن
گروهی از محققان دانشگاه MIT در اکتبر سال جاری نوع جدیدی از باتری را معرفی کردند که توانایی جمعآوری دیاکسیدکربن را از هوا دارد. باتری جدید موسوم به electro-swing از دستهای الکترود پوشش دادهشده در ترکیبی بهنام Polyanthraquinone استفاده میکند که امکان جذب دیاکسیدکربن را از فضای اطراف دارد.
فرایند جذب دیاکسیدکربن در باتری جدید بهصورت طبیعی در زمان شارژشدن باتری انجام میشود. جذب مادهی مذکور تا زمانی ادامه پیدا میکند که الکترودها پر از دیاکسیدکربن شوند. سپس، میتوان شارژ باتری را خالی کرد تا مولکولهای CO2 برای کاربردهای صنعتی استفاده شوند. تیم تحقیقاتی توانسته است باتری کنونی را تا هفتهزار چرخهی شارژ آزمایش کند که پسازآن، کاهش ۳۰ درصدی در باتری رخ میدهد. چشمانداز بعدی توسعه رسیدن به ظرفیت ۲۰ تا ۵۰ هزار چرخهی شارژ خواهد بود.
باتریهای دیاکسیدکربن با قابلیت چند شارژ مجدد
جستوجو برای روشهای بهینهسازی طراحی باتری شامل اکتشاف برای پیداکردن عناصر جدید نیز میشود. دیاکسیدکربن یکی از موادی است که دانشمندان از سالها پیش برای اکتشاف ظرفیت کاربرد آن در صنعت باتری تلاش میکنند. باتریهای لیتیومدیاکسیدکربن چگالی انرژی بیش از هفتبرابر باتریهالی لیتیومیونی خواهند داشت. همچنین، توسعهی باتری با آن مواد که چرخههای شارژ بیشتر داشته باشد، دشواریهای متعددی بههمراه دارد.
وقتی در باتری از دیاکسیدکربن استفاده شود، در فرایند شارژ شاهد تجمیع ناخواستهی کربن در کاتالیزور خواهید بود. دانشمندان دانشگاه ایلینوی در سپتامبر راهکاری برای عبور از این مشکل معرفی کردند. آنها دستاورد جدید خود را اولین باتری لیتیومدیاکسیدکربن با قابلیت شارژ مجدد نامیدند.
باتری قابلشارژ دیاکسیدکربن از نانوذرات دیسولفیدمولیبدن در کاتد استفاده میکند. بهعلاوه، الکترولیت هیبریدی مجهز به مایع یونی و سولفوکسیددیمتیل نیز در این باتری وجود دارد. ترکیب مواد مذکور مانع از شکلگیری کربن مازاد مشکلزا در کاتالیزور باتری میشود. نمونهی آزمایشی تاکنون به انجام ۵۰۰ چرخهی شارژ موفق شده است.
ذخیرهی انرژی در سطح شبکهی توزیع با ساختار سیلیکون مذاب
انرژیهای تجدیدپذیر مانند باد و خورشید قدرت زیادی تولید میکنند؛ اما ذخیرهسازی انرژی تولیدشده برای استفاده از مواقع ضروری به طراحی بهینه نیاز دارد. استارتاپ استرالیایی Climate Change Technologies در آوریل راهکاری معرفی کرد که شاید به بهبود فرایند ذخیرهسازی انرژی در سطح شبکه منجر شود. راهکار آنها احتمالا کاربرد و تأثیرگذاری بیشتری درمقایسهبا تجهیزات ذخیرهسازی شبکهای لیتیومیونی دارد.
دستگاه Thermal Energy Device یا TED بهعنوان اولین باتری گرمایی جهان معرفی شد. دستگاه مذکور باتری ماژولاری است که توانایی جذب باتری از هر منبع و استفاده از آن برای ذوبکردن سیلیکون را در محفظهای عایق دارد. هر موتور گرمایی میتواند انرژی ایجادشده را برای کاربردهای متنوع استفاده کند. هر جعبهی TED توانایی ذخیرهسازی ۱/۲ مگاواتساعت برق را دارد و با ترکیب آنها میتوان باتریهایی با ابعاد نامحدود ساخت.
استارتاپ CCT دربارهی مزیتهای باتری جدید خود میگوید که سیلیکون مذاب برخلاف لیتیوم دچار تخریب نمیشود. باتری آنها در چرخههای آزمایشی هیچگونه کاهش عملکرد را پس از سههزار آزمایش نشان نداد. CCT پیشبینی میکند باتریها ۲۰ سال یا بیشتر عمر داشته باشند. باتریهای TED صرفنظر از عمر درخورتوجه، امکان ذخیرهسازی انرژی را تا ۶ برابر بیشتر از باتریهای لیتیومیونی دارند و قیمت آنها نیز ۶۰ تا ۸۰ درصد باتریهای مذکور خواهد بود.
افزایش ظرفیت با قطعات غیرمرسوم
باتریهای لیتیومیونی توانایی ذخیره و ارائهی انرژی لازم برای روشن نگهداشتن گوشی هوشمند شما بهمدت یک روز یا استفاده از لپتاپ بهمدت چند ساعت دارند. گفتنی است درصورت استفاده از آنها در صنعت حملونقل، مشکلات متعددی در پیش خواهیم داشت. چگالی انرژی باتریهایی که در خودروها و هواپیماها استفاده میشود، درمقایسهبا منابع سوختی سنتی مشکل اصلی صنعت حملونقل است. بهبیاندیگر، نمیتوان ظرفیت باتریها را بدون افزایش وزن زیاد کرد؛ درنتیجه، بهرهوری وسیلهی نقلیه کاهش مییابد.
محققان دانشگاه Deakin استرالیا ماه گذشته راهکاری برای عبور از مشکل باتری وسایل نقلیه ارائه کردند. محققان در مؤسسهی مواد پیشگام دانشگاه مذکور، نوع جدیدی از باتری را بهنمایش گذاشتند که به الکترولیت جامد از جنس پلیمرهای تجاری مجهز بود.
با استفاده از باتری جدید و کنارگذاشتن الکترولیت مایع که خطرهایی همچون احتمال آتشسوزی دارد، میتوان محصولی با امنیت بیشتر تولید کرد. البته ظرفیت طراحی جدید به این موارد محدود نیست. محققان میگویند طراحی جدید امکان استفاده از آند فلزی لیتیومی را ایجاد میکند که به دوبرابرشدن ظرفیت باتریهای لیتیومی منجر خواهد شد. باتری جدید تولید خودروهایی برقی را باعث میشود که توانایی سفرهای طولانیتر داشته باشند. همچنین، میتوان هواپیماهای برقی با توانایی پرواز به مقاصد دورتر هم تولید کرد.
افزایش ابعاد باتریهای عظیم
تسلا در سال ۲۰۱۷ موفق شد قراردادی منعقد کند که به تولید بزرگترین باتری لیتیومیونی جهان منجر میشود. باتری مذکور در استرالیا ساخته خواهد شد و ظرفیت ذخیرهسازی انرژی ۱۲۹ مگاواتساعتی را به منطقه اضافه میکند. این باتری توانایی ارائهی خروجی ۱۰۰ مگاواتی دارد.
دولت استرالیا امسال قرارداد جدیدی به تسلا پیشنهاد داد تا ۶۴/۵ مگاواتساعت ظرفیت و ۵۰ مگاوات خروجی بیشتر را به باتری خود اضافه کند. با قرارداد جدید، ابعاد بزرگترین باتری جهان ۵۰ درصد افزایش مییابد و بهروزرسانی مذکور تا میانههای سال ۲۰۲۰ انجام خواهد شد. اخبار مذکور مهمترین دستاوردهای صنعت باتری در سال گذشته بودند. همانطورکه گفته شد، باتریها اهمیت بسیاری در دنیای فناوری دارند و از تجهیزات مهم محسوب میشوند. قطعا تا تجاریشدن، اکثر دستاوردهای گفتهشده زمان درخورتوجهی نیاز داریم و کاربران هنوز برای دسترسی به باتریهای بهینه باید منتظر بمانند.
مقامات دولت چین به مراکز دولتی و عمومی این کشور اعلام کردهاند برای جایگزینکردن نرمافزارها و سختافزارهای غیرچینی با نمونههای چینی سه سال فرصت دارند. براساس گزارش zdent، دستورالعمل آغاز این طرح بهار سال جاری به مراکز دولتی و عمومی چین ارسال شده است. این بخشنامه با الهام از درصد سهم حزب کمونیست چین در مراکز دولتی این کشور به بخشنامهی «۲-۵-۳» مشهور است.
در سال ۲۰۲۰، یعنی سال اول اعمال دستورهای این بخشنامه، مراکز دولتی چین باید ۳۰ درصد از نرمافزارها و سختافزارهای غیرچینی کاربردی خود را با نمونههای چینی جایگزین کرده باشند. این هدفگذاری برای سال ۲۰۲۱، ۵۰ درصد و برای سال ۲۰۲۲، ۲۰ درصد است.
این بخشنامه تا هفتهی گذشته محرمانه بود؛ ولی خبرگزاری Financial Times اخیرا به این بخشنامه دست پیدا کرده است. کارمندان یکی از شرکت امنیت شبکهی خصوصی چینی که بعد از صحبت با مشتریان دولتی خود از وجود چنین بخشنامهای آگاه شدهاند، گزارش این خبرگزاری را تأیید کردهاند.
انتظار میرود بخشنامهی جدید دولت چین شرکتهایی مثل HP و Dell و مایکروسافت را تحتتأثیر قرار دهد که تأمینکنندگان عمدهی سختافزار و نرمافزارهای مراکز دولتی چین هستند.
مقالههای مرتبط:
بخشنامهی یادشده دستوری به شرکتهای خصوصی نداده است و انتظار میرود این شرکتها همچنان به استفاده از نرمافزارها و سختافزارهای غیرچینی ادامه دهند. Financial Times در گزارش خود اعلام کرده است جایگزینکردن نرمافزارها و سختافزارها، هزینههای زیادی برای شرکتهای چینی خواهد داشت.
براساس گزارش وبسایت zdnet، بخشنامهی ۲-۵-۳ تقریبا همزمان با دستور دولت چین به ارتش این کشور برای تهیهی سیستمعامل ویژه و جایگزینی آن با ویندوز منتشر شده است. این دستور بهدلیل ترس دولت چین از دسترسی آمریکا به شبکههای مرتبط با ارتش این کشور صادر شده است.
براساس گزارش وبسایت ذکرشده، چنین بخشنامهای بدون تردید در راستای جنگ تجاری آمریکا و چین ابلاغ شده است.
امروزه، اکثر اپراتورهای مخابراتی در سرتاسر جهان ادعا میکنند آیندهی پیامرسانی از پیامهای متنی تا تماسهای ویدئویی، در پروتکلی بهنام RCS یا Rich Communication Services خلاصه میشود. RCS را میتوان جایگزین SMS خواند که پاسخ به همهی پیامها را مانند iMessage بهصورت تماس صوتی و تصویری ممکن میکند. گوگل ماه گذشته اعلام کرد RCS را بهزودی برای اپلیکیشن Messages خود در تمامی گوشیهای اندرویدی در آمریکا عرضه خواهد کرد.
مقالههای مرتبط:
رویکرد کنونی نشان میدهد در آیندهی نهچندان دور، RCS به ساختار پیشفرض پیامرسانی میلیاردها نفر کاربر تبدیل شود. باتوجهبه سرعت پیادهسازی و تمایل شدید اپراتورها، محققان امنیتی بررسی زیرساخت پروتکل جدید را الزامی دیدند. آنها زیرساختهای RCS را بررسی و متأسفانه مجموعهای از آسیبپذیریهای نگرانکننده پیدا کردند.
کنفرانس امنیتی Black Hat روز چهارشنبهی گذشته در لندن برگزار شد. گروه مشاورهی امنیت SRLabs از آلمان در کنفرانس مذکور حضور داشت و مجموعهی مشکلاتی را بهنمایش گذاشت که نحوهی پیادهسازی RCS گوگل و اپراتورهای دیگر را نشان میداد. محققان امنیتی ادعا میکنند ایرادهای پیادهسازی باعث میشوند مجرمان امنیتی توانایی رهگیری و تغییردادن پیامهای متنی و تماسها را داشته باشند. در برخی از موارد، هکر فقط با حضور در وایفای مشترک با قربانی و با استفاده از روشهای ساده، توانایی نفوذ به پروتکل پیامرسانی را خواهد داشت.
گروه امنیتی SRLabs در کنفرانس امنیتی DeepSec در وین که هفتهی گذشته برگزار شد، مشکلات امنیتی RCS را شرح داده بود و در کنفرانس Black Hat، جزئیات بیشتری از روش نفوذ مجرمان امنیتی را شرح داد.
کارستن نول، بنیانگذار RSLabs، محقق امنیتی باسابقهای است که قبلا آسیبپذیریهای امنیتی متعددی در سیستمهای تلفنی کشف کرده است. او میگوید RCS از بسیاری جهات درمقایسهبا پروتکل SS7 برتر نیست. SS7 پروتکلی با عمری بیش از چند دهه محسوب میشود که اپراتورها هنوز از آن برای پیامرسانی و تماس استفاده میکنند. محققان امنیتی از مدتها پیش دربارهی مشکلات امنیتی پروتکل SS7 همچون شنود و تغییر پیامها هشدار میدادند. سیستمهای پیامرسانی مدرنتر همچون واتساپ و iMessage که از رمزنگاری نقطهبهنقطه استفاده میکنند، بسیاری از مشکلات امنیتی پیامرسانی را از بین بردهاند. نول میگوید پیادهسازی ضعیف RCS باعث میشود پروتکل مذکور برتری امنیتی درمقایسهبا SMS نداشته باشد.
نول در کنفرانس Black Hat دربارهی مشکلات امنیتی RCS گفت:
وقتی شبکهی ارائهدهندهی خدمات شما تصمیم میگیرد از RCS استفاده کند، دربرابر حملههای سایبری آسیبپذیرتر میشوید. RCS به ما امکان میدهد پیامهای متنی شما را بخوانیم و به تماسهای صوتیتان گوش دهیم. این قابلیت در SS7 هم وجود داشت؛ اما آن پروتکل متعلق به دههی ۱۹۸۰ است. امروز برخی از همان مشکلات باردیگر در پروتکلی مدرن وجود دارند که گوگل هم از آن پشتیبانی میکند.
پیادهسازی عمومی RCS هنوز به زمان زیادی نیاز دارد و با وجود پشتیبانی گوگل، رویکرد منسجم و سریعی نخواهد داشت. برخی از تولیدکنندگان گوشیهای اندرویدی بهجای استفاده از اپلیکیشن پیشفرض Messages، از سرویسهای اختصاصی خود استفاده میکنند. بهعلاوه، بسیاری از اپراتورهای مخابراتی نیز سرویس اختصاصی خود را ارائه میکنند. در سمت دیگر بازار، آیفون بههیچوجه از سرویس گوگل پشتیبانی نمیکند و اپل نیز برنامهی مشخصی برای پشتیبانی ندارد.
با وجود تمام مشکلات موجود، پیادهسازی RCS روزبهروز گستردهتر میشود؛ بههمیندلیل، بررسی موارد امنیتی آن بیشازپیش اهمیت پیدا میکند. فراموش نکنید همین پیادهسازی گسترده و سریع دلیل ایجاد بسیاری از مشکلات امنیتی است؛ درنتیجه بازرسیها باید در همان مراحل اولیه انجام شوند.
SRLabs در ویدئوهایی که در کنفرانس Black Hat بهنمایش گذاشت، روشهای متعددی برای بهرهبرداری و نفوذ به پروتکل RCS نشان داد. همهی روشها بهدلیل پیادهسازی گوگل یا هریک از اپراتورها و سازندههای دیگر ایجاد شدهاند. یکی از ویدئوها نشان میدهد وقتی گوشی هوشمندی با اعتبارنامههای اختصاصی در سرور RCS اپراتوری تأیید اعتبار میشود، سرور برای ادامهی فعالیت از IP و شمارهتلفن مذکور بهعنوان مؤلفههای تأیید هویت استفاده میکند. وقتی هکر اطلاعات شمارهتلفن قربانی را داشته باشد و از شبکهی وایفای مشترک با او استفاده کند، با استفاده از اطلاعات مذکور توانایی جعل هویت را خواهد داشت. بهعنوان مثال، همکارانی که در یک دفتر فعالیت یا در محیطی عمومی از یک وایفای مشترک استفاده میکنند، توانایی چنین جعل هویتی را خواهند داشت.
محققان امنیتی در SRLabs روش دیگری نیز برای مخاطبان بهنمایش گذاشتند که هکر با استفاده از آن میتواند بهعنوان فرد واسط در ارتباط قربانی حضور پیدا کند. هکری که کنترل شبکهی وایفای مخرب را در دست داشته باشد، توانایی چنین نفوذی خواهد داشت. بهعلاوه، ISP یا جاسوسهای سازمانی نیز میتوانند با دسترسی به سرور ISP، به فرایند پیامرسانی نفوذ کنند. مجرم سایبری میتواند درخواست سیستم نام دامنهای را تغییر دهد که تلفن برای پیداکردن سرور RCS بهکار میگیرد. سرور مذکور حکم واسط بین فرستنده و گیرندهی پیام را دارد.
اپلیکیشن پیامرسان اندرویدی مجهز به RCS در زمان تبادل پیام، تأییدیهی TLS سرور را بررسی میکند. چنین روندی شبیه به زمانی است که مرورگر شما وبسایت HTTPS را تحلیل کند. ازطرفی SRLabs میگوید اپلیکیشن مذکور هرگونه مجوز را حتی از سرور مجرم سایبری میپذیرد. رویکرد مذکور شبیه به نگهبان امنیتی عمل میکند که بهجای بررسی نام فرد در فهرست تأییدشدهی سازمان، تنها کارت شناسایی همراه او را با چهرهاش مقایسه میکند. نول میگوید چنین اشتباهی واقعا سهلانگارانه است. بههرحال درنهایت مجرم سایبری مانند ویدئو زیر با نفوذ واسط میتواند پیام را بخواند و حتی تغییر دهد.
یکی از روشهای دیگر نفوذ، از آسیبپذیری موجود در مراحل ابتدایی نصب RCS در دستگاهها استفاده میکند. وقتی گوشی هوشمندی در سیستم RCS ثبت میشود، فایل پیکربندی را دانلود میکند که اعتبارنامههای دستگاه را نیز شامل میشود. دستگاه برای شناساندن خود به سرور و دانلود فایل پیکربرندی، فقط باید آدرس IP داشته باشد که ازطرف اپراتور به شمارتلفن آن مرتبط فرض میشود. نول میگوید هر اپلیکیشن خرابکارانهای حتی بدون دسترسی خاصی در اندروید، میتواند از همان IP گوشی با سرور ارتباط برقرار کند. پس از برقراری ارتباط، اعتبارنامههای گوشی را اپلیکیشن میدزد و هویت آن را جعلی میکند. نول درنهایت میگوید نفوذ ازطریق فایل پیکربرندی حتی در گوشیهایی پیادهسازیکردنی خواهد بود که هیچگاه در سیستم RCS ثبتنام نکردهاند.
اپراتورها در برخی موارد برای جلوگیری از نفوذ ازطریق فایل پیکربندی، کدی برای تلفن ارسال میکنند که کاربر برای تأیید، باید آن را وارد کند. ازطرفی SRLabs ادعا میکند برخی اپراتورها، تعداد دفعات مجاز برای حدس کد مدنظر را محدود نکردهاند؛ درنتیجه، هکر میتواند تنها در پنج دقیقه تعداد کد نامحدودی وارد و امتحان کند. نول دراینباره میگوید:
ما تنها در پنج دقیقه فایل پیکربرندی شما را میدزدیم و از آن زمان تا همیشه توانایی گوشدادن به تماسها و خواندن پیامهای شما را داریم.
بحرانهای امنیتی RCS زمانی مهمتر میشوند که این پروتکل بهعنوان مرحلهی دوم تأیید هویتهای دومرحلهای امنیتی نیز استفاده شود. در چنین مواردی، هکر میتواند کدهای یکبارمصرف را بدزدد و به حسابهای کاربری مهمتر و حساستر مانند ایمیل دسترسی پیدا کند.
رسانهی وایرد برای بررسی عمیقتر موضوع، با گوگل و گروه صنعتی اپراتورهای تلفن GSM Association تماس گرفت تا جزئیات ادعاها را بررسی کند. گوگل در پاسخ به تهدیدهای امنیتی میگوید بسیاری از مشکلات مذکور را شناسایی کرده است. البته آنها به این موضوع اشاره نکردهاند که کدام مشکلات شناسایی شدهاند. بیانیهی گوگل درادامه میگوید:
ما در همکاری نزدیک با فعالان اکوسیستم، برای حل مشکلات باقیمانده با شرکای خود همکاری میکنیم و به آنها مشاوره میدهیم.
GSMA میگوید از تمامی مشکلات مطرحشدهی SRLabs اطلاع دارد و ابزارهای اقدام متقابل و کاهش تهدید را برای اپراتورها ارائه میکند. اپراتورها با پیادهسازی ابزارها میتوانند آسیبپذیریهای RCS را کاهش دهند. البته نول ادعا میکند ابزارهای اقدام متقابل تاکنون برای هیچیک از تهدیدهای امنیتی معرفیشدهی SRLabs پیادهسازی نشدهاند.
گروه صنعتی GSMA در پاسخ به صحبتهای SRLabs میگوید آنها به مشکلات پیادهسازی RSC اشاره کردهاند و خود استاندارد مشکل خاصی ندارد:
یافتههای امنیتی به مشکلاتی اشاره میکنند که تنها در برخی پیادهسازیها دیده میشود. درواقع، نمیتوان گفت همهی پیادهسازیها یا کل ساختار RCS هدف تهدیدهای امنیتی هستند.
نول در پاسخ به GSMA میگوید آسیبپذیریهای متعدد در پیادهسازی استاندارد، بهنوعی مشکل خود استاندارد محسوب میشوند. او دربارهی استاندارد RCS میگوید:
اگر فناوریای را برای میلیاردها نفر ارائه کنید، باید همهی جنبههای امنیتی آن بررسی شود. RCS بهجای چنین رویکردی، بسیاری از مفاهیم را تعریفنشده باقی میگذارد. بهعلاوه، شرکتهای مخابراتی نیز در پیادهسازی استاندارد اشتباهات متعددی مرتکب میشوند. این تکنولوژی هماکنون نیز به میلیاردها کاربر ارائه میشود و متأسفانه آنها را درمعرض تهدیدهایی قرار میدهد که قبلا وجود نداشت.
شهر سوژو در منطقهی جیانگسو در چین قرار دارد و قبلا بهعنوان شهری معدنی شناخته میشد. حالا این شهر نهچندان مشهور محلی است که چینیها در آن روی یکی از بزرگترین شرکتهای ساختوساز جهان سرمایهگذاری کردهاند. معدن قدیمی این شهر تبدیل به پارک بسیار زیبایی شده که باعث میشود این شهر به شکوه گذشتهی خود بازگردد. سوژو زادگاه چند امپراطور چین نیز بوده است. با حرکت رو به آیندهای که شهر سوژو آغاز کرده، شاهد شروع پروژههای نوآورانهای نیز درون این شهر هستیم. یکی از مهمترین این پروژهها را شرکتی عمرانی بهنام Winsun انجام داده که سازههایی با فناوری چاپگر سهبعدی تولید کرده است. این سازه، عظیمترین سازهی تولیدشده با چاپگر سهبعدی است.
در مهندسی رودخانه و ساحلی، سنگ چینیهای کنار رودخانه سازههایی شیبدار هستند که در کرانهی رودخانهها ساخته شدهاند و میتوانند انرژی واردشده از طرف آب را جذب کنند. این دیوارهی ساختهشدهی چاپگر سهبعدی از قسمتهای کوچکتری تشکیل شده که بهطور مجزا چاپگر سهبعدی تولید کرده است. این سازه میتواند دربرابر جریان قدرتمند رودخانه از کرانه محافظت و از فرسایش خاک نیز جلوگیری کند. از دیگر کاربردهای این سازهها جلوگیری از سیل و محافظت از آبهای کشاورزی دربرابر آلودگی و حفاظت از درختان و محیطزیست اطراف رودخانه است. بدینترتیب، این سازهی بزرگ اکولوژیکی از خط ساحلی دربرابر امواج و فروپاشی زمین دربرابر فشار آب در مواقع بالاآمدن آب رودخانه نیز میتواند پیشگیری کند. از دیگر کاربردهای جانبی این سازه کاهش فشار اوسموزی وارد بر خاک کرانهی رود است.
در حالت سنتی، ساخت و تعمیرات دیوارههای سنگی کنار رودخانهها نیازمند عملیات عمرانی هزینهبری است و گاهی نیز باید از بلوکهای بتونی خاصی برای ساخت دیواره یا سد استفاده شود. گرچه این راهحل نسبتا پایدار است و مشکل را هم حل میکند، ایراد آنها قیمت هنگفت و فرایند ساخت پیچیده است و حتی ممکن است نتوانند هدف اصلی پروژه را هم تأمین کنند. بااینحال درمقابل، استفاده از فناوری چاپ سهبعدی امکان طراحی و ساخت سنگ چینی کنار رودخانه را بهنحوی ارائه میکند که هم مقرونبهصرفه است و هم به زمان ساخت کمتری نیاز است. چنین چیزی میتواند به بشر برای محافظت بهتر از اکوسیستم اطراف رودخانهها کمک کند.
این سازهها در بالای کرانهی رودخانه قرار میگیرند و شرایط مناسب برای رشد گیاهان را فراهم و همزمان از بروز سیل در هنگام طغیان رودخانه جلوگیری میکنند. این سنگ چینی مدرن درکنار فراهمکردن حفاظت امن از محیط، میتواند بستر مناسبی برای ساخت مکانهای تفریحی برای مردم منطقه نیز باشد. در اکتبر گذشته، نمایندگان عالیرتبهی بزرگترین شرکت ساختوساز چین از پروژهی Winsun دیدن کردند و همگی از مزایای استفاده از چاپگرهای سهبعدی در ساخت سنگ چینیهای کنار رودخانه حمایت کردند و از آن راضی بودند. این روش میتواند در پروژههای دیگر ساختوساز نیز استفاده شود که به دقت و کیفیت فراوان نیاز دارد.
سرویس خدمات ابری آمازون AWS واحدی اختصاصی برای طراحی پردازنده دارد. آنها مشغول طراحی محصول جدید چندهستهای مخصوص سرورهای AWS هستند. پردازندهی جدید از معماری جدید ARM موسوم به Neoverse N1 استفاده خواهد کرد و هستههای پردازشی بیشتری از نسل اول محصولات این واحد، یعنی Graviton خواهد داشت. افزایش تعداد هستههای پردازشی در محصول جدید، بهمعنای بهبود چشمگیر کارایی و قدرت آن خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
پردازندهی جدید AWS هنوز نامی ندارد و تنها میدانیم از معماری Neoverse با ۳۲ هستهی پردازشی بهره میبرد. رویترز اولینبار گزارش محصول جدید AWS را منتشر کرد و دو منبع آگاه را بهعنوان اثبات ادعای خود مثال زد. تراشهی جدید امکان اتصال به شتابدهندههای اختصاصی متعدد را با بهرهگیری از رابط fabric دارد؛ درنتیجه، برای افزایش سرعت در برخی وظایف کاری مناسب خواهد بود.
معماری Neoverse N1 یا Ares آرم از بسیاری جهات شبیه به ریزمعماری Cortex-A76 این شرکت است که برای تراشههای دستهی مصرفکننده استفاده میشود. معماری مذکور ماشینی چهارکاناله برای دریافت و رمزگشایی چرخهی دستورالعمل محسوب میشود که به ۱۱ مرحلهی پردازشی مجهز است. در مواقع نیاز، این تراشه توانایی کاهش آنها به ۹ مرحله را دارد. بهعلاوه Neoverse N1 بهگونهای طراحی شده است که توانایی فعالیت در فرکانسهای بالا و ارائهی بهترین کارایی تکرشتهای را دارد. معماری کش نیز در ساختار مذکور با معماریهای مرسوم تفاوت دارد و بهینهسازیهای دیگری نیز در آن انجام میشود. درمجموع، معماری آرم سرعت کلاک تا ۳/۱ گیگاهرتز و توان طراحی گرمایی حدود ۱۰۰ وات را برای هر SoC هدف قرار میدهد.
اطلاعات بیشتر دربارهی معماری آرم در این لینک وجود دارد؛ ولی تمرکز اصلی خبر کنونی این است که آمازون به رویکرد خود مبنیبر استفاده از پردازندههای اختصاصی مبتنیبر آرم ادامه میدهد و از اولین مشتریان و کاربران N1 خواهد بود. همانطورکه گفته شد، ریزمعماری و پلتفرم آن بهصورت اختصاصی برای وظایف سروری طراحی شده است؛ درنتیجه با بهینهسازیهای بیشتر آمازون، پردازندهی ۳۲ هستهای کارایی بیشتری در وظایف اختصاصی خواهد داشت.
درنهایت، این سؤال مطرح میشود که آیا پردازندهی اختصاصی آمازون توانایی رقابت با غولهایی همچون AMD Rome یا Intel Cascade Lake را دارد؟ احتمالا پاسخ منفی خواهد بود؛ اما پردازندههای اختصاصی بهجای تلاش برای پیروزی در بنچمارکها، با هدف بهبود هزینهی مالکیت و ارائهی کارایی برابر با انتخابهای دیگر عرضه میشوند. درواقع، شرکتها با طراحی چنین پردازندههایی فقط به فکر بهینهسازی هزینههای خود هستند و تلاشی برای عرضهی محصول رقابتی نکردهاند.
، پرنده هدایتپذیر از دور (پَهپاد) که به آن هواپیمای بدون سرنشین نیز میگویند؛ امروزه به قدری گسترش یافتهاند که به طور گسترده در زمینههای مخابرات، ناوبری جهانی، تحقیقات هواشناسی، جغرافیایی و جاسوسی به کار گرفته میشوند.
در حال حاضر ۳۲ کشور در حال ساخت و گسترش ۲۵۰ مدل پهپادهای اکتشافی هستند.
پهپادها انواع مختلفی دارند که عبارتند از پهپادهای بسیار کوچک که حتی در حد چند گرم وزن دارند MAV، پهپادهای مینیاتوری که کمتر از ۲۵ کیلوگرم وزن دارند و پهپادهای سنگین، البته این سه نوع در دو دسته کلی بال متحرک و بال ثابت تقسیمبندی میشوند.
باشگاه خبرنگاران جوان هم قصد دارد تا مجموعه گزارشهایی دستاوردهای حوزه پهپادی کشور را که به صورت بومی طراحی و ساخته شدهاند را بررسی و تحلیل کند.
ما در گزارشهای قبلی از این مجموعه، پهپادهای شاهد ۱۲۹، مهاجر ۱، سیمرغ، مهاجر ۲، صاعقه، مهاجر ۳ و ۴ ، صادق، مهاجر ۶ و کرار، یسیر، حماسه، ابابیل، سریر ، ابابیل ۲، کمان ۱۲ ، کیان ، حازم، مهاجم ۹۲، فرپاد، سفرهماهی و سینه سرخ را بررسی کردیم. در گزارش بیست و چهارم پهپاد دلتا را بررسی میکنیم که متن آن را در ادامه مطالعه میکنید.
تلفیق بنده و بال راهکار ویژه ایران برای تولید نسل جدید پهپادها
در زمانی که هیچ کشوری تصور نمیکرد جمهوری اسلامی ایران چنان قدرتی باور نکردنی در زمینه پهپادی پیدا کند؛ متخصصان جوان ایران اسلامی توانستند با ترکیب دانش بال و بدنه پرندههای بدون سرنشینی را بسازند که مانند پرندههایی، چون اف ۲۲ و اف ۳۵ سطح مقطع راداری را کاهش و رادارگریز باشند.
دانش ساخت تجهیزات رادارگریز بسیار پیچیده است و فقط در اختیار چند کشور قرار دارد و با چنین اقدامی جمهوری اسلامی ایران هم در رده این کشورها قرار گرفت، هر چند با طراحی پهپادهایی، چون دلتا ما در ابتدای این راه قرار داریم، اما با پیشرفتی که کشورمان در سایر زمینهها داشته میتوان حدس زد که به زودی پهپادهای رادارگریز پیشرفته به صورت فراوان و در چندین نمونه ساخته خواهد شد.
نمونه اولیه این پهپاد ایران دارای یک پیکربندی دلتا شکل با یک سکان عمودی و بدنه کامپوزیتی است که موجب شده تا جرم معمول برخاست پهپاد دلتا به حدود ۵ کیلوگرم و در صورت حمل محموله به ۷ کیلوگرم برسد که در این صورت میتوان متوجه شد که این پهپاد قادر است محمولههایی با جرم تا ۲ کیلوگرم را حمل کند، به همین خاطر در رده پهپادهای سبک قرار میگیرد.
پهپاد دلتا از یک موتور احتراقی و ملخ که در جلوی بدنه تعبیه شده استفاده میکند، وزن سبک و نوع موتور این قابلیت را به دلتا میدهد که با سرعتی بالغ بر ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت پرواز کند؛ از طرف دیگر طول بدنه آن ۱.۲ متر و دهانه بال ۲.۲۲ متر است و همین موضوع باعث شده تا مانورپذیری دلتا بالا برود.
نیروهای عمل کننده میتوانند این پهپاد بومی را به صورت دستپرتاب یا با پرتابگر از روی خودروی در حال حرکت پرتاب کنند و پس از پرواز قادر است با سرعتی بین ۷۰ تا ۱۳۰ کیلومتر بر ساعت پیش برود، این پرنده بدون سرنشین با مداومت پروازی ۶۰ دقیقهای تا ارتفاع ۲ هزار متری و برد ۱۵ کیلومتری پرواز میکند.
دلتا یک پهپاد بدون ارابه فرود است و روش بازیابی آن فرود عادی روی سطح زمین است؛ هر چند پهپاد دلتا از یک سکان عمودی بهره میبرد عملاً شباهت بالایی با یک بال پرنده داشته، زیرا فاقد یک بدنه مشخص است. به نظر میرسد نمونه ایی از همین پهپاد در رزمایش سال گذشته نیروی پدافند هوایی ارتش مورد استفاده قرار گرفته است که شباهتهای کلی به دلتا داشته با این تفاوت که به جای یک سکان عمودی در وسط بالها، از دو سکان عمودی کوچکتر در نوک بالها بهره میبرد.
چنین پیشرفت بزرگی آن درست در زمانی که دشمنان میخواهند که انقلاب اسلامی نتواند مانند گذشته در میان سایر ملتها گسترش پیدا کند گواه این موضوع است که ما میتوانیم؛ شعاری که بارها دل کشورهای دوست ایران را قرص و پشت دشمنان را لرزانده است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سامانههای راداری به مثابه چشمهای الکترونیکی برای تجهیزات نظامی و غیرنظامی هستند که بسته به مدل و توانایی خود میتوانند تا فواصل مختلفی را رصد کرده و اشیاء مختلفی را در هوا، دریا و زمین کشف، شناسایی و رهگیری کنند. رادارها برای اولین بار در جنگ جهانی دوم به شکل امروزی توسط انگلیسیها توسعه پیدا کرده و نقش مهمی در مقابله با نیروی هوایی آلمان نازی داشتند. اما به سرعت در بخشهای مختلف و در اندازههای مختلف وارد استفاده شده و امروز نه فقط بخشهای نظامی و بلکه بخشهای غیر نظامی نیز در ایران و جهان به انواع رادارها مجهز شده اند.
در جمهوری اسلامی و پس از پایان جنگ تحمیلی، نهضت بزرگی برای توسعه توان دفاعی کشور آغاز شد که یکی از بخشهای بسیار مهم و استراتژیک این حرکت دفاعی، بخش سامانههای راداری بود. تجربه جنگ تحمیلی و مقابله با حملات هوایی و موشکی عراق، کشورمان را به سمت توسعه یک توانایی بومی در بخش راداری و پدافندی سوق داد که در بحث نیروی دریایی مسئله شاید کمی تا قسمتی پیچیدهتر بود. در این میان، نیروی دریایی ارتش در کنار جنگ ۸ ساله با ارتش بعث، تجربهای تلخ از رویارویی با ناوگان آمریکا در تابستان سال ۶۷ را در کارنامه داشت؛ جایی که ناوهایی ایرانی که ساخت کشورهای غربی بودند در برابر سیستمهای جنگ الکترونیکی و تسلیحاتی آمریکایی، مشت شان باز بود و به بن بست رسیدند که همین باعث شد ضرباتی به تجهیزات و نیروی انسانی فداکار، متخصص و شجاع نداجا وارد شود.
تصویری دردناک از ناو سهند بعد از حمله نیروهای آمریکایی به آن در خلیج فارس
این تجربه سخت، موجب شد فرماندهان و متخصصان ایرانی در زمینه طراحی و ساخت شناورها سراغ الگوهای بومی در بخشهایی بروند که در سر بزنگاه میتوانست نتیجه هر رویارویی را تغییر دهد. بر این اساس، طی سالهای اخیر شاهد رونمایی از طرحهایی بودیم که مشخصا نشانه اثرات همان تجربیات سخت، اما مهم است. حالا و در عرض چند سال از پایان جنگ و در اوج تحریمهای نظامی، نیروی دریایی ارتش با همکاری دانشگاهها و وزارت دفاع به سمت طراحی ناوهایی با بدنه پنهانکار و البته رادارهای بسیار پیشرفته و سیستمهای تسلیحاتی جدید رفته که یکی از جدیدترین دستاوردها در این بخش، ارتقاء خاص یک سامانه راداری به اسم عصر است که اولین بار روی ناو بومی و پر افتخار جماران دیده شده است.
عصر؛ چشم جدید ایرانی برای جماران
در چینش اولیه رادار برای شناور جماران، با یک رادار جستجوی سطحی و هوایی با ظاهری قدیمی رو به رو بودیم که از نظر ظاهری به رادار AWS-۱ ساخت انگلستان شباهت فراوانی داشت که یک رادار ۲ بعدی با بردی در حدود ۱۰۰ کیلومتر محسوب میشوداما خیلی طول نکشید تا جایگزین قدرتمند ایرانی این رادار به میدان پا بگذارد و در ۶ آذر سال ۱۳۹۲ از رادار آرایه فازی فعال و سه بعدی "عصر" ساخت ایران رونمایی شد که این رادار، نخستین رادار سه بُعدی آرایه فازی ایران بود و میتوانست اهدافی را تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری کشف کند. از مهمترین ویژگیهای این رادار، قابلیت کشف و رهگیری اهداف هوایی و سطحی، توانایی رهگیری ۱۰۰ هدف به صورت همزمان و مقابله با جنگ الکترونیک بود.
ناو جماران با رادار اولیه
نسل اول رادار عصر روی ناو جماران
اما طی روزهای اخیر تصاویر و اطلاعاتی مربوط به مدل جدیدی از رادار عصر منتشر شده که نشان دهنده تغییرات بسیار گسترده و اثرگذار در این سامانه مهم و پر کاربرد است. در اولین تغییر مهم، باند رادار عصر در مدل جدید از S به X تغییر پیدا کرده و برد رادار بیش از ۲۰۰ کیلومتر اعلام شده است. این رادار به صورت تخصصی برای جستجوی هوایی توسعه پیدا کرده و برای کشف و رهگیری انواع بالگرد، هواپیما و پهپاد کاربرد دارد.
لازم است در این میان، توضیحی درباره قابلیتهای باند ایکس بدهیم. باند ایکس به امواج بین پهای باند ۸ تا ۱۲ گیگاهرتز گفته میشود و رادارهای باند ایکس از دقت بالاتری نسبت به سایر رادارها در باندهای دیگر برخورد هستند لذا استفاده از آنها میتواند به هدف یابی بسیار دقیقتر منجر شود.
تصویر و اطلاعات منتشره مربوط به رادار بهینه شده عصر
البته استفاده از حالت آرایه فازی نیز باعث میشود تا مقاومت این سامانه در برابر جنگ الکترونیک دشمن بیشتر شده و در عین حال کار کردن رادارهای باند ایکس در پهنای باند ۸ تا ۱۲ که بالاتر از رادارهای باند اس (که در پهنای ۳ گیگاهرتز فعال هستند) باعث کاهش اثر عوامل طبیعی مثل مه و باران روی عملکرد رادار خواهد شد. در عین حال استفاده از وضعیت آرایه فازی در رادار عصر باعث میشود که میزان برون دهی امواج و زمان مورد نیاز برای این عمل کاهش پیدا کرده و به همین دلیل شانس کشف شدن منبع ارسال امواج یعنی محل قرارگرفتن شناور مورد نظر به راحتی کشف نشود.
نکته مهم دیگر درباره این رادار ارتقاء یافته، این است که در نمونه اولیه، این رادار نقش جستجوی اهداف هوایی و سطحی را داشت، ولی در مدل ارتقاء یافته، رادار عصر به بحث جستجو اهداف هوایی به صورت خاص نیز میپردازد و البته در کنار بحث جستجو، توان ثانویه کنترل آتش یعنی ارسال اطلاعات و کنترل سامانههای تسلیحاتی ناو برای درگیری با اهداف را نیز دارد. چندی پیش امیر خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش در گفتگویی به ارتقاء رادار عصر و نصب در نسل جدید شناورهای نداجا اشاره کرده بود.
این رادار میتواند به نوعی باعث کاهش بار فعالیت رادار چشم عقاب خصوصا در زمان درگیری باشد و بخشی از وظایف در زمان مقابله با دشمن را به عهده بگیرد. با این حساب در نسل آینده، علی القاعده شناورهای نیروی دریایی ارتش با دو نوع رادار یعنی عصر ارتقاء یافته و چشم عقاب مجهز خواهند شد که هر دو رادار از نوع آرایه فازی خواهند بود و هر دو توان پوشش محیط ۳۶۰ درجه اطراف خود را دارند. همچنین فعلا مشخص شده که حداقل یکی از آنها در باند ایکس فعالیت میکند. شباهتهای این سامانهها با رادارهای سری APAR ساخت تالس این احتمال را به وجود آورده که شاید رادار دوم نیز در باند ایکس فعال باشد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که معمولا در شناورهای کوچکتر از نظر تناژ مثل خانواده موج بهتر است برای رسیدن به بیشترین قدرت راداری، تمام سامانهها در این بخش از باند ایکس استفاده کنند.
در هر صورت مسیر فعلی نداجا و طراحهای این بخش از نیروهای مسلح در خصوص کاهش سطح مقطع راداری شناورها، اضافه کردن سیستم دفاع نقطهای کمند، بهره برداری از پرتابگرهای عمودی برای موشکهای پدافندی که موجب افزایش تعداد موشکهای قابل حمل میشود و البته بهره گیری از رادارهای آرایه فازی در باند ایکس، نشان دهنده حرکت پر قدرت و اثرگذار صنایع دفاعی و نیروهای مسلح به سمت تامین حداکثری دفاع هوایی بومی و مدرن برای شناورهای خود است؛ بحثی که با درسهای سخت جنگ تحمیلی و نبرد مستقیم با نیروهای قدرتمند دریایی فرامنطقهای گرفته شده و امروز نتایجی متفاوت را با گذشته رقم میزند.
حجت الاسلام و المسلمین سعید مراد زاده تولیت امام زاده زید(ع) بازار تهران و کارشناس مذهبی در گفت و گو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،با اشاره به اینکه سیره سبک زندگی زمان ولادت امام حسن عسکری (ع) حائز اهمیت بود و نقش زیادی در جریان آماده سازی مهدویت منجی عالم بشریت داشت که در زمان امام رضا (ع) در جوامع اسلامی و ادیان آسمانی مطرح بود، اظهار کرد: موضوع مهدویت آنقدر اهمیت داشت که در ادیان آسمانی و جوامع اسلامی به وضوح به آن پرداخته میشد و امامان معصوم (ع) به ویژه از زمان امام رضا (ع) تا امام حسن عسکری (ع) تلاشهای بسیاری برای تبیین و گسترش مهدویت انجام دادند.
وی افزود:حاکمان در دوران ولایت این امامان معصوم (ع) سعی در سرکوب این جریان بزرگ الهی داشتند ولی خوشبختانه به لطف فضل الهی این امر میسر نشد.
ابن رضا چه کسانی بودند؟
حجت الاسلام و المسلمین مراد زاده تصریح کرد: زمان ولایت امام رضا (ع) اوج تبلیغ، تبیین و گسترش نهضت مهدوی و پاسخ به شبهات در این جریان بزرگ الهی بود بنابراین امام رضا (ع) دارای جایگاه خاصی در جوامع اسلامی به خصوص شیعیان بودند و همه فرزندانی که از نسل ایشان بودند به ابن رضا مشهور شدند و از امام جواد (ع) تا امام زمان (عج) و فرزندان دیگر امام رضا (ع) به این نام شهرت پیدا کردند که در جریان مهدویت نقش مهمی را عهده دار بودند.
مولودی که ولایتمداری و مهدو یت را تثبیت کرد
این کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه در زمان نا بسامانی که در امامت امام هادی (ع) وجود داشت و هر روز بر سختگیریهای حاکمان استعمارگر آن زمان افزوده میشد و آنها در تلاش بودند تا ریشه مهدویت را از بین ببرند مولودی متولد شد که مهدویت را تثبیت و ماندگار کرد، افزود: حاکمان دوران امامت امام رضا (ع) و امامان معصوم (ع) بعد از ایشان بر اساس روایات و احادیث,اهل بیت (ع) کاملا آگاه بودند که جریان مهدویت و این نهضت بزرگ الهی جهانی و عمومی میشود به همین دلیل بدترین سختگیری ها را امام هادی (ع) متحمل شدند تا فرزندی از ایشان در جریان مهدویت متولد نشود اما به خواست خداوند این مولود بزرگ در خانه امام هادی (ع) متولد شد و نقش مهمی در تثبیت مهدویت داشت.
حصری که محصول آن تبیین مهدویت بود
حجت الاسلام و المسلمین مراد زاده مطرح کرد: امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) در حصر کامل حاکمان زمان خود به سر میبردند و متحمل سختیهای زیادی بودند اما این حصر مانع از اهداف بزرگ آنها نشد و تبیین مهدویت محصول این حصر بود و زمینهای برای جریان سازی نهضت مهدویت و ظهور امام زمان (عج) شد؛ در این عصری که ارتباط شیعیان با امامان معصوم خود محدود شده بود با درایت این بزرگان ترویج شرعیت اسلام و نهضت مهدوی به نحو احسن انجام شد.
امام حسن عسکری (ع) مرجع اصلی شیعیان
این کارشناس مذهبی تاکید کرد: در کنار نقش بزرگ امام هادی (ع) در تثبیت دین مبین اسلام، نهضت عاشورا و مهدویت امام حسن عسکری (ع) نقش مرجعیت اصلی شیعیان را داشتند. امام حسن عسکری (ع) فرزند سوم ذکور امام هادی (ع) بودند و قبل از ایشان جعفر بن علی و سید محمد (ع) متولد شده بودند که سید محمد (ع) قبل از پدر بزرگوارشان از دنیا رفتند؛ در جوامع عرب دو تن از امام زادگان جایگاه ویژهای داشتند؛ حضرت عباس (ع) و سید محمد (ع) که هر دو از باب الحوائج هستند .
وی بیان کرد: امام عسکری (ع) در زمانی به دنیا آمد که بحث مهدویت مطرح و شبهات زیادی در این زمینه و اسلام وجود داشت ایشان با داریات و علم و دانشی که داشتند با تبلیغ دین اسلام و نهضت مهدوی همه شبهات را رفع کردند.یکی از سیره مبارزاتی امام حسن عسکری (ع) استخراج علوم قرآنی برای پاسخگویی به شبهات موجود در آن زمان بود.
تثبیت قانون مهدویت و اسلام در تاریخ
حجت الاسلام و المسلمین مراد زاده با اشاره به اینکه مرجع و قانونی که امروز در اختیار جوامع اسلامی و شیعیان است همان مرجع و قانونی است که امام حسن عسکری (ع) تثبیت کردند، گفت: آخرین کتابی که امروز شیعیان در اختیار دارند همان قانونی است که امام عسکری (ع) تثبیت کردند که پاسخگوی همه شبهات در دین مبین اسلام ، شیعیان ، ادیان آسمانی و نهضت مهدوی است; شبهاتی که همه شبهات قرآنی، اعتقادی، احکام و... را پاسخگو است که بر گرفته از یک فرهنگ زیرساختی، منبر ،کتاب و... است. امام حسن عسکری (ع) شاگردان زیادی را در این حوزه تربیت کردند نهضتی که امروز از آنها دست به دست در تاریخ به دست ما رسیده است نتیجه تلاش های این امام بزرگوار است.
به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، تمدن پارس به دلیل اختراعات فراوان، میتواند یکی از علمیترین تمدنهای جهان باستان محسوب شود. در حال حاضر ایران کنونی را میتوان با اختراعاتی، چون یخچال، باتری و اسید سولفوریک که همه این موارد در دورههای خود بسیار پیشرفته بودند، مورد اعتبار قرار داد. این اختراعات ساده و با استفاده از منابع موجود در منطقه انجام شده بود. احتمالاً پتانسیل این اکتشافات در ایران باستان کاملاً درک نشده است، زیرا هنوز در دنیای مدرن در حال تحول هستند. با این وجود، این مسئله نشان میدهد که این تمدن چقدر پیشرفت کرده است.
ایران یکی از کشورهایی است که در ریاضی، ادبیات، ستارهشناسی و علوم دیگر دارای دانشمندان بسیار موفقی بوده که تاریخ مدیون آنها است. جهشی که در گذشته در ایران رخ داد را میتوان مدیون این افراد دانست. در اینجا ۱۰ اختراع برتر تمدن فارسی آورده شده است:
۱- قنات (سیستم آبرسانی)
قنات یک کانال زیرزمینی شیبدار است که آب را به آرامی از یک سفره آب یا چاه آب به خانهها و مزارع منتقل میکند. آب قناتها برای آبیاری محصولات زراعی و آشامیدن استفاده میشود. این سیستم قدیمی تأمین آب، از چاههای عمیقی که از طریق یک سری کانال به یکدیگر متصل شدهاند تشکیل میشود. این سیستم هنوز هم یک وسیله قابل اعتماد برای تأمین آب شهرکهای انسانی و آبیاری در آب و هوای گرم، خشک و نیمه خشک است. این سیستم آبرسانی نخستین بار توسط ایرانیان در حدود هزاره اول قبل از میلاد توسعه یافت و پس از آن به آرامی به سمت غرب و شرق گسترش پیدا کرد.
تونلهای قنات که میتوانست چندین کیلومتر طول داشته باشد به صورت دستی و به اندازه شخصی که در تونل بود، حفر شده است. از شفتهای عمودی که در فواصل حدود ۲۰ تا ۳۰ متر وجود داشت، برای از بین بردن مصالح گودبرداری استفاده میشد و همچنین این بخشها به عنوان تهویه و دسترسی برای تعمیرات عمل میکرد. تونلهای اصلی قنات از بخش آبرفتی پیش-کوهستان به سمت روستاها شیب داشتند. از آنجا کانالها، آب را به مزارع برای آبیاری توزیع میکردند. این سازهها با دید علمی بسیار خوبی ساخته شدهاند و به کشاورزان پارسی اجازه میدادند در دورههای طولانی خشک و بدون آبهای سطحی زنده بمانند. این قنوات هنوز در بسیاری از مناطق چین، مراکش و آمریکا مورد استفاده قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید: تهدید زندگی کاربران به وسیله دستیاران صوتی
۲- سیستم مالیات
سیستم مالیات را میتوان در ایران باستان ردیابی کرد. این مؤلفه مهم دولت هخامنشی بود و به عنوان مالیات هخامنشی شناخته میشد. در امپراتوری پارسی تحت کوروش دوم و کامبیز، افراد اکثراً موظف بودند فقط هدایا را تحویل بگیرند و مالیات منظم ابتدا برای نخستین بار تحت حکومت داریوش اول (وفات ۵۲۲-۴۸۶ پیش از میلاد) اعمال شد. در حالی که سیستم مالیات دولت قبلاً تحت نظارت کوروش دوم وجود داشت، این قانون تنظیم نشده بود و افرادی که مالیات نمیپرداختند مجبور به تحویل هدایا میشدند و برعکس.
در حالی که ایرانیان، به عنوان مردم حاکم، از مالیات پولی معاف بودند، اما از نوع مالیات معاف نبودند. اطلاعات مربوط به جمع آوری مالیات در جنوب غربی ایران در زمان سلطنت داریوش اول در سند استحکام ایلامی یافت شده است. برخی از سوابق و مدارک رسیدهایی را برای دریافت دامهای کوچک که به عنوان مالیات دولتی پرداخت میشدند نشان میدهد. تقریباً هفت هزار و ۷۴۰ عدد نقره بابل (حدود ۲۳۲.۲۰۰ کیلو گرم) هر سال توسط مردم به حاکمان هخامنشی پرداخت میشد، به استثنای ساتراپی هندی که سهم خود را در قالب گرد و غبار طلا پرداخت میکرد.
۳- انیمیشن
انیمیشن مدرن جهشی عالی انجام داده و اکنون در جای بسیار عالی است، اما تاریخ آن به عصر برنز در ایران باز میگردد. تصور میشود یک گلدان سفالی کشف شده در شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان قدمت ۵ هزار و ۲۰۰ ساله دارد. این جام مجموعهای از نقاشیهای بزی را نشان میدهد که به سمت یک درخت میپرد و برگهای آن را میخورد. عکسهای متوالی شبیه به عکس موجود در جام را میتوان در سراسر ایران اسلامی قرون وسطی یافت.
هنگامی که این گلدان توسط باستان شناسان ایتالیایی در این محل کشف شد، رابطه ویژه بین تصاویر بلافاصله مورد توجه قرار نگرفت. این رابطه سالها بعد توسط باستان شناس ایرانی، دکتر منصور سجادی، کشف شد. محققان از آن زمان در مورد اهمیت آثار هنری روی کاسه اختلاف نظر داشته اند. اعتقاد بر این بود که این بز از درخت زندگی آشور تغذیه میکند، اما باستان شناسان بر این باورند که این ظرف ۱۰۰۰ سال پیش از تمدن آشوری تولید شده است.
بیشتر بخوانید: اطلاعات باتری گلکسی A71 فاش شد + تصویر
۴- مفهوم حقوق بشر
مفهوم حقوق بشر موضوعی سوزاننده در عصر حاضر است. در حالی که ممکن است این مسئله یک تحول جدید به نظر برسد، ایده حقوق بشر ریشه در ایران باستان دارد. ارتش کوروش کبیر، اولین پادشاه ایران باستان، شهر بابل را در ۵۳۹ سال قبل از میلاد فتح کرد. کوروش بردگان را آزاد کرد و به مردم این حق را داد که با ایجاد برابری نژادی، دین خود را انتخاب کنند. این اعلامیه در یک استوانه از جنس خشت پخته معروف به منشور کوروش ثبت شده است. به زبان اکدی با خط میخی نوشته شده است.
منشور کوروش در بین ویرانههای بابل در بین النهرین در سال ۱۸۷۹ کشف شد و هم اکنون در موزه انگلیس قرار دارد. این اعلامیه به شش زبان رسمی سازمان ملل متحد و مفاد آن به موازات چهار ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر ترجمه شده است.
۵- باتری
یک گلدان سرامیکی، یک لوله فلزی و یک میله از فلز متفاوت برای ایجاد باتری بغداد یا باتری اشکانی استفاده شده است. آثار باستانی در "ماهوزه" یا "خوجوت ربو" امروزی یافت شد. این باتری توسط دانشمندان غربی مورد آزمایش قرار گرفت که دریافتند وقتی شیشه باتری پر از سرکه (یا یک الکترولیت دیگر) شود، جریان ۱.۵ تا ۲.۰ ولت ایجاد میکند.
ویلهلم کونیگ، دستیار موزه ملی عراق در دهه ۱۹۳۰، مقالهای را تألیف کرد که میگوید ممکن است این مصنوعات را سلولهای گالوانیکی استفاده شده برای آبکاری طلا بر روی اشیاء نقره تشکیل دهند. اما این فرضیه رد شده است و هدف واقعی این اثر باستانی هنوز ناشناخته مانده است. اگر از مصنوعات به عنوان باتری در پارس استفاده میشده است این بدان معناست که ۱۶۰۰ سال قبل از Count Alessandro Volta ایرانیان نمونه اولیه باتری را ساخته بودند.
بیشتر بخوانید: لایکهای اینستاگرام از هفته آینده ناپدید میشود
حرف آخر
همه این اکتشافات نشان میدهند که تمدن فارسی یکی از پیشرفتهترین تمدنهای تاریخ جهان بوده است. توسعه مفاهیم انتزاعی مانند حقوق بشر و مالیات از این تمدن پدید آمده است که هنوز هم بسیار ارزشمند است و مورد مطالعه قرار میگیرد. ایران با این اختراعات و اکتشافات ثابت کرده که همیشه جزو بهترینهای تاریخ بوده است. در قسمت بعدی این گزارش به اختراعات جذاب دیگری میپردازیم که بعضی از آنها به احتمال زیاد شما را شگفتزده خواهد کرد.
سرماخوردگی و آنفلوآنزا دو بیماری تنفسی زمستانی هستند که ممکن است یکسان بهنظر برسند اما تفاوتهایی با هم دارند. درحالیکه سرماخوردگی معمولی درنهایت فروکش میکند، آنفلوآنزا ممکن است موجب مرگ شود.
چه عواملی موجب آنفلوآنزا و سرماخوردگی میشوند؟
آنفلوآنزا یک عفونت ویروسی است که بهوسیلهی ویروس آنفلوآنزا که یک ویروس تنفسی است، ایجاد میشود. سرماخوردگی نیز یک عفونت ویروسی است که در اثر آدنوویروسها یا کروناویروسها ایجاد میشود و این ویروسها انواع بسیار زیادی دارند. بههمین دلیل گفته میشود که درمان و واکسنی برای سرماخوردگی معمولی وجود ندارد؛ درحالیکه آنفلوآنزا با واکسیناسیون قابل پیشگیری است.
سرماخوردگی معمولا موجب آبریزش بینی، احتقان و گلودرد میشود. آنفلوآنزا روی ریهها و مفاصل اثر میگذارد و موجب بروز ذاتالریه، نارسایی تنفسی و حتی مرگ میشود. آنفلوآنزا معمولا مجرای گوارشی کودکان را عفونی میکند و موجب اسهال و استفراغ میشود. بهعلت عدم بلوغ نسبی روده، آنها ممکن است ویروس بیشتری را جذب کرده و وضعیت رودهشان بدتر شود. آنفلوآنزا موجب همهگیریهای گسترده و مرگومیر میشود، درحالیکه سرماخوردگی تنها موجب آزار ما میشود.
تمایز بین سرماخوردگی، آنفلوآنزا یا آلرژی ازنظر علائم بیماری چیست؟
مقالههای مرتبط:
آنفلوآنزا معمولا در اوایل اکتبر (مهر) آغاز میشود و میتواند تا ماه مارس (نیمهی فروردین) ادامه داشته باشد. اوج این بیماری ماه نوامبر (۱۰ آبان تا ۹ آذر) تا ژانویه (۱۱ دی تا ۱۱ بهمن) است. آلرژی معمولا در بهار یا پاییز روی میدهد و سرماخوردگی بیشتر در زمستان ظاهر میشود.
بدن ما ممکن است دربرابر سرماخوردگی، انفولانزا و آلرژی بهطرز مشابهی پاسخ دهد اما مواردی وجود دارد که میتوانید از آنها برای تمایز این بیماریها استفاده کنید. نشانههای آلرژی به نشانههای سرماخوردگی شباهت دارد؛ اما ناشی از واکنش سیستم ایمنی دربرابر عاملی بیخطر است. معمولا تبی در کار نیست و نشانههای آلرژی مانند خارش گلو یا گوشها وجود دارد. بعید است که آلرژی با بدندرد همراه باشد. درمورد سرماخوردگی گاهی اوقات تبی با درجهی کم وجود دارد. شما میتوانید تفاوت آنها را براساس مدت و شدت بیماری و اینکه آیا تجربهی مشابهی در گذشته داشتهاید یا نه، متوجه شوید.
معمولا سرماخوردگی و آنفلوآنزا حدود ۷ تا ۱۰ روز ادامه دارند اما آنفلوآنزا میتواند تا سه هفته نیز طول بکشد. ویروس آنفلوآنزا ممکن است دیگر در بدن شما نباشد اما تا مدتها پس از آن نیز علائم را داشته باشید. آلرژی میتواند هفتهها یا ماهها ادامه داشته باشد.
آیا درمان این بیماریها متفاوت است؟
برای هر یک از این موارد، اگر روی بینی یا سینوسها اثر گذاشته باشد، فقط شستشو با محلول نمکی که موجب خروج مخاط و ویروس میشود، روش دفاعی مناسبی است. این روش چندان خوشایند نیست ولی اثر خوبی دارد. انواعی از داروها وجود دارند که میتوانند درمورد آنفلوآنزا کمککننده باشند (مانند تامیفلو و رلنزا). این داروها، داروهای ضدویروسی هستند که توانایی تولیدمثل ویروس را مهار میکنند و طول مدت و شدت بیماری را کاهش میدهند. البته داروهای مذکور باید بالافاصله پس از آغاز بیماری (طی ۴۸ ساعت اول) مصرف شوند وگرنه اثر چندانی نخواهند داشت چرا که ویروس حداکثر تولیدمثل خود را انجام داده است. اگر به سرماخوردگی یا آنفلوآنزا مبتلا شدهاید، استراحت کنید و از ضداحتقانها و آنتیهیستامینها، ایبوپروفن، استامینوفن، سوپ مرغ و مایعات استفاده کنید.
تصور میشود که روی به سیستم ایمنی بدن کمک میکند تا بتواند با ظرفیت طبیعی خود کار کند و شدت و طول سرماخوردگی را کم کند. سلولهای بدن به روی بهعنوان کاتالیزوری برای فرایندهای حفاظتی خود نیاز دارند، بنابراین اگر نیاز آنها به این عنصر برآورده شود، کارایی بیشتری خواهند داشت. شما همچنین باید در مدت بیماری از مصرف مکملهای آهن خودداری کنید. ویروسها در چرخهی تولیدمثل خود به آهن نیاز دارند بنابراین محروم کردن آنها از آهن میتواند مانع از تکثیرشان شود. بیشتر این عفونتها باکتریایی نبوده و نیازی به آنتیبیوتیک ندارند؛ زیرا آنتیبیوتیکها روی آنها تأثیری ندارند. بهطور کلی یک عفونت ویروسی باید طی ۷ تا ۱۰ روز از بین برود. اگر علائم پس از این مدت همچنان ادامه داشته باشد، شاید علت باکتریهایی مانند استرپتوکوک یا هموفیلوس آنفلوآنزا باشند. این باکتریها موجب میشوند بیماری به مدت بیشتری بماند.
آیا راهکارهای پیشگیری از سرماخوردگی و آنفلوآنزا یکسان است؟
اجتناب از این دو بیماری مشابه است: شستشوی دقیق و منظم دستها، عدم استفاده مشترک از ظروف غذا و پرهیز از تماس مستقیم با افراد بیماری که عطسه میکنند. تا زمانیکه فردی دچار تب باشد، احتمال انتقال عفونت وجود دارد. پس از گذشت ۲۴ ساعت از فروکش کردن تب، عفونت دیگر در بدن بیمار وجود نخواهد داشت.
.: Weblog Themes By Pichak :.