خدایا امشب، جای پای مادر در خانه خالیست...
علی، شبانه یاس کبودش را غسل می دهد وچه مظلومانه با پیکر یار جوانش وداع می کند زهرا جان چگونه تو را به آغوش خاک بسپارم در حالی که چشمان نگران فرزندانت در خانه منتظر حضور مهربانت است چشم بگشا پاره تن علی که زینب طاقت دوریت را ندارد و جشم بگشا ای همسفر غربت علی که حسین چشم انتظار مادر است و دیده بگشا ای لاله پرپرمن که حسن هنوز بغض کوچه در گلو دارد.
امشب آسمانیان در سوگت گریانند و زمینیان در حسرت وجود پربرکتت هم ناله شده اند کجاست فاطمه امشب کجاست یاس نبی و کجاست شقایق پرپرعلی.
بانوی مهربانی شیعیانت درکنج قلبهایشان برایت حرمی خواهند ساخت به وسعت همه خوبیها و با آب دیدگان حرمت را خواهند شست .
شخصیت فاطمه زهرا (س) الگویی برای همه اعصار
درباره ابعاد تربیتی فرزندان علی (ع) از نسل فاطمه بهترین مثال تربیت وسخنان امام حسن وامام حسین در مقاطع زمانی مختلف و نیز سخنوری دختر عالمه اش زینب (س)در واقعه عاشورا وتبیین اهداف بلند قیام حسین(ع) است که نشان می دهد فرزندان فاطمه ازدامان مادری بزرگ منش وبزرگ زاده با تربیت متعالی بپا خواسته اند.
فاطمه سلام الله علیها درعمر کوتاه 18ساله خود نمونه والگوی بی مانندی برای زنان تمام اعصار باقی گذاشت، زنی که هم بهترین همسر ، بهترین مادر، بهترین معلم، بهترین محدث، بهترین همراه ولایت وبرترین زن عالم بود.
تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) به سه روایت اصلی نقل شده است. همواره این پرسش مطرح بوده است که کدام نقل از ایام شهادت آن حضرت به لحاظ تاریخی معتبر تر است؟
بر اساس منابع تاریخی، ایام فاطمیه به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است:
1.روایت «40» روز که دهه اول گرفته می شود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با 8 تا 10 ربیع الثانی است.
2.روایت «75» روز که دهه دوم گرفته می شود، مصادف با 13 تا 15 جمادی الاولی است.
3.روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته می شود، مصادف با 1 تا 3 جمادی الآخر است که بیشتر مورد تاکید است.
محققان تاریخ اسلام معتقدند آنچه بیشتر مورد توجه و سندیت تاریخی است روایت سوم یعنی 95 روز است. البته مراجع تقلید و اهل معرفت به مومنان توصیه می کنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند.
در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا(س) برابر 13 جمادی الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی الثانی خواهد بود. این دو روایت در تقویم رسمی ثبت شده است. البته عموما این ایام را در سه دهه مجزا برگزار می کنند تردیدی نیست که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در سال یازدهم هجری وفات نمودند.
اما در تعیین روز و ماه اختلاف زیادی وجود دارد که بعضی تا 39 قول شمردند. ولی آنچه میان این اقوال مشهورتر است یکی 13 جمادی الاولی است، و دیگری سوم جمادی الثانی. چون روایاتی که می گویند حضرت فاطمه 75 روز پس از رحلت پیامبر به شهادت رسیدند و نیز روایاتی که می گویند آن حضرت 95 روز پس از پیامبر زنده بودند بیشتر و مشهورتر است.
علت شهادت حضرت زهرا (س):
امام صادق علیه السلام فرمود: در اثر ضرباتی که قنفذ بر پیکر نازنین زهرا علیها سلام وارد ساخت سقط جنین کرد و بدان علت پیوسته رنجور و ضعیف می گشت تا اینکه بستری شد. و امیر المؤمنین و اسماء بنت عمیس از آن حضرت پرستاری می نمودند.
البته علت رنجوری و ناتوانی روز افزون زهرا علیها السلام تنها بیماری نبوده، بلکه علاوه بر آن ناراحتی های روحی و غم و غصه های قلبی آن حضرت بود که در اثر بروز مشکلات برای جهان اسلام پیش آمده بود. و رفته رفته اسلام حقیقی از مسیر اصلی خود منحرف می گشت، امثال این مشکلات در جامع اسلامی بود که وجودمقدس یاس نبی را می آزرد و روز به روز رنجورتر و ضعیف تر می کرد تا سرانجام به شهادت ایشان انجامید.
حجت الاسلام قره داغی مسئول دفتر نهاد رهبری در دانشگاه زنجان در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زنجانگفت:حضرت زهر( س) بیستم جمادی الثانی در مکه متولد شد از همان دوران کودکی یارو مدد کار پدر بود و با الطاف کودکانه پدر خود را حمایت می کرد از این جهت او را ام ابیها "یعنی مادر پدر" لقب دادند.
وی با بیان اینکه بانوان جامعه ما با الگو برداری از حضرت فاطمه( س) باید حضوری فعال در اجتماع داشته باشند افزود:حضرت زهرا (س) پس از شکست لشکریان اسلام در جنگ احد؛ همراه با بانوان مدینه در کوه احد حاضر می شدند و از مجروحین و پدر بزرگوارشان پرستاری می کردند بانوان جامعه ما با الگو برداری از حضرت فاطمه س باید حضوری فعال در اجتماع داشته باشند .
حجت الاسلام قره داغی ادامه می دهد: همچنان این بزرگوار همسری شایسته برای حضرت علی (ع )بودند بطوری که امیرالمومنین خطاب به ایشان می فرماید : فاطمه جان ، یکبار نشد مرا ناراحت کنی من از شما راضی هستم خداوند از شما راضی باشد .
وی با بیان اینکه حضرت زهرا (ع)در دفاع از حق سکوت نکرد و اولین مدافع ولایت بود گفت: پس از مکر بنی ساعده در سقیفه که حکومت از علی (ع )غصب شد حضرت زهرا به تک تک خانه های صحابه می رفت و وصیت پیامبر را در غدیر خم به آنها یاد آوری می کرد ولی متاسفانه هر کدام بهانه ای آوردند و از حمایت حضرت علی (ع) سر باز زدند.
حجت الاسلام قره داغی ادامه می دهد: سرزمین فدک هدیه ای از طرف پیامبر به حضرت فاطمه بود که توسط خلیفه غصب شد حضرت زهرا (س)در مسجد برای اعتراض و دفاع از حق خودشان خطبه فدک را خواندند.
وی با اشاره به عبادت حضرت زهرا (س) گفتند امام صادق (ع ) در این باره می فرماید: وقتی مادرم فاطمه ، در محراب عبادت می ایستاد نورش برای اهل آسمان می درخشید همانطوری که نور ستارگان برای مردم می درخشد .
فاطمه زهرا(س) در تمام ابعاد زندگی اعم از سیاسی عبادی اجتماعی خانوادگی الگوی بی نظیری برای زنان و مردان مومن است .
زنان زهرایی
حضرت فاطمه زهرا(س) در طول عمر کوتاه و پربرکت خود چنان فضایلی از خود نشان داده است که تمام بانوان عالم می توانند او را به عنوان الگوی حسنه خود قرار داده و از رهنمودهای زندگی پرثمر ایشان استفاده کنند حضرت فاطمه زهرا(س) امام حسن(ع) ، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) را در دامان خود پروراند و آن بزرگواران بودند که آن نهضت عاشورایی را برپا کردند.
در زمان دفاع مقدس نیز مادران و همسران شهدا با تاسی از الگوی خود حضرت فاطمه زهرا(س) به نقش تاثیر گذار خود عمل نمودند و چنین انقلاب و حماسه ای را آفریدند.
مینو همسر بیوک آقا اصحابی جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی است قصه او حکایت صدها زنیست که زندگیشان همچون شب های عملیات رنگ و بوی زهرایی دارد .
او با تاسی از حضرت زهرا(س) با وجود همه مخالفت ها از طرف خانواده با این ازدواج؛ زندگیش را در کنار شیر مردی ساخت که دوپا و یک دست و یک چشم خود را نثار ایران اسلامی کرده است.
مینو در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زنجان می گوید: به خاطر معامله ای که با خدا و حضرت زهرا انجام داده است سختی های این زندگی را بر جان خریده و دشواری ها را بر کامش شیرین کرده است.
او می اقزاید: همانطور که حضرت زهرا همواره پیرو و حامی همسر خود بود مادران شهید و همسران جانبازان نیز با الگو گیری از این بزرگوار پیرو و ادامه دهنده این مسیر هستند.
این همسر جانباز در جواب اینکه آیا از زندگی خود راضی هست می گوید :او هدف و راهش را به درستی انتخاب کرده و از این انتخاب نیز نه تنها هرگز پشیمان نیست بلکه به آن افتخار می کند.
وی ثمره زندگی عاشقانه خود را آرامش در کنار همسر و دو فرزندش بر می شمارد و این ها را مدیون الطاف الهی و کمک ائمه اطهار به خصوص حضرت زهرا (س) می داند.
این همسر جانباز یکی از بهترین خاطرات خود در طی زندگی با بیوک آقا را دیدار با مقام معظم رهبری دانست.
وقتی با دخترجانباز هم صحبت می شویم او در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زنجان؛ مادرش را نمونه یک بانوی فداکار می داند و می گوید درست است که جانبازان برای ایران اسلامی از جان گذشتگی کردتد ولی بیشترین ایثار و از خود گذشتگی از آن مادران شهید و همسران جانباز است که همه سختی ها را بدون هیچ گلایه و با همه صبوری به جان می خرند تا همسر و فرزندانشان هیچ غصه ای را به دل راه ندهند .
امروز زنان زهرایی دانش آموخته مکتب حضرت زهرا (س ) و ادامه دهنده راه مردان و زنانی هستند که از همه هستی خود در راه آرمان هایشان گذشتند.
دلایلی متعددی برای کاهش سرعت اینترنت وجود دارند، مشکلی در مودم یا روتر، تداخل سیگنالها، قدرت ضعیف سیگنالها روی خط کابلی، دستگاههایی که در شبکه شما و به دور از چشمتان پهنای باند را مورد استفاده قرار میدهند یا حتا بهکارگیری یک DNS سرور ضعیف همگی در کند شدن سرعت اینترنت نقش اساسی دارند. در این مقاله با تعدادی از این مشکلات و نحوه عیبیابی آنها آشنا خواهید شد.
اگر احساس میکنید سرعت اینترنت کند شده است، ابتدا سعی کنید از طریق دستگاههای مختلفی که در خانه دارید سایتهای مختلفی را باز کنید. اگر این مشکل را با همه سایتها و دستگاههای مختلف داشتهاید، آنگاه میتوانید اطمینان حاصل کنید که اینترنت شما کند شده است. اگر این مشکل تنها در ارتباط با یک سایت است، این احتمال وجود دارد که سایت موردنظر به لحاظ فنی دارای اشکال است و اینترنت شما مشکلی ندارد. در این حالت کار خاصی نمیتوانید انجام دهید و باید منتظر بمانید تا اشکال فنی سایت برطرف شود.
تنها کامپیوتر شخصی دچار مشکل شده یا همه دستگاهها دچار مشکل شدهاند؟
اگر تنها کامپیوتر شخصی دچار مشکل شده است، احتمالا راهحلی برای آن وجود دارد. ابتدا کامپیوتر خود را راهاندازی مجدد کنید، همچنین کامپیوتر را از طریق یک ضدویروس قدرتمند اسکن کنید. ممکن است کامپیوتر به بدافزاری آلوده شده و همین موضوع کندی سرعت اینترنت را به همراه آورده است. اگر کندی سرعت اینترنت روی دستگاهها وجود دارد، به احتمال زیاد با یک مشکل در شبکه خود روبرو هستید، در این حالت باید به سراغ روتر خود بروید.
سرعت اینترنت خود را آزمایش کرده و آنرا با طرحی که خریداری کردهاید مقایسه کنید
قبل از آنکه به سراغ عیبیابی روتر و دستگاهها بروید، ابتدا یک آزمایش سنجش سرعت اینترنت را از طریق سایتهایی همچون Speedtest.net انجام دهید. این سایت میتواند سرعت واقعی را به شما نشان دهد. قبل از انجام آزمایش مطمئن شوید که در حال دانلود، آپلود، استریم کردن یا سایر فعالیتهای اینترنتی سنگین نیستید، به واسطه آنکه تداخل به وجود میآید و سرعت واقعی نشان داده نمیشود. پس از انجام آزمایش سنجش سرعت اینترنت، آنرا با طرحی که خریداری کردهاید مقایسه کنید. در حالت عادی باید تناسبی میان سرعت اینترنت واقعی و سرعتی که ISP مدعی است آنرا در اختیار شما قرار داده وجود داشته باشد. البته در این میان یکسری نکات وجود دارد که باید به آنها دقت کنید. اگر سرعت اتصال شما مقدار کمی کند است، این موضوع ممکن است عادی باشد. شما بهطور معمول در حال هزینه کردن برای دستیابی به بالاترین سرعت هستید اما دسترسی به سرعت توافق شده ممکن است در همه زمانها امکانپذیر نباشد. سرعت اینترنت در ساعات شلوغ روز، زمانی که هر کاربری در حال استفاده از اینترنت است، یا ساعات میانی شب که اکثر مردم در خانه هستند کاهش پیدا کند. اما اگر کاهش سرعت تداوم پیدا کرده است، در نتیجه باید به سراغ عیبیابی مشکل بروید.
روتر را ریبوت کنید
شبیه به کامپیوترهای شخصی، روترها نیز بعضی مواقع دچار مشکلات موقتی میشوند که همین موضوع بر کند شدن عملکرد آنها تاثیرگذار است. این مشکل میتواند از طریق ریبوت کردن برطرف شود. اگر روتر خود را برای مدت طولانی است که ریبوت نکردهاید، شاید اکنون زمان مناسبی است. تقریبا چند دقیقه طول میکشد تا روتر پس از ریبوت شدن به سرویسدهنده اینترنتی متصل شود و ارتباط آنلاین دومرتبه برقرار شود. این راهکار ممکن است مفید واقع شود.
سیگنال وایفای را تقویت کنید
این احتمال وجود دارد که اینترنت خوب باشد، اما سیگنال وایفای که برای برقراری ارتباط اینترنتی مورد استفاده قرار میگیرد دچار مشکل شده است. یک ارتباط وایفای بد شبیه به یک مشکل اینترنت است، به واسطه آنکه روی همه دستگاههای خانگی تاثیرگذار است. چند دلیل رایج برای بد بودن سیگنال وایفای وجود دارد. امواج رادیویی میتوانند باعث به وجود آمدن تداخل شده و روی دستگاهها تاثیرگذار باشند. اکثر دستگاهها از فرکانس ۲٫۴ گیگاهرتز و نه ۵ گیگاهرتز استفاده میکنند که خود زمینهساز بروز یک مشکل جدی میشود. این مشکل به ویژه برای افرادی وجود دارد که در یک مجتمع مسکونی بزرگ زندگی میکنند که انواع مختلفی از روترهای بیسیم در آن استفاده میشود. در حالت کلی شما باید تنها یک نقطه کور در خانه داشته باشید که از طریق راهکارهایی همچون یک توسعهدهنده وایفای میتوانید این مشکل را برطرف کنید.
سعی کنید از کیفیت سطح خدمات (QoS) استفاده کنید
ارتباط ایترنتی شما میان همه دستگاههایی که در خانه قرار دارید به اشتراک قرار میگیرد. در نتیجه هر دستگاهی روی شبکه شما میتواند به شکل پنهان از اینترنت استفاده کرده و باعث کندی آن شود. بهطور مثال، اگر دو نفر اقدام به استریم کردن از یک کانال ویدیویی کنند و شخص دیگری اقدام به دانلود کردن کند، در این حالت همه این افراد به یک اینترنت کند دسترسی خواهند داشت. در این حالت میتوانید بسته اینترنتی خود را اتقا دهید. ویژگی کیفیت سطح خدمات (Quality of Service) (اگر روتر از آن پشتیبانی میکند) اجازه میدهد تا به روتر اجازه دهید بهطور خودکار اقدام به مدیریت و تخصیص پنهانی باند میان دستگاهها و سرویسهای مختلف کند.
اسپلیتر خود را بررسی کنید
اگر از اینترنت کابلی استفاده میکنید و یک اسپلیتر دارید که به خط تلفن و روتر شما متصل شده است، ممکن است دچار مشکل شده و باعث شده باشد تا قدرت سیگنالهای شما دچار ضعیف شوند. تقسیمکنندهها نقش مهمی بر کیفیت دارند و اگر یک مدل بد و ارزانقیمت را خریداری کرده باشید، کیفیت اینترنت شما بدتر از آن چیزی شود که تصور میکنید. تقریبا طیف گستردهای از اسپلیترها باعث بروز این مشکل میشوند. اگر اسپلیتری دارید آنرا از خط جدا کرده و روتر را به خط تلفن خود متصل کنید. بررسی کنید که ارتباط شما بدون وجود اسپلیتر چگونه عمل میکند. اگر سریعتر شده است، شما علت بروز مشکل را کشف کردهاید.
از DNS Server دیگری استفاده کنید
در برخی موارد، سوییچ کردن DNS Server میتواند باعث افزایش سرعت اتصال شود. زمانی که به سایتی شبیه به google.com متصل میشوید، کامپیوتر شما به DNS Server متصل شده و درخواست آدرس آیپی عددی وابسته به google.com را ارائه میکند. جواب را دریافت میکند و به آدرس آیپی ارائه شده متصل میشود. آدرسی که ممکن است شبیه به ۲۱۶٫۵۸٫۱۹۳٫۷۸ باشد. بهطور معمول DNS Server شما از سوی ارائه دهنده سرویس اینترنت آماده میشود. اما شما با تغییر DNS Server به DNS عمومی گوگل یا OpenDNS میتوانید تا حدی سرعت را بهبود بخشید.
اغلب اوقات در مورد فناوری اغراق میشود، اما نوآوریهای سهلالوصول و مستقیمی هم وجود دارند که توانایی ایجاد تغییر و تحول واقعی در دنیا را دارند. برای مثال هوش مصنوعی (AI) در حال حاضر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، در حالی که دانشمندان در حال کار بر روشهای تعبیهی AI در مغز انسان هستند تا بتوانند درمانی را برای بیماریهای مغزی مثل صرع پیدا کنند، اما شاید فکر کنید میتوان از فناوری برای آپلود و دانلود اطلاعات در مغز استفاده کرد.
بعضی از فناوریهایی که در ادامه معرفی میشوند برگرفته از فهرست ده فناوری برتر ۲۰۱۷ از MIT هستند، و برخی از آنها پتانسیل تغییر بالایی دارند.
۱. وسایل نقلیهی خودکار
اینروزها اضافه کردن اتومبیلهای خودکار به فهرستی از روندهای تغییردهندهی دنیا، به یک کلیشه تبدیل شده است. اما با این که فناوری خودروری بدون راننده پتانسیل بالایی دارد، پیادهسازی آن در این نقطه تقریبا غیرممکن است.
سیستم اتوپایلوت تسلا (NASDAQ:TSLA) یکی از معروفترین سیستمهای نیمهخودکار شناختهشده است که میتواند خودرو را برای رانندگی آزادراه کنترل کند. این شرکت حتی پیشبینی کرده است که یک سفر کاملا خودکار را تا انتهای سال در ایالات متحده پیادهسازی کند. تمام تسلاهای جدید مجهز به سختافزار خودکار بدون راننده هستند (سنسورهای اولتراسونیک، دوربین و رادار) و این شرکت در حال گسترش سطوح جدیدی از خودکارسازی در وسایل نقلیهی خود است.
قطعا تسلا تنها سازندهی اتوموبیل خودکار نیست. فورد و جنرال موتورز هر دو با توسعهی فناوریهای خودکار و تجربهی خدمات اشتراکگذاری خودرو که میتوانند مرکزی برای دنیای اتوموبیل خودکار باشند، در زمینهی صنایع نیمهخودکار پیشتاز شدهاند.
بهطور کلی، هدف نهایی وسایل نقلیهی خودکار بسیار فراتر از گردش در شهر است. این وسایل نقلیه به واسطهی سوپرکامپیوترها، سنسورها و هوش مصنوعی، قابلیتهای رانندگی ممتازی را به انسان ارائه میدهند. این وسایل نقلیه کمتر در معرض خطر تصادف قرار میگیرند و زمانی که فراگیر شوند، تقریبا میتوانند در هر دهه فقط در ایالات متحده، جان سیصد هزار نفر را از خطر مرگ نجات دهند.
۲. واقعیت افزوده در جراحی
واقعیت افزوده (AR) در سال گذشته و با عرضهی بازی Pokeman Go توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند اما پتانسیل واقعی این فناوری که اطلاعات را از کامپیوتر به زندگی واقعی شما میآورد، امروزه روشن خواهد شد.
در حال حاضر جراحان به تست دوربینهای واقعیت افزوده می پردازند تا بهتر بتوانند داخل بدن انسان را ببینند و به این صورت کارایی خود در حین عمل را افزایش دهند. هدستهای واقعیت افزوده میتوانند زاویهی دید دقیقی از داخل بدن بیمار را برای جراح فراهم کنند، این هدستها در قسمت بالای بدن قرار میگیرند و یک نوع بینایی اشعهی ایکس را برای پزشک فراهم میکنند.
درحال حاضر بعضی جراحان از پردازش تصویر سه بعدی استفاده میکنند، اما واقعیت افزوده میتواند این تکنیکها را بهبود دهد. یک فناوری کنترل واقعیت افزوده اخیرا توسط شرکت رویال فیلیپس طراحی شده است و به جراحان اجازه میدهد با اشعهی ایکس همراه و تصاویر خارجی از بدن که توسط دوربینها ارائه میشوند، بهصورت سهبعدی داخل بدن بیمار را ببیند. شبکهای از این تصاویر یک دید جامع و زمان واقعی را از داخل و خارج بدن در طول جراحی فراهم میکنند.
در بررسی اجرایی فرآیند این نتیجه به دست آمد که کاربرد واقعیت افزوده برای بعضی انواع جراحی ستون فقراتی، میتواند کارایی جراح را تا ۸۵ درصد، و برای روشهای دست آزاد تا ۶۴ درصد افزایش دهد. این فناوری برای جراحیهای ستون فقراتی، جمجمهای و جراحی زخم و آسیب به شکل فراگیر عرضه خواهد شد.
۳. افزودن هوش مصنوعی به مغز انسان
اغلب افراد به کامپیوترها، خودروها و تلفنهای هوشمندی که مجهز به هوش مصنوعی هستند، عادت کردهاند، این در حالی است که دانشمندان و کارآفرینان در حال حاضر در تلاشند تا هوش مصنوعی را به مغز انسان اضافه کنند.
مدیرعامل تسلا و اسپیس ایکس، ایلان ماسک، اخیرا در حال همکاری با شرکتی به نام نورالینک کراپ هستند، هدف این شرکت اضافه کردن الکترودهایی به مغز انسان برای کمک به درمان بیماریهایی مثل صرع است. واسطههای ماشین-مغز برای دسترسی به اطلاعات از طریق اتصال بیسیم، از الکترودهای تعبیهشده در مغز استفاده میکنند. ماسک به این اتصال بند عصبی بین کامپیوترها و انسان میگوید از این اتصال نهتنها میتوان برای درمان بیماریها بلکه میتوان از آنها برای بهبود تواناییهای شناختی انسان هم استفاده کرد.
شاید لازم باشد یک راه طولانی برای رسیدن به این هدف طی شود، اما ماسک در رسیدن به اهداف خود تنها نیست.سازمان پروژههای پژوهشی پیشرفتهی دفاعی (DARPA)، یک شاخهی پژوهشی از بخش دفاع ایالات متحده، سال گذشته برنامهای را بهمنظور توسعهی واسطهی عصبی قابل کاشت در مغز انسان توسعه داد که قادر است با کامپیوترها ارتباط برقرار کند. این برنامه طرح سیستم مهندسی عصبی نامیده میشود (NESD) و دستگاههایی را تولید میکند که برای تبدیل سیگنالهای الکتروشیمیایی در مغز به صفر و یکهای قابل استفاده برای کامپیوتر بر اساس DARPA، مثل یک مترجم عمل میکنند.
DARPA و دانشمندان دیگر به زودی از طریق اتصال عصبی میتوانند به درمان بیماریها و آسیبها بپردازند، نقصهای بینایی و شنوایی را درمان کنند و حتی امکان ارسال دستورات به کامپیوتر با افکارمان را فراهم کنند.
۴. کامپیوترهای کوانتومی
کامپیوترهای کوانتومی از قوانین مکانیک کوانتوم به گونهای استفاده میکنند، این قوانین امکان محاسبهی اطلاعات در یک مقیاس وسیعتر و سریعتر را برای کامپیوترها فراهم میکنند. دانشگاه واترلو محاسبات کوانتومی را به این صورت توصیف میکند:
کامپیوتر کوانتومی را میتوانید اینگونه تصور کنید: در حالی که کامپیوتر کلاسیک با صفر و یک کار میکند، کامپیوتر کوانتومی میتواند از صفر و یکها و برهم نهی یک و صفر استفاده کند، این یعنی میتواند همزمان از صفر و یک استفاده کند.
قدرت محاسباتی وسیع کامپیوترهای کوانتومی به دانشمندان اجازه میدهد مدلهای پیچیدهای از داروها را برای مبارزه با بیماریها بسازند که ساخت آنها با کامپیوترهای سنتی امکانپذیر نیست. IBM معتقد است میتوان از محاسبات کوانتومی برای پیشبینی بهتر الگوهای هوایی، بهبود یادگیری هوش مصنوعی و خلق رمزنگاری کامپیوتری تقریبا غیرقابل نفوذ استفاده کرد.
الفابت گوگل در حال حاضر چند پردازندهی محاسبات کوانتومی را ساخته و هدف آن به پایان رساندن پیشرفتهترین پردازنده تا انتهای سال است. هدف گوگل، استفاده از پیشرفتهای محاسبات کوانتومی برای فروش خدمات از طریق پلتفرم محاسبات ابری است، همچنین امکانات استفادهی رایگان برای به پژوهشگران و دولت را فراهم میکند.
هنوز بحثها و سوالهای زیادی در مورد محاسبات کوانتومی و کاربرد فعلی آن مطرح میشود اما این فناوری در طول سالهای آینده توسعه مییابد و میتواند توان کامپیوترها را تا چندبرابر افزایش دهد.
تصویر 5
۵. اینترنت ماهوارهای جهانی
در کنار بلندپروازیهای فرستادن انسان به مریخ، چند ماه پیش ایلون ماسک از شرکت اسپیس ایکس برنامههایی را ارائه کرد که هدف آنها ت توسعهی ۴۴۲۵ ماهواره با قابلیت اتصال اینترنت به سراسر جهان است.
به گفتهی این شرکت، ماهوارهها خدمات ارتباطی گستردهای را برای کاربران حرفهای، دولتی، سازمانی، تجاری و مسکونی در سراسر جهان فراهم میکنند، در سال ۲۰۱۹ این برنامه اجرا خواهد شد و تا سال ۲۰۲۴ به کل دنیا خواهد رسید.
آوردن اینترنت ماهوارهای به هر بخشی از جهان، یک تلاش بزرگ با حداقل هزینهی ۶ میلیارد دلار است و مشکلات کمتری را به دنبال خواهد داشت. اما اگر اسپیس ایکس موفق به پیادهسازی این سیستم شود، اینترنت ماهوارهای فراگیر صرف نظر از موقعیت افراد، در هر گوشهی دنیا وجود خواهد داشت. اگر SpaceX موفق شود، گستردگی اتصال به اینترنت حتی از برق هم بیشتر شده و به دورافتادهترین مناطق جهان خواهد رسید.
البته هیچ کدام از این نوآوریهای فناوری، هنوز قطعی نشدهاند و بعضی از آنها هنوز در مراحل شکلگیری و تولد قرار دارند. اما هر کدام پتانسیل تغییر دنیا را در سالهای پیش رو دارند. خبر خوبی برای شرکتها و سرمایهگذارهای دنبالهروی فناوری که در نهایت میتواند به سود همه باشد.
اولین شتابدهنده در دههی ۱۹۳۰ توسط کاکرافت و والتون و با هدف دستیابی به انرژیهای بالا در ذرات برای بررسی ساختار داخلی هستهی اتمها ساخته شد. این شتابدهنده در ولتاژ ۲۰۰ هزار ولت کار میکرد و یک شتابدهندهی خطی بود. قرار بود از این وسیله برای بررسی پدیدهی تونلزنی گامو استفاده شود. این شتابدهنده در بررسی اثر مورد نظر موفق نبود؛ بنا بر این نیازمند ارتقاء انرژی بود. بدین ترتیب روند ساخت شتابدهندههایی با انرژِی بیشتر و بیشتر تا به امروز ادامه دارد.
کاکرافت و والتون به همراه فیزیکدان مشهور دیگری به نام ارنست رادرفورد در وسط
تاکنون از شتابهندهها برای بررسی جنبههای مختلف فیزیک ذرات بنیادی استفاده شده است. در یک شتابدهنده از میدانهای الکتریکی برای شتاب دادن به پرتو ذرات و از میدانهای مغناطیسی برای حرکت ذرات در یک جهت مشخص استفاده میشود. شتابدهندهها میتوانند به شکل حلقه (circular accelerator) باشند به این صورت که پرتوی از ذرات، دائما حلقه را دور میزنند. شتابدهندهی بزرگ هادرونی (LHC)، از این نوع است. شتابدهندهها همچنین میتوانند خطی (linear accelarator) باشند. معمولا نوع شتابدهنده با توجه به هدف آزمایش تعیین میشود. در ادامه در مورد هر کدام از این شتابدهندهها توضیح خواهیم داد.
شتابدهندههای خطی (LINAC)
شتابدهندههای خطی ذرات برای ذرات و یونهای دارای بار الکتریکی، انرژی جنبشی فراهم میکنند. این کار با اعمال یک پتانسیل الکتریکی نوسانی در راستای خط راست بر ذرات مورد نظر انجام میشود.
قسمتهای مختلف LINAC و کارکرد آنها
منبع ذرات (ion source) با توجه به شکل یا نوع ذرات مورد استفاده طراحی میشود. برای مثال اگر بخواهیم از الکترونها بهعنوان ذرات شتابدار استفاده کنیم، باید آنها را از روشهایی از جمله کاتد سرد، کاتد گرم، فوتوکاتد یا تابش رادیویی تأمین کرد. اگر بخواهیم از پروتونها استفاده کنیم باید طراحیهای متفاوتی در منبع ذرات داشته باشیم. برای شلیک ذرات از منبع اصلی به داخل استوانه، یک منبع با ولتاژ بالا مورد نیاز است.
قسمت بعدی تشکیلدهندهی شتابدهندهی خطی، یک استوانهی خلأ است که هوای آن بهوسیلهی پمپ تخلیه میشود و طول یک شتابدهندهی خطی با توجه به آن تغییر میکند. اگر از شتابدهنده برای تولید پرتو X بهمنظور کاربردهای پزشکی استفاده شود، طول لوله بین ۰/۵ تا ۱/۵ متر انتخاب میشود. اگر از این استوانه برای یک شتابدهندهی غیر خطی استفاده شود، طول لوله حدود ۱۰ متر انتخاب میشود. اگر از شتابدهنده برای بررسیهای هستهای و ذرات بنیادی استفاده شود، طول لوله به چندین هزار متر خواهد رسید.
الکترودهای استوانهایشکل با طولهای متفاوت، از ابتدا تا انتهای داخل لوله را تشکیل میدهند. طول هرکدام از الکترودهای استوانهای به فرکانس و توان منبع ذرات و همچنین به نوع ذرات مورد نظر وابسته است؛ الکترودهای نزدیک منبع، کوتاهتر هستند و با دور شدن از منبع، طول الکترودها زیادتر میشود. جرم ذرات شتابگیرنده در انتخاب طول الکترودها تأثیر زیادی دارد. برای مثال جرم الکترون بسیار کمتر از جرم پروتون باست و برای شتاب گرفتن به الکترودهای کوتاهتری نیازی دارد. با توجه به اینکه الکترونها بهراحتی میتوانند از سطوح باردار با ولتاژ بالا گسیل شوند، برای ولتاژ اعمالشده به دستگاه، محدودیت وجود دارد و اینطور نیست که برای غلبه بر مشکل جرم ذرات، تنها ولتاژ دستگاه را بالا ببریم.
برای تأمین انرژی الکترودهای استوانهای از منابع فرکانس رادیویی استفاده میشود. در یک شتابدهندهی ذرات با توان بالا، برای هر یک از الکترودها، از یک منبع RF مستقل استفاده میشود. برای دستیابی به حداکثر توان دستگاه، لازم است منبع فراهمکنندهی ذرات در فرکانس و فاز مناسب برای نوع ذرات طراحی و تهیه شود.
در دستگاههای شتابدهنده، هدفی که ذرات به سمت آن شلیک میشوند نیز اهمیت بسیار دارد. برای مثال اگر بخواهیم از الکترونها برای تولید پرتو X استفاده کنیم، هدف مورد نظر، یک صفحهی تنگستن خواهد بود که هر بار بهوسیلهی آب، سرد میشود. مادهی هدف با توجه به نوع کاربری دستگاه شتابدهنده، متفاوت خواهد بود. در مواردی که هدف از شتاب دادن به ذرات، برخورد سربهسر آنها با هم باشد، پرتو ذرات بهوسیلهی میدان مغناطیسی، در راستای یک خط باریک هدایت میشوند. برای نگهداشتن ذرات در یک خط در مرکز الکترود، از لنزهای مغناطیسی یا الکتروستاتیک استفاده میشود. در شتابدهندههای خطی طویل، از سیستم خطیکنندهی خودکار برای این کار استفاده میشود.
چگونگی عملکرد دستگاه
اگر فرض کنیم ذرات مورد نظر، الکترون باشند، استوانهی اول دارای پتانسیل مثبت خواهد بود و به همین دلیل الکترونها به سمت استوانهی اول رانده میشوند. به محض قرار گرفتن دستهی الکترونها درون استوانهی اول، قطبش منبع RF مربوط به استوانهی اول تغییر میکند. در این حالت، استوانهی اول دارای بار منفی و استوانهی دوم دارای بار مثبت میشود. الکترونها از استوانهی اول دفع و بهسمت استوانهی دوم کشیده میشوند. این فرآیند تغییر بار الکترودهای استوانهای دائما تکرار میشود و به همین صورت، الکترونها شتاب میگیرند و هر بار مسیر طولانیتری میپیمایند. به همین دلیل است که هرچه از منبع دورتر شویم، طول استوانهها بلندتر میشود. اگر لازم باشد که ذرات به سرعتهای بسیار بالا برسند، طول شتابدهندهی خطی باید بسیار زیاد باشد.
هرکدام از الکترودها مانند یک قفس فارادی عمل میکند و باعث میشود که دستهی ذرات، بدون تغییر از آن خارج شود. طراحی فرکانس سیگنال و فاصلهی بین استوانهها به صورتی است که همزمان با خارج شدن دستهی ذرات از هر یک از استوانهها، ولتاژ به بیشینه مقدار خود میرسد. این فرایند باعث تزریق انرژی به ذرات میشود و نمود آن از طریق افزایش سرعت انجام مشخص میشود. در سرعتهای نزدیک به سرعت نور، نرخ افزایش سرعت کاهش مییابد و تزریق انرژی بهصورت افزایش جرم ذرات نمود پیدا میکند.
در حال حاضر بزرگترین شتابدهندهی خطی جهان به نام SLAC در آمریکا واقع است. این شتابدهنده در سال ۱۹۶۲ شروع به کار کرده است. تاکنون ۶ نفر از دانشمندان SLAC موفق به کسب نوبل شدهاند و بیش از ۱۰۰۰ مقالهی علمی در سال از این آزمایشگاه منتشر میشود.
برخورد دهندهی بزرگ هادرونی (LHC)
LHC بزرگترین و قدرتمندترین شتابدهندهی ذراتی است که تا کنون ساخته شده و در مرز سوییس و فرانسه قرار دارد. یکی از مهمترین دستاوردهای این شتابدهندهی غیر خطی، کشف ذرهی هیگز یا به اصطلاح عام، «ذرهی خدا» در سال ۲۰۱۲ است. جالب است بدانید که توان LHC در سال ۲۰۱۲ نصف توان کنونی آن بود. از آن پس LHC مدتی برای ارتقاء دستگاهها خاموش بود و سپس دوباره با توان دو برابر به کار گرفته شد. هم اکنون ۱۲ هزار دانشمند از سراسر جهان از جمله فیزیکدانهای ذرات تجربی و نظری برای کشف ناشناختههای جهان در LHC مشغول کار هستند. حدود ۱۰۰ هزار رایانه در سراسر جهان برای کار روی دادههای آزمایشگاهی با یکدیگر در ارتباط هستند. جالب است بدانید که بزرگترین مرکز تحقیقاتی و سازهی موجود در جهان برای بررسی بنیادیترین اجزای طبیعت ساخته شده است و اینترنت جهانی که امروزه در دسترس اکثریت مردم جهان قرار دارد، در سرن برای به اشتراکگذاری دادههای آزمایشگاهی بین دانشمندان اختراع شده است.
شتابدهندهی مشابهی در ایالات متحدهی آمریکا در تگزاس ساخته شد؛ اما بهدلیل وجود مشکلات تکنیکی موفق نبود و به کار گرفته نشد.
نحوهی عملکرد دستگاه
در شتابدهندهی بزرگ هادرونی هفت آزمایش بهصورت همزمان اجرا میشود که در این آزمایشها از آشکارسازهای مجزا برای بررسی تودهی پروتونهای برخورد کننده استفاده میشود. هرکدام از آزمایشها و آشکارسازها توسط گروهی از دانشمندان بهصورت مجزا اداره و کنترل میشود.
بزرگترین آزمایشهای تشکیلدهندهی LHC، بهنامهای CMS و ATLAS برای اهداف گستردهای طراحی شدهاند و قسمتهای زیادی از فیزیک را تشکیل میدهند. این دو آزمایش تقریبا در تأیید تمامی کشفهای بنیادی اخیر نقش مؤثری داشتهاند. آشکارسازهای ALICE و LHCb برای بررسی پدیدههای خاصی طراحی شدهاند. این چهار آشکارساز در اعماق زمین و دور تا دور حلقهی بزرگ شتابدهندهی LHC قرار گرفتهاند. کوچکترین آزمایشهای قابل ذکر،TOTEM و LHCf هستند و روی ذراتی تمرکز دارند که برخورد سربهسر انجام نمیدهند یا از یکدیگر رد میشوند. TOTEM شامل دو آشکارساز است که در مقابل CMS قرار دارد و LHCf تنها یک آشکارساز است که در فاصلهی ۱۴۰ متری نقطهی مقابل ATLAS قرار دارد. MoEDAL هفتمین آشکارساز این دستگاه بزرگ است که در نزدیکی LHCb قرار دارد و برای آشکارسازی ذرات فرضی به نام تک قطبی مغناطیسی طراحی شده است.
قسمتهای اصلی LHC شامل ATLAS، CMS، LHCb و ALICE
۱. شتابدهی
LHC از یک تونل بزرگ ۱۷ مایلی تشکیل شده است. در این تونل بزرگ، لولههایی قرار دارند که هوای آنها کاملا تخلیه شده است و دو دسته از پروتونها در این تونل بزرگ، شتاب میگیرند و از روبهرو با یکدیگر برخورد میکنند. مسیر دستهی پروتونها بهوسیلهی مگنتهای ابررسانایی هدایت میشود که در دمایی پایینتر از دمای فضای خالی کیهان نگه داشته میشوند. به هنگام برخورد، سرعت پروتونها بسیار نزدیک به سرعت نور خواهد بود. دستهی پروتونها در هر ثانیه، ۱۱,۲۴۵ بار مسیر ۱۷ مایلی را دور میزند.
۲. برخورد
دو دستهی پروتون از هر چهار آشکارساز اصلی میگذرند و در هر ثانیه ۸۰۰ ذره با یکدیگر برخورد میکنند. در هر یک از برخوردها، انرژی ذرات برخوردکننده به ۱۳ تراالکترون ولت (13 TeV) میرسد. این میزان انرژی در یک لحظه در یک نقطهی بسیار کوچک از فضا متمرکز میشود و شرایط انفجار بزرگ آفرینش کیهان را شبیهسازی میکند.
۳. ساخت
با توجه به فرمول معروف انشتین: E=mc2، انرژی میتواند به جرم تبدیل شود و بالعکس. بنابر این انرژی دو پروتون برخوردکننده میتواند با هم جمع شود و ذرات سنگین جدیدی مثل کوارک سر (سنگینترین ذرهی بنیادی کشفشده) و دیگر ذرات بنیادی طبیعت را به وجود بیاورد. این ذرات به دلیل جرم زیادشان بسیار ناپایدار هستند و سریعا به ذرات سبکتر و پایدارتر دیگری واپاشی میکنند.
۴. آشکارسازی
زمانی که ذرات ثانویهی تشکیلشده از نقطهی برخورد دور میشوند، مشخصات آنها از جمله انرژی و تکانه، توسط آشکارسازها اندازهگیری میشود. فیزیکدانها از این اطلاعات برای تعیین نوع ذرات بهوجودآمده در هر فرآیند استفاده میکنند. هر مشاهدهی غیر عادی و ناهنجار، میتواند کشف جدیدی باشد؛ پس بررسی دادهها کاری بسیار دقیق و دشوار است.
محفظهی آشکارساز به لایههای پیاز شباهت دارد و هر لایه برای آشکارسازی نوعی از ذرات با بار، انرژی و دیگر مشخصات متفاوت است
آشکارساز ATLAS
ATLAS بزرگترین آشکارساز LHC است که مساحت آن به ۲۸,۷۵۰ مترمربع میرسد و برای طیف گستردهای از آزمایشها طراحی و ساخته شده است. زمانی که ذرات با یکدیگر برخورد میکنند، داخلیترین آشکارساز، تکانهی ذرات را اندازهگیری و گزارش میکند. کالریمتر، انرژی ذرات را اندازهگیری میکند. آشکارساز میون، میونهای حاصل از فرایند را آشکار و مسیر آنها را مشخص میکند و سیستم مغناطیسی دستگاه، باعث خم شدن مسیر ذرات باردار میشود. نرخ دادهگیری دستگاه، ۵۰ میلیارد شبیهسازی است و سیستم میتواند دادهها را گزینش کند؛ یعنی از برخی از دادهها صرف نظر میکند.
آشکارساز ATLAS
نگاهی مختصر به فیزیک ذرات بنیادی
فیزیکدانهای ذرات بنیادی به دو گروه تقسیم میشوند، فیزیکدانهای تجربی که ماشینها و دستگاههای بزرگ میسازند، آزمایش انجام میدهند، دادهها را تحلیل میکنند و سعی در کشف پدیدهها و ذرات جدید دارند. گروه دیگر، فیزیکدانهای نظری هستند که سعی در توضیح تمامی پدیدههای مشاهدهشده در آزمایشگاه و طبیعت دارند. بدون وجود نظریهپردازان، آزمایشگرها در تاریکی مطلق به سر میبرند و بدون وجود آزمایشگرها، نظریهپردازان هیچگاه حقیقت را نخواهند فهمید.
اکنون مدل اساسی توصیفکنندهی ذرات بنیادی، مدل استاندارد ذرات است. اما مشکل بزرگی در قلب این تئوری وجود دارد. سؤالاتی بنیادی هنوز هم بدون پاسخ ماندهاند و مدل استاندارد پاسخ قطعی برای آنها ندارد.
چرا جهان، پهناور است؟
چرا گرانش از نیروهای دیگر طبیعت بسیار ضعیفتر است؟
جواب مدل استاندارد برای این قبیل سؤالات، قطعی و دقیق نیست و به همین دلیل فیزیکدانها فکر میکنند که مدل استاندارد کامل نیست. در حال حاضر LHC در حال جستو جوی ذرات ابرتقارن است که بر مبنای آنها میتوان مدل فراگیرتر و جامعتر را جایگزین مدل استاندارد کنونی کرد. مدل استاندارد شامل ۶۱ ذرهی بنیادی است و ذرهی هیگز، سالها عنصر گمشدهی این مدل بود که با پیدا شدن آن در سال ۲۰۱۲، پازل مدل استاندارد تکمیل شد و تاکنون مورد استفادهی فیزیکدانان است.
چرا ذرات بنیادی را بررسی میکنیم؟
علت علاقهمندی ما به ذرات بنیادی و بررسی آنها این است که پس از انفجار بزرگ آفرینش، تنها مواد موجود، ذرات آزاد بودهاند. برخورد دادن ذرات به یکدیگر و مشاهدهی ساختار درونی آنها، لحظهای شبیه به لحظهی انفجار بزرگ به وجود میآورد و به ما امکان بررسی چگونگی آغاز خلقت را میدهد. هدف اصلی فیزیکدانان از ساخت این دستگاه بزرگ، فهم قوانین بنیادی طبیعت است. در هر صورت انسان از کنجکاوی خود تبعیت میکند و فهم چگونگی خلقت برای انسان کنجکاو، اهممیت بسیار دارد. علاوه بر فیزیک ذرات بنیادی، از شتابدهندهها در صنعت و پزشکی نیز استفاده میشود.
هفته گذشته، تیزری از خودروی مرسدس AMG پروژه یک منتشر شد. معمولاً با خواندن نام این خودروی شگفتانگیز، دنیای پرهیجان ابرخودروها در ذهن تداعی میشود؛ اما این بار، همهچیز فرق دارد و پای یک قایق قدرتمند در میان است که جذابیت ابرخودروی مرسدس در آن دیده میشود. خبر خوش این است که سیگرت ریسینگ 515 پروژه یک، قایقی معمولی و صرفا برای پرسهزنی و مسابقات ساده با ظاهری اتوکشیده نیست. محصول همکاری مرسدسبنز و تیم آمریکایی، حدود ۱۵۵۰ سانتی متر طول دارد و در بدنهی آن از فیبرکربن استفاده شده است تا سرعت ۲۲۵ کیلومتربرساعت را رقم بزند.
با این اوصاف شاید تصور کنید که قایق سیگرت ریسینگ 515 پروژه یک، از پیشرانه ابرخودروی پروژه یک (با دور بالا) استفاده کند؛ اما این طور نیست و با وجود چنین پیشرانهای (۱۰۰۰ اسببخار)، سرعت مورد نظر برای این ابرقایق حاصل نمیشود. به همین دلیل و در راستای تحقق سرعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت روی آب از یک جفت پیشرانه V8 با برند مرکوری ریسینگ (Mercury Racing) که هر کدام ۱۳۵۰ اسببخار تولید میکنند، استفاده شده است. این قدرت ثمره بهرهگیری از سوختی با نرخ اکتان ۹۱ است و برای دستیابی به بیشینه سرعت، به Race Key و یک مخزنسوخت مسابقهای نیاز است تا قدرت هر پیشرانه به ۱۵۵۰ اسببخار برسد و در مجموع ۳۱۰۰ اسببخار حاصل شود.
البته قایق 515 پروژه یک چیزی فراتر از یک جفت پیشرانه دیوانهوار است. کاربرد هوشمندانه کولار (Kevlar) و فیبرکربن، این ابرقایق را حدود ۲۲۶۸ کیلوگرم از قایق SD GT3 سیگرت ریسینگ سبکتر کرده است و در عین حال امکان افزایش طول ۳۰۰ سانتیمتری را فراهم میکند. این قایق نسبت به برادر هماندازه خود یعنی سیگرت ماراودر (cigarette Marauder) شعاع بیشتری دارد و میتواند به راحتی شِش سرنشین را در خود جای دهد. کارشناسان سیگرت ریسینگ معتقدند که این شاهکار، جذابترین قایقی است که تاکنون ساختهاند.
مرسدس AMG و تیم سیگرت ریسینگ، حدود ۱۱ سال در زمینه طراحی و ساخت قایقهایی با راندمان بالا همکاری داشتهاند و 515 پروژه یک، آخرین محصول این تلاشها به حساب میآید. جشن این همکاری همزمان با رونمایی این قایق در نمایشگاه بینالمللی قایق ۲۰۱۸ میامی مورخ ۲۷ بهمن الی ۱ اسفند ماه واقع در استادیوم پارک مرین و بیسین برگزار میشود.
پاورآپ سال ۲۰۱۴، نوعی هواپیمای کاغذی کنترلی تولید و عرضه آن را به زمان دیگری موکول کرد؛ حالا این محصول را عرضه کرده است. بر اساس گزارش شرکت پاورآپ، فروش این دستگاه که از طریق گوشی هوشمند هدایت میشود در ماه فوریه آغاز خواهد شد. قیمت پایهی این هواپیما ۲۹ دلار است و در صورتی که کاربر چرخها و کاغذهای ژاپنی آن را بخواهد، قیمت به ۳۷ دلار میرسد. البته امکان سفارش محصول مذکور به همراه ماژولهای بیشتری نیز وجود دارد که از قیمت بالاتری برخوردار خواهد بود.
بیشتر این تجهیزات اواخر ماه جاری عرضه میشوند؛ اما ارائهی برخی از آنها به ماه می موکول خواهد شد.
دارت پاورآپ هواپیمایی کاغذی، اما قابل هدایت با یک اپلیکیشن است. این هواپیما کاغذی نهتنها از مدل واقعی آن بسیار ارزانتر است؛ بلکه این امکان را به شما میدهد تا کاغذ آن را به سلیقهی خود تا بزنید و شکل هواپیمای مورد علاقهی خود را داشته باشید. میتوانید با هر سرعتی که دوست دارید این هواپیما را هدایت کنید. این محصول یک دستگاه پرنده با قابلیت کنترل از راه دور است.
این مطالعه اولین گام به سوی بازسازی عملکردی مجدد ستون فقرات آسیب دیده از طریق بازسازی اتصالات حسی که باعث میشود بیمار آسیبدیدهی محرکهای خارجی را درک کند، است. درمانهای جایگزین سلولی برای مشکلات عصبی از سلولهای بنیادی جنینی انسان (hESC) یا سلولهای بنیادی چند توان القا شده (hiPSC) استفاده میکنند تا جایگزین سلولهای آسیب دیده شوند. در زمینهی نخاع، پیشرفت قابل توجهی در تولید نورونهای حرکتی مورد نیاز برای بازیابی حرکات هماهنگ در شرایط آزمایشگاه اتفاق افتاده است. با این حال هنوز هیچ پروتکلی برای تولید نورونهای رابط حسی در شرایط آزمایشگاه که امکان درک محیط پیرامون را بدهد، ارائه نشده است. در اینجا مختصری در مورد نتیجهی مطالعهای در مورد توسعه یک پروتکل هدایت شده برای به دست آوردن نورونهای رابط حسی هم برای استخراج hESCs و هم برای hiPSCs بحث میشود. دو عامل مرتبط با رشد، اسید رتینوئیک در ترکیب با پروتئین مورفوژنتیک استخوان چهار، میتواند برای تولید کلاسهای مختلف نورونهای رابط حسی استفاده شود. این پروتکل، درمانهای جایگزین سلولی برای ترمیم ارتباطات حسی در بیماران را ممکن میسازد.
حس لامسه
نورونهای رابط حسی (اینترنورونهای حسی)، سلولهایی که حس لامسه را موجب می شوند، به ما اجازه میدهند که جهان را از طریق تجربههای لمسی درک کنیم. در مورد فلج این توانایی ممکن است از بین برود.
این حس منحصربهفرد نهتنها تجربیات زندگی ما را میسازد، بلکه به امنیت ما نیز کمک میکند. این چیزی است که ما را قادر میسازد تا خطر بالقوهی چیزی مانند جسم داغ یا لبه تیز را حس کنیم. مطالعهی جدیدی که به بررسی این سلولها میپردازد، امیدوار است راهی برای بازگرداندن توانایی حسی به افرادی که مبتلا به فلج هستند، پیدا کند. نتیجهی مطالعهی انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا، که در ژورنال Stem Cell Reports منتشر شده است، منحصربهفرد بود: پژوهشگران با موفقیت سلولهای بنیادی انسان را به نورونهای رابط حسی تبدیل کردند. این مطالعه در ادامهی کار قبلی منتشر شده توسط باتلر و همکارانش انجام شد.
در مطالعهی قبلی، باتلر و تیم او به بررسی اینکه چگونه برخی از پروتئینها در توسعه نورونهای رابط حسی در جنینهای مرغ نقش دارند، پرداخته بودند. در آخرین مطالعهی آنها، اصول و اطلاعات مطالعه قبلی، در مورد سلولهای بنیادی انسان به کار برده شد.
این تیم به سلولهای بنیادی جنینی انسان پروتئینهای سازنده ساختار استخوان را به اضافهی یک ملکول سیگنال دهنده اضافه کردند. این ترکیب، دو نوع متفاوت از نورونهای رابط حسی را ایجاد کرد: اینترنورونهای حسی dl1 که در تعیین محلی از بدن که در معرض عامل بیرونی قرار گرفته است، نقش دارند و اینترنورونهای حسی dl3 که به ما توانایی احساس فشار را میدهند.
نورونهای حاصل از سلولهای بنیادی جنینی انسان (سبز) با هستههای آبی رنگ. تصویر هر طرف نشان دهندهی ترکیب متفاوتی از سلولهای بنیادی در حال ساخت نورونهای حسی است.
بازگرداندن حس لامسه
تیم پژوهشی همچنین دریافتند که میتوانند مخلوط نورونهای رابط حسی را با اضافه کردن مولکولهای سیگنالدهنده به سلولهای بنیادی چند توان القاشده، تولید کنند. سلولهای بنیادی چند توان القاشده از سلولهای خود بیمار ساخته میشوند و سپس مجددا در جهت اهداف خاص برنامهریزی میشوند. این موضوع میتواند توانایی درمانهای ترمیم کنندهای را که با بدن بیمار مرتبط هستند، بهبود بخشد و احتمال رد کردن درمان را کاهش داده یا از بین ببرد.
در حالی که این حوزهی پژوهش اغلب روی کمک به بیماران فلج برای راه رفتن دوباره کار میکند؛ ولی هدف تیم باتلربازگرداندن گستردهتر تجربیات ناشی از حس لامسه بیماران است. باتلر میگوید:
این حوزه از مطالعهی سالهاست روی راه رفتن دوباره افراد مبتلا تمرکز کرده است. اما برای راه رفتن، باید بتوانید بدن خود را در فضا حس کنید. این دو فرایند (راه رفتن و حس کردن) واقعا ارتباط نزدیکی با هم دارند و برگرداندن توانایی حس کردن از دست رفته بیمار مهم است.
بهگفتهی او این تیم، امیدوار است که پژوهشها در زمینه توسعه درمانهای ترمیم کننده برای بیماران مبتلا به فلج مفید باشد. بنا به گفتهی باتلر:
این مسیر طولانی است. ما هنوز مشکل برگرداندن حس لامسه به بیمار را، حل نکردهایم اما قدم بزرگی در این راستا با ایجاد پروتکلهایی برای تولید نورونهای رابط حسی، برداشتهایم.
با این حال هرچند پیشرفت مهمی در این زمینه بهدست آمده، هنوز تحقیقات بیشتری لازم است. باتلر و تیم او امیدوارند که بتوانند شرایطی را که موجب تبدیل سلولهای بنیادی به نورونهای رابط حسی مختلف میشود، بهطور دقیق درک کنند.
کمپانی ویوو درصدد عرضه یک گوشی هوشمند با ۱۰ گیگابایت رم است. این مقدار رم تقریبا به اندازهی بسیاری از رایانههای شخصی مخصوص بازی و حدود ۶ گیگابایت بیشتر از اکثر گوشیهای موجود در بازار است. این موضوع ذهن بسیاری از کاربران را مشغول میکند که چه کسی در جهان به ۱۰ گیگابایت رم نیاز دارد و آیا این یعنی گوشی ما به بیش از ۴ گیگابایت رم نیازمند است؟
اولین بار نیست که گوشیها را با این حجم عظیم رم میبینیم.وان پلاس ۵ تی، رم ۸ گیگابایتی دارد و استفاده از ۶ گیگابایت رم در برخی از گوشیها تقریبا شایع است. اما حافظه رم چیست؟ چگونه گوشی شما از رم استفاده میکند و چرا یک گوشی هوشمند به حافظهای ۲۵۰ درصد بیش از میزان ضروری نیاز دارد؟
حافظه رم چیست؟
رم یا حافظه دسترسی تصادفی (Random Access Memory)، فضای ذخیرهسازی تصادفی دیجیتال کوتاهمدت است. رایانهها از حافظه رم برای نگهداری دادههای برنامههای فعال در CPU و هستهی سیستمعامل استفاده میکند؛ زیرا خواندن و نوشتن دادهها در رم بسیار سریع است. حتی سریعترین هارددیسکها و فلشها زمانی که نیاز به خواندن یا نوشتن آنی داده دارید، سرعت بسیار کمتری نسبت به رم دارند؛ برای مثال CPU از حافظه کش اختصاصی خود برای نگه داشتن دادههای مورد نیاز محاسباتی استفاده میکند اما مقدار این حافظه پنهان یا کش کافی نیست.
بهعنوان مثال تراشه اسنپدراگون ۸۳۵ دارای دو مگابایت حافظه پنهان برای هستههای با کارایی بالا و یک مگابایت برای هستههای با عملکرد پایین است. دو مگابایت حافظه کش فقط برای نگهداری آنچه در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرد کافی است؛ بنابراین باید جای دیگری برای ذخیرهسازی دادههایی که بعدا مورد استفاده قرار میگیرند، وجود داشته باشد.
هسته سیستم عامل مانند پلیس راهنمایی ناظر بر تمام فعالیتهایی است که نیاز به استفاده از سختافزار گوشی شما دارند. برای مثال هنگامی که یک بازی یا هر نوع برنامه دیگری میخواهد یک صفحه جدید را نشان دهد، دادههای مورد نیاز آن وارد رم میشود در نتیجه سیستمعامل میتواند آن را تجزیه کند، پردازنده و پردازنده گرافیکی هرگونه عملیات مورد نیاز را انجام میدهند و آن را به صفحه نمایش ارسال میکنند. سپس میتوان نقاط رنگی مناسب را در مکانهای مناسب دید که در نهایت تصویر مورد نظر را شکل میدهد.
به طور کلی برای درک عملکرد حافظههای رم باید سه نکتهی اساسی را در نظر داشته باشید:
- رم مکانی برای نگهداری دادهها برای مدت کوتاه است و اطلاعات ذخیرهشده در آن میتوانند بسیار سریع خوانده یا نوشته شوند.
- دادههای موجود در رم زمانی که گوشی خود را خاموش میکنید، پاک میشوند.
- بخشی از حافظه رم گوشی به محض اینکه شما آن را روشن کنید قابل استفاده است و قبل از آن هیچ برنامهای یا حتی سیستمعامل قادر به استفاده از آن نیست. این امر برای تمامی رایانههایی که در آنها رم وجود دارد صادق است و تقریبا همهی آنها به همین روش از رم استفاده میکنند.
چگونه گوشی شما از حافظه رم خود استفاده میکند؟
حافظه رم در گوشی شما بیشتر بهعنوان مکانی برای تجمع دادههای برنامههای در حال اجرا است. در سادهترین حالت، با وجود رم بیشتر گوشی میتواند برنامههای بیشتری را در پسزمینه اجرا کند بدون اینکه سرعت اجرا را پایین بیاورد. اما در واقع انجام این کار به این سادگی نیست و رم در گوشی شما قبل از اینکه سیستمعامل حتی روشن و اجرا شود، استفاده میشود.
در این مقاله وارد مسائلی مانند مدیریت سطحپایین در پردازنده یا مباحثی مانند compcache نمیشویم، اما اساسا چگونگی استفاده از حافظه رم در گوشی به این صورت است:
فضای مورد نیاز هسته مرکزی سیستمعامل
سیستمعامل اندرویدبا استفاده از هستهی لینوکس اجرا میشود. هسته در یک نوع خاص از فایل فشرده ذخیره میشود که بهطور مستقیم در طول روشن بودن دستگاه در حافظه قابل استخراج است. این حافظه، هسته سیستمعامل و درایورها و ماژولهای اصلی را نگه میدارد که سختافزارها را کنترل و دادههای ورودی و خروجی از هسته را ذخیره میکنند.
حافظه رمدیسک برای فایلهای مجازی
برخی از پوشهها و فایلها در ریشه سیستم وجود دارند که «واقعی نیستند». آنها فایلهای شبه نوشتهشده در بوت هستند و چیزهایی مانند سطوح باتری و اطلاعات سرعت پردازنده را نگه میدارند. در سیستمعامل اندروید، کل فهرستهای راهنما از این سیستمهای شبهفایل استفاده میکنند و در حافظه رم ذخیره میشوند.
مودمهای ارتباط مخابراتی
اطلاعات مربوط به IMEI و تنظیمات رادیویی شما در حافظه رم NV ذخیره میشود (حافظههای نامتغیر که هنگام خاموش کردن گوشی خودبهخود پاک نمیشوند) که در هنگام بارگذاری اولین داده در رایانه همراه با نرمافزار موردنیاز برای پشتیبانی از مودم گوشی وارد رم میشوند و فضا برای ذخیرهسازی همه اینها در رم محفوظ است.
پردازندهی گرافیکی
پردازنده گرافیکی گوشی شما برای فعالیت نیاز به حافظه دارد. این حافظه VRAM نامیده میشود. در گوشیهای ما از GPU-های مجتمع استفاده میشود که رم مستقل ندارند و از رم سیستم برای این مورد هم استفاده میشود.
هنگامی که این کار انجام و سیستمعامل گوشی روشن و اجرا میشود، آنچه از رم گوشی باقی مانده است برای اجرای برنامهها استفاده میشود. بخشی از رم نیز از طریق تنظیمات «minfree» برای کارهایی که نیاز به سرعت دارد (عملکرد سیستم عامل و مدیریت سطح پایین و اجرای اولیه برنامهها) محفوظ است. این تنظیمات پایهای نرمافزاری توسط کسانی که سیستمعامل را نوشته و هسته را برای مجموعه گوشی هوشمند شما ساختهاند طرح شده است و همواره مقدار کمی از رم را آزاد میگذارند تا عملکردهای ضروری بتوانند بدون وقفه اجرا شوند.
به همین دلیل است که مقدار رم دردسترس موجود در تنظیمات گوشی همان مقدار حافظه رم نوشتهشده در مشخصات گوشی شما نیست. در واقع رم نوشتهشده در مشخصات دستگاه روی گوشی نصب شده است؛ اما بخشی از آن (معمولا حدود ۱ گیگابایت یا بیشتر) برای این تنظیمات سیستمی ذخیره میشود و برنامههایتان برای استفاده از باقیمانده رم تلاش میکنند.
تفاوت مدیریت حافظه رم در اندروید و سایر سیستمعاملها
ممکن است در مورد مدیریت بد یا خوب حافظه در اندروید شنیده باشید. این امر به دلیل استفاده ازهسته لینوکساست زیرا اندروید هم یک سیستم عامل مبتنی بر هسته لینوکس درست مانند اوبونتو است. این سیستمعامل طوری طراحی شدهاست تا تمامی مقدار رم نصبشده در دستگاه را در اختیار برنامهها و دادههای مربوط به آن برای رسیدن به بیشترین سرعت در اجرا در دسترس قرار دهد و تنها مقدار minfree را جهت انجام وظایف سیستمی خالی نگه دارد.
تفاوتهای بین اندروید و ویندوز ۱۰
روش کار در اندروید با روشکار در ویندوز متفاوت و به مک بسیار نزدیک است. ویندوز حافظه رم را برای برنامهای که به آن نیاز دارد باز میکند؛ اما لینوکس برنامه را در حافظه نگه میدارد تا زمانی که حافظه در جای دیگر مورد نیاز باشد. البته این کار توسط تنظیمات minfree شرکتی که مجموعه گوشی شما را ساخته است انجام میشود. بر این اساس برنامهها و فرآیندهای آنها در اولویتی بر اساس آن چه انجام میدهند، چگونه آنها را انجام میدهند و زمانی که آخرین بار روی صفحه نمایش بودهاند قرار میگیرند. هنگامی که میخواهید یک برنامه جدید را باز کنید، برنامههای دارای اولویتهای پایینتر بسته میشوند، بنابراین برنامهی جدید به حافظهی رم مورد نیازش دسترسی پیدا میکند.
هنگام کار با گوشی هوشمند از برنامههای خاصی بیشتر استفاده میکنید. این برنامهها تمایل دارند در حافظه رم باقی بمانند و درحال اجرا باشند تا بتوانند در یک لحظه در دسترس باشند. در عوض داشتن حافظه رم آزاد به این معنی است که برنامهها نیاز به راهاندازی مجدد پروسههایی دارند که به شما اجازه میدهد با آنها ارتباط برقرار کنید؛ در نتیجه نسبت به حالتی که برنامه در رم نگهداری میشد پردازش آن را کندتر و باتری بیشتری مصرف میکند.
تمامی این مطالب برای گوشیهای اندروید یا IOS صدق میکند؛ اما با کامپیوتر ویندوز شما یا حتی کرومبوک که یک سیستمعامل مبتنی بر لینوکس است اما با استفاده از zcache و sandbox یک طرح مدیریت بسیار متفاوت و سفارشی رم را ارائه میکند، متفاوت است.
داشتن رم بیشتر در گوشی چه کارایی برای ما دارد؟
داشتن رم بیشتر در گوشی اجازه میدهد برنامههای بیشتری برای اجرا در پسزمینه فعال شوند. اما توضیحات جالبتری وجود دارد.
اولین گوشی اندروید بهنام T-Mobile G1 درحدود ۱۹۲ مگابایت رم داشت؛ درحالیکه پیکسل ۲ حدود ۲۲ برابر بیشتر از آن و ۴ گیگابایت رم دارد. ۸ گیگابایت یا ۱۰ گیگابایت رم برای یک گوشی معمولی اندروید کاملا افراطی است. گوشیهایی مانند نکسوس گوگل یا گوشیهایی با اندروید گو و اندروید وان میتوانند با ۱.۵ تا ۲ گیگابایت حافظه آزاد پس از بوت شدن گوشی بهراحتی کار کنند. بنابراین گلکسی اس ۸ هم میتواند؛ اما فقط به این دلیل که minfreeطوری تنظیم شده است تا برنامه لانچر (رابط کاربر) مجبور باشد همواره در رم باقی بماند و از بخشی از رم موجود استفاده کند، نیاز به رم بیشتر دارد و به همین علت رابط کاربری آن سنگین است. البته این شرکت انجام این کار را از هنگام عرضه گلکسی اس ۶ آغاز کرده است که بتواند تأخیر و کندی رابط کاربری را خنثی کند.
با این همه، میبینیم که یک گوشی مانند گلکسی اس ۸ نیاز به نصب مقدار بیشتری رم دارد البته امروزه تقریبا اکثر گوشیهای موجود ۴ گیگابایت رم دارند و تفاوت زیادی در بازدهی آنها وجود ندارد؛ بجز نکسوس که با توجه به رابط کاربری سبکش، حافظهی دردسترس بیشتری برای اجرای برنامهها دارد. به همین دلیل است که سامسونگ، الجی،اچتیسی و دیگران راههایی برای توقف فرآیندهای در حال اجرا در خارج از تنظیمات minfree برای زمانهایی که نیاز به کمی افزایش عملکرد دارند، ابداع کردند. اگر تمام برنامههای غیر ضروری درحال اجرا در پسزمینه را متوقف کنید، سایر برنامهها کمی سریعتر اجرا میشوند.
اگر همهچیز را یک گام به پیش ببریم و از امکاناتی مانند دسکتاپ DeX سامسونگ استفاده کنیم، داشتن رم بیشتر میتواند یک مزیت بزرگ باشد. برای مثال سامسونگ دکس میتواند یک قسمت از رم را برای اجرای برنامههای اختصاصی و قسمت دیگر را برای پردازش گرافیکی اختصاص دهد در این صورت میتوان برنامهها را بدون کاهش عملکرد اجرا کرد. پس اگر شما در حال توسعه نرمافزار برای گوشی با رم اضافه هستید، فضای بیشتری برای خلاقیت خواهید داشت.
در حالت ایدهآل، یک گوشی با حافظه رم فیزیکی اضافی میتواند DMAا(Direct Memory Access) را برای رابط کاربر فعال کند. این عمل قسمتی از رم را در هنگام بوت فقط برای صفحه اصلی، ورودی لمسی و هر چیز دیگری که پاسخگویی بیوقفه گوشی را بالا ببرد صرف نظر از وجود یا عدم وجود سایر دادهها در رم اختصاص میدهد.
همواره میتوان از رم اضافه استفاده کرد
رم بیشتر اجازه میدهد که هسته بخشی از حافظه را به شیوه متفاوت از پارامترهای memmap تنظیمشده برای تنظیمات minfree در زمانی که هسته ساخته شده است مدیریت کند. نرمافزار و سیستمعامل همواره ورودی و خروجی را به رابط کاربر اصلی کنترل میکنند و هیچ برنامهای قادر به نوشتن هیچ یک از دادهها در این بخش از رم نیست و رابط کاربری همیشه برای عمل به دستور ورودی شما آماده است.
در حال حاضر این ایده بهعنوان «حالت بازی» یا حالت دسکتاپ یا هر راه دیگری که گوشی اندروید شما در آن قابل استفاده است گسترش پیدا کرده و همچنین از رم اضافه برای اجرای بازیهای سهبعدی، اجرای تعداد زیادی نرمافزار بدون متوقف کردن سایر برنامهها که در پسزمینه وجود دارند یا قراردادن گوشی در داک یا پوسته لپتاپ برای استفاده در حالت دسکتاپ استفاده میشود.
حافظه رم ارزان است و داشتن حافظه بیشتر عالی به نظر میرسد
شرکتها هزینه بسیار زیادی برای طراحی یک گوشی جدید با رم بیشتر میپردازند؛ اما بیشتر هزینه آنها به این خاطر است که مدل دیگری برای تولید و لیست قطعات دیگری برای خرید دارند. هنگام خرید در تعداد بالا درصد کمی از هزینهها صرف خرید تراشههای اصلی که درون گوشی قرار میگیرند؛ اما میتوان گفت که گوشی شما راه درازی را از زمان معرفی با ۶ یا ۸ یا حتی ۱۰ گیگابایت حافظه رم، تا رسیدن بهدستتان طی میکند که قطعا پرهزینه خواهد بود.
برای علاقهمندان و طرفداران فناوری، داشتن رم بیشتر همیشه جذاب است. البته دیدن نرم افزار بهینهشدهای که میتواند بروی سختافزار ضعیف اجرا شود لذتبخش است؛ زیرا این یک هنر است و نوشتن کد میتواند زیبا باشد؛ اما داشتن رم اضافه به این معنی است که یک وسیله میتواند کارایی چند دستگاه را داشته باشد. بنابراین با مشاهده ۸ گیگابایت رم در مشخصات گوشی بلافاصله به آن علاقهمند میشویم، به همان شیوه که نمایشگر با رزولوشن بالا در ما ایجاد انگیزه میکند.
دیدن مشخصات بهتر یک راه مطمئن برای جذب مصرف کننده است
شرکتهایی که گوشی میسازند این را میدانند. آنها همچنین میدانند که قراردادن حافظه بیشتر در گوشی به این معنی است که میتوانند بهینهسازی نرمافزاری کمتری (صرفهجویی در هزینه و زمان بیشتر) انجام دهند یا بیشتر روی طراحی نسخه جدید اندروید خود تمرکز کنند.
در هر صورت، بعضی از ما فقط به خاطر مشخصات جذاب گوشی هزینه زیادی برای خرید میکنیم و به نظرات استفادهکنندههای قبلی بها نمیدهیم. این موضوع بیشتر در مصرفکنندههای شرقی دیده میشود؛ گوشیهای همراه با ویژگیها و مشخصات قابل توجه بیشتر در هند و چین دو بازار جهانی که بزرگترین پتانسیل رشد در صنعت را نشان میدهند بهتر بهفروش میروند؛ زیرا بیشتر مردم هند و چین سختافزار قابل توجه و جذاب را دوست دارند. از اینرو اهمیت دادن به سلیقه مشتریان عمل هوشمندانهای است که شرکتهای بزرگ سازنده گوشی همراه بهخوبی اجرا میکنند.
همه این حرفها را به چه دلیل زدیم؟
پس از بررسی تمام موارد و جزئیات بالا، احتمالا متوجه شدید که در حال حاضر به بیش از ۴ گیگابایت رم نیاز ندارید. همهی این تغییرات به این خاطر است که گوشیها شروع به انجام کارهای بیشتر کردهاند و به همین دلیل نکسوس وان با ۱ گیگابایت حافظه رم و پیکسل ۲ با ۴ گیگابایت رم عرضه میشود.
مهم این است که توانایی این حافظههای ۴ یا ۶ گیگابایتی بسیار سریع را در محقق کردن ایدهها و ویژگیهای جدید درک کنید. اجازه ندهید که حافظه رم بیشتر، هنگام خرید یک گوشی تنها دلیل شما برای تصمیمگیری باشد.
نظر شما در این رابطه چیست؟
کشف حفرههای امنیتی Meltdown و Spectre در چند ماه گذشته به غافلگیری شدید اینتل منجر شده است. بروز چنین آسیبهای امنیتی میتواند باعث از دست رفتن اعتبار هر شرکت بزرگی شود. اما اینتل برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی در آینده، ایده جدیدی دارد. اینتل قصد دارد با مشارکت تعداد بیشتری از محققان و افراد مختلف و همچنین گسترش برنامههای کشف باگ خود و ارائه مشوقها و جوایز نقدی جدید، اقدام به کشف و جلوگیری از بروز آسیبهایی مشابه Meltdown و Spectre کند. این برنامه هماکنون برای تمامی محققین امنیتی در دسترس است و هر شخصی میتواند به شکل داوطلبانه اقدام به کشف حفرههای امنیتی محصولات اینتل کند.
جوایز در نظر گرفتهشده برای کشف حفرههای امنیتی در این برنامه شاهد افزایش قابل توجهی بودهاند. در حال حاضر امکان دریافت مبلغی تا سقف ۱۰۰ هزار دلار به ازای کشف نقصهای امنیتی عمومی وجود دارد. در برنامه جدید اینتل که از یازدهم بهمنماه در دسترس قرار گرفته است، برای کشف نقصهای امنیتی وابسته به ساختار فیزیکی و سختافزاری (Side channel vulnerabilities/attack) محصولات اینتل، مانند آنچه در حفره امنیتی Spectre شاهد آن هستیم، مبالغی تا سقف ۲۵۰ هزار دلار هم در نظر گرفته شده است.
این تفاوت مبلغ، از پیچیدگی کشف نقصهای امنیتی سختافزاری نشأت میگیرد. برخلاف بیشتر حملات مبتنی بر نقصهای نرمافزاری، اجرای ترفندهایی برای اثبات نظری وجود حفرههایی مانند Meltdown و Spectre، به دانش و مهارت گستردهای نیاز دارد.
اینتل وعده ارائه پردازندههایی امنتر برای سال ۲۰۱۸ داده است. با این وجود، باید دید برنامه جدید این شرکت برای یافتن نقصهای امنیتی چه نتیجهای خواهد داشت و اینتل تا چه زمانی به تحقیق بیشتر در زمینه کشف مشکلات امنیتی محصولات خود نیازمند خواهد بود. اینتل در این زمینه اظهار داشته است که برنامه کشف نقصهای امنیتی، با گذر زمان تکامل خواهد یافت و همواره به شکلی ثابت دنبال نخواهد شد. به نظر میرسد تا زمانی که محصولات این شرکت در کانون توجه منتقدان و افرادی است که تولیدات اینتل را ناامن میدانند، این تولیدکننده بزرگ پردازنده، هدفی جز یافتن و برطرف ساختن هر چه بیشتر نقصهای امنیتی محصولات خود نداشته باشد.
تقریبا نیم قرن پیش، فرانک دریک، ستارهشناس کرنل، پروژهای موسوم به اوزما با موضوع اولین بررسی سیستماتیکSETI (جستجو به دنبال هوش فرازمینی) در رصدخانهی رادیویی ملی نجوم در گرین بانک ویرجینیای غربی انجام داد. از آن زمان تا با امروز، دانشمندان چندین بررسی میدانی را با امید پیدا کردن نشانههای مبتنی بر فن و تکنیک(Technosignature)، یعنی شواهدی از زندگی پیشرفتهی مبتنی بر فناوری (مانند ارتباطات رادیویی) انجام دادهاند.
بهطور واضح میتوانیم اظهار کنیم که اگر جامعهی بشری در حال حاضر پیامی از تمدنهای فرازمینی احتمالی دریافت کند، آن را میتوانیم بهعنوان بزرگترین رویداد تاریخ تمدن یاد کنیم. اما بر اساس یک بررسی جدید، چنین رویدادی از یک نقطهنظر دیگر میتواند بهعنوان خطری جدی برای بشریت باشد. دانشمندان با توجه به احتمالهای متعددی که بهطور دقیق مورد بررسی قرار گرفتهاند، در نظر دارند بررسی کنند که انسان چگونه میتواند خود را از عوامل آسیبزا و ویروسهای مخرب محافظت کند.
مقالهی اخیر در این زمینه بهتازگی بهصورت آنلاین منتشر شده است. این بررسی توسط مایکل هیپکه، دانشمند مستقل از رصدخانهی سونبرگ در آلمان و پروفسور جان جی. لرند استاد گروه فیزیک در دانشگاه هاوایی انجام شده است. آنها با همکاری یکدیگر، برخی از نتایج موجود پیشین در مورد SETI را بررسی و روی مواردی کار میکنند که احتمال بیشتری برای وقوع آنها وجود دارد.
اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، دیدگاهی بر مبنای اینکه تمدن فرازمینی میتواند تهدیدی برای بشریت باشد، فقط بهعنوان یک سوژهی جالب برای یک داستان علمی تخیلی خوب، مطرح نیست. واقعیت این است که دانشمندان چندین دهه با آن بهعنوان یک فرصت متمایز برخورد کردهاند و در نظر داشتهاند پی ببرند که آیا خطرات احتمالی مطرحشده بیشتر از منافع احتمالی هستند یا خیر. در نتیجه برخی از نظریهپردازان پیشنهاد کردهاند که انسانها نباید در SETI شرکت کنند؛ یا حتی ما باید اقداماتی برای پنهان کردن سیارهی خود انجام دهیم.
برپایهی آنچه لرند از طریق ایمیل به Universe Today پیشنهاد کرد، هرگز در میان پژوهشگران SETI دربارهی اینکه آیا هوش فرازمینی در ذات خود برای ما خوب است یا خیر، هیچ توافقی وجود نداشته است. در این پیام میخوانیم:
هیچ دلیل قانعکنندهای برای پذیرفتن نیک بودن وجود ندارد؛ بهعنوان مثال اینکه ما با توجه به تجربهی تمدنهای کهن خود بفهمیم که هوش فرازمینی واقعا پدیدهی خوبی است. من آنچه ما از تاریخ خودمان میدانیم، قانعکنندهتر میدانم...آیا جایی در زمین وجود دارد که ما پس از ملاقات با یک مهاجم مجهز به فناوری پیشرفته، شاهد تجربهی خوبی برای مردم آنجا بوده باشیم؟ البته که نمیتوان با قطعیت گفت چه پیش خواهد آمد... اما افکار من در این حالت بیشتر معطوف به فیلم سینمایی Alien میشود و دیدگاه مطرحشده در آن برای من باورکردنی است.
علاوه بر این، در نظر داشتن این فرض که پیامهایی از سوی بیگانگان میتوانند تهدیدی برای بشریت باشند، واقعا جنبهی عملی دارد. با توجه به ابعاد خالص جهان و محدودیتهای اعمالشده توسط نسبیت خاص (مثلا اینکه هیچ وسیلهای برای سفر سریعتر از سرعت نور وجود ندارد)، روش ارزانتر و آسانتر همیشه این است که بهجای اقدام با ناوگان تهاجمی، پیامهای مخرب یا بدخواهانهای برای از بین بردن تمدنها ارسال کنید.
در نتیجه، هیپکه و لرند توصیه میکنند که سیگنالهای SETI را باید مورد بررسی قرار داد. پژوهشگران بر مبنای اینکه چگونه یک سیگنال SETI میتواند یک تهدید باشد، تعدادی از احتمالات ممکن را ارائه میدهند.
جدای از این احتمال که پیامهای فرازمینی ممکن است رسانندهی اطلاعات غلطی باشند که بهمنظور ایجاد رفتار وحشتناك یا خودویرانگر طراحی میشوند، این احتمال هم وجود دارد كه دربردارندهی ویروس یا سایر مشکلات فنی (یعنی فرمتی که میتواند كامپیوترهای ما را تخریب كند) باشد. آنها همچنین یادآوری میکنند که وقتی حرف از SETI به میان میآید، یکی از مسائل پیچیده مربوط به این واقعیت است که هیچ پیغامی در یک مکان خاص قابل دریافت نیست و همین باعث میشود مهار آن ممکن نباشد. این حالت البته بهدلیل وجود اعلامیه اصول مربوط به فعالیتهای پس از شناسایی اطلاعات فرازمینی بعید است؛ اعلامیهای که توسط آکادمی بینالمللی فضانوردی در سال ۱۹۸۹ تصویب و در سال ۲۰۱۰ اصلاح شد. ماده ۶ این اعلامیه بیان میدارد که:
کشف باید مورد تأیید و نظارت باشد و هر گونه اطلاعاتی که بر شواهدی از اطلاعات فرازمینی تأثیر میگذارد، باید تا جایی که ممکن است بهطور دائمی ضبط و ذخیره شود؛ بهگونهای که برای تجزیهوتحلیل و تفسیر بیشتر در دسترس قرار گیرد.
این موارد ثبتشده باید برای برای تجزیهوتحلیل و تفسیر بیشتر در دسترس مؤسسات بینالمللی ذکرشده در بالا و اعضای جامعهی علمی قرار داده شود.
به این ترتیب، پیامی که رسیدن آن از سوی یک هوش فرازمینی تأیید شده باشد، باید پیش از اینکه بهعنوان یک عامل تهدیدآمیز برای همه منتشر شود، در دسترس کل جامعهی علمی قرار گیرد. حتی اگر تنها یک گیرنده وجود داشته باشد که سعی کند پیام را تحت شرایطی مخفی نگه دارد؛ وجود مادهی فوق باعث میشود که مطمئن شویم گروههای علمی دیگر هم به آن پیام میتوانستند دسترسی پیدا کنند. پس از این یک سؤال بهطور طبیعی ایجاد میشود: چه کار میتوانیم بکنیم؟
مقالههای مرتبط:
یکی از احتمالاتی که هیپکه و لرند پیشنهاد میکنند این است که یک روش آنالوگ را برای تفسیر این پیامها به کار گیریم و آنها ازChallenge Decrypt SETI 2017 بهعنوان مثالی برای تشریح مسئله استفاده میکنند.
چالش فوق که توسط رنه هلر از مؤسسهی مکس پلانک برای پژوهش در مورد سامانهی خورشیدی منتشر شد، شامل یک توالی از حدود دو میلیون رقم دودویی و اطلاعات مربوط به آن در رسانههای اجتماعی بود. چالش علاوه بر اینکه یک تمرین جذاب است و به مردم عادی ایدهای از پژوهش SETI و روند آن میدهد، از طرفی برای پاسخ دادن به برخی از پرسشهای کانونی در هنگام برقراری ارتباط با موجودات هوشمند فرازمینی به وجود میآورد.
یک از مهمترین پرسشها این بود که آیا بشریت میتواند پیامی از تمدن بیگانه را درک کند یا خیر؛ و اینکه چگونه میتوانیم پیامی را قابل فهم کنیم (اگر ما آن را برای موجودات احتمالی فرستاده باشیم). پژوهشگران اینگونه توضیح میدهند:
بهعنوان مثال، پیام SETI Decrypt Challenge (هیلر در سال ۲۰۱۷) یک جریان متشکل از ۱,۹۰۲,۳۴۱ بیت و شامل اعداد اول است. بیتهاهمانند پیام آرکیبو Arcibo (کارکنان فعال در مرکز ملی نجوم یونوسفر ۱۹۷۵) و تماسهای کیهانی اِوپاتوریا در سال ۲۰۱۱، نشاندهندهی نقشهی پیکسلی سیاه و سفید از یک تصویر هستند.
هنگامی که این پیام درک شود، تجزیهوتحلیل بیشتر میتواند بدون نیاز به خط با چاپ روی کاغذ انجام گیرد. پس از آن هر گونه حرکتی، سرچشمهگرفته از یک پیام و نه از ویروسهای جاسازی شده یا سایر مسائل فنی تعبیر خواهد شد. با این حال، در جایی که پیامها از کدهای پیچیده یا حتی یک هوش مصنوعی مستقل ساخته میشوند، ممکن است نیاز به کامپیوترهای پیچیده اجتنابناپذیر باشد.
نویسندگان در این مورد، توصیهی دیگری ارائه میدهند: استفاده از دستگاههای ایزوله برای انجام تجزیهوتحلیل؛ یعنی یک زندان برای پیام! آنها همچنین تصدیق میکنند که هیچ زندانی ۱۰۰ درصد مؤثر نیست و هر ترفندی میتواند در نهایت ناکام بماند. آنها مینویسند:
این سناریو شبیه جعبهی هوش مصنوعی اوراکل یا جعبهی هوش مصنوعی یک سیستم کامپیوتری جداشده است؛ جایی که احتمالا نوعی از هوش مصنوعی خطرناک تنها با کانالهای ارتباطی بهینه در آن زندانی است.
پژوهشهای کنونی نشان میدهند که حتی جعبههای بهخوبی طراحیشده هم بیفایده هستند و یک هوش مصنوعی هوشمند توانایی متقاعد کردن یا فریب نگهبانان انسانی انتشاردهندهی خود را دارد.
در نهایت به نظر میرسد که تنها راه حل واقعی این است که نگرش هوشیارانه را حفظ و اطمینان حاصل کنیم که هر پیام ارسالی از جانب ما در حد مطلوب باشد. همانطور که هیپکه خلاصه میکند:
من فکر میکنم این احتمال وجود دارد که یک پیام مثبت باشد؛ اما شما نمیتوانید مطمئن باشید. آیا شما احتمال یک درصدی مرگ را در برابر احتمال ۹۹ درصدی برای درمان بیماریها ترجیح میدهید؟ یکی از نکاتی که میتوان از کار ما برداشت کرد مربوط به چگونگی طراحی پیام در مواردی است که خودمان قصد ارسال آن را داشته باشیم. نظر ما این است: سادهاش کنید؛ کد کامپیوتری ارسال نکنید!
اساسا، هنگامی که کار جستجو به دنبال اطلاعات فرازمینی به میان میآید، قوانین ایمنی اینترنت ممکن است کارساز باشد. اگر ما شروع به دریافت پیامهایی کنیم، نباید به کسانی که دارای پیوستهای بزرگ هستند و هرگونه اطلاعات مشکوکی را به پوشهی اسپم ما ارسال میکنند اعتماد کنیم. اگر فرستندهی ناشناس، فردی امیدوار و مدعی برای درمان همهی بیماریهای شناختهشده یا مدعی پادشاهی انحصاری کهکشان آندرومدا باشد که نیاز به مقداری از پول ما دارد، باید بدون هیچ درنگی پیام را از صندوق خود حذف کنیم!
باتوجه به مشکلات آلایندگی، نگرانیهای زیستمحیطی و البته قیمت بالای سوخت، استفاده از خودروی هیبرید کموبیش در کشورهای توسعهیافته مورد توجه است. بهعنوان مثال سال گذشته در بازار آمریکا، ۳۶۴ هزار دستگاه خودروی هیبرید به فروش رفت که در مقایسه با سال ۲۰۱۶، افزایش ۴.۹ درصدی دارد. البته این رقم، هنوز بسیار ناچیز است و فقط حدود ۲ درصد سهم فروش بازار آمریکا را در بر میگیرد. فروش خودروهای هیبرید در بازار آمریکا، بهشدت متأثر از قیمت سوخت است. در سال ۲۰۱۳ که قیمت میانگین هر گالن بنزین (۳.۸ لیتر)، ۳.۶۲ دلار بود و نسبت به سال ۲۰۱۷ مدلهای هیبرید کمتری در نمایندگیها وجود داشت، فروش خودروهای هیبرید به بالاترین رقم و ۴۹۵ هزار دستگاه رسید.
قیمت فعلی هر گالن بنزین در آمریکا، ۲.۵۹ دلار است که در مقایسه با ۳۰ روز پیش، ۹ سنت و نسبت به سال گذشته، ۳۲ سنت افزایش داشته است. قیمت بهترین بنزین آمریکا در کالیفرنیا در طول ۱۲ ماه با افزایش ۴۹ سنتی، به میانگین ۳.۲۹ دلار رسیده است. با بالا رفتن پلکانی قیمت بنزین در بیشتر کشورهای جهان و عرضهی خودروهای هیبرید متنوع با مصرف سوخت کمتر از ۴.۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر، افزایش فروش این نوع خودروها دور از انتظار نیست. علاوه بر این معمولاً با خرید خودروی هیبرید، تخفیفهای قابل توجه از دولت یا شرکتها برای مالک منظور میشود.
همانند مطلبی که اخیراً در آن به بررسی کممصرفترین خودروهای تمام بنزینی پرداختیم، این بار با مراجعه به دادههای آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده آمریکا (EPA)، کممصرفترین خودروهای هیبرید (غیر از پلاگین هیبرید) را معرفی میکنیم. کممصرفترین خودروی هیبریدی موجود در بازار آمریکا، هیوندای آیونیک (Ioniq) با مصرف شهر و بزرگراه بهترتیب، ۴.۱ و ۳.۹ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است که هزینهی بنزین آن در یک سال، حدود ۷۰۰ دلار خواهد بود. در واقع هیوندای آیونیک در برابر یک خودروی معمولی در طول ۵ سال، حدود ۴ هزار دلار صرفهجویی میکند.
در ادامه برترین خودروهای هیبریدی دنیا به همراه قیمت تمامشدهی تیپ استاندارد در بازار آمریکا، آورده شده است.
۱۰- لینکلن MKZ
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۶.۹ - ۵.۷ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۳۶ هزار و ۵۳۰ دلار
برخلاف خودروهای دیگر برندها، قیمت مدل بنزینی و هیبرید سدان لوکس لینکلن MKZ یکسان است. نسل دوم MKZ که در سال ۲۰۱۷ با عرضهی فیسلیفت بهروزرسانی شد، با داشتن کابین لوکس، جادار و راحت، طراحی و ظاهر مدرن و تجهیزات و گجتهای فراوان، یک سدان تمامعیار آمریکایی است.
۹- فورد C-Max
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۶.۱ - ۵.۶ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۴ هزار و ۹۹۵ دلار
کامپکت چندمنظورهی فورد C-Max همانند یک هاچبک کاربردی است که مصرف سوخت مناسبی دارد؛ البته قیمت این مدل از خودروهای کممصرفتر همرده مانند فورد فیوژن هیبرید، بالاتر است. نسل دوم این مدل از سال ۲۰۱۱ در بازار آمریکا عرضه میشود و بر اساس گزارشات موجود، تولید مدل هیبرید آن تا نیمهی سال ۲۰۱۸ متوقف خواهد شد. تولید مدل پلاگین هیبرید موسوم به C-Max Energi سال گذشته به پایان رسید.
۸- کیا اوپتیما
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۶ - ۵.۱ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۶ هزار و ۸۹۰ دلار
سدان سایز متوسط کیا اوپتیما که نسل چهارم آن با طراحی و ظاهر زیبا و کابین جادار و راحت در سال ۲۰۱۶ عرضه شد، با کیفیت سواری مناسب ستایش بیشتر کارشناسان خودرو را به همراه دارد. البته اوپتیما در برابر مدلهای دیگر همرده، مصرف نسبتاً بالاتری دارد. مدلهای بنزینی و پلاگین هیبرید اوپتیما نیز در دسترس هستند.
۷- فورد فیوژن
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۵.۷ - ۵.۴ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۶ هزار و ۱۷۰ دلار
سدان فورد فیوژن آمریکا که نسل دوم آن (مدل ۲۰۱۳) با عرضهی مدل فیسلیفت در سال ۲۰۱۷ بهروزرسانی شد، با داشتن کابین و پنل فرمان دیجیتال جذاب، یکی از بهترین خودروهای خانوادگی موجود است. مصرف فیوژن چندان کم نیست و درواقع جزو ۳ خودروی کممصرف آمریکا قرار نمیگیرد؛ ولی کیفیت ساخت و ظاهر، انتخاب این مدل را سادهتر میکند. فورد فیوژن در مدل تمامبرقی نیز عرضه میشود.
۶- تویوتا پریوس c
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۵.۴ – ۴.۹ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۱ هزار و ۵۲۵ دلار
هاچبک کامپکت کوچک پریوس سی که در بازار ژاپن با نام Aqua عرضه میشود، کوچکترین خودرو در سبد فعلی محصولات رنگارنگ و خواستنی تویوتا و ارزانترین خودروی هیبرید این فهرست است. بر اساس گفتههای کارشناسان EPA، با خرید پریوس سی بهجای یاریس، در یک دورهی ۵ ساله حدود ۲ هزار دلار در هزینههای سوخت صرفهجویی میشود. البته این هزینه به دلیل قیمت بالاتر پریوس سی از یاریس، در ابتدای خرید جبران میشود.
۵- شورولت مالیبو
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۴.۸ – ۵.۴ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۸ هزار و ۷۹۵ دلار
شورولت مالیبو (Malibu) که مدل بنزینی آن جزو سدانهای معمولی بازار آمریکا حساب میشود، با داشتن مصرف سوخت پایین در مدل هیبرید، یکی از کممصرفترین سدانهای آمریکا است. نسل نهم این سدان با داشتن طراحی زیبا و مدرن و تجهیزات و گجتهای فراوان، انتخاب قابل قبولی است. البته باید در نظر داشت که رقیب ژاپنی مالیبو یعنی تویوتا کمری با قیمت مشابه، مصرف بسیار کمتری دارد.
۴- کیا نیرو
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۴.۸ – ۴.۵ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۴ هزار و ۲۸۰ دلار
کمترین مقدار مصرف سوخت در کراساور کامپکت کوچک کیا نیرو (Niro) در تیپ FE یافت میشود. مدل پلاگین هیبرید کیا نیرو نیز در دسترس است که با استفاده از نیروی تمامبرقی، تا ۴۲ کیلومتر مسافت طی میکند. این کراساور در سال ۲۰۱۶ با طی کردن مسیر لسآنجلس به نیویورک با مصرف سوخت ۳ لیتر، بهعنوان کممصرفترین خودروی هیبرید در کتاب رکوردهای جهانی گینس قرار گرفت.
۳- تویوتا کمری
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۴.۶ – ۴.۴ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۸ هزار و ۶۹۵ دلار
تیپ LE و پایهی سدان پرطرفدار ژاپنی تویوتا کمری هیبرید که در سال ۲۰۱۸ بهروزرسانی شد، با داشتن تمام ویژگیهای مثبت سدانهای سایز متوسط و مصرف سوخت تقریباً همردهی پریوس، یکی از ارزشمندترین خودروهای بازار جهانی است. تیپهای XLE و SE مصرف سوخت پایینتری (در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر و بزرگراه به ترتیب ۵.۳ و ۵ لیتر) دارند.
۲- تویوتا پریوس
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۴.۴ – ۴ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۴ هزار و ۳۷۰ دلار
نسل چهارم سدان سایز متوسط تویوتا پریوس هیبرید، جایگاه دیرینهی خود بهعنوان کممصرفترین خودرو را واگذار کرده است؛ ولی همچنان جزو سه خودروی کممصرف بازار آمریکا در سال ۲۰۱۸ است. باتوجه به اینکه دیگر محصولات تویوتا طراحیهای جدید دریافت کردهاند، مدل پریوس دیگر بهعنوان خودروی آیندهنگرانهی محض این شرکت ژاپنی طبقهبندی نمیشود.
۱- هیوندای آیونیک
مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر شهر – بزرگراه: ۴.۱ – ۳.۹ (لیتر)
قیمت مدل پایه: ۲۳ هزار و ۸۵ دلار
کامپکت هیوندای آیونیک با داشتن قیمت مناسب و مقام کممصرفترین خودروی هیبرید مدل ۲۰۱۸ بازار آمریکا، یکی از جذابترین خودروهای موجود است. بر اساس گفتهی کارشناسان EPA، هزینهی تأمین سوخت یک سال هیوندای آیونیک برای طی کردن مسافتی حدود ۲۴ هزار کیلومتر، فقط ۷۰۰ دلار است. هیوندای آیونیک در مدلهای پلاگین هیبرید و تمام برقی نیز عرضه میشود.
اگر بخواهید یک رایانه جدید خریداری کنید چه پردازندهای مناسب است؟ آیا طبق روال سالهای اخیر برای داشتن پردازندهخوب باید سراغ اینتل رفت و آیا برای داشتن گرافیک بالا حتما باید کارت گرافیک جداگانه خریداری نمود؟ ایامدی با APU های جدیدش آمده تا گزینهی تازهای روبهروی شما قرار دهد. در این مقاله میخواهیم به شما بگوییم آیا این واحد پردازشی برای شما مناسب است یا نه؟
چرا APU گزینه مناسبی برای رایانههای گیمینگ هستند؟
دو سری جدید Ryzen 3 2400G با قیمت ۹۹ دلار و Ryzen 5 2400G با قیمت ۱۶۹ دلار گزینههای مطرح برای یک رایانه مخصوص بازی هستند. به طور خلاصه میتوان گفت این دو APU دارای CPU و GPU به اندازه قدرتمندی هستند که به راحتی از پس بازیهای 720p تا 1080p بر بیایند. هر دو تراشه از یک پردازنده ۴ هستهای x86 و پردازنده گرافیکی تا ۱۱ هستهای وگا برخوردارند.Ryzen 5 2400G همچنین از تکنولوژی SMT برخوردار است. پردازندههای گرافیکی به کار رفته در این APU ها دو الی سه برابر کارایی بالاتری نسبت به پردازندههای گرافیکی اینتل HD 630 دارند.
بیایید یک حساب سر انگشتی جالب بکنیم. ایامدی همان پردازنده ۱۰۳ دلاری Ryzen 3 1200 با قیمت ۱۰۵ دلاری به علاوه پردازنده گرافیکی با قدرت تقریبا برابر Radeon RX 500 با قیمت ۱۱۰ دلاری را داخل تراشه Ryzen 3 2200G با قیمت ۹۹ دلار به شما میفروشد!
پنج دلیل برای اینکه یک APU رایزن بخرید
۱- قیمت، قیمت، قیمت
اگر بخواهید یک رایانه جدید بخرید یا آن را ارتقا بدهید قطعا بهترین گزینه APUهای رایزن هستند. قیمت یک APU به علاوه مادربورد ۱۵۸ دلار تمام میشود. چه چیز بهتر از این؟
۲- وقتی میخواهید غیر حرفهای بازی کنید
بازی روی رایانه بسیار جذاب است. بسیاری از گیمرها وقتی بازی با رایانه را تجربه میکنند دیگر به کنسولهای بازی بازگشت نمیکنند. اما همه هم اینطور نیستند. اگر از آن دسته افرادی هستید که فقط میخواهید طعم بازی روی رایانه را بچشید باز هم APUهای رایزن بهترین و ارزانترین گزینه هستند. در این صورت حتی اگر خواستید به همان کنسول سابق خود بازگردید باز هم یک رایانه خوب و قدرتمند برای انجام کارهای معمولی و حرفهای خود دارید.
۳- میخواهید صبر کنید تا قیمت کارتهای گرافیکی منطقی شود!
قطعا اکنون بدترین زمان برای خریدن کارت گرافیک است. طی چند ماه اخیر هجوم مردم برای خرید پردازندههای گرافیکی و استخراج ارزهای رمزپایه مانند بیت کوین قیمت کارتهای گرافیک را به صورت سرسام آوری بالا برده است. کارت گرافیکی که تا همین دو ماه پیش ۲۵۰ دلار قیمت داشت هماکنون با قیمت ۶۰۰ دلار به فروش میرشد. آیا حاضرید ۶۰۰ دلار برای Radeon Vega 64 بپردازید؟ تازه اگر بتوانید آن را در بازار پیدا کنید ممکن فروشندهای آن را تا ۱۴۰۰ دلار به شما بفروشد!
اگرچه مسئله افزایش قیمت بیشتر برای پردازندههای گرافیکی بالای ۳۰۰ دلار رخ داده، اما این موضوع تاثیر خود را بر روی پردازندههای گرافیکی ارزان قیمت نیز گذاشته است. کارت گرافیک GeForce GTX 1050 Ti که سال گذشته قیمتی حدود ۱۱۶ دلار داشت تا ۲۹۴ دلار افزایش یافت و هماکنون با قیمت ۲۶۰ تا ۲۷۰ دلار به فروش میرسد.
شما میتوانید به جای اینکه دو نیم برابر پول بیشتر برای خرید یک کارت گرافیک رده بالا بدهید، یک APU رایزن خریداری کنید و منتظر بمانید تا طوفان به پا شده در بازار پردازندههای گرافیکی فروکش کند.
قیمت کارتهای گرافیک به شدت افزایش یافته است
۴- این APUها به خوبی یک کارت گرافیکی معمولی کار میکنند
قیمت پایین ۹۹ دلاری Ryzen 3 2200G این تردید را ایجاد میکند که شاید واقعا قدرت پردازش گرافیکی آن به اندازه کافی خوب نباشد. البته درست است که قدرت پردازش آن به خوبی مثلا RX550 نیست، اما واقعا این تفاوت اندک ارزش پرداخت ۱۱۰ دلار اضافه را ندارد. شاید بتوان این پول را صرف خرید حافظه SSD یا RAM بیشتر کرد. حداقل تا روزی که قیمت کارتهای گرافیک به زمین برگردد!
پردازندههای گرافیکی APUها عملکرد قابل قبولی دارند
۵- واقعا CPU خوبی نصیبتان میشود
قدرت خود پردازنده گرافیکی APUهای رایزن نباید ما از CPU قدرتمند آن غافل کند. پردازندههای مبتنی بر هستههای زِن به خوبی از پس وظایف بر میآیند و رقیب جدی برای پردازندههای اینتل به شمار میآیند.
پنج دلیل برای اینکه APU رایزن نخرید
قطعا APUهای رایزن در نوع خود تراشههای بسیار خوبی هستند، اما برای بعضی افراد گزینه مناسبی نیستند.
۵- فقط چهار هسته در اختیار دارید
تراشههای APU قطعا گزینه خوبی برای کارهای معمولی هستند، اما اگر شما جزو آن دسته افراد هستید که برای کارهای خود نیاز به پردازندهای با هستههای بیشتر هستید، مثلا میخواهید ویدئو ویرایش کنید یا انیمیشنهای سهبعدی رندر بگیرید بهتر است سراغ گزینه دیگری بروید. برای مثال تراشه Ryzen 5 2400G چهار هسته با فناوری SMT دارد که در مجموع ۸ رشته پردازشی در اختیار شما قرار میدهد. این درحالیست که قیمت آن تنها ۲۰ دلار با پردازنده Ryzen 5 1600 که دارای ۶ هسته دارای SMT، یعنی ۱۲ رشته پردازشی است تفاوت دارد. البته باید یک GPU جداگانه هم خریداری کنید.
۴- بازیها حداکثر 1080p اجرا میشوند
تراشههای APUجدید واقعا خوب هستند، البته اگر سطح توقعتان را منطقی نگه دارید. روی کاغذ توان گرافیکی میتواند پاسخگوی تراشهها برای بازیهای 720p باشد، اما بسیاری از بازیها بخصوص آنها که گرافیک پایینتری دارند با رزولوشن 1080p هم به خوبی اجرا میشوند. البته که همچنان 720p گزینه بهتری خواهد بود.
به دستگاهی رایانه بازی میگویند که حداقل بتواند بازیها را با ۵۰ فریم در ثانیه در رزولوشن 1080p و گرافیک متوسط به بالا اجرا کند. با این تعریف شاید APUهای رایزن شما را ناامید کنند. حتی در کنار سریعترین رم DDR4 باز هم نمیتواند بازیهای جدید را به خوبی اجرا کند، کاری که کارت گرافیکهای GeForce GTX 1050 و Radeon RX560 به راحتی از پس آن بر میآیندو
۳- فقط ۸ مسیر PCIe پشتیبانی میشوند
یکی از اقدامات رایزن برای پایین نگه داشتن قیمت APUهایش، کاهش دادن مسیرهای PCIe به نصف بوده است. پردازندههای معمولی رایزن مانند Ryzen 1200 دارای ۱۶ مسیر نسل ۳ هستند که در تئوری میتوانند اطلاعات را با سرعت 32 GBps منتقل کنند. این سرعت برای تراشههای APU عدد 16 GBps است.
البته شما تا زمانی که نخواهید یک بازی با گرافیک بالا را اجرا کنید متوجه این افت سرعت نخواهید شد. اما بههرحال پهنای باند برای بسیاری از افراد مهم است. اگر شما هم جزو آن دسته از افراد هستید که میخواهید از هر چیز بهترینش را داشته باشید، شاید بهتر باشد سراغ پردازندههای دیگر بروید.
۲- نیاز به بهروزرسانی BIOS دارید
یکی دیگر از دلایلی که میتواند نظر شما را در خرید APUها رایزن عوض کند این است که مادربرد قبلی شما برای پشتیبانی از این تراشه نیاز به بهروز رسانی BIOS خواهد داشت. برخی مشتریان گفته اند که فروشگاههای MicroCenter هزینه ۲۰ دلاری برای این بهروز رسانی دریافت میکنند. البته گزینه تعویض مادربرد هم روی میز است که به معنی هزینه حداقل ۷۰ دلاریست.
۱- میخواهید منتظر هستههای Zen+ بمانید
شاید مهمترین دلیلی که بتواند شما را از خرید APUهای رایزن منصرف کند همین نکته باشد. در حال حاضر تمام پردازندههای سری رایزن ایامدی از هستههای پردازشی ZEN استفاده میکنند. ایامدی برنامه دارد که تا ماه آوریل سال جاری سری جدید پردازندههای خود با هستههای ZEN+ را رونمایی کند. این پردازندهها دارای ویژگیهای بهبود یافته در زمینه فرکانس کاری، توان اورکلاک و رفع برخی ایرادات نسخه اول هستند.
البته احتمالا مدتی طول میکشد تا APUهای دارای هستههای پردازشی ZEN+ وارد بازار بشوند، اما اگر از آن دسته افراد هستید که میخواهید بهترین را داشته باشید شاید ارزشش را داشته باشد چند ماه صبر کنید.
یک ضعف امنیتی در فرآیند بهروزرسانی اسکایپ وجود دارد که سیستم را با خطر امنیتی روبهرو میکند و دسترسی سیستمی در اختیار هکر قرار میدهد. هکرها در صورت استفاده از این باگ میتوانند به تمام بخشهای سیستمعامل دسترسی کامل داشته باشند.
مایکروسافت که صاحب این سرویس مکالمهی صوتی و تصویری است، اذعان داشته که از چون رفع این نقیصه کار زیادی میبرد، قادر به رفع سریع آن نیست.
استفان کنتاک، محقق حوزهی امنیت، چندی پیش متوجه شد نصبکنندهی بهروزرسانی اسکایپ با یک تکنیک سرقت DLL قابل نفوذ است. با این تکنیک، هکر میتواند یک اپلیکیشن را بهگونهای فریب دهد که بهجای استفاده از فایل سیستمی، از کدهای آلوده استفاده کند. با این شیوه، هکر میتواند یک فایل DLL مخرب را به پوشهای موقت که توسط کاربر قابل دسترسی است منتقل کند و سپس آن را به فایل DLL موجودی که توسط کاربر قابل ویرایش نیست مثل UXTheme.dd تغییر نام دهد. این تکنیک جواب میدهد؛ چرا که وقتی نرمافزار فایل DLL مورد نیاز را جستجو میکند، ابتدا فایل مخرب پیدا میشود.
وقتی اسکایپ را نصب میکنید، این نرمافزار برای بهروزرسانی از آپدیتر داخلی خود استفاده میکند. وقتی این آپدیتر به اجرا درمیآید، از یک فایل اجرایی دیگر جهت انجام بهروزرسانی استفاده میکند که همین موضوع آن را در معرض خطر نفوذ قرار میدهد.
به گفتهی کنتاک بهسادگی و با چند خط کدنویسی میتوان فایل DLL مخرب را به پوشهی موقت ذکرشده منتقل کرد. در ویندوز راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد؛ اما این خطر تنها متوجه ویندوز نیست و مک و لینوکس نیز در معرض آن قرار دارند. کنتاک میگوید:
وقتی فرد متجاوز دسترسی سیستمی به دست بیاورد، میتواند هر کاری انجام دهد؛ یعنی فایلهای موجود در رایانه را سرقت کند، دادهها را حذف کند و ... .
کنتاک در ماه سپتامبر سال گذشته، موضوع را به اطلاع مایکروسافت رساند؛ اما غول دنیای نرمافزار میگوید برطرف کردن این حفرهی امنیتی نیاز به بازنگری اساسی در کدنویسی آپدیتر دارد.
این شرکت به کنتاک گفته است که هرچند میتواند مشکل را رفع کند؛ اما این رفع اشکال در نسخهای جدید اعمال خواهد شد و صرفا از طریق یک بهروزرسانی امنیتی قابل اعمال نیست.
امسال در نمایشگاه سالانه CES 2018، یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین طرحهای مفهومی رونمایی شد؛ شرکت فناوری سبک زندگی فیوریون (Furrion) از یک کامیون کشنده شگفتانگیز رونمایی کرد که همهی لوازم مورد نیاز زندگی را در خود جای میدهد که در این میان میتوان به آشپزخانه مجهزی در سطح رستوران و سیستم اطلاعات و سرگرمی شبیهخانه هوشمند اشاره کرد. طرح مفهومی جدید فیوریون الیزیوم ۲۰۱۷ (Elysium) ترکیبی از یک کامیون پنج چرخ و کابین راننده تختخوابدار است که در حقیقت طرح مفهومی درجه یک از خانه متحرک همراه با پد هلیکوپتری و حمام داغ روی سقف محسوب میشود. فیوریون در این طرح مفهومی از شیوه طراحی قایقهای بادبانی لوکس بهره میبرد و با تکیه بر فناوری، سبک زندگی جدیدی پیش رو قرار میدهد.
فناوری برجسته کمپر دوقلوی مفهومی فیوریون ۲۰۱۸ این است که کامیون پنج چرخ لیمیتلس (نامحدود) ۶ قسمت کشویی دارد که فضای سالن نشیمن را به ۳۲.۵ متر مربع گسترش میدهد. کامیون ۱۲.۵ متری به اندازه یک آپارتمان استودیویی کوچک است؛ اما به امکانات اتاق لوکس مانند آشپزخانه با تمام لوازم خانگی استیل ضد زنگ، یخچال فریز ساید-بای-ساید، اجاق گاز و هود، مایکرویو و یخچال مخصوص نگهداری نوشیدنی مجهز میشود.
سالن نشیمن لیمیتلس بسیار چشمگیر است و با تلویزیون هوشمند ۶۵ اینچی، سیستم صوتی چند ناحیهای با کنترل از راه دور و شومینه LED الکتریکی ۴۰ اینچی با کنترل درجه حرارت و رنگ شعله تجهیز میشود.
اتاق خواب اصلی شامل یک تخت بزرگ و سیستم اطلاعاتی و سرگرمی همراه با تلویزیون هوشمند ۳۹ اینچی است. حمام با فناوری مدرن تهیه شده است و لوازم هوشمندی از جمله شیر دیجیتال، توالت و آینه هوشمند دارد. دوش هوشمند دارای کنترل درجه حرارت دیجیتال، عملکرد بخار و سیستم بلندگوی بلوتوث یکپارچه است و شیرها از طریق سیستم تأمین آب گرم بدون مخزن فیوریون، تغذیه میشود تا اطمینان حاصل شود که سرنشینان هرگز با آب سرد (و کمبود آب گرم) مواجه نخواهند شد.
نهتنها فضای داخلی لیمیتلس سرگرمکننده است، بلکه سیستم اطلاعات و سرگرمی با تلویزیون هوشمند ۵۸ اینچی، امکان استفاده از انواع محتوا را در فضای باز برای سرنشینان فراهم میکند.
آنتن چندمنظوره و تقویتکننده سیگنال از اتصال گیرنده تلویزیون، اتصال 4G و Wi-Fi به درگاه اطمینان حاصل میکند و امنیت کامیون از طریق سیستم نظارت تصویری بیرونی با چهار دوربین متصل به صفحه نمایش لمسی ۷ اینچی تأمین میشود. حسگرهای حرکت، میکروفن، دید در شب مادون قرمز و سیستم هشدار حرکت موجود به حفظ امنیت ۲۴ ساعته در روز و شب کمک میکنند.
همانطور که از فناوری و ویژگیهای لیمیتلس برمیآید، این محصول هنوز فقط یک کامیون (تریلر) است؛ بنابراین به یک وسیله نقلیه خارجی برای کشیدن آن احتیاج دارد. به همین منظور فیوریون از کشنده هرکول (Hercules) بهره میبرد که برای کشیدن آپارتمان لوکس به نقاط دور و نزدیک طراحی شده است.
در اطراف کابین راننده، محیط جمعوجور زندگی هرکول شامل جای خواب، سیستم اطلاعات و سرگرمی با تلویزیون ۲۴ اینچی، مینی یخچال و مایکرویو است. این کشنده با در اختیار داشتن مونروف دلباز برای تماشای آسمان و ستارهها، یک پانل خورشیدی با ظرفیت ۱۰۰ وات و ذخیره باتری لیتیوم-یون، توانایی خدمترسانی بینظیری در اختیار راننده قرار میدهد. دوربینهای امنیتی video S لیمیتلس میتوانند با صفحه نمایش لمسی کابین راننده همگامسازی شوند و از هر دو قابلیت نظارت بر رانندگی و امنیت استفاده کنند.
فیوریون توضیح میدهد که اتاق خواب هرکول بهعنوان یک اتاق خواب اضافه در هنگام استفاده از لیمیتلس استفاده میشود. آنها معتقدند که میتوان از این اتاق اضافه بهعنوان «بخش خدمه» استفاده کرد؛ هنگامی که راننده پشت فرمان قرار میگیرد و رانندگی میکند، مالک کامیون و رفقا از سواری راحت در کامیون لذت میبرند. علاوه بر این هر کسی که بتواند وسیله کمپینگ لوکسی مانند این کامیون داشته باشد، مطمئنا میتواند در اطراف شهر یا کشور خود تعطیلات را با راحتی سپری کند.
اگر فکر میکنید تریلر-کشنده لیمیتلس-هرکول در این امکانات خلاصه شده است، باید بدانید که اشتباه میکنید؛ چرا که مفهومی فیوریون الیزیوم را نمایشگاه CES سال گذشته ندیدهاید. پیش از این تصور میشد که کامیونهای بزرگ قادر به حمل خودروهای اسپرت و دیگر خودروها هستند؛ اما الیزیوم چیزی فراتر از اینها دارد. به کمک پد هلیکوپتر سقفی با ارتفاع قابل تنظیم برای نگه داشتن هلیکوپتر رابینسون (Robinson R22)، پرواز در آسمان نیز پیش روی کاربر قرار میگیرد.
پد هلیکوپتری تنها ویژگی منحصربهفرد در سقف الیزیوم نیست؛ بلکه جایی است که افراد همچنین میتوانند از عرشه سقفی و سالن استراحت همراه با صندلی راحتی لذت ببرند؛ این چیزی است که با افزودن امکان لذت بردن از هوای تازه و چشماندازهای بدیع، فرصت بینظیری برای گردشگری و تفریح در اختیار قرار میدهد. عرشه فیوریون بیشتر از یک فضای روی سقف با نرده محافظ است و آنطور که دیده میشود دارای محل استراحت با وان حمام و مبلمان استراحت شبیه قایق تفریحی است. سرنشینان از طریق درگاه بالابر بزرگ و راهپله از داخل کامیون میتوانند به عرشه روی سقف دسترسی داشته باشند.
علاوه بر این زیر عرشه الیزیوم، بخش ۱.۳۷ متری فیوچر پرفکت (Future perfect) با امکاناتی فراتر از یک خانه نسبتا مجهز قرار دارد. امکاناتی که بهطور متوسط در بیشتر خانهها وجود ندارد، در این خانه متحرک بهعنوان حالت استاندارد استفاده میشوند که از آن جمله میتوان به آشپزخانه مشابه با مشخصات لیمیتلس، سیستمهای خودکار، سیستم اطلاعاتی و سرگرمی، شومینه و حمام هوشمند اشاره کرد. سه تلویزیون ۷۵ اینچی HD در بخش داخلی و بیرونی مجهز به فناوریهای وایبریشناسمارت (Vibrationsmart) و کلایمیتاسمارت (Climatesmart) فیوریون وجود دارند که باعث میشوند تصاویر در جادههای پردستانداز یا دماهای شدید دچار مشکل نشوند.
به نظر نمیرسد که فیوریون قصد تجاری از طرحهای مفهومی داشته باشد؛ بلکه با استفاده از وسایل نقلیه مانند کامیون و کشنده، بیشتر به دنبال جلب توجه و تبلیغ مجموعه لوازم خانگی و فناوریهای خود در چهار بخش کلیدی خودروهای تفریحی و کمپر، قایق بادبانی، کسبوکار و خانه هوشمند است.
مت فیدلر، شریک مؤسس و مدیر بازاریابی فیوریون، در نمایشگاه CES گذشته گفت: «برخلاف اهداف یک نمایشگاه استاندارد تجاری، ما با استفاده از وسایل نقلیه میتوانیم محصولات خود را در خانه نشان دهیم تا مردم بتوانند بهمنظور بهبود زندگی روزمره خود از این کاربردها بهطور واقعی استفاده کنند.»
همراه با لوازم خانگی و وسایل آشپزخانه، تلویزیون، سیستمهای صوتی و راهحلهای مصرف انرژی، چارچوب کسبوکار پیشرو فیوریون با طرحهای تحقیقاتی در مورد پلتفرمهای پیشرفته تحرک اگزو-بیونیک (exo-bionic) مانند پروتز نیز در نمایشگاه CES سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ رونمایی شد.
فیوریون محصولات مفهومی خود را علاوه بر نمایشگاه CES در الکارت (Elkhart) نیز نمایش میدهد که بهعنوان مرکز خودروهای تفریحی و خانههای هوشمند جهان شناخته میشود؛ بسیاری از تولیدکنندگان عمده خودروهای تفریحی از جمله فیوریون محصولات خود را در این نمایشگاه عرضه میکنند.
برای آشنایی بیشتر با محصولات فیوریون اینجا را کلیک کنید و همچنین از ویدئوی زیر در مورد لیمیتلس و الیزیوم لذت ببرید.
انسان و سگ برای دست کم ۱۵ هزار سال اخیر، همراهان خوبی برای هم بودهاند. ما در بازهای به مدت حداقل نصف این زمان، سگها را برای گردش یا شکار با خود بردهایم. اکنون به نظر میرسد که دانش بهتری در مورد جمجمههای کوچک و پشمالوی این موجودات به دست آورده باشیم.
یک بررسی جدید در مورد فعالیت ژنتیکی غدد هیپوفیز روباه نشان میدهد که سگها به چه شکلی به سطوح پایینتری از هورمون استرس متداول رسیدهاند و همین امر بهطور مؤثر آنها را آرامتر از خویشاوندان وحشی و گرگمانند خود ساخته است. جسیکا هاکمن، یکی از دانشجویان دورهی دکترای دانشگاه ایلینوی، میگوید:
مطالعات دیگر به وجود یک ارتباط بین تنش و پاسخهای استرسی در حیوانات رسیده بودند.
کاهش مشخص در میزان ترس و وحشت حیوانات اهلیشده بهطور خاص با کاهش میزان هورمون ACTH (هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک) در خون مرتبط است؛ ACTH هورمون آزادشده توسط غدهی هیپوفیز است که در کنار سایر عوامل، موجب ایجاد پاسخ به استرس در بدن میشود.
این سازوکار بسیار واضح به نظر میرسد؛ اما پژوهشگران فرایندهای مؤثر در تغییرات فعالیت مرتبط با هیپوتالاموس،هیپوفیز و غدد آدرنال را بهطور دقیق درنیافتهاند. هکمان و تیم او برای درک بهتر روندهایی که در سطح ژنتیکی روی میدهند، به خانوادهی سگ و خویشاوندان آن یعنی روباه روی آوردهاند و نگاهی هم به برنامهی پژوهشی داشتهاند که در دوران شوروی سابق انجام شده است.
مؤسسهی یاختهشناسی و ژنتیک در نووسیبیرسک روسیه، روباهها را برای انجام مطالعه روی فرایند اهلی شدن حیوانات وحشی در موقعیت بازآوری قرار دادهاند. برنامهی پرورش در کار یک دانشمند روسی به نام دیمیتری کی. بیلیف ریشه دارد که به دنبال توضیح ژنتیک واقع در پس فرگشت سگهای مدرن است. میراث بیلیف نسلهایی از روباههای نقرهای، مینا، مرغها و موشهایی هستند که بهصورت مصنوعی برای شکلگیری تکامل آنها انتخاب شدهاند.
هاكمن و راهنمای علوم جانوری وی، آنا كوكووا، فعالیت ژنهای خونی در ۶ روباه اهلیشده را با ۶ بچه روباه وحشی مورد مقایسه قرار دادند. مطالعات پیشین نشان داده است که ACTH در خون روباههای اهلی در مقایسه با پسرعموهای کمتر اهلی آنها کاهش یافته است؛ اما هیچ تفاوتی در میزان هورمون در هیپوفیز وجود ندارد. کوکووا میگوید:
این بدان معنی است که تغییرات مربوط به کدگذاری ژنی در ACTH ممکن است باعث تفاوت در سطح این هورمون در خون نشده و مکانیسم دیگری برای کاهش ACTH در جریان خون روباهها مؤثر بوده باشد.
آنها تغییراتی در ژنها پیدا کردند که کار کنترل شکل سلولها را در غده به عهده داشت. بهعبارت دیگر، تفاوتی واقعی در تولید ACTH در هیچ یک از روباهها وجود ندارد؛ اما روشی که سلولهای غده هیپوفیز آنها دچار تغییر شکل شده بودند، باعث اختلاف در نحوهی آزاد شدن هورمونها شده بود. هاكمن میگوید:
غدههای هیپوفیز آنها ممكن است هورمونهای استرس مشابهی تولید كنند؛ اما میزان جذب این هورمونها به جریان خون كمتر میشود.
در واقع میتوانیم صراحتا بگوییم هیچ نشانهای وجود ندارد که حاکی از تبدیل شدن اجداد سگهای مدرن از شکارچیانی خطرناک به همراهان دوستداشتنی برای انسان باشد. بهعنوان مثال، مطالعهی دیگری نشان داد ایجاد یک تغییر کروموزومی، آنها را دوستانهتر و اهلیتر میسازد؛ تغییری که با اختلال ژنتیکی در انسان مقایسه شده و شامل ویژگیهای مرتبط با گرایش زیاد به اجتماعپذیری است.
شماری از تغییرات کوچک در طول هزاران سال، گرگهای مجازی را به انواع گوناگونی از سگها با گوشهای آویزان و پوزههای کوتاه تبدیل کردهاند که امروز در نظر ما دوستداشتنی و اهلی هستند. اگر بخواهیم صادقانه بگویم، همهی تغییرات ایجادشده برای سگها مفید نبودند؛ زیرا تحقیقات نشان داده است که سگها احتمالا برخی از همنوعان باهوشتر و کاراتر خود را در مسیر اهلی شدن و خانگی شدن قربانی ساختهاند. اما همکاری با انسانها بهوضوح در درازمدت برای آنها سودهایی داشته است؛ بنابراین از دست دادن اندکی هوش یا مهارت ذهنی به همراه با توانایی دور ساختن استرس، احتمالا چندان قابل توجه نیست.
دستاوردهای این تحقیق در G3 منتشر شده است.
کلاهبرداری اینترنتی و تقلب در تبلیغات دیجیتال موضوعاتی هستند که این روزها بیشتر از هر زمانی در شبکههای اجتماعی به چشم میخورند. اما واکنش مردم نسبت به این اتفاقها چیست؟ معمولا مقالاتی در رابطه با این موضوع مینویسند و اطلاعاتی را در این زمینه در وبلاگ یا وبسایت خود منتشر میکنند. اما راه حل واقعی چیست و چگونه میتوان از این حوادث مخرب جلوگیری کرد؟
بلاکچین، پایگاه دادهی توزیع شده یا همان تکنولوژی مورد استفاده در ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین، از اولین روز پیدایش مورد استقبال قرار گرفت. این تکنولوژی در صنایع زیادی وارد شده و باعث افزایش امنیت، شفافیت و کارآمدی فرآیندها شده است. بهعنوان مثال بازارهای مالی یا تبلیغات دیجیتال، صنایع بزرگ و ۲۲۳ میلیارد دلاری هستند که از تکنولوژی بلاکچین استفاده میکنند. نتیجهی تحقیقات نشان داده است ۱۵ درصد بانکها و ۱۴ درصد موسسات بازار مالی قصد دارند از تکنولوژی مبتنی بر بلاکچین در خدمات خود استفاده کنند و پیشبینی میشود این عدد در عرض سه سال آینده به ۶۵ درصد افزایش پیدا کند. سوالی که پیش میآید این است که بلاکچین چگونه این کار را انجام میدهد؟
بلاکچین یک فهرست غیرمتمرکز است که لیستی از تمام تراکنشهای نقطه به نقطه را نگهداری میکند. کامپیوترهای ماینر این اطلاعات را در بلاکها نگهداری میکنند. این بلاکها به صورت زنجیره به یکدیگر متصل هستند و شبکهای از اطلاعات را تشکیل میدهند. وظیفهی آنها حفظ ایمنی و حل مسائل است و باید به طور کارآمد از اطلاعات نگهداری کنند. این کار توسط یکسری کدهای مشخص و با زبانهای برنامهنویسی سطح بالا مانند solidity و فرآیندهای ریاضی انجام میشود. در ادامهی این مقالهی زومیت به معرفی مزایای بلاکچین در تبلیغات دیجیتال میپردازیم.
۱- کلاهبرداری تبلیغاتی
صنعت رسانه یکی از صنایعی است که امروزه مورد حملهی کلاهبرداریهای آنلاین قرار گرفته است. بهعنوان مثال رباتهایی طراحی میشوند که به جای انسانها روی تبلیغات کلیک میکنند و درنتیجه باعث میشوند کمپینهای بازاریابی آمار دقیقی نداشته باشند. تبلیغات آنلاین معمولا از تکنولوژی خودکار استفاده میکنند و از آنجایی که به طور دقیق مشخص نیست این آگهیها در کجا قرار داده شدهاند بنابراین نمیتوان نظارت دقیقی روی آنها داشت و سرمایهی زیادی طی کلاهبرداریها هدر خواهد رفت. برندهایی که به دنبال منع کردن سیستمهای خودکار مانند رباتها هستند میتوانند از خدمات شرکتهایی مانند Ternio برای شناسایی و محدود کردن رباتها استفاده کنند و تبلیغات خود را تنها به کاربران از پیش تعیین شده نشان دهند.
تکنولوژی بلاکچین دارای زنجیرهای شفاف و رمزگذاری شده است که میتواند مشکلات کلاهبرداری تبلیغات آنلاین را حل کرده و سالانه از هدر رفتن میلیونها دلار در کلاهبرداریهای آنلاین جلوگیری کند. شرکتها همچنین میتوانند به راحتی تشخیص دهند آیا افرادی که از تبلیغات بازدید کردهاند جزء مخاطبان هدف بودهاند یا خیر.
۲- اعتماد
یکی از بزرگترین چالشهای انسان از همان ابتدای آفرینش این بوده است که باید برای حفظ بقا و انجام معاملات به یکدیگر اعتماد میکردند. این چالش در دنیای امروز نیز وجود دارد. تمامی معاملات بر پایه اعتماد شکل میگیرند و ایمن بودن تکنولوژی بلاکچین باعث میشود انسانها هیچ نگرانی بابت این موضوع نداشته باشند. بلاکچین بر اساس اعتماد کار نمیکند بلکه با استفاده از تکنولوژی خود از دادههای مشتری محافظت میکند. تمامی بلاکهای زنجیره به یکدیگر متصل هستند و شبکهی بدون نقصی را تشکیل دادهاند. تمامی اطلاعات از روز آغاز در این بلاکها ذخیره شدهاند و امنیت و شفافیت استثنایی را به وجود آوردهاند. علاوهبراین قراردادها نیز میتوانند از این تکنولوژی استفاده کنند. بهعنوان مثال اگر اطلاعات داخل سیستم کدگذاری شده باشند نمیتوانند بدون مجوز فروخته شوند. مشتریهای نیز قادر هستند از اطلاعات خودشان حفاظت کنند و با میل خودشان آنها را در اختیار شرکتهای شناخته شده قرار دهند.
۳- تجربهی مشتری
بازاریابان تا پیش از پیدایش تکنولوژی بلاکچین، اطلاعات خود را از منابع مختلف جمعآوری کرده و آنها را بر اساس معیارهای مختلفی مانند جنسیت، سن و میزان درآمد طبقهبندی میکردند. تکنولوژی بلاکچین امروزه به بازاریابان اجازه میدهد پروفایل کاملی از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط مشتری را در اختیار داشته باشند. مشتریها تنها کسانی نیستند که برای خرید محصول یا خدمات شرکتی پول پرداخت میکنند، این افراد زمان خود را برای شناسایی و سنجیدن محصولات صرف میکنند تا اطلاعات ارزشمندی جمعآوری کنند. اطلاعاتی که میتواند به بهبود و پیشرفت هر شرکتی کمک کند. بنابراین هر مدیر بازاریابی باید بتواند استفادهی کارآمدی از این اطلاعات داشته باشد. بلاکچین برای این منظور هم میتواند به بازاریابان کمک کند. این تکنولوژی از تراکنشهای نقطه به نقطهای تشکیل شده است که به واسطه احتیاج ندارند. این یعنی برندها میتوانند مستقیما با مشتری در ارتباط باشند و تأثیر عمیقتری روی تجربهی مشتری بگذارند.
ما در عصر دیجیتال زندگی میکنیم و همه چیز با سرعت زیادی در حال پیشرفت است. از طرفی روشهای کلاهبرداری و تقلب هم پیشرفت زیادی نسبت به گذشته داشتهاند. اما تکنولوژی بلاکچین فرصتی را برای شکلگیری روابط دیجیتالی قدرتمند فراهم کرده است. روابطی که ایمن هستند و راه حلی را برای جلوگیری از کلاهبرداریهای آنلاین ارائه دادهاند.
معمولاً خودروهایی را که نزدیک ۱۰۰۰ اسب بخار دارند باید در مسابقات درگ جستجو کرد. سوپراسپرت پرطرفدارلامبورگینی گالاردو مخصوص نمایش در خیابانهای شهری و جولان دادن با پیشرانهی V10 تنفس طبیعی است. به نظر شما اضافه کردن توربوشارژ و فدا کردن تنفس طبیعی برای قدرت بیشتر، چه نتیجهای خواهد داشت؟
در سال ۲۰۱۰ بود که نسخهی سوپرلگرا گالاردو با کد LP-570-4 Superleggera به وزن ۱۳۴۰ کیلوگرم، قدرت ۵۶۲ اسب بخار و توانایی رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در زمان ۳.۴ ثانیه معرفی شد. در واقع ۸ سال پیش، این سوپراسپرت ایتالیایی جزو سریعترین خودروهای جهان طبقهبندی میشد. اما سوپراسپرتهای امروزی بسیار سریعتر و پرقدرتتر هستند. یکی از راههای پیش روی سوپراسپرتهای چند سال گذشته برای رویارویی با برادران کوچکتر و سریعتر، به خدمت گرفتن توربوشارژر یا سوپرشارژرهای غولآسا است.
تیم مهندسی شرکت تیونینگ آلمانی روته موتوراسپرت (Rothe Motorsport) با استفاده از همین رویکرد و اضافه کردن دو توربوشارژر به پیشرانهی ۱۰ سیلندر V شکل ۵.۲ لیتری تنفس طبیعی گالاردو، قدرتی معادل ۹۰۰ اسب بخار دریافت کرده است. بهصورت دقیقتر، در حالت اول تنظیمات، ۹۰۰ اسب بخار قدرت و ۹۰۰ نیوتنمتر گشتاور بهجای ۵۶۲ اسب بخار قدرت و ۵۴۰ نیوتنمتر گشتاور تولید شده؛ اما در مرحلهی دوم، ۹۹۳ اسب بخار قدرت و ۱۰۵۰ نیوتنمتر گشتاور نصیب پرفروشترین مدل از برند گاو ایتالیایی خشمگین شده است.
این نسخهی ویژه از گالاردو، مدتی است که در خیابانهای فرانکفورت جلب توجه میکند. شاید بهترین رقیب این گالاردوی ۱۰۰۰ اسب بخاری در یک مسابقهی درگ، مکلارن 720S باشد که بارها با عملکرد تماشایی خود، تحسین همه را به دنبال داشته است. در واقع بدون اطلاع از تیونینگ و قدرت ۱۰۰۰ اسب بخاری، بیشتر افراد گالاردو را به دلیل سن بالا و ظاهر شناختهشده، بازندهی این درگ میدانند. شاید هم واقعاً 720S دوباره با عملکردی بینظیر تعجببرانگیز شود.
اصلاً بعید نیست که ویدئوهای درگ این گالاردوی خاص بهزودی در فضای مجازی منتشر شود.
درو هوستون در رأس دنیا قرار دارد! شرکت او، دراپباکس، یک شرکت درحالرشد با بیش از هزار کارمند است. این غول دنیای ذخیرهی ابری اکنون به بیش از ۵۰۰ میلیون نفر سرویس ارائه میدهد و درآمد سالانهی آن یک میلیارد دلار است.
این شرکت بهزودی عمومی خواهد شد و این برای هوستون خیلی خوب است. اوایل ماه ژانویه، دراپباکس بیسروصدا تشریفات اداری برای آغاز عمومی شدن را شروع کرد و به اولین شرکت بزرگی تبدیل شد که در سال ۲۰۱۸ این کار را انجام داده است.
اما اوضاع از همان روزهای نخست به همین آسانی برای هوستون و شرکتاش پیش نرفته است. او در سرمایهگذاری ابتدایی خود مشکلات و موانعی داشت. دراپباکس کار خود را تنها با ۲ نفر آغاز کرد و اکنون پس از گذشت ۱۰ سال به این نقطه رسیده است.
هوستون با وجود فرصتهای زیادی که برای فروش شرکت خود در سالهای ابتدایی آن داشت، دست از کار خود نکشید. وی در سال ۲۰۰۹ از طرف استیو جابز پیشنهادی دریافت کرد؛ ولی آن را قبول نکرد. در اینجا به پیشرفت و تبدیل شدن هوستون از یک فرد مبتدی عاشق تکنولوژی به مدیرعامل یک شرکت میلیارد دلاری میپردازیم:
هوستون در مصاحبهای با بیزنس اینسایدر در سال گذشته، گفت برنامهنویسی را از ۵ سالگی شروع کرده است. او همچنین کار کردن روی ایدههایی برای استارتاپها را زمانی که یک نوجوان بود آغاز کرد.
اولین تلاش او، شرکت آزمایشی SAT بود و کار روی این شرکت را در دانشگاه آغاز کرد. هوستون در زمان تحصیل در مؤسسهی فناوری ماساچوست (MIT)، یک سال مرخصی گرفت تا به همراه معلم سابق دبیرستان خود برای بررسی و امتحان یک شرکت آزمایشی وقت صرف کند. هدف این شرکت کمک به دانشجویان برای گرفتن نمرههای عالی در آزمون ورودی SAT بود.
هوستون بعد از فارغالتحصیلی سعی داشت شرکت SAT خود را وارد یک شتابدهندهی استارتاپ کند؛ ولی با این کار او موافقت نشد. او در سال ۲۰۰۵ توانست استارتاپش را وارد اولین دستهی شرکتهای Y Combinator کند. او دو سال بعد، در واکنش به یک مشکل فنی شخصی، دراپباکس را بنیان گذاشت.
هوستون هنگام سفر با اتوبوس از بوستون به نیویورک، متوجه شد فلش مموری خود را که حاوی فایلهای مورد نیازش بود، در خانه جا گذاشته است. هوستون در مصاحبهاش با بیزنساینسایدر گفت ایدهی ساخت دراپباکس از زمان جا گذاشتن فلش در آن زمان به ذهنش خطور کرد. او میگوید:
من خیلی پریشان و مضطرب بودم، چون این روند برای بار چندم اتفاق میافتاد. من پیش خودم گفتم خدای من، دیگر نمیخواهم این اتفاق برایم تکرار شود. ادیتور را باز کردم و شروع به نوشتن چند کد کردم. نمیدانستم که این کار من بعدا قرار است به چه چیزی تبدیل شود.
هوستون بار دیگر وارد Y Combinator شد و این بار ایدهی دراپباکس را مطرح کرد؛ اما با مشکل دیگری مواجه شد. پل گراهام، یکی از مؤسسان Y Combinator، به هوستون گفت ایدهاش را دوست دارد؛ اما هوستون برای اینکه وارد آنجا شود باید فرد مؤسس دیگری را نیز به همراه داشته باشد. هوستون به بیزنساینسایدر میگوید:
پل به من گفت میخواهد فرد دیگری نیز در کنار من باشد؛ چراکه معتقد بود این کار فراز و نشیبهای احساسی در پی دارد و وجود یک فرد دیگر به برقراری تعادل در این زمینه به من کمک میکند و میتواند بار مشکلات را تقسیم کند. حقیقت این است که او درست میگفت.
هوستون که کمتر از دو هفته وقت داشت تا یک همکار برای دراپباکس پیدا کند، فردی را در مؤسسهی فناوری ماساچوست پیدا کرد؛ آرش فردوسی که یکی از دانشجویان مؤسسهی فناوری ماساچوست بود و پس از تماشای ویدیویی نسخه نمایشی هوستون از دراپباکس سراغ او رفت. فردوسی پس از مکالمهای دوساعته قبول کرد از مؤسسهی خارج شود و با هوستون کار کند. هوستون توافق شغلی خود با فردوسی را مانند یک ازدواج اجباری توصیف میکند. او میگوید:
توافق ما شبیه این بود که پس از اولین و دومین قرار ملاقات، ازدواج کنیم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد؛ چون من باید او را متقاعد میکردم که این تصمیم برای او خیلی خوب است و ما باید اکثر ساعات روز خود را برای آیندهای مشخص، صرف چنین کاری کنیم؛ با این وجود او فورا قبول کرد.
هوستون با همکاری فردوسی توانست وارد Y Combinator شود و با یک سرمایهگذار افسانهای ملاقات کند. پس از ملاقات هوستون با مایکل موریتس، رئیس سکویا کاپیتال، سرمایهی ابتدایی دراپباکس به دست آمد. موریتس برای بررسی پیشنهاد آپارتمان هوستون را ترک کرد. بعد از اینکه توافقی بین آن دو صورت گرفت، هوستون منتظر وارد شدن سرمایه ماند. وی میگوید:
من درحال کار کردن با کامپیوترم بودم که دیدم موجودی من از ۶۰ دلار به ۱.۲ میلیون دلار رسید.
دراپباکس سرویس عمومی خود را در سال ۲۰۰۸ شروع کرد. آغاز کار دراپباکس یک سال پس از دریافت سرمایه از سکویا شروع شد. هوستون میگوید دراپباکس زمان بیشتری برای راهاندازی درمقایسه با سایر استارتاپها صرف کرده است؛ زیرا محصولی بود که باید بهخوبی روی آن کار میشد.
در همان اوایل کار، برخی از تاکتیکهای بازاریابی هوشمندانه به ترقی دراپباکس کمک کردند. هوستون میگوید کتاب بازاریابی پارتیزانی در ابتدای راه کمک زیادی به دراپباکس کرده است. دراپباکس در مدت تست بتای ابتدایی سرویسهای خود، چندین ویدیوی نسخهی نمایشی خلق کرد که در سطح اینترنت مشهور (وایرال) و باعث جذب چندصد هزار کاربر شد.
برنامه موفقتر از مورد بالا این بود که دراپباکس از یک برنامه ارجاع استفاده میکرد که در آن به کاربران فعلی و جدید فضای مجانی میداد: کاربران فعلی باید کاربران جدید را برای سرویس ثبت نام کنند.
این شرکت بهسرعت توجه استیو جابز را به خودش جلب کرد. شرکت اپل در همان اوایل راه به دراپباکس علاقهمند شد و تیمهایی از هر دو شرکت بر سر جزئیات فنی این سرویس وارد مذاکره شدند. سرانجام استیو جابز تقاضای یک نشست کرد که تقریبا حالت تست و امتحان داشت. این نشست با تعریف و تمجید استیو جابز از نوآوری دراپباکس شروع شد. جابز گفت:
محصول شما فوقالعاده است.
او سپس از تمایل هوستون به فروش دراپباکس به اپل پرسید. وقتی هوستون پیشنهاد جابز را رد کرد، نشست از حالت دوستانه خراج شد. هوستون در این باره میگوید:
جابز شروع به ناراحت کردن ما کرد و گفت ما یک چهرهی نوپا هستیم، نه یک محصول... و اینکه ما در آینده مزایای خود را از دست خواهیم داد. او به گونهای صحبت میکرد که انگار میخواست ما را بکشد؛ یا حداقل چیزی نزدیک به این.
دراپباکس توجه مدیرعامل فیسبوک، مارک زاکربرگ را نیز به خود جلب کرده است. حوالی سال ۲۰۰۹، زاکربرگ از طریق فیسبوک یک پیام برای هوستون فرستاد و هوستون اشاره میکند که در ابتدا گمان کرده این پیام یک شوخی است. زاکربرگ به هوستون گفته بود که شرکت شما در حال کشیدن افراد فیسبوک به دراپباکس است.
هوستون سال ۲۰۱۳ در مؤسسهی فناوری ماساچوست سخنرانی کرد و به نقش و اهمیت مؤسسهی MIT در موفقیت دراپباکس اشاره کرد و گفت این مؤسسهی همانجایی است که او توانست همکارش، فردوسی را در آنجا پیدا کند. دراپباکس در سال ۲۰۱۴ شروع به ارائه مشخصههایی برای کسب وکارها کرد.
این شرکت درحالحاضر برای بیش از ۲۰۰ هزار کسب وکار، سرویسهای نرمافزاری ارائه میکند. امروزه از شرکت هوستون بهعنوان یکی از موفقترین زیرمجموعههای Y Combinator یاد میشود.
خودروی الون ماسک که به تازگی به فضا ارسال شده و بخشی از آزمایش موشک اسپیس ایکس بوده براساس تحقیق محققان دانشگاه تورنتو در نهایت با زمین یا زهره برخورد خواهد کرد.
به گزارش ایسنا و به نقل از فیز، محقق این تحقیق "هانو رین"(Hanno Rein) استاد فیزیک دانشگاه "تورنتو"(U of T Scarborough) اظهار کرد: خودروی تسلا در نهایت با زمین و یا ونوس برخورد خواهد کرد، اما احتمال وقوع این مورد حتی طی یک میلیون سال آینده بسیار پایین است.
این خودرو به عنوان بخشی از محموله آزمایشی موشک فالکون هوی در 6 فوریه به فضا فرستاده شده است. در حالی که پروازهای آزمایش موشک معمولا دارای بارهای ساختگی هستند الون ماسک بنیانگذار شرکت اسپیس ایکس به جای محموله ساختگی "تسلا رودستر"(Tesla Roadster) شخصی خود را با این موشک به فضا فرستاد.
هرچند این عملکرد تبلیغاتی است چون خودرو هیچ ابزار علمی ندارد، اما در حال حاضر در طبقهبندی جسم نزدیک به زمین جای گرفته است. به این معنی که در فهرست آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا همراه با اشیا دیگر که به طور نسبی نزدیک به زمین هستند قرار گرفته است.
این گروه با استفاده از شبیهسازیهای مختلف توسط نرمافزار پیچیدهای که قابلیت جستجوی حرکت اشیا در فضا را دارد اعلام کردند: احتمال برخورد خودروی تسلا با زمین و زهره طی یک میلیون سال آینده به ترتیب 6 و 2.5 درصد خواهد بود.
همچنین محققان مشخص کردند که اولین نزدیک شدن تسلا به ما در سال 2091 زمانی که چند صد هزار کیلومتر را طی کرده باشد خواهد بود.
در حال حاضر این خودرو بر روی مدار مریخ و زمین است. به این معنی که در مسیر بیضوی حرکت میکند که بارها و بارها آن را فراتر از مریخ برده و سپس دوباره از سمت خورشید به زمین برمیگردد. مدار این خودرو با گذشت زمان وابسته به برخورد با زمین است، چون هرگونه تغییر کوچک در مسیر آن میتواند تاثیر زیادی بر مدار خودرو داشته باشد.
مسیر تسلا را میتوان برای سالها پیشبینی کرد، ولی پس از صدها سال و نزدیک شدن به زمین امکان پیشبینی دقیق مدار آن غیرممکن است. با این حال با مطالعه تعداد زیادی از شبیه سازیهای مداری محققان توانستند با توزیع آماری نتایج احتمالی بالا را به دست آورند.
محققان استرالیایی با استفاده از ماده گرافن یک فیلتر تصفیه آب ابداع کردهاند که آب کثیف را در یک مرحله تصفیه و قابل آشامیدن میکند.
به نقل از انگجت، هر ساله میلیونها نفر از مردم دنیا به خاطر نوشیدن آب غیرآشامیدنی و کثیف میمیرند. اکنون محققان یک فرآیند را توسعه دادهاند که میتواند آب را بدون توجه به میزان کثیف بودن آن در یک مرحله تصفیه کند.
دانشمندان سازمان تحقیقاتی استرالیا موسوم به "CSIRO" یک تکنیک تصفیه آب را با استفاده از یک فیلتر گرافن با نانوکانالهای میکروسکوپی ایجاد کردهاند که آب از آن عبور میکند و تصفیه میشود.
گرافین ساختار دو بعدی از یک لایه منفرد شبکه لانه زنبوری کربنی میباشد. گرافین به علت داشتن خواص فوقالعاده در رسانندگی الکتریکی و رسانندگی گرمایی، چگالی بالا و تحرک پذیری حاملهای بار، رسانندگی اپتیکی و خواص مکانیکی به مادهای منحصربفرد تبدیل شده است.
این فرآیند که "گرافایر"(Graphair) نامیده میشود، بسیار موثر است، زیرا نمونههای آب برداشته شده از بندر سیدنی پس از استفاده از این فیلتر قابل نوشیدن شد.
"گرافایر" نسبتا ارزانتر، سریعتر، راحتتر و با محیطزیست سازگارتر است، زیرا جزء اصلی آن روغن سویا است که تجدیدپذیر است و همچنین باعث بالاترین کارایی فیلتر تصفیه میشود.
در تصفیهکنندههای کنونی با گذشت زمان، آلایندههای نفتی میتوانند فیلترهای آب را مختل کنند، بنابراین قبل از فیلتر کردن باید از آب حذف شوند، اما استفاده از "گرافایر" این آلایندهها را نیز سریعتر از هر روش دیگر حذف میکند.
تصفیه آب معمولا یک فرآیند پیچیده شامل چندین مرحله است، بنابراین این پیشرفت محققان استرالیایی میتواند تاثیر قابل توجهی روی حدود 2.1 میلیارد نفر داشته باشد که به آب آشامیدنی تمیز و مطمئن دسترسی ندارند.
دکتر "دونگ هان سئو" سرپرت این پروژه گفت: همه چیزی که مورد نیاز است، گرما است. گرافن ما یک فیلتر پوستهای و یک پمپ آب کوچک است. ما امیدواریم در سال آینده توسعه این فیلتر در جهان آغاز شود.
وی افزود: گروه ما به دنبال شرکای صنعتی و حامی مالی برای کمک به تولید انبوه و توسعه این فناوری است. همچنین در حال پیگیری برنامههای دیگر با استفاده از "گرافایر" مانند تصفیه آب دریا و فاضلاب صنعتی هستیم.
محققان دانشگاه ایلینوی شهر اوربانا تکنولوژی جدیدی در باتری لیتیوم-یون توسعه دادهاند که ۲۰۰۰ برابر قدرتمندتر از باتریهای مشابه است. به گفتهی محققان، این تنها یک گام تکاملی در تکنولوژی باتری نیست؛ بلکه این فناوری جدید قادر است قواعد گذشته ذخیرهسازی انرژی را بهکلی تغییر دهد و اجازه میدهد که ما کارهای مختلف و جدیدی انجام دهیم.
صرفهجویی در انرژی مهمترین دغدغهی تجارت در همهی زمینهها است. در حال حاضر میتوان مقدار زیادی قدرت (وات) یا مقدار زیادی انرژی (وات ساعت) داشت؛ اما نمیتوانیم هر دو را با هم داشته باشیم. ابرخازنها میتوانند برای مدتزمان بسیار کوتاه قدرت عظیمی آزاد کنند. سلولهای سوختی میتوانند مقدار زیادی انرژی ذخیره کنند؛ اما به حداکثر توان خروجی خود محدود میشوند. این موضوع یک مشکل اساسی است؛ زیرا اکثر برنامههای کاربردی مدرن مانند فناوریهای همواره در حال گسترش گوشیهای هوشمند، رایانههای پوشیدنی، وسایل نقلیه الکتریکی و ... نیاز به مقدار زیادی قدرت و انرژی دارند. باتریهای لیتیوم-یون در حال حاضر بهترین راه حل برای کاربردهای نیازمند به قدرت و انرژی بالا هستند؛ اما هنگامی که طراحان صنعتی و مهندسان الکترونیک یک دستگاه جدید خلق میکنند، حتی بهترین نمونههای باتری لیتیومی با چالشی جدی و مهم مواجه میشوند.
نکته جالب توجه در باتری دانشگاه ایلینوی این است که تراکم قدرت بیشتری نسبت به ابرمخزنها و چگالی انرژی مشابه باتریهای نیکل-روی و لیتیوم-یون دارد. با توجه به اخبار منتشرشده از مطبوعات دانشگاه، باتری جدید با حجم ۳۰ برابر کوچکتر، میتواند در دستگاههای بیسیم موجب تقویت ۳۰ برابر یا بیشتر برد انتقال سیگنالها شود و در کنار آن، ۱۰۰۰ برابر سریعتر از باتریهای معمولی لیتیوم-یونی شارژ میشود. بهطور خلاصه این وسیله یک باتری رؤیایی است.
این پیشرفت عظیم ناشی از یک ساختار کاتد و آندی جدید اختراعشده توسط محققان دانشگاه ایلینوی است. در اصل یک باتری لیتیوم استاندارد بهطور معمول یک آند جامد دوبعدی ساختهشده از گرافیت و یک کاتد ساختهشده از نمک لیتیوم است. از سوی دیگر، باتری جدید ایلینوی دارای آند و کاتد متخلخل و سهبعدی است. محققان برای ایجاد این ساختار الکترودی جدید، ساختاری از پلیاستایرن (فایبرگلاس) روی یک بستر شیشه ایجاد میکنند، نیکل الکترودیپوزیت را روی پلیاستایرن قرار میدهند و سپس الکترودهای نیکل- قلع را آند و دیاکسید منگنز را کاتد قرار میدهند. تصاویر بالا بهخوبی روند انجام این کار را نشان میدهد.
در نتیجه این الکترودهای متخلخل با سطح گستردهتر خود امکان واکنش شیمیایی بیشتری در یک فضای مشخص فراهم میکنند و در نهایت باعث افزایش قابل توجه قدرت خروجی و سرعت شارژ میشوند. تاکنون محققان از این تکنولوژی برای ایجاد یک میکروباتری با اندازه دکمه استفاده کردهاند که در نمودار زیر میتوانید آن را با سلول متعارف Sony CR1620 مقایسه کنید. تراکم انرژی کمی پایین، اما تراکم قدرت ۲۰۰۰ برابر بیشتر است.
تراکم انرژی در مقایسه با چگالی قدرت برای انواع فناوریهای باتری، از جمله میکروباتری لیتیوم-یون دانشگاه ایلینوی
این تکنولوژی احتمالا برای دستگاههای مصرفی با باتریهایی که بسیار کوچکتر و سبکتر هستند استفاده خواهد شد. تصور کنید گوشی هوشمندی دارای یک باتری به ضخامت یک کارت اعتباری است که میتواند ظرف چند ثانیه دوباره شارژ شود. علاوه بر این برنامههای زیادی در خارج از فضای مصرفی وجود دارد؛ برای مثال در تجهیزات بسیار قدرتمند مانند لیزر و دستگاههای پزشکی و دیگر تجهیزاتی که معمولا از ابررایانهها استفاده میکنند مانند خودروهای فرمول یک و ابزارهای شارژ سریع قابل استفاده است. با این حال برای به واقعیت پیوستن این موضوع دانشگاه ایلینوی باید ثابت کند که تکنولوژی آنها موجب افزایش اندازه باتریها خواهد شد و فرایند تولید برای تولید تجاری گران تمام نمیشود.
آخرین انتشار نسخه آزمایشی (Night release) ویندوز ۱۰ نشان میدهد مایکروسافت در بیلد ۱۷۱۰۱ برای مدیریت توان رایانههای شخصی قدرتمند، حالتی به نام Ultimate Performance به تنظیمات پاور افزوده است. این قابلیت تنها در «Windows 10 Pro for Workstations» در دسترس خواهد بود که نسخه پیشرفتهای از ویندوز ۱۰ پرو محسوب میشود.
طبق گفته مایکروسافت، این تنظیمات جدید امکان ارائه بالاترین کارایی ممکن را با از بین بردن تأخیرهای بسیار کوچک در رایانههای قدرتمند فراهم میکند. این ویژگی با استفاده از تکنیکهای جدید و بهبو یافته امکانپذیر شده است. شرکتهای سازنده رایانه میتوانند این حالت را بهصورت پیشفرض روی رایانهها فعال کنند و کاربران نیز با توجه به نیاز خود آن را تغییر دهند.
همانطور که گفته شد، این تنظیمات جدید برای از بین بردن تأخیرهای بسیار کوچک در حین اجرای برنامهها است؛ بنابراین ممکن است تأثیر جدی بر میزان مصرف انرژی در دستگاهها بگذارد و آن را افزایش دهد. بر همین اساس مایکروسافت برنامهای برای ارائه این ویژگی روی دستگاههایی که با باتری تغذیه میشوند ندارد.
نارنجکها یکی از تسلیحاتی هستند که علی رغم حجم و وزن کم میتوانند به خوبی حجم آتش نیروهای پیاده را افزایش دهند. در یک نگاه کلی نارنجکها بمبهای کوچک دستی هستند که توسط نفر قابل حمل بوده و از مواد منفجره و ترکششونده تشکیل شدهاند که در مسافتهای کوتاه و به خصوص جنگ های شهری کاربرد وسیعی دارند.
در ابتدا نارنجک باهدف استفاده علیه نفرات پیاده دشمن ساخته شد اما با گذر زمان و پیشرفت علوم نظامی انواع مختلفی از نارنجکها با کاربردهای ضدزره، ضد استحکامات، دودزا و ... تولید شد.
صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران هم در راستای رفع نیاز نیروهای مسلح به چنین سلاحی موفق به طراحی و تولید نارنجکانداز 40 میلیمتری اتوماتیک نصیر شده است.
این نارنجک انداز دارای نرخ آتش 250 تا 300 نارنجک در دقیقه است و می تواند نارنجکهای 40 میلیمتری را تا فاصله 2200 متری شلیک کند. این نارنجک انداز با نوارهای 30 تایی تغذیه شده و وزن آن حداکثر 44 کیلوگرم است.
نارنجک انداز 40 میلیمتری نصیر را هم میتوان با نصب روی سه پایه و هم با نصب روی انواع خودروها، شناورهای دریایی و یا بالگردها اسفاده کرد.
پس از ساخت نمونه اولیه از این نارنجکانداز، صنایع دفاعی کشورمان دست به ارتقاهایی برای کارایی بهتر نارنجکانداز 40 میلیمتری زد.
از جمله این ارتقاها نصب نارنجکانداز 40 میلیمتری نصیر روی سکوی مراقبتی سداد 402 است. سداد 402 ازجمله سکوهای مراقبتی ساخت صنایع دفاعی کشورمان است که قابلیت لینک با سلاح را هم دارد. سداد 402 به دوربینهای حرارتی، دید در روز و مسافت سنج لیزری مجهز است.
نصب نارنجکانداز 40 میلیمتری نصیر بر روی سامانه سداد 402 علاوه بر امکان کنترل از راه دور این نارنجکانداز دقت در هدفگیری و اقزایش کارایی این سلاح در تاریکی شب و هوای نامساعد را موجب میشود.
از دیگر ارتقاهای صورت گرفته روی نارنجکانداز 40 میلیمتری نصیر، تلفیق آن باسکوی هوشمند راصد است. سکوی هوشمند راصد از دو دوربین مرئی دید در روز، یک دوربین حرارتی و یک مسافت سنج لیزری بهره میبرد. سکوی هوشمند راصد قابل کنترل از راه دور و به صورت بیسیم بوده و قابلیت آشکارسازی، تشخیص، ردیابی، شلیک و تصحیح خطای اصابت به هدف صورت هوشمند را دارد.
نمونه اولیه نارنجک انداز نصیر
نارنجکانداز نصیر نصب سده روی سامانه سداد 402
نارنجکانداز نصیر نصب شده روی سامانه راصد
نارنجک انداز نصیر نصب شده روی سامانه راصد
نوار و جعبه نوار نارنجک 40 میلمتری
نارنجک 40 میلمتری
انسانهایی که روزی برای دفاع از خود از چوب و سنگ استفاده میکردند با توسعه فناوری توانستند سلاحهای متفاوتی را بسازند، اما روند پیشرفت علم و تکنولوژی، آنها را به سمت ساخت تجهیزاتی چون تانکها و تفنگها سوق داد.
سرعت این روند، آرزوی بشر که روزی آن را دست نیافتنی میدانست به واقعیت بدل کرد و باعث شد تا تسلیحاتی چون جنگندهها ساخته شوند، اما روند رشد علوم در تسلیحات نظامی نه تنها در این مقطع متوقف نشد، بلکه سرعتش بیش از پیش شد به نحوی که امروز تمام دنیا به فکر ساخت تجهیزات جدیدتر یا به عبارت بهتر فوقپیشرفته است.
طراحان نظامی که با ساخت هواپیماهای جنگی به این باور رسیده بودند که قادر هستند تجهیزات پیشرفتهتر را بسازند دست به کار شدند و به نتیجههای خوبی هم رسیدند که در این گزارش به معرفی ۱۰ سلاح فوق مدرن خواهیم پرداخت.
پای حشرات جاسوس به میدان نبرد باز شد
روزی بشر حتی تصور چنین پیشرفتی را در حوزه نظامی نمیکرد که تانک و پرنده بسازد، چه برسد به این که حشراتی را برای جاسوسی تربیت کند، اما به آن دست پیدا کرد و توانست حشرات روباتیک را به خدمت بگیرد؛ آن هم نه رباتهایی که خود انسان آن را ساخته باشد بلکه حشرههای زنده را به ربات تبدیل کرد.
در این پروژه که توسط برخی قدرتهای نظامی انجام شده، سیستم ربات حشره مانند یک حشره طبیعی است؛ در این نوع حشرهها مدارهای متنوع الکترونیکی وجود دارد و جریانهای الکترونیکی خاص میتواند ماهیچههای حشره را تحریک و به پرواز درآورند؛ نکته جالب در خصوص حشرات فوق این است که قادر هستند به راحتی کار جاسوسی را انجام و به راحتی توسط جی پی اس آنها را کنترل کرد و از دیگر مزیتهای این ربات اندازه کوچک است قابلیت شناسایی آن را از بین میبرد.
در حشره رباتیک مدارهای الکترونیکی قبل از دوران دگردیسی در بدن موجود قرار میگیرد تا بافتهای داخلی بدن حشره اطراف مدارها رشد کند؛ این روش موجب میشود تا طراحان بتوانند یک یا چند سنسور مانند میکروفون یا دوربین را در بدن این حشرات قرار دهند.
این جاسوسها توسط برخی کشورها، چون آمریکا مورد آزمایش اولیه قرار گرفتند و این آزمایشها موفقیت آمیز هم بوده و میتوان امروز از آنها در ماموریتهای استفاده کرد.
وحشت؛ سلاح آینده میدانهای نبرد
روزی که بشر تفنگ ساچمهای را ساخت، شاید فکر نمیکرد اسلحههای با قابلیت نواخت تیر بالا ساخته شود، اما امروز متوجه شده که این توان را دارد که سلاحهایی پیشرفتهتر از آنچه که ساخته را بسازد که یکی از آنها تفنگ دارای قابلیت گریز از مرکز است که تحولی بزرگی را در میدانهای نبرد ایجاد خواهد کرد.
این اسلحه که به DREAD یعنی وحشت معروف است با چرخش یک صفحه با سرعت بالا نیروی گریز از مرکز را ایجاد و با همین روش گلوله را به سمت هدف شلیک میکند؛ این روش جدید باعث شده تا پیشرانهای که در سلاحهای امروزی وجود دارد حذف شود و در نتیجه آن سلاح نه ضربه و نه عقبنشینی داشته باشد که مزیتی بزرگ محسوب میشود.
این سلاح با قابلیت گریز از مرکز قادر است تعداد زیادی تیر با کالیبرهای ۳۰ و ۵۰ میلیمتری را با سرعت بالا شلیک کند که همین موضوع وحشت را گزینه مناسبی برای جایگزینی تیربارهای امروزی کرده است.
تور سیستم نمایش دهنده متحرک لیزری برای پهپادها
امروز علم با سرعت بالای خود موجب شده تا فناوریهای پیشرفته چون پرتوهای لیزری وارد چرخه ساخت تسلیحاتی نظامی شود که نتیجه آن ساخت انواع ادوات لیزری مانند سیستم نمایش دهنده متحرک لیزری با انرژی بالا با قابلیت هدایت انرژی بود که ساخت و کار ارتقای آن امروز در دستور کار است.
این سیستم که توان تخریب با پرتوهای لیزری ۱۰ کیلوواتی را دارد، در حال حاضر بر روی یک وسیله نقلیه تاکتیکی سوار شده و این قابلیت را به وجود آورده که بتواند اهداف پرسرعت چون خمپارهها، راکتها و پهپادها را رهگیری، هدف گیری و منهدم کند.
از سوی دیگر سوار شدن این سلاح بر روی یک وسیله نقلیه باعث شده تا منبع انرژی آن به راحتی با خود سلاح حمل شود که منجر به شلیکهای بیشتر با دقت بالا و هزینه کمتر شده است؛ امروز کشورهای سازنده این سلاح برنامه ارتقای آن تا ۱۰۰ کیلووات را دارند.
تحول بزرگ توپهای میدان جنگ با توپ مغناطیسی
شاید شلیک توپ نصب شده در بدنه کشتی را در فیلمهایی چون دزدان دریایی به یاد داشته باشیم و بعد از آن توپها با بر روی عرشه کشتی نصب شدند، اما باز هم طراحان به فکر طراحی توپی در بدنه کشتیهای جنگی افتادند، اما با تفاوتی بزرگ که در این توپها به جای باروت از انرژی الکترومغناطیسی استفاده شود که نتیجه آن ساخت توپ ریلی EM شد.
در این توپ همان فرایند قدیمی شلیک گلوله فلزی وجود دارد، اما دیگر خبری از پیشرانه برای شلیک گلوله نبود، بلکه دو ردیف آهنربای رسانا با ایجاد جریان الکترومغناطیسی وظیفه شلیک گلوله را برعهده گرفتند و همین موضوع باعث شده گلوله توپ با سرعت ۸ ماخ شلیک شود.
این توپ ریلی با سرعت باورنکردی در شلیک قادر است اهداف را در فاصله ۱۸۰ کیلومتری و با سرعتی حدود ۱۰ هزار کیلومتر منهدم کند.
تحول دنیای اسلحهها با سلاح متوقف کننده پرسنل
شاید خیلیها فیلم پیشتازان فضا و انواع اسلحه آن را دیده باشند؛ یکی از این گروهها طراحان تسلیحات نظامی بودند که آرزو داشتند تا روزی اسلحهای شبیه تفنگ فَیسر که در این فیلم بود را بسازند و با ساخت اسلحه PHASR این آروز محقق شد تا دیگر در میدان نبرد کسی کشته نشود بلکه بیهوش و اسیر شود.
این اسلحه به جای گلوله از دو لیزر با طول امواج مختلف بهره میبرد که امواجی غیرمرگبار، اما با قدرت بالا تولید میکند و فقط باعث کوری و بیهوشی مقطعی دشمن میشود؛ البته PHASR به یک لیزر دوم مجهز شده که کار مسافتیابی را انجام میدهد تا نیروی عمل کننده بتواند با سنجش فاصله دشمن؛ آنها را زمینگیر کند.
اسلحه لیزر الکترون آزاد
در ادامه روند ساخت تسلیحات لیزری این بار طراحان به سمت سلاحی رفتند که قادر است امواج با قدرت ۱ مگاوات را به سمت هدف شلیک کند و نام آن را لیزر الکترون آزاد گذاشتند؛ لیزر الکترون آزاد این توان را داشت با قدرت امواج خود یک صفحهی فولادی به قطر ۵٫۵ متر را در یک ثانیه ذوب کند.
این سلاح که روی ناو نصب میشود و به جرات میتوان آن را اشعهی مرگبار آینده نیروی دریایی نامید همراه با طول موجهای مختلف با تزریق الکترونهای آزاد به نوک اسلحه امکان وقوع انفجارهای عظیم را فراهم خواهد کرد؛ نکته قابل ذکر این است که در حال حاضر طراحان این سلاح را به قدرت ۵۰۰ کیلوولت رسیده اند که این نشان میدهد تا دستیابی به قدرت نهایی راه زیادی نمانده است.
اسلحه لیزری که با کمترین هزینه بیشترین خسارت را به بار میآورد
در بین سلاحهای لیزری شاید کمتر مدلی باشد که با هزینه نیم دلاری برای هر شلیک ساخته شده باشد، اما تفنگ لیزری LaWs این گونه عمل میکند؛ این سلاح جنگ افزاری جدید در میدان نبرد است و توانایی انهدام موشک ها، هواپیماهای بدون سرنشین و حتی غرق کردن کشتیها را نیز دارد.
طراحان این سلاح که قدرت شلیک اشعه ۳۰ کیلوواتی را دارد پس از ساخت در نظر دارند تا با تکمیل نهایی، این تفنگ را در ابتدا جایگزین سلاحهای دید مستقیم کنند و پس از ارتقا و کوچک کردن؛ از آن در جنگندهها نیز استفاده کنند، البته این سلاح در صورت تکمیل گزینه مناسبی برای جایگزینی موشکها است.
تفنگ کامپیوتری جایگزین سلاحهای انفرادی
همه میدانند که با وجود ارتقای سلاحهای امروزی، باز هم این تجهیزات خطای بالایی در هدفگیری دارند و این موضوع طراحان را به فکر فرو برد تا سلاحی بسازند که درصد خطا را به حداقل برساند؛ آنها متوجه شدند که اگر از ریزتراشهها و فناوری کامپیوتری بهره ببرند موفق خواهند بود، پس به این سمت حرکت کرده که نتیجه آن جنگافزار مایل مَیکر شد.
این تفنگ قادر است برخلاف دید یک تک تیرانداز با سنجش سرعت باد، دما و دیگر دادههای جوی مکان دقیق اصابت گلوله را مشخص کند و از این رو سلاح توانسته هم کار تیرانداز را بسیار آسان کند و هم امکان تیراندازیهای دقیق در کمترین زمان را فراهم کند.
با ساخت این سلاح اتفاقی بزرگ هم در بین سربازان عادی هم رخ داده و آنها از این پس قادر خواهند بود بدون طی کردن دورههای تخصصی تک تیراندازی برد بیش از ۷۰ درصد شلیکهای خود را به بالای یک مایل برسانند که این موضوع یک رکورد محسوب میشود.
در مایل مَیکر همچنین میتوان با نصب یک بیسیم وضع موجود در میدان نبرد را به صورت تصاویر ویدیویی در اختیار فرماندهان و پرسنل پشتیبانی قرار داد.
شوالیه سیاه میدانهای نبرد
با پیشرفت تکنولوژی ساخت تجهیزاتی مانند پرندههایی که دیگر برای پرواز نیاز به خلبان نداشته باشند در دستور کار قرار گرفت و پهپادها ساخته شدند، اما ماجرا به همین زمان ختم نشد و طراحان در حوزه زمینی هم فکر طراحی چنین تجهیزاتی را در سر میپروراندند.
طراحان نظامی تحقیقات فراوانی کردند تا توانستند اولین رباتهای زمینی را در قالب سیستمهای رباتیک نظامی پیشرفته ماژولار بسازند؛ رباتهای این سیستم خودروهای کوچک زنجیری هستند که سلاحهای متعددی در آن قرار میگیرد و به سنسورهای تشخیص دهنده حرکت، دوربینهای دید در روز و شب، سیستم کشف آتش دشمن و قابلیتهای فراوان دیگر مجهز است که آن را به یک ماشین کشتار همه کاره تبدیل کرده است.
یکی از رباتهای این سیستم که تانکی کوچک است شوالیه سیاه نام دارد که به ربات قاتل هم معروف شده و تمامی قابلیتهای یک تانک معمولی را در خود جای داده با این تفاوت که در تانکهای معمولی انسان وظیفه هدایت و آتش را به عهده دارد، اما در شوالیه سیاه همه امکانات اتوماتیک است و همین موضوع قدرت مانور و تلفات انسانی را کاهش داده است.
تحولی عظیم در ساخت تجهیزات با استتار تطبیق پذیر
روزی ساخت ادوات امروزی آرزو بود، اما با الهام گرفتن از طبیعت این تجهیزات ساخته شدند، پس برای طراحی تجهیزات آینده هم حتما الگویی چون فیلمها وجود دارد؛ شاید کمتر کسی تصور میکرد روزی استتاری که در فیلم غارتگر وجود داشت روی تسلیحات نظامی نصب شود تا این تجهیزات از دید دشمن پنهان شود، اما شرکت ساخت تسلیحات نظامی و فضایی BAE Systems این کار را کرد.
این شرکت توانست تکنولوژی جدید سیستم ADAPTIV را اختراع کند؛ تکنولوژیای که با طرحهای شش ضلعی خود عامل مناسبی برای پوشاندن سطح خارجی خودروهای جنگی است؛ سیستم ADAPTIV از لحاظ دمایی؛ خود را با محیط اطراف تطبیق میدهد؛ این ویژگی علاوه بر این که باعث میشود تا عملکرد سنسورهای حرارتی رادارهای دشمن منحرف شود، موجب میشود خودرو زرهی برای گمراه کردن نیروهای دشمن تصاویر حرارتی خودروهای دیگر یا حتی حیوانات و مناظر طبیعی دیگر را شبیه سازی کند.
با این تکنولوژی اداوات نظامی میتوانند به سرعت با محیط اطراف ترکیب شوند به نحوی که سیستمهای تشخیص گرمایی مادون قرمز دیگر نتوانند سلاح را شناسایی کنند و از طرف دیگر این سپر استتاری قادر است با نشان دادن علائم گرمایی خاص نیروها و خودروهای جنگی خودی را از نیروهای دشمن متمایز کند.
با ورود تجهیزات جدید و فوقپیشرفته به میدانهای نبرد نه فقط تحولی بزرگ در جنگها رخ خواهد داد، بلکه برای مهمترین چالش این میدانها یعنی کاستن از تلفات انسانی راهکار مناسبی است، اما از طرف مقابل این موضوع خوی جنگطلبی برخی کشورهای جهان که همیشه دوست دارند پای خود را در هر مسئلهای باز کنند بیشتر میکند؛ باید زمان داد و دید که در آینده چه پیش خواهد آمد.
برند سنهایزر متعلق به شرکت خصوصی آلمانی Sennheiser Electronivcs GmbH & Co. Kg است. این شرکت آلمانی در زمینهی طراحی و تولید گسترهی وسیعی از محصولات باکیفیت صوتی فعالیت میکند. میکروفون، هدفون، تجهیزات جانبی وسایل ارتباطی و تجهیزات الکترونیک هوانوردی در مقیاس کاربران عادی و حرفهای، از محصولات این برند هستند.
دفتر اصلی سنهایزر در شهر هانوفر آلمان واقع است. زیرمجموعهی بزرگ این شرکت با نام Neumann GmbH، یکی از بزرگترین و معتبرترین تولیدکنندگان محصولات ضبط صدا است. دفتر اصلی این زیرمجموعه در برلین واقع است. درآمد عمدهی سنهایزر از فروش هدست و میکروفون تأمین میشود. نسخههای حرفهای این شرکت با قابلیت حذف نویز بالا برای خلبانان تولید میشوند. نسخههای مخصوص مراکز تماس سنهایزر نیز از کیفیت بالایی برخوردار هستند و مشتریان زیادی در سرتاسر جهان دارند. از دیگر محصولات این شرکت میتوان به تجهیزات کمکی افراد کمشنوا، سیستمهای پخش بیسیم، تجهیزات اتاق کنفرانس و همچنین سیستمهای صوتی و مولتیمدیا برای موزهها و مراکز تجاری اشاره کرد.
۶۰ درصد درآمد سنهایزر از فروش داخل کشور آلمان است. مقصد بزرگ بعدی محصولات این شرکت آلمانی، ایالات متحدهی آمریکا است. آنها بهجز آلمان در تالمور ایرلند و آلبوکرکی آمریکا نیز کارخانههای تولیدی تأسیس کردهاند.
تاریخچه تأسیس
فریتز سنهایزر، فردی واقعگرا بود که در سالهای نوجوانی و جوانی، از خود روحیات کارآفرینی نشان میداد. او در ابتدای دههی ۱۹۳۰ تصمیم گرفت وارد بازار باغبانی تزئینی شود. دوران رکود اقتصادی او را به این نتیجه رساند که این بازار برای فعالیت مناسب نیست و مشتریان زیادی ندارد. به همین دلیل او مسیر خود را تغییر داد و مهندس برق شد. او دردانشگاه صنعتی هاینریش هرتز به تحصیل پرداخت و در دورانی که آلمان بهعنوان مرکز فناوریهای رادیویی شناخته میشد، مطالعاتی در مورد فناوریهای موجی انجام داد.
سنهایزر جوان در سال ۱۹۳۸ به همراه استادش به دانشگاه صنعتی هانوفر رفت. او به کمک استادش مؤسسهای برای تحقیقات در زمینهی فناوریهای رادیویی تأسیس کرد. این مؤسسه محصولاتی انقلابی در زمینهی انتقال صدا به کمک امواج رادیویی معرفی کرد و پروژههایی نیز برای ارتش آلمان انجام داد. سنهایزر پس از مدتی مدرک Ph.D خود را دریافت کرد و بهعنوان رئیس این مؤسسه مشغول به کار شد. در خلال جنگ جهانی دوم، ساختمان مؤسسه بهکلی تخریب شد و کارمندان به شهری درشمال هانوفر منتقل شدند. پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم، هانوفر به اشغال نیروهای انگلیسی درآمد و آنها هرگونه تحقیقات در زمینهی فناوریهای رادیویی را ممنوع کردند. البته انگلستان به سنهایزر اجازه داد که تحقیقاتش را در کمبریج ادامه دهد.
سنهایزر پیشنهاد انگلیسیها را نپذیرفت و کشورش را ترک نکرد. در عوض او به همراه چند همکار باقیمانده از مؤسسهی تحقیقاتی، شرکتی خصوصی را در همان محوطه و در سال ۱۹۴۵ تأسیس کردند. نام این شرکت Laboratorium Wennebostel بود که به اختصار با عنوان Labor W شناخته میشد. کارمندان اولیهی این شرکت، سنهایزر و هفت محقق باقیمانده از دانشگاه هانوفر بودند.
شرکت لیبر دابلیو با دستگاههایی که انگلیسیها نتوانسته بودند از آلمان خارج کنند کار خود را شروع کرد. اولین محصول آنها از تغییر همین دستگاهها تولید شد. ولتمتر، اولین محصول این شرکت بود که سنهایزر آن را به زیمنس فروخت. زیمنس تمام هفت دستگاه ساختهشده را خریداری کرد.
پس از مدتی، زیمنس با پیشنهادی جدید به سراغ سنهایزر رفت. این تولیدکنندهی لوازم خانگی الکتریکی، از شرکت لیبور دابلیو یک میکروفون تقاضا کرد. آنها این دستگاه را برای کار در ایستگاههای رادیویی سفارش دادند. زیمنس میکروفونی شبیه به مدل MD1 نیاز داشت که کارخانهی سازندهاش در جریان جنگ نابود شده بود. تجربیاب لیبور دابلیو در ساخت میکروفون، آن را به شرکتی با منابع اطلاعاتی قوی تبدیل کرد که پایههای تأسیس یک شرکت خصوصی قوی را ایجاد کرد.
موفقیت تجاری با تولید میکروفونهای انقلابی
دو سال پس از این که سنهایزر و محققانش محصول مورد نظر زیمنس را تولید کردند، فعالیت اصلی آنها روی تولید محصولی اختصاصی متمرکز شد. محصول نهایی، مدل پیشرفتهی این میکروفون بود که با نام MD 2 معرفی شد. شرکت تلاش کرد پس از ثبت این مدل، آن را با برند Labor W به بازار عرضه کند و برای این کار نیز در مرحلهی اول شبکهی توزیعکنندگان خود را توسعه داد. در آن زمان مشتری اصلی این شرکت زیمنس بود که فعالیت برای آنها، لیبور دابلیو را به فعالی بیرقیب در صنعت الکترو-آکوستیک تبدیل کرد. تیم تحقیقاتی سنهایزر تمرکز بالایی برای از بین بردن مرزهای علم در این صنعت داشتند و استانداردهایی که آنها در این دوران تدوین کردند تا سالها در صنعت مورد استفاده قرار گرفت.
در سال ۱۹۵۰، نسخهی پیشرفتهتر و نامرئی محصول Labpr W یعنی MD 3 عرضه شد. یک سال بعد، محصول انقلابی MD 4 معرفی شد که با قابلیتهای خاص حذف نویز، دورانی تازه در محصولات الکتریکی صوتی شروع کرد. در سال ۱۹۵۴، با معرفی MD 24 موفقیتی عظیم نصیب شرکت شد. این محصول برای گزارشگران رسانهای طراحی شده بود و بدنهای قوی داشت. امدی ۲۴ تا سالها بهعنوان پرفروشترین محصول این دسته شناخته میشد. در آن سالها، لیبور دابلیو علاوه بر تولید میکروفون، مبدل آهنربایی آکوستیک برای ماشین ضبط صدا و سمعک طراحی و تولید میکرد. آمپلیفایر و میکروفون تلفن نیز از محصولات دیگر این شرکت در آن دوران بودند.
رشد سریع صنعتی در دههی ۱۹۵۰ در آلمان که به معجزهی اقتصادی معروف شد، شرکت لیبور را به موفقیتی عظیم رساند. درآمد آنها از نیم میلیون فرانک آلمان در سال تأسیس، به بیش از ۱۰ میلیون فرانک در طول ۱۰ سال رسیده بود. سنهایزر هیچگاه برای چنین رشدی برنامهریزی نکرده بود. هدف اولیهی او تأسیس شرکتی کوچک با درآمدی مناسب برای خود و همکارانش بود. او حداکثر ۱۰۰ کارمند برای شرکتش در نظر داشت و این در حالی بود که این رشد سریع تعداد کارمندان آنها را به ۶۹۵ نفر رساند. به هر حال رقیبان آنها نیز بهسرعت در حال شکلگیری و گسترش بودند و تمرکز روی مشتریان صنعتی دیگر سوددهی کافی را نداشت. به همین دلیل شرکت تلاش کرد با افزایش بازاریابی برند، مشتریان عادی بیشتری جذب کند و آنها در سال ۱۹۵۸ نام شرکت را به سنهایزر الکترونیکس تغییر دادند و از همین نام بهعنوان برند خود استفاده کردند.
سنهایزر اوج میگیرد
در دههی ۱۹۶۰ میلادی، سنهایزر بهآرامی و با برنامهریزی دقیق، شبکهی تولید و بازاریابی خود را گسترش داد. بخش عمدهای از این گسترش مدیون محصولات جدیدی است که در این دهه معرفی شدند. MD421، یک میکروفون حرفهای استودیویی بود که در سال ۱۹۶۰ معرفی شد. انعطاف پذیری خارقالعاده، طول عمر بالا و کیفیت صدای تولیدی، این محصول را به یکی از پرفروشترین میکروفونهای آن دوران تبدیل کرد. محصول انقلابی دیگر سنهایزر در این دهه، میکروفونهای تفنگی استودیویی بودند. این محصولات به صدابرداران تلویزیون و سینما اجازه میدادند تا در زاویهی دوربین، به صدابرداری بپردازند. میکروفونهای تفنگی بهسرعت جایگاه خود را در بازار هالیوود و سینمای دیگر کشورهای جهان تثبیت کردند.
ورود سنهایزر به بازار هدست از سال ۱۹۶۸ شروع شد. این برند با تولید HD414 که یک هدست داینامیک با طراحی Open بود، قدرت خود را در این بازار نیز به رخ کشید. طراحی اوپن این هدست بر خلاف هدستهای قبلی موجود در بازار، دارای کپسول خلأ نبود و طرح مبتکرانهی آن نیز در سال ۱۹۶۷ به نام سنهایزر ثبت شده بود. تحقیقات سنهایزر در تولید این هدست نشان میداد که باز بودن طراحی و اجازه دادن به کمی نویز، تجربهی صدا را طبیعیتر میکند. در آن سالهای وجود محصولاتی همچون واکمنهای کاستی که توسط بزرگان فناوری در آن زمان تولید میشدند، بازار را برای این سبک از محصولات تنگ کرده بود. متخصصان محافظهکار بازار معتقد بودند HD414 نمیتواند بازار خوبی به خود اختصاص دهد و حداکثر هزار عدد از آن به فروش خواهد رفت. البته سنهایزر خوشبینی زیادی به محصولاتش داشت و پنج هزار عدد از این محصول را تولید کرد. نکتهی جالب این بود که استقبال بالای بازار، شرکت را برای تولید محصول بیشتر و پاسخ به تقاضای موجود با مشکلات متعددی روبرو کرد.
یکی از دلایل موفقیت سنهایزر در تولید محصولات انقلابی، عقیدهی مؤسس آن به آزاد گذاشتن مهندسان و تیم تحقیق و توسعه بود. فریتز سنهایزر که خود مخترع و مبتکر بود، عقیده داشت که باز بودن ذهن مهندسان اجازه خواهد داد ایدههای نو و انقلابی ارائه کنند. سنهایزر در این زمینه با مدیران فروش خود بحث و جدل میکرد و با تلاشهای آنها مبنی بر تمرکز روی بازار مخالفت میکرد. تیم تحقیق و توسعهی او با ۱۱ درصد از سرمایهی اولیهی شرکت تأسیس شده بود و بهراحتی با تیم های تحقیق و توسعهی شرکتهای بزرگ جهان رقابت میکرد. سنهایزر در مصاحبهای در آن زمان گفته بود:
من معتقدم اگر مهندسان نتوانند با ذهن باز به ایدهپردازی بپردازند، ما موفق نخواهیم بود. به عقیدهی من کسب و کار به معنای فروش محصول نیست؛ بلکه این فروش ایده است که کسب و کار را تکمیل میکند.
طبیعتا تمام ایدههای جدید سنهایزر از طرف بازار با استقبال مواجه نشدند. سیستم هایفای Philharmonic یکی از این محصولات بود که خط تولیدش مدتی پس از عرضه و به دلیل استقبال بسیار کم خریداران، بسته شد. البته نوآوریهای مستمر این برند در بازار، موفقیت آنها را در دهههای بعد تضمین کرد.
با شروع دهه ی ۱۹۷۰، سنهایزر دیگر بهعنوان برندی پیشگام در تولید محصولات حرفهای صوتی اعم از میکروفون و هدست شناخته میشد. در زمانی که تولیدکنندگان ژاپنی بازار را با محصولات ارزانقیمت پر کرده بودند، سنهایزر تصمیم گرفت سیاست همیشگی خود را حفظ کند و باتولید محصولات باکیفیت و البته گرانقیمت، بازار خود را با حاشیهی سود بیشتر حفظ کند. البته برای حفظ سوددهی شرکت، شبکهی آن به اروپا و دیگر نقاط جهان گسترش پیدا کرد. در پایان دهه، تعداد توزیعکنندگان رسمی سنهایزر در اروپا به ۲۳ مرکز، در آسیا به ۲۵ مرکز و در آمریکا به ۹ مرکز رسید. گسترش محصولات شرکت به حدی بود که سخنرانی رهبران اتحاد جماهیر شوروی در کاخ کرملین نیز توسط میکروفونهای آلمانی ضبط و پخش میشدند. گسترش بازار نیاز به گسترش مراکز تولیدی داشت و فریتز سنهایزر با خرید کارخانهای جدید و افتتاح آن در سال ۱۹۷۷ این چالش را حل کرد.
در سال ۱۹۸۲، فریتز سنهایزر سمت مدیریتی خود را به پسرش یورگ سپرد. یورگ سنهایزر با شرکت پدرش بزرگ شده بود. او که در کودکی با قطعات تعمیری محصولات کارخانه بازی میکرد، کمکم به تولید محصول کامل علاقهمند شد و با کمک مهندسان سنهایزر این کار را انجام میداد. او به یک متخصص آکوستیک-الکتریک تبدیل شد و پس از دریافت مدرک پیاچدی به استخدام شرکت زیمنش درآمد. در سال ۱۹۷۶ شرکت سنهایزر با تبدیل شدن به سازمانی مشارکتی، یورگ را بهعنوان یکی از شرکا به سیستم اضافه کرد.
پس از سال ۱۹۸۲ که یورگ به سمت مدیریت سنهایزر رسید، تغییراتی در سیاست های شرکت ایجاد کرد و با تأسیس دو بخش مجزای محصولات حرفهای و کاربری ساده، تمرکز شرکت را روی محصولات با قیمت مناسبتر افزایش داد. این دو بخش بهصورت مستقل و با مدیریت مدیران محصول متفاوت کار میکردند. برنامهریزی سنهایزر برای دهههای بعد، تولید محصولات سفارشی و باکیفیت برای تمام اقشار جامعه بود.
دهه ی ۱۹۸۰ دوران اوج فعالیتهای بخش بیسیم سنهایزر و تمرکز روی فناوریهای کاهش نویز بود. این شرکت با تولید میکروفونهای بیسیم در سال ۱۹۸۰، پیشگامی خود را در این بازار نیز نشان داد. محصولات بیسیم و باکیفیت سنهایزر که با پشتیبانی مالی شبکهی تلویزیونی ZDF تولید میشدند، ضبط و پخش صدا در برنامههای زنده و کنسرتهای موسیقی را وارد سطح جدیدی کردند. اتفاق بزرگ دیگر این دهه، معرفی سمعکی مجهز به فناوری مادون قرمز در سال ۱۹۸۳ بود. زندگی کاری مؤسس شرکت یعنی فریتز سنهایزر نیز در سال ۱۹۸۷ به اوج رسید و او جایزهی علمی و مهندسی معروف به «اسکار تکنولوژی» را به خاطر طراحی و تولید میکروفون MKH 816 از آکادمی آمریکایی دریافت کرد.
پیشگام در بازارهای جهانی
در پایان دهه ی ۱۹۸۰، رقابت در بازار محصولات صوتی به اوج خود رسیده بود و شرکتها را مجبور به کاهش قیمتها میکرد. سنهایزر با ورود تدریجی به بازارهای جدید با چالشهای پیشآمده مقابله کرد. یکی از راههای آنها برای حل این چالشها، گسترش شبکهی تولید و ورود به کشورهایی با هزینهی نیروی انسانی پایین بود.
یکی دیگر از محصولات انقلابی سنهایزر در سال ۱۹۸۸ و به سفارش شرکت هواپیمایی لوفتانزا تولید شد. این هدست خلبانی که با نام NoiseGuard به بازار عرضه شد، نویز موجود در کابین خلبان را به نصف کاهش میداد. نویزگارد بهسرعت توسط شرکتهای هواپیمایی دیگر نقاط جهان نیز با استقبال روبرو شد.
تمرکز سنهایزر در دههی ۱۹۹۰ روی محصولات بیسیم و توزیع صدا به کمک فرکانسهای مختلف رادیویی افزایش یافت. محصول انقلابی آنها در این دهه، AudioBeam بود که در سال ۲۰۰۰ تولید شد. این سیستم صوتی امکان پخش صدا با حالتی شبیه به پخش نور ایجاد میکرد و از طرف نمایشگاهها و موزهها مورد استقبال قرار گرفت.
یکی از خریدهای مهم سنهایزر، شرکت آلمانی تولید میکروفون George Neumann GmbH بود. این شرکت به تولید میکروفونهای حرفهای استودیویی مشهور بود. پس از خرید نیومن توسط سنهایزر، مرکز تولید آن به شهر Wennebostel منتقل شد. البته دفاتر تحقیق و توسعه در برلین باقی ماندند. مراکز تولید قطعات میکروفون نیز که در سالهای قبل به آسیا منتقل شده بودند، به خاطر مشکلات کیفیتی به آلمان بازگشتند. البته تولید سیمها و قطعات پلاستیکی هنوز هم بهصورت برونسپاری انجام میشد.
در سال ۱۹۹۶، یورگ سنهایزر مدیریت شرکت را به تیمی جدید واگذار کرد و خود بهعنوان مشاور در تیم مشاورهای هولدینگ Sennheiser Electroni GmbH & Co. KG مشغول به کار شد. این تیم مشاوره روی روابط عمومی و گسترش سازمان تمرکز داشت.
پس از خرید شرکت نیومن، سنهایزر مجبور به افزایش قیمت جزئی شد و این افزایش قیمت، فروش آنها را کاهش داد. البته این مشکل بهسرعت رفع شد و ادغام بزرگ بعدی سنهایزر در سال ۲۰۰۳ با شرکتی دانمارکی انجام شد. شرکت جدید با تولید پنج هدست جدید استودیویی مخصوص برای مراکز تماس و مراکزی با کاربردهای مولتیمدیای کامپیوتری، قدرت خود را به رخ رقیبان کشید.
سهام شرکت سنهایزر هیچگاه بهصورت عمومی عرضه نشده و دلیل آن، عقیدهی خانوادهی مؤسس به حفظ کیفیت و اصالت بوده است. البته هیچیک از اعضای خانوادهی سنهایزر، شغلی تضمینی در این شرکت ندارند و به گفتهی یورگ، هرکدام از آنها که بخواهد در سنهایزر کار کند، باید فرم استخدامی ارسال و مراحل استخدام را طی کند. دنیل سنهایزر و دکتر اندریاس سنهایزر، از اعضای این خانواده هستند که در سال ۲۰۱۱ به تیم مدیریتی اضافه شدند. این دو نفر در سال ۲۰۱۳ بهصورت مشترک بهعنوان مدیرعامل شرکت انتخاب شدند.
فریتز سنهایزر در ۱۷ می ۲۰۱۰ و در سن ۹۸ سالگی از دنیا رفت. میراثی که او از خود برجای گذاشت، شرکتی اسطورهای با محصولات انقلابی و پیشگام در صنعت رسانه بود.
از نظر علاقهمندان دنیای خودرو، میتوان بهجای رشتههای ورزشی مثل اسکیت نمایشی، لوژسواری یا اسکی پرش، رقابتهای اتومبیلرانی را در بازیهای المپیک جای داد. جالب است بدانید که پیش از این در دومین دوره از بازیهای المپیک (سال ۱۹۰۰ پاریس) رقابتهای اتومبیلرانی و موتورسیکلترانی برگزار شده است. چندی پیش بهمنظور ایجاد مسابقات اتومبیلرانی جهانی و شرکت کردن نمایندگان کشورها بهجای نمایندگان شرکتها، رقابتهای گرندپری A1 یا به اختصار A1GP از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ برگزار شد.
نزدیکترین نمونه به مسابقات اتومبیلرانی جهانی با حضور نمایندگان هر کشور، بازیهای X است. این بازیها که به میزبانی شبکهی تلویزیونی ESPN آمریکا برگزار میشود، ورزشهای خطرناکی مانند اسکیتبورد، حرکات نمایشی با موتورسیکلت، موجسواری و ... را در قالب رقابتهای تابستانی و زمستانی شامل میشود. بازیهای X در حالحاضر امکان شرکت نمایندگان کشوری در رشتههای مختلف رالیکراس، موتوکراس، جیمکانا و مسابقات کامیونرانی را ایجاد میکند. با این تفاسیر، اگر مسابقات اتومبیلرانی فرصت حضور در بازیهای المپیک را داشت، بهنظر شما چگونه خواهد بود؟ اول باید بر سر کلاس خودروها به توافق رسید؛ رالی، دریفت، فرمول یک، درگ یا مسابقات استقامتی GT؟
شاید رقابتهای استقامتی GT به دلیل ارتباط نزدیک بین خودروهای جادهای و مسابقهای انتخابی منطقی باشد. تماشاچیان با بیشتر خودروها آشنا هستند و برخلاف خودروهای فرمول یک، امکان ایجاد طرح و تنظیمات فنی بسیاری در این خودروها وجود دارد. علاوه بر این در مسابقات استقامتی GT، سرعت تنها عامل پیروزی نیست، بلکه باید استقامت راننده و استراتژی تیمی را هم چاشنی کار کرد. هر کشور شرکت کننده در مسابقات اتومبیلرانی المپیک باید با بهترین نمایندهی خود شرکت کند. در ادامه بهترین گزینههای ۶ کشور توسعه یافته در اولین سری از المپیک موتوراسپرت خیالی ما آورده شدهاند.
فرانسه: بوگاتی شیرون
واقعاً نمیتوان گزینهی بهتری از ابرخودروی بوگاتی شیرون برای فرانسویها در نظر گرفت. البته برای شرکت در این سری مسابقات، شیرون باید چند تغییر را تحمل کند. به عنوان مثال شیرون با پیشرانهی ۱۶ سیلندر W شکل به همراه ۴ توربوشارژ، ۱۴۳۷ اسب بخار قدرت تولید میکند که برای برای المپیک بسیار زیاد است. شاید قدرتی حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ اسب بخار منطقیتر باشد.
آلمان: مرسدس AMG GT R
آلمان دو گزینهی مناسب مرسدس AMG GT R و آئودی R8 را دارد که بهنظر ما مرسدس شایستگی بیشتری برای شرکت در این رقابتها دارد. شاید بهترین توجیح برای حضور مرسدس سابقهی درخشان و ۹۰ سالهی این شرکت در تولید خودروهای خواستنی باشد. البته اگر بخواهیم تأسیس این شرکت بهصورت کلی و نه برند مرسدس را در نظر بگیریم، باید به ۱۳۳ سال پیش بازگردیم که در اینصورت، برند آئودی فرزند مرسدس محسوب خواهد شد.
مرسدس با تولید پیشرفتهترین، باکیفیتترین و زیباترین خودروها در دورههای مختلف، بدون شک بدون حضور در بازیهای انتخابی شایستگی ورود به این رقابتها را خواهد داشت. البته بنچمارک خودروهای اسپرت جهان، پورشه 911 را هم نمیتوان به سادگی کنار گذاشت.
بریتانیای کبیر: مکلارن 650S GT3
انتخاب از بین برندهای بریتانیایی به لطف سابقهی درخشان در مسابقات اتومبیلرانی، کمی مشکل است. جگوار، استون مارتین و بنتلی همه کاندیدهای قابلی هستند؛ ولی اگر بخواهیم صادق باشیم، مکلارن لیاقت بیشتری دارد تا نمایندهی بریتانیا در این رقابتها باشد.
برخلاف دیگر برندهای برندهای خودروساز بریتانیا، مکلارن از مالک آن گرفته تا دفتر مرکزی آن، هنوز ریشهی بریتانیایی خود را حفظ کرده است. با اینکه مدل پرقدرت P1 GTR در خانوادهی جنتلمنهای خشن وجود دارد، ولی مانند شیرون، قدرت ابرخودروی P1 GTR برای شرکت در این مسابقت خیالی، بسیار زیاد است. شاید مدل فعلی مکلارن 650S GT3 که کاملاً آمادهی مسابقه دادن است، گزینه بهتر و سادهتری باشد.
ایتالیا: فراری 488 GTB
کاندیدهای زیادی در ایتالیا وجود دارد، ولی شاید بهترین گزینهی ایتالیاییها، برند فراری و مدل 488 GTB باشد. این مدل در حال حاضر در رقابتهای استقامتی حضور دارد؛ برادر بزرگتر این مدل، یعنی 458 در این مسابقات سابقهی درخشانی دارد. بدون شک قرار دادن یک تیم پرتجربه در کنار مدل مسابقهای جدید 488 GTB کار آسانتری است تا یک تیم و مدل جدید.
ژاپن: نیسان GT-R
ژاپن دو نمایندهی شایستهی نیسان GT-R و آکورا NSX را دارد. البته قبل از شرکت دادن کشورها باید بر سر قانون ساخت خودرو در داخل کشور یا فقط برند یک کشور، به توافق رسید. بهنظر ما نیسان GT-R و سابقهی گودزیلای ژاپنی در برابر NSX جدید، شایستگی بیشتری برای ورود به این رقابتها دارد.
ایالات متحده آمریکا: فورد GT
دو سال پیش بود که مقامات فورد، سالگرد ۵۰ سالگی پیروزی فورد GT40 با مقامهای اول، دوم و سوم در مسابقات لمانز سال ۱۹۶۶ را جشن گرفتند. نسل جدید فورد GT در مسابقات لمانز ۲۰۱۶ به سکو رسید. باتوجه به این نتایج و سابقه فورددر برابر شورولت، نسل جدید فورد GT شایستگی بیشتر خواهد داشت.
وقتی که خبر کشف نخستین سیارهی فراخورشیدی (سیارهای که به دور ستارهای غیر از خورشید گردش میکند) اعلام شد، دانشمندان و مردم شوکه شدند. در آن زمان، کشف سیارههای فراخورشیدی توسط رصدخانههای زمینی انجام میشد؛ اما با توسعهی تجهیزات و تلسکوپهای فضایی نظیر کپلر، مشاهدات ما از سیارههای فراخورشیدی بهبود چشمگیری داشته است و سیارههای بیشتری شناسایی شدهاند که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
تا اول فوریه سال ۲۰۱۸، حدود ۳۷۲۸ سیارهی فراخورشیدی و ۲۷۹۴ منظومه شناسایی شدهاند که از این تعداد منظومه، دست کم در ۶۲۲ عدد از آنها، بیش از یک سیاره وجود دارد. اکنون به لطف مطالعهای که توسط گروهی از اخترفیزیکدانان دانشگاه اُکلاهاما انجام شد، نخستین سیارههای فراکهکشانی شناسایی شدهاند. این سیارهها در کهکشان راه شیری نیستند و در کهکشانی دیگر قرار دارند. این افراد توانستند به کمک یک روش که بر اساس نظریهی نسبیت عامتوسعه یافته است، نشانههایی از وجود چند سیاره در کهکشانی که ۳.۸ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد، شناسایی کنند.
نتایج این پژوهش با عنوان «کشف سیارههایی در کهکشان دیگر به کمک روش میکرولنزینگ اختروش» در نشریه The Astrophysical Journal Letters منتشر شده است. این پژوهش توسط پروفسور اِواردو گوِراس از دانشگاه اُکلاهاما و دکتر ژینیو دای از گروه فیزیک و ستارهشناسی هومِر دوج انجام شده است.
برای انجام این مطالعه، این دو دانشمند از روشی به نام میکرولنزینگ گرانشی (به اشتباه با نام همگرایی گرانشی نیز شناخته میشود؛ اما میکرولنزینگ زیرمجموعهی این روش است) استفاده کردهاند. این روش کاملاً مبتنی بر نیروی گرانشی اجرام دوردستی است که نور ستارهها را خم و متمرکز میکنند. وقتی که یک سیاره از مقابل ستاره مادر خود عبور میکند، مانع از رسیدن نور ستاره به ناظر زمینی میشود؛ بنابراین ما میتوانیم حضور یک یا چند سیاره در اطراف ستاره را تشخیص دهیم.
همانطوری که گفته شد، روش میکرولنزینگ، زیرمجموعهی روش کلی همگرایی گرانشی است. همگرایی گرانشی، پدیدهای است که در اثر نیروی گرانشی مجموعهای از اجرام سنگین (مانند خوشههای کهکشانی) ایجاد میشود و به علت خمیدگی نور، به یک عدسی تبدیل میشود و میتوان به کمک آن، کهکشانهای دوردست را مشاهده کرد. روش میکرولنزینگ، مانند عدسی گرانشی است اما در مقیاسی کوچکتر و دقیقتر؛ بهگونهای که ما میتوانیم عبور یک سیاره را از مقابل ستارهای که ۳.۹ میلیارد سال نوری از زمین فصله دارد، ببینیم.
افراد این گروه، علاوه بر این روش، از رصدخانهی اشعه ایکس چاندرا نیز استفاده کردهاند تا اختروش دوردستی که با نام RX J1131–1231 شناخته میشود، رصد کنند. افراد این گروه بهطور خاص، روی ویژگیهای بزرگنمایی گرانشی سیاهچالهای کلانجرم که در مرکز این اختروش قرار دارد، تمرکز کردهاند تا بتوانند ستاره و سیارهای را که به دور آن گردش میکند، رصد کنند. علاوه بر این امکانات، افراد گروه از مرکز پژوهشی آموزشی ابررایانهای OU نیز استفاده کردند تا مدلهایی که بر اساس میکرولنزینگ تولید کردهاند، محاسبه و ویرایش کنند. با توجه به این دادهها، آنها به یک خط انرژی دست یافتند که وجود بیش از ۲ هزار سیاره یتیم (سیارههایی که به منظومهی خاصی تعلق ندارند) را بین ستارههای این اختروش نشان میداد که جرم آنها نیز متفاوت است (جرم آنها بین جرم ماه و مشتری است).
دکتر ژینیو دای در جریان بیانیه رسمی دانشگاه اُکلاهاما گفت:
ما در مورد این کشف بسیار هیجانزده هستیم. این نخستین بار است که ما توانستهایم سیاراتی را خارج از کهکشان راه شیری شناسایی کنیم. نشانههایی که ما به کمک روش میکرولنزینگ گرانشی به دست آوردیم، حضور سیارههایی کوچک را نشان میداد. ما فرکانس بالای این سیارهها را به کمک مدلسازی دادهها، تجزیه و تحلیل کردیم تا بتوانیم جرم سیارهها را محاسبه کنیم.
تاکنون ۵۳ سیاره در کهکشان راه شیری به کمک روش میکرولنزینگ گرانشی شناسایی شدهاند؛ اما این برای نخستین بار است که دانشمندان موفق شدهاند به کمک این روش، سیارهای خارج از کهکشان راه شیری شناسایی کنند. تا پیش از کشف نخستین سیارهی فراخورشیدی، ما نمیدانستیم که در منظومههای دیگر نیز سیاره وجود دارد. اکنون نیز در اتفاقی مشابه، تا پیش از انجام این مطالعه، دانشمندان مطمئن نبودند که در کهکشانهای دیگر سیاره وجود دارد. این کشف باعث میشود که شناسایی سیارههای فراخورشیدی نیز وارد مرحلهی جدیدی شود.
پروفسور اِدواردو گوِراس بر این باور است که این کشف، به لطف پیشرفتهایی که طی سالهای اخیر در زمینهی مدلسازی حاصل شدهاند، امکانپذیر شده است. وی در ادامه گفت:
این یک نمونهی خوب است که نشان میدهد روشهای مبتنی بر میکرولنزینگ گرانشی تا چه اندازه پیشرفت کردهاند و قدرتمند هستند. این کهکشان در فاصلهی ۳.۸ میلیارد سال نوری از زمین قرار گرفته است و هیچ شانسی وجود ندارد که ما بتوانیم این سیارهها را مستقیماً رصد کنیم. حتی بهترین و پیشرفتهترین تلسکوپهای تخیلی نمیتوانند چنین کاری انجام دهند. با این وجود، ما توانستیم به کمک روشهای نوین مبتنی بر میکرولنزینگ گرانشی، این سیارهها را شناسایی کنیم، روی آنها مطالعاتی انجام دهیم و حتی جرم آنها را تخمین بزنیم! این واقعاً شگفتانگیز است.
در سالهای آینده، رصدخانههای پیشرفتهتری در دسترس قرار میگیرند که راه را برای شناسایی سیارههایی از این دست، هموارتر خواهند کرد. یکی از تجهیزات بسیار مهمی که قرار است سال بعد به فضا پرتاب شود، تلسکوپ جیمز وب است. رصدخانههایی زمینی نظیر تلسکوپ بیش از حد بزرگ رصدخانه جنوبی اروپا (OWL)، تلسکوپ فوق بزرگ (VLT) و تلسکوپ کلوسوس نیز در اختیار دانشمندان هستند تا از آنها برای شناسایی سیارههای فراخورشیدی و فراکهکشانی استفاده کنند.
یکی از بهترین گزینهها برای جستجوی سیارههای فراکهکشانی، کهکشانهای همسایه راه شیری هستند. دانشمندان میتوانند حتی میزان حضور سیارهها در جهان را بسنجند یا شباهتهای آنها را دریابند. در حال حاضر گفته میشود که تنها در کهکشان راه شیری، بیش از ۱۰۰ میلیارد سیاره وجود دارد. حال تصور کنید که ۲ تریلیون کهکشان در عالم شناختهشده وجود دارد؛ بنابراین چه تعداد سیاره ممکن است وجود داشته باشد؟ محاسبات بر عهدهی خود شما!
اگر فقط قیمت خودروی الکتریکی در نظر گرفته شود، چگونه میتوان بهترین خودروها را در بازار جهانی پیدا کرد؟ بسیار مهم است اشاره شود که برای پیدا کردن چنین فهرستی، منابع بسیار زیادی وجود دارد؛ اما دلایل بسیار مهمی هم برای چیدمان لیست موجود است. با این حساب، برخی توضیحات برای کسانی که بیاطلاع هستند، ضروری است.
پیدا کردن چنین لیستی میتواند برای کسانی که دنبال خودروی الکتریکی مرغوب، باکیفیت و البته ارزان هستند، وقتگیر و ناامیدکننده باشد. برخی از لیستها فاقد اطلاعات قیمت دقیق خودروی الکتریکی، تغییرات سالانه مدلها، دسترسی به وضعیت خاص و دیگر اطلاعات مربوط خودروهای پلاگین هیبریدی هستند. در ادامه لیستی از ارزانترین خودروهای الکتریکی (دارای باتری الکتریکی) موجود در بازار جهانی و بدون دادن اطلاعات دیگر ارائه میشود.
۸ - شورولت بولت
قیمت پیشنهادی سازنده : ۳۶,۶۲۰ دلار
خودروی الکتریکی شورولت بولت (Bolt) گرانترین محصول در این لیست است؛ با این حال در تمام مناطق جهانی در دسترس قرار دارد و با ظاهری معقول، دارای علاقهمندان بسیاری است. بسته به موقعیت مکانی، خریداران ممکن است بتوانند معامله خوبی انجام دهند. فراموش نکنید تا آنجا که خودروهای الکتریکی مقرونبهصرفه ظرفیت دارند، هیچ مدلی نمیتواند بالاتر از محدوده ۳۸۳ کیلومتری شورولت بولت حرکت کند.
۷- فیات 500e
قیمت پیشنهادی سازنده : ۳۲,۹۹۵ دلار
بسیاری خودروی الکتریکی فیات 500e را بسیار قابل قبول و انطباقی میدانند. البته این نکته را هم اضافه کنید که سرجیو مارکیونه، مدیر عامل شرکت، درخواست کرده است که این خودرو را نخرید؛ چون باعث زیان شرکت فیات میشود! جدای از این مسائل، خودروی الکتریکی فیات 500e رانندگی بسیار خوبی دارد و بسیار کمخرج و اقتصادی است. محدوده رانندگی این خودرو با یک بار شارژ به ۱۳۵ کیلومتر میرسد.
۶- کیا سول الکتریکی
قیمت پیشنهادی سازنده: ۳۲,۲۵۰ دلار
کیا سول (Kia Soul) با توجه به حجم زیاد فضای داخلی و قابلیت انعطافپذیری خود، جوایز زیادی به دست آورده است. اساسا این خودروی الکتریکی باید بهعنوان محصولی کامپکت در ردیف شاسیبلند یا کراساور طبقهبندی شود. هیچ خودروی دیگری در این کلاس وجود ندارد که به اندازهی کیا سول، توانایی حمل سرنشین و حجم محموله ارائه دهد؛ البته باید به گارانتی معتبر و قیمت ارزان آن هم اشاره کرد. محدوده رانندگی این خودرو با یک بار شارژ به ۱۷۸ کیلومتر محدود میشود و فقط در برخی ایالتهای آمریکا موجود است.
۵- فولکسواگن ای-گلف
قیمت پیشنهادی سازنده : ۳۰,۴۹۵ دلار
فولکسواگن e-Golf با توجه به قابلیتهای مناسب خود، امتیاز مثبتی در میان لیست خودروهای سال ۲۰۱۷ دریافت کرد؛ فولکسواگن یکی از معروفترین و پرفروشترین برندهای جهان است؛ با این حال در ارائه نسخه الکتریکی خودروی محبوب گلف و بروزرسانی آن موفقیت چشمگیری پیدا نکرده است. اگر امنیت خیلی مهم نباشد، این خودرو گزینه هاچبک خوب و با قیمت مناسبی به نظر میرسد. اما حتی با باتری بزرگتر نیز فقط قادر است با یک بار شارژ ۲۰۱ کیلومتر طی کند.
۴- نیسان لیف
قیمت پیشنهادی سازنده: ۲۹,۹۹۰ دلار
نیسان لیف (Nissan LEAF) جدید مدل ۲۰۱۸ واقعا بینظیر است و از نظر محدوده رانندگی، ظرفیت حمل سرنشین و بار و البته قیمت، گزینه بسیار خوبی به شمار میرود. اگرچه از نظر قیمت در میانه لیست قرار دارد، اما این نشان از کیفیت و موفقیت خودروی الکتریکی نیسان لیف نیست. نیسان لیف با یک بار شارژ قادر است ۲۴۳ کیلومتر طی کند که در میان گزینههای لیست مناسب است. این خودروی الکتریکی یکی از گزینههایی است که در تمام جهانی در دسترس خریداران قرار دارد و محدودیت خاصی ندارد.
یکی از مشکلاتی که خریداران در مورد نیسان لیف گفتهاند، فقدان سیستم کنترل حرارتی برای پکیج باتری است. در حقیقت کنترل نشدن حرارت در درازمدت به پکیج باتری آسیب میزند؛ اما آنطور که نیسان میگوید، این عیب مربوط به گذشته است و نسل جدید نیسان لیف چنین مشکلی ندارد. فناوری جدید باتری نیسان به خودروی الکتریکی کمک میکند تا در طول کارکرد باتری بیش از حد گرم نشود. اگرچه نمیتوان نیسان لیف را با تسلا مدل ۳ مقایسه کرد؛ اما با توجه به قیمت میتوان آن را یکی از بهترین خودروهای الکتریکی لیست نامید.
۳- هیوندای آیونیک الکتریکی
قیمت پیشنهادی سازنده: ۲۹,۵۰۰ دلار
هیوندای آیونیک (IONIQ) با یک بار شارژ قادر است ۲۰۰ کیلومتر طی کند. این خودرو بسیار عادی به نظر میرسد و با حجم مناسب اتاق برای نشستن چهار سرنشین بزرگسال و فضای زیاد برای جاسازی بار گزینه قابل قبولی است. متأسفانه هیوندای نمیتواند با تقاضای خرید زیاد منطبق شود؛ بنابراین موجودی آیونیک الکتریکی بهطور کلی کم است. این خودروی الکتریکی فقط در ایالت کالیفرنیا موجودی دارد.
۲- فورد فوکوس الکتریکی
قیمت پیشنهادی سازنده: ۲۹؛۱۲۰ دلار
فورد فوکوس الکتریکی با یک بار شارژ ۱۸۵ کیلومتر طی میکند و تقریبا کپی مناسبی از نسخه احتراق داخلی فوکوس است. اگر به خودروهای هاچبک علاقه دارید، فورد فوکوس الکتریکی گزینه خوبی به شمار میرود که با پنج صندلی و ظرفیت حمل بار قابل توجه، برای خانواده مناسب است. حجم پشت صندلیهای عقب کمتر از نسخه احتراق داخلی است؛ اما این باعث نمیشود که فضای کلی خودرو تغییر چندانی داشته باشد. فورد فوکوس الکتریکی نیز تولید محدودی دارد و تنها در نمایندگیهای مجاز ۱۶ ایالت یافت میشود؛ اما میتوان آن را برای سراسر جهان سفارش دارد و در بیشتر نمایندگیهای فورد تعمیرات آن انجام میگیرد.
۱- اسمارت فورتو ED
قیمت پیشنهادی سازنده: ۲۳,۸۰۰ دلار
ارزانترین خودروی لیست اسمارت فورتو (smart fortwo ED) است که شاید برای بسیاری افراد بهترین گزینه باشد. این خودرو با یک بار شارژ قادر است مسافت ۹۳ کیلومتر را طی کند و به سرعت بیش از ۱۳۰ کیلومتر بر ساعت برسد. خودروی دو صندلی فورتو ED شاید نسبت به خیلی از محصولات لیست عملکرد بهتری داشته باشد؛ اما محدودیت صندلی برای خانوادهها مشکل ایجاد میکند. خودروساز آلمانی این محصول را برای استفادههای خاصی طراحی کرده است و شاید اگر میخواست بیشتر محبوب باشد، باید تغییراتی در آن میداد. خودروی الکتریکی اسمارت فورتو ED در تمام ایالتهای آمریکا موجود است؛ ولی ظرفیت محدودی دارد.
جمعبندی
در فهرست اخیر، برخی خودروهای الکتریکی مثل محصولات تسلا، به دلیل قیمت بالا و عدم عرضه در بسیاری کشورهای دنیا، بهحساب نیامدند. البته همیشه قیمت عامل اصلی نیست و هستند کسانی که به دنبال کیفیت بالاتر و حتی محدوده رانندگی بالا میگردند. به هر حال در بازار کنونی خودرو برای خرید باید تمام عوامل در کنار هم قرار گیرند تا بتوان به گزینه مناسب رسید.
یکی از بزرگترین نقاط ضعف سیستم عامل اندروید بروزرسانیهای آن است. این ضعف به حدی جدی است که اپل تقریبا در تمام رونماییهای محصولاتش به آن اشاره میکند و از پیشتازی خود در این عرصه سخن میگوید. اما به نظر میرسدگوگل بالاخره فکری برای رفع این معضل کرده است. پس از سالها اعتراض کاربران، این بار گوگل با پروژه تربل آمده تا انقلابی به پا کند!
پروژه تربل بهعنوان بخشی از اندروید ۸ اوریو ارائه شده و نشاندهنده بازطراحی در معماری و ساختار این سیستم عامل است. ابتکار عمل جدید گوگل قصد دارد کار ارائه بروزرسانی دستگاههای هوشمند را برای شرکتهای تولیدکننده ساده و سریعتر کند. شاید استفادهکنندگان از دستگاههای اندرویدی هرگز متوجه این تغییر بزرگ نشوند؛ چرا که همه کارها در پشت صحنه انجام میشود.
چرا به پروژه تربل نیاز داریم؟
همانطور که گفته شد، یکی از انتقادات همیشگی که متخصصان از سیستم عامل اندروید داشتهاند، ارائه بسیار دیرهنگام بروزرسانیهای آن برای دستگاههای مختلف است. درحالیکه دستگاههای ساخت اپل تا سه-چهار سال بروزرسانیهای سیستم عامل را دریافت میکنند، قویترین و گرانترین دستگاههای اندرویدی در بهترین حالت تا دو سال میتوانند بروزرسانیهای عمده را دریافت کنند؛ تازه این در صورتی است که شما یک دستگاه پرچمدارخریداری کرده باشید! برای بسیار از دستگاههای میانرده و پایینرده اندرویدی هیچگاه بروزرسانی منتشر نمیشود.
اگر نتوانید از آخرین نسخه سیستم عامل استفاده کنید دو مشکل عمده ایجاد میکند. اول اینکه بسیاری از ویژگیها و امکانات جدید را از دست میدهید و برای داشتن آنها باید دستگاه جدیدی خریداری کنید. مسئله دوم هم کاهش امنیت دستگاه شما است؛ چرا که در گذر زمان باگهای امنیتی مختلف توسط شرکتها کشف میشود و تنها راه رفع آنها ارائه بروزرسانی سیستم عامل است. این موضوع وقتی مهمتر میشود که هرچه پیش میرویم تلفنهای همراه هوشمند نقش مهمتری در زندگی افراد بازی میکنند. در حال حاضر کاربران بسیاری از عملیات شخصی، مالی و حرفهای خود را از طریق گوشی هوشمند خود انجام میدهند که حاوی اطلاعات مهمی است؛ بنابراین رفع فعالانه نقصهای امنیتی بسیار اهمیت دارد. کندی و تأخیر شرکتهای تولیدکننده در ارائه بهروزرسانی ناشی از یک ضعف اساسی و عمیق است؛ دشواری و پرهزینه بودن پشتیبانی طولانیمدت از دستگاهها.
تغییرات اعمالشده بر معماری کرنل لینوکس برای پشتیبانی از پروژه تربل
مشکل ارائه دیرهنگام بهروزرسانی به چگونگی ارتباط لایههای سیستمعامل اندروید با سختافزار برمیگردد. برای اینکه برنامهها روی پردازنده اجرا شوند یا از بخشهای مختلف سختافزار مانند دوربین استفاده کنند، لازم است با لایهای به نام HALا(Hardware Abstract layer) ارتباط برقرار کنند. در لایهای پایینتر، کرنل لینوکس قرار میگیرد که ارتباط بین HAL و قطعه سختافزاری را مدیریت میکند. کرنل باید دقیقا برای سختافزاری که روی آن نصب میشود کامپایل شود و درست در همین نقطه است که کار دشوار میشود.
مشکل نسخههای قبلی اندروید (تا قبل از اوریو) این است که بین لایههای پایین سختافزاری کد که توسط شرکت تولیدکننده نوشته میشود و لایههای بالاتر کد اندروید که توسط گوگل تهیه میشود، هیچگونه جداسازی وجود ندارد. در این نسخهها هیچ رابط مشخصی برای ارتباط لایهها وجود ندارد؛ بنابراین شرکتهایی که میخواهند از این سیستم عامل در محصول خود استفاده کنند، باید بخش بزرگی از کد اندروید را برای هر بروزرسانی کامپایل کنند. بخشی از این کد باید توسط شرکتهای تولیدکننده تراشه و ماژول سختافزاری تأمین شود که بسیار زمانبر است.
متأسفانه گوگل تا قبل از این تلاشی برای آسان کردن سازگاری لایههای پایینتر سختافزاری کد با سیستم عامل نکرده بود و در نتیجه تمام کد باید از نو طراحی میشد. این کار مقدار زیادی زمان، آزمایش و هزینه به شرکتهای تولیدکننده تراشه و تولیدکنندگان دستگاهها تحمیل میکرد. پروژه تربل طراحی شده است تا این مشکل را با جداسازی فریمورک سیستم عامل اندروید از کدهای سختافزاری حل کند. به این ترتیب گوگل و سایر شرکتها میتوانند بدون نیاز به بازنویسی کد و کار اضافه روی لایههای پایین آن، سیستم عامل را بروزرسانی کنند.
البته تولیدکنندگان همچنان میتوانند قابلیتها و ویژگیهای جدید و اختصاصی خود را ارائه دهند. همانند گذشته ارائه این امکانات نیازمند زمان، هزینه و انجام آزمایشهای مختلف برای سازگاری کامل با سیستم عامل خواهد بود. در واقع پروژه تربل کار را برای تولیدکنندگان تراشه و سایر شرکتهای ثالث تأمینکننده کدهای سختافزاری آسان کرده است.
بروزرسانیهای جدید چطور کار میکنند؟
لازم است دوباره تأکید کنیم که اندروید یک سیستم عامل مبتنی بر لینوکس است. کرنل بخشی از سیستم عامل است که وظیفه مدیریت و برقراری ارتباط بین بخشهای مختلف سیستم عامل مانند ورودیها و خروجیها بهخصوص بین لایههای نرمافزاری و قطعات سختافزاری را بر عهده دارد. اگر اندروید بخواهد در نحوه انجام این وظایف توسط کرنل تغییری ایجاد کند، باید تغییرات جدی در عملکرد کرنل ایجاد کند.
اندروید روی کرنل لینوکس اجرا میشود. تمام عملیات مربوط به مدیریت حافظه، ورودی و خروجی، پردازشها، ارتباط شبکهای و ... به وسیله کرنل لینوکس صورت میپذیرد و هر نسخه جدید اندروید از نسخه جدیدی از کرنل لینوکس استفاده میکند.
برای حل مشکل موجود در لایه سختافزاری، در اندروید اوریو از یک روش جدید جهت فرموله کردن بخشبندی زیرسیستمهای سختافزاری مانند دوربین و صدا و مراجعهکننده مربوط به آن در نرمافزار استفاده شده است. این روش جدید یک رابط رسمی برای ارتباط بین HAL و استفادهکننده آن معرفی میکند. هماکنون حدود ۶۰ رابط اختصاصی برای سختافزارهای مختلف وجود دارد که تحت عنوان HIDL شناخه میشوند.
هدف از ایجاد HIDL این است که به فریمورک اندروید اجازه داده شود بدون نیاز به بازنویسی HAL، توسط فریمورک دیگری جایگزین شود. شرکتهای تولیدکننده تراشه HAL را برای تراشههای خود مینویسند و آن را در اختیار تولیدکنندگان قرار میدهند و برای ارائه بروزرسانی جدید، نیازی به تغییر آنها وجود ندارد.
اتفاق مهم دیگری که بهتازگی افتاده، افزایش دوره پشتیبانی کرنل لینوکس از ۲ سال به ۶ سال برای پروژه تربل است. این نکته به معنای دوره زمانی طولانیتر برای ارائه بروزرسانیهای عمده مربوط به کرنل برای دستگاههای هوشمند است. تا پیش از این دستگاهها در بهترین حالت تا یک سال پس از تولید، این بروزرسانیها را دریافت میکردند.
همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شدید، منتقل شدن به پروژه تربل هم در بخش تولیدکنندگان دستگاههای هوشمند و هم در بخش مربوط به سازندگان تراشه و ماژول سختافزاری نیاز به کار دارد. پس از اعمال تغییرات جدید در قیمتهای مرتبط با سختافزار، تولیدکنندگان میتوانند نسخه جدید اندروید را تنها با بروزرسانی فریمورک جدید روی دستگاههای خود نصب کنند.
نکته جالبی که گوگل در مستندات خود به آن اشاره کرده این است که پروژه تربل در تمام دستگاههایی مجهز به اندروید اوریو یا نسخههای بعدی ارائه خواهد شد. یعنی دستگاههایی که اندروید اوریو را بهصورت بروزرسانی از نوقا دریافت میکنند ممکن از با تربل سازگار نباشند. قبلا خبر عدم سازگاری وانپلاس ۵ تی را که با اندروید نوقا معرفی شد دریافت کرده بودیم. اما با این وجود گوشیهای پیکسل نسل اول با دریافت بروزرسانی اندروید اوریو، تربل را نیز دریافت خواهند کرد.
پروژه تربل امینت گوشیهای اندروید را بهبود میبخشد
یک خبر خوب دیگر: اندروید اوریو به واسطه پروژه تربل بسیار امنتر خواهد شد؛ چرا که پس از آن دستگاههای اندرویدی سریعتر بروزرسانیها را دریافت خواهند کرد.
دستگاههایی که با اندروید پیشفرض اوریو به بازار عرضه میشوند باید بهطور کامل از پروژه تربل پشتیبانی کنند. تولیدکنندگان دستگاههای اندرویدی باید حتما کدهای خود را با قابلیت جدید و کدهای ارائهشده توسط سازندگان تراشهها تطبیق دهند. در اندروید ۸، رابط کاربری سختافزاری جدید توسط Vendor Test Suit مورد آزمایش قرار میگیرد تا از تطبیق کامل سیستم عامل با تنظیمات جدید سختافزاری اطمینان حاصل شود.
پروژه تربل به معنی این نیست که تمام دستگاهها بروزرسانیها را بهصورت آنی دریافت میکنند. همانند گذشته شرکتهای تولیدکننده وظیفه ارائه بروزرسانی را برعهده دارند و گوگل مسئولیتی در این زمینه ندارد. شرکتهای تولیدکننده همانند گذشته اجازه دارند تغییرات و بهبودهای دلخواه خود را در اندروید اعمال کنند، ظاهر آن را تغییر دهند و برنامههای پیشفرض روی دستگاههای خود نصب کنند. بنابراین ارائه بروزرسانی همچنان نیاز به کار و انجام آزمایشهای پایداری دارد. اما با حل مشکل ارتباط لایههای سختافزاری، بخش عمدهای از این زمان حذف شده است.
پیامدهای پروژه تربل
از دیدگاه کاربران چیز زیادی تغییر نمیکند. بروزرسانیهای سیستم عامل از همان طریقی به دست آنها میرسد که قبلا میرسید. فقط زمان نصب آن اندکی کوتاهتر میشود و مدت زمان پشتیبانی از گوشی هوشمند افزایش مییابد.
پروژه تربل تأثیر هیجانانگیزی هم بر نسخههای سفارشیشده اندروید میگذارد. از آنجایی که هماهنگسازی بخشهای نرمافزاری اندروید با سختافزار سادهتر میشود، ارائه نسخههای سفارشی این سیستمعامل برای دستگاههای مختلف آسانتر میشود. اگر قبلا ارائه یک نسخه سفارشی چند هفته زمان میبرد، حالا این زمان به چند روز یا حتی چند ساعت کاهش پیدا میکند. یکی از کاربران سایت XDA (فروم تخصصی ارائه نسخههای سفارشی اندروید) توانسته است اوریو را روی گوشی هواوی میت ۹ اجرا کند؛ درحالیکه نسخه اندروید نوقا برای آن وجود ندارد! توسعهدهندگان دیگری نیز نشان دادهاند که یک ایمیج اندروید را میتوان روی دستگاههای مختلف با پردازندههای متفاوت نصب و اجرا کرد؛ یعنی همانند ویندوز که میتوان آن را با اندکی تلاش (نصب درایورها) روی هر کامپیوتری نصب کرد. البته باید اشاره کنیم در حال حاضر هدف پروژه تربل این نیست!
جمعبندی
پروژه تربل حرکت قابل تقدیری است؛ اما باید بدانیم که محدودیتهای خاص خود را دارد. اولین نکته این است که همچنان ارائهدهنده بروزرسانیها برای دستگاههای اندروید، گوگل نخواهد بود. همانند گذشته این تولیدکنندگان هستند که وظیفه کامپایل و ارائه بروزرسانیها برای دستگاههای خود را بر عهده دارند و گوگل تنها کار آنها را ساده کرده است. اما به هر حال شرکتهای سامسونگ، هواوی، الجی و سایر تولیدکنندگان احتمالا نمیتوانند به سرعتی که گوگل بروزرسانیهای پیکسل را ارائه میدهد دستگاههای خود را بهروز کنند.
نکته دوم این است که سازگاری با پروژه تربل تنها برای دستگاههایی الزامی است که بهصورت پیشفرض روی آنها اندروید ۸ یا بالاتر نصب میشود. پشتیبانی از تربل در دستگاههایی که اوریو را بهصورت بروزرسانی از نوقا دریافت میکنند بستگی به تصمیم شرکت تولیدکننده دارد. بنابراین باید منتظر بمانیم تا ببینیم کدام شرکتها این امکان را برای دستگاههای فعلی خود ارائه میدهند. متأسفانه ارائه نسخههای سفارشی وابسته همین موضوع است؛ چرا که توسعهدهندگان آزاد دسترسی به کدهای سختافزاری ندارند و نمیتوانند بهصورت مستقل این امکان را روی دستگاهها پیاده کنند.
اگر به دنبال گوشی هوشمندی میگردید که در حال حاضر پروژه تربل را پشتیبانی میکنند، باید بگوییم سری پیکسل، اسنشال فون، میت ۹، میت ۱۰، آنر ۹ و آنر ۱۰ پرو هواوی گزینههای مطرح برای شما هستند. هنوز مشخص نیست کدام تولیدکنندگان به این لیست اضافه خواهند شد؛ اما قطعا گوشیهایی که از این پس با اندروید اوریو عرضه شوند این امکان را پشتیبانی خواهند کرد. به نظر میرسد روزهای خوبی برای اندروید در پیش است.
سری لپتاپهای Let’s Note شرکت پاناسونیک، با معرفی عضو جدید ۱۲.۱ اینچی، بهروزرسانی شده است. عضو جدید این خانواده از نمایشگری با رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۲۰۰ پیکسل بهره میبرد و به Core i7-8650U از نسل هشتم پردازندههای اینتل مجهز شده است.
محصول جدید پاناسونیک، Let’s Note CF-SV7 نام دارد و با داشتن ظاهری عجیب و کمی قدیمی، برچسب قیمت بالایی را یدک میکشد. نسخه پایه این لپتاپ از ۲۳۰۰ دلار شروع میشود و نسخه دارای پیشرفتهترین سختافزار به همراه درایو بلو-ری و مودم LTE، حدود ۴۰۰۰ دلار قیمتگذاری شده است.
شاید این لپتاپ جلوه چندان جذابی برای کاربران نداشته باشد و بیشتر به محصولات دهههای گذشته شباهت دارد؛ اما پاناسونیک توانسته است سختافزار قدرتمندی در فضای بسیار کوچک این دستگاه تعبیه کند. از جمله ویژگیهای آن میتوان به پردازنده Core i5-8250U یا مدل پیشرفتهتر Core i7-8650U بهصورت اختیاری، ۸ یا ۱۶ گیگابایت حافظه رم از نوع LPDDR3، تا ۵۱۲ گیگابایت حافظه ذخیرهسازی از نوع SATA SSD یا تا ۱ ترابایت از نوع PCIe SSD و درایور DVD یا در صورت نیاز کاربر، بلو-ری اشاره کرد. در قسمت اتصالات شاهد تنوع بسیار وسیع پورتها هستیم که شامل تاندربولت ۳، سه عدد USB 3.0 معمولی، HDMI، VGA و ورودی جک ۳.۵ میلیمتری صدا میشود. سایر قابلیتهای ارتباطی این دستگاه شامل درگاه اترنت، وایفای، بلوتوث نسخه ۴.۱، مودم 4G LTE و کارتخوان است. باید اشاره کرد که نسل جدید سری Let’s Note با توجه به سختافزار سفارش دادهشده، تنها ۱ تا ۱.۲ کیلوگرم وزن خواهد داشت.
پاناسونیک حتی در قسمت باتری نیز گزینههای متنوعی در اختیار خریداران قرار داده است. باتری S میتواند تا ۱۴ ساعت شارژدهی دستگاه را تضمین کند و این مقدار برای باتری L به ۲۱ ساعت افزایش پیدا میکند.
قابل ذکر است که این دستگاه بهعنوان لپتاپ عرضهشده در سال ۲۰۱۸، بسیار ضخیم به شمار میرود؛ اما در سوی دیگر امکان استفاده از پورتهای متنوع در آن فراهم شده است. همچنین شاهد استفاده از درایور نوری در این لپتاپ هستیم که امروزه محصولات بالارده بسیار کمی به آن مجهز میشوند. بدون شک CF-SV7 برای طیف خاصی از کاربران در نظر گرفته شده است. همچنین احتمال عرضه جهانی آن بسیار کم است و تنها کاربران ساکن ژاپن باید چشم انتظار آن باشند.
شرکت آلمانی زایس که قدمتی طولانی در ساخت لنز برای صنایع مختلف، بهخصوص صنعت دوربین عکاسی دارد، از لنز پرایم جدید Loxia با فاصلهی کانونی ۲۵ میلیمتری، دیافراگم F/2.4 و فوکوس دستی برای دوربینهای بدونآینهیسونی با پایهی لنز E-mount رونمایی کرد. Loxia لنزی جمعوجور است که برای عکاسان خیابانی و عکاسانی که زیاد به سفر میروند و خواهان ثبت باکیفیت ترین تصاویر با دوربینهای بینظیر خود هستند، بسیار مناسب است.
این لنز برای انتقال دادههای لنز و فوکوس، بهطور الکترونیکی با دوربینهای سونی ارتباط برقرار میکند تا عملکردهای زوم و «Focus Peaking» بهدرستی انجام شوند. از آنجایی که این لنزها قابلیت اتوفوکوس ندارند، باید به این دو عملکرد مورد اشاره اتکا کرد.
از ویژگیهای دیگر این لنز میتوان به قابلیت DeClick (با استفاده از ابزاری میتوان چرخش حلقهی دیافراگم را برای فیلمبرداری نرمتر کرد)، عدسیهای بدون اعوجاج (Virtually Distortion Free)، بدنهی تمامفلزی مرغوب، حداقل فاصلهی فوکوس ۰.۲۵ متری، ۱۰ اِلِمان اپتیکی در ۸ گروه و وزن ۳۹۳ گرمی اشاره کرد.
اکنون ۵ لنز پرایم مختلف در خانوادهی لنزهای Loxia زایس وجود دارد: لنز 21mm f/2.8، لنز 25mm f/2.4، لنز 35mm f/2، لنز 50mm f/2 و لنز 85mm f/2.4.
زایس میگوید:
لنزهای Loxia زایس به همراه تمامی لوازم جانبی آنها، دارای قطر دهانهی یکسانی هستند و به کاربران این اجازه را میدهند که هنگام عکاسی، بهراحتی بین فاصلههای کانونی مختلف جابهجا شوند. لنزهای Loxia، چه در صورت استفادهی تکی و چه در صورت استفاده از مجموعهی آنها با فاصلههای کانونی مختلف، عملکردی بهینه برای ثبت تصاویر و فیلمبرداری در اختیار کاربر قرار میدهند. از این لنزهای باکیفیت میتوان برای طیف گستردهای از امور استفاده کرد.
در ادامه به نمونه تصاویر ثبتشده با لنز Loxia 25mm f/2.4 نگاهی میاندازیم:
لنز Loxia با فاصلهی کانونی ۲۵ میلیمتری و دیافراگم F/2.4 از ماه مارس ۲۰۱۸ با برچسب قیمتی ۱۲۹۹ دلار در دسترس خواهد بود.
قطعات تشکیلدهندهی یک کامپیوتر کوانتومی بسیار حساس بوده و نیازمند سرد شدن تا دمای بسیار پایین هستند. دمای قطعات کامپیوتر بهدلیل اندازهی کوچک و نویز خود دستگاه و دستگاههای مجاور و محیط اطراف، مرتبا بالا میرود. دکتر شابیر بارزانجه از موسسهی علوم و تکنوولوژی استرالیا به همراه دکتر آندره سورب از دانشگاه مالتا و ماتئو آکوییلینا از مرکز بین المللی مالتا، راه جدیدی برای خنک کردن ابزارها و کامپیوترهای کوانتومی یافتهاند. یافتهی آنان که فعلا به صورت تئوری بیان شده است، بر مبنای تداخل کوانتومی کار میکند.
زمانی که یک جسم گرمتر در کنار یک جسم سردتر قرار میگیرد، گرما تنها یک راه دارد: اینکه از جسم گرمتر به جسم سردتر جریان پیدا کند. اما برای انتقال گرما از یک جسم سرد به محیط اطراف که دمای بالاتری از خود جسم دارد، درست شبیه کاری که در یخچالهای خانگی انجام میشود، تکنولوژی و راهکار خاصی لازم است. راه جدیدی برای خنک کردن قطعات تشکیلدهندهی یک ابزار کوانتومی، توسط گروهی از فیزیکدانان بهصورت تئوری طراحی شده است. شابیر بارزانجه، دانشجوی پست دکترای گروه پژوهشی پروفسور جونز فینک، توضیح داد:
در واقع دستگاهی که طراحی کردهایم شبیه یک یخچال عمل میکند. با این تفاوت که در روش ما از اصول مکانیک کوانتومی استفاده میشود.
در پژوهش انجامشده، چگونگی انتقال نویز گرمایی به ابزارای کوانتومی بررسی شد و راهکارهایی برای جلوگیری از انتقال و جریان گرما در ابزارهای کوانتومی حساس، طراحی و پیشنهاد شد. راز این پژوهش در حمام گرما نهفته است. منظور از حمام گرما چیست؟ میان وسیلهای که باید سرد شود و وسیلهای که گرما تولید میکند، ابزار سومی قرار میگیرد که توانایی ذخیرهی گرما را دارد. به این ابزار سوم، حمام گرما گفته میشود. این حمام گرما به هر دو ابزار سردتر و گرمتر متصل است و جریان گرما را کنترل میکند و با استفاده از تداخل کوانتومی، اجازهی رسیدن گرما به ابزار سردتر را نخواهد داد.
شابیر بارزانجه گفت:
تا به حال فیزیکدانها در تلاش بودند که تنها سیگنالها را کنترل کنند. اما کار ما بسیار دشوارتر است چرا که ما سعی داریم نویز را کنترل کنیم و نویز برخلاف سیگنالی دیگر، همدوس نیست. ممکن است برای عملی کردن این طرح مشکلاتی از جمله تغییر فاز نویز وجود داشته باشد که کار ما را دشوار میکند. همچنین نوسان دستگاههای مکانیکر نیز میتواند مشکل ایجاد کند که فکر میکنم با فشار تابش، قابل کنترل باشد. بههر حال، اکنون نوبت تجربی کارها است تا این پروژه را عملی کنند.
این پژوهش در Physical Review Letters منتشر شد.
احتمالا شما در طول زندگی خود فقط از چند فرمت صوتی استفاده کردهاید؛ اما هر روز به تعداد فرمتهای صوتی اضافه میشود. اکثر فرمتهای جدید توازنی بین کیفیت و سایز ارائه میکنند؛ اما MP3 با توجه به حجم پایین و کیفیت مناسب، محبوبترین آنها است.
FLAC کیفیت بالاتری نسبت به MP3 ارائه میدهد اما سازگاری کمتری با پخشکنندههای صوتی دارد. از این رو ممکن است نیاز داشته باشید فرمت صوتی فایل خود را از FLAC به MP3 تغییر دهید. در ادامه با ما همراه باشید تا سرویسهای مختلف در ویندوز، مک، لینوکس و وب برای تبدیل FLAC به MP3 را به شما معرفی کنیم.
Freemake Audio Converter (ویندوز)
Freemake Audio Converter تنها ابزار موجود و بهترین برای ویندوز است که باعث میشود آن را بهعنوان شماره یک انتخاب کنیم. پس از نصب برنامه، روی گزینه آبی رنگ «Audio +» کلیک کنید. شما میتوانید آهنگها را بهصورت تکی یا پوشهای برای تبدیل انتخاب کنید.
پس از افزودن آهنگهای مورد نظر، میتوانید از کلیدهای پایین برای انتخاب فرمت صوتی مد نظر خود استفاده کنید. در این مورد انتخاب ما MP3 است.
پس از کلیک روی to MP3، میتوانید پارامترهای خروجی مانند Optimal Quality را به دلخواه خود تغییر دهید. میتوانید محل ذخیره فایل را انتخاب یا آن را به آیتونز اضافه کنید. برنامه Freemake Audio Converter انتخابی قابل اعتماد برای کاربران ویندوز است.
FLAC to MP3 Mac (مک)
برای کاربران مک ابزار FLAC to MP3 Mac را انتخاب کردیم که ابزاری عالی برای تبدیل فرمتهای صوتی است. رابط کاربری ساده، آن را به یکی از بهترین برنامههای موجود برای مک تبدیل میکند.
با کلیک روی علامت بزرگ موجود در صفحه اصلی برنامه یا کشیدن و رها کردن آهنگها، فایلها را اضافه کنید. شما میتوانید فایلها را با فرمتهای مختلف از جمله MP3 ذخیره کنید و با تغییر دادن نرخ بیت، کیفیت آهنگ را تغییر دهید.
لزوما نباید تمام وقت و حواستان را برای تبدیل کردن فایلهای صوتی بگذارید. میتوانید با FLAC to MP3 مک کار را بهراحتی انجام دهید و به کارهای دیگرتان بپردازید.
SoundConverter (لینوکس)
مانند دیگر پلتفرمها، لینوکس نیز برنامههای مختلفی برای تبدیل فرمت فایلهای صوتی دارد. یکی از بهترینها، SoundConverter است که مانند برنامههای ویندوز و مک رابط کاربری ساده و ویژگی های لازم را دارد.
با باز کردن پنجره ترمینال و وارد کردن دستور زیر، میتوانید برنامه نصب کنید:
sudo apt-get Install soundconverter
بعد از نصب، برنامه را باز کنید و از گزینه Add File برای وارد کردن فایلهای FLAC استفاده کنید. امکان کشیدن فایلها و رها کردن آن به داخل برنامه نیز وجود دارد. گزینهای با نام Add Folder نیز وجود دارد که برای اضافه کردن گروهی فایلها است.
قبل از تبدیل کردن فایل، روی Preferences کلیک کنید تا چند گزینه اساسی را تغییر دهید. میتوانید محل ذخیره فایلهای تبدیلشده را انتخاب کنید، نام آنها را عوض کنید و حتی فایل اصلی را حذف کنید. مطمئن شوید که فرمت را به MP3 تغییر میدهید؛ چرا که بهطور پیشفرض فرمت روی OGG تنظیم شده است. همچنین گزینهای برای تغییر کیفیت وجود دارد.
روی گزینه Close کلیک کنید و در صفحه اصلی برنامه فایلها را تبدیل کنید. در عرض چند ثانیه فایل های FLAC به MP3 تبدیل میشوند.
CloudConvert (وب)
CloudConvert یکی از مفیدترین ابزارهای تبدیل فایل آنلاین است. این سرویس ساده و سریع است و هیچ مورد اضافه و آزاردهندهای ندارد. وبسایت CloudConvert برای تبدیل فایلهای صوتی عالی عمل میکند و به شما اجازه میدهد که فایلهای FLAC را بهسادگی به MP3 تبدیل کنید.
فایلهایی که میخواهید به MP3 تبدیل شوند، به داخل صفحه بکشید یا آنها را با استفاده از گزینهی Select Files انتخاب کنید. هنگامی که آپلود فایلها تمام شد، روی منوی کشویی کلیک و mp3 را انتخاب کنید. میتوانید با کلیک روی نماد آچار، صدا را اصلاح کنید، بیت ها را تغییر دهید و... روی Start Conversion کلیک کنید تا آهنگها بعد از چند ثانیه برای دانلود آماده شوند.
CloudConvert همچنین به شما اجازه میدهد که حساب کاربری بسازید و فایل های تبدیلشده خود را مشاهده کنید. میتوانید حسابهای دراپ باکس یا گوگل درایو را به آن متصل کنید تا فایلهای تبدیلشده مستقیم در حافظهابری شما ذخیره شوند.
برای کاربران رایگان، CloudConvert فقط ۲۵ دقیقه در روز امکان تبدیل فرمت در نظر گرفته است. این برای تبدیل سریع عالی است، اما اگر میخواهید فرمت کل مجموعه موسیقی خود را تغییر دهید باید دنبال راه حل دیگری باشید.
Online Audio Converter (وب)
یکی دیگر از ابزارها Online Audio Converter است که مجموعهای از کنترلها برای تبدیل صدا دارد. فایلهای خود را به داخل صفحه بکشید و فرمت خروجی را انتخاب کنید.
این سرویس یک نوار لغزنده در اختیار شما قرار میدهد که با استفاده از آن میتوانید کیفیت فایل، نرخ بیت و نرخ نمونه را تغییر دهید. همچنین میتوانید اطلاعات آهنگ خود را برای پخش کنندههای صوتی ویرایش کنید. روی convert کلیک کنید و فایلهای خود را دانلود کنید.
جمعبندی
ما در این آموزش پنج ابزار ساده برای تبدیل فرمت FLAC به MP3 به شما معرفی کردیم. اگر گاهبهگاه فایلها را تبدیل می کنید، ابزار وب برای شما مناسب است. ابزار دسکتاپ امکان تبدیل بیشمار فایلها را بدون نیاز به آپلود و دانلود برای شما فراهم میکند. دیگر نیازی نیست که به فکر فایلهای غیر قابل استفاده FLAC باشید.
میگویند شما حاصلجمع ۵ نفری هستید که در زندگیتان بیشترین وقت را با آنها میگذرانید. کارلین پرسیل، مدیر اجرایی یک شرکت وابسته به تورنتو که به یک مربی و مشاور موفق تبدیل شد، همیشه سعی داشت خودش را در یک شرکت خوب قرار دهد. او درسهای فوقالعادهای از افراد موفقی مثل تونی رابینز، آریانا هافینگتون، ریچارد برنسون، اپرا وینفری و ناپلئون هیل یاد گرفت.
پرسیل با هیچکدام از این شخصیتها بهطور خصوصی و شخصی ملاقاتی نداشت؛ ولی این افراد را مربیان و مشاوران مجازی مورد اعتماد در نظر گرفت و سالها عادات و شیوههایی که به آنها کمک کرد به اهدافشان برسند و برند خودشان را بسازند، با دقت مورد مطالعه قرار داد. زندگی این افراد برای پرسیل، تنها برنامه و طرحی برای موفقیت نبود؛ بلکه مدل محتملی بود که او میتوانست در زندگی خودش پیاده کند و وقتی او شروع به پیادهسازی نکاتی کرد که از آنها یاد گرفته بود، احساس کرد زندگیاش به سوی بهتر شدن پیش میرود.
مقالهی مرتبط:
با گذشت زمان، پرسیل متوجه شد که ریشهی تمامی موفقیتهای این افراد، نحوهی آموزش و استفاده آنها از ذهن است. آنها برای اینکه پیروز میدان باشند، مغز خودشان را هک کردهاند. پرسیل که برای به اشتراک گذاشتن معلومات و آموختههایش مشتاق است، شروع به تحلیل و بهینهسازی مغز کرد تا پتانسیلهای انسان را به حداکثر برساند. تحقیق او باعث شد وارد علوم اعصاب شود و مطالعاتی روی ذهن و مغز و چگونگی تأثیر آنها روی رفتار بدن داشته باشد. او همچنین وارد روانشناسی مثبتگرا شد و روی روشهایی که باعث میشوند زندگی معنا پیدا کند، مطالعاتی انجام داد.
پرسیل یک دورهی انعطافپذیری اعصاب مثبتگرا با دکتر ریک هانسون گذراند و همچنین با کمک شانته جاوون تیلوردر مؤسسهی مربیگری آپتیمایند، بهیادگیری در زمینهی علوم اعصاب پرداخت. او از این مؤسسه، مجوز و گواهی مربیگری علوم اعصاب گرفت. پرسیل از طرفی روی کارهای دکتر مارتین، بنیانگذار روانشناسی مثبتگرا، مطالعات دقیقی انجام داد. مطالعات اینچنینی پرسیل، رویهمرفته باعث موفقیت شغلی او بهعنوان مربی و مشاور موفقیت شد و اساس محصولات، فضاها و پلتفرمهایی که او برای مشتریانش خلق میکند، از این مطالعات او نشأت میگیرد.
پرسیل میگوید جفت شدن با افراد برنده، به مشتریانش کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرند، بر محدودیتهای ذهنی فائق بیایند، مشکلات روانی را کاهش دهند و زندگی رضایتمندی داشته باشند. او توضیح میدهد:
اگر ما دلیل انجام کارهای خودمان را بدانیم (اگر رفتار و علت و محرک آن را درک کنیم و بدانیم چه چیزی به زندگی معنا میبخشد) فرمول لازم برای یک زندگی معنادار و رضایتبخش را به دست میآوریم.
پرسیل علاوه بر مربیگری یکبهیک، اصول علوم اعصاب و روانشناسی مثبتگرا را در پلتفرم سیسترتاک به کار میگیرد. سیسترتاک پلتفرمی است که برای قدرت بخشیدن به زنان طراحی شده تا آنها آنگونه که دلشان میخواهد، زندگی کنند. این برنامه، حاوی محفلهایی است که زنان در آنها جمع میشوند و در مورد چالشهای خود بحث میکنند و داستانهای خود را تعریف میکنند. پرسیل با استفاده از ضربالمثل فیل داخل اتاق (این ضربالمثل اشاره به مشکلی دارد که همه از وجود آن آگاهی دارند؛ ولی کسی نمیخواهد درمورد آن صحبت کند)، از داستانسرایی برای کمک به زنان استفاده میکند تا آنها از این طریق با تجارب گذشتهی خود که مانع رسیدن آنها به موفقیت است، روبرو شوند. پرسیل میگوید:
ما فضایی خلق میکنیم که زنان بتوانند با مشکل «فیل داخل اتاق» روبرو شوند، راهحلهای خودشان را برای بلند شدن بعد از زمین خوردن با یکدیگر بهاشتراک بگذارند و مهمتر از همه اینکه چگونه زنان میتوانند بهطور بهتری از یکدیگر حمایت و پشتیبانی کنند.
جدیدترین مورد اضافهشده به برند هک مغز پرسیل، برنامهریز موفقیت او است. این برنامهریز که ابتدا درسال ۲۰۱۷ عرضه شد، فراتر از یک فضای فانتزی از لیست کارهایی است که باید انجام شود و درواقع خیلی با دقت گزینش شده است تا به کاربران کمک کند که روی مقاصد و اهداف خود تمرکز کنند. پرسیل میگوید بهطور میانگین بالغ بر ۷۰ هزار فکر روزانه وارد ذهن افراد میشود و برای اینکه مهمترین افکار فرد اولویتبندی شوند به یک برنامهریزی نیاز است. او در این خصوص میگوید:
مغز شما مانند کامپیوتر در انتظار برنامهنویسی است. برنامهریزی از قبل، تمرکز شما را افزایش میدهد و به شما کمک میکند از قدرت ذهنی محدود خود بهطور مؤثر استفاده کنید.
ویرایش جدید امسال این برنامهریز، دارای جدیدترین پژوهشهای علوم اعصاب و همچنین اصول موفقیت رهبران پرسیل است. گرایش رایج در برند پرسیل در واقع نیت او برای کمک به افراد است تا این افراد بفهمند اگر مغزشان را برای کارهایی تنظیم کنند که واقعا از انجام آنها لذت میبرند، چقدر میتوانند قدرتمند شوند. ازآنجاییکه مغز بر اساس عادات و رفتار یادگیریشده کار میکند، پرسیل خواستار این است که افراد وقتشان را صرف تمرکز بر عادات و رفتار خود برای رسیدن به موفقیت کنند. پرسیل برای کسانی که میخواهند مغزشان را هک و دستکاری کنند، نکات مفید زیر را مطرح کرده است:
- اقدامات روزانهای انجام دهید که مغز شما را آماده میکند: خوب بخوابید، ورزش کنید، زیاد آب بنوشید، غذاهایی مصرف کنید که امگا ۳ دارند و قدرشناس باشید. اینها ساده به نظر میٰرسند و واقعا هم ساده هستند. پرسیل میگوید: «کلید موفقیت در اینجا این است که روتینهایی منظم به وجود بیاورید که به شما کمک کند سبک زندگی سالمی داشته باشید و بتوانید مغزتان را بهینه کنید.»
- یک تحلیل از زندگی شخصیتان به عمل آورید. همانطور که این تکنیک میتواند نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات شغلی شما را نشان دهد، میتواند چشمانداز باارزشی درمورد زندگی به شما بدهد تا بتوانید اقدامات قدرتمندانهای انجام دهید.
- برای زمان و انرژی خود از قبل برنامهریزی کنید. افرادی که مدیریت زمان مؤثری دارند، ابتدا انرژی خود را مدیریت میکنند. زمانیکه انرژی خودمان را مدیریت کنیم، میتوانیم هوشمندانهتر کار کنیم که این کار ما را قادر میسازد از انرژی ذهنی و احساسی خود بیشترین استفاده را ببریم.
- قدرت مغز را در اوایل صبح به مهمترین وظایف خود اختصاص دهید. این بدین معنا است که نباید قبل از بیرون آمدن از تخت، هیچگونه رابطهای با رسانههای اجتماعی یا چک کردن صندوق ورودی خود داشته باشید. پرسیل معتقد است که این کارها انرژی مغزی و ذهنی شما را تخلیه میکند و اگر شما دراوایل صبح تنها روی مهمترین کارها و وظایف خود تمرکز کنید، بیشتر بهنفع شما است.
- زمانی را برای مراقبت و رسیدگی به خودتان در نظر بگیرید. شاید قبلا هم این مسئله را شنیده باشید؛ چراکه واقعا مهم است. پرسیل پیشنهاد میکند که روتینی با زمانهای بین ۵ تا ۱۵ دقیقه برای خود به وجود بیاورید که حتی اگر روز پرمشغلهای هم داشته باشید، باز هم به خودتان رسیدگی کنید. او توصیه میکند که گزینهی شما نباید این باشد که این کار را حذف کنید، بلکه باید چیزی را جایگزین آن کنید و از خود بپرسید که باید در این ۱۵ دقیقه چهکارهایی انجام دهم.
پرسیل درنهایت میخواهد بگوید که اگرچه مغز خیلی پیچیده است، ولی باز هم میتوان با تلاش کردن، آن را بهسمتی سوق داد که مورد علاقهی شما باشد. او میگوید:
فکر میکنم بزرگترین اشتباهی ما این است که متوجه نیستیم پرورش یک مغز و ذهن سالمتر، چقدر آسان است.
شما درحال حاضر هم قدرت برنامهریزی مغزتان برای رسیدن به موفقیت را دارید.
معمای مادهی تاریک هر روز پیچیدهتر میشود. برای دههها فیزیکدانان در سراسر جهان به دنبال فهم ماهیت ذراتی هستند که نوری از خود گسیل نمیکنند و انسان قادر به دیدن آنها نیست و مادهی تاریک نام دارند. بهدلیل تعدادی از مشاهدات کیهانی در دههی ۱۹۳۰، وجود مادهی تاریک تأیید شد. جالب است بدانید که تمام مواد تشکیلدهندهی ستارهها، کهکشانها و سیارات و در کل، جهان قابل رؤیت، تنها ۵ درصد از کل عالم را تشکیل میدهند و ۲۳ درصد عالم از مادهی تاریک تشکیل شده است. تا به حال شناخت ذرات مادهی تاریک ممکن نشده است. پژوهشگران دانشگاه گوتنبرگ بهتازگی تئوری کوتاه جدیدی در مورد مادهی تاریک ارائه دادهاند که بیان میکند مادهی تاریک بسیار با فرضیههای قبلی متفاوت است. طبق این تئوری، ذرات مادهی تاریک بسیار سبک هستند؛ چیزی در حدود صد برابر سبکتر از الکترون. این تئوری، با تئوریهای قبلی که ذرات مادهی تاریک بسیار سنگین و پرجرم هستند، در تناقض شدید است.
با توجه به تئوریهای معمول، اگر مادهی تاریک وجود نداشت، ستارهها به شکل کنونی خود به دور مرکز کهکشان در گردش نبودند. ذرات احتمالی مطرح برای مادهی تاریک، ذرات سنگین بدون برهمکنش با محیط مادی هستند که بهاختصار به آنها WIMP گفته میشود. در حال مراجعی مثل آزمایشگاه ایتالیایی واقع در اعماق زمین به نام گرن ساسو (Gran Sasso) در حال جستوجوی این ذرات هستند. با این وجود، مقالات علمی جدید منتشرشده نشان میدهند که دسترسی به ذرات مای تاریک به این سادگی امکانپذیر نیست. پروفسور جوچیام کاپ از دانشگاه مینز، میگوید:
در حال حاضر به دنبال کاندیداهای دیگری برای ذرات مادهی تاریک هستیم.
پروفسور کاپ و همکارانش، ودران بردار، جیا لیو و سایو پینگ، نگاه دقیقتری به نتایج مشاهدات چند گروه مختلف در سال ۲۰۱۴ داشتهاند. تمامی گروهها خط طیفی ۳.۵ کیلوالکترون ولت (KeV) مربوط به تابش پرتو ایکس را از طرف کهکشانها و خوشههای کهکشانی دوردست، دریافت کرده بودند. این تابش اشعهی X که منبع آن مشخص نیست، میتواند کلید حل معمای مادهی تاریک باشد. تفسیری که بهتازگی از این خط طیفی حاصل شده، این است که احتمال دارد ذرات مادهی تاریک بعد از واپاشی، تابش X از خود گسیل کنند. به هر حال تیم کاپ در شرف دستیابی به یک کشف تازه است.
تصویر پرتو X از خوشهی کهکشانی برساوش حدود ۲۴۰ میلیون سال نوری دور تر از زمین
تابش اشعه X حاصل از نابودی ذرات مادهی تاریک
پدیدهای که پژوهشگران تیم PRISMA تصویر میکنند، به این شکل است که دو ذرهی مادهی تاریک با هم برخورد میکنند و نابود میشوند. این پدیده شبیه فرآیند برخورد الکترون و پادذرهاش یعنی پوزیترون است. کاپ توضیح داد:
تا مدتها تصور میشد که اگر ذرات مادهی تاریک همجنس ذرات نور باشند، نمیتوان برای آنها فرآیند نابودی در نظر گرفت. در این مدل جدید، با نگاه موشکافانه به این موضوع و مقایسهی دادههای آزمایشگاهی به نتایجی رسیدیم که از نتایج و مدلهای قبلی بسیار دقیقتر است.
طبق مدل کاپ، ذرات مادهی تاریک فرمیونهایی با جرم چند کیلوالکترون ولت هستند که فعلا به آنها نوترینوهای بی اثر گفته میشود. جرم بسیار کم این ذرات مشکلاتی به همراه میآورد. از جمله اینکه بهسختی میتوان چگونگی تشکیل کهکشانها را توضیح داد. کاپ اشاره میکند:
تا به حال توانستهایم مشکلات این مدل را بهخوبی حل کنیم. مدل ما تصویر زیبایی از داستان مادهی تاریک خواهد ساخت.
این فرضیه که فرآیند نابودی ذرهی مادهی تاریک، یک فرآیند دو مرحلهای است، اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. زمانی که مرحلهی اول فرآیند در حال اجرا است، ذرهی واسطهای تولید میشود که سپس به پرتو ایکس واپاشی میکند. کاپ اضافه کرد:
نتیجهی محاسبات ما نشان میدهد که تأثیرات پرتو ایکس در محاسبات، با مشاهدات انجامشده مطابقت دارد.
مدل کاچ و تیمش تنها شروعی برای پژوهشهای تازه در مورد مادهی تاریک است و امکان دارد منبع دیگری برای پرتو ایکس دیدهشده یافت شود. در حال حاضر فیزیکدانهای تجربی JGU در حال کار روی این موضوع هستند.
نتایج این مقاله در Phsical Review Letters منتشر شد.
درو هوستون در رأس دنیا قرار دارد! شرکت او، دراپباکس، یک شرکت درحالرشد با بیش از هزار کارمند است. این غول دنیای ذخیرهی ابری اکنون به بیش از ۵۰۰ میلیون نفر سرویس ارائه میدهد و درآمد سالانهی آن یک میلیارد دلار است.
این شرکت بهزودی عمومی خواهد شد و این برای هوستون خیلی خوب است. اوایل ماه ژانویه، دراپباکس بیسروصدا تشریفات اداری برای آغاز عمومی شدن را شروع کرد و به اولین شرکت بزرگی تبدیل شد که در سال ۲۰۱۸ این کار را انجام داده است.
اما اوضاع از همان روزهای نخست به همین آسانی برای هوستون و شرکتاش پیش نرفته است. او در سرمایهگذاری ابتدایی خود مشکلات و موانعی داشت. دراپباکس کار خود را تنها با ۲ نفر آغاز کرد و اکنون پس از گذشت ۱۰ سال به این نقطه رسیده است.
هوستون با وجود فرصتهای زیادی که برای فروش شرکت خود در سالهای ابتدایی آن داشت، دست از کار خود نکشید. وی در سال ۲۰۰۹ از طرف استیو جابز پیشنهادی دریافت کرد؛ ولی آن را قبول نکرد. در اینجا به پیشرفت و تبدیل شدن هوستون از یک فرد مبتدی عاشق تکنولوژی به مدیرعامل یک شرکت میلیارد دلاری میپردازیم:
هوستون در مصاحبهای با بیزنس اینسایدر در سال گذشته، گفت برنامهنویسی را از ۵ سالگی شروع کرده است. او همچنین کار کردن روی ایدههایی برای استارتاپها را زمانی که یک نوجوان بود آغاز کرد.
اولین تلاش او، شرکت آزمایشی SAT بود و کار روی این شرکت را در دانشگاه آغاز کرد. هوستون در زمان تحصیل در مؤسسهی فناوری ماساچوست (MIT)، یک سال مرخصی گرفت تا به همراه معلم سابق دبیرستان خود برای بررسی و امتحان یک شرکت آزمایشی وقت صرف کند. هدف این شرکت کمک به دانشجویان برای گرفتن نمرههای عالی در آزمون ورودی SAT بود.
هوستون بعد از فارغالتحصیلی سعی داشت شرکت SAT خود را وارد یک شتابدهندهی استارتاپ کند؛ ولی با این کار او موافقت نشد. او در سال ۲۰۰۵ توانست استارتاپش را وارد اولین دستهی شرکتهای Y Combinator کند. او دو سال بعد، در واکنش به یک مشکل فنی شخصی، دراپباکس را بنیان گذاشت.
هوستون هنگام سفر با اتوبوس از بوستون به نیویورک، متوجه شد فلش مموری خود را که حاوی فایلهای مورد نیازش بود، در خانه جا گذاشته است. هوستون در مصاحبهاش با بیزنساینسایدر گفت ایدهی ساخت دراپباکس از زمان جا گذاشتن فلش در آن زمان به ذهنش خطور کرد. او میگوید:
من خیلی پریشان و مضطرب بودم، چون این روند برای بار چندم اتفاق میافتاد. من پیش خودم گفتم خدای من، دیگر نمیخواهم این اتفاق برایم تکرار شود. ادیتور را باز کردم و شروع به نوشتن چند کد کردم. نمیدانستم که این کار من بعدا قرار است به چه چیزی تبدیل شود.
هوستون بار دیگر وارد Y Combinator شد و این بار ایدهی دراپباکس را مطرح کرد؛ اما با مشکل دیگری مواجه شد. پل گراهام، یکی از مؤسسان Y Combinator، به هوستون گفت ایدهاش را دوست دارد؛ اما هوستون برای اینکه وارد آنجا شود باید فرد مؤسس دیگری را نیز به همراه داشته باشد. هوستون به بیزنساینسایدر میگوید:
پل به من گفت میخواهد فرد دیگری نیز در کنار من باشد؛ چراکه معتقد بود این کار فراز و نشیبهای احساسی در پی دارد و وجود یک فرد دیگر به برقراری تعادل در این زمینه به من کمک میکند و میتواند بار مشکلات را تقسیم کند. حقیقت این است که او درست میگفت.
هوستون که کمتر از دو هفته وقت داشت تا یک همکار برای دراپباکس پیدا کند، فردی را در مؤسسهی فناوری ماساچوست پیدا کرد؛ آرش فردوسی که یکی از دانشجویان مؤسسهی فناوری ماساچوست بود و پس از تماشای ویدیویی نسخه نمایشی هوستون از دراپباکس سراغ او رفت. فردوسی پس از مکالمهای دوساعته قبول کرد از مؤسسهی خارج شود و با هوستون کار کند. هوستون توافق شغلی خود با فردوسی را مانند یک ازدواج اجباری توصیف میکند. او میگوید:
توافق ما شبیه این بود که پس از اولین و دومین قرار ملاقات، ازدواج کنیم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد؛ چون من باید او را متقاعد میکردم که این تصمیم برای او خیلی خوب است و ما باید اکثر ساعات روز خود را برای آیندهای مشخص، صرف چنین کاری کنیم؛ با این وجود او فورا قبول کرد.
هوستون با همکاری فردوسی توانست وارد Y Combinator شود و با یک سرمایهگذار افسانهای ملاقات کند. پس از ملاقات هوستون با مایکل موریتس، رئیس سکویا کاپیتال، سرمایهی ابتدایی دراپباکس به دست آمد. موریتس برای بررسی پیشنهاد آپارتمان هوستون را ترک کرد. بعد از اینکه توافقی بین آن دو صورت گرفت، هوستون منتظر وارد شدن سرمایه ماند. وی میگوید:
من درحال کار کردن با کامپیوترم بودم که دیدم موجودی من از ۶۰ دلار به ۱.۲ میلیون دلار رسید.
دراپباکس سرویس عمومی خود را در سال ۲۰۰۸ شروع کرد. آغاز کار دراپباکس یک سال پس از دریافت سرمایه از سکویا شروع شد. هوستون میگوید دراپباکس زمان بیشتری برای راهاندازی درمقایسه با سایر استارتاپها صرف کرده است؛ زیرا محصولی بود که باید بهخوبی روی آن کار میشد.
در همان اوایل کار، برخی از تاکتیکهای بازاریابی هوشمندانه به ترقی دراپباکس کمک کردند. هوستون میگوید کتاب بازاریابی پارتیزانی در ابتدای راه کمک زیادی به دراپباکس کرده است. دراپباکس در مدت تست بتای ابتدایی سرویسهای خود، چندین ویدیوی نسخهی نمایشی خلق کرد که در سطح اینترنت مشهور (وایرال) و باعث جذب چندصد هزار کاربر شد.
برنامه موفقتر از مورد بالا این بود که دراپباکس از یک برنامه ارجاع استفاده میکرد که در آن به کاربران فعلی و جدید فضای مجانی میداد: کاربران فعلی باید کاربران جدید را برای سرویس ثبت نام کنند.
این شرکت بهسرعت توجه استیو جابز را به خودش جلب کرد. شرکت اپل در همان اوایل راه به دراپباکس علاقهمند شد و تیمهایی از هر دو شرکت بر سر جزئیات فنی این سرویس وارد مذاکره شدند. سرانجام استیو جابز تقاضای یک نشست کرد که تقریبا حالت تست و امتحان داشت. این نشست با تعریف و تمجید استیو جابز از نوآوری دراپباکس شروع شد. جابز گفت:
محصول شما فوقالعاده است.
او سپس از تمایل هوستون به فروش دراپباکس به اپل پرسید. وقتی هوستون پیشنهاد جابز را رد کرد، نشست از حالت دوستانه خراج شد. هوستون در این باره میگوید:
جابز شروع به ناراحت کردن ما کرد و گفت ما یک چهرهی نوپا هستیم، نه یک محصول... و اینکه ما در آینده مزایای خود را از دست خواهیم داد. او به گونهای صحبت میکرد که انگار میخواست ما را بکشد؛ یا حداقل چیزی نزدیک به این.
دراپباکس توجه مدیرعامل فیسبوک، مارک زاکربرگ را نیز به خود جلب کرده است. حوالی سال ۲۰۰۹، زاکربرگ از طریق فیسبوک یک پیام برای هوستون فرستاد و هوستون اشاره میکند که در ابتدا گمان کرده این پیام یک شوخی است. زاکربرگ به هوستون گفته بود که شرکت شما در حال کشیدن افراد فیسبوک به دراپباکس است.
هوستون سال ۲۰۱۳ در مؤسسهی فناوری ماساچوست سخنرانی کرد و به نقش و اهمیت مؤسسهی MIT در موفقیت دراپباکس اشاره کرد و گفت این مؤسسهی همانجایی است که او توانست همکارش، فردوسی را در آنجا پیدا کند. دراپباکس در سال ۲۰۱۴ شروع به ارائه مشخصههایی برای کسب وکارها کرد.
این شرکت درحالحاضر برای بیش از ۲۰۰ هزار کسب وکار، سرویسهای نرمافزاری ارائه میکند. امروزه از شرکت هوستون بهعنوان یکی از موفقترین زیرمجموعههای Y Combinator یاد میشود.
نیکولاس ریوالس، عکاس فرانسوی، در طول سفر خود به اسپانیا با استفاده از نورپردازی هندسی و نوردهی طولانی، توانسته است تصاویر زیبایی به ثبت برساند. پروژهی عکاسی از این تصاویر La Linea Roja نام گرفته که به معنی خط قرمز است.
ریوالس در محاسبه با پتاپیکسل گفت او اشکال حدودا سه تا چهار متری را با چراغهای ثابت در محل مورد نظر قرار میداد و سپس تصویر مورد نظر خود را به ثبت میرساند. این لامپها قدرت بسیار کمی دارند و با یک باتری دوازده ولت کار میکنند؛ به همین دلیل برای ثبت این تصاویر به نوردهی طولانی نیاز بود.
این عکاس میگوید:
یک خط قرمز از طریق اسپانیا سفر میکند تا انسان و طبیعت را به هم متصل کند. یک خط قرمز برای سرودن یک شعر؛ صحنههای غیر واقعی که فقط برای یک شب وجود داشتند تا با رسیدن صبح ناپدید شوند.
می توانید با مراجعه به این وبسایت تصاویر بیشتری از نیکولاس ریوالس مشاهده کنید.
بهتازگی اخباری در رابطه با نسخهی بعدی اندروید منتشر شده است که اطلاعات جالبی دربارهی آن ارائه میدهد. وبسایت بلومبرگ از جانب افراد نزدیک به گوگل عنوان کرده است که نسخهی آتی این سیستمعامل موبایل، همراه با دگرگونی اساسی در زمینهی طراحی منتشر خواهد شد؛ همچنین گوگل قصد دارد در راستای کمک به ساخت نسل جدید گوشیهای کمحاشیه، همانند آنچه که در آیفون ۱۰ مشاهده کردیم از بریدگی بالای صفحهنمایش پشتیبانی نرمافزاری انجام دهد.
بهروزرسانی اندروید P که برای عرضه در اواخر سال جاری میلادی برنامهریزی شده است، علاوه بر موارد فوق، تعامل بهتر با گوگل اسیستنت و بهبودهای در وضعیت مصرف باتری به همراه خواهد داشت؛ همچنین گوگل طراحی جدیدی برای دستگاههایی با صفحهنمایشهای چندگانه و انعطافپذیر در نظر گرفته است.
بر اساس گفتهی این افراد، یکی از مهمترین اهداف گوگل برای بهروزرسانی آتی، متقاعد کردنِ بیشترِ کاربران آیفون برای مهاجرت به دستگاههای اندرویدی است. این شرکت قصد دارد با تغییرات بصری چشمگیر سیستمعامل اندروید به این مهم دست پیدا کند.
اندروید بر بازار گوشیهای هوشمند پایینرده و میانرده تسلط دارد؛ اما هنوز بخش اعظمی از فروش گوشیهای بالارده در دست اپل و گوشیهای آیفون است؛ گوشیهایی که کاربرانش مبلغ بیشتری برای استفاده از اپلیکیشنها و سرویسها خرج میکنند. با این حال به نظر میرسد که پشتیبانی از بریدگی صفحهنمایش بتواند این شرایط را تا حدودی تغییر دهد. پشتیبانی اندروید از این بریدگی این اجازه را به سازندگان خواهد داد تا دستگاههایی با صفحهنمایشهای کمحاشیهتر و ویژگیهای بیشتر توسعه بدهند.
با این حال به نظر نمیرسد که تمام سازندگان گوشیهای اندروید از این قابلیت استقبال کنند. سامسونگ بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندههای گوشی اندروید، از شرکتهای برجستهای بود که آیفون ۱۰ را به دلیل بریدگی بالای صفحهنمایش در تبلیغات خود مورد تمسخر قرار داد.
تاکنون استارتآپ اسنشال که توسط خالق اندروید، اندی رابین مدیریت میشود، اولین تولیدکنندهای بوده که گوشی هوشمندی با بریدگی صفحهنمایش عرضه کرده است. بر اساس شایعات، به نظر میرسد که شرکت چینی هواوی نیز روی گوشی هوشمندی با این خصوصیت کار میکند.
فارغ از مبحث فوق، اندروید P در راستای رقابت با سیری اپل و الکسای آمازون، تمرکز بیشتری بر گوگل اسیستنت خواهد داشت. طبق اطلاعات فاششده، توسعهدهندگان اپلیکیشنهای اندروید در نسخهی آتی این سیستم عامل این امکان را خواهند داشت تا تکنولوژیهای صدامحورِ گوگل را در ساختههای خود پیادهسازی کنند. با این حال نمیتوان با اطمینان بیان کرد که تمامی این تغییرات در بهروزرسانی اندروید P رخ خواهند داد.
تغییرات و بازطراحی اندروید در حالی قرار است اتفاق بیافتد که اپل بهدلیل مشکلات فراوان iOS 11 تصمیم به حذف ویژگیهای جدید از نسخهی بعدی آن گرفته است و تنها بر رفع ایرادات و بهبود عملکرد این سیستمعامل تمرکز خواهد کرد.
در پایان بد نیست به نام نسخهی بعدی اندروید نیز اشارهای داشته باشیم. همانطور که مطلع هستید، گوگل برای هر نسخه از سیستمعامل اندروید نام یک دسر را انتخاب میکند. حال برطبق گفتهی منابع داخلی، نسخهی بعدی اندروید فعلا با نام پسته بستنی (Pistachio Ice Cream) شناخته میشود؛ با این حال با توجه به سوابق پیشین گوگل، این شرکت هنگام انتشار رسمی اندروید از نامهای دیگری استفاده خواهد کرد.
آزمون اتصال 5G جدیدی توسط شرکت فنلاندی Kauppalehti و اپراتور وایرلس Elisa صورت گرفته است که نشان میدهد فناوری 5G نسبت به 4G lte در مصرف واقعی ۱۴ برابر سریعتر عمل میکند. سرعتی که آنها موفق شدهاند به صورت پایدار به دست آورند، ۷۰۰ مگابیت بر ثانیه است. این آزمایش با استفاده از تجهیزات ساخت هواوی که بااستانداردهای سازمان 3GPP سازگار است، انجام شد و طی آن مصرف عادی و معمول 5G در شرایط واقعی مورد ارزیابی قرار گرفت. همانطور که عنوان شده است، شرایط آزمایش در بهترین وضعیت خود نبود و مثلا از یک فرستنده استفاده شد. به گفتهی کارشناسان الیزا، پهنای باند چنین سیستمی روی کاغذ هزار مگابیت بر ثانیه است. در مقابل، نتیجهی تست 4G در شرایط مشابه تنها ۵۰ مگابایت سرعت را نشان داد. در این آزمونها، فرستنده تقریبا ۵۰۰ متر با گیرنده فاصله داشت و تست 5G روی باند ۳.۵ گیگاهرتز انجام گرفت.
فناوری پشتیبانی از 5G اوایل سال ۲۰۱۹ در فنلاند به تجاریسازی خواهد رسید و الیزا پیشبینی میکند که بتواند تا پایان سال جاری بستر را برای آن فراهم کند. استفاده از 5G در کشورهای حوزهی اسکاندیناوی تا ۱۸ ماه آینده آغاز خواهد شد و فنلاند یکی از اولین کشورهایی خواهد بود که از آن بهره میبرد.
انتظار میرود نسل جدید شبکههای ارتباطی همراه، بستر را برای تحولی عظیم در خدمات، محصولات و کسبوکار مرتبط با ارتباطات بیسیم فراهم کند. بنابراین اپراتورهای تلفن همراه، برای عقب نماندن از عرصهی رقابت ناگزیر به سرمایهگذاری و تجهیز شبکههای خود به فناوری وایرلس جدید خواهند بود.
چین، یکی از زیباترین و درعینحال پررمز و راز ترین مقاصد گردشگری دنیا است. دیدنیهای این کشور کم نیست و اگر بخواهیم از دیدنیها و طبیعت چین سخت بگوییم، روزها و شاید هفتهها برای این کار کم باشد. یکی از دیدنیترین و زیباترین مناطق گردشگری در شهر پکن در چین، شهر ممنوعهاست. شهر ممنوعه ازنظر تاریخی بسیار بااهمیت است و در لیست ۵ جاذبه مهم دنیا قرار دارد که سالانه میلیونها گردشگر را به این شهر میکشاند.
در این مطلب به سراغ حقایق جالب درباره شهر ممنوعه رفتهایم، با ما همراه باشید تا با این مجموعه شگفتانگیز بیشتر آشنا شوید:
۱. احداث شهر ممنوعه در سال ۱۴۰۶ میلادی با دستور جو دی دومین امپراتور سلسله مینگ آغاز شد و شهر در مدت ۱۴ سال ساخته شد. تا سال ۱۹۱۱ میلادی و نابودی سلسله چینگ، جمعا ۲۴ امپراتور در این شهر اقامت کرده و بر چین فرمان راندهاند. از سال ۱۹۲۴ بازدید از این مجموعه بهعنوان کاخموزه برای عموم آزاد شد و ممنوعه بودن آن پایان یافت.
۲. شهر ممنوعه به روایتی وسیعترین و کاملترین مجموعه معماری چوبی در جهان است.
۳. این اثر با ساختاری مستطیل شکل مساحتی حدود ۷۲ هکتار دارد. ابعاد آن ۹۶۱ متر طول در امتداد شمال به جنوب و ۷۵۳ متر عرض در امتداد شرق به غرب است. دیواری با ارتفاع ۱۰ متر و حفرهای با عرض ۵۲ متر دورتادور مجموعه را فراگرفته است. در هر ضلع دیوار، یک دروازه وجود دارد و بر روی ضلع جنوبی «دروازه نیمروز» و بر روی ضلع شمالی «دروازه نیروی ایزدی» دیده میشود. دیوارها ضخیم هستند و طوری طراحی شدهاند که در برابر آتش توپخانه آن زمان مقاومت کنند.
۴. شهر ممنوعه براساس نظام تشریفاتی سلسلههای فئودالی و اصول طبقاتی ساخته شده است. طرح کلی، وسعت، شیوه معماری، رنگ و تزیینات همه نشاندهنده امتیاز خاندان سلطنتی و سلسلهمراتب اشرافی است. سه قصر این مجموعه یعنی قصر تای حه، قصر جون حه و قصر بایو حه که توجه را بیشتر جلب میکنند، محل اعمال قدرت امپراتوری امپراتوران و برپایی مراسم پرشکوه بوده است. قصر تای حه، مرکز تمام شهر ممنوعه و تخت سلطنتی طلاییرنگ امپراتور در این قصر دیده میشود. این قصر دارای مجللترین معماری در شهر ممنوعه است. این قصر در شمال میدان بر سکوی مرمری سفیدرنگی به مساحت ۳۰ هزار مترمربع و بلندای ۸ متر ساخته شده است. ارتفاع آن ۴۰ متر است که به لحاظ ارتفاع، بلندترین بنای شهر ممنوعه است.
۵. دیوار سرخرنگ به ارتفاع چند متر و به طول بیش از ۳۴۰۰ متر شهر ممنوعه را احاطه کرده و بیرون این دیوار رودخانه حفاظتی جاری است.
۶. جمعا ۹۹۹۹٫۵ اتاق در قصرهای شهر ممنوعه وجود دارد. به اعتقاد گذشتگان چینی، اقامتگاه امپراتوران آسمانی ۱۰ هزار اتاق دارد و امپراتورانی که پسر امپراتور آسمانی هستند، باید خویشتندار بوده و نباید از تعداد اتاقهای امپراتور آسمانی تجاوز میکردند. به همین دلیل تعداد اتاقهای شهر ممنوعه نیم اتاق کمتر از تعداد اتاقهای کاخ آسمانی است.
۷. شهر ممنوعه تنها یکی از کاخ تاریخی در چین است. این شهر زیبا امروز بهعنوان بزرگترین کاخ تاریخی در جهان شناخته شده است. دو کاخ دیگر چین، قدمت بالایی دارند، ولی شهر ممنوعه با ثبت رکورد ۵۰۰ سال حاکمیت سلطنتی، توانسته عنوان بزرگترین کاخ باستانی دنیا را به دست بیاورد.
۸. شهر ممنوعه در نزد مردم چین از اهمیت بالایی برخوردار است و بهعنوان یک گنج ملی از این مجموعه بنا یاد میشود و بهعنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
۹. شهر ممنوعه محبوبترین جاذبه گردشگری چین است. بااینکه بناهای تاریخی بسیار زیبا و مهمی در خاک چین وجود دارند، ولی امروز شهر ممنوعه بهعنوان محبوبترین جاذبه گردشگری چین شناخته میشود. این مجموعه بنا سالانه ۱۴ میلیون گردشگر را به چین میکشاند. شاید باور این موضوع برایتان سخت باشد، ولی در ایام تعطیلات ازدحام جمعیت به حدی میرسد که افراد برای تهیه بلیت صف میکشند.
۱۰. دولت چین برنامههای زیادی برای هرچه آسانتر کردن بازدید توریستها از این مجموعه تاریخی دارد.
۱۱. اگر روزی به شهر ممنوعه سفر کردید، غذا خوردن در رستورانهای نزدیک به مجموعه و داخل مجموعه را فراموش نکنید، در این رستورانها میتوانید به سبک یک شاهزاده غذا بخورید.
۱۲. یکی از معروفترین غذاها پکن، اردک است، اردک از غذاهای اشرافی آن زمان بوده و بسیاری از پادشاهان از اردک بهعنوان غذای موردعلاقهشان یادکردهاند. یکی از معروفترین رستورانهای چینی در نزدیکی شهر ممنوعه قرار دارد که فاصله آن با تاکسی تنها چند دقیقه است.
۱۳. موزه کاخ شهر ممنوعه، یکی از بزرگترین موزههای فرهنگ در دنیا است. بازدیدکنندگان شهر ممنوعه این شانس را دارند در بازدید از این بنای تاریخی، یکی از کاملترین مجموعههای تاریخی دنیا را ببینند. این مجموعه هزاران سال تاریخ چین را در خود جای داده است و یکی از برترین موزههای جهان بهشمار میرود.
۱۴. مساحت شهر ممنوعه، دو برابر واتیکان و سه برابر ارگ کرملین است. براساس حدس و گمانها تعداد ۱ میلیون کارگر و هنرمند برای ساخت شهر ممنوعه ۱۴ سال کارکردهاند.
۱۵. اطراف شهر ممنوعه پر از جاذبههای طبیعی است. شهر ممنوعه در یکی از خوش آب و هواترین نقاط پکن قرار دارد و دسترسی به آن بسیار راحت است. اگر پس از بازدید از شهر ممنوعه قصد خرید را داشتید، کافی است به خیابان وانگفینگینگ بروید. این خیابان در نزدیکی مجموعه شهر ممنوعه قرار دارد.
۱۶. یکی دیگر از جاذبههای اطراف شهر ممنوعه، میدان تیان آنمن است. این میدان بزرگترین میدان جهان است که در نزدیکی شهر ممنوعه قرار دارد. از دیگر بناهای مهم این منطقه میتوان به پلهای جین شوی و دیوار سرخو اشاره کرد.
۱۷. بهترین فصل برای بازدید از شهر ممنوعه پاییز است. در فصل بهار، زمان باز شدن شکوفهها، منظره شهر ممنوعه رویایی است، ولی ممکن است کمی گرمای هوا شما را آزار دهد، ولی پاییز فصلی بسیار ایدهآل برای بازدید از شهر ممنوعه است.
۱۸. یکی از جالبترین اتفاقات تاریخ شهر ممنوعه، سفر بدون ویزا به این منطقه بود. در سال ۲۰۱۳ به مدت ۷۲ ساعت سفر به شهر ممنوعه بدون ویزا میسر شد. این فرصت زمانی عالی برای بازدید از این شهر تاریخی بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.