آیین‌ها و جشن‌های ایران هر یک ریشه‌ای حکمت ‌آمیز و پر تعمقی دارند که ایرانیان در حین اجرای جشن به تمام نیکی‌های زاده شده از آن آیین دست می‌یابند. یکی از این  جشن‌ها شب یلدا است که به هزاره های پیش از میلاد باز می‌گردد.

 

 

 

 

 

یلدا یا شب چله | ميلاد خورشيد در تمد‌ن‌های ديگر | دلیل همزمانی شب یلدا و کریسمس | علت نامگذاری شب چله | ورود واژه یلدا | یلدای امروز | یلدا در ادبیات کهن

یلدا یا شب چله

جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزار سال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می‌شود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانشی دست پیدا کردندکه ثابت می‌کرد نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.

 

استوای سماوی

یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب در اول ماه دی) نخستین روز زمستان گفته می‌شود.

0.925095001303757445_irannaz_com

شب چله، شب یلدا،‌ میلاد مهر، خورشید شکست‌ناپذیر، یا هر آنچه آن را بنامید، آخرین شب پاییز و دیرپا‌ترین شب سال است. ساکنان فلاتایران، از چندین هزار سال پیش این شب را گرامی داشته‌اند. درحالی‌که در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، هیچ حکومتی اصراری به گرامی‌داشت این شب نداشته است، اما همچنان ایرانیان این شب را پاس می‌دارند و در زنده نگهداشتن این آیین می‌کوشند. تداوم دیرگاه این جشن، سخن از کهنسالی و قدمت آن دارد.

یلدا-1

مردم دوران کهن با طبیعت و تضادهای آن خو داشتند و از آنجایی که به دامداری یا کشاورزی مشغول بودند گردونه‌ی زندگی خود را بر چرخه‌ی طبیعت استوار کردند؛ چرا که تغییر فصول و بلندی یا کوتاهی شب و روز تاثیری مستقیم بر زندگی آن‌ها داشته است. گرما، نور و بلندی روزها نشانه‌هایی نیک و پسندیده بودند و در مقابل، سرما، زمستان و تاریکی شب پدیده‌هایی نه چندان مطلوب.

 

en1642-1

(نگار گری ایرانی با موضوع شب یلدا)

در زمان‌های بسیار قدیم (حتی پیش از زرتشت) آیین مهر در میان ساکنان فلات ایران رواج داشته است. مهر و ناهید (میترا و آناهیتا) به‌عنوان دو ایزد، نیایش می‌شده‌اند. «مهر»، ایزد فروغ، نگهبان پیمان و پشتیبان پرتو پگاهی است و «ناهید»، ایزد پاکی، زایش و برکت، فرشته‌ی آب‌ها و باران. پیروان آیین مهر آخرین شب پاییز را مصادف با تولد خورشید می‌‌دانسته‌اند، همان‌گاه که از دل سیاهی شبی بلند و سرد، ایزدمهر در یک غار گود و کم‌ارتفاع از میان کوه‌های البرز ظهور می‌کند و خورشید گرم و نورافزا را به ارمغان می‌آورد. برخی به اشتباه مهر را همان خورشید گرفتند. شب چله در واقع شب میلاد خورشید است. در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» به نقل از دکتر مهرداد بهار می‌خوانیم:

شب یلدا، تولد مهر یا میترا نیست، بلکه تولد خورشید است. مهر با خورشید تفاوت‌هایی دارد.

از نظر تقویم مردم ایران باستان، چله، شب تولد خورشید است و حال آنکه بر اساس اسطوره‌ها خورشید و مهر ارتباط نزدیکی دارند ولی یکی نیستند.

بیشتر بخوانید:

 

0.890157001368708895_pixnaz_ir

پس از گرویدن ایرانیان به آیین زرتشت، آداب و رسوم آیین مهر نه‌ تنها فراموش نشد، بلکه جزوی از آیین و مراسم زرتشتی به‌ حساب می‌آمد. بنا بر روایت ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، زرتشتیان روز اول دی را خور‌روز (روز خورشید) می‌نامند و جشن این روز را نودروز می‌نامند. چرا که از شب یلدا تا نوروز ۹۰ روز در پیش است . هم‌چنین در کتاب قانون مسعودی آمده‌ است که اولین روز از دی‌ ماه را خرم‌روز یا خره‌روز می‌نامند. این روز را منتسب به اهورامزدا می‌دانستند. حتی هنگامی که ساسانیان دین زرتشت را دین رسمی کشور کردند، اهمیت آیین مهر در زندگی مردم و در نهادهای حکومتی آشکار بود.

0.125303001288647715_irannaz_com

این اهمیت در نقوش بازمانده‌ی عهد ساسانی به‌ روشنی نمایان است. در نقش رستم، ناهید تاج پادشاهی را به شاه اعطا می‌کند و در طاق بستان کرمانشاه میترا شاهد اعطای فرایزدی از طرف اهورامزدا به اردشیر اول است. بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر، شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همه‌ی برده‌ها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بسان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و آحاد مردم همگی یکسان بودند.

Ardeshir

(تندیسی از اردشیر دوم، پادشاه بزرگ ساسانی در میان اهورا مزدا خدای یگانه پارس و میترا، نمادی از خدای خورشید و مهر، طاق بستان)

Naqsh_i_Rustam._Investiture_d'Ardashir_2

(نقش رستم، فارس)

در آستانه رسیدن به یلدا، خانواده‌های ایرانی تب‌وتابی پیدا می‌كنند تا به خرید بپردازند. تهیه هندوانه و انار، از ضروری‌ترین این خریدهاست. این خرید نخستین كاری است كه ایرانیان در این شب انجام می‌دهند. اما پرسش این است كه چرا از میان میوه‌های گوناگون، ما تنها سراغ این دو میوه می‌رویم؟

morakabat

می‌دانیم كه اهمیت رنگ قرمز در فرهنگ ما، پیشینه‌ای ۵ هزار ساله دارد.

NationalWatermelonDay

ایرانیان پیش از ماندگاری در فلات كنونی ایران، از جایی آمده‌اند که بر پایه «وندیداد»، ۱۰ ماه آن زمستان بود و ۲ ماه دیگر تابستان. در آن سرزمین سرد، فروغ خورشید گرمابخش زندگی بود. از این رو هر آنچه مربوط به خورشید بود، برای ما گرامی به‌ حساب می‌آمد. بخشی از آن به رنگ سپیده دم، یعنی رنگ ارغوانی، بازمی‌گشت. پس اهمیتی كه رنگ قرمز در شب یلدا دارد و رنگ دو میوه انار و هندوانه هم از باور به رنگ ارغوانی سپیده‌دم بر می‌خیزد.

۲

خرید ایرانیان در شب یلدا، یادكرد از رنگ‌ سپیده‌دم ایزد‌مهر، در چندین هزار سال پیش است. سفره شب یلدا سفره «میزد» است و میزد عبارت است از میوه‌های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می‌شد و این سفره نیز همانند سفره‌ی هفت سین مقدس است.

2763061_orig

هنگام توسعه‌ی آیین مهر در اروپا، مراسم شب‌ چله به عنوان روز زایش مهر و نور و راستی با شکوه تمام برگزار می‌شد و پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب‌ورسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به‌رخصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود، همچنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. تا سال ٣۵٠ میلادی تمام فرقه‌های مختلف مسیحیت متفق‌القول روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح می‌دانستند. ولیکن نفوذ آیین مهر، کلیسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عیسی مسیح را مطابق با تولد مهر یا میترا قرار دهد تا از التقاط این دو مناسبت نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگ‌ترین جشن آیین مهر را در خود حل کند.

با قدرتمند شدن کلیسای رم و پس از گذشت زمان، فرقه‌های دیگر مسیحیت به این سمت‌وسو گرویدند. لیکن هنوز کلیسای ارمنی و ارتدوکس شرقی روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح می‌دانند. آنچه از نظر پژوهشگران مسلم است این است که ٢١ یا ٢۵ دسامبر با توجه به اشاره‌های انجیل به فصل زراعت و اعتدال هوا و همچنین تاریخ دوران اولیه‌ی مسیحیت، روز میلاد عیسی مسیح نیست و نفوذ آیین مهر در رسوم کلیسا نیز غیرقابل‌انکار است. نخستین مایه‌های جشن کریسمس وایلانوت میراث و هدیه‌ی ایران کهن به جهانیان است که خود تا به امروز در زنده‌ نگهداشتن آن کوشیده‌ است.

3026

ميلاد خورشيد در تمد‌ن‌های ديگر

تمدن‌های مختلفی شب آخر پاییز را به عنوان روز میلاد خورشید جشن می‌گرفتند. آداب بسیاری از این جشن‌ها تشابهات زیادی با مراسم شب چله‌ی ایرانیان دارد و حتی در بعضی موارد نفوذ فرهنگ ایران باستان به عنوان ریشه‌ی پیدایش این آیین‌ها قابل اثبات است. در حدود ۴٠٠٠ سال پیش در مصر باستان جشن «باز زاییده‌ شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شد. مصریان در این هنگام از سال، به مدت ١٢ روز به نشانه‌ی ١٢ ماه سال خورشیدی به جشن و پایکوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. همچنین از ١٢ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌‌کردند که نشانه‌ی پایان سال و آغاز سال نو بود.

در روم باستان مراسمی برای پاسداشت کیوان یا زحل (خداوند زراعت) به مدت هفت روز، از ١٧ تا ٢٣ دسامبر، برگزار می‌شد. اولین روز زمستان، روز بزرگداشت خداوند خورشید بود و آ‌ن را خورشید شکست‌ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، می‌نامیدند. جشن زراعت و جشن خورشید شکست‌ناپذیر از آن دسته از جشن‌ها هستند که با نفوذ آیین مهر رواج پیدا کردند. بنا بر رسم ایرانیان، بزرگان رومی در این روز جامه‌ی مردم عادی را بر تن می‌کردند و بردگان خود را آزاد می‌کردند. شاه به میان مردم آمده و شخصی عادی را که از نجیب‌زادگان نبود بر سریر شاهی می‌نشاندند. از جنگیدن در این روز خودداری می‌کردند و روز را با صلح و آشتی به شب می‌رساند.

mitra italiya divar negare

دیوار نگاره‌ی میترا و قربانی کردن گاو نر (ورزا ) و دنباله فلکی ردای میترا /این دیوارنگاره از یک میترائیوم (پرستشگاه آیین میترائیسم) در مارینو ایتالیا است

آیین مهر توسط بازرگانان آسیای صغیر به یونان و روم باستان رسید و پیروان زیادی در میان اقشار مردم پیدا کرد. در حدود ٧۵ پیکره و بیش از صد نقش مهر یا میترا در شهر رم در ایتالیا یافت شده است. به‌ خصوص در درجات مختلف ارتش روم که خود را پشتیبان نیکی‌ها و نگهبان درستی‌ها می‌دانستند، میترا، ایزد پاسبان نور، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. نفوذ آیین مهر یا میترا در روم و یونان باستان به اندازه‌ای بود که هم‌اکنون ردپای آن در مراسم و آ‌یین‌های محلی و مذهبی اروپاییان دیده می‌شود. بسیاری از سنت‌های مخصوص کریسمس میراث روم باستان و در نتیجه آیین مهر است.

بیشتر بخوانید:

 

 KONICA MINOLTA DIGITAL CAMERA

تندیس میترا در حال قربانی کردن گاو در موزه بریتانیا

Mithr

                نقش میترا در پشت و روی یک کنده کاری متعلق به سده دوم یا سوم پس از میلاد

دلیل همزمانی شب یلدا و کریسمس

santa4.aaaaajpg

کلمه‌ی نوئل از ریشه‌ی رومی ناتال به معنی تولد است و همان‌گونه که ذکر شد نام جشن رومیان ناتالیس اینوکتوس بود. همچنین بابانوئل با کلاهی شبیه کلاه موبدان آیین مهر ظاهر می‌شود (به کلاه و لباس تندیس میترا در آیین مهری که شباهت زیادی به کلاه بابانوئل دارد). از همه جالب‌تر، درخت کاجی است که در مراسم کریسمس تزئین می‌شود. این درخت کاج و ستاره‌ی روی درخت نیز میراث آیین مهر است. رومیان در این جشن‌ها از درختان همیشه سبز، مانند کاج استفاده می‌کردند و سبزی همیشگی آن را نشانه‌ی قدرت و غلبه‌ی میترا بر سرما و زمستان می‌دانستند.

سرو

در کنده‌کاری‌های باقی‌مانده از آیین مهر، درخت سرو یا کاج در کنار مهر و آناهیتا دیده می‌شود و همچنین در نقوش تزئینی ایرانی به شکل بته‌جقه ترسیم می‌شد.

درخت سرو تخت جمشید

هم‌چنین در قسمت‌هایی از روسیه‌ی جنوبی هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌کنند. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. رقص مخصوص این شب یادآور نحوه‌ی برداشت محصول کشاورزان در این هنگام از سال است. یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.  

علت نامگذاری شب چله

عدد چهل از گذشته‌های دور جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ ما داشته است. ایرانیان باستان زمستان را به دو بخش چهل روزه تقسیم کرده‌اند: «چله‌ی بزرگ» و «چله‌ی کوچک». شب آخر آذر از آن جهت چله نامیده شده است که آغاز چله‌ی بزرگ و آمدن سرمای زمستان را هشدار می‌دهد. درست چهل روز بعد از شب چله جشن سده، به پایان رسیدن چله‌ی بزرگ زمستان را ندا می‌دهد. در چهل روز دوم سرمای زمستان کم‌تر است و آسیب کم‌تری می‌رساند و از آن جهت آن را چله‌ی کوچک می‌نامند.

شب یلدا

پیروان آیین مهر، بلندتر شدن روزها را از برکت حکمرانی ایزد مهر بر زمین می‌دانستند و کوتاه‌تر شدن شب‌ها را نشانه‌ای از غلبه‌ی او بر اهریمن. آن‌ها در شب چله به پایکوبی و جشن و سرور می‌پرداختند تا شکست اهریمن را جشن بگیرند و گاه تا دمیدن پرتوی پگاه در دامنه‌ی کوه‌های البرز به انتظار باز زایید ه‌شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول بودند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند. در ایران به مرور زمان نیایشگاه‌های مهری که به قدرتمند کردن نیروی جسم همراه با نیایش می‌پرداخت، تبدیل به زورخانه‌های باستانی ایران شده‌ که به حرکات ورزشی انجام داده و همزمان به مدح مولا علی پرداخته می‌شود.

mehr maraghe (12)

معبد مهری با قدمتی بیش از ۳۰۰۰ سال در مراغه آذربایجان

7_1555

نمونه ای از زورخانه های ایران الگوی معماری و عملکردی مشابه معابد مهری

 

photo_2015-12-22_09-45-11editaa

ارکان سفره‌ی شب چله هندوانه و انار از ارکان سفره‌ی اين شب هستند. قرمزی اين دو ميوه يادآور سرخی طلوع خورشيد است و از ميراث آيين مهر. جدا از اين دو ميوه‌ی مخصوص، ايرانيان نقاط مختلف کشور، به شيوه‌های متفاوتی سفره‌ی خود را تزئين می‌کنند.

635840161201469587-12246959-10153690744071788-6169197241597144254-n

 رنگ ارغوانی طلوع خورشید در آسمان

75

 

ورود واژه یلدا

یلدا واژه‌ای سریانی است به معنی میلاد و تولد. روشن نیست که این لغت سریانی چه زمانی و چگونه وارد زبان پارسی شده است. احتمال می‌رود که بعد از کشتار دسته‌جمعی مسیحیان اولیه در امپراطوری روم و مهاجرت مسیحیان سریانی پس از این کشتارها به امپراطوری ساسانی، لغت یلدا وارد زبان پارسی شده باشد. در هر حال، در ایران امروز شب یلدا و شب چله به عنوان واژگانی مترادف درآمده‌اند و کمتر از ارتباط لغوی یلدا با میلاد خورشید، ظهور مهر یا میلاد مسیح سخن می‌رود.

یلدای امروز

بعد از ورود اسلام به ایران، اهمیت مذهبی گرامیداشت شب چله از بین رفت ولی ایرانیان این سنت کهن را هنوز پاس می‌دارند و جشنی زیبا در این شب برگزار می‌کنند.

 

شب یلدا

یلدا در ادبیات کهن

در فرهنگ عامیانه‌ی مردم، شب یلدا و شب چله، شب دوستی است. شب بار عام و کارهای خیریه است. مردم ایران که اکثرا کشاورز یا دامدار بودند، آموخته‌اند تا سرمای زمستان را بهانه‌ای برای دور هم جمع‌ شدن و جشن به پایان رساندن یک سال زراعی بدانند. لیکن در فرهنگ ادبی و رسمی کشورمان، یلدا اغلب چهره‌ی تاریک و خشن شبی طولانی است؛ شبی که عشاق به انتظار به سرآمدن آن هستند. طولانی و تاریک بودن یلدا استعاره‌ای است برای فراق جانکاه معشوق، تنهایی و انتظار وصال و گاه گیسوی سیاه و بلند یار.

حافظ

صحبت حکام، ظلمت شب یلدا است نور ز خورشید خواه بو که برآید

سعدی

هنوز با همه دردم امید درمان است که آخری بود آخر شبان یلدا را

اوحدی

شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری  

ستایش ایزد مهر نیز ریشه در همان دوران كهن دارد. این ستایش در ناخودآگاه ایرانی به‌جای مانده و در دوره‌های بعد نیز در آثار بزرگان و برجستگان ایرانی نمود پیدا كرد. دیوان  حافظ که همچون شاهنامه فردوسی شناسنامه ما ایرانیان محسوب می‌شود و حافظ یكی از آن بزرگانی است كه بارها در غزلیات خود به این ایزد اشاره می‌كند. از آنجایی که مهرپرستان پیش از ورود به پرستشگاه‌های خود، كه به آن «مهرابه» می‌گفتند، شست‌وشو می‌كردند، حافظ به این آیین مهریان اشاره می‌كند و می‌گوید «شست‌وشویی كن و آنگه به خورآباد خرام». متاسفانه برخی در این بیت «خور آباد» را «خرابات» می‌خوانند.

در اشعار بسیاری این آیین را  که در دل داشته بیان نموده است و در اشعار گرانبهایش مقام خود را گوشه «خور آباد» می‌داند، نه خرابات و می‌گوید:

«مقام اصلی ما گوشه خورآباد است / خداش خیر دهاد آن كه این عمارت كرد»

یا آنجایی كه می‌سراید:

«قدم منه به خورآباد جز به شرط ادب / كه ساكنان درش محرمان پادشهند» و بسیاری بیت‌های دیگر چون: « بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند/ كه مكدر شود آیینه مهر آیینم »

ما ایرانیان در درازای تاریخ خود، با همه رویدادهای تلخی كه پشت سر گذاشته‌ایم، تلاش كرده‌ایم تا فرهنگ خود را زنده نگهداریم. یكی از نشانه‌های زنده بودن فرهنگ ما، جشن‌هایی‌اند كه هنوز هم برپا می‌داریم. «جشن یلدا» یكی از ژرف‌ترین و ارزشمندترین آن‌هاست و رویدادی است كه نه تنها در ایران، بلكه در جهان نیز اثرگذار بوده است. و آنچه که در ذات مفاهیم این آیین وجود دارد، از دیرباز در تمامی تفکر و آیین ما ایرانیان نهفته است.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

زلزله تهران

به اعتقاد محقق پژوهشگاه بین المللی زلزله و مهندسی زلزله، زلزله چهارشنبه شب تهران در سامانه گسلی شمال تهران بوده است و این منطقه توان لرزه زایی 7 تا 7.5 را دارد.

 در ساعت 23 و 27 دقیقه روز چهارشنبه 29 آذرماه زلزله‌ای با بزرگای 5.2 ریشتر رخ داد که بر اساس اطلاعات شبکه شتاب نگاری کشور بیشترین شتاب این زلزله در استان البرز به ثبت رسیده است.
از زمان وقوع این زلزله، پس لرزه‌های متعدد دیگری به ثبت رسیده که به این شرح است:
ملارد استان تهران زلزله 5.2،  1.7، 2.1، 1.6، 1.8، 
صفا دشت استان تهران زلزله 2.1، 
ماهدشت استان البرز زلزله 1.9، 
وحیدیه تهران زلزله 1.6، 1.3
این زلزله علاوه بر استان‌های البرز و تهران در قم و گیلان نیز احساس شد.
دکتر مهدی زارع در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به پهنه زلزله 29 آذرماه ملارد با بیان اینکه این زلزله در گسل ماهدشت جنوب کرج در غرب سامانه گسل شمال تهران بوده است، افزود: این سامانه با طول تقریبی 100 کیلومتر، گسلی فعال است که متوسط دوره بازگشت زلزله‌های بر روی این گسل حدود 3 هزار و 500 سال است. 
وی با تاکید براینکه ممکن است زلزله‌ 1177 میلادی شرق بوئین زهرا-اشتهارد ناشی از فعالیت این سامانه گسلی بوده باشد، خاطر نشان کرد: زمین‌لرزه باستانی در حدود 3 هزار و 200 سال قبل در اثر این گسل رخ داده است. 


زارع همچنین به بیان وضعیت لرزه زایی این سامانه گسلی اشاره و تاکید کرد: گسل شمال تهران توان ایجاد زمین‌لرزه‌هایی با بزرگای بیش از 7 تا 7.5 را دارد ضمن آنکه بر اساس شواهد از وقوع زمین‌لغزش‌های بزرگ روی این گسله می‌توان رخداد توان لرزه‌زایی با بزرگای 7.4 تا 7.8  را نیز برای گسل شمال تهران انتظار داشت.

این محقق مهندسی زلزله ادامه داد: پهنه رومرکز مهلرزه‌ای زلزله 10 شهریور 1341 بوئین‌زهرا در راستای پهنه گسله "ایپک واقع شده است".  قطعه‌ای از گسل زمین‌لرزه‌ای "ایپک" که در این زمین‌لرزه (و احتمالاً در سال 556 خورشیدی) فعال شده است در حد فاصل بین این تلاقی‌های ساختاری در خاور اشتهارد تا جنوب بوئین زهرا و شمال آبگرم واقع است. 

به گفته وی قطعات گسله زمین‌لرزه‌ای "ایپک" در راستای مرز بین کوه و دشت در جنوب دشت قزوین و در جنوب بوئین زهرا و در ادامه روند گسل جنوب اشتهارد (به سوی باختر) و به موازات گسل قدیمی ایپک در مرز پستی و بلندی یاد شده مشاهده شده است. 
این عضو پژوهشگاه بین المللی زلزله و زلزله شناسی یادآور شد: قطعه گسل‌های زمین‌لرزه‌ای در زمان زمین‌لرزه با گسیختگی‌های سطحی و تغییرمکان‌های قائم (بخش جنوبی بالا آمده بود) و راستالغز چپگرد به صورت ناپیوسته مشهود بوده است. 
وی اضافه کرد: علاوه بر آن این گسیختگی در جنوب "توفک" و شمال باختر رودک در حال حاضر مرزهای پستی و بلندی (حدفاصل پادگانه آبرفتی و بخش مسطح مخروط افکنه‌های پای دامنه) نیز قابل مشاهده است. 
زارع با بیان اینکه پهنه رومرکزی زلزله 1341 بوئین زهرا محل رخداد زلزله‌های مخرب تاریخی در راستای گسل "ایپک" بوده است، خاطرنشان کرد: زلزله 1341 بوئین‌زهرا با پس‌لرزه‌های مهمی نظیر پس‌لرزه 13 مهرماه سال 1342 با بزرگای 5.5 از جمله آن بوده است. 
وی ادامه داد: پهنه رومرکزی زلزله‌های مهم تاریخی(به‌ویژه زلزله 556) دقیقاً در ادامه روند لرزه‌ای بوئین‌زهرا (به سوی خاور ناحیه زلزله زده در سال 1341)، واقع بوده است. علاوه بر آن با مقایسه روند خاوری- باختری لرزه‌ای می‌توان به لرزه خیزتر بودن روند خاوری- باختری در این ناحیه (نسبت به راستاهای شمال خاور- جنوب باختر و شمال باختر- جنوب-خاور) پی برد.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ربکا بندیک به‌عنوان متخصص ژئوفیزیک دانشگاه مونتانا، از شما می‌خواهد که در خصوص وقوع زلزله نگران نباشید. این محقق می‌داند که ممکن است هشدارهای مقالات را در مورد «موجی از زلزله‌های ویران‌گر» خوانده باشید که قرار است به دلیل کاهش گردش زمین به دور خود صورت بگیرد و احساس وحشت وقوع حادثه در شما شکل گرفته باشد. بر اساس تحقیقات بندیک ،با توجه به الگوهایی می‌توان وقوع زلزله را پیش‌بینی کرد؛ اما بزرگ جلوه دادن آن، عمدتا جنبه‌ی شور رسانه‌ای دارد!

علم این‌طور مسئله را شفاف‌سازی می‌کند: هیچ راهی برای پیش‌بینی یک زلزله‌ی مشخص وجود ندارد. زمین لرزه‌ زمانی رخ می‌دهد که انرژی پتانسیل ذخیره‌شده داخل زمین، از طریق گسل موجود در پوسته‌ی آن آزاد شود و امواج لرزه‌ای را به زمین ارسال کند.

گسل

از آنجایی که دانشمندان می‌دانند این گسل‌ها در چه مناطقی وجود دارند، پس می‌توانند پیش‌بینی کنند چه خطراتی منطقه را تهدید می‌کند. با این حال، هنوز هم نمی‌دانیم چه نیروهایی به ایجاد این انرژی کمک می‌کنند و باعث انتشار آن می‌شوند و این مسئله به‌صورت یک معمای پیچیده باقی مانده است.

طی مقاله‌ای که در ژورنال Geophysical Research Letters منتشر شد، بندیک و همکارش راجر بیلام، متخصص ژئوفیزیک دانشگاه کلرادو، بین چند زمین‌لرزه‌ی قطعی و نوسانات دوره‌ای گردش زمین ارتباط عجیبی پیدا کردند. آن‌ها می‌گویند با بررسی سابقه‌ی چند زلزله و نظارت بر این نوسانات، دانشمندان ممکن است قادر به پیش‌بینی سال‌هایی باشند که احتمال وقوع زلزله در ان‌ها بیشتر است. بندیک در گفتگویی عنوان کرد:

 افراد همیشه امیدوار هستند که نوعی شاخص قابل اعتماد برای لرزه‌نگاری کشف شود تا بتوان قبل از وقوع حادثه، هشدارهای لازم را دریافت کرد.

با این حال نتیجه‌گیری مقاله‌ی بندیک یک یافته‌ی قطعی نیست؛ چرا که نه در آزمایشگاه اثبات شده و نه توسط دیگر مطالعات تأیید شده است. از طرفی چندین محقق اعلام کرده‌اند که با این نتایج متقاعد نشده‌اند. کن هودنات، به‌عنوان یک متخصص ژئوفیزیک، در سایت Popular Science می‌گوید:

به نظر من این شکل از نتیجه‌گیری، خیلی وقت است قدیمی و نخ‌نما شده!

هودنات در برنامه‌ی ریسک زلزله در خصوص تحقیقات زمین‌شناسی ایالات متحده فعالیت می‌کند. البته چنین واکنشی برای بندیک قابل درک است. او می‌گوید:

همیشه یک محقق اظهار نظر غیرمنتظره‌ای می‌کند و بقیه در خصوص کارش نظر می‌دهند. به این شکل است که علم پیشرفت می‌کند.

از لحاظ تاریخی، پیش‌بینی زلزله جزو ادعاهای ناخوشایند تلقی می‌شود. همان‌طور که پیش از این افراد تلاش کرده بودند بر اساس رفتار حیوانات، انتشار گازها از سنگ‌ها و سیگنال‌های الکتریکی با فرکانس پایین در زمین، وقوع زلزله را پیش‌بینی کنند؛ هر چند روش‌های آن‌ها هم چندان موفق نبود.

ویرانی زلزله

به همین دلیل، بندیک در ادامه‌ی صحبت‌هایش گفت وارد شدن در بازی پیش‌بینی زلزله کمی ترسناک است. به هر حال، پیش‌بینی درست می‌تواند مرگ و زندگی بی‌نهایت انسان را تعیین کند. بندیک و همکارش، در روند مقاله‌ی اخیرشان، زلزله‌هایی را که طی یک قرن ثبت شده‌اند، مورد مطالعه قرار دادند تا علایم مربوط به آن‌ها را پیدا کند. در ابتدا داده‌ها کاملا تصادفی ظاهر شدند.

اما پس از آن، بندیک و بیلام یک عدد جدید با عنوان فاصله‌ی وقوع به تحلیل‌های خود اضافه کردند. در واقع این عدد، مدت‌زمانی است که یک منطقه‌ی زلزله‌خیز، برای آزاد کردن انرژی‌ وقوع یک زمین لرزه‌ی بزرگ نیاز دارد. بندیک گفت:

اساسا می‌توانید زلزله‌ها را چیزی مشابه یک باتری یا نورون تصور کنید؛ چرا که آن‌ها برای شارژ شدن به زمان مشخصی احتیاج دارند.

برای مثال، فاصله‌ی وقوع دوباره‌ی زلزله‌هایی با بزرگی حدود ۷ ریشتر، بین ۲۰ تا ۷۰ سال ثبت شده است.

هر سه دهه یا بیشتر، زمین گروهی از این نوع زلزله‌ها را تجربه می‌کند؛ به‌طوری که در عرض ۲۰ سال شمار آن‌ها ۸ تا ۱۰ زلزله است. به‌ نظر می‌رسد عوامل به‌خصوصی باعث می‌شوند که این زمین لرزه‌ها به‌صورت هماهنگ در نقاط پراکنده‌ای در جهان به وقوع بپیوندند. البته بندیک افزود:

 قرار نیست هر ۳۲ سال دقیقا یک فاجعه را تجربه کنیم؛ چرا که اگر این‌طور بود، الگوی آن زودتر از این‌ها کشف شده بود.

بندیک در توضیحات خود گفت:

وقوع زلزله بیشتر از آنکه تصادفی باشد، بر مبنای نظریه‌ی تجدید رخ می‌دهد و این الگویی است که از لحاظ آماری وجهه‌ی قابل توجهی دارد.

این متخصص ژئوفیزیک اذعان کرد که «این یافته در حد گفتن ما می‌دانیم چه زمانی زلزله اتفاق خواهد افتاد جذابیت ندارد. به هر حال ما دانشمند هستیم نه جادوگر!» در مرحله‌ی بعد، بندیک و بیلام به‌دنبال کشف مکانیزم احتمالی در خصوص توجیه این زلزله‌ها بودند.

آن‌ها طیف گسترده‌ای از پدیده‌های جهانی را که در آن زمان اتفاق افتاده بود بررسی کردند که شامل فروپاشی سنگ‌های مذاب در جبه‌ی زمین، تغییرات جریان اقیانوس‌ها، انتقال تکانه‌ی بین هسته‌ی زمین و لیتوسفر (خارجی پوسته‌ی زمین) بود.

بهترین پارامتری که با وقوع زلزله‌ها هماهنگی داشت، تغییرات دوره‌ای در سرعت گردش زمین بود. واقعیت این است که سرعت گردش زمین هر ۳۰ سال به مقدار بسیار کوچکی کاهش پیدا می‌کند و تقریبا ۵ سال پس از آن، شماری از زلزله‌های شدید با فاصله وقوع کوتاه‌مدت روی می‌دهد.

بوریس لوین و النا ساسوروا، متخصصان ژئوفیزیک روس، پیش از بندیک به این موضوع اشاره کرده بودند. پس از آن بندیک و بیلام تلاش کردند این موضوع را یک گام به جلو پیش ببرند و به این ترتیب مکانیزمی پیدا کردند که بین گردش زمین و وقوع زلزله ارتباط برقرار می‌کرد.

پیش بینی زلزله

هنگامی که سرعت چرخش زمین تغییر می‌کند، شکل آن هم دچار تغییراتی می‌شود. وقتی سرعت گردش زمین افزایش پیدا می‌کند، جرم آن به سمت استوا متمایل می‌شود. درست مانند رقصنده‌ای که زمان چرخش، دامنش به اطراف باز می‌شوند. در عوض هنگامی که سرعت گردش زمین کندتر می‌شود، جرم آن به دو قطب شمال و جنوب متمایل می‌شود.

این اثر تجمعی ناچیز است و تنها یک میلی‌متر تفاوت در قطر زمین ایجاد می‌کند؛ با این حال همین تغییر جزئی کافی است که بخشی از انرژی پتانسیل داخل این گسل‌ها آزاد شود و زلزله رخ دهد.

بندیک خاطرنشان کرد که در حال حاضر زمین در پایان دوره‌ی کند شدن قرار دارد و رکوردهای تاریخی احتمال می‌دهند که زلزله‌های دیگری در راه باشند. بندیک و بیلام امیدوار هستند که الگوی بررسی‌شده بتواند به دانشمندان و مقامات دولتی در خصوص این پدیده‌ی غیر قابل پیش‌بینی کمک کند.

چنانچه مدیران بحران بتوانند با اطمینان عنوان کنند که در این برهه از زمان احتمال وقوع زلزله بیشتر است، زمان بیشتری برای آمادگی در برابر این پدیده فراهم خواهد شد. با این حال هیچ کدام از این یافته‌ها به این معنا نیست که سال ۲۰۱۸ زلزله‌ی ویران‌گری در پیش خواهیم داشت. نکته‌ی دیگر اینکه مناطقی که بندیک و بیلام مورد مطالعه قرار دادند شامل ژاپن، نیوزیلند و سواحل غرب ایالات متحده بود. برای افرادی که در این مناطق زندگی می‌کنند، همیشه خطر وقوع زلزله وجود دارد و همیشه باید در حالت آماده باش قرار بگیرند.

بندیک در ادامه می‌گوید این مطالعات به بررسی احتمالات می‌پردازد و جنبه‌ی پیش‌بینی ندارد. از طرفی، کند شدن سرعت زمین به این معنا نیست که سال آینده یا سال‌های بعد زلزله‌ای به وقوع خواهد پیوست. بلکه این مسئله تنها احتمال وقوع زلزله را افزایش می‌دهد. ضمن اینکه قطعا این الگو تنها عامل مؤثر بر رفتار زمین نیست؛ چرا که اگر این‌چنین بود دانشمندان مدت‌ها پیش متوجه آن شده بودند. بدون تردید، زلزله‌های دیگری هم در این سیاره رخ داده‌اند که علتی به غیر از دلیل بیان‌شده در این مطالعه داشته‌اند.

این تحقیق، پس از اینکه در نشست ماهانه‌ی انجمن زمین‌شناسی ایالات متحده مطرح شد، توجهات زیادی را به خود جلب کرد. عده‌ای از محققان اظهار داشتند که دو موضوع کاهش سرعت گردش زمین و وقوع چندین زلزله ممکن است هم‌زمان صورت گرفته باشند؛ اما ارتباطی با هم ندارند.

ضمن این که بندیک هم اذعان کرد که در خصوص الگوی پیشنهادی، شواهد محدودی مشاهده شده است. با این حال او اطمینان دارد که چنین الگویی برقرار است. این محقق می‌گوید:

من بر این باور هستم که چنین الگویی می‌تواند الهام‌بخش افراد زیادی باشد و حتی شاید شخص دیگری موفق به توضیح بهتری برای آن شود.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تکنولوژی CRISPR-Cas9 به دانشمندان اجازه می‌دهد با برش مولکول DNA، ژن به‌خصوصی به آن وارد یا از آن حذف کنند. کاربرد این روش از ایجاد خوک‌هایی با بدن کم‌چربی تا ریشه‌کن کردن بیماری‌های خاص گسترده است. با این حال، کریسپر می‌تواند جهش ژنتیکی ایجاد کند که عوارض احتمالی ناخواسته به همراه دارد.

برش DNA

با در نظر گرفتن این موضوع، تیمی از پژوهشگران اقدام به توسعه‌ی روش CRISPR-Cas9 جدیدی کردند که در آن دیگر نیازی به برش DNA نیست. روش آن‌ها نتیجه‌ی موفقیت‌آمیزی در درمان چند بیماری مختلف موش‌ها دارد. این مطالعه برای اولین بار اثبات می‌کند که فنوتیپ حیوان را می‌توان از طریق ویرایش اپی‌ژنتیک تغییر داد و در عین حال اطمینان حاصل کرد که یکپارچگی DNA حفظ شده است و هیچ جهشی وجود ندارد. کارلوس ایزپیزوا بلمونت، نویسنده‌ی ارشد این مقاله‌ی پژوهشی، در یک نشست مطبوعاتی گفت:

برش DNA زمینه را برای جهش‌های ژنتیکی فراهم می‌کند. برش DNA با روش کریسپر یا هر ابزار دیگری، یک نقطه‌ضعف عمده در زمینه‌ی ژنتیک دارد؛ چرا که برش DNA، ممکن است اشتباهات زیان‌باری برای سلول ایجاد کند.

دستکاری ماشینی

AAV

در این روش از دو ویروس همراه آدنو (AAV) برای دستکاری ژنتیکی موش‌ها پس از تولد استفاده می‌شود. یکی از ویروس‌ها شامل ژنی برای آنزیم Cas9 و دیگری دربرگیرنده‌ی یک فعال‌کننده‌ی رونویسی ژنی است که به یک رشته‌ی کوتاه RNA راهنما یا همان sgRNA مجهز است. sgRNA موقعیت مورد نیاز دقیق آنزیم برای پیوند به ژنوم موش را مشخص می‌کند. از آنجا که sgRNA تنها از ۱۴ یا ۱۵ نوکلئوتید تشکیل شده است، در مقایسه با بیست نوکلئوتیدی که در اکثر روش‌های CRISPR-Cas9 استفاده می‌شود، نیازی به برش وجود ندارد.

وقتی این کمپلکس به‌منظور اصلاح DNA در مجاورت آن قرار می‌گیرد، وضعیت موجود به حالت ژن خاص ارتقاء پیدا می‌کند. به این ترتیب، برای فعال کردن هر ژن یا اعمال هر مسیر ژنتیکی دیگری، خبری از جهش‌های ناخواسته نخواهد بود.

این روش در خصوص موش‌هایی با بیماری حاد کلیوی مورد آزمایش قرار گرفت و مشاهده شد که پس از فعال‌سازی ژن‌های آسیب‌دیده یا غیر فعال، کلیه‌ها عملکردی طبیعی از خود نشان دادند. از طرفی، این شیوه به سلول‌های کبدی موش در تولید انسولین کمک کرد و نتیجه‌ی آن، بهبودی موش از بیماری دیابت نوع ۱ بود.

نتایج این تیم همچنین نشان داد که روش پیش رو، قابلیت بازیابی رشد عضله و عملکرد در موش‌هایی دارد که به دیستروفی عضلانی مبتلا هستند. البته، به‌جای اصلاح ژن، برانگیختگی ژنی روی می‌دهد که به جهش ژنی منجر می‌شود. بلمونت در این خصوص می‌گوید:

 ما ژن را ترمیم نمی‌کنیم و جهش ژنی هنوز برقرار است. در عوض، روی اپی‌ژنوم کار می‌کنیم تا برانگیختگی دیگر ژن‌های موش با همین روش بازیابی شود. این اقدام برای بازیابی عملکرد ماهیچه‌ای این موش‌های جهش‌یافته کافی است.

از موش تا انسان

mice

بر اساس مطالعات اولیه، عوارض جانبی ناخوشایندی برای این روش تصور نمی‌شود. با این حال قبل از اینکه هر گونه آزمایش بالینی در این خصوص اجرا شود، محققان مطالعات بیشتری برای اطمینان از ایمنی و کارایی آن انجام خواهند داد.

محققان امیدوار هستند که توسعه‌ی این روش بتواند بخش وسیعی از اختلالات عصبی از جمله بیماری‌های آلزایمر و پارکینسون را درمان کند؛ هر چند گفته می‌شود که هنوز راه درازی تا استفاده‌ی عملی از این تکنیک در خصوص انسان پیش رو داریم. هسین-کی لیا، اولین همکار تحقیقاتی این روش می‌گوید:

 تا قبل از اعمال این روش روی انسان‌ها، هنوز چندین مرحله باید آزمایش شود. به‌عنوان مثال، باید مشخص شود که سیستم ایمنی بدن میزبان در مقابل سیستم فعال‌سازی ژنی AAV-CRISPR/Cas9 چه واکنشی در موش یا دیگر حیوانات بزرگ‌تر نشان می‌دهد. از این رو، قبل از اعمال این شیوه بر انسان‌ها باید ملاحظات ایمنی و اخلاقی مورد توجه قرار بگیرد.

هر چند کارایی امن این روش در درمان مشکلاتی چون پارکینسون و دیستروفی عضلانی در مورد موش‌ها ثابت شده است؛ اما این نتیجه بدان معنی نیست که در خصوص انسان‌ها هم قابل قبول باشد. تیم تحقیقاتی امیدوار است که با بررسی بحث مربوط به ایمنی بدن میزبان و موارد اخلاقی مربوط، موفق به تنظیم جدول زمانی واضح‌تری در مورد آزمایش‌های بالینی شود.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ماه گذشته وان‌پلاس نسخه‌ی بهبودیافته‌ی پرچم‌دار خود را معرفی کرد. وان‌پلاس ۵ تی (OnePlus 5T) با طراحی بدون حاشیه، دوربین بهبودیافته و قابلیت تشخیص چهره در کنار تمام نقاط قوت نسل پیشین خود، وارد بازار شده است تا شاهد رقابت داغ‌تری در دنیای پرچم‌داران موبایل باشیم. 

فاحش‌ترین تغییر وان پلاس ۵‌ تی نسبت نسل پیشین، نمایشگر ۶ اینچی AMOLED با نسبت تصویر ۱۸:۹ محسوب می‌شود که حاشیه‌های بسیار باریکی آن را احاطه کرده است؛ بدین ترتیب، حسگر اثر انگشت نیز از حاشیه‌ی پایین نمایشگر حذف شده و به پنل پشتی گوشی منتقل شده است که به زعم بسیاری، محلی مناسب و بهینه برای این حسگر به‌شمار می‌رود.

فراتر از نمایشگر، باقی المان‌های طراحی وان‌‌پلاس ۵‌ تی، نسبت به نسل پیشین این گوشی بدون تغییر باقی مانده است؛ بنابراین مواردی نظیر کلید‌ها، پورت‌ها (پورت USB-C و جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون) و جنس بدنه با آنچه پیش از این در گوشی وان‌‌پلاس ۵ تجربه کرده بودیم، تفاوتی ندارد. پرچم‌دار جدید چینی‌ها از تراشه‌ی قدرتمند اسنپدراگون ۸۳۵ بهره می‌برد و این تراشه را ۶ یا ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم همراهی می‌کند. وان‌پلاس، گوشی جدید خود را در دو نسخه‌ی ۶۴ یا ۱۲۸ گیگابایتی روانه‌ی بازار خواهد کرد. نسخه‌ی در اختیار زومیت، به ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی مجهز است.

وان‌پلاس 5T توسط فروشگاه اینترنتی واو برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفته است.

در ادامه شما را به تماشای ویدیوی جعبه‌گشایی گوشی وان‌پلاس 5T در زومیت دعوت می‌کنیم.

 

تماشا در یوتیوب



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

از زمان معرفی خودروی باشکوه فراری F40 زمان زیادی می‌گذرد. تاکنون تلاش‌های زیادی توسط مهندسان فراری برای طراحی و تولید اولین سوپراسپرت توربوی 488GTB صرف شده است؛ خودرویی با پیشرانه مرکزی که با افزایش فرمان‌پذیری و ویژگی‌های آیرودینامیک بدنه بدون از بین بردن شکل سوپراسپرت برای ساخت آن انجام شده است. با این حال خودروهای زیادی پس از ساخت با انجام تیونینگ توسط شرکت‌های متخصص در این زمینه، به قدرت و سرعت بیشتری دست می‌یابند و فراری 488GTB نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود.

ّFerrari tuning misha

به‌تازگی خانه طراحی میشا دیزاینز (Misha Designs)، که متخصص تولید کیت‌ بدنه محسوب می‌شود؛ دست به طراحی کیت بدنه جدیدی برای خودروی فراری 488GTB زده است. تنها ۲۰ دستگاه از سوپراسپرت فراری 488GTB با کیت اصلاح و تقویت بدنه میشا دیزاین عرضه می‌شوند که دارای رنگ‌بندی بسیار جذاب و دیدنی هستند.

کیت فیبر کربنی جدید بدنه 488 که با رنگ چشم‌نواز سبز لیمویی براق تزئین شده است، عرض فراری 488GTB را از هر طرف ۷.۶ سانتیمتر افزایش می‌دهد. همچنین یک سپر عقب دماغی با افزایش خنک‌کنندگی، اسپلیتر جلویی سیاه براق و همچنین درپوش سیاه براق عجیب و غریب (معلوم نیست که این درپوش دقیقا چه کاری می‌کند) در کیت بدنه جدید فراری 488GTB وجود دارد. در طرفین خودرو از دامنه‌های کناری الهام‌گرفته از خودروی فراری FXXK و دارای بال استفاده شده؛ درحالی‌که در عقب یک دیفیوزر بزرگ کربنی و اسپویلر یک‌تکه‌ی عرضی همراه با محافظ سیمی قرار گرفته است.

اصلاحات آیرودینامیک سوپراسپرت فراری 488GTB منجر به افزایش ۵۰ درصدی نیروی رو به پایین خودرو نسبت به نسخه‌های قبلی فراری می‌شود؛ اسپویلر دوبل الهام‌گرفته از خودروی F1 کارایی رادیاتور جهت خنک‌کاری و تولید نیروی رو به پایین را افزایش می‌دهد. آیرودینامیک زیر بدنه ابرخودرو کاملا نوآورانه است و باعث می‌شود که ابرخودرو به زمین بچسبد و در نتیجه نیروی رو به پایین افزایش یابد؛ درحالی‌که ضریب درگ تغییری نمی‌کند. این تغییرات در سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت نیروی رو به پایینی در حدود ۳۷۵ کیلوگرم (۳۶۷۷ نیوتن) تولید خواهد کرد.

دیفیوزر بزرگ در عقب ابرخودرو، حرکت حجم زیاد هوای هدایت‎شده در زیر بدنه را بهینه‌‌سازی می‌کند. علاوه بر این از یک واحد کنترل مرکزی مختص کنترل متغیر هندسه دریچه به همراه سیستم‌های کنترل خودرو بهره می‌برد که تعادل بین افزایش نیروی رو به پایین (دریچه بسته) و کاهش درگ (دریچه باز) را تنظیم می‌کند. هوای عبوری از قسمت بالایی دریچه، برای ورودی هوای پیشرانه استفاده می‌شود سپس برمی‌گردد و از قسمت دم خودرو خارج می‌شود تا درگ را در قسمت عقب ابرخودرو کاهش دهد؛ درحالی‌که جریان هوای عبوری از بخش پایینی دریچه به اینترکولر می‌رود تا شارژ هوای ورودی را خنک کند. 

تیونینگ جذاب فراری 488 توسط میشا دیزاینز

خودرو از رینگ‌های ۲۰ اینچی ساوینی (Savini) به همراه لاستیک تویو (Toyo) بهره می‌برد و آن‌طور که گفته شده است، هیچ تغییر مکانیکی در پیشرانه ۳.۸ لیتر بی‌توربو خورجینی هشت سیلندر فراری 488GTB وجود ندارد. بنابراین هنوز هم پیشرانه ۶۶۱ اسب بخار قدرت تولید کند و حداکثر سرعت آن ۳۳۰ کیلومتر بر ساعت است؛ درحالی‌که می‌تواند در زمان سه ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد. سوپراسپرت فراری 488GTB از جعبه‌دنده دوکلاچه هفت سرعته بهره می‌برد و میانگین مصرف سوخت ۱۱.۴ لیتر بر صد کیلومتر با آلایندگی ۲۶۰ گرم بر کیلومتر فراهم می‌کند.

 

 
 


تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مهندسین MIT به توسعه‌ی یک پرینتر سه بعدی رومیزی پرداخته‌اند که ده برابر سریع‌تر از همتایان تجاری خود است. درحالی‌که اغلب پرینترها تنها قادر به تولید آجرهایی در اندازه‌ی لِگو در یک ساعت هستند، طرح جدید می‌تواند تنها در چند دقیقه آجرهایی با همان اندازه پرینت کند.

کلید عملکرد سریع این پرینتر در هد پرینت فشرده‌ نهفته است که از دو قطعه‌ی جدید افزایش سرعت استفاده می‌کند: یک مکانیزم پیچی که موارد پلیمری را از طریق یک دهانه با سرعت بالا می‌گیرد و یک لیرز تعبیه‌شده در هد پرینت که به‌سرعت مواد را گرم و ذوب می‌کند و جریان سریع‌تری در دهانه به وجود می‌آورد.

تصویر 1

یک مجموعه از اشیاء و نمونه‌های تست از جمله یک صندلی کوچک، مدل ساده‌شده‌ی ساختمانی در MIT، فریم عینک، یک فنجان مارپیچی و یک دنده‌ی مارپیچ

این تیم طرح جدید خود را با پرینت اشیاء سه بعدی دستی و دقیق از جمله فریم‌های کوچک عینک، یک دنده‌ی اریب و یک نسخه‌ی کوچک از کلاهک MIT نشان داده است، مدت زمان پرینت هر کدام از آغاز تا پایان تنها چند دقیقه است. آناستاسیوس جان هارت، استادیار مهندسی مکانیک در دانشگاه MIT، می‌گوید پرینتر جدید پتانسیل پرینت سه بعدی را برای تبدیل شدن به یک روش تولید پایدارتر نشان می‌دهد.

 اگر بتوانم به‌جای یک ساعت، در ده دقیقه یک قطعه‌ی اولیه مثل یک قلاب یا دنده یا یک قطعه‌‌ی بزرگ‌تر را مثلا هنگام استراحت ناهار بسازم، می‌توانم روند مهندسی، ساخت و تست را هم سریع‌تر کنم. اگر یک تعمیرکار پرینتر سه‌بعدی داشته باشد، می‌تواند یک قطعه‌ی تعمیری را بعد از تشخیص خرابی، به‌صورت سه‌بعدی پرینت کند و لازم نیست برای پیدا کردن آن قطعه به انبار برود. من به‌دنبال کاربردهای دیگر در فوریت‌های پزشکی و انواع نیازها در بخش‌های دور افتاده هستم. پرینت سه‌بعدی سریع، روش‌های جدید و باارزشی برای کار و فرصت‌های جدید در بازار فراهم می‌کند.

هارت و جامیسون (پژوهشگر سابق در آزمایشگاه هارت) نتایج خود را در مجله‌ی تولید افزوده (Additive Manufacturing) منتشر کرده‌اند.

جریان کند

در مقاله‌ی قبل، هارت و گو به شناسایی دلایل اصلی پرداختند که سرعت پرینترهای سه‌بعدی رایج دسکتاپ را محدود می‌کند. خروجی این پرینترها، پلاستیکی لایه‌لایه است که از طریق یک فرآیند صنعتی موسوم به تولید رشته‌ی جوش‌خورده تولید می‌شود. هارت می‌گوید:

هر سال، صدها هزار پرینتر رومیزی که از این فرآیند استفاده می‌کنند در سراسر جهان به فروش می‌رسند. یکی از محدودیت‌های کلیدی برای دوام پرینتر سه بعدی، سرعت پرینت آن است.

هارت و گو قبلا مشخص کردند که پرینتر‌های سه‌بعدی رومیزی با نسبت ۲۰ سانتی‌متر مکعب یا چند آجر لگو در ساعت، پرینت می‌کنند که از نظر آن‌ها بسیار کُند است.

تیم به شناسایی سه معیار محدود‌کننده‌ی سرعت پرینتر پرداختند: یک پرینتر با چه سرعتی می‌تواند هد پرینت خود را جابه‌جا کند؛ یک هد پرینت تا چه اندازه می‌تواند به یک ماده نیرو وارد کند و آن را به سمت دهانه ببرد؛ با چه سرعتی می‌تواند ماده را ذوب کند و آن را به شکل روان دربیاورد.

هارت می‌گوید: «توجه به عوامل محدود‌کننده‌ی این سه متغیر، از ما خواسته‌ شد پرینتری طراحی کنیم که هر سه را در یک سیستم ارتقاء دهد؛ و حالا موفق به ساخت آن شده‌ایم.»

به دست گرفتن کنترل

در اغلب پرینترهای سه بعدی، پلاستیک از طریق یک دهانه و یک مکانیزم «چرخ – گیره» وارد دهانه می‌شود که در آن دو چرخ در هد پرینت می‌چرخند و پلاستیک یا فیلامان را به جلو می‌رانند. این پرینت‌ در سرعت‌های پائین هم عملکرد خوبی دارد؛ اما اگر برای افزایش سرعت، نیروی بیشتری وارد شود، چرخ‌ها در یک نقطه‌ی مشخص کنترل خود روی ماده را از دست می‌دهند. به گفته‌ی هارت این یک نقص مکانیکی است  که سرعت هد پرینت را در راندن مواد محدود می‌کند.

هارت و گو تصمیم گرفتند طرح چرخ گیره‌ای خود را کنار بگذارند و آن را با یک مکانیزم پیچشی جایگزین کنند که در هد پرینت می‌چرخد. تیم یک فیلامان پلاستیکی بافت‌دار را روی پیچ قرار می‌دهد و با چرخش پیچ، سطح فیلامان بافت‌دار رنده می‌شود و با سرعت و نیروی بیشتر وارد دهانه می‌شود. هارت می‌گوید:

با استفاده از مکانیزم پیچشی، سطح تماس بیشتری با بافت رشته‌ای فیلامان داریم. بنابراین می‌توانیم به ده برابر نیروی محرکه برسیم.

تیم یک جریان لیزری به مکانیزم پیچشی اضافه کرد که فیلامان را قبل از ورود به دهانه حرارت می‌دهد و ذوب می‌کند. به این ترتیب پلاستیک در مقایسه با پرینترهای سه‌بعدی متداول، دقیق‌تر و سریع‌تر ذوب می‌شود؛ زیرا جریان گرما به دیواره‌های دهانه منتقل می‌شود و پلاستیک را ذوب می‌کند.

تصویر 2

هارت و گو به این نتیجه رسیدند که با تطبیق توان لیزری و خاموش و روشن کردن سریع آن، می‌توانند میزان گرما منتقل‌شده به پلاستیک را کنترل کنند. آن‌ها لیزر و مکانیزم پیچشی را در یک هد پرینت سفارشی و فشرده با اندازه‌ی تقریبی یک ماوس کامپیوتر، تعبیه کردند.

یک نمای سه‌بعدی

پژوهشگرها با پرینتر جدید خود، قطعات پیچیده‌ای پرینت کردند که هر کدام در مقایسه با پرینترهای معمولی در مدت پنج تا ده دقیقه پرینت شد. با این حال، با یک خطای کوچک در طرح سریع خود روبه‌رو شدند. پلاستیک به‌دست‌آمده با نیرو و دمای بالایی وارد دهانه می‌شود؛ به‌طوری که وقتی پرینتر در حال ساختن لایه‌ی دوم است، لایه‌ی اول هنوز کاملا سفت نشده است. به‌گفته‌ی هارت:

به این نتیجه رسیدیم وقتی یک لایه را تمام می‌کنیم و به لایه‌ی بعدی می‌رویم، لایه‌ی بعدی هنوز حرارت خود را از دست نداده است. بنابراین باید بلافاصله پس از پرینت لایه‌ی اول، آن را سرد کنیم تا شکل قطعه حفظ شود.

پژوهشگرها در حال بررسی این چالش طراحی و ریاضیاتی هستند که به واسطه‌ی آن می‌توان مسیر هد پرینت را بهینه‌سازی کرد. همین‌طور مواد جدید ورودی به پرینتر را آزمایش می‌کنند. هارت می‌گوید:

ما علاقه‌مندیم این روش را برای مواد پیشرفته‌تر مثل پلیمرهای سخت، مواد کامپوزیت و ... هم اعمال کنیم. روی یک پرینت سه‌بعدی در مقیاس بزرگ هم کار می‌کنیم که نه‌تنها شامل اشیائی در مقیاس رومیزی بلکه شامل سازه‌های بزرگ‌تر برای ساخت ابزار یا حتی اثاث و لوازم منزل است. قابلیت پرینت سریع دری به سمت فرصت‌های هیجان‌انگیز دیگر باز می‌کند.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مجیک‌لیپ را باید یکی از سری‌ترین استارتاپ‌هایی خواند که در سه سال اخیر شایعات بسیار زیادی در رابطه با آن شنیده‌ایم. این شرکت که برای حفظ اسرار خود بسیار تلاش کرده است، تاکنون تنها به انتشار چند تیزر ویدیویی کوتاه و چند تصویر اکتفا کرده بود؛ حال آنکه دقایقی پیش شاهد رونمایی رسمی از عینک واقعیت افزوده‌ی آن بودیم. مجیک لیپ وان از یک عینک واقعیت واقعیت افزوده و یک مینی‌کامپیوتر بسیار کوچک با نام Lightpack در کنار یک کنترلر دستی تشکیل شده است. به نظر می‌رسد مجیک لیپ وان می‌تواند ورودی‌های خود را از طریق دستورات صوتی، ژست‌های حرکتی، حرکت سر و همچنین تعقیب سوی چشم دریافت و ثبت کند. این عینک واقعیت افزوده قادر است اشیا‌ء مجازی را در دنیای واقعی پیش چشم کاربران نشان دهد. برای مثال با استفاده از این عینک واقعیت افزوده می‌توان تلویزیونی مجازی را روی شومینه قرار داد و پس از ترک محل، دوباره هنگام بازگشت شاهد این بود که تلویزیون همچنان در جای خود قرار دارد. بر اساس اطلاعات ارائه‌شده، این هدست واقعیت افزوده همزمان با انتشار کیت توسعه‌ی نرم‌افزار (SDK) ابتدای سال آینده‌ی میلادی در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.

مجیک لیپ وان

مجیک‌لیپ برای معرفی عینک واقعیت افزوده‌ی خود از مجله‌ی رولینگ استون دعوت کرده و رونمایی از این محصول را با یاری این مجله انجام داده است. طی این رونمایی مجیک لیپ دموهایی نیز نمایش داد که از آن‌ جمله‌ می‌توان به کاراکترهای مجازی که به برقراری ارتباطی چشمی واکنش نشان می‌دهند در کنار کتاب‌های مصور مجازی شناور در محیط اشاره کرد. رونمایی از این عینک واقعیت افزوده را باید پایانی بر شایعاتی خواند که به عدم توانایی مجیک لیپ در ساخت عینک واقعیت مجازی و پیاده‌سازی فناوری خود اشاره داشتند.

بر اساس اطلاعات ارائه‌شده توسط رولینگ استون، مجیک لیپ این عینک واقعیت افزوده را در دو سایز راهی بازار خواهد کرد که کاربران می‌توانند قسمت بالایی عینک، قسمت قرار گرفته روی بینی و دسته‌های آن را به‌صورت اختصاصی سفارش دهند. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که مجیک‌لیپ در پی آن است تا امکان قراردادن لنز طبی را نیز روی این عینک ممکن کند.

مجیک لیپ وان

مینی‌کامپیوتر همراه این عینک واقعیت افزوده را که لایت‌پک نام دارد، می‌توان از طریق گیره‌ی تعبیه‌شده روی کمربند بست یا روی بند کوله پشتی نصب کرد. بر اساس اطلاعات ارائه‌شده، قدرت پردازشی این مینی‌کامپیوتر اختصاصی با مک‌بوک پرو و پی‌سی‌های مخصوص بازی Alienware برابری می‌کند. به نظر می‌رسد مجیک لیپ نسخه‌ی ضعیف‌تر واحد پردازشی مورد نیاز را نیز درون این عینک واقعیت افزوده تعبیه کرده است که وظایفی نظیر شناسایی محیط پیرامون و همچنین یادگیری ماشین را انجام می‌دهد. عینک واقعیت افزوده مجیک لیپ وان از وجود چهار میکروفون خارجی در کنار حداقل ۶ دوربین بهره می‌برد. همچنین باید به وجود اسپیکر داخلی (نظیر آنچه در هولولنز دیده بودیم) اشاره کنیم.

مجیک‌لیپ اطلاعاتی در رابطه با قیمت و تاریخ عرضه‌ی این عینک واقعیت افزوده ارائه نکرده؛ ولی عرضه‌ی آن در ابتدای سال ۲۰۱۸ وعده داده شده است.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

همانطور که پیش از این در تصاویر غیر رسمی و جاسوسی مشخص بود، مدل ۲۰۱۹ شاسی‌بلند جیپ چروکی (Cherokee) در نما و چراغ‌های جلو از طراحی جدیدی استفاده می‌کند. با اینکه همه منتظر رونمایی مدل ۲۰۱۹ این شاسی‌بلند در نمایشگاه بین‌المللی خودروی آمریکای شمالی واقع در دیترویت بودیم؛ اما تصاویر رسمی جیپ چروکی جدید، قبل از این رویداد که در تاریخ ۲۶ دی‌ماه سال جاری برگزار می‌شود، منتشر شد.

اولین تصاویر رسمی جیپ چروکی مدل 2019 منتشر شد

در تصاویر منتشرشده، دو نسخه‌ی متفاوت از جیپ چروکی را شاهد هستیم؛ مدل قرمزرنگ با توجه به گیره‌های بکسل در سپر جلو و چراغ‌های مه‌شکن بالای سپر، احتمالاً نسخه‌ی تریل‌‎هاوک (Trailhawk) است. در مقابل، مدل نقره‌ای رنگ در سپرجلو جزئيات اضافه‌ای به همراه ندارد. اگر به تصاویر بیشتر دقت کنیم، به‌ نظر می‌رسد که نسخه‌ی تریل‌هاوک ارتفاع بیشتری دارد که بیانگر قابلیت‌های آف‌رود آن است.

Jeep Cherokee 2019 / جیپ چروکی

به لطف بازطراحی چراغ‌های جلو، مدل ۲۰۱۹ جیپ چروکی ظاهر پخته‌تری پیدا کرده است که حالا به دیگر مدل‌های خانواده‌ی جیپ مانند کامپس (Compass) و گرند چروکی، شباهت بیشتری دارد. تغییرات نمای عقب مدل جدید کمتر جلب توجه می‌کند. به عنوان مثال در چراغ‌های عقب و بخش پایینی آن، یک نوار نارنجی‌رنگ اضافه شده است و سپر عقب جدید هم جزئیات متالیک بیشتری دارد. تغییرات کابین تقریباً در کمترین حالت قرار دارد. نمای کلی طراحی داخلی فرقی نکرده است؛ اما در مدل ۲۰۱۹، تزئینات متالیک بیشتر به‌ کار رفته که حس لوکس بودن آن را بیشتر کرده است.

Jeep Cherokee 2019 / جیپ چروکی

مقامات جیپ فقط به انتشار این تصاویر بسنده کرده‌اند و از تغییرات عملکرد و قوای فنی چروکی جدید اطلاعات زیادی منتشر نشده است؛ البته بر اساس گفته‌ی مدیران این شرکت آمریکایی، مدل جدید چروکی به واسطه‌ی در دسترس بودن قوای محرکه‌ی بهینه‌شده، مصرف سوخت کمتری خواهد داشت؛ احتمالاً پیشرانه‌ی جدیدی برای مدل ۲۰۱۹ در نظر گرفته شده است. شاید محتمل‌ترین گزینه‌ی موجود، پیشرانه‌ی ۴ سیلندر توربوشارژ ۲ لیتری نسل جدید جیپ رانگلر (Wrangler) باشد.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تام باسرت، مشاور امنیتی کاخ سفید، می‌گوید مایکروسافت وفیسبوک در جلوگیری از حملات سایبری کره‌ی شمالی به آن‌ها کمک کردند. بر اساس گزارشی از خبرگزاری رویترز، باسرت تأیید کرد که هفته‌ی گذشته مایکروسافت تعدادی از اقدامات سایبری کره شمالی را خنثی کرده؛ اما جزئیاتی در مورد این واقعه ارائه نشده است. این اقدامات پس از آن انجام شد که دولت آمریکا به‌طور عمومی حمله‌ی وانا‌کرای (WannaCry) در ماه می سال جاری میلادی را برای اولین بار به کره‌‌ی شمالی نسبت داد. باسرت در مصاحبه با وال‌استریت ژورنال اشاره می‌کند که یافته‌های دولت تا حد زیادی با یافته‌های مایکروسافت و سایرین هم‌راستا هستند. باسرت همچنین از کسب‌وکارهای دیگر و دولت‌ها می‌خواهد در متوقف کردن چنین حملاتی با آن‌ها همکاری کنند. وی اظهار می‌کند:

متوقف کردن چنین رفتارهای تهدیدآمیزی در گام اول به احساس مسئولیت نیاز دارد. همچنین کسب‌وکارها و دولت‌ها باید برای کاهش خطر سایبری و افزایش هزینه‌ی هکرها، با یکدیگر همکاری کنند. آمریکا باید این همکاری را رهبری کند و با جمع کردن متحدین و شرکت‌های فناوری مسئول در سراسر دنیای آزاد، برای افزایش امنیت و انعطاف‌پذیری اینترنت تلاش کند.

حملات پیچیده‌ی سایبری و به‌خصوص باج‌افزار، به‌خاطر حملات گسترده‌ی اخیر، در کانون توجهات قرار گرفته‌اند. واناکرای اولین حمله‌ای بود که توجهات را به‌سوی خود جلب کرد، ولی حملات دیگری هم در این مدت مطرح بوده‌اند: از پتیا (Petya) گرفته تا بد‌ ربیت (Bad Rabbit) که باعث به وجود آمدن ناآرامی‌هایی نیز شدند.

اگرچه باسرت برای متوقف کردن چنین حملاتی درخواست همکاری کرده‌؛ اما مایکروسافت از دولت‌ها به‌دلیل ذخیره‌سازی آسیب‌پذیری‌های نرم‌افزاری انتقاد می‌کند؛ به‌عنوان مثال، اعتقاد بر این است که اکسپلویت و کدهای مخربی که واناکرای از آن‌ها برای انجام کارهای شوم خود بهره گرفته است، از آژانس امنیت ملی سرچشمه گرفته‌اند.

مایکروسافت اکنون نظر خود را در مورد این مسئله اعلام کرده است. ردموندی‌ها اظهار می‌کنند که طی هفته‌ی گذشته به‌طور مستقل برای خنثی کردن حملات گروهی به نام زینک (ZINC) که به‌نام گروه لازاروس (Lazarus Group) هم شناخته می‌شوند، وارد عمل شده‌اند:

هفته‌ی گذشته مایکروسافت، فیسبوک و سایرین در مجمعی امنیتی جمع شدند تا برای محافظت از اینترنت و مشتریان خود در برابر حملاتی پیشرفته و مداوم توسط عاملی به نام زینک که به نام گروه لازاروس هم شناخته می‌شود، اقدامات مهمی انجام دهند. ما به این نتیجه رسیدیم که همین عامل تهدید، مسئول واناکرای بود. واناکرای یک حمله‌ی مخرب در ماه می بود که مشتری‌های مایکروسافت را هدف قرار داد. ما طی هفته‌ی گذشته علاوه بر اقدامات دیگر برای از بین بردن این بدافزار که گروه یادشده به آن اتکا دارند، اقداماتی از قبیل پاک‌سازی کامپیوترهای آلوده‌ی مشتریان، غیر فعال کردن حساب‌هایی که برای دنبال‌ کردن حملات سایبری بودند و تقویت راه‌های دفاعی ویندوز برای جلوگیری از آلودگی دوباره، انجام دادیم. ما پس از مشاوره با چندین دولت این اقدامات را انجام دادیم؛ اما تصمیم نهایی را به‌صورت مستقل گرفتیم.



تاريخ : پنج شنبه 30 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تکنولوژی CRISPR-Cas9 به دانشمندان اجازه می‌دهد با برش مولکول DNA، ژن به‌خصوصی به آن وارد یا از آن حذف کنند. کاربرد این روش از ایجاد خوک‌هایی با بدن کم‌چربی تا ریشه‌کن کردن بیماری‌های خاص گسترده است. با این حال، کریسپر می‌تواند جهش ژنتیکی ایجاد کند که عوارض احتمالی ناخواسته به همراه دارد.

برش DNA

با در نظر گرفتن این موضوع، تیمی از پژوهشگران اقدام به توسعه‌ی روش CRISPR-Cas9 جدیدی کردند که در آن دیگر نیازی به برش DNA نیست. روش آن‌ها نتیجه‌ی موفقیت‌آمیزی در درمان چند بیماری مختلف موش‌ها دارد. این مطالعه برای اولین بار اثبات می‌کند که فنوتیپ حیوان را می‌توان از طریق ویرایش اپی‌ژنتیک تغییر داد و در عین حال اطمینان حاصل کرد که یکپارچگی DNA حفظ شده است و هیچ جهشی وجود ندارد. کارلوس ایزپیزوا بلمونت، نویسنده‌ی ارشد این مقاله‌ی پژوهشی، در یک نشست مطبوعاتی گفت:

برش DNA زمینه را برای جهش‌های ژنتیکی فراهم می‌کند. برش DNA با روش کریسپر یا هر ابزار دیگری، یک نقطه‌ضعف عمده در زمینه‌ی ژنتیک دارد؛ چرا که برش DNA، ممکن است اشتباهات زیان‌باری برای سلول ایجاد کند.

دستکاری ماشینی

AAV

در این روش از دو ویروس همراه آدنو (AAV) برای دستکاری ژنتیکی موش‌ها پس از تولد استفاده می‌شود. یکی از ویروس‌ها شامل ژنی برای آنزیم Cas9 و دیگری دربرگیرنده‌ی یک فعال‌کننده‌ی رونویسی ژنی است که به یک رشته‌ی کوتاه RNA راهنما یا همان sgRNA مجهز است. sgRNA موقعیت مورد نیاز دقیق آنزیم برای پیوند به ژنوم موش را مشخص می‌کند. از آنجا که sgRNA تنها از ۱۴ یا ۱۵ نوکلئوتید تشکیل شده است، در مقایسه با بیست نوکلئوتیدی که در اکثر روش‌های CRISPR-Cas9 استفاده می‌شود، نیازی به برش وجود ندارد.

وقتی این کمپلکس به‌منظور اصلاح DNA در مجاورت آن قرار می‌گیرد، وضعیت موجود به حالت ژن خاص ارتقاء پیدا می‌کند. به این ترتیب، برای فعال کردن هر ژن یا اعمال هر مسیر ژنتیکی دیگری، خبری از جهش‌های ناخواسته نخواهد بود.

این روش در خصوص موش‌هایی با بیماری حاد کلیوی مورد آزمایش قرار گرفت و مشاهده شد که پس از فعال‌سازی ژن‌های آسیب‌دیده یا غیر فعال، کلیه‌ها عملکردی طبیعی از خود نشان دادند. از طرفی، این شیوه به سلول‌های کبدی موش در تولید انسولین کمک کرد و نتیجه‌ی آن، بهبودی موش از بیماری دیابت نوع ۱ بود.

نتایج این تیم همچنین نشان داد که روش پیش رو، قابلیت بازیابی رشد عضله و عملکرد در موش‌هایی دارد که به دیستروفی عضلانی مبتلا هستند. البته، به‌جای اصلاح ژن، برانگیختگی ژنی روی می‌دهد که به جهش ژنی منجر می‌شود. بلمونت در این خصوص می‌گوید:

 ما ژن را ترمیم نمی‌کنیم و جهش ژنی هنوز برقرار است. در عوض، روی اپی‌ژنوم کار می‌کنیم تا برانگیختگی دیگر ژن‌های موش با همین روش بازیابی شود. این اقدام برای بازیابی عملکرد ماهیچه‌ای این موش‌های جهش‌یافته کافی است.

از موش تا انسان

mice

بر اساس مطالعات اولیه، عوارض جانبی ناخوشایندی برای این روش تصور نمی‌شود. با این حال قبل از اینکه هر گونه آزمایش بالینی در این خصوص اجرا شود، محققان مطالعات بیشتری برای اطمینان از ایمنی و کارایی آن انجام خواهند داد.

محققان امیدوار هستند که توسعه‌ی این روش بتواند بخش وسیعی از اختلالات عصبی از جمله بیماری‌های آلزایمر و پارکینسون را درمان کند؛ هر چند گفته می‌شود که هنوز راه درازی تا استفاده‌ی عملی از این تکنیک در خصوص انسان پیش رو داریم. هسین-کی لیا، اولین همکار تحقیقاتی این روش می‌گوید:

 تا قبل از اعمال این روش روی انسان‌ها، هنوز چندین مرحله باید آزمایش شود. به‌عنوان مثال، باید مشخص شود که سیستم ایمنی بدن میزبان در مقابل سیستم فعال‌سازی ژنی AAV-CRISPR/Cas9 چه واکنشی در موش یا دیگر حیوانات بزرگ‌تر نشان می‌دهد. از این رو، قبل از اعمال این شیوه بر انسان‌ها باید ملاحظات ایمنی و اخلاقی مورد توجه قرار بگیرد.

هر چند کارایی امن این روش در درمان مشکلاتی چون پارکینسون و دیستروفی عضلانی در مورد موش‌ها ثابت شده است؛ اما این نتیجه بدان معنی نیست که در خصوص انسان‌ها هم قابل قبول باشد. تیم تحقیقاتی امیدوار است که با بررسی بحث مربوط به ایمنی بدن میزبان و موارد اخلاقی مربوط، موفق به تنظیم جدول زمانی واضح‌تری در مورد آزمایش‌های بالینی شود.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

ونوس

اخترشناسان می‌گویند، آخرین عکس‌های راداری از سطح سیاره ونوس که توسط کاوشگر "ماژلان" گرفته شده، فعالیت‌های "ژئولوژیکی" را نشان داده است.

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی‌میل، ونوس مدت‌ها بود که سیاره‌ای مرده فرض می‌شد، اما اخترشناسان فاش کردند که به تازگی علائمی از تغییر در آن دیده شده است.

آخرین رصدها از سطح این سیاره حاکی از حرکت پوسته آن است. کارشناسان می‌گویند که حرکت سلسله کوه‌های ونوس بسیار شبیه به روند مشابهی است که در زمین در حال وقوع است.

پژوهشگران اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا از تصاویر راداری سطح ونوس که کاوشگر ماژلان در ماموریت خود طی سال‌های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ گرفته، استفاده کردند تا ساختارهای سطح این سیاره را با دید کلی ببینند.

این کار الگوی جدیدی را نشان داد؛ این رشته کوه‌ها و گودال‌ها و دره‌ها در حال همسو شدن هستند تا بلوک‌هایی از دشت‌های مسطح پوشیده از گدازه‌های سرد شده را در امتداد قطب‌های سیاره تشکیل دهند. چیزی که هرگز متوجه آن نشده بودند.

سطح ونوس مملو از رشته کوه‌ها و شیارها و گودال‌ها و دره‌هایی است که دانشمندان در دهه‌های مختلف آنها را شناخته‌اند، اما قبلا آنها را به تنهایی دیده‌اند، و نه یکپارچه.

قطعات بزرگ پوسته ونوس در واقع قاره‌هایی هستند که به علت نیروهایی که در زیر آن قرار دارد، به سمت اطراف حرکت، چرخش و سقوط می‌کنند.

محققان معتقدند با درجه حرارت سوزان ۴۶۲ درجه سلسیوس در سطح ونوس، پوسته می‌تواند به اندازه کافی گرم شود که ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر پایین رفته و بلوک‌های نازک پوسته‌ای ایجاد کند که می‌تواند به راحتی مانند گسل‌های زمین حرکت کند.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

ربات

محققان اظهار کردند: ستاره‌های شکننده الهام‌بخش نسل جدیدی از ربات‌ها هستند که می‌توانند با آسیب‌های فیزیکی سازگار شوند.

به گزارش ایسنا منطقه و به نقل از ساینس، محققان ژاپنی، برای اولین‌بار موفق به طراحی رباتی شدند که قادر است بلافاصله بعد از آسیب فیزیکی غیرمنتظره خود را با شرایط سازگار کند.

محققان دانشگاه‌های توهوکو و هوکایدو توانستند با الهام از ستاره شکننده که پنج بازوی متحرک و انعطاف‌پذیر دارد، ربات جدیدی طراحی کنند.

ستاره‌های شکننده فاقد سیستم عصبی مرکزی پیچیده هستند، اما با از دست دادن یکی از بازوها می‌توانند خود را سازگار کرده و به حرکت خود ادامه دهند.

پروفسور آکیو ایشیگوورو، سرپرست این بررسی اظهار کرد: این یک پیشرفت قابل توجه است، زیرا بعضی از ربات‌ها در شرایط و محیط‌های سخت و خطرناک استفاده می‌شوند.

زمانی که ربات‌های معمولی، آسیب فیزیکی غیر منتظره‌ای را متحمل می‌شوند، نیاز به زمان برای بازسازی دارند، اما این ربات‌ها سریع خود را با شرایط سازگار می‌کنند و به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

ستاره شکننده از دسته خارپوستان بوده و بسیار شبیه ستاره دریایی است. این جانوران بیشتر در آب‌هایی با عمق بیش از ۵۰۰ متر زندگی می‌کنند.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

استانها/ زنبور عسل

مطالعات جدید دانشمندان نشان می‌دهد که زنبورها از الگوهای گرمایی نامرئی برای انتخاب گل استفاده می‌کنند.

 به نقل از فیز، یک مطالعه جدید که به رهبری دانشمندان دانشگاه بریستول انجام شده است، نشان می‌دهد که طیف گسترده‌ای از گل‌ها علاوه بر سیگنال‌هایی که ما قادر به  دیدن و بو کردن آنها هستیم، سیگنال‌هایی نامرئی از قبیل گرما نیز تولید می‌کنند.

در دنیای پنهان تعامل گرده افشانی گل‌ها، گرما نه تنها زندگی بخش است، بلکه می‌تواند بخشی از تنوع غنی علائم حسی باشد که گلها برای جلب نظر حشرات گرده‌افشان استفاده می‌کنند.

اکثریت گلهایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند از جمله بسیاری از گل‌های متداول در باغها مانند خشخاش و آفتاب گردان، الگوهای پیچیده‌ای از گرما در گلبرگ‌های آنها به صورت الگوهای رنگارنگ انعکاس می‌یابد.

به طور متوسط این الگوها چهار تا پنج درجه سانتی‌گراد گرم‌تر از بقیه گل‌ها بودند، گرچه که این الگوها می توانستند تا 11 درجه سانتی‌گراد نیزگرم تر باشند.

محققان دانشگاه بریستول گل‌هایی مصنوعی ساختند و این الگوهای گرمایی را در آنها کپی کردند. اما این الگوها شامل الگوهای رنگی مربوطه نمی شد.

این گل‌های مصنوعی به چشم انسان یکسان به نظر می‌رسند اما این یک موضوع متفاوت برای تغذیه زنبورها متفاوت است.

 زنبورها که به طیف گسترده‌ای از گل‌های مختلف سر می‌زنند، توانستند از این الگوها برای تمایز گل های مختلف استفاده کنند.

دکتر هدر ویتنی، دانشیار دانشکده علوم زیستی دانشگاه بریستول و سرپرست این مطالعه گفت: وجود نشانه‌های متعدد بر روی گل‌ها، سبب افزایش توانایی زنبور عسل در تغذیه و به حداکثر رساندن مقدار غذایی که آنها می‌توانند برای بقیه کلونی می‌آورند می‌شود.

تغییرات آب و هوایی با ایجاد اختلال در این الگوهای گرمایی ممکن است تاثیرات غیرمنتظره ای روی تعامل زنبورها و گلها داشته باشد.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

آواربرداری مناطق زلزله زده سر پل ذهاب

رئیس انجمن زمین‌ساخت و زمین‌شناسی ساختاری ایران با تاکید بر اینکه در دنیا نمونه‌های موفقی از پیش‌بینی زلزله تاکنون ارائه نشده است، گفت: از سوی دیگر ما می‌توانیم با استفاده از اطلاعات مکانی و داده‌های دانشی، آسیب‌های بعد از زلزله را جبران کنیم.

به گزارش ایسنا، دکتر محمدمهدی خطیب امروز در پنجمین همایش زمین‌ساخت و زمین‌شناسی ساختاری ایران که در سازمان زمین‌شناسی برگزار شد، با اشاره به زلزله 21 آبان سرپل ذهاب، افزود: بعد از این زلزله و اصولا بعد از همه زلزله‌های مهم کشور ادعاهایی در زمینه پیش‌بینی زلزله مطرح می‌شود.

وی با تاکید بر ضرورت انجام کار علمی در این زمینه، اظهار کرد: ما ضمن آنکه از انجام هرگونه فعالیت علمی در این زمینه استقبال می‌کنیم، باید اجازه دهیم تا موضوعاتی در این زمینه مطرح شود که از نظر علمی قابل بحث و طرح باشد.

خطیب با اشاره به نمونه‌هایی در این زمینه، توضیح داد: در بیش از 15 سال گذشته فردی با مراجعه به یکی از استانداران کشور، ادعا کرده بود که دستگاهی را برای پیش‌بینی زلزله از یک روز تا یک هفته تولید کرده است.

رئیس انجمن زمین‌ساخت و زمین‌شناسی با بیان اینکه از وی برای بررسی این موضوع دعوت به عمل آمده است، خاطرنشان کرد: در این جلسه بعد از صحبت‌های حضار، من از فرد مجری طرح سوالاتی در زمینه متغیرهای استفاده شده برای اندازه‌گیری و شیوه‌های پروسسور کردن مطرح کردم که مجری طرح گفت از آنجایی که ما قرار است این طرح را به نام ایران در کشور و مجامع بین‌المللی عرضه کنیم؛ از این رو چنین اطلاعاتی محرمانه است و جزئیاتی از این دستگاه مطرح نشد.

خطیب اضافه کرد: این دستگاه در آن زمان به مبلغ 180 میلیون تومان به فروش رسید که یکی از نمونه‌های ناموفق در این زمینه بوده است.

وی همچنین با بیان اینکه 20 دستگاه در استان‌های مختلف نیز به فروش رسید،‌ تاکید کرد: از آنجایی که این طرح با رویکرد تجاری بوده است و دیدگاه علمی و رفع مشکل در آن دیده نشده بود، از این رو این دستگاه قابلیت‌های لازم را نداشت.

رئیس انجمن زمین‌ساخت با بیان اینکه همه زلزله‌های کشور از سال‌های گذشته تاکنون از طریق دستگاه‌ها به ثبت رسیده است، خاطر نشان کرد: ایران در کمربند زلزله دنیا قرار دارد،‌ از این رو شاهد هستیم که زلزله‌هایی با بزرگای بیش از 5 در کشور رخ می‌دهد.

وی در عین حال با تاکید بر اینکه تعداد زلزله‌های بالاتر از 7 ریشتر در سال کمتر از تعداد زلزله‌های با بزرگای 5 تا 5.9 ریشتر است، ادامه داد: به دلیل ساختارهای زمین، ایران منطقه زلزله‌خیزی است و انتظار رخدادهای لرزه‌ای با بزرگای زیاد در آن می‌رود.

خطیب با طرح این سوال که آیا می‌توان زلزله ها را پیش‌بینی کرد، گفت: تجربیات جهان نشان داده است که یک گروه از محققان چینی به مدت 5 سال بر روی این پروژه مطالعه کردند و تنها توانستند در یک مورد خاص 8 ساعت قبل از وقوع زلزله را پیش‌بینی کنند؛ ولی این روش در هیچ کدام از زلزله‌های این کشور و در هیچ کدام از زلزله‌های دنیا قابل استفاده نبود.

رئیس انجمن زمین‌ساخت با تاکید بر اینکه در دنیا نمونه‌های موفق از پیش‌بینی زلزله وجود ندارد،‌ اضافه کرد: ولی با استفاده از اطلاعات موجود در زمینه مکان وقوع زمین‌لرزه و داده‌های دانشی می‌توانیم خسارات ناشی از زلزله را کاهش دهیم.

وی ابراز امیدواری کرد که این انجمن بتواند پاسخ‌های علمی به موضوعاتی چون پیش‌بینی زلزله را ارائه دهد.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

با رشد روزافزون کاربران گوشی‌ هوشمند، موتورهای جستجو نیز توجه بسیاری به کاربران این دستگاه‌ها نشان می‌دهند. حال در همین راستا، موتور جستجوی گوگل به‌زودی وب‌سایت‌ها را بر اساس نسخه‌ی موبایل آن‌ها اولویت‌بندی خواهد کرد. به این ترتیب وب‌سایت‌های دارای نسخه‌ی مخصوص موبایل، می‌توانند در نتایج جستجو جایگاه بالاتری در صفحه به خود اختصاص دهند؛ البته این موضوع تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که جستجو از طریق دستگاه‌ موبایل انجام شده باشد.

الگوریتم کنونی گوگل، وب‌سایت‌ها را تنها بر اساس نسخه‌ی دسکتاپ رده‌بندی می‌کند. این موضوع باعث می‌شود که در برخی موارد، وب‌سایت‌هایی که نسخه‌ای برای گوشی هوشمند در نظر نگرفته‌اند، در صدر لیست قرار بگیرند.

برای تشخیص وجود نسخه‌ی مخصوص موبایلِ یک وب‌سایت، موتور جستجو گوگل به کدنویسی و نشانه‌گذاری آن وب‌سایت توجه خواهد کرد.

گوگل برای صاحبان وب‌سایت‌ها لیستی منتشر کرده است که از طریق آن می‌توانند سازگاری وب‌سایتشان با گوشی هوشمند را تشخیص دهند.

  • کیفیت محتوای نسخه‌ی سازگار با گوشی هوشمند باید به همان‌ اندازه‌ی نسخه‌ی دسکتاپ، باکیفیت باشد.
  • داده‌های ساخت‌یافته و متادیتا باید در هر دو نسخه‌ی وب‌سایت مورد استفاده قرار گرفته باشد.
  • در صورتی که نسخه‌ی سازگار با موبایل وب‌سایت، URL جداگانه‌ای دارد، نیازی به تغییر وجود ندارد.

گوگل این الگوریتم را به‌مرور در موتور جستجو خود اعمال خواهد کرد؛ بنابراین صاحبان وب‌سایت فرصت کافی برای اصلاح کدنویسی وب‌سایتشان خواهند داشت.

در بیانیه گوگل درباره‌ی این تغییر آمده است:

در حال حاضر سیستم نمایه‌سازی و رتبه‌بندی ما معمولاً به نسخه‌‌ی دسکتاپ محتوای یک صفحه نگاه می‌کند که ممکن است با توجه به تفاوت شدید با نسخه‌ی موبایل، برای جستجوگران مشکل‌ساز شود. نمایه‌سازی موبایل‌محور به این معنا است که ما برای نشانه‌گذاری و رتبه‌بندی محتوا از نسخه موبایل استفاده خواهیم کرد که به کاربران تلفن‌های همراه کمک‌ می‌کند آنچه به دنبالش هستند، پیدا کنند.

همچنین گوگل در وبلاگ خود اشاره کرده است که تغییرات جدید، برای وب‌مستران نیز بسیار محسوس و قابل لمس خواهد بود.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

احتمالا به زودی شاهد خبرهای بیش‌تری در مورد تکنولوژی پخش تلویزیون جدید به نام Next Gen TV خواهیم بود؛ تکنولوژی که وعده کیفیت بهتر تصاویر، مقاومت بیش‌تر سیگنال‌ها در برابر تداخل‌ها، قابلیت‌های تعاملی و هشدارهای اضطراری را می‌دهد.

در واقع تلویزیون‌های Next Gen، مدل تکامل یافته تکنولوژی پخش مبتنی بر هوا ATSC است که در امریکای شمالی مورد استفاده قرار می‌گیرد و توسعه‌دهندگان تصمیم به گسترش آن دارند. در ادامه قصد داریم به توضیحات کامل و جامعی از این تکنولوژی بپردازیم و به سوالات متداول شما در این زمینه پاسخ دهیم.

ATSC ۳.۰ چیست و تفاوت آن در کجاست؟

در واقع استاندارد تکنولوژی پخش جدید، به روز رسانی شده استاندارد تکنولوژی پخش جاری است؛ بدین معنی که استاندارد ATSC ۱.۰ با مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و تکنولوژی‌های جدید به روز رسانی شده است. این تکنولوژی مبتنی بر آی‌پی یا همان پروتکل اینترنتی بوده و هدفش ادغام‌سازی تلویزیون با محتوای اینترنت است.

در این تکنولوژی از سیستم‌های فشرده‌سازی مدرن‌تری برای پشتیبانی از پهنای باند بالا استفاده شده است؛ این قابلیت پخش‌کنندگان را قادر می‌سازد تا سیگنال‌های ۴K UHD یا کانال‌های باکیفیت را در همان فضا ارسال کنند.

توسعه‌دهندگان قول داده‌اند که سیگنال‌های بهتری را به فرستنده‌ها ارسال کنند که این موضوع می‌تواند خبر خوبی برای بهبود وضعیت سیم‌کشی‌های آپارتمان‌های مسکونی باشد. همچنین قصد دارند طیف وسیع و جدیدی از خدمات را برای بینندگان تلویزیون فراهم آورند. البته پیش‌تر وعده‌های مشابهی داده شده بود اما ظاهرا مصرف‌کنندگان تمایل چندانی به آن نشان نداده بودند.

یکی از مهم‌ترین و عمده‌ترین دلایلی که شرکت‌های پخش کننده نسبت به تلویزیون Next Gen شور و شوق زیادی نشان می‌دهند، امکان تبلیغات بیش‌تر است.

با استفاده از این تکنولوژی، به جای آن که تبلیغات تنها به نمایش محدوده‌ای خاص از سرویس‌دهی درآید، بینندگان شهرهای خاص و همسایه‌های آن نقطه نیز قادر به تماشای آن‌ها خواهند بود.

وضعیت حریم خصوصی در ATSC ۳.۰ چگونه خواهد بود؟

این پرسشی است که FCC تصمیم دارد تا پیش از عرضه Next Gen TV به آن نپردازد. مشخصات این تلویزیون، جزئیاتی از اطلاعات ثبت و جمع شده توسط توسعه‌دهندگان، این که چگونه از آن استفاده می‌کنند یا چگونه از آن محافظت می‌کنند هنوز به بیرون درز نکرده است.

عرضه این تلویزیون ممکن است به معنی پایان تبلیغات اینترنتی اما حتی آزاردهنده‌تر از آن باشد. علاوه بر این، آیا شما تمایل به مشاهده تبلیغات کالاهایی که پیش‌تر خریده‌اید را دارید؟

تلویزیون Next Gen چه زمانی در دسترس قرار خواهد گرفت؟

اولین دستگاه‌ها در نیمه اول سال ۲۰۱۸ در آریزونا و فونیکس عرضه خواهند شد. پخش‌کنندگان این شهرها را به عنوان یک بازار آزمایشی انتخاب کرده‌اند تا بازخورد و نحوه استفاده از این تکنولوژی را تعیین کنند.

در حال حاضر FCC فضایی برای پخش ATSC ۳.۰ و دستورالعمل‌هایی برای ماندگاری سیگنال‌های ATSC ۱.۰ در پنج سال آینده را به پخش‌کننده‌ها ارائه نمی‌دهد؛ از این رو پخش‌کننده‌ها خود باید اشتراک گذاری فرستنده را انجام دهند که مشخصات مربوط به آن هنوز در دسترس قرار نگرفته است.

ارائه گسترده تکنولوژی فوق به استقبال مصرف کنندگان بستگی دارد. استقبال مصرف‌کنندگان نیز به عواملی نظیر قیمت تجهیزات، در دسترس بودن برنامه‌های با وضوح ۴K یا نوع تعاملی که وعده داده شده بود، بستگی دارد.

کره جنوبی در اواسط سال ۲۰۱۷ تکنولوژی ATSC ۳.۰ را تصویب کرد؛ اما تعداد برنامه‌های ۴K هنوز بسیار اندک بود. از این رو تکمیل این فرآیند کمی زمان‌بر شد.

آیا برای راه‌اندازی این تکنولوژی به تلویزیون یا آنتن جدید نیاز خواهیم داشت؟

Next Gen TV در فرکانس‌های تلویزیونی موجود پخش خواهد شد؛ بنابراین نیازی به یک آنتن جدید نخواهید داشت. اما از آن جایی که فرمت این تکنولوژی کاملا جدید است، احتمالا به یک تلویزیون جدید یا دستگاه مبدل نیاز خواهید داشت.

در حال حاضر، تلویزیون یا مبدلی در بازار موجود نیست. البته خیلی زود است که بخواهیم صحبتی از قیمت این تکنولوژی به میان آوریم؛ اما در مورد یک چیز اطمینان داریم و آن این است که دولت بر خلاف دستگاه مبدل آنالوگ به دیجیتال، بابت جعبه مبدل کمک هزینه‌ای پرداخت نخواهد کرد.

با توجه به این که تکنولوژی پیشین پنج سال است که مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توان این گونه برداشت کرد که کاربران دسترسی به شبکه‌های اصلی را از دست نداده‌اند؛ اگر چه انتقال داده به فرستنده ممکن است منجر به کاهش برخی فرکانس‌های پایین شود.

اما مجموع عملکردهای این تکنولوژی هنوز نیاز به تصمیم‌گیری‌های بیش‌تری دارد و ارائه آن باید به صورت شهر به شهر اجرا شود. از جمله مزایای این تکنولوژی آن است که برای انتقال سیگنال در هوا، نیازی به ایستگاه‌های تلویزیونی ندارد.

اگر Next Gen TV در دسترس قرار نگیرد، بینندگان بدون تلویزیون‌های جدید یا مبدل‌ها می‌توانند به تماشای کانال‌هایی که از وضوح پایین اما پهنای باند بالا برخوردارند و توسط سیگنال‌های ATSC ۳.۰ در دسترس قرار می‌گیرند، بنشینند.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

آدیداس رسما از حوزه‌ی دستبند‌ سلامتی کناره‌گیری کرد. بر اساس گزارشی از پورتلند بیزنس ژورنال، این شرکت قصد دارد بخش سخت‌افزار خود را تعطیل کند.

 

در واقع آدیداس می‌خواهد با این کار تمرکز را از بخش سخت‌افزار بردارد و به بخش نرم‌افزار خصوصا آدیداس اپ و رانتستیک (Runtastic) معطوف کند. آدیداس برنامه‌ی معروف رانتستیک را در سال ۲۰۱۵ خریداری کرد. این شرکت چند دستبند سلامتی تحت عناوین می‌کوچ (miCoach) ارائه کرد و ساعت هوشمندمی‌کوچ اسمارت ران اوج فعالیت این کمپانی در عرصه‌ی پوشیدنی‌ها بود که ظاهرا هیچ یک با استقبال لازم مواجه نشد.

آدیداس از چندی پیش در حال فاصله گرفتن از بخش سخت‌افزار بود. وب‌سایت wearable سال گذشته طی گزارشی به نقل از استیسی بر، نایب رئیس بخش پوشیدنی‌های الکترونیکی آدیداس، نوشت: «فعلا خبری از ساعت هوشمند جدیدی از آدیداس نخواهد بود.»

این راهی است که کم و بیش نایکی نیز چند سال پیش طی کرد. نایکی دستبند سلامتی فیول‌بند (Fuelband) را ارائه کرد که موفقیت چندانی به دست نیاورد و به همین دلیل تصمیم به تقویت بخش نرم‌افزار خود گرفت و در نتیجه‌ی همکاری نرم‌افزاری با اپل، حالا اپل واچ‌ها مزین به برند نایکی هستند.

در اقدامی مشابه، آدیداس نیز قصد ندارد جبهه‌ی سخت‌افزاری را کاملا خالی کند. طبق اعلام آدیداس، این شرکت قصد همکاری با فیت‌بیت دارد تا نسخه‌ی آدیداس ساعت هوشمند آیونیک (Ionic) را در سال آینده راهی بازار کند.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

درحالی‌که واقعیت همچنان پوشیده است، بررسی‌ها‌ی اخیر نشان می‌دهند که شاید لازم باشد دانسته‌ها‌ی خود در‌باره‌ی وجود یا عدم وجود آب روی مریخ را از نو ویرایش کنیم؛ چرا که احتمال دارد بیش‌تر از میزانی که تاکنون انتظار داشتیم، روی مریخ آب وجود داشته‌ باشد. این میزان آب می‌تواند در مکان‌ها‌یی که تاکنون بررسی نکرده‌ایم مخفی شده باشد.

مریخ

یکی از نشانه‌ها‌یی که تا‌کنون در این مورد یافته‌ایم از بررسی خاک مریخ به‌ دست آمده است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که میلیارد‌ها سال پیش، خاک مریخ رطوبت زیادی داشته است و همچنان در قسمت‌ها‌ی مختلف ساختار خاکی سیاره، خاک مرطوب شبیه به رس یافت می‌شود.

طبق قواعد موجود، بسیاری از پژوهشگران عقیده دارند که وجود این خاک‌ها‌ی مرطوب و گل‌مانند که در تمامی سطح مریخ پراکنده شده‌اند، این تفکر را به‌ وجود می‌آورد که در زمان‌ها‌ی بسیار دور بین سنگ‌ها‌ی آتش‌فشانی و آب روی سطح مریخ یا سیستم‌ها‌ی فعال آب‌گرمایی مانند چشمه‌ها، برهم‌کنش‌های مادی رخ داده است. کوین کنن، پژوهشگر سیاره‌شناس در دانشگاه مرکزی فلوریدا، می‌گوید:

 من اینگونه فکر نمی‌کنم. این خاک‌ مرطوب می‌تواند از پدیده‌ی کاملا متفاوت دیگری ناشی شده باشد؛ یک حمام بخار تشکیل‌شده از اقیانوسی از مواد مذاب و ماگما‌ی آتش‌فشانی که از ازل روی سطح مریخ وجود داشته است. نسخه‌ی اصلی ساخت این نوع خاک، اضافه کردن حرارت و آب به سنگ‌ها و صخره‌ها است. این ساختار اتمسفری ابتدایی که توسط اقیانوس ماگما و مواد مذاب به‌ وجود آمده است، داغ‌ترین و مرطوب‌ترین اتمسفری بوده که مریخ تا‌کنون داشته است.

در این داستان فرضی که به زمان‌ تشکیل مریخ و ابتدای تشکیل منظومه‌ی شمسی مربوط می‌شود، مریخ درست مانند دیگر سیاره‌ها‌ی سنگی از اقیانوسی از ماگما و مواد مذاب پوشیده بوده است. 

مریخ

کنن و تیم او عقیده دارند که هم‌زمان با سرد شدن محیط سیاره و انجماد مواد مذاب روی سطح، آب درون سیاره به روی سطح راه پیدا کرده است و بر اثر تبخیر وارد اتمسفر شده و مه قطوری تشکیل داده که تمامی سیاره را احاطه کرده است.

این حمام بخار، سطح تازه منجمدشده را به خاک خیسی تبدیل کرده که در طول میلیار‌ها سال به‌وسیله‌ی فعالیت‌ها‌ی آتش‌فشانی و بمباران‌ها‌ی شهابی جا‌به‌جا شده است. نتیجه‌ی این فرایند همین خاک‌ پراکنده‌ی مرطوبی است که در حال حاضر روی سطح مریخ مشاهده می‌کنیم.

تیم کنن اذعان کرد که تمامی این داستان در مورد اقیانوس ماگما و مواد مذاب و تشکیل آن هم‌زمان با تشکیل منظومه‌ی شمسی، هنوز در حد حدس و گمان است.

با این حال شبیه‌سازی‌ رایانه‌ای پژوهشگران، ارزش بیش‌تری به این داستان می‌دهد. پژوهشگران آزمایش‌ها‌یی انجام دادند که در آن‌ها، سنگ‌ها‌یی شبیه به سنگ‌ها‌ی ساختار مریخ، با همان ساختار بازالتی را به مدت دو هفته تحت فشار و گرما‌ی شدید قرار می‌دهند و در پایان، خاکی شبیه به نمونه‌ها‌ی دیده‌شده روی سطح مریخ باقی می‌ماند.

اگر این تفکر در مورد شرایط اولیه‌ی مریخ درست باشد، فقط به دانشجویان علاقه‌مند به داستان آب در مریخ مربوط نمی‌شود؛ بلکه نشان می‌دهد که دوران آبی این سیاره، طوری که ما همیشه تصور کرده‌ایم نبوده؛ یعنی این دوران پایدار نبوده است. کنن در مصاحبه با ScienceAlert می‌گوید: 

شرایط محیطی بسیار گرم و ناپایدار مریخ از ۴.۵ میلیارد سال پیش یعنی از زمان سرد شدن محیط این سیاره، کنترل شده است.

دوره‌ای وجود داشته که شرایط دمایی برای ایجاد و رشد زندگی مناسب بوده است؛ اما این شرایط چه مدت طول کشیده است؟ زمانی که سیاره کاملا سرد شد و میدان مغناطیسی ناپدید شد، شرایط زندگی همچنان در زیر سطح برقرار بوده است.

مطابق این نظریه، تلاش‌ها‌ی انسان در آینده برای یافتن آب و شرایط زندگی روی مریخ نباید فقط به سطح و نزدیک سطح این سیاره محدود شود؛ بلکه ممکن است در اعماق این سیاره، منابع مهمی از عناصر حیاتی مخفی مانده باشد. کنن می‌گوید:

 نظریه‎ی اخیر پیش‌بینی می‌کند که باید آب بیش‌تری روی مریخ وجود داشته باشد. ممکن است این آب به‌صورت خالص نباشد و در عناصر خاصی پنهان یا در عمق چندین کیلومتری سطح مریخ باشد.

مقداری که برای آب پنهان در سیاره توسط تیم کنن تخمین زده شده، به حدی است که می‌تواند تمامی سطح سیاره را با قطر حدود نیم کیلو‌متر بپوشاند. این یک میزان تقریبی است؛ اما تا زمانی که در مورد خاک‌ سطح مریخ اطلاعات دقیقی پیدا نکنیم، نمی‌توانیم دقیقا اظهار نظر کنیم.

محققان امیدوارند که پروژه‌ی ناسا در سال ۲۰۲۰ بتواند در حل این مشکل کمک کند. در صورتی که کاوشگر این پروژه دقیقا جایی که میزانی از خاک مرطوب وجود دارد فرود بیاید، می‌توانیم اطلاعات زیادی در مورد گذشته و آینده‌ی مریخ به دست آوریم. کنن می‌گوید: 

نمونه‌‌هایی که از کاوشگر این پروژه به دستمان می‌رسد، می‌تواند سؤالات بزرگی را در مورد مریخ پاسخ‌گو باشد. 

فضا‌نوردان آینده می‌توانند از این خاک‌ها‌ی مربوط و عناصر حیاتی حاوی آب استفاده کنند. 

این مقاله در مجله‌ی Nature منتشر شده است.



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

این روزها یکی از مهم‌ترین افتخارات خودروسازان و خودروهای مطرح دنیا، ثبت رکورد در پیست نوربرگ‌رینگنوردشلیف در غرب آلمان است. معمولا هر خودروساز مطرحی با رونمایی از جدیدترین خودروی خود، آن را در پیست نوربرگ‌رینگ آزمایش می‌کند تا بتواند برای کسب محبوبیت بیشتر و در نتیجه فروش بیشتر در این پیست رکوردزنی کند.

 

نوربرگ رینگ nurburgring

 

نوربرگ‌رینگ در اوایل دهه ۱۹۲۰ میلادی به‌عنوان یک پیست خیابانی افتتاح شد و جاده‌های آن برای رانندگی سریع‌تر در برخی نقاط بسته شدند تا پیست دارای مسیری دایره‌وار شود. پیش از آن‌که عملیات ساخت و طراحی حرفه‌ای آن آغاز شود، نوربرگ‌رینگ بین سال‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۷ به‌عنوان پیست مسابقه با طول مسیر ۱۷.۵ مایل (۲۸ کیلومتر) ساخته شد. این پیست همیشه بزرگ‌ترین ترس رانندگان بوده است و همواره ثابت کرده که آزمون سختی برای خودروها و رانندگان خواهد بود. نوربرگ‌رینگ به دلایل گوناگون، از جمله مسایل ایمنی و حوادث دلخراش، بارها از تقویم مسابقات فرمول یک کنار گذاشته شده و از سال ۲۰۰۷ میزبان رقابت‌های جایزه بزرگ نبوده است؛ اما همچنان بسیاری از مسابقات اتومبیل‌رانی و موتورسواری معتبر جهان را پذیرایی می‌کند.

Nurburgring

 پیست نوربرگ‌رینگ در بیشتر روزها برای رانندگی عمومی، آزمایش خصوصی خودروها و مسابقات طولانی‌مدت برای ثبت رکورد جدید باز است. والتر رهرل به‌عنوان آزمایشگر همیشگی خودروهای پورشه، اعلام کرد که خودروهای مدرن برای پیست نوربرگ‌رینگ بسیار سریع هستند. رهرل از رکوردگیری با خودروی پورشه 911GT2 RS در این پیست  امتناع کرد و آن را به لارس کرن سپرد تا او به افتخار سریع‌ترین خودروی استاندارد جاده‌ای در پیست نوربرگ‌رینگ دست یابد.

طی سال‌های گذشته، نوربرگ‌رینگ به‌عنوان شاخصی برای عملکرد خودروهای اسپرت تبدیل شده است و کسی نمی‌داند تا چه وقت، اعتبار این معیار ادامه خواهد داشت. البته از زمانی که خودروهای شاسی‌بلند مانند پورشه کاین توربو و آلفا رومئو استلویو کوادریفوگلیو برای کسب رکورد در این پیست تلاش کرده‌اند، شاید بتوان گفت که در آینده هم از اهمیت جهنم سبز آلمان کاسته نخواهد شد.

 سریع‌ترین خودروهای جاده‌ای در پیست نوربرگ‌رینگ
خودرورانندهتاریخزمان
پورشه 911GT2 RS  لارس کرن ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۷ ۶:۴۷.۲۵ 
لامبورگینی هوراکان LP 640-4 پرفورمانته  مارکو ماپلی  ۵ اکتبر ۲۰۱۶ ۶:۵۲.۰۱ 
پورشه 918 اسپایدر مارک لایب ۴ سپتامبر ۲۰۱۳ ۶:۵۷.۰۰
لامبورگینی اونتادور LP 750-4 سوپرولوک مارکو ماپلی ۱۸ می ۲۰۱۵ ۶:۵۹.۷۳
دوج وایپر ACR لنس دیوید آرنولد ۱ سپتامبر ۲۰۱۷ ۷:۰۱.۳۰
نیسان GT-R نیسمو مایکل کرام ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۳ ۷:۰۸.۶۹
مرسدس AMG GT R کریستین گبهارت ۲ دسامبر ۲۰۱۶ ۷:۱۰.۹۲
گامپرت آپولو اسپرت فلورین گرابر ۱۳ آگوست ۲۰۰۹ ۷:۱۱.۵۷
دوج وایپر ACR دومینیک فارنباخر ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۱ ۷:۱۲.۱۳
پورشه 911 GT3 لارس کرن ۴ می ۲۰۱۷ ۷:۱۲.۷۰

 

 

 

 


در میان خودروهای شاسی‌بلند نیز آلفا رومئو استلویو کوادریفوگلیو در سپتامبر ۲۰۱۷ توانست با رانندگی فابیو فرانکا و ثبت زمان ۷:۵۱.۷، به‌عنوان سریع‌ترین خودروی شاسی‌بلند دنیا برسد. در کلاس خودروهای هاچ‌بک تقویت‌شده، سئات لئون Mk3 کوپرا در مارس ۲۰۱۴ توانست با رانندگی جوردی جن و ثبت زمان ۷:۵۸.۴، به‌عنوان نخست سریع‌ترین خودروی این کلاس دست یابد؛ اما چند ماه پیش، هوندا سیویک تایپ R با زمان ۷:۴۳.۸، توانست به سلطنت فولکس گلف GTI در کلاس هاچ‌بک‌های تولید انبوه خاتمه دهد و سریع‌ترین هاچ‌بک‌ چهارسرنشینه در پیست نوربرگ‌رینگ باشد. جگوار پروژه 8 با زمان ۷ دقیقه و ۲۱.۲۳ ثانیه، عنوان سریع‌ترین سدان جهنم سبز را در اختیار دارد.

پیست نوربرگ‌رینگ هنوز منتظر است تا در آینده خودروهای دیگری ساخته شوند و رکوردهای به‌یادماندنی در آن ثبت کنند. دست بالای دست بسیار است و رکوردهای نوربرگ‌رینگ هر چند وقت جابه‌جا می‌شوند و تا مدتی نام خودرویی در جهان به‌عنوان سریع‌ترین خودروی پیست نوربرگ‌رینگ شناخته می‌شود و باز هم این قصه تکرار می‌شود. 

فراموش نکنیم، ابرخودروی تمام الکتریکی  NIO EP9، بهار امسال توانست با زمان ۶ دقیقه و ۴۵.۹۰ ثانیه، بهترین رکورد تاریخ نوربرگ‌رینگ را به دست آورد؛ اما با توجه به اینکه هنوز وارد خط تولید نشده است و در مراحل پیش‌تولید قرار دارد، تهدیدی برای رکورد ۶ دقیقه و ۴۷.۲۵ پورشه 911GT2 RS محسوب نمی‌شود. گفته می‌شود که ابرخودروی تولید محدود مک‌لارن P1 LM هم توانسته است به رکورد ۶:۴۳.۲ در جهنم سبز دست پیدا کند.

در ادامه می‌توانید از تماشای فیلم کوتاه مربوط به رکوردزنی NIO EP9 در پیست نوربرگ‌رینگ، لذت ببرید و از زوایای گوناگون به مشهورترین مسیر اتومبیل‌رانی دنیا، نگاه کنید.

 

 
 


تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

هدفون‌ کاملا بدون سیم The Dash Pro محصول شرکت آلمانی Bragi، دارای ویژگی‌هایی است که آن‌ را از دیگر هدفون‌های بازار متمایز می‌کند.

شرکت آلمانی Bragi، از سال ۲۰۱۳ فعالیت خود را در شهر مونیخ آغاز کرد. اولین محصول آن‌‌‌ها، مدت‌ها پیش از آنکه اپل از ایرپاد کاملا بدون سیم خود رونمایی کند، The Dash بود که به‌عنوان اولین هدفون بدون سیم واقعی شناخته می‌شد؛ اما اولین نسخه از هدفون‌های این شرکت با اینکه بسیار بلندپروازانه بود و ایده‌های جاه‌طلبانه‌ای داشت، در عمل، با مشکلاتی روبه‌رو شد. شارژدهی نامناسب و مشکلاتی در اتصال به گوشی هوشمند، مواردی بودند که از تبدیل شدن نسخه‌ی اول The Dash به یک هدفون دوران‌ساز و نوآورانه جلوگیری کردند. همین مسئله باعث شد شرکت برگی، با انجام تحقیقات گسترده‌ای، در جهت رفع مشکلات نسخه‌ی اول هدفون بکوشد و نسخه‌ی The Dash Pro را روانه بازار کند؛ اما آیا برگی در ساخت یک هدفون کاملا وایرلس بدون نقص موفق بوده است و توانسته همان‌گونه که ادعا می‌کند، یک «کامپیوتر درون‌گوشی» طراحی و عرضه کند؟ با بررسی هدفون The Dash Pro همراه زومیت باشید.

هدفون The Dash Pro توسط شرکت آرمان همراه ارتباطات برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفته است.

طراحی

از همان ابتدا که جعبه‌ی آبی و مشکی این هدفون را باز می‌کنید، متوجه می‌شوید با یک هدفون لوکس طرف هستید که کیفیت ساخت بالایی دارد. اولین نکته‌ای که پس از بازکردن جعبه‌ی این هدفون نظر شما را جلب می‌کند، کیسی است که هدفون‌ در آن قرار دارد؛ یک کیس آلومینیومی که لوگوی Bragi روی آن حک شده است و هدفون درون محفظه‌ای قرار گرفته‌ که به‌صورت کشویی وارد این کیس آلومینیومی می‌شود. این کیس، علاوه بر اینکه می‌تواند از هدفون‌ شما محافظت کند، نقش یک پاوربانک را نیز ایفا می‌کند و توانایی ۵ بار شارژ کامل هدفون‌ها را دارد. برای شارژ کردن کیس و هدفون‌، کافی است از طریق کابل microUSB که درون جعبه موجود است (یا هر کابل microUSB دیگری)، کیس را به منبع تغذیه متصل کنید.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

خود هدفون‌ نیز از طراحی بسیار زیبا و شیکی بهره می‌برد و با اینکه ممکن است در ابتدا در مقابل دیگر رقبایش کمی بزرگ به نظر برسد؛ اما به دلیل شکل خاصی که دارد، به‌صورت کامل درون گوش قرار می‌گیرد و بزرگی آن‌‌‌ اصلا آزاردهنده نیست. هر کدام از  گوشی‌های هدفون‌، دارای اتصالی است که به‌صورت مغناطیسی درون کیس قرار می‌گیرد و به همین دلیل قرار دادن آن‌‌‌ درون کیس، کار بسیار راحتی است. روی هر کدام از این گوشی‌های، چراغی وجود دارد که وضعیت هدفون‌ را نشان می‌‌دهد و به دلیل وجود یک شیار روی کیس آلومینیومی، نور این چراغ‌ها، ظاهر زیبا و جالبی به کل بسته‌بندی هدفون‌ می‌بخشد.

برگی برای هدفون The Dash Pro، بسته‌بندی کاملی تدارک دیده است. درون جعبه‌ی این هدفون، علاوه بر کابل مایکرو یو‌اس‌بی، ۶ سَری مختلف نیز وجود دارد. سه مورد از این سری‌ها، معمولی هستند و سه نمونه‌ی دیگر، زائده‌ای دارند که از افتادن هدفون‌ از درون گوش کاربر جلوگیری می‌کند و به خصوص برای زمان‌هایی که ورزش می‌کنید، بسیار کارآمد هستند. هر دو مدل این سَری‌ها، در سه سایز کوچک، متوسط و بزرگ عرضه شده‌اند. وجود این سَری‌های مختلف، باعث شده است که فارغ از اندازه و شکل گوش شما، The Dash Pro به‌راحتی درون گوش قرار بگیرد. ممکن است که در ابتدا کمی زمان ببرد تا بهترین و مناسب‌ترین سری را برای خود انتخاب کنید؛ اما هنگامی که سری مناسب را پیدا کردید، می‌توانید تقریبا اطمینان داشته باشید که این هدفون‌ همیشه در گوش قرار خواهد گرفت. البته، به دلیل ماهیت کاملا بدون سیم آن‌‌‌، در هنگام ورزش‌های پر‌تحرک مانند دویدن، ممکن است از گوش شما دربیاید.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

از نکات بسیار جالب دیگر هدفون The Dash Pro، می‌توانیم به حافظه‌ی داخلی ۴ گیگابایتی آن برای ذخیره‌سازی و پخش موسیقی به‌صورت Local اشاره کنیم. برای انتقال آهنگ روی The Dash Pro، کافی است کیس آن را به رایانه شخصی خود متصل کنید و دقیقا مانند یک فلش، آهنگ‌های مورد نظر خود را روی حافظه‌ی هدفون‌ کپی کنید. یکی از موقعیت‌هایی که این حافظه داخلی بسیار کاربرد خود را نشان می‌دهد، در هنگام شنا کردن است. بر خلاف بسیاری از هدفون‌های کاملا وایرلس، هدفون‌ جدید Bragi،‌ تا عمق یک متری،‌ ضد آب است و به این ترتیب شما می‌توانید بدون نیاز به گوشی هوشمند، هدفون‌ خود را درون گوش بگذارید و به شنا کردن بپردازید. هر چند یک متر، عمق چندان زیادی محسوب نمی‌شود؛ اما وجود این قابلیت، یک نکته‌ی بسیار خوب است.

رابط کاربری

مانند بسیاری از هدفون‌های کاملا بدون سیم، شما برای اینکه بتوانید از تمام امکانات The Dash Pro استفاده کنید، باید نرم‌افزار مخصوص آن را روی گوشی هوشمندتان نصب کنید. نرم‌افزار ‌Bragi، برای هر دو سیستم عامل iOS و اندروید در دسترس است و تنظیمات بسیار زیادی در اختیار شما قرار می‌دهد. یکی از اقدامات جالب Bragi، نام‌گذاری فرم‌ور هدفون The Dash Pro است. بر خلاف دیگر شرکت‌ها، برگی از فرم‌ور The Dash Pro با عنوان «سیستم‌ عامل برگی» یاد می‌کند. دلیل این امر بنا به ادعای Bragi، این است که هدفون‌های The Dash Pro، کامپیوترهای پوشیدنی محسوب می‌شوند و چون از سنسورهای بسیار زیاد و هوش مصنوعی بهره می‌برند، به اصطلاح نیازمند یک سیستم عامل هستند و آلمانی‌ها نیز با ارائه‌ی نسخه‌های جدید با ویژگی‌های بعضا بزرگ، همیشه در حال اضافه کردن قابلیت‌های جدید به هدفون‌های خود هستند؛ از این رو هنگامی که برای اولین بار هدفون را به گوشی هوشمندتان متصل می‌کنید، احتمال روبه‌رو شدن با پیغام «یک بروزرسانی برای سیستم عالم برگی موجود است»، بسیار زیاد است. اینجا است که اولین مشکل The Dash Pro به چشم می‌خورد. برخلاف هدفون‌های دیگر، که به‌روزرسانی‌های نرم‌افزاری خود را از طریق خود گوشی هوشمند و از طریق اپلیکیشن‌ اختصاصی خود انجام می‌دهند، برای به‌روزرسانی سیستم‌ عامل هدفون‌ The Dash Pro، باید آن‌‌‌ را به کامپیوتر وصل کنید و یک نرم‌افزار جدا را دانلود کنید و طبق دستورالعمل آن نرم‌افزار، هدفون خود را به‌روزرسانی کنید. این پروسه، ممکن است کمی وقت‌گیر باشد و بسیار بهتر بود که این به‌روزرسانی‌ها از طریق اپلیکیشن گوشی هوشمند انجام می‌گرفت.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

یکی از کاربردهای بسیار جالب هدفون‌ کاملا بدون سیم، برای ورزش است و The Dash Pro از این نظر فوق‌العاده عمل می‌کند. به دلیل داشتن حسگر ضربان قلب، این هدفون هوشمند توانایی تشخیص نوع فعالیت شما را دارد؛ به‌طور مثال هنگامی که در حال دوچرخه‌سواری هستید، The Dash Pro تشخیص می‌دهد و زمان ورزش شما را ثبت می‌کند و در انتهای ورزش، اطلاعات جامعی از فعالیت شما ارائه می‌کند. دویدن، دوچرخه‌سواری و شنا، سه ورزشی هستند که The Dash Pro به‌صورت خودکار توانایی تشخیص آن‌‌‌ها را دارد و بسیار بهتر می‌شد که برگی برای هدفون‌های خود، یک گزینه‌ی ورزش عمومی نیز در نظر می‌گرفت تا به‌طور مثال، ورزش شما در باشگاه نیز به‌عنوان فعالیت ورزشی حساب شود.

هدفون‌ برگی، دارای سطوحی حساس به لمس است. به‌صورت پیش‌فرض با یکبار لمس هدفون‌، موسیقی شروع به پخش شدن می‌کند، با دو بار ضربه زدن می‌توان بین آهنگ‌ها جابه‌جا شد و سه بار ضربه زدن، باعث پخش از اول آهنگ فعلی یا رفتن به آهنگ قبلی می‌شود. اگر انگشت خود را به سمت بالا سوایپ کنید، قابلیت Audio Transparency هدفون فعال می‌شود. این قابلیت، به شما اجازه می‌دهد که صدای محیط را بشنوید و به‌طور مثال اگر قصد دویدن دارید، از سر و صدای اطراف خود باخبر باشید. البته تمامی این عملکردها از طریق اپلیکیشن Bragi قابل شخصی‌سازی هستند. دستیارهای صوتی گوگل اسیستنت و سیری نیز با این هدفون سازگاری کامل دارند و شما می‌توانید به‌راحتی با یک لمس، به آن‌‌‌ها دسترسی پیدا کنید. در به‌روزرسانی جدید سیستم‌عامل Bragi، ویژگی پشتیبانی از دستیار صوتی الکسا نیز به آن اضافه شده است و شما می‌توانید با حساب کاربری آمازون خود،‌ به الکسا نیز دسترسی داشته باشید. عادت کردن به نحوه‌ی استفاده از کنترل‌های لمسی The Dash Pro ممکن است کمی زمان‌بر باشد؛ اما هنگامی که عادت کردید، انجام آن‌‌‌ بسیار راحت است.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

اما به دلیل وجود حسگرهای مختلفی که روی این هدفون تعبیه شده است، The Dash Pro توانایی تشخیص حرکات سر شما را نیز دارد. پس از اینکه هدفون خود را طی یک فرآیند نسبتا ساده، کالیبره کردید (که این فرآیند شامل بالا بردن سر به آرامی و تکان دادن آن به طرفین می‌شود)، می‌توانید حتی از طریق حرکات سر نیز به منو و دیگر امکانات هدفون خود دسترسی داشته باشید؛ به‌طور مثال هنگامی که تماسی با شما گرفته می‌شود، می‌توانید با تکان دادن سر به طرفین، آن تماس را رد کنید یا با بالا و پایین بردن سر، به آن تماس پاسخ دهید. یکی دیگر از امکانات جالب این هدفون، این است که شما می‌توانید با دو انگشت به زیر گوشتان ضربه بزنید و بدین شکل یک عملکرد دلخواه را در هدفون خود اجرا کنید؛ به‌طور مثال اگر بخواهید آهنگ را عوض کنید، کافی است با دو انگشت خود، به زیر گوشتان دو ضربه بزنید تا به آهنگ بعدی پخش شود که البته کاربری این ویژگی را نیز می‌توانید از طریق اپلیکیشن Bragi به‌طور دلخواه تغییر دهید.

عملکرد

مهم‌ترین عامل در انتخاب یک هدفون، کیفیت صدای آن است و باید اذعان داشت که برگی، در نسخه‌ی جدید The Dash Pro، این ویژگی هدفون‌هایش را بسیار بهبود بخشیده است. پیش از اینکه بحث را در رابطه با کیفیت صدای هدفون‌ The Dash Pro آغاز کنیم،‌ لازم می‌دانیم نکته‌ی بسیار مهمی در رابطه با هدفون‌های درون گوشی بگوییم. در هدفون‌های درون گوشی،‌ پیدا کردن سَری مناسب، یکی از مهم‌ترین نکات برای شنیدن یک صدای بسیار مناسب است و تفاوت صدای عالی با یک صدای معمولی، بسیاری از اوقات فقط به انتخاب نوع سری برمی‌گردد؛ پس دقت کنید که در تمام هدفون‌های درون گوشی، انتخاب سری مناسب، تأثیر به‌سزایی در صدایی که دریافت می‌کنید، دارد.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

اولین نکته‌ای که در مورد هدفون‌ The Dash Pro جلب نظر می‌کند، بیس بسیار متعادل آن است. این بیس به گونه‌ای است که نه موسیقی شما را خراب می‌کند و نه باعث می‌شود که موسیقی شما، بی‌روح شود و به این ترتیب به یک گزینه‌ی بسیار مناسب هم برای ورزش و هم برای استفاده‌ی روزمره تبدیل می‌شود. The Dash Pro در بازه‌ی میانی نیز عملکرد بسیار قابل قبولی دارد و صداهای زیر تنها جایی است که این هدفون نمی‌تواند فوق‌العاده عمل کند؛ هرچند با در نظر گرفتن تمامی جوانب، می‌توانیم با جرئت بگوییم که The Dash Pro، توانایی فوق‌العاده‌ای در ایجاد یک صدای بسیار خوب دارد. یکی دیگر از مواردی که برگی به‌طرز چشمگیری بهبود بخشیده، عملکرد هدفون در هنگام صحبت کردن با آن است. در نسخه‌ی اول هدفون، بسیاری اوقات اگر می‌خواستید از طریق این هدفون تماس‌هایتان را پاسخ دهید، صدای شما به‌خوبی به طرف مقابل منتقل نمی‌شد؛ اما با تغییراتی که برگی در The Dash Pro ایجاد کرده است، به‌راحتی و بدون هیچ مشکلی می‌توانید تماس‌های خود را برقرار کنید.

در هنگام انتخاب یک هدفون بدون سیم خوب،‌ باتری نیز نقش به‌سزایی دارد. یکی از مشکلات اساسی نسخه‌ی اول The Dash، باتری بسیار ضعیف آن بود. برگی در نسخه‌ی جدید The Dash Pro ادعا کرده است که این هدفون می‌تواند با یک بار شارژ، تا ۵ ساعت موسیقی پخش کند و در آزمایش‌های ما و بر خلاف این نکته که معمولا شرکت‌ها عمر باتری خود را کمی بیشتر اعلام می‌کنند، The Dash Pro توانست به‌طور میانگین چهار و نیم تا پنج ساعت به‌راحتی دوام بیاورد. همچنین کیس این هدفون می‌تواند تا پنج‌بار دیگر هدفون را شارژ کند و به این ترتیب با هر بار شارژ کیس، به‌طور متوسط و در هنگام استفاده معمولی، می‌توانید حدودا تا یک هفته با The Dash Pro کار کنید بدون اینکه نگران شارژ کردن هدفون باشید.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

ویژگی دیگری که هدفون‌ The Dash Pro را به‌طور کامل از دیگر رقیبان جدا می‌کند و تا حدودی ادعای سازندگان مبنی بر «کامپیوتر بودن» این هدفون را تحقق می‌بخشد، ویژگی ترجمه‌ی همزمان آن است. البته خود هدفون این ویژگی را ندارد و این کار را از طریق نرم‌افزار iTranslate انجام می‌دهد که هم برای iOS و هم برای اندروید در دسترس است. نحوه‌ی کار این ویژگی بدین شکل است که شما با اتصال هدفون به نرم‌افزار iTranslate، می‌توانید صحبت‌های یک زبان دیگر را به زبان دلخواه خود بشنوید. برای استفاده از این ویژگی، باید حق اشتراکی برای برنامه iTranslate پرداخت کنید که البته درون جعبه The Dash Pro، یک اشتراک یک‌ماهه این نرم‌افزار وجود دارد که در صورت رضایت، می‌توانید آن را تمدید کنید. البته این نکته را نیز بدانید که اگر بخواهید به‌طور کامل از این ویژگی‌ استفاده کنید، باید دو طرف مکالمه از این هدفون استفاده کنند؛ در غیر این صورت، علاوه بر اینکه صحبت‌های شما برای طرف مقابل ترجمه نمی‌شود و ترجمه به‌صورت یک‌نفره صورت می‌گیرد. برای آنکه صحبت‌‌های طرف مقابل نیز ترجمه شود، وی باید به‌صورت مستقیم درون هدفون شما صحبت کند؛ به‌طور کلی این ویژگی به‌خصوص برای توریست‌هایی که قصد سفر به یک کشور خارجی دارند، بسیار جذاب و کارآمد است؛ اما در عمل، نیازمند پیش‌نیازهای بسیار زیادی است.

جمع‌بندی

به نظر می‌رسد به دوره‌ای رسیده‌ایم که دیگر، سازندگان محصولات مختلف، به جای تکرار اشتباهاتشان، با شنیدن نظرات کاربران، سعی دارند محصولات خود را بهتر کنند. Bragi نیز دقیقا این رویه را در پیش گرفته است و با گوش دادن به نظرات کاربران، سعی کرده است نواقص نسخه‌ی اول این هدفون را برطرف کند و یک محصول درخور روانه‌ی بازار کند؛ محصولی که ویژگی‌های بسیار زیادی دارد و می‌تواند نظر کاربران را با هر نوع سلیقه‌ای جلب کند و با اینکه این محصول همانند ادعایی که برگی کرده است یک کامپیوتر درون گوشی نیست؛ اما نشان می‌دهد که برای رسیدن به این هدف، مسیر درستی انتخاب کرده است و با گرفتن بازخورد کاربران و همچنین پشتیبانی طولانی‌مدت از محصولاتش، قصد دارد هدفون‌های خود را به معنای واقعی کلمه به چیزی بیشتر از یک هدفون تبدیل کند.

برگی دش پرو / Bragi Dash Pro

نکات مثبت

  • طراحی زیبا
  •  تشخیص نوع فعالیت ورزشی
  • باتری فوق‌العاده
  • حافظه داخلی
  • ضد آب بودن

نکات منفی

  • پروسه به‌روزرسانی وقت‌گیر
  • قیمت بالا


تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مفهوم انسان ارتقایافته دقیقا چیست؟ وقتی این بحث مطرح می‌شود، دقیقا به افزونه‌های انسانی و عملکردهای مبتنی بر ماشین اشاره می‌شود (توسعه‌ی تصور سایبورگی که در رمان‌های علمی تخیلی محبوبیت زیادی دارد). اما ارتقا یافته در ارتباط با چه چیزی؟ بر اساس کدام معیارها و ارزش‌های مرجع؟ برای مثال آیا می‌توان خوشحالی را اندازه‌گیری کرد؟ یا می‌توان به اندازه‌گیری احساساتی مثل لامسه یا بویایی پرداخت که ما را به جهان ارتباط می‌دهند؟ هنگام کار تا چه اندازه احساس رضایت می‌کنیم؟ تمام این ابعاد زندگی را با ارزش می‌سازند. باید مراقب باشیم تسلیم ظاهر نشویم. یک «به‌علاوه» می‌تواند یک «منها» را در خود مخفی کنند؛ چیزی که به دست می‌آید ممکن است چیزی را که از دست می‌رود، مخفی کند. با این حال اندازه‌گیری یا شمارش این که  چه چیزی از دست رفته و چه چیزی به دست آمده است، امکان‌پذیر نیست.

برای مثال خلبان‌های هواپیماهای نظامی از این نظر ارتقایافته هستند که از سنسورهای ریموت، اپترونیک‌ها، و دوربین‌های مادون قرمز استفاده می‌کنند که امکان دید فراتر از دید طبیعی چشم‌ انسان را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. اما در مورد تحت کنترل درآوردن قدرت یک ماشین، احساسات و هیجان پرواز، شجاعت و حس غرور به دست آمده از غلبه بر ترس و مهارت در آن در طول کار خسته‌کننده و طولانی چه می‌توان گفت؟

یک مثال دیگر از یک زمینه‌ی دیگر، تشخیص پزشکی راه دور است. از یک زاویه، این زمینه امکان استفاده از تجربیات یک متخصص را در هر زمان و مکانی فراهم می‌کند. برای افراد منزوی که استقلال و قابلیت حرکتی خود را از دست داده‌اند یا مناطقی که به بیابان‌های پزشکی تبدیل شده‌اند، این ویژگی یک مزیت و پیشرفت غیرقابل انکار است. با این حال، بر اساس مطالعات میدانی بعضی افراد نگران هستند که به واسطه‌ی این امکانات خودبه خود ارتباطشان با دنیا قطع شود و این ارتباط به خانه محدود شود. مراجعه به یک متخصص، حتی شخصی که دور از دسترس باشد، افراد را مجبور می‌کند از محیط روزمره‌ی خود دور شوند، کارهای روتین و روزمره‌ی خود را تغییر داده و با افراد جدید ملاقات کنند. بنابراین، فرصتی برای تجربیات جدید را تا یک اندازه‌ی مشخص فراهم می‌کنند که باعث غنی شدن شخصیت فرد می‌شود (یک تعریف احتمالی دیگر برای ارتقا).

تصویر 2

فناوری چگونه ما را تغییر می‌دهد

هر شکل جدید پیشرفت با رهاسازی بخشی از روش‌های قدیمی انجام کارها، عادت‌ها و ساختارها همراه است. نکته‌ی مهم این است که مجموع دستاوردها از مجموع ضررها بیشتر است و احساسات جدید جایگزین احساسات قدیمی می‌شوند. به استثنای این که روش بازاری و اقتصادی، از نظر کیفی، واقعیت‌های ناسازگاری را بر یک سطح تحمیل می‌کند: که اینجا منظور سودمندی است. با این حال، بعضی مسائل که به نظر می‌رسد از نظر روابط اجتماعی، تجربیات زندگی، یادگیری، نوآوری، خلاقیت و غیره مهم باشند، حتی ارزش صرف وقت یا جست‌وجو را ندارند. بنابراین، مسأله این نیست که در نهایت ماشین‌ها جایگزین انسان‌ها می‌شوند یا خیر، بلکه مسئله درک ارزشی است که انسان به ماشین می‌دهد، ارزش‌هایی که در نهایت انسان  را تغییر می‌دهند: سرعت، قابلیت پیشگویی، نظم و ترتیب، قدرت و سایر موارد.

هرچقدر انسان به بازدهی دودویی ماشین‌ها و بی نقصی آن‌ها عادت کند، این روند برای او طبیعی خواهد شد و نقاط ضعف غیرقابل تحمل و بیگانه خواهند شد

برای مثال کاربرد زیاد موقعیت جغرافیایی ما را به این فناوری وابسته می‌کند. مهم‌تر از هرچیز، افزایش وابستگی به این فناوری تراکنش‌های روزمره‌ی ما با دیگران را در مکان‌های عمومی و مشترک تغییر می‌دهند. آیا ما در حال تبدیل به گونه‌های آسیب‌پذیر  انسانی، دارای ابهام ذاتی نسبت به روابط انسانی و همچنین بی‌صبر در مقابل بعضی حوادث هستیم؟ یکی از ریسک‌های پیش رو این است که در معمولی‌ترین موقعیت‌ها انتظار داریم انسان‌ها با نظم، دقت و سرعت یکسان و حتی قابلیت پیشگویی مشابه ماشین‌ها عمل کنند. در حال حاضر این واقعیت وجود دارد  که برای بسیاری از افراد صحبت با فردی که از کنارشان می‌گذرد، یا پرسیدن آدرس از یک غریبه دشوار است، و دقت و راه‌حل سریع ارائه‌شده در گوشی‌های آیفون را به ارتباط پر از ریسک و غیرقابل پیش‌بینی ترجیح می‌دهند، اما آیا می‌توان گفت این موارد آغاز تغییر و تحول در انسان هستند؟ وقتی در مورد «انسان‌های ارتقایافته» صحبت می‌کنیم، لازم است این سؤال‌ها را از خود بپرسیم.

در نهایت،  هرچقدر انسان به بازدهی دودویی ماشین‌ها و بی‌نقصی آن‌ها عادت کند، این روند برای او طبیعی خواهد شد و نقاط ضعف غیرقابل تحمل و بیگانه خواهند شد. بنابراین مسئله این نیست که ماشین‌ها در نهایت انسان‌ها را سرنگون می‌کنند، جای او را می‌گیرند، برتر از انسان می‌شوند یا حتی انسان را منسوخ می‌کنند؛ بلکه مسئله، درک شرایط اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، اقتصادی است که در آن انسان‌ها رفتار ماشینی را شروع کرده و سعی می‌کنند از ماشین‌هایی که خود طراحی‌ کرده‌اند، تقلید کنند. شباهت رفتار انسان به ماشین که در رفتار او نهفته است، بسیار تعیین‌کننده و بحرانی است.

تصویر 3

روبات کره‌ای، ۲۰۱۳

ارتباط با ماشین‌ها ، مطمئن‌تر است

ربات‌های اجتماعی یا «همراه» (مثل Paro، Nao، NurseBot، Bao، Aibo، My Real Baby) نه تنها قادر به ارتباط با انسان هستند و در محیط‌های روزمره‌ و آشنا برای انسان فعالیت می‌کنند بلکه احساسات، یادگیری، دلسوزی را هم ابراز می‌کنند. روانشناس و انسان‌شناس، شری تورکلی این تغییر دیدگاه نسبت به روبات‌ها را مورد بررسی قرار داده است، طوری که قبلا تصور می‌شد ترسناک هستند؛ اما امروزه مردم آن‌ها را دوست خود می‌دانند. در نتیجه، او انسان را آماده می‌سازد تا در زندگی روزمره به ربات‌هایی خوشامد بگوید که روزی موجب خشم یا ترس افراد می‌شدند اما امروز حتی می‌توانند از نظر احساسی به آن‌ها وابسته شوند.

پس از چند سال بررسی یکی از خانه‌های سالمندان که برای معرفی این ماشین‌ها انتخاب شده‌بودند، مؤلف کتاب Alone together  (تنها با هم)، شری تورکل به این نتیجه رسیده است که دلیل ترجیح ماشین‌ها به انسان توسط مردم خراب شدن روابط قبلی است که در دنیای واقعی تجربه‌ کرده‌اند. اثرات این روابط بی‌اعتمادی، ترس از فریب خورد و شک هستند. او همچنین به خستگی ناشی از گارد گرفتن و بی‌حوصلگی اشاره می‌کند: بودن با دیگران ما را افسرده می‌کند. مفهوم روبات‌های اجتماعی نشان می‌دهد حس صمیمیت ما امروزه ممکن است به فرار از یکدیگر کاهش یافته باشد.  بر همین اساس، تخریب روابط انسانی زمینه و شرایط را برای توسعه‌ی روبات‌های اجتماعی فراهم می‌کنند که به نیاز یک محیط پایدار، نقاط مرجع ثابت، قطعیت و قابلیت پیش‌بینی پاسخ می‌دهند، این اعتماد و قطعیت کمتر در روابط عادی دیده می‌شوند.

همان‌قدر که انتظار روابط کنترل‌شده و قابل کنترل با ماشین‌ها را داریم، به همان اندازه هم با بی‌عدالتی و ظلم نسبت به موجودات زنده روبه‌رو می‌شویم (انسان‌ها و غیرانسان‌ها، وقتی که به پناهنده‌ها، افراد بی‌خانمان یا حیواناتی که در خدمت صنعت هستند فکر می‌کنیم).



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شرکت‌های زیادی در زمینه تولید خودروهای عجیب و غریب فعالیت می‌کنند و هر از چند گاهی خبری از ارائه چنین محصولی شنیده می‌شود. رین‌اسپید (Rinspeed)، یکی از شرکت‌های فعال در زمینه تولید خودروهای مفهومی است و پیش از این با تولید مدل‌های مفهومی اواسیس و باد 2 مشهور شده بود. این خودروساز سوئیسی در حال حاضر جزئیات جدیدی در مورد آخرین خودروی مفهومی خود پیش از رونمایی کامل در نمایشگاه CES منتشر کرده است؛ این محصول، یک خودروی الکتریکی دو قسمتی است که شاسی و بدنه آن، مستقل و قابل جدا شدن از یکدیگر هستند.

رین‌اسپید اسنپ / rinspeed snap

پیش از این رین‌اسپید از خودروی مفهومی اسنپ صحبت کرده و تصاویری از آن منتشر شده بود. نام خودروی مفهومی اسنپ از قابلیت جداسازی و اتصال بین شاسی و بدنه گرفته می‌شود؛ شاسی که بیشتر شبیه یک اسکیت بورد طراحی شده، در شرایط مختلف ثابت است؛ ولی بدنه یا پاد (POD) با توجه به کاربری و شرایط استفاده، قابل تغییر خواهد بود.

رین‌اسپید اسنپ / rinspeed snap

پیش‌تر، جنرال موتورز از چنین ابتکاری در سال ۲۰۰۲ استفاده کرد تا خودروی مفهومی سوروس (SURUS) با ساختار جداشدنی معرفی شود. پوشش جداشدنی بدنه در اسنپ نیز مانند طرح مفهومی جنرال موتورز می‌تواند برای حمل مسافر، فضای خرید، اتاق کمپینگ و دیگر اشکال رمانتیک میکروخانه استفاده شود. 

رین‌اسپید اسنپ / rinspeed snap

در داخل بدنه اسنپ، صندلی‌های نرم و فضای ذخیره‌سازی بار، سیستم‌ شارژ بی‌سیم و تعدادی صفحه نمایش برای نمایش فیلم همراه با پیام‌ها و اطلاعات مسیر وجود دارد. یک دستیار هوشمند قادر است عادات مسافران را یاد بگیرد و حتی می‌تواند رستوران‌های مخصوص هر کاربر را به او توصیه کند. به کمک نمایشگرهای موجود در بدنه، هر کدام از سرنشینان از طریق حسگرهایی مثل اسکنر عنبیه احراز هویت می‌شوند؛ پس از شناسایی افراد حاضر، موسیقی مورد علاقه، صفحات وب و مقاصد پرکاربرد هر کدام از افراد در دسترسشان قرار می‌گیرد. در خارج بدنه خودرو، ۶ پروژکتور پنجره‌ها را با پیام‌هایی (هشدارهایی درباره کودکان یا حق تقدم عبور خودروها) برای سایر کاربران در جاده روشن می‌کنند.

رین‌اسپید اسنپ / rinspeed snap

بدنه به شکل اسکیت بورد یک سیستم محرکه الکتریکی و دو محور فرمان‌پذیر دارد که در داخل آن به شکل ماهرانه‌ای جاسازی شده است. همچنین سخت‌افزار و نرم‌افزار مورد نیاز برای تبدیل آن به خودروی خودران، همراه با دیگر قطعات مکانیکی فرسودنی قابل بازیافت وجود دارد. تفکر رین‌اسپید این است که پس از چند سال این قطعات فرسوده می‌شوند و در این حالت می‌توان آن‌ها را به‌راحتی بازیافت کرد که استفاده از این مواد علاوه بر قابلیت بازیافت، باعث صرفه‌جویی و تنوع می‌شود.

رین‌اسپید اسنپ / rinspeed snap

رین‌اسپید اسنپ / rinspeed snap

 

یکی از قابلیت‌هایی که در خودروی مفهومی رین‌اسپید اسنپ وجود دارد، قابلیت استفاده به‌عنوان محیط کار سیار است و برای افرادی مناسب است که دائم در شهرهای مختلف برای انجام مأموریت‌های کاری اعزام می‌شوند. چنین قابلیتی در آینده می‌تواند منجر به تولید انبوه خودروهای اشتراکی شود که بدنه خودرو به دلخواه کاربر، به‌آسانی تغییر می‌کند. 

خودروی خودران مفهومی رین‌اسپید اسنپ چند هفته دیگر در نمایشگاه CES ۲۰۱۸، به نمایش گذاشته خواهد شد. تا آن زمان، باید منتظر ماند و از نزدیک با خصوصیات و امکانات خودرو آشنا شد. به نظر شما استفاده از قابلیت جدا شدن شاسی و بدنه و تغییر بدنه با توجه به شرایط مختلف، چه تاثیری بر آینده خودروها خواهد گذاشت؟ نظرات خود را با زومیت در میان بگذارید.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

افزایش کاربردهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، الگوهای تحقیقات و درمان پزشکی را نیز تغییر داده است. این فناوری‌های پیشرفته، دسترسی محققان را در هر لحظه، به هر مقاله‌ی سفید و مطالعه‌ی موردی بالینی که روی اختلالات ژنتیکی انجام می‌شود، امکان‌پذیر می‌سازد.

توسعه‌ی چنین دیتابیس دقیقی از اطلاعات، به محققان اجازه می‌دهد نه‌تنها همه‌ی ابعاد یک بیماری را درک کنند، بلکه در زمان کوتاه‌تری درمان مناسب را بیابند.

شرکت Innoplexus که در سال ۲۰۱۱ توسط گانجان بهاردواج و گواراف تیرپاتی تأسیس‌ شد، یک شرکت فناوری توسعه‌ی محصولات است که روی راه‌ حل چالش‌های پیچیده صنایع دارویی و علوم زیستی متمرکز شده است. پلتفرم سراسری علوم زیستی آن‌ها، با استفاده از هوش مصنوعی داده‌های هوشمندی برای کمک به کشف، توسعه‌ی بالینی و تطابق داروهای پزشکی فراهم می‌کند.

Innoplexus علاوه بر تقویت راهکارهای پژوهشی، به سازمان‌های مراقبت‌های پزشکی هم کمک می‌کند از این فناوری‌ها برای بهبود سطح درمان استفاده کنند. زمانی که یک داروساز روی نتایج تحقیقات فعلی کار می‌کند، یا یک پژوهشگر پزشکی در جستجوی درمان‌های جایگزین است، یا یک متخصص برای یافتن داده‌های یک بیماری خاص تلاش می‌کند، این پلتفرم با در دسترس قرار دادن اطلاعات مرتبط، موانع اکتشافات را رفع می‌کند و باعث می‌شود پروسه‌ها سریع‌تر پیش برود.

 Blockchain, A.I. r Tech Trends Disrupt Healthcare In 2018

اخیراً جولیان میشل از نشریه فوربز، با گانجان بهاردواج، هم‌بنیان‌گذار این شرکت مصاحبه کرده و در مورد این فن‌آوری‌های نوظهور و همچنین روند بهداشت و درمان سال ۲۰۱۸ از او سؤالاتی پرسیده است. بخش‌هایی از این مصاحبه را می‌خوانیم:

جولیان میشل: وضعیت فعلی صنعت بهداشت و درمان را چطور می‌بینید و فکر می‌کنید چرا زمان تحول این صنعت فرارسیده است؟

گانجان بهاردواج: سازمان USFDA (اداره‌ی غذا و داروی آمریکا) اخیراً راهنمایی‌هایی در مورد فناوری‌های دیجیتال ارائه کرده است. طبیعتاً این راهنما باعث می‌شود پشتیبانی تشخیصی، راحت‌تر از اپلیکیشن‌های دیجیتال استفاده کند. انتظار می‌رود بازیگران بزرگ تجارت الکترونیک نظیر آمازون، توزیع داروهای پزشکی را به عهده بگیرند. برخی از بازیگران حوزه‌ی هوش مصنوعی نظیر بنولنت؛ از این فناوری برای کشف داروها استفاده می‌کنند. شرکت‌های بزرگ داروسازی در راستای تشخیص‌های هوشمند، با شرکت‌های تکنولوژی وارد تعامل شده‌اند. مثلاً شرکت نوارتیس و گوگل برای توسعه‌ی لنز هوشمند فوکوس اتوماتیک، با یکدیگر همکاری می‌کنند. در حال حاضر اکثر مراکز درمانی، از روش‌های تشخیصی مبتنی بر هوش مصنوعی برای درمان اولین مراحل بیماری استفاده می‌کنند. شرکت‌هایی مانند روبومد، با به‌کارگیری رویکرد غیر متمرکز، ارائه‌دهندگان سرویس‌های درمانی و بیماران را به هم متصل می‌کنند؛ آن‌هم درحالی‌که همه‌ی طرفین می‌توانند داده‌ها را به اشتراک بگذارند.

جولیان میشل: فکر می‌کنید در حال حاضر و البته سال آینده، تکنولوژی چگونه صنعت بهداشت و درمان را تغییر می‌دهد؟

گانجان بهاردواج: تکنولوژی، داده‌ها را دموکراتیزه می‌کند و با تجزیه‌وتحلیل مستمر موضوعات مختلف، داده‌های دقیقی به دانشمندان ارائه می‌دهد. ترکیب بلاک چین و هوش مصنوعی، داده‌هایی را آنالیز می‌کند که در حال حاضر به علت مقررات دولتی یا قوانین حفظ حریم خصوصی، در دسترس ما قرار ندارند. از طرف دیگر در آینده بسیاری از پروسه‌های درمانی پرهزینه، برای شرکت‌های متوسط و کوچک بیوتکنولوژی، مراکز درمانی و حتی خود بیماران، قابل‌ اجرا خواهند بود. تکنولوژی، هم اطلاعات و راهکارهای مورد نیاز را فراهم می‌کند و هم با تطبیق داده‌های سازمانی و داده‌های خارجی، به ما فرصت می‌دهد تصمیم‌گیری نهایی بهتری داشته باشیم.

 Blockchain, A.I. And Other Tech Trends Will Disrupt Healthcare In 2018

جولیان میشل: بحث‌های زیادی حواشی بیت کوین و بلاک چین صورت گرفته است. شما فکر می‌کنید بلاک چین به‌عنوان یک ابزار، چگونه به پیشرفت بهداشت و درمان کمک می‌کند؟

گانجان بهاردواج: بلاک چین برای حفظ و نگه‌داری داده‌های غیر متمرکز مورد استفاده قرار می‌گیرد. دنیایی را تصور کنید که در آن بیماران دیگر نگران این موضوع نیستند که باید اطلاعات رفتاری و داده‌های پزشکی مهم خود را با شرکت‌های داروسازی به اشتراک بگذارند؛ چراکه این داده‌ها روی بلوک‌ها ذخیره می‌شوند نه در آرشیو شرکت‌ها. اگر آن‌ها در تست‌های پزشکی شرکت کنند و مؤثر بودن داروها اثبات شود، به کمک قراردادهای هوشمند می‌توانند بلافاصله سهم خود را از مزایای حاصله دریافت کنند.

بلاک چین و هوش مصنوعی با یک تغییر ساختاری، کمک می‌کنند همه‌ی طرفین اطلاعاتشان را به‌صورت غیر متمرکز به اشتراک بگذارند؛ درحالی‌که سیستم هنوز می‌تواند از داده‌های موثق برای تصمیم‌گیری‌های هوشمند استفاده کند. این امر موانع بسیاری را از سر راه صنعت بهداشت و درمان برمی‌دارد، مشکلاتی نظیر پراکندگی اطلاعات، قوانین محدودکننده، نظارت‌های سخت روی به اشتراک‌گذاری و آنالیز این داده‌ها و همچنین عدم انگیزه برای انتشار نتایج آخرین تحقیقات.

جولیان میشل: هوش مصنوعی چطور بازار بهداشت و سلامت را باز-تعریف می‌کند؟

گانجان بهاردواج: هوش مصنوعی بازار را از زوایای مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای شرکت‌های داروسازی، مدل کسب‌وکار جدیدی معرفی می‌کند که در آن همه‌ی مراحل، از کشف تا تجاری‌سازی، در یک محیط دیجیتال پیگیری می‌شوند. به‌علاوه ما شاهد ظهور سیستم‌های جدید کشف دارو مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم. از طرف دیگر به کمک درمان هدفمند، بیماران از روی خصوصیات شخصی و بالینی شناسایی می‌شوند و به مراکز درمانی مناسب هدایت می‌شوند. در حال حاضر داده‌های دنیای واقعی سعی در کنار زدن نظارت‌های شدید و بی‌منطق قانونی دارند و ما شاهد بوده‌ایم که شرکت‌های بزرگ تجارت الکترونیک برای ورود به دنیای کسب‌وکار توزیع داروها، چه حرکات مؤثری را شروع کرده‌اند.

البته رگولاتورها هم به استقبال هوش مصنوعی رفته‌اند؛ چراکه به کمک هوش مصنوعی می‌توانند مجوز پخش داروها را تعیین و ایمنی بیماران را تضمین کنند. ببینید، بحث‌های متنوعی در مورد هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی مطرح‌ شده است؛ به‌طوری‌که گاهی تشخیص واقعیت و رؤیا سخت می‌شود. بااین‌حال یادگیری ماشینی فقط یکی از رویکردهای هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی زوایای دیگری هم دارد که به محققان، بازاریابان، رگولاتورها و درمانگران کمک می‌کند.

 Blockchain, A.I. And Other Tech Trends Will Disrupt Healthcare In 2018

جولیان میشل: پیش‌بینی شخصی خود شما در مورد مراقبت‌های بهداشتی و صنایع مرتبط با آن، در سال ۲۰۱۸ چیست؟

گانجان بهاردواج: من معتقدم هوش مصنوعی روش‌های تجاری‌سازی داروها را بهبود می‌دهد. همچنین تأثیرات مهم و عمده‌ای در فرایندهای  کشف، پیشرفت بالینی و مقررات دارویی خواهد داشت؛ اما این تغییرات آهسته‌تر رخ می‌دهند. پیش‌بینی من این است که مراکز درمان با همین نرخ فعلی، به استفاده از هوش مصنوعی ادامه می‌دهند.  

 

جولیان میشل: با توجه به این پیشرفت‌هایی که به‌سرعت در حال وقوع‌اند، صنعت مراقبت‌های بهداشتی را در سه تا پنج سال آینده چگونه می‌بینید؟

گانجان بهاردواج: نوآوری در سطح وسیع‌تری تجاری‌سازی می‌شود؛ زیرا شرکت‌های کوچک‌تر بیوتکنولوژی و داروسازی هم به ابزارها و فرصت‌های مشابه دست پیدا می‌کنند. رگولاتورها نیز به روش‌های جدیدتر توسعه بالینی دست می‌یابند و در کل زمینه برای ورود و فعالیت بازیگران متعددی فراهم می‌شود. دسترسی به خدمات و مراقبت‌های بهداشتی، به‌صورت اتومات درمی‌آید. درنهایت برنده‌ی اصلی این روند، بیماران هستند که از درمان‌های مؤثرتر و مراقبت‌های بهتری بهره‌مند می‌شوند. هرچند ممکن است بهبود بهره‌وری مبتنی بر هوش مصنوعی، مستلزم هزینه‌های بالایی باشد.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ورنر ماگنوس ماکسیمیلیان فرایهر فون براون دانشمند آلمانی آمریکایی پیشگام علوم موشکی در جهان بود. این دانشمند در جوانی به عضویت حزب نازی درآمد و در برنامه‌ی توسعه‌ی موشکی این نظام فعالیت می‌کرد. او یکی از مدیران توسعه‌ی موشک مشهور V-2 بود.

آمریکایی‌ها پس از پایان جنگ جهانی دوم، فون براون را همراه با ‍‍۱۶۰۰ مهندس، تکنسین و دانشمند آلمانی دیگر، مخفیانه به آمریکا بردند. پروژه‌ای که این دانشمندان برای آن انتخاب شدند، Operation Paperclip نام داشت. فون براون در توسعه‌ی موشک میان‌برد بالستیک برای ارتش آمریکا کار کرد و موشک اولین فضاپیمای آمریکا با نام Explorer 1 را توسعه داد. گروهی که براون وظیفه‌ی مدیریت آن را بر عهده داشت، در «مرکز پرواز فضایی مارشال» فعالیت می‌کردند. علاوه بر موارد گفته‌شده، او در تیم طراحی و توسعه‌ی موشک Saturn V نیز نقش داشت. این موشک، فضاپیمای معروف آپولو را به ماه فرستاد.

تولد و تحصیل

ورنر فون براون در ۲۳ مارس ۱۹۱۲ در شهر کوچک ویرسیتز در استان پوزن، بخشی از امپراطوری آلمان به دنیا آمد. او دومین پسر از سه فرزند یک خانواده‌ی اشرافی بود. فون براون از ابتدای تولد لقب فرایهر را که معادل بارون در آلمان بود دریافت کرد. قوانین و مجوزهای اشرافی آلمان در سال ۱۹۱۹ منسوخ شدند؛ اما این خانواده‌ها همچنان اجازه‌ی استفاده از عناوین خود را داشتند.

پدر ورنر، مگنوس فرایهر فون براون به‌عنوان وزیر کشاورزی دولت فدرال در زمان جمهوری وایمار فعالیت می‌کرد. جمهوری وایمار، نظام حکومتی آلمان بین سال‌های ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ بود. این عنوان توسط مورخان به دوران پس از پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن نازی‌های اطلاق می‌شود. 

فون براون با دریافت یک تلسکوپ به‌عنوان هدیه، به علوم فضایی علاقه‌مند شد

فون براون یک برادر بزرگ‌تر به نام سیگیزموند داشت که در دهه‌ی ۱۹۷۰ به‌عنوان وزیر امور خارجه‌ مشغول به کار بود. برادر کوچک‌تر، مگنوس نام داشت که یک دانشمند علوم موشکی بود و سپس به‌عنوان مدیر به استخدام کرایسلر درآمد.

ورنر در سال‌های کودکی یک تلسکوپ از مادرش هدیه گرفت و این هدیه،‌ باعث بروز علاقه‌ی او به علوم فضایی شد. خانواده‌ی آن‌ها در سال ۱۹۱۵ به برلین مهاجرت کردند تا پدرش به‌عنوان وزیر امور داخلی مشغول به کار شود. ورنر جوان در ۱۲ سالگی مجذوب فعالیت‌های رکوردشکنانی همچون مکس والیر و فریتز فون اوپل شد که با خودروهای موشکی به رکوردشکنی سرعت می‌پرداختند. او به خاطر این علاقه یک فشفشه را به یک واگن اسباب‌بازی متصل کرد و آزمایشی خطرناک در یک خیابان شلوغ انجام داد. این آزمایش باعث شد ورنر توسط پلیس دستگیر شود و تا امضای تعهد توسط پدرش، در بازداشت بماند.

ورنر فون براون

ورنر یک موزیسین آماتور نیز بود که نواختن پیانو و سولو را در سنین کودکی فرا گرفت. او قطعات بتهوون و باخ را از حفظ می‌نواخت و استعداد بالایی در نوازندگی داشت. یکی از علایق کودکی این دانشمند، تبدیل شدن به موسیقی‌دان بود. البته او در سال ۱۹۲۵ به یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی رفت و مسیر علاقه‌اش عوض شد.

فون براون در دوران تحصیل در فیزیک و ریاضی ضعیف بود؛ اما با خواندن کتابی از هرمان اوبرت (از نظریه‌پردازان پیشگام علوم فضایی) به این شاخه از علم علاقه‌مند شد. نام کتابی که مسیر علاقه‌ی ورنر را تغییر داد، «سفر به فضای سیاره‌ای به کمک موشک» بود. والدین ورنر در سال ۱۹۲۸ او را به مدرسه‌ی هرمان لیتز در جزیره‌ی شپیکروگ فرستادند. علاقه‌ی ورنر به علوم فضایی و موشک باعث شد که او در ادامه‌ی تحصیل، پایه‌های علم فیزیک و ریاضی خود را تقویت کند.

پدر علم موشکی در سال ۱۹۳۰ وارد دانشگاه فنی برلین شد و در آنجا به عضویت انجمن سفرهای فضایی دانشگاه درآمد. در دوران دانشجویی او روی پروژه‌ی موتور سوخت مایع موشک به همراه ویلی لی و هرمان اوبرت فعالیت می‌کرد. او در بهار ۱۹۳۲ در رشته‌ی مهندسی مکانیک از دانشگاه فنی فارغ‌التحصیل شد.

فون براون، هرمان اوبرت را منبع اصلی الهام‌ برای مطالعه‌ی علوم فضایی می‌دانست

فون براون پس از تحصیلات اولیه در علوم موشکی به این نتیجه رسید که پیشرفت در این علوم به چیزی بیش از دانش کنونی نیاز دارد. به همین دلیل برای تحصیلات تکمیلی به دانشگاه هومبولت برلین رفت و در سال ۱۹۳۴ با مدرک دکترای فیزیک فارغ‌التحصیل شد. او در کنار تحصیلات دانشگاهی، از ژوئن تا اکتبر سال ۱۹۳۱ در انستیتو تکنولوژی فدرال زوریخ، یک ترم تحصیلی را گذارند. اگرچه ورنر در سال‌های پایانی تحصیل روی موشک‌های نظامی تحقیق می‌کرد اما علاقه‌ی او به سفر به فضا هنوز به قوت خود باقی بود.

ورنر فون براون از اوبرت به‌عنوان منبع الهام‌ خود یاد کرده است:

هرمان اوبرت اولین دانشمندی بود که در زمان تحلیل و تفکر در مورد فضاپیماها، مدل، آنالیز و طراحی ریاضی نیز برای آن‌ها ارائه کرد. من نه‌تنها او را به‌عنوان ستاره‌ی راهنما بلکه به‌عنوان اولین واسط برای شناخت علم موشکی و سفرهای فضایی می‌شناسم. جایی در تاریخ باید برای ادای احترام به فعالیت‌ها و تحقیقات این دانشمند در نظر گرفته شود.

فعالیت کاری در آلمان

تحصیلات فون براون در دوران پیش از جنگ جهانی دوم تمام شد. این دوران زمانی بود که طبق معاهده‌ی ورسای، آلمانی‌ها خلع سلاح شدند و حق انجام تحقیقات و مطالعه در برخی زمینه‌های نظامی را نداشتند. به همین خاطر، ورنر تنها توانست در زمینه‌ی موشکی که در این معاهده ذکر نشده بود، کار کند.

ورنر فون براون

ارتباط با حزب نازی

ارتباط فون براون با حزب نازی در زمان حکومت رایش سوم، در تاریخ با تضاد و ابهام نگاشته شده است. تاریخ‌نویسان زمان عضویت او در حزب نازی را ۱۲ نوامبر ۱۹۳۷ بیان کرده‌اند. فون براون در اعترافاتی که پس از جنگ جهانی دوم برای آمریکایی‌ها نوشت، دلیل عضویت در حزب را اجبار و تهدید نازی‌ها عنوان کرد. او در بیانات خود عنوان کرد که به‌خاطر ترس از دست دادن شغلش به عضویت گروه درآمده و هیچ عقیده‌ی سیاسی پشت این عضویت نبوده است.

البته برخی از تاریخ نویسان جنگ جهانی دوم، تصاویر و اسنادی از ارتباط نزدیک فون براون با روسای تراز اول نازی‌ها منتشر کرده‌اند. او در بخشی از خاطرات خود در مورد عضویت حزب نازی، شعارها و قول‌های این گروه را مبنی بر رفع رکود اقتصادی دوران پس از جنگ جهانی اول، از دلایل عضویتش عنوان کرده است. او در جایی گفته که با وجود عضویت در حزب، بسیاری از همقطاران او هیتلر را فردی با دانش کم و کارهای غیر عاقلانه می‌دانستند که مانند ناپلئون تنها به فکر کشورگشایی است.

ارتباط فون براون با حزب نازی همیشه با ابهام و تضاد بوده است

تاریخ‌نگاران عضویت فون براون در گردان حفاظتی حزب نازی یا اس‌اس را نیز تأیید کرده‌اند. او در برخی تصاویر تاریخی درحالی‌که یونیفرم این شاخه‌ی نظامی را بر تن دارد، مشاهده می‌شود. البته فون براون این عضویت را نیز در اکثر اوقات صوری می‌دانست و درجات دریافتی را تنها ترفیع فنی و مهندسی قلمداد می‌کرد؛ آخرین درجه‌ای که فون براون در شاخه‌ی اس‌اس دریافت کرد،‌ سرگردی بود.

فعالیت‌های علمی در خدمت حزب نازی

پدر علم موشکی در سال ۱۹۳۳ و زمانی که حزب نازی در آلمان به قدرت رسید، در حال تحقیق روی مقاله‌ی عملی دکترای خود بود. نازی‌ها بلافاصله پس از به قدرت رسیدن، او را برای تحقیقات موشکی به کار گرفتند. کاپیان توپخانه،‌ والتر دورنبرگر، مجوز تحقیقات اسلحه‌ی توپخانه‌ای را به فون براون اعطا کرد. پس از این تغییر موقعیت، او در ایالت کامرسدورف در کنار مرکز تحقیقات و آزمایش موشک‌های سوخت جامد مشغول به کار شد. مدیریت این مرکز تحقیقاتی بر عهده‌ی دورنبرگر بود.

عنوان رساله‌ی دکترای فون براون که در ۲۷ جولای ۱۹۳۴ تمام شد، «تحقیق در مورد آزمایش‌های احتراق» بود. البته این عنوان تنها ظاهر تحقیقات این دانشمند بود. او در واقع در پروژه‌ای تحت عنوان «راه‌ حل‌های نظری، تجربی و عملی برای حل مشکل موشک‌های سوخت مایع» برای ارتش نازی فعالیت می‌کرد. نتایج تحقیقات سری او، تا سال ۱۹۳۴ منجر به پرتاب دو موشک تا ارتفاع ۲.۲ و ۳.۵ کیلومتری شد.

ورنر فون براون

محققان آلمانی تا پیش از سال ۱۹۳۹ در اکثر اوقات از نظریات و راه‌ حل‌های دانشمند آمریکایی رابرت اچ‌. گودارد استفاده می‌کردند. فون براون نیز برای حل مشکلات متعدد موشکی به‌صورت مستقیم با این دانشمند در ارتباط بود و از او کمک می‌گرفت. نتایج کمک‌های این دانشمند در توسعه‌ی موشک V-2 به فون براون کمک زیادی کرد. دانشمند آلمانی در سال ۱۹۶۳ در مورد تحقیقات گودارد می‌گوید:

اگرچه موشک‌هایی که گودارد طراحی می‌کرد بر اساس استانداردهای امروزی، اشکالات متعددی داشتند؛ اما این تحقیقات، مسیر را برای توسعه‌ی امکانات مختلف موشک‌های مدرن هموار کردند.

موشک V-2

در ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۲، آدولف هیتلر شخصا دستور ساخت یک موشک A-4 را به‌عنوان «سلاح انتقام» صادر کرد. تیمی که فون براون آن را هدایت می‌کرد در دهکده‌ی پینموند تحقیق می‌کردند. آن‌ها پس از صدور فرمان مشغول طراحی و تولید شدند و در هفتم جولای سال ۱۹۴۳، فون براون در یک ویدیو، پرتاب موشک A-4 را که به سمت لندن هدف گرفته شده بود، به نمایش گذاشت. هیتلر از این اتفاق بسیار خشنود بود و این افتخار، برای فون براون ۳۱ ساله نیز فراموش‌نشدنی بود.

پس از پرتاب موشک، بریتانیایی‌ها و اتحاد جماهیر شوروی به این حمله‌ی آلمان پاسخ دادند و مرکز تحقیقاتی پینموند را در تاریخ‌ ۱۷ و ۱۸ آگوست همان سال بمباران کردند. این بمباران که یکی از حملات بزرگ تاریخ جنگ جهانی بود، با استفاده از ۵۹۶ فروند هواپیما و ۱۸۰۰ تن مواد منفجره انجام شد. اکثر ساکنان مرکز تحقیقاتی از این حمله نجات پیدا کردند؛ اما تجهیزات به‌کلی نابود شد و برنامه‌ی موشکی آلمان‌ها به تعویق افتاد. علاوه بر از بین رفتن تجهیزات، تعدادی از مهندسان ارشد فون براون نیز در این حمله کشته شدند.

موشک بعدی تیم تحقیقاتی فون براون، این بار کاملا نظامی بود و با پروپاگاندای تبلیغاتی، «انتقام ۲» (Vengeanve 2) و به اختصار V-2 نام داشت که در هفتم سپتامبر سال ۱۹۴۴ به سمت لندن شلیک شد. اگرچه فون براون در ابتدا به خاطر علاقه به فضا به علم موشک‌سازی روی آورده بود؛ اما نتایج تحقیقات او برای کشتن افراد استفاده می‌شد. او پس از شنیدن خبر برخورد موشک جدید به لندن گفت: «موشک به‌خوبی عمل کرد، منتها در سیاره‌ی اشتباهی فرود آمد.» طنزنویس مشهور، مورت سال، در مورد این رفتار فون براون در جایی گفته بود: «من ستاره‌ها را هدف می‌گیرم؛ اما بعضی اوقات موشک‌هایم به لندن اصابت می‌کنند»

v2

دانشمند موشکی آلمان در خلال جنگ جهانی دوم علاوه بر مطالعات موشکی، روی سوخت هواپیماها هم تحقیقاتی انجام داد که در نهایت به موفقیت آن‌چنانی نرسید. او در ۱۴ مارس سال ۱۹۴۴ به‌صورت غیر مترقبه توسط گشتاپو دستگیر شد. بعدا مشخص شد که یک جاسوس اس‌اس از مکالمات فون براون و همکارش دریافته است که آن‌ها امیدی به ادامه‌ی جنگ و علاقه‌ای به توسعه‌ی موشک ندارند. این دانشمند سرشناس به مدت دو هفته بدون دانستن اتهامات در بازداشت بود. پس از مدتی، دانشمندان مرکز تحقیقاتی و برخی مقامات نظامی از هیتلر درخواست کردند که فون براون را برای ادامه‌ی تحقیقات پروژه‌ی موشکی آزاد کند. هیتلر با وجود دانستن عواقب این کار، فون براون را آزاد کرد و گفت تا زمانی که به حضور او نیاز است،‌ این دانشمند از هر اتهامی تبرئه می‌شود.

پدر علم موشکی در اواخر جنگ جهانی دوم به اتهام دلسرد شدن از ارتش نازی دستگیر شد

تسلیم در برابر ارتش آمریکا

در بهار سال ۱۹۴۵ که جنگ به ماه‌های پایانی نزدیک می‌شد، ارتش شوروی در ۱۶۰ کیلومتری مرکز تحقیقاتی فون براون بود. او نیروهای خود را جمع کرد و از آن‌ها در مورد تسلیم شدن به آمریکایی‌ها یا ارتش شوروی نظر خواست. در نهایت آن‌ها تصمیم گرفتند به آمریکایی‌ها ملحق شوند. آن‌ها اسناد تحقیقات را در جایی مخفی کردند تا دست گروه اس‌اس به آن‌ها نرسد. در همین ماه‌ها بود که این دانشمند آلمانی در یک سفر کاری دچار مجروحیت جدی در ناحیه‌ی دست شد. 

در ماه آوریل نیروهای متفقین پیشروی زیادی به خاک آلمان داشتند. نیروهای نظامی دستور دادند که تیم تحقیقاتی موشکی به پایگاهی در کوه‌های آلپ برود. نیروهای نگهبان دستور داشتند در صورت نزدیک شدن دشمن، افراد تیم را قتل عام کنند. فون براون توانست نیروهای اس‌اس‌ را قانع کند تا تیم تحقیقاتی در روستاهای اطراف پنهان شوند و هدف آسانی برای متفقین نباشند. خود او به همراه برادرش به اتریش فرار کرد و در آنجا تسلیم آمریکایی‌ها شد.

ورنر فون براون

گزارشات حاکی از آن هستند که فون براون ابتدا به نیروهای اطلاعاتی انگلستان تحویل داده شد و مهندسان و بازجویان انگلیسی از او بازجویی کردند. هدف آن‌ها استخراج اطلاعات عملی از فرد شماره یک سازمان موشکی آلمان بود. بعد از آن، دانشمند موشکی آلمانی تحویل نیروهای آمریکایی داده شد و پس از مدتی بازجویی در پروژه‌ی سری Operation Paperclip به کار گرفته شد.

خدمت در آمریکا

فون براون پس از انتقال به آمریکا به همراه برخی از اعضای قدیمی تیم تحقیقاتی‌اش به فورت بلیس در شمال ال‌پاسو منتقل شد. این دانشمند در محیط جدید به هیچ وجه احساس راحتی نمی‌کرد. دانشمندی که در کشور خودش افراد زیادی را مدیریت می‌کرد، در آمریکا تبدیل به کارمند-مدیری ۲۶ ساله شده بود که تحصیلات مهندسی عادی داشت. مدیر فون براون اهمیتی به دانش او نمی‌داد و اکثر درخواست‌های او را رد می‌کرد. به هر حال فون براون در این محل جدید نیز به تحقیقات مشغول شد و در اولین اقدامات، اسناد تحقیقاتی موشک V-2 را بازیابی کرد.

ورنر فون براون

اقدامات بعدی تیم تحقیاتی فون براون در آمریکا شامل بازسازی و بهینه‌سازی تعدادی موشک V-2 بود که از آلمان به آمریکا منتقل شده بودند. علاوه بر آن، آن‌ها پتانسیل‌های نظامی و غیر نظامی دیگر این موشک‌ها را نیز بررسی می‌کردند. این تیم تحقیقاتی اجازه‌ی ترک محل سکونت بدون اسکورت نظامی نداشتند. آن‌ها به خاطر این شرایط، لقب طنز «زندانیان صلح» را برای خود انتخاب کردند.

پس از شروع جنگ کره در سال ۱۹۵۰، تیم تحقیقاتی فون براون به هانتس‌ویل در آلاباما منتقل شد و در آنجا موشک رداستون را توسعه داد. فون براون به مدت ۲۰ سال در این منطقه زندگی کرد. رداستون به‌عنوان اولین موشک برای آزمایش بمب‌های اتمی بالستیک شناخته می‌شود. فون براون که پس از این پروژه‌ها به مدیر بخش تحقیق و توسعه‌ی آژانس موشک‌های بالستیک ارتش آمریکا تبدیل شده بود، تصمیم به بهینه‌سازی موشک Redstone گرفت. بهینه‌سازی این موشک منجر به تولید موشک ژوپیتر-سی شد که اولین فضاپیمای آمریکا با نام اکسپلورر یک را به فضا فرستاد. پرتاب این موشک را می‌توان تولد عصر هوافضا در آمریکا نامید.

موشکی که فون براون برای آمریکایی‌ها طراحی کرد، شروع کننده‌ی عصر فضا در این کشور بود

دوران کاری در ناسا

پس از پرتاب موشک اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی و بالا گرفتن جنگ سرد بین آمریکا و این کشور، آمریکایی‌ها تصمیمی جدی برای پیشرفت در حوزه‌ی هوافضا گرفتند. آن‌ها تیم تحقیقاتی آلمانی به رهبری ورنر فون براون را برای پیروزی در رقابت فضایی با شوروی به کار گرفتند. سازمان فضایی ناسا در ۲۹ جولای ۱۹۵۸ به‌صورت رسمی تأسیس و فعالیت فضایی آمریکا وارد فاز جدیدی شد. 

ورنر فون براون

دانشمند آلمانی پس از ملحق شدن به سازمان فضایی ناسا،‌ فعالیت جدی خود را روی موضوع مورد علاقه‌اش یعنی سفر به فضا متمرکز کرد. پس از تعدادی پروژه‌ی شکست‌خورده و پرتاب‌های ناموفق،‌ بالاخره وسواس بالای فون براون برای حل مشکلات موشک پیش از سوار کردن فضانورد به آن، جواب داد. پروژه‌ی آپولو ۱۱ در ۱۶ جولای سال ۱۹۶۹ با موفقیت به انجام رسید و ۶ تیم فضانورد به کمک موشک Saturn V به کره‌ی ماه فرستاده شدند. 

در تاریخ یکم مارس سال ۱۹۷۰، فون براون به یک مقام مدیریتی در ناسا ارتقا پیدا کرد و به همین دلیل به واشنگتن دی‌سی نقل مکان کرد. پس از مدتی، شکست‌های پروژه‌ی آپولو افزایش پیدا کردند و از طرفی فون براون نیز علاقه‌ی زیادی به ادامه‌ی آن نداشت. ورنر در ۲۶ می سال ۱۹۷۲ از ناسا بازنشسته شد.

پس از بازنشتگی از ناسا، فون براون به‌عنوان معاون مهندسی شرکت فضایی فیرچایلد در جرمن‌تاون مریلند مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۷۳ به سرطان کلیه مبتلا شد؛ اما باز هم با قدرت به فعالیت خود ادامه می‌داد. از دیگر فعالیت‌های علمی او پس از بازنشستگی می‌توان به تدریس و سخنرانی در دانشگاه‌های معتبر آمریکایی اشاره کرد. او در سال ۱۹۷۵ مرکزی تحقیقاتی به نام «انجمن فضایی ملی» تأسیس کرد. مشکلات سلامتی باعث شد این دانشمند موشکی در ۳۱ دسامبر سال ۱۹۷۶ از شرکت فیرچایلد استعفا دهد و روند درمان خود را پیگیری کند. او در سال ۱۹۷۷ مفتخر به دریافت نشان ملی علوم شد که به خاطر بستری بودن نتوانست در مراسم مخصوص در کاخ سفید شرکت کند. 

ورنر فون براون

زندگی شخصی و مرگ

ورنر فون براون شخصیتی جذاب و اجتماعی داشت. او دوستان زیادی داشت و اطرافیان از او به‌عنوان فردی با قدرت معاشرت بالا یاد کرده‌اند. پس از چند تلاش ناموفق برای ازدواج، این دانشمند سرشناس زمانی که در فورت بلیس ساکن بود، طی نامه‌ای از دختر عموی خود، ماریا لوئیس فون کویزتورپ خواستگاری کرد. پس از موافقت پدر ماریا، ورنر نیز اجازه‌ی سفر به آلمان و بازگشت با همسرش را از مقامات آمریکایی دریافت کرد.

ورنر فون براون

ورنر و ماری در سال ۱۹۴۷ با هم ازدواج کردند و به همراه پدر و مادر ورنر به آمریکا بازگشتند. اولین فرزند این دو، آیریس کارین نام داشت و در ۹ دسامبر ۱۹۴۸ در بیمارستان نظامی فورت بلیس متولد شد. خانواده‌ی فون براون دو فرزند دیگر به نام‌های مارگارت و پیتر نیز داشتند که در سال‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۶۰ به دنیا آمدند. فون براون در سال ۱۹۵۵ مجوز رسمی شهروندی ایالات متحده‌ی آمریکا را دریافت کرد.

ورنر فون براون در ۱۷ ژوئن سال ۱۹۷۷ بر اثر سرطان پانکراس در الکساندریا ایالت ویرجینیا از دنیا رفت و در همان‌جا دفن شد.

فون براون در طول سال‌های فعالیتش، ۱۲ نشان دکترای افتخاری دریافت کرد. یکی از دهانه‌های ماه به خاطر فعالیت‌های این دانشمند به نام او ثبت شده است. بسیاری از خیابان‌های آلمان نیز به نام این دانشمند مشهور ثبت شده‌اند.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

پیشینه درخشان و کهن مهندسی ایرانیان در دوران باستان با به خاطر آوردن آثار ساختمان‌های باقیمانده از دوران هخامنشیان، پارتیان و ساسانی، مجموعه حیرت‌انگیز تخت جمشید و بسیاری دیگر، به خوبی روشن است. آنچه در این نوشته واکاوی می‌شود، ایجاد کانال دریایی سوئز به دست مهندسان ایرانی و به سرپرستی مهندس ارتاخه هخامنشی است که به فرمان داریوش اول هخامنشی به وجود آمده و افتخار آن برای همیشه از آن ایران و ایرانیان است.

داریوش بزرگ با توجه به اهمیت راه‌های دریایی، به‌ویژه راه دریایی بین ایران و مصر، در اواخر قرن ششم پیش از میلاد دستور ایجاد کانالی بین دریای سرخ و دریای مدیترانه را از راه نیل داد تا کشتی‌های ایرانی به راحتی بتوانند از آن آبراه عبور کرده و در نتیجه راه بسیار کوتاهی بین ایران و مصر از طریق دریا ایجاد شود. البته لازم به ذکر است که کانالی که داریوش حفر کرد با کانال کنونی که در سال ۱۸۶۹ میلادی توسط مون فردیناند  حفر شد کمی اختلاف دارد، زیرا کانال کنونی از پورت سعید شروع و به خلیج سوئز منتهی می‌شود، درحالی که کانال داریوش کبیر قدری بالاتر از بوباستیس شروع شده و در نهایت در نزدیکی سوئز به دریای سرخ ملحق می‌شد.

کانال سوئز داریوش

به یادگار این دستاورد بزرگ و پرارزش جهانی لوحه‌ی سنگی با خطوط میخی، پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب شده:

منم داریوش، شاه شاهان، شاه کشورهایی که تمام نژادها مسکون است، شاه این سرزمین بزرگ تا آن دورها، پسر ویشتاسب هخامنشی، من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند، این ترعه کنده شد، چنان که فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر به‌وسیله این کانال به‌سوی ایران روانه شدند، چنان که اراده من بود.

کانال سوئز داریوش

داستان حفر کانال باستانی سوئز

تابستان ۵۱۲ پیش از میلاد، داریوش از کاخ کوروش در پاسارگاد دیدن کرد. ظاهرا در اینجا، ناخدا اسکولاکس که از سوئز آمده بود، گزارش کار خود را از کاوش کرانه‌های دریا تقدیم او کرد. به این ترتیب داریوش شاه دریافت که از راه دریا می‌توان از ایران به مصر سفر کرد. در پیش ضمیر روشنش جلوه‌هایی از امکانات بازرگانی جهانی و در نتیجه رونق اقتصادی فرمانروایی پهناورش پدیدار شد که تا آن زمان به فکر کسی خطور نکرده بود و بدین ترتیب به این فکر افتاد که کانال سوئز را که فرعون نخو (۵۹۵ – ۶۱۰ پیش از میلاد) آغاز و نیمه تمام رها کرده بود به انجام برساند.

کانال سوئز داریوش

داریوش خشنود از برنامه‌ی تازه‌ی خود با متخصصان مصری شاغل در پاسارگاد گفتگو کرد، اما نتیجه‌ای نگرفت. از این رو به طرف تخت جمشید حرکت کرد چنانچه یک کتیبه‌ی در مصر می‌گوید:

به شهری که بیش‌تر از همه جا دوست می‌داشت، برود. در اینجا نیز داریوش معماران و هنرمندان بی‌شمار مصری را که در کار ساخت کاخ او شرکت داشتند، گرد آورد و درباره‌ی وضع کانال ناتمام سوئز پرسید، اما سخنگوی آن‌ها در پاسخ گفت که آن‌ها نه این کانال را دیده‌اند و نه چیزی درباره‌اش شنیده‌اند. از این رو، داریوش شاه بر آن شد که یک کشتی اکتشافی به دریای سرخ بفرستد تا محل دقیق کانال نخو و همه‌ی مسائل جانبی آن را معلوم کند.

در سال ۵۱۰ پیش از میلاد،  ناخدای کشتی اکتشافی‌ که به دریای سرخ فرستاده شده بود، گزارش خود را درباره‌ی وضعیت کانال ناتمام نخو به شاهنشاه داد، اما متأسفانه این گزارش به صورت ناقص به ما رسیده است. به هر حال، در آن از شن و ضرورت حفر چاه‌ها برای تهیه‌ی آب آشامیدنی سخن بسیار آمده است.

کانال سوئز داریوش

اما مهم این گفته بود که برای به پایان رساندن کانالی که فرعونی به نام نخو آغاز کرده بود، باید هنوز مسافتی در حدود ۸۴ کیلومتر کنده می‌شد.

داریوش با حفر این کانال تنها به اثرات اقتصادی مسرت‌بخش راهی آبی از دریای مدیترانه به دریای عمان، خلیج فارس و اقیانوس هند فکر نمی‌کرد، بلکه پایان فرخنده‌ی این کار اثر شگرفی بر رعایای او می‌گذاشت و خاطره‌ی لشکرکشی ناموفق علیه سکاها به جنوب روسیه را کمرنگ می‌کرد.

چنان که هردوت گزارش می‌دهد، در این کانال دو کشتی با سه ردیف پاروزن می‌توانستند پهلو به پهلوی هم حرکت کنند. در نتیجه عرض آن را می‌توان حدود ۴۵ متر حساب کرد. اگر عمق کانال را اندکی بیش از سه متر بدانیم، باید برای کندن مسیر ۸۴ کیلومتری کانال، دوازده میلیون متر مکعب خاک برداشته می‌شد.

ساتراپ اراونده باید برای برآوردن فرمان شاه لشکری عظیم از کارگران مصری را به کار گرفته باشد. کارگران موفق شدند این کار را ظرف ده سال به پایان برسانند. در سال ۴۹۸ کار نخستین کانال سوئز به پایان رسید. سال بعد داریوش شاه به همراه تمام درباریان خود از شوش عازم سومین سفرش به مصر شد تا با جشن و سرور کانال را افتتاح کند.

در بهار ۴۹۷ داریوش از شوش به مصر رفت تا کانال سوئز را افتتاح کند.

موقعیت کانال باستانی سوئز

کانال فعلی سوئز از شهر سوئز در شمال خلیجی به همین نام در انتهای بن بست دریای سرخ (دریای قلزم) آغاز می‌شود و پس از عبور از دریاچه‌های تلخ و تمساح به بندر پورت سعید در کنار دریای مدیترانه (دریای مغرب) می‌رسد. اما آبراه باستانی فقط تا دریاچه‌ی تمساح با مسیر فعلی کانال مطابقت دارد و از این دریاچه به سمت غرب می‌پیچد و به شرق بوباستیس (زقازیق امروز) می‌رسد که در کنار شاخابه‌ای از رود نیل واقع است.

کانال سوئز داریوش

تفاوت مسیر آبراه باستانی با آبراه امروزی در اهداف سازندگان آن‌ها نهفته است. هدف از ساخت این آبراه در دوران باستان (بر خلاف منظور سازندگان کانال سوئز امروزی) تنها پیوند دریای مدیترانه با دریای سرخ و اتصال آب‌های آزاد سرزمین‌های شرق و غرب نبوده است، بلکه هدف اصلی‌تر، پیوند دریایی شهرها و روستاهای بزرگ و پر شمار مصر و حاشیه‌ی رود نیل با سرزمین‌های شرقی و ایجاد راه آبی تجاری بوده است. به همین دلیل هم مسیر آبراه، دریای سرخ و رود نیل را به یکدیگر متصل می‌سازد.

کانال سوئز داریوش

آبراهی که در زمان فراعنه و داریوش برای اتصاف دریای سرخ به رود نیل و دریای مدیترانه ایجاد شده است، چهار بخش طبیعی و سه بخش مصنوعی دارد.

بخش‌های طبیعی آبراه عبارتند از:

  • دریاچه‌ی بزرگ تلخ
  • دریاچه‌ی تمساح
  • شاخابه‌ای از رود نیل
  • رود نیل

بخش‌های مصنوعی و حفاری شده‌ی آبراه عبارتند از:

  • فاصله‌ی میان شهر سوئز تا دریاچه‌ی تلخ
  • فاصله‌ی میان دریاچه‌ی تلخ تا دریاچه‌ی تمساح
  • فاصله‌ی میان دریاچه‌ی تمساح تا شاخابه‌ی نیل که از وادی تومیلات می‌گذرد و به کنار شهر زقازیق می‌رسد.

از اینجا به بعد کشتی‌ها از طریق شاخابه‌ی نیل به سوی رود نیل می‌رفته‌اند و سپس سوار بر نیل به شهرهای گوناگون عزیمت کرده یا به دریای مدیترانه وارد می‌شده‌اند.

نظریه‌ای نیز وجود دارد که دریاچه‌های تلخ و تمساح بخشی از مسیر نبوده‌اند و آبراهه از کنار این دریاچه‌ها می‌گذشته است. در این باره استرابو نظر دیگری دارد. او نقل می‌کند که چون دریاچه‌ی تلخ بخشی از مسیر آبراه بوده است، آب شیرین رود نیل موجب رفع تلخی آن و عزیمت ماهی‌ها و پرندگان به آنجا شده است.

اکنون بخشی از این آبراه باستانی در ساخت کانال آبرسانی اسماعیلیه به کار رفته است.

کتیبه‌ها و فرمان داریوش بزرگ برای ساخت آبراه بزرگ سوئز در مصر

درباره‌ی جزئیات این کار بزرگ از خود داریوش اطلاعات بیشتری به دست می‌آوریم. داریوش در بلندی کنار کانال، کاملا در میدان دید کشتی‌ها، سنگ نبشته‌های قائمی با بلندی بیش از سه متر از گرانیت صورتی بر پا کرده بود.

یک روی این سنگ‌های قائم، نبشته‌های میخی پارسی باستان، عیلامی و بابلی داشته و روی دیگر نبشته‌ای به خط هیروگلیف مصری. امروز فقط بقایای سه سنگ قائم در دست است و چهارمی گم شده و البته ممکن است زمانی شمار این سنگ‌ها بسیار بیشتر از این بوده باشد.

داریوش پنج کتیبه روی سنگ گرانیت سرخ رنگ (سنگ سماق) در کنار این آبراه مهم نگاشته است که یادمانی از انجام این برنامه‌ی بزرگ و شگفت مهندسی و زمین‌پیمایی در عصر باستان است. سنگ‌ها بلندایی در حدود ۳۴ متر دارند و بومی استقرارگاه خود نیستند، بلکه از جای دیگری تهیه شده و پس از پایان سنگ‌تراشی در محل فعلی خود نصب شده‌اند. ظاهرا هر پنج نسخه رونوشتی از یکدیگر هستند و تفاوتی در مضمون با هم ندارند.

نخستین کتیبه در ابتدای آبراه و در نزدیکی شهر فعلی سوئز قرار دارد. دومین کتیبه در شهر شَلوف (الشَلوفه) است که امروزه در میانه‌ی ابتدایی این شهر جای دارد. سومین کتیبه در ابتدای دریاچه‌ی تلخ و در محل شهر فعلی کبریت (کِبرِت) بر پا شده است. چهارمین کتیبه در نزدیکی شهر سرابیوم (سرابه اوم) و پنجمین کتیبه نیز در نزدیکی تل مسخوطه (تل المسخوطه) قرار دارد.

کانال سوئز داریوش

هیچ یک از این پنج کتیبه سالم باقی نمانده‌اند و آگاهی از محتوا و مضامین آن‌ها با قیاس با یکدیگر و اصلاح بخش‌های منهدم‌ شده‌ی هر کدام با بخش‌های سالم مانده در نسخه‌ای دیگر ممکن می‌شود.

نخستین کتیبه را شارل دولسپس (Charles du Lesseps) در سال ۱۸۶۶ میلادی و در روند ساخت کانال سوئز شناسایی کرد و رونوشت‌های دیگر آن به مرور تا سال ۱۹۱۳ میلادی به دست آمدند.

سنگ‌های یادمانی داریوش به جز کتیبه و فرمان او، در بر دارنده‌ی نقوش و سنگ‌نگاره‌هایی نیز هستند. شخص داریوش در یک سمت سنگ یادمان‌ها در جامه‌ی ایرانی و در برابر خدای ایرانی (اهورامزدا) و در سمت دیگر، در جامه‌ی فراعنه مصر و در برابر خدای مصری (خدابانو، نوت / نِت) دیده می‌شود. در هر دو سوی سنگ یادبودها، نشان خورشید، گوی بالدار بر بالای سر او و خدایان در اهتزاز است. در بخش مصری کتیبه و در زیر نقش داریوش و نوت، نگاره‌هایی از نمایندگان سرزمین‌های تحت حاکمیت او در حالی که زانو بر زمین زده‌اند، همراه با نام سرزمین متبوعه‌ی آنان به خط و زبان مصری ثبت شده است. مشابه این نگاره‌ها در پایه‌ی تندیس سنگی داریوش که در مصر ساخته شد و در شوش به دست آمد نیز دیده می‌شود.

حضور داریوش در سنگ یادمان‌ها با تشریفات دوگانه‌ی ایرانی و مصری و نیز یادکرد توأمان او از خدایان ایرانی و مصری، نشانه‌ای دیگر از احترام ایرانیان به آیین‌ها و باورداشت‌های ملت‌ها و اقوام دیگر و حتی ملل مغلوب است.

سنگ‌نبشته‌های یادمانی داریوش بزرگ در کنار این آبراه با نام کلی کتیبه‌ی داریوش در سوئز و با نشان DZ شناخته می‌شوند. هر تخته سنگ دو رو دارد که در یک روی آن کتیبه‌هایی به خطرها و زبان‌های میخی پارسی باستان، عیلامی، اَکَدی (بابلی نو) و در روی دیگر، کتیبه‌ای به خطر هیروگلیف و زبان مصری نوشته شده است.

متن‌های اَکَدی که در پایین‌ترین بخش سنگ‌ها قرار داشته‌اند، تقریبا به‌طور کامل از میان رفته و متن‌های عیلامی نیز بسیار آسیب دیده است. در متن هیروگلیف مصری که بخش‌هایی از آن سالم مانده است، مضامین و تعابیری وجود دارد که در متن پارسی باستان دیده نمی‌شود.

سالم‌ترین متن بازمانده به هیروگلیف در میان کتیبه‌های داریوش، نسخه‌ای است که در نزدیکی تل مسخوطه قرار دارد.

در این متن، نام داریوش به آوای مصری آن یعنی تریوش، در یک قاب بیضوی در میان تصویر او و خدابانو نوت نوشته شده است. او خود و خدای خورشید را پسران نوت می‌خواند و یادآور می‌شود که به یاری و پشتیبانی نوت و کمانی که او تقدیم داشته، توانسته است همه‌ی دشمنانش را شکست دهد و همگان برایش خراج آوردند و در خدمتش هستند. او همچنین تبار خود را یادآور می‌شود و می‌افزاید که نوت دستان خود را برای یاری‌اش دراز کرده است.

کانال سوئز داریوش

در ادامه‌ی متن هیروگلیف، نام شماری از پادشاهان پیشین مصر و ایران از جمله کوروش بزرگ آمده است که البته تا حد زیادی از میان رفته‌اند. نامبرداری و یاد نیک از پادشاهان پیشینِ یک ملت مغلوب و شکست‌خورده، کاری جوانمردانه و بسیار نادر و استثنایی در جهان باستان و حتی در دنیای امروز است.

اما سالم‌ترین متن پارسی باستان در میان رونوشت‌های گوناگون این کتیبه متعلق به نسخه‌های شَلوف و کبریت است.

بخش نخست این متن، یک سطر و یک واژه دارد که همانا نام داریوش به تنهایی است. این نام همانند متن هیروگلیف در یک قاب بیضوی در میان تصویر او و تصویر خدا (در این جا اهورامزدا) نوشته شده است.

بخش دوم دارای هفت سطر به پارسی باستان در سمت راست نگاره‌ها و پشت سر داریوش و نیز سطر چهارم به عیلامی و سه سطر به اکدی است که در سمت چپ نگاره‌ها و پشت سر اهورامزدا نوشته شده است.

بخش سوم که در بر گیرنده‌ی متن اصلی فرمان ساخت آبراه است، در زیر نگاره‌ها، دوازده سطر به پارسی باستان و هفت سطر بازمانده به عیلامی دارد که ادامه‌ی متن عیلامی به همراه کل متن اکدی آن از میان رفته است. روی دیگر این تخته سنگ به مانند نسخه‌ی تل مسخوطه متنی آسیب دیده به هیروگلیف است.

اولین آوانویسی و ترجمه‌ها از متن پارسی باستان را کایتان آندره ویچ کاسوویچ (C. Kossowicz) در سال ۱۸۷۲ در سنت پترزبورگ، توتمن (H.C. Tolman) در سال ۱۹۰۸، ویسباخ (F.H. Weissbach) در سال ۱۹۱۱ و رونالد کنت (R.G. Kent) در سال ۱۹۴۲ به زبان‌های فرانسه، انگلیسی و آلمانی منتشر کردند. این آوانویسی و ترجمه‌ها تا زمان رونالد کنت به مرور تکمیل و تصحیح شد. ترجمه‌ی این نگارنده به ویژه بر خوانش کاسوویچ از متن اصلی و پیشنهادهای والتر هینتس (W. Hinz) برای تلفظ واژگان پارسی باستان و بازنگری در برگردان پیشین خود در کتاب «کتیبه‌های هخامنشی» (چاپ چهارم، ۱۳۸۸) استوار است.

ترجمه‌ی فارسی سنگ‌نبشته‌ی پارسی باستان داریوش بزرگ در سوئز:

بند یک:

داریوش (پارسی باستان: دارَیَوَهوش)

بند یک، سطرهای ۱ تا ۷:

شاه بزرگ، شاهان شاه، شاه سرزمین‌ها، شاه در این زمین بزرگ، پسر ویشتاسپ (ویستاسپَه) هخامنشی (هَخامَنیشیَه)

بند یک، سطرهای ۱ تا ۴:

خدای بزرگ است اهورامزدا (اهورامَزداه)، که بیافرید آن آسمان را، که بیافرید این زمین را، که بیافرید آدمی را، که بیافرید از برای آدمی شادی را، که داریوش را شاهی فرا داد، که داریوش را شهریاری‌ای فرا داد بزرگ، با اسبان خوب، با مردمان خوب.

بند دو، سطرهای ۴ تا ۷:

من داریوش، شاه بزرگ، شاهان شاه، شاه سرزمین‌هایی با گوناگون مردمان، شاه در این زمین بزرگ، پهناور و دورکرانه، پسر ویشتاسپ، هخامنشی.

بند سه، سطرهای ۷ تا ۱۲:

گوید داریوش شاه، من پارسی‌ام. از پارس (پارسَه) مصر (مودرایَه) را گرفتم. من فرمان دادم به کندن این آبراه (یَو˚یا) از رودی به نام نیل (پیراوَه) که در مصر روان است، به سوی دریایی که از پارس می‌رود، پس آنگاه این آبراه کنده شد، چنان که فرمان من بود و کشتی‌ها (ناو˚یا) در این آبراه از مصر به سوی پارس رفتند، چنان که خواست من بود.

روایت‌های تاریخی از ساخت کانال باستانی سوئز

ساخت آبراهی که دریای سرخ را به رود نیل و دریای مدیترانه متصل می‌کند، سرگذشتی طولانی دارد. فراعنه‌ی مصر دست کم از هزاره‌ی دوم پیش از میلاد و شاید از هزاره‌ی سوم در اندیشه‌ی ساخت چنین آبراهی بودند و در زمان فرعون نخو (نخائو) (۶۰۹ تا ۵۹۴ پیش از میلاد) ساخت آبراه تا اندازه‌ی زیادی پیش رفته بود.

ابوریحان بیرونی در «تحدید نهایات الاماکن» از نخستین فرعونی که فرمان ساخت آبراه را داد با نام ساسسطراطیس یاد می‌کند؛ در حالی که هرودوت نخائو را آغازگر ساخت آبراه می‌داند. هرودوت همچنین نقل می‌کند، کار ساخت آبراه را داریوش به پایان رساند؛ اما بیرونی و دیودور سیسیلی آورده‌اند که داریوش از بیم اینکه تفاوت سطح دریاها موجب آب گرفتگی مصر شود، از ادامه‌ی کار خودداری کرد و آبراه را نیمه تمام گذاشت. این دو تاریخ‌نگار متفقا گزارش کرده‌اند که ساخت آبراه در زمان بطلمیوس دوم (فیلادلفیوس ۲۸۵ تا ۲۴۶ پیش از میلاد)، دومین پادشاه سلسله‌ی بطالسه (بطلمیوسیان)، به پایان رسید. اما گزارش هرودوت مطابق با سنگ‌نبشته‌ی داریوش است و از پایان ساخت آبراه و روان شدن کشتی‌ها در زمان همین پادشاه حکایت می‌کند.

نظر استرابو در این باره مطابق با بیرونی است، او گزارش می‌دهد که حفر این آبراه را نخستین بار سوستریس پیش از جنگ‌های تروا آغاز و داریوش آن را دنبال کرد. اما به همان دلیل پیش گفته از ادامه‌ی کار خودداری کرد. نام پادشاهی که استرابو نقل می‌کند، شباهت فراوانی با نامی دارد که بیرونی آورده است.

چنان که پیشتر در نقشه دیده شد، بخشی از مسیر این آبراه باستانی با مسیر فعلی کانال سوئز (در عربی قناه السویس) که در سال ۱۸۶۹ میلادی ساخت آن به پایان رسید، متفاوت است.

سرگذشت کانال سوئز پس از داریوش شاه

کانال داریوش که دریای سرخ و رود نیل را به هم پیوند زد، از ۵۱۴ تا ۴۱۴ پیش از میلاد بهره‌برداری می‌شد و کشتی‌های ملت‌های گوناگون از آن رفت و آمد می‌کردند. پس از آنکه اسکندر مقدونی مصر را تسخیر کرد، یکی از جانشینان او به نام بطلمیوس دوم در ۲۵۰ پیش از میلاد، به بازسازی کانال پرداخت. در زمان حکومت تراژان، امپراتور روم، این مسیر لایروبی شد. هنگامی که مسلمانان مصر را فتح کردند، کانال از گل و لای پر شده بود. عمروبن‌عاص، حاکم مصر، به پاکسازی آن فرمان داد و از آن زمان این ترعه به خلیج امیرالمؤمنین معروف شد. این آبراه در سال ۷۰۰ میلادی به فرمان منصور عباسی ویران و پر شد.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

کانال یوتیوب دونات مدیا (Donut Media) که پیش از این چندین ویدئوی جذاب آن‌ها از روند تغییرات نسل‌های خودروهای پرطرفدار جهان در زومیت پوشش داده شده است، بار دیگر با ویدئویی تماشایی، توجه ما را جلب کرد. دونات مدیا در یک ویدئوی کوتاه به معرفی برترین ابرخودروهای دهه ۲۰۰۰ میلادی می‌پردازد؛ در واقع شاید بتوان گفتسوپراسپرت‌های آن دوران، مقدمه‌ای برای ساخت ابرخودروهای پرقدرت امروزی بود. برخی از ابرخودروهای آن دوران، امروز به‌عنوان سوپراسپرت شناخته می‌شوند، در‌حالی‎که تعدادی هم وجود دارند که نظیر بوگاتی، هنوز در قالب ابرخودرو از آن‌ها یاد می‌شود.

 

۱۰- سالین S7

saleen s7

سال ساخت: ۲۰۰۰

سالین S7 به‌عنوان اولین سوپراسپرت موتورمیانی آمریکا، در جایگاه دهم این لیست قرار دارد. سالین (Saleen) که پیش از این به‌عنوان شرکت تیونر در آمریکا فعالیت می‌کرد در سال ۲۰۰۰ اولین ابرخودرو مستقل خود را عرضه کرد. S7 از بدنه‌ی تماماً فیبرکربن و آیرودینامیک استفاده می‌کرد که در سرعت ۲۶۰ کیلومتر بر ساعت، نیروی رو به پایین آن، دو برابر وزن کامل خودرو بود.

 

سوپراسپرت S7 از پیشرانه‌ی تنفس طبیعی هشت سیلندر V شکل با حداکثر قدرت ۵۵۰ اسب بخار در دور موتور ۶۴۰۰ استفاده می‌کرد. با اینکه از ابتدا تیم مهندسی سالین قصد داشت از پیشرانه‌ی توربوشارژر استفاده کند، ولی این برنامه ۵ سال بعد از نسخه‌ی اولیه عملی شد. در سال ۲۰۰۵ نسخه‌ی توئین توربو S7 با قدرت ۷۵۰ اسب بخار رونمایی شد. علاوه بر این نسخه‌ی مخصوص مسابقه‌ی S7R برای شرکت در رقابت‌های امریکن لمانز و کلاس GT فدراسیون جهانی اتومبیلرانی (FIA) بر پایه‌ی مدل تنفس طبیعی S7، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ تولید شد.

اخیرا این شرکت آمریکایی، از دومین محصول مستقل خود، سوپراسپرت S1 رونمایی کرد.

۹- مرسدس‌بنز SLR مک‌لارن

Mercedes-Benz SLR McLaren

سال ساخت: ۲۰۰۳

سوپراسپرت گرندتورر SLR در زمانی تولید شد که شرکت مرسدس‌بنز، حدود ۴۰ درصد از سهام گروه مک‌لارن را در اختیار داشت و این دو شرکت در مسابقات فرمول یک در قالب یک تیم واحد، همکاری داشتند. SLR که به یاد مدل کلاسیک 300 SLR ساخته شده بود، از بدنه‌ی آلومینیومی و پیشرانه‌ی هشت سیلندر V شکل با قدرت ۶۱۷ اسب بخار استفاده می‌کرد. کد SLR بیانگر اسپرت سبک وزن مسابقه‌ای (Sport Leicht Rennsport) است. از مرسدس SLR مک‌لارن دو مدل موپه و کروک در نسخه‌های مختلف مانند 722 و 722GT عرضه شد. علاوه بر این در سال ۲۰۰۹ نسخه‌ی ویژه‌ی استرلینگ ماس (Stirling Moss) به یاد راننده‌ی افسانه‌ای بریتانیایی، در ۷۵ دستگاه تولید و عرضه شد.

مدل‌های بعدی مرسدس SLR مک‌لارن، شامل مرسدس‌بنز SLS AMG و مرسدس‌بنز AMG GT است.

۸- راف CTR3

 

RUF  CTR-3

 

سال ساخت: ۲۰۰۷

شرکت آلمانی راف (RUF) که به تیونینگ تخصصی محصولات پورشه می‌پردازد، دومین مدل از سری CTR را در سال ۲۰۰۷ عرضه کرد. تیم مهندسی راف با بهینه‌سازی پیشرانه‌ی ۶ سیلندر خطی پورشه با حجم ۳.۸ لیتر و اضافه کردن دو توربوشارژ، ۶۹۱ اسب بخار قدرت در اختیار CTR3 قرار داد تا حداکثر سرعت آن به بیش از ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت برسد. CTR3 اولین محصول راف است که از بدنه‌ی مستقل این شرکت استفاده می‌کند؛ به لطف این بدنه‌ی بسیار سبک، سوپراسپرت CTR3 فرمان‌پذیری و چابکی بسیار بالایی دارد. CTR3 در طی سال‌ها، چندین نسخه‌ی بهینه‌سازی داشته است تا هنوز هم به‌عنوان یکی از مدل‌های تولیدی راف شناخته شود. مدل جدید سری CTR هم‌اکنون در مرحله‌ی پروتوتایپ قرار دارد.

۷- فورد GT

Ford GT / فورد

سال ساخت: ۲۰۰۴

فورد GT ابتدا برای گرامیداشت مدل مسابقه‌ای GT40 که در رقابت‌های لمانز سال‌های ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹، در برابر فراری حکم‌فرمایی می‌کرد، در قالب یک مدل مفهومی در سال ۲۰۰۲ معرفی شد. اما تیم مهندسی فورد با استفاده از پیشرانه‌ی هشت سیلندر V شکل سوپرشارژ با قدرت ۵۵۰ اسب بخار، فورد GT را زنده کرد. مقامات فورد ظرفیت تولید ۴۵۰۰ دستگاه برای GT در نظر گرفته بودند که این تعداد در سال ۲۰۰۷ تکمیل شد. فورد GT به محبوبیت زیادی دست پیدا کرد و در بازی ویدئویی گرن توریزمو (نسخه‌ی ۴) به‌عنوان تصویر اصلی قرار گرفت. علاوه بر این مجری مشهور و پرطرفدار بریتانیایی، جرمی کلارکسون یک دستگاه فورد GT خریداری کرد.

نسل دوم فورد GT با تغییرات زیاد در طراحی بدنه و قوای فنی در سال ۲۰۱۶ رونمایی شد.

۶- لامبورگینی مورسیه‌لگو SV

Lamborghini / لامبورگینی مورسیه لگو

سال ساخت: ۲۰۰۹

در نمایشگاه خودروی ژنو ۲۰۰۹ بود که نسخه‌ی سوپر ولوسی (SuperVeloce) مدل پرطرفدار مورسیه‌لگو رونمایی شد. کد SV که پیش از این در مدل‌های دیابلو و میورا لامبورگینی استفاده شده بود، در قالب نهایت عملکرد محصولات این شرکت ایتالیایی شناخته می‌شود. مورسیه‌لگو SV با استفاده از پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر V شکل تنفس طبیعی، علاوه بر صدای بسیار زیبا، ۶۷۰ اسب بخار قدرت تولید می‌کرد. این سوپراسپرت خارق‌العاده در تست‌های صفر تا ۱۰۰، زمان ۲.۹ ثانیه را ثبت کرده است. مورسیه‌لگو که دورانی به‌عنوان پرچم‌دار لامبورگینی محسوب می‌شد نسخه‌های مختلفی را تجربه کرد تا تولید آن در سال ۲۰۱۰ به پایان برسد و مدل اونتادور پرچم‌دار جدید لامبورگینی باشد.

۵- کونیگزگ CCXR

Koenigsegg CCXR / کونیگزگ

سال ساخت: ۲۰۰۷

مدل CCXR نسخه‌ی بهینه‌شده‌ای مدل CCX کونیگزگ بود. در واقع CCXR ششمین مدل این شرکت سوئدی بود که در تعداد محدود ۲۹ دستگاه تولید شد. این ابرخودرو که هنوز هم به‌عنوان یک ابرخودروی واقعی شناخته می‌شود، با استفاده از پیشرانه‌ی هشت سیلندر V شکل سوپرشارژ با حجم ۴.۸ لیتر، ۱۰۱۸ اسب بخار قدرت تولید می‌کرد که در آن دوران بی‌رقیب بود. مجله‌ی آمریکایی فوربز CCXR را یکی از ۱۰ خودروی زیبای تاریخ انتخاب کرد. کونیگزگ هم‌اکنون ابرخودروهای آگرا و رگرا را در دست تولید دارد که البته مدل آگرا RS، سریع‌ترین خودروی تولیدی جهان در کتاب رکوردهای جهانی گینس است.

۵- گامپرت آپولو اسپرت

Gumpert Apollo 2008

سال ساخت: ۲۰۰۸

آپولو S در اصل یک خودروی مسابقه‌ای است که مجوز تردد جاده‌ای دارد. آپولو از پیشرانه‌ی هشت سیلندر V شکل با حجم ۴.۱ لیتر و قدرت ۶۹۰ اسب بخار استفاده می‌کرد. بدنه‌ی این ابرخودروی دهه ۲۰۰۰ به قدری آیرودینامیک طراحی شده بود که از لحاظ تئوری روی سقف تونل نیز می‌توان با آن رانندگی کرد. شرکت آلمانی گامپرت سه نسخه‌ی پایه، اسپرت و مسابقه‌ای از آپولو عرضه کرده است. مدل اسپرت آپولو در پیست برنامه‌ تاپ‌گیر (Top Gear) رکورد جدیدی ثبت تا اینکه این رکورد توسط بوگاتی ویرون سوپر اسپرت، شکسته شد.

۳- پورشه کاررا GT

Porsche Carrera GT / پورشه کاررا

سال ساخت: ۲۰۰۳

سوپراسپرت خوش‌صدای پورشه کاررا GT با استفاده از پیشرانه‌ی ۱۰ سیلندر V شکل که از فناوری موجود در پیشرانه‌های خودروهای فرمول یک مشتق شده است، حدود ۶۰۵ اسب بخار قدرت تولید می‌کند. کاررا GT که به‌عنوان مدل جایگزین پورشه 959 افسانه‌ای در سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ تولید شد، ستایش بسیاری از کارشناسان و مجلات معتبر خودروی جهان را به همراه داشت. مجله‌ی آمریکایی SCI کاررا GT را بهترین خودروی دهه‌ی ۲۰۰۰ میلادی انتخاب کرد و در لیست بهترین خودروهای اسپرت تاریخ، مقام هشتم را برای آن در نظر گرفت. مدل جایگزین کاررا GT رویکرد آینده‌نگرانه در پیش گرفته است؛ پورشه 918 با اینکه به خوش‌صدایی کاررا GT نیست ولی عملکرد فنی فوق‌العاده‍ای به نمایش گذاشته است.

با اینکه کاررا GT باعث مرگ پاول واکر، از ستاره‌های سینمای هالیوود و سری فیلم‌های سریع و خشن (Fast & Furios) شد، اما هنوزم یکی از بهترین و خوش‌صداترین سوپراسپرت‌های خواستنی تاریخ است.

۲- فراری انزو

Ferrari Enzo

سال ساخت: ۲۰۰۳

ابرخودروی فراری انزو (Enzo) که به یاد مؤسس این شرکت ایتالیایی افسانه‌ای نام‌گذاری شده است، با بهره‌گیری از دانش موجود در فناوری‌ خودروهای فرمول یک در تعداد محدود تولید شد. فراری انزو از پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر V شکل با قدرت ۶۵۱ اسب بخار استفاده می‌کند. انزو توسط کن اوکویاما، مدیر طراحی سابق در پینینفارینا طراحی شده است. فراری انزو همانند پورشه کاررا GT یکی از خوش‌صداترین ابرخودروهای دهه ۲۰۰۰ میلادی بود؛ البته در مقایسه با کاررا GT در تست سرعت مسیر مستقیم، حدود ۱.۲ ثانیه عقب‌تر بود. با اینکه فراری انزو در مقام سوم برترین خودروهای اسپرت دهه ۲۰۰۰ مجله‌ی SCI بود، اما بلومبرگ در سال ۲۰۱۲، فراری انزو را در لیست ۵۰ خودروی زشت ۵۰ سال گذشته قرار داد.

مدل‌های مختلفی چون فراری FXX و مازراتی MC12 بر پایه‌ی فراری انزو ساخته شده‌اند.

۱- بوگاتی ویرون 16.4

بوگاتی ویرون / Bugatti Veyron 16.4

سال ساخت: ۲۰۰۹

در مقام اول این لیست، احتمالاً با ابرخودرویی روبه‌رو هستیم که همه چیز آن هیجان‌انگیز است، جز صدا. بوگاتی ویرون با استفاده از پیشرانه‌ی ۱۶ سیلندر W شکل، به همراه ۴ توربوشارژ و ۱۰ رادیاتور ۱۰۲۰ اسب‌ بخار قدرت تولید می‌کرد. با عرضه‌ی ویرون، عصر جدید از ابرخودروهای پرقدرت آغاز شد؛ عصری که تا به امروز هم ادامه داشته است.

غایبین بزرگ

Pagani Zonda R

اگر بخواهیم در مورد برترین سوپراسپرت‌های دهه‌ی ۲۰۰۰ صحبت کنیم، بدون شک باید پاگانی زوندا را هم در این لیست باشد. البته زوندا اساساً در سال ۱۹۹۹ عرضه شد که به همین ترتیب باید جزو خودروهای دهه‌ی ۱۹۹۰ محسوب شود. ولی با توجه به عرضه‌ی نسخه‌های مختلف زوندا در دهه ۲۰۰۰ و موفقیت افسانه‌ای این سوپراسپرت ایتالیایی، شاید بتوانیم راف CTR3 را با زوندا تعویض کنیم.

Lamborghini Gallardo

غایب بزرگ دیگر این لیست برادر کوچک‌تر لامبورگینی مورسیه‌لگو، یعنی مدل گالاردو (Gallardo) است که در نسخه‌های مختلف از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ در خط تولید حضور داشت. گالاردو به قدری موفق بود که تقریباً دروازه‌ای برای ورود باشکوه لامبورگینی به ساخت محصولات تولید شد و البته تأثیر این فرایند بر آئودی R8 هم بی‌تأثیر نبود.

 

 

نظر شما در مورد این لیست چیست؟ جای کدام مدل خالی است؟ لیست ۱۰تایی برترین سوپراسپرت‌های دهه ۲۰۰۰ شما چگونه است؟ در انتها، از شما دعوت می‌کنیم ویدئوی زیبای دونات مدیا را تماشا کنید. 



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

برجسته‌ترین شرکت‌های فناوری دنیا با آغوشی باز از طوفانی که هوش مصنوعی در عرصه‌ی فناوری به پا کرده است، استقبال کرده‌اند. شرکت‌های اپل، کوالکام و هواوی تراشه‌هایی برای موبایل‌هایشان ساخته‌اند که وظایف مربوط بهیادگیری ماشینی را بهتر از همیشه انجام می‌دهند؛ هرچند عملکرد هرکدام از این شرکت‌ها کمی با دیگری متفاوت است. هواوی امسال در نمایشگاه ایفا تراشه کرین ۹۷۰ (Kirin 970) را معرفی کرد و این پردازنده‌ را اولین تراشه‌ای نامید که همراه با یک واحد پردازش عصبی (NPU) کار می‌کند. سپس نوبت به شرکت اپل رسید تا از تراشه A11 بایونیک (A11 Bionic) رونمایی کند. این تراشه باعث قوت گرفتن آیفون ۸، ۸ پلاس و ۱۰ می‌شود. تراشه A11 بایونیک از یک موتور عصبی بهره می‌برد که به گفته‌ی اپل، برای یادگیری ماشینی ساخته شده است. 

 

هفته‌ی گذشته کوالکام اعلام کرد که تراشه اسنپدراگون ۸۴۵، وظایف هوش مصنوعی را به هسته‌های مناسب می‌فرستد. تفاوت زیادی میان روش‌های این سه شرکت وجود ندارد؛ تنها تفاوت آن‌ها مربوط به سطح دسترسی هر شرکت به توسعه‌دهندگان و میزان توانی است که هریک برای راه‌اندازی به‌کار می‌گیرد.

اسنپ دراگون

قبل از اینکه وارد مبحث این تفاوت‌ها شویم، لازم است به تفاوت تراشه‌ی هوش مصنوعی با پردازنده‌های موجود بپردازیم. اصطلاحی که شما در آینده زیاد در مورد آن در صنعت مرتبط با هوش مصنوعی خواهید شنید، اصطلاح محاسبات ناهمگون است. این محاسبات به سیستم‌هایی اشاره دارد که از چند نوع پردازنده استفاده می‌کنند. هر یک از این پردازنده‌ها عملکرد منحصربه‌فرد و ویژه‌ی خودش را دارد؛ نوع عملکرد یا ذخیره‌ی انرژی. این ایده چندان تازه نیست و بسیاری از تراشه‌های موجود از این محاسبات استفاده می‌کنند. پیشنهاد جدید هوش مصنوعی توسط سه شرکت بالا، تنها در مفهوم درجات مختلف جای بررسی دارد.

پردازنده‌های گوشی هوشمند از سه سال پیش (‌یا حتی بیشتر) از سازه‌ی محاسبات ناهمگن ARM بیگ‌ لیتل (ARM big.LITTLE) استفاده می‌کنند که این سازه، اتصال به‌نسبت کندتری داشت و هسته‌های ذخیره انرژی آن سریع‌تر هستند و برق را سریع‌تر مصرف می‌کنند. هدف اصلی این است که تا جای ممکن، الکتریسته کمتری مصرف شود تا عمر باتری افزایش یابد. برخی از گوشی‌هایی که از این فناوری استفاده می‌کنند عبارت‌اند از سامسونگ گلکسی اس ۴ با تراشه‌ی اکسینوس ۵؛ گوشی هوشمند میت ۸ و آنر ۶ هواوی.

تراشه‌های هوش مصنوعی امسال این مفهوم را جدی‌تر از همیشه در نظر گرفتند و برای بهبود وضعیت آن، یک جزء جدید برای وظایف یادگیری ماشینی به آن اضافه کردند. در مورد اسنپدراگون ۸۴۵ هم این تراشه از هسته‌هایی که برق کمتری مصرف می‌کنند برای انجام چنین کارهایی استفاده می‌کند. به‌عنوان مثال اسنپدراگون ۸۴۵ می‌تواند پردازنده‌ی سیگنال دیجیتال خود را کنترل کند تا از عهده‌ی وظایف طولانی‌ که نیازمند مقدار زیادی ریاضیات تکراری مثل گوش دادن به یک کلمه کلیدی هستند، بر‌آید. گری براتمن، مدیر محصول شرکت کوالکام، می‌گوید فعالیت‌هایی مثل تشخیص تصویر نیز با واحد پردازش گرافیکی، بهتر مدیریت می‌شوند. براتمن مسئول به‌کارگیری هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای پلتفرم اسنپدراگون است.

در همین زمان، تراشه A11 بایونیک شرکت اپل از یک موتور عصبی در واحد پردازنده گرافیکی خود برای سرعت بخشیدن به فیس‌ آی‌دی، انیموجی و برخی از برنامه‌های ثالث استفاده می‌کند. این بدان معنا است که هر وقت شما در آیفون ۱۰ خودتان چنین فرآیندهایی را راه‌اندازی کنید، تراشه A11 موتور عصبی را روشن خواهد کرد تا محاسبات مورد نیاز برای کارهایی مثل شناسایی شما یا حالات چهره‌ را انجام دهد.

پردازنده هوش مصنوعی اپل

در کرین ۹۷۰ این واحد پردازش عصبی است که وظایفی مثل اسکن و ترجمه لغات در تصاویر را توسط مایکروسافت ترنسلیتور انجام می‌دهد. اپلیکیشن مایکروسافت ترنسلیتور، تنها نرم‌افزار شخص ثالث است که تاکنون برای استفاده در این تراشه بهینه شده است. هواوی اعلام کرده است که ساختار محاسبات ناهمگن HiAI، عملکرد اکثر اجزای تراشه را به حداکثر می‌رساند؛ بنابراین ممکن است این ساختار، به‌جز وظایف هوش مصنوعی، کارهای بیشتری نسبت به واحد پردازش عصبی انجام دهد.

اگر تفاوت‌ها را کنار بگذاریم، باید بگوییم  این ساختارهای جدید بدین معنا هستند که محاسبات یادگیری ماشینی که قبلا در ابر انجام می‌شدند، اکنون می‌توانند به‌طور مؤثرتر در دستگاه‌های موبایل انجام شوند. گوشی شما برای انجام وظایف هوش مصنوعی می‌تواند علاوه بر واحد پردازش گرافیکی از قسمت‌های دیگری نیز استفاده کند و کارهای بیشتری به‌طور همزمان انجام دهد؛ بنابراین شما کمتر با تأخیر یا لگ هنگام ترجمه یا یافتن تصویری از سگتان مواجه خواهید شد.

به‌علاوه، وقتی شما این پردازش‌ها را به‌جای فرستادن به ابر روی گوشی خود انجام دهید، حریم خصوصی بهتری خواهید داشت؛ چراکه از فرصت‌هایی که ممکن است نصیب هکرها برای دزدیدن اطلاعات شما شود، جلوگیری خواهید کرد.

پردازنده بایونیک

یکی دیگر از مزیت‌های بزرگ تراشه‌های هوش مصنوعی، این است که به ذخیره‌ی انرژی کمک می‌کنند. برق و انرژی منابع ارزشمندی هستند که باید در مصرف آن‌ها صرفه‌جویی کرد و از آنجایی که برخی از این پردازش‌ها در طول روز مدام تکرار می‌شوند، می‌توانند برق را هدر دهند. واحد پردازش گرافیکی معمولا انرژی بیشتری مصرف می‌کند، بنابراین بهتر از پردازنده‌ی سیگنال دیجیتال برای انجام چنین کارهایی استفاده شود.

اگر بخواهیم واضح صحبت کنیم، باید بگوییم که تراشه‌ها در مورد اینکه از کدام هسته موقع انجام وظایف خاص استفاده شود، تصمیم نمی‌گیرند. براتمن گفت:

امروزه اینکه این وظایف به کدام قسمت محول شود به سازندگان یا تولیدکنندگان تجهیزات اصلی بستگی دارد.

برنامه‌نویسان می‌توانند از کتابخانه‌های پشتیبان مثل کتابخانه‌ی نرم‌افزاری متن‌ باز تنسورفلو گوگل (یا اگر دقیق‌تر بگوییم از نسخه‌ی موبایل لایت) برای تعیین اینکه کدام هسته برای اجرای مدل‌های آن‌ها مناسب است، استفاده کنند. شرکت‌های کوالکام، هواوی و اپل همگی با گزینه‌های مشهوری مثل تنسورفلورلایت و  Caffe2 فیسبوک کار می‌کنند. کوالکام همچنین از نسخه جدیدتری به نام ONNX حمایت می‌کند. این در حالی است که اپل در راستای اضافه‌ کردن سازگاری برای مدل‌های یادگیری ماشینی از طریق چارچوب Core ML نیز گام برمی‌دارد.

پردازنده گوشی

تاکنون هیچکدام از این تراشه‌ها برای دنیای واقعی مزیتی به همراه نداشته‌اند. سازندگان تراشه همیشه در حال جار زدن در مورد نتایج آزمایشات و بنچ‌مارک‌های خود خواهند بود؛ ولی تا زمانی که پردازش‌های هوش مصنوعی در زندگی روزمره‌ی ما نقش مهمی نداشته باشند، این جار زدن‌ بی‌معنا خواهند بود. ما فعلا در مراحل ابتدایی یادگیری ماشین روی دستگاه موبایل هستیم و سازندگانی که در عرصه ساخت این سخت‌افزارهای جدید پا گذاشته‌اند، بسیار کم هستند.

اما در حال حاضر این مسیر روند رو به رشد خودش را در پیش دارد و وظایف مربوط به دستگاه‌ها روز‌به‌روز سریع‌تر و قوی‌تر از قبل عمل می‌کنند. تنها کاری که ما باید بکنیم این است که صبر کنیم و ببینیم چگونه این نقطه‌ی آغاز، در آینده به هوش مصنوعی مزایایی واقعی خواهد داد.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شرکت سامسونگ به‌صورت رسمی از اعضای جدید سری گلکسی ای (Galaxy A) رونمایی کرد. گوشی‌های جدید سامسونگ که پیش‌تر با نام گلکسی ای ۵ و گلکسی ای ۷ فاش شده بودند، با نام تجاری گلکسی ای ۸ و گلکسی ای ۸ پلاس وارد بازار خواهند شد. همان‏طور که انتظار می‌رفت، میان‌رده‌های جدید سامسونگ به نمایشگر بزرگ اینفینیتی دیسپلی مجهز خواهند شد و از دوربین دوگانه بهره می‌گیرند.

گلکسی ای 8 / گلکسی ای 8 پلاس

در سال جاری میلادی، شرکت کُره‌ای گوشی‌های گلکسی اس ۸ و گلکسی نوت ۸ را با صفحه‌نمایش اینفینیتی دیسپلی ارائه داد؛ تا پیش از رونمایی از سری جدید گلکسی ای، این نمایشگر به گوشی‌های رده‌بالای سامسونگ محدود بود. گلکسی ای ۸ و گلکسی ای ۸ پلاس، اولین محصولات سامسونگ هستند که با دوربین سلفی دوگانه با قابلیت فوکوس زنده (Live Focus) ارائه می‌شوند.

گلکسی ای ۸ و گلکسی ای ۸ پلاس با قابلیت‌های گوشی‌های پرچم‌دار 

گلکسی ای 8 / گلکسی ای 8 پلاس

با توجه به اینکه گوشی‌های جدید سامسونگ به نمایشگر بزرگ اینفینیتی دیسپلی مجهز شده‌اند؛ خبری از دکمه‌ فیزیکی هوم نیست. حسگر اثر انگشت گلکسی ای ۸ به پنل پشتی منتقل شده است و برای دسترسی ساده‌تر  نسبت به گلکسی اس ۸ و گلکسی نوت ۸، در زیر دوربین قرار دارد. روی پنل پشتی و جلوی گوشی، لایه‌ای از جنس شیشه با انحنا وجود دارد؛ ضمن اینکه فریم گوشی از جنس فلز است.

گوشی گلکسی ای ۸ به صفحه‌نمایش ۵.۶ اینچی +FHD با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۲۲۲۰ پیکسل مجهز شده است؛ نسخه «پلاس» نیز با نمایشگر ۶ اینچی +FHD عرضه خواهد شد که رزولوشن مشابهی برای صفحه‌نمایش آن در نظر گرفته شده است. ابعاد گلکسی ای ۸ پلاس، ۱۵۶.۹ در ۷۵.۷ در ۸.۳ میلی‌تر  است و این گوشی ۱۹۱ گرم وزن دارد؛ وزن نسخه کوچک‌تر آن به ۱۷۲ گرم می‌رسد و ابعاد آن، ۱۴۹.۲ در ۷۰.۶ در ۸.۴ میلی‌متر است.

جانشین مدل ۲۰۱۷ گوشی گلکسی ای ۵ و گلکسی ای ۷ سامسونگ، اولین محصولات از سری گلکسی ای محسوب می‌شوند که از هدست Gear VR شرکت سازنده پشتیبانی خواهند کرد. در پنل جلوی گوشی از ترکیب دو سنسور ۱۶ و ۸ مگاپیکسلی استفاده شده است که لنزی با دیافراگم F1.9 دارند. در پشت گوشی سنسور ۱۶ مگاپیکسلی با F1.7 جای گرفته است که از لرزش‌گیر دیجیتال برای فیلم‌برداری و قابلیت Hyperlapse برای ثبت ویدیوهای Time-Lapse بهره می‏‌گیرد.

گلکسی ای 8 / گلکسی ای 8 پلاس

دوربین سلفی دوگانه، یکی از بزرگ‌ترین مزایای گلکسی ای ۸ و گلکسی ای ۸ پلاس در هنگام فروش آن‌‏ها محسوب خواهد شد؛ همانطور که سنسور۱۶ مگاپیکسلی مدل ۲۰۱۷ گلکسی ای ۵ و گلکسی ای ۷ نیز نقطه‌ی قوت برای این گوشی‌ها بود. برای عکاسی سلفی از دو دوربین مجزا استفاده شده است که کاربر می‌تواند برای ثبت تصاویر معمولی یا تصاویری با افکت بوکه (در این تصاویر، پس‌زمینه تار می‌شود و دوربین روی سوژه فوکوس می‌کند) از آن استفاده کند. قابلیت فوکوس زنده (Live Focus) به کاربران اجازه می‌دهد میزان مات بودن پس‌زمینه را در هنگام عکاسی یا پس از آن، تنظیم کنند.

گلکسی ای ۸ سامسونگ به ۴ گیگابایت رم مجهز شده است و در دو مدل با ۳۲ و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی عرضه خواهد شد. این مدل از باتری با ظرفیت ۳۰۰۰ میلی‌آمپر ساعت استفاده می‌کند. گلکسی ای ۸ پلاس با ۴ یا ۶ گیگابایت رم ارائه می‌‏شود و می‌توانید آن را در دو نسخه با ۳۲ و ۶۴ گیگابایت حافظه خریداری کنید. باتری ۳۵۰۰ میلی‌آمپر ساعت، انرژی لازم برای پردازنده و نمایشگر ۶ اینچی +FHD گوشی را تأمین می‌کند. البته باید توجه داشته باشید که نسخه ۶ گیگابایتی گوشی گلکسی ای ۸ پلاس، عرضه محدودی خواهد داشت و فروش آن به چین و چندین کشور دیگر در آسیا محدود شده است.

 امکان ارتقاء فضای ذخیره‌سازی با استفاده از کارت حافظه میکرو اس‌دی نیز وجود دارد. گوشی‌های جدید سامسونگ از سری گلکسی ای، گواهی IP68 دارند که معنای مقاومت در برابر آب و گردوغبار است؛ مانند مدل‌هایی که در سال ۲۰۱۷ عرضه شده‌اند. تراشه اکسینوس ۷۸۸۵ با دو هسته پردازشی Cortex A73 و ۶ هسته کم‌مصرف Cortex A53 قدرت پردازشی میان‏‌رده‌‏های ۲۰۱۸ سامسونگ را تأمین خواهد کرد.

گلکسی ای 8 / گلکسی ای 8 پلاس

گلکسی ای ۸ و گلکسی ای ۸ پلاس از پورت USB نوع C بهره می‌گیرند و از شارژ سریع پشتیبانی خواهند کرد. سیستم‌عامل اندروید نوقا ۷.۱.۱ روی میان‌رده‌های جدید سامسونگ نصب شده است؛ بااین‌حال شرکت کُره‌ای به‌زودی این دو مدل را به اندروید اوریو و احتمالاً اندروید P به‌روزرسانی خواهد کرد. پشتیبانی از LTE Cat.11، سرویس پرداخت Samsung Pay، بلوتوث ۵.۰ و وای‌فای ac دیگر مشخصات اعضای جدید سری گلکسی ای را تکمیل خواهد کرد.

سامسونگ گلکسی ای ۸ و گلکسی ای ۸ پلاس را در چهار رنگ مشکی، خاکستری ارکیده (Orchid Gray)، طلایی و آبی عرضه خواهد کرد. گوشی‌های جدید این شرکت در اوایل ژانویه عرضه خواهند شد و قیمت و زمان فروش آن‌ها بسته به محل عرضه، متفاوت است. بااین‌حال اعلام شده است که گلکسی ای ۸ با قیمت ۴۹۹ یورو و گلکسی ای ۸ پلاس با قیمت ۵۹۹ یورو عرضه می‌شود.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

طی چند ماه اخیر پتنت‌هایی در فضای اینترنت منتشر شده که شایعات در مورد گوشی موبایل مایکروسافت را بر سر زبان‌ها انداخته است؛ برخی معتقدند که پتنت‌ها همان سرفیس فون جدید مایکروسافت را نشان می‌دهند.

هیچ نشانه‌ای از اینکه این دستگاه حقیقتا یک موبایل باشد در دست نیست؛ با این حال شایعات حاکی از آن هستند که مایکروسافت موبایلی با قابلیت‌های LTE و سیستم عامل ویندوز ۱۰ در دست ساخت دارد. این گوشی احتمالا با ویژگی‌های پیشرفته‌ی سرفیس پن همراه خواهد بود.

این مدل که بیشتر به یک نوت‌بوک شباهت دارد، نشان می‌دهد که مایکروسافت از صفحه نمایش تاشو و لولاهای جالبی استفاده خواهد کرد که نقشی اساسی در طراحی کلی دستگاه دارند.

این دستگاه که احتمالا همان سرفیس فون مایکروسافت خواهد بود، از دو صفحه نمایش مختلف تشکیل شده است که می‌توان به‌صورت مجزا از آن‌ها استفاده کرد؛ البته در صورت باز شدن کامل، مانند یک نمایشگر کامل عمل می‌کند. این دو صفحه نمایش با یک لولا به هم متصل می‌شوند که ظاهری شبیه به تبلت دارد و هیچ فاصله‌ای بین دو نمایشگر وجود ندارد.

به گزارش WindowsCentral، این طراحی برای ارائه‌ی کاربردهای مختلف ایده‌پردازی شده است که به زاویه‌ی قرارگیری صفحه نمایش‌ها بستگی دارد. برای مثال، در صورت باز بودن کامل نمایشگرها، کاربردی شبیه به تبلت خواهد داشت. با اتصال صفحه کلید مجازی یا حقیقی می‌توان از آن به‌عنوان لپ‌تاپ استفاده کرد یا اینکه برای تماشای ویدیو یا هر محتوای دیگر، آن را در حالت تنت (شبیه به چادر مسافرتی) قرار داد.

فراموش نکنید که پتنت‌ها هرگز به معنای طرح نهایی و تولیدی نیستند؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت مایکروسافت این طراحی را به‌زودی در بازار عرضه کند.

از طرف دیگر،‌ اخبار و شایعات مدعی هستند که مایکروسافت به دنبال چنین پروژه‌هایی است. شاید در اولین ماه از سال ۲۰۱۸ اخبار بیشتری در این باره بشنویم.

Surface Phone patents

Surface Phone patents

Surface Phone patents

Surface Phone patents

 
 


تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

چند ماه قبل گزارش شده بود که سامسونگ تلاش می‌کند فناوری‌های پیشرفته‌ای برای نسل بعدی تلویزیون‌ها توسعه دهد. به نظر می‌رسد سامسونگ به تلاش‌های خود سرعت بخشیده است تا هرچه سریع‌تر تلویزیون میکرو LED را تولید کند. سامسونگ اوایل امسال یک شرکت تایوانی را خریداری کرد تا بتواند از تکنولوژی Micro LED در نسل بعدی تلویزیون‌ها استفاده کند.

منابع خبری کره جنوبی مدعی شدند که سامسونگ قصد دارد در نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی ۲۰۱۸ (CES 2018) از تلویزیون ۱۵۰ اینچی میکرو LED خود رونمایی کند. از آنجایی که سامسونگ روند تولید تلویزیون‌های اولد را متوقف کرده است، به نظر می‌رسد که تلویزیون‌های آینده خود را تحت فناوری میکرو LED تولید کند.

سامسونگ در نمایشگاه CES 2018

سامسونگ همیشه در این نمایشگاه از یک تلویزیون پرچم‌دار رونمایی کرده است؛ بنابراین CES 2018 فرصت مناسبی برای معرفی تلویزیون ۱۵۰ اینچی Micro LED خواهد بود.

میکرو LED در برخی جزئیات به فناوری اولد شباهت دارد. هر دو با استفاده از دیودهای متصاعدکننده‌ی نور ساخته شده‌اند و از خود نور ساطع می‌کنند. این بدان معنا است که هرکدام از ساب پیکسل‌ها نور خود را تولید می‌کند و مثل LCD به نور پس‌زمینه مجزا نیاز ندارد.

همین مسئله باعث می‌شود که پنل‌ میکرو LED رنگ مشکی عمیق‌تری ایجاد کند و نسبت کنتراست بالایی داشته باشد؛ اما نسبت به پنل‌های اولد، روند تولید آسان‌تری دارد. این پنل‌ها همچنین در مقایسه با پنل‌های اولد باریک‌تر هستند.

قیمت بالای این پنل‌ها باعث شده است که تبلیغات گسترده‌ای برای تلویزیون‌های میکرو LED صورت نگیرد. سامسونگ قصد دارد تا سال آینده و با توسعه بیشتر این فناوری، نمونه‌های به‌صرفه‌تری وارد بازار کند.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

از آنجا که ربات‌ها در برخی نقاط جهان به شخصیت بالقوه و شهروندی دست پیدا کرده‌اند، پس مسلما باید حقوقی هم برای آن‌ها در نظر گرفته شود. به‌گفته‌ی پروفسور وودرو هارتزوک با تمرکز بر فناوری‌های خودکار و رباتیک:

 به‌سختی می‌توان گفت به نقطه‌ای رسیده‌ایم که ربات‌ها دارای درک و خودآگاهی کاملی نسبت به خود هستند؛ و نمی‌توان گفت بدون نیاز به برنامه‌ی افراد دیگر متکی به خود هستند. اما برخورداری از حق و حقوق، یک مسئله‌ی جالب است و اغلب به موقعیت‌های بسط داده می‌شود که کلمه‌ی حقوق در آن‌ها کاربردی ندارد.

در دیدگاه هارتزوگ، واگذاری حقوق منفی به ربات‌ها، یعنی حقوقی که منجر به بیهودگی یا نبود فعالیت در آن‌ها شود، افزایش می‌یابد. او  با تأکید بر پژوهش‌های کیت دارلینگ، متخصص مؤسسه‌ی فناوری ماساچوست نشان می‌دهد که مردم به ربات‌های انسانی نسبت به ربات‌هایی با ویژگی‌های کمتر انسانی، تمایل بیشتری دارند. هارتزوگ می‌گوید:

وقتی به حقوق فکر می‌کنید این سؤال مطرح می‌شود: «آیا می‌خواهیم افراد را از انجام کارهایی روی ربات‌ها منع کنیم و دلیل آن محافظت از ربات‌ها نیست؛ بلکه به‌دلیل خشونت ربات علیه انسان این کار را انجام می‌دهیم.

به بیان دیگر، با اینکه محافظت از یک ربات شبه‌انسان در مقابل زخمی شدن زیاد مهم نیست، اما زخمی کردن یک ربات شبیه به انسان می‌تواند تأثیری منفی بر انسانیت داشته باشد. و در نتیجه به گفته‌ی هارتزوگ، حقوق ربات‌ها لازم خواهد بود.

سوفیا

یک دلیل دیگر برای در نظر گرفتن حقوق برای ربات‌ها وجود دارد و آن محدوده‌ی کنترل ربات‌ها روی انسان است.

 هنوز به مرحله‌ی ربات‌های با‌احساس نرسیدیم؛ اما در حال نزدیک شدن به آن هستیم. ربات‌هایی مثل سوفیا،  به‌عنوان یک ربات انسانی که امسال در عربستان سعودی به درجه‌ی شهروندی رسید، ما را در این مسیر قرار می‌دهد.

سوفیا یکی از پروژه‌های شرکت Hanson Robatics دارای چهره‌ای انسانی است که با الهام از آدری هیپورن مدلسازی شده و از هوش مصنوعی پیشرفته استفاده می‌کند که امکان درک و واکنش به گفتار و ابراز احساسات به او می‌دهد. به‌گفته‌ی هارتزوگ:

 

سوفیا یک نمونه‌ از ربات‌های آینده است. به نظر می‌رسد او در مرحله‌ای زندگی می‌کند که در آن تأثیر کامل انسان‌نگاری درک نمی‌شود؛ اما ما در این مسیر قرار داریم. پیشرفت او باعث شده است به قوانین جدید در رابطه‌ با نحوه‌ی رفتار با ربات‌ها و همین‌طور مرزهای ارتباط ربات‌ها با خود فکر کنیم.

هارتزوگ و همکاران وی، ربات اشغال‌کننده‌ی فضا را در گروه دره‌ی وهمی قرار دادند. این اصطلاح به ربات‌هایی اشاره می‌کند که به‌طور ترسناکی شبیه انسان هستند؛ اما آن‌قدر نزدیک نیستند که طبیعی به نظر برسند. به‌باور هارتزوگ، نزدیک اما کمی ناخوشایند.

 هارتزوگ می‌گوید در رابطه با ارتباط ربات و انسان، بهتر است یک شکل جذاب اما بی‌عاطفه‌ و غیر انسانی را تصور کنید. کاراکتر اصلی فیلم Wall-E یا یک مدل جالب‌تر یعنی ربات مکنده‌ی رومبا را درنظر بگیرید.

حالا در یک آزمایش فرض کنید رومبا مجهز به دستیار AI و خطوطی از الکسای آمازون یا سیری اپل باشد. رومبا باید برای ایجاد یک رابطه با مالک خود، جوک بگوید، سلام کند و از روز او بپرسد. هارتزوگ می‌گوید:

من خیلی تحت تأثیر رومبا قرار گرفتم. فرض کنید یک روز رومبا شروع به سرفه‌ کردن کند، یک چرخ او از کار بیفتد و به‌سختی به سمت من حرکت کند و بگوید پدر اگر من را ارتقاء ندهی، می‌میرم.

اگر این اتفاق رخ دهد، آیا تغییر انسان بر اساس وابستگی او به ربات‌های شبه انسان ناعادلانه است؟ این سؤال می‌خواهد ما با محدودیت‌های مقایسه ای خود روبه‌رو شویم؛ ولی قانون هنوز درگیر این محدودیت‌ها است. سناریوی تخیلی هارتزوگ زیاد هم دور از ذهن نیست. او با معرفی دستیارهای مجازی مثل سیری و الکسا می‌گوید:

ربات‌های خانگی دسترسی زیادی به صمیمی‌ترین بخش‌های زندگی ما دارند. وقتی ربات‌ها به نقطه‌ای می‌رسند که به آن‌ها اعتماد می‌کنیم و با آن‌ها دوست می‌شویم، مرزهای قابل تعریف برای سرمایه‌گذاری احساسی ما بر یک ربات مجاز هستند؟ حالا ما در نیمه‌ی راه قرار داریم.



تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

حدود بیست سال است که شایعاتی در مورد جسمی سنگی، به نام نیبیرو یا سیاره‌ی ایکس پخش شده است؛ سیاره‌ای که می‌تواند پایان کره‌ی زمین را رقم بزند. این شایعه حقیقت ندارد.

 

تئوری‌های مختلفی در مورد تهدید نیبیرو برای کره‌ی زمین وجود دارد. گفته می‌شود که این جسم سنگی ممکن است با ما برخورد کند، کره‌ی زمین را از مدارش خارج کند یا جریانی از فوران‌های آتشفشانی، زمین‌لرزه و امواج جزرومدی را ایجاد کند. با این حال هیچ یک از این رویدادها محتمل به‌ نظر نمی‌رسد؛ چرا که چیزی به نام سیاره‌ی نیبیرو وجود ندارد. دیوید موریسون، از دانشمندان ناسا، تلاش کرد در پادکستی این موضوع را توضیح دهد. طولی نکشید که دیگر دانشمندان نیز برای اثبات این ادعا به او پیوستند.

سث شاستاک، ستاره‌شناس ارشد انستیتوی SETI، می‌گوید:

من هیچ دانشمند یا ستاره‌شناسی را نمی‌شناسم که داستان سیاره‌ی نیبیرو را جدی گرفته باشد. اگر واقعا چنین سیاره‌ای وجود داشته باشد، ما باید شواهدی در دست می‌داشتیم. هیچ شاهدی دال بر وجود چنین سیاره‌ای وجود ندارد.

برایان کوبرلین، استاد اخترفیزیک و فیزیک در انستیتوی فناوری روچستر، می‌گوید:

نه‌تنها هیچ شاهدی دال بر وجود چنین سیاره‌ای وجود ندارد؛ بلکه برعکس شواهدی علیه این ادعا وجود دارد. ما بررسی‌های زیادی انجام داده‌ایم؛ چنین سیاره‌ای وجود ندارد.

شاستاک می‌گوید:

اثبات نادرستی این ایده که سیاره‌ای بزرگ (به‌اندازه‌ی زمین یا حتی بزرگ‌تر) وجود دارد که هر چند هزار سال یکبار از داخل منظومه‌ی شمسی عبور می‌کند، بسیار آسان است. اگر واقعا چنین سیاره‌ای از منظومه شمسی عبور کرده باشد، حتی اگر میلیاردها سال پیش بوده باشد، در مدار سیارات اختلال ایجاد می‌شد؛ اختلالی که تا زمان حال ادامه می‌یافت. در صورت عبور چنین جسمی، ما هنوز باید اثرات آن را می‌دیدیم. علاوه بر این، چنین جسم بزرگی، قابل ردیابی و مشاهده است که تاکنون کسی چیزی مشاهده نکرده است.

کوبرلین، ایده‌ی وجود سیاره‌ای به نام نیبیرو را مانند نظریه‌های زمین صاف می‌داند:

جنبشی در راستای رد ایده‌های علمی به وجود آمده است.

کوبرلین باور دارد که بخشی از مشکل به نحوه‌ی ارائه‌ی یافته‌های علمی بازمی‌گردد؛ گاهی این اطلاعات با ایجاد حساسیت یا تفسیر نادرست منتشر می‌شوند. کوبرلین می‌گوید:

به نظر می‌رسد که صحبت‌هایی از این نوع، بیشتر نوعی نخبه‌پروری ضد علم باشد. من فکر می‌کنم که اشاعه‌ی چنین تفکراتی، به این منظور است که مردم مالیات خود را کمتر صرف پژوهش‌های علمی کنند. چنین اتفاقی بر ما اثر خواهد گذاشت.

انسان مدام نگران سناریوهای پایان دنیا است؛ سناریوهایی که لزوما شامل جسمی سنگی مانند نیبیرو که تخریب فراوانی به بار خواهد آورد، نیستند. اطلاعات ما از کیهان نشانگر آن است که نیبیرو اندکی بیشتر از یک داستان ترسناک است. کوبرلین اظهار می‌کند:

در حال حاضر، هیچ یک از سناریوهای آخرالزمانی که از آسمان نازل می‌شوند، صحت ندارند. هیچ جسمی مانند نیبیرو یا سنگی آسمانی که بتواند تأثیری جهانی و گسترده بر کره‌ی زمین داشته باشد، در این نزدیکی نیست.

البته کوبرلین اذعان می‌کند که غافل شدن از سیارک یا سنگی آسمانی که بتواند شهری کوچک را نابود کند، محتمل است. به‌عنوان مثال، اگر شهاب سنگ چلیابینسک با زاویه‌ای تندتر با زمین برخورد می‌کرد، آسیب‌های جدی تری وارد می‌شد. با این حال، احتمال بروز چنین رخدادهایی بسیار پایین است؛ چرا که این جسم‌های سنگی معمولا با نواحی بدون جمعیت برخورد می‌کنند و به‌ندرت به زمین می‌رسند. کوبرلین می‌گوید:

ما همه چیز نیافته‌ایم؛ اما می‌دانیم که برخوردهایی با تأثیرات شدید رخ خواهند داد. این اتفاق محتمل است. از نظر اندازه، هیچ جسم بزرگی وجود ندارد که با کره‌ی زمین برخورد کند. هیچ ابرنواختری نزدیک به زمین وجود ندارد که ما را بسوزاند. ما هیچ برخورد ستاره‌ای نخواهیم داشت و امواج گرانشی که بتواند ما را از بین ببرد، وجود ندارد. تا آنجا که می‌دانیم، جایمان امن است.

البته باید اشاره کرد که خطرهای بسیار جدی کره‌ی زمین را تهدید می‌کنند؛ رویدادی مانند گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی، نسل بشر را تهدید می‌کند. انسان‌ها باید نگران چنین اتفاق‌هایی باشند.



تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

به‌ نظر می‌رسد رقبای کامیون برقی تسلا سمی (Semi) به‌تدریج در حال ظهور هستند. پس از معرفی کامیون برقی کامینز (Cummins)، حالا شرکت کامیون‌سازی تازه‌تأسیس ثور (Thor Trucks) که دفتر اصلی آن در لس‌آنجلس قرار دارد، نمونه‌ی تمام برقی و مستقل خود موسوم به ET-One را با توانایی کشش ۳۶ هزار و ۲۸۷ کیلوگرم، همراه پیشرانه‌ی گشتاور آنی حاصل از پک باتری لیتیوم-یون و طی کردن ۴۸۲ کیلومتر مسافت با یک‌ بار شارژ، رونمایی کرد.

کامیون برقی ET-One حاصل تفکر دو مؤسس شرکت کامیون‌سازی ثور، داکوتا سملر و جیو سردونی است که بودجه‌ی توسعه و ساخت آن کاملاً به‌صورت شخصی تأمین شده است. البته مقامات این شرک نوپا برای عرضه‌ی این کامیون برقی به بازار، به دنبال شرکای تجاری هستند.

کامیون برقی ثور / Thor ET-One

 

ET-One با داشتن ترمزهای مجهز به سیستم بازیابی انرژی، تا نهایت سرعت ۱۱۳ کیلومتر بر ساعت پیش می‌رود. با توجه به ظرفیت باتری، شعاع حرکتی این کامیون برقی و البته زمان ۹۰ دقیقه‌ای برای شارژ کامل، استفاده‌ی اصلی آن در ترددهای متوسط خواهد بود. مدل پایه‌ی کامیون برقی تسلا سمی نیز با توانایی کشش و شعاع حرکتی برابر با ET-One، مناسب مسیرهای کوتاه است.

البته بر اساس گفته‌های ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، مدلی از کامیون برقی سمی با توانایی طی کردن مسافت ۸۰۵ کیلومتری، در آینده عرضه می‌شود که البته مقامات شرکت کامیون‌سازی ثور هم در نظر دارند مدلی با شعاع حرکتی بیشتر عرضه کنند.


کامیون برقی ثور / Thor ET-One

تیم مهندسی این شرکت ادعا می‌کند که ET-One در مقایسه با کامیون‌های دیزل، در هر مایل (۱.۶ کیلومتر) تا ۶۰ درصد هزینه‌ی تعمیر و نگه‌داری کمتری دارد  و سوخت‌رسانی به آن تا ۷۰ درصد کمتر خواهد بود. البته منظور از سوخت‌رسانی همان انرژی برق است که طبیعتا آلایندگی کامیون‌های دیزل را به همراه نخواهد داشت.

هنوز جزئیات فنی بیشتری از ET-One در دسترس نیست؛ ولی پیش‌بینی می‌شود که این کامیون برقی با قیمت احتمالی ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزار دلار بر اساس مدل‌های مختلف آن، در سال ۲۰۱۹ عرضه شود. قیمت کامیون برقی تسلا سمی نیز از ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار دلار در نظر گرفته شده است.

 

 
 


تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تصویر کاوشگر فضایی جونو از فاصله ۱۸۹۰۴.۹۶۴ کیلومتری (۱۱۷۴۷ مایل) به ثبت رسیده که معادل با فاصله نیویورک آمریکا و پرت در استرالیا است. این تصویر، سیستم ابری در نیمکره شمالی سیاره مشتری را نشان می‌دهد.

ناسا در توضیح این تصویر گفت: «زمانی که فضاپیما این تصویر را به ثبت رساند، به دلیل زاویه‌ی جونو، مشتری و خورشید، سایه‌ی ابرهای بالایی روی نواحی اطراف افتاده است که نتیجه‌ی آن در قسمت‌های سفیدتر، بهتر دیده می‌شود.»

در ادامه تصاویر بیشتری از نمای نزدیک و رنگی این سیاره مشاهده خواهید کرد.

Closeup Photos of Jupiter

Closeup Photos of Jupiter

Closeup Photos of Jupiter

Closeup Photos of Jupiter

می‌توانید با مراجعه به گالری عکس NASA Juno Image Gallery تصاویر بیشتری از این سیاره مشاهده کنید.



تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

بوئینگ ۷۷۷ و ۷۸۷ دو هواپیمای پهن‌پیکر پرفروش بوئینگ هستند که جهت سفرهای دوربرد عملا جایگزین بوئینگ ۷۴۷ افسانه‌ای شده‌اند. این دو هواپیما در کنار یکدیگر و در تأسیسات بوئینگ در اورت تولید می‌شوند. البته کارخانه‌ی اورت تنها کارخانه‌ی شرکت بوئینگ نیست؛ برای مثال، بوئینگ ۷۳۷ در تأسیسات این شرکت در رنتون ایالت واشنگتن تولید می‌شود و تولید سری ۱۰ بوئینگ ۷۸۷، به‌طور اختصاصی در کارخانه‌ی این شرکت در کارولینای جنوبی انجام می‌شود.

هرچند کارخانه‌ی اورت تنها تأسیسات تولیدی بوئینگ نیست؛ اما همچنان از آن به‌عنوان معروف‌ترین کارخانه‌ی بوئینگ یاد می‌شود. تأسیسات اورت در سال ۱۹۶۷ برای ساخت بوئینگ ۷۴۷ بنا شد. این تأسیسات از نظر حجم به‌عنوان بزرگترین کارخانه‌ی جهان شناخته می‌شودو طبق ادعای بوئینگ، می‌تواند یک دیزنی‌لند را به‌طور کامل در خود جای دهد؛ درحالی‌که فضایی به‌ مساحت ۴۸۵۰۰ متر مربع به‌عنوان پارکینگ باقی‌ خواهد ماند.

کارخانه بوئینگ در اورت / Boeing Everett Factory

وقتی از دور به این تأسیسات نگاهی می‌اندازید، چندان بزرگ به‌نظر نمی‌رسند؛ اما وقتی به کارخانه نزدیک می‌شوید، عظمت آن پیش چشمان شما خودنمایی می‌کند. حجم فضای داخلی ساختمان اصلی مونتاژ هواپیما بیش از ۱۳ میلیون و ۳۶۰ هزار متر مکعب است که در زمینی به مساحت تقریبی ۳۹۷ هزار متر مربع واقع شده است. طبق آمار ارائه‌شده توسط بوئینگ، تاکنون بیش از ۳۶۰۰ فروند هواپیما در این کارخانه تولید و به مشتریان تحویل داده شده‌اند؛ این هواپیماها شامل مدل‌های ۷۴۷، ۷۶۷، ۷۷۷ و ۷۸۷ می‌شود. در سال جاری، تاکنون بوئینگ ۶۶ فروند بوئینگ ۷۷۷ و ۱۲۵ فروند بوئینگ ۷۸۷ به مشتریان تحویل داده است؛ البته این عدد شامل ۷۸۷ های تولیدشده در کارولینای جنوبی نیز می‌شود. ۳۰ هزار نفر در این تأسیسات مشغول به‌ کار هستند و جالب اینجا است که این کارخانه هیچ‌گاه تعطیل نمی‌شود؛ حتی آخر هفته‌ها نیز کارکنان در این کارخانه مشغول به‌ کار هستند.

در ادامه با تصاویری از خط تولید بوئینگ ۷۷۷ و ۷۸۷ که توسط بنیامین ژنگ از وب‌سایت بیزنس اینسایدر تهیه شده‌اند، ما را همراهی کنید.

 
 


تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اینستاگرام از زمان راه‌اندازی رشد بی‌سابقه‌ای داشته است و امروزه تعداد کاربران فعال آن به بیش از ۸۰۰ میلیون نفر می‌رسد. این یعنی اینستاگرام یکی از شبکه‌های اجتماعی اصلی به شمار می‌آید. این شبکه‌ی اجتماعی شاید برای عده‌ی زیادی جنبه‌ی سرگرمی داشته باشد؛ اما بازاریابان دیجیتال این‌طور فکر نمی‌کنند و اینستاگرام را محصولی فراتر از یک وسیله‌ی سرگرمی می‌دانند. درواقع این پلتفرم فرصت جدیدی برای کسب‌و‌کارهای امروزی فراهم کرده است و به برندها اجازه می‌دهد که با روش جدیدی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. ابزارهای تولید محتوای اینستاگرام به بازاریابان اجازه می‌دهد که محتوای خود را در اختیار تعداد زیادی از مخاطبان قرار دهند. اکنون بیش از نیمی از برندها در اینستاگرام فعالیت می‌کنند و بازار رقابت آن داغ است. همین موضوع باعث شده بسیاری از آن‌ها نتوانند خودشان را از دیگران متمایز کنند. خوشبختانه ابزارهای جانبی زیادی به بازار عرضه شده‌اند و به متخصصان شبکه‌های اجتماعی کمک می‌کنند بسیاری از کارهای ضروری را به‌صورت خودکار انجام دهند. در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به معرفی پنج مورد از آن‌ها می‌پردازیم.

instagram

۱- SocialDrift

این ابزار به هزاران بازاریاب برند کمک می‌کند که با استفاده از روش‌های طبیعی و تکنیک‌های خودکارسازی، تعداد مخاطبان اینستاگرام را افزایش دهند. این پلتفرم تمام هفت روز هفته و ۲۴ ساعت کار می‌کند تا برند شما به نهایت رشد ممکن برسد. این ابزار گزارش هفتگی و ماهانه دارد و شما را در جریان آخرین پیشرفت‌ها قرار می‌دهد. فیلترهای هوشمند و هوش مصنوعی این ابزار با استفاده از هشتگ، نام کاربری، مکان جغرافیایی و سایر مشخصات، مخاطبان هدف را پیدا می‌کند. موتور ارتقاءدهنده‌ی این ابزار با رعایت تمام شرایط استفاده از خدمات اینستاگرام، امنیت حساب کاربری را تضمین می‌کند.

۲- ViralUpgrade

این ابزار به‌عنوان یکی از قدرتمندترین و محبوب‌ترین ابزارهای رشد اینستاگرام شناخته می‌شود. پلتفرم این ابزار بسیار ساده است و طوری طراحی شده که اینستاگرام را به شکلی طبیعی رشد می‌دهد. برای استفاده از ViralUpgrade نیازی به دانلود و نصب هیچ برنامه‌ای نیست. کافی است در سایت آن عضو شوید و مشخصات حساب کاربری خود را وارد کنید. این ابزار با استفاده از تکنیک‌هایی که دارد، کمک می‌کند برند شما توسط کاربران مرتبط مورد توجه قرار بگیرد. مهم نیست دنبال عکاسان، اینفلوئنسرها، کارآفرینان یا موسیقی‌دانان باشید، این پلتفرم کاربران مورد نظر را پیدا و آن‌ها را تبدیل به فالوئرهای برند می‌کند.

۳- Combin

Combin یک سرویس تحت دسکتاپ هوشمند است که برای بازاریابی اینستاگرام مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده از هشتگ و موقعیت جغرافیایی در این پلتفرم کمک می‌کند که مرتبط‌ترین مخاطبان هدف قرار بگیرند. همچنین به کمک این ابزار می‌توانید در بحث‌های مربوطه شرکت کنید و فعالیت‌های روزانه‌ای به‌صورت لایک و کامنت داشته باشید. ویژگی دیگر این ابزار می‌تواند حساب‌های کاربری عمومی مشابه را تشخیص بدهد و فعالیت‌های رقبا را تحت نظر داشته باشد.

۴- Kickstagram

اگر می‌خواهید با راه‌اندازی کمپین تبلیغاتی فاصله‌ی میان برند و مخاطبان را کاهش بدهید، می‌توانید از Kickstagram استفاده کنید. این ابزار کارهایی مانند تحقیق، شناسایی لید و توسعه دادن برند را انجام می‌دهد و افرادی که بیشترین شانس تبدیل شدن به مشتری دائم را داشته باشند شناسایی می‌کند. Kickstagram پیش از انتخاب مناسب‌ترین استراتژی برای رشد برند در اینستاگرام، با مدتی تحقیق ارزش‌های برند را به‌خوبی شناسایی می‌کند. بعد از این کار مخاطبان مورد نظر را هدف قرار می‌دهد و با حفظ یکپارچگی برند، تلاش می‌کند بهترین نتیجه را بگیرد.

۵- SocialUpgrade

این ابزار در ابتدای کار تعدادی سؤال می‌پرسد و سپس با توجه به پاسخی که می‌گیرد، بهترین تکنیک را برای رشد برند انتخاب می‌کند. SocialUpgrade یک سرویس همه‌کاره ارائه می‌دهد و نیازی به تنظیم‌های پیچیده ندارد. این ابزار برای تنظیمات خودکارسازی به شما مشاوره می‌دهد و فیلترهای هوشمند آن کمک می‌کنند که تنها با چند کلیک ساده، مخاطبان هدف را انتخاب کنید.



تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

گیاه درخشان

مهندسان موسسه فناوری ماساچوست(MIT) موفق به ابداع گیاهان درخشانی شده‌اند که ممکن است جایگزین چراغ‌ها شوند.

به نقل از تک‌تایمز، دانشمندان با استفاده از همان ترکیبی که موجب درخشش کرم شب‌تاب می‌شود، توانستند گیاهانی تولید کنند که در تاریکی بدرخشند.

گیاهان درخشان می‌توانند کارهایی را که در حال حاضر توسط دستگاه‌های الکتریکی مانند لامپ‌ها و چراغ‌های خیابانی انجام می‌شود، عهده دار شوند.

گروهی از محققان از موسسه فناوری ماساچوست (MIT) گیاهان درخشان را به لیست پروژه‌های نانوبیونیک گیاهی خود اضافه کردند که در حال حاضر شامل گیاهانی است که می‌توانند مواد منفجره را شناسایی و گیاهانی که می‌توانند شرایط خشکی و کم‌آبی را کنترل کنند.

تیم تولید گیاهان درخشان، با هدف مهندسی کردن گیاهانی که یک روز بتوانند وظایف دستگاه‌های الکتریکی فعلی انجام دهند، پرمصرف‌ترین انرژی در جهان، یعنی روشنایی را هدف قرار داده است.

محققان برای ایجاد گیاهان درخشان خود از "لوسیفراز"(luciferase) استفاده کرده‌اند. لوسیفراز آنزیمی است که باعث می‌شود که کرم شب‌تاب بدرخشد و کوآنزیم A مولکولی است که واکنش یک محصول جانبی را از بین می‌برد و می‌تواند مانع فعالیت لوسیفراز شود.

لوسیفراز یک اصطلاح عمومی برای کلاس آنزیم‌های اکسیداتیو است که بیولومینسنس(زیست‌تابی) تولید می‌کنند و معمولا از یک فوتوپروتئین متمایز می‌شود. این نام برای اولین بار توسط "رافائل دوبویس" استفاده شده است که به ترتیب لوسیفرین و لوسیفراز را به ترتیب برای سوبسترا(بستر) و آنزیم به کار برده است. هر دو کلمه از واژه لاتین لوسیفر به معنی آورنده نور مشتق می‌شوند.

به تولید و انتشار نور توسط موجودات زنده که در اثر واکنش‌های شیمیایی در بدن آن‌ها صورت گرفته باشد، زیست‌تابی(bioluminescence)  گفته می‌شود.

در بیشتر زیست‌تابی‌ها ماده‌ای به نام آدنوزین تری‌فسفات (ATP) واکنش دارد. در این واکنش نور فرابنفش و فروسرخ ایجاد نمی‌شود، بلکه فقط نور سرد تابیده می‌شود. این واکنش شیمیایی ممکن است درون یاخته یا بیرون از آن صورت بگیرد.

کوآنزیم‌ها مولکول‌های غیر پروتئینی و آلی هستند که از اجزای برخی آنزیم‌ها می‌باشند. کوآنزیم‌ها شامل ویتامین‌های فسفوریله شده محلول در آب و برخی مولکول‌های غیر ویتامینی و آلی دیگر مانند اس-آدنوزیل متیونین و کوآنزیم B می‌باشند.

کوآنزیم A  یک کوآنزیم مهم است. اسید پانتوتنیک در ترکیب با سیستیمین و ATP ، کوآنزیم A را به وجود می‌آورد. تبدیل اسید پانتوتنیک(ویتامین ب۵) به فسفوپنتتین توسط آنزیم پنتوتنات کیناز اولین مرحله در تولید کوآنزیم A در جانداران است.

برای برانگیختن نانوذرات مولکول‌های حامل لوسیفرین، لوسیفراز و کوآنزیم A را در برگ‌های گیاه قرار می‌دهند.

محققان گیاهان را در محلول مولکول‌ها غوطه‌ور می‌کنند و سپس آن را به فشار بالا می‌رسانند تا مولکول‌ها را از طریق منافذی به نام روزنه هوایی وارد برگ کنند. هنگامی که مولکول‌ها درون گیاه قرار می‌گیرند، لوسیفراز می‌تواند باعث ایجاد نور و درخشش گیاه شود.

محققان در ابتدای پروژه موفق به ایجاد گیاهانی شدند که می‌توانستند تا 45 دقیقه درخشش داشته باشند، اما آنها قادر به بهبود آن تا سه ساعت و نیم شدند.

اکنون یک گیاه شاهی آبی 10 سانتیمتری می‌تواند مقدار کمی نور مورد نیاز برای مطالعه را ایجاد کند، اما محققان معتقدند که می‌توانند با تنظیم غلظت اجزای آنها، هم میزان روشنایی و هم مدت زمان انتشار نور را به طور قابل توجهی بهبود ببخشند.

آزمایش‌های مشابه قبلی با تلاش برای ایجاد گیاهان درخشان با استفاده از ویرایش ژن انجام شده است، اما صرف نظر از این واقعیت که این روند بسیار دشوار است، گیاهان مورد استفاده آنها محدود بودند، در حالی که روش لوسیفراز که توسط محققان MIT مورد استفاده قرار گرفته است همه انواع گیاهان را از جمله اسفناج، شابانک و کلم شامل می‌شود.

"مایکل استرانو"، استاد مهندسی شیمی در MIT و نویسنده ارشد این مطالعه می‌گوید: هدف ما این است که کاری کنیم تا گیاه از لحظه جوانه زدن تا رسیدن به یک گیاه بالغ، تمام طول عمر خود این ویژگی را به همراه داشته باشد.

این پروژه می‌تواند یک روز برای ایجاد روشنایی پایدار در محیط داخلی یا برای توسعه درختان برای تبدیل شدن به چراغ‌های طبیعی استفاده شود.

امروزه این امر بسیار مهم است، چرا که روشنایی مصنوعی منجر به افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان در میان زنان، اختلال گرده افشانی شبانه زنبورها و آلودگی نوری می‌شود.

این مطالعه توسط وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا تامین مالی شده و در مجله Nano Letters منتشر شده است.



تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

استانها/ پوکی استخوان

محققان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال با استفاده از مواد زیست‌سازگار موفق به ساخت آزمایشگاهی نانوداروی هوشمندی برای درمان پوکی استخوان شدند؛ به کمک این روش می‌توان سرعت، زمان و مکان آزادسازی دارو را تحت کنترل در آورد و اثرات جانبی داروهای شیمیایی را که مکرر توسط بیماران مصرف می‌شود، به حداقل رساند.

به گزارش ایسنا، بیماری‌های عضلانی اسکلتی یکی از عمده‌ترین مشکلات سلامتی در دنیا است. در این گروه از بیماری‌ها، بر اساس شیوع و بار ناشی از آن، بیماری‌های پوکی استخوان، کمردرد و استئوآرتروز شیوع بیشتری دارد. پوکی استخوان یا استئوپروز (Osteoprosis) شایع‌ترین بیماری متابولیکی استخوان است. در این بیماری تراکم استخوان کاهش یافته و تخریب استخوانی شدیدتر از حالت طبیعی رخ می‌دهد. شمار پوکی استخوان در جهان به بیش از دو میلیارد نفر رسیده است. این درحالی است که ایران در شیوع شکایات روماتیسمی بالاترین رقم در منطقه آسیا را دارد و حدود ٧٠ درصد زنان و ٥٠ درصد مردان نیز به نوعی دچار پوکی استخوان یا استئوپروز هستند.

سحر بهزادی، کارشناس ارشد شیمی آلی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال با اشاره به اینکه قرص‌های ضد پوکی استخوانی عوارض بالایی دارند، هدف این طرح را درمان سریع‌تر و بهتر پوکی استخوان خواند و گفت: تحقیقات ما بر پایه‌ ایجاد نانوحامل‌های هوشمند قرار گرفت. بدین منظور از نانو ذراتی با پوسته نشاسته/سلولز و هسته آلژینات به عنوان نانوحامل دارو استفاده شد. در گروهی از این نانوذرات داروی صنعتی کلسی تونین و در گروه دیگر عصاره‌ گیاه تاج خروس و در گروه سوم ادغام دو داروی کلسی‌تونین و عصاره گیاه تاج خروس را کپسوله کردیم.

به گفته‌ بهزادی، طبق نتایج حاصل شده، داروی گیاهی، حتی عملکرد بهتری نسبت به داروی صنعتی داشته است. البته همچنین ادغام دو داروی گیاهی و صنعتی نیز به مراتب عملکرد بالاتر و مؤثرتری از خود نشان داده است.

این محقق در مقایسه‌ نانوداروی هوشمند طراحی شده با نمونه‌های سنتی توضیح داد: با سیستم‌های دارورسانی سنتی عملاً هیچ کنترلی بر روی زمان، سرعت و مکان آزادسازی دارو وجود ندارد. علاوه بر این، غلظت دارو مرتباً در خون دارای نوساناتی بصورت دره و پیک خواهد بود و ممکن است از دامنه درمانی فراتر برود و یا کارایی کمتر و عوارض جانبی بیشتر را موجب شود. اما با سیستم دارورسانی طراحی شده قادرخواهیم بود سه حوزه‌ زمان، مکان و سرعت آزادسازی دارو را تحت کنترل در آورده و تعیین کنیم.

وی تصریح کرد: نتایج این طرح می‌تواند برای درمان پوکی استخوان بدون عوارض دارویی، به عنوان روش درمان هوشمند و هدفمند شده، در صنعت پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.

بهزادی یادآور شد: در این طرح از آزمون‌های مختلفی نظیرتصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی از نانوذرات SEM، بررسی انتشار و رهایش داروها در مایع بدن شبیه‌سازی شده SBF، بررسی آماری نتایج و بهینه سازی PH و غلظت و نهایتاً آزمون کشت سلولی (in vitro) بهره گرفته شده است.

نتایج این تحقیقات که حاصل همکاری دکتر اکبر اسماعیلی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و سحر بهزادی کارشناس ارشد شیمی آلی از این دانشگاه است، در مجله‌ Colloids and Surfaces B: Biointerfaces با ضریب تأثیر 4/152 منتشر شده است.



تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

کوسه گرینلند

کوسه یک تنی که در عکس مشاهده می‌کنید، فقط یکی از کوسه‌های گرینلند است که توسط تیم دانشمندان کشف شده و با سن 512 سال احتمالا پیرترین مهره‌دار زنده موجود روی زمین است.

 به نقل از تک‌تایمز، دانشمندان معتقدند که آنها ممکن است قدیمی‌ترین مهره‌دار زنده جهان را در قالب یک کوسه باستانی گرینلند کشف کرده باشند. اما چه چیزی کوسه‌های گرینلند را به موجوداتی مرموز تبدیل کرده است؟

تعیین سن به روش تاریخ‌گذاری رادیوکربن نشان می‌دهد که این کوسه‌های باستانی بین 272 تا 512 سال سن دارند.

گروهی از دانشمندان دانمارکی معتقدند که قدیمی‌ترین مهره‌دار زنده جهان را در میان کوسه‌های گرینلند کشف کرده‌اند.

پیش از کشف آنها، قدیمی‌ترین مهره‌دار شناخته شده به نظر می‌رسید یک نهنگ غول‌پیکر 211 ساله باشد، اما نتایج پژوهش جدید نشان می‌دهد که قدیمی‌ترین مهره‌دار زمین بیشتر از این‌ها سن دارد.

محققان به رهبری "ژولیوس نیلسن"، زیست‌شناس دریایی دانمارکی معتقدند که در میان 28 کوسه موجود در آب‌های گرینلند، آنها با یک کوسه بسیار قدیمی مواجه شده‌اند.

دانشمندان اظهار داشتند که با استفاده از تاریخ‌گذاری رادیو کربن عدسی چشم 28 کوسه گرینلند، دریافتند که یکی از آنها حدود 392 سال سن دارد.

تاریخ‌گذاری رادیوکربن یکی از روش‌های تاریخ‌گذاری رادیومتریک می‌باشد که جهت تخمین تاریخ مرگ موجوداتی که کربن مصرف می‌کنند (مانند گیاهان) کاربرد دارد. در این روش ایزوتوپ کربن-14 که یکی از ایزوتوپ‌های رادیواکتیو کربن با نیمه عمر حدود 5730 سال می‌باشد، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در حال حاضر تاریخ‌گذاری رادیوکربن یک فرآیند است که نتایج را با 95 درصد اطمینان به دست می‌دهد، به این معنی که سن واقعی کوسه می‌تواند بین 272 تا 512 سال باشد.

شایان ذکر است که کوسه گرینلند هر سال فقط یک سانتیمتر رشد می‌کند، به همین علت است که دانشمندان متوجه شدند که این کوسه ماده 5.5 متری چندین قرن زندگی کرده است.

کوسه‌های گرینلند به دلایل زیادی کاملا مرموز هستند. برای مثال، آنها بیشتر وقت خود را در آب‌های بسیار عمیق تا 730 متری و در دمای منفی 2 تا 7 درجه سانتیگراد اقیانوس‌های منجمد شمالی صرف می‌کنند.

این مسئله شاید توضیح دهد که چرا برخورد با آنها بسیار نادر است. اولین عکس‌های این گونه در سال 1995 گرفته شد، در حالی که اولین ویدیو از یک کوسه زنده گرینلند در زیستگاه طبیعی آن در سال 2003 گرفته شد.

یکی دیگر از واقعیت‌های جالب در مورد کوسه‌های گرینلند این است که با وجود عظیم‌الجثه بودن، رفتار تغذیه‌ای آنها مشابه لاشخورها است. آنها از باقی‌مانده غذای شکارچیان دیگر تغذیه می‌کنند.

این کوسه‌های عظیم‌الجثه همچنین به دلیل حرکت و رفتار آهسته و خواب آلود، "کوسه‌های خوابالو" نامیده شده‌اند و اگرچه شکارچیان کوسه‌های گرینلند را می‌خورند، اما باید با احتیاط فراوان آن را انجام دهند، چرا که گوشت آنان سمی است.

در حقیقت آنها سمی‌ترین گوشت را در گونه‌های کوسه در جهان دارند و خوردن گوشتشان به علت غلظت بالای تری‌متیل‌آمین اکسید در آن موجب احساس مستی و گیجی در شکارچی می‌شود.

گروئنلند یا گرینلند نام ناحیه خودگردانی از دانمارک است. این سرزمین که در آب‌های اقیانوس منجمد شمالی واقع شده، محل سکونت حدود 56 هزار نفر است.

جمعیت آن از سکنه بومی (از تبار اسکیموها) و مهاجران دانمارکی تشکیل شده‌است.

پایتخت آن به زبان دانمارکی، گودت‌هاب نام دارد. نام گروئنلند به معنی «سرزمین سبز» یا «سبزستان» است. گرینلند در ایران گروئنلند هم نامیده می‌شود که از تلفط آن به زبان دانمارکی گرفته شده است.

به‌جز چند نقطه محدود که محل سکونت اهالی گروئنلند است، سایر مناطق این جزیره یخ‌زده و بطور کلی خالی از سکنه است. این سرزمین از نظر جغرافیایی در محیط قاره آمریکای شمالی واقع شده است، اما از نظر سیاسی و فرهنگی با اروپا به ویژه کشورهای نروژ ودانمارک مراوده بیشتری دارد.

کوسه‌های گرینلند با اندازه بزرگ، عمر طولانی و زندگی مرموز، به وضوح موجوداتی اسرارآمیز هستند.



تاريخ : دو شنبه 27 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |