همه‌چیز درباره خودروی عجیبی که وارد کشور شد+تصاویر

تقریباً یک هفته‌ای از تعطیلات عید گذشته بود که سازمان توسعه تجارت لیست ۱۰۵ خودروی جدید را برای واردات اعلام کرد.

در لیست سال ۹۳، مطابق سال‌های گذشته حضور گسترده هیوندای و کیا بود که اول از همه به چشم می‌آمد. در غیاب مرسدس‌بنز و پورشه، این ب‌ام‌و است که نماینده آلمان‌ها در بازار ایران طی سال جدید خواهد بود.

تویوتای ژاپن و جیلی چین نیز با مدل‌های متعددی باز هم بازار تشنه ایران را نشانه رفته‌اند. شاید بازگشت فولکس‌واگن و فیات برای علاقه‌مندان به این دو برند خبر خوشایندی باشد.

رنو، گریت‌وال و ولوو نیز با تک و توک محصولاتشان فانوس به دستان لیست بودند؛ اما بدون تردید عجیب‌ترین خودروی امسال «ایکس‌بُو جی‌تی» خواهد بود. محصولی که هرگز مثل و مانندی در بازار ایران ندارد و نخواهد داشت.

شبه خودرو یا شبه موتور؟
کی.تی.ام ایکس‌بو (به قول فرنگی‌ها کراس‌بو) را شرکت اتریشی می‌سازد که خود ید تولایی در دنیای موتورسیکلت‌ها دارد. بنا بر این از شواهد و قرائن پیداست که یک‌سوی قضیه باید ربطی به موتورسیکلت داشته باشد. ولی چه کنیم که آنچه داریم درباره‌اش صحبت می‌کنیم اصلاً شبیه موتور نیست. کراس‌بو در اصل یک خودروی مسابقه‌ای در کلاس فوق سبک‌ها است. محصولی دونفره که در آن‌سوی آب‌ها تنها با کاترهام Seven، آریل Atom و بی.ای.سی Mono هم‌کلاس محسوب می‌شود. از نظر طراحی او را نمی‌شود با هیچ‌مدلی در ایران مقایسه کرد. از این حیث شاید بیشتر شبیه موتورسیکلت‌ها باشد.

وسیله نقلیه‌ای بدون شیشه دربرگیرنده و بدون درب و بدون آینه عقب (البته نسخه‌ای که به ایران آمد این آپشن‌ها را دارد). اولین‌بار که در سال ۲۰۰۸ رونمایی شد، لقب اولین نمونه در دنیای ابداعی خودش را به دست آورد. روی این پروژه شرکت KISKA (بزرگ‌ترین کمپانی طراحی اتریش) و Dallara یکی از اصلی‌ترین سازنده‌های شاسی در ایتالیا به همراه برند معتبر دنیا، آئودی کار کرده بودند. وظیفه ارباب حلقه‌ها در این میان تأمین پیشرانه کراس‌بو است. ابتدا شرکت اتریشی تصمیم به ساخت ۵۰۰ دستگاه در سال گرفت ولی بعدها با توسعه بخش سخت‌افزاری و افزایش درخواست مشتریان این میزان را به ۱۰۰۰ دستگاه در سال رساند. شاید بی‌ربط باشد ولی اطلاعاتی در دست است که نشان می‌دهد این خودرو مستقیماً از اتریش وارد ایران نمی‌شود.



زیر میکروسکوپ
آنچه قرار است وارد بازار ایران شود یک X-Bow معمولی نیست. او ویرایش GT این خودرو است. بیایید قبول کنیم که ما اصلاً نمی‌دانیم ایکس‌بو استاندارد چیست. چه برسد به نسخه جی‌تی. روی این ویرایش بهینه و تقویت‌شده، اقدامات سبک‌سازی انجام شده است. به عنوان مثال تعبیه بیشتر فیبر کربن و فیبر شیشه (همان فایبرگلاس خودمان) در قسمت‌های اصلی و سنگین بدنه.

اگرچه عجیب به نظر می‌رسد ولی آئرودینامیک ویرایش جی‌تی به نسبت نمونه استاندارد بهبود چشم‌گیری داشته است. پایداری بیشتر و چسبندگی سخت‌تر. نیروی پایین‌برنده در این خودرو به مراتب عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد. آئودی هم که در قسمت قوای محرکه سنگ تمام گذاشته است. البته نسخه GT در مقایسه با ویرایش R تمام مسابقه‌ای هنوز چند اسب‌بخاری ضعیف‌تر است.


یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ها درباره این کی‌تی‌ام،‌ بحث باد شدیدی است که از مقابل به صورت راننده و سرنشین برخورد می‌کند. این‌طور به نظر می‌رسد که برای رانندگی با آن باید حتماً کلاه کاسکت پوشید. حقیقت آن است که یکی از لذت‌های سواری با ایکس‌بو همین حس واقعی راندن و پیمایش است. درست مانند همان چیزی که با موتورسیکلت‌ها تجربه می‌شود.

ولی مهندسان با نصب همان یک تکه شیشه جلو کاری کرده‌اند که قسمت اعظم جریان شدید هوای روبه‌رو از بالای سر راننده به بیرون هدایت شود. حتی در روزهای سرد نیز می‌توان از بخاری پرقدرت آن استفاده کرد؛ اما اگر قرار بر بارش برف و باران باشد،‌ آن وقت است که باید در پارکینگ خانه دور دور کنید!


به گزارش بازارخبر، آن چیزی که در مورد کراس‌بو یا همان ایکس‌بو معنی نمی‌دهد،‌ بحث نقاط کور است. راننده و سرنشین تقریباً هرچقدر که گردنشان اجازه بدهد می‌توانند اطراف را ببینند. رانندگی با این خودرو، رانندگی با یک کارت با پیشرانه جت است. با این تفاوت که کارت‌ها آینه‌بغل ندارند و او دارد.


دورسنج تمام دیجیتال، نمایشگر ۲ شاخص میانگین مصرف سوخت، نمایشگر دنده، نمایشگر وضعیت سیالات، نمایشگر دمای مایع خنک‌کننده، نمایشگر مصرف سوخت، صفحه پیغام نقص فنی، هشدار ضد سرقت، سرعت‌سنج تمام دیجیتال، محدوده هشدار سرعت قابل تنظیم، نمایشگر میانگین سرعت، مسافت‌سنج تمام دیجیتال، نمایشگر مسافت کل (ODO Meter)، دو شاخص مسافت سنج مقطعی (Trip Meter)، نمایشگر مدت‌زمان سواری و نمایشگر زمان باقی‌مانده برای اجرای سرویس دوره‌ای کل آپشن‌هایی است که این اتریشی در اختیارتان قرار می‌دهد.


خاص بودن این کی.تی.ام تنها به قد و قواره و شکل و قیافه‌اش برنمی‌گردد. پیشرانه X-Bow واقعاً کاری با روح و روان شما می‌کند که هرگز تصورش را نمی‌کنید. درست مثل موتورسیکلت‌های سنگین مسابقه‌ای، دور موتور همیشه بالاست. راننده تقریباً در همه شرایط نیمی بیشتر از گشتاور را همیشه در اختیار دارد. وقتی معکوس می‌دهید، از بهشت می‌روید جهنم. چنان همه‌چیز برایتان تیره و تار می‌شود که ترجیح می‌دهید سوار همان پراید دوست‌داشتنی باشید تا اینکه بخواهید مدام تا مرز سکته بروید و برگردید. حتی اگر هواپیمای توپولف را هم روی تایرهای ۱۷ و ۱۸ اینچی پیرلی Pilot SS و ترمزهای خنک‌شونده Brembo قرار دهید، باز هم نباید غم متوقف شدنش را خورد.


باور کنید حس اینکه در سرعت ۱۵۰ کیلومتر در ساعت با زمین فقط چند میلی‌متری فاصله دارید،‌ آن‌قدرها هم جذاب و سرگرم‌کننده نیست. می‌دانید اصلاً قضیه این است که این خودرو مصارف خاصی دارد و مشتریان خاصی هم می‌طلبد. وقتی روی صندلی و پشت فرمانش قرار گرفتید، از سفتی صندلی‌هایش شکایت نکنید.

از اینکه احتمال دارد واژگون شوید، نترسید. نسبت به آپشن‌های محدودش، حساس نباشید. شما این خودرو را نخریده‌اید که در تعطیلات آخر هفته خیلی شیک و مجلسی به همراه نامزد محترم، در فضایی مملو از عشق و محبت راهی جاده چالوس شوید. شما وقتی پشت فرمان ایکس‌بو قرار می‌گیرید، یعنی اینکه قرار است خیابان را به آتش بکشید؛ یعنی اینکه رانندگی‌تان با بقیه فرق دارد؛ یعنی اینکه سطح آدرنالین در خون شما دو سه برابر افراد عادی است. اگر غیر از این ویژگی‌ها را دارید لطفاً پولتان را دور نریزید.



نظر نهایی
به گزارش بازارخبر، انصافاً هر چیزی که تا اینجای کار گفتیم و خواندید، در مدح و ثنای کی.تی.ام X-Bow بود؛ اما بیایید حقیقت را ببینیم. بیایید راست و حسینی به یک نتیجه‌ای برسیم و آن این است که کراس‌بو در ایران موفق نمی‌شود. خداوکیلی هرچقدر هم که این خودرو برتر و رقیب‌کُش و چشم‌دربیار باشد ولی باز هم راستِ کار ایرانی‌جماعت نیست.

همان که سه چهار دستگاهش در کشور باشد،‌ بس است. خرید محصولی که بحث تأمین لوازم یدکی‌اش هنوز اثبات نشده و کسی از نحوه تعمیرات و هزینه‌های مصرفی‌اش خبر ندارد، بیش از آنکه دل نترس بخواهد، عقل معاش می‌خواهد. ببینید رفقا ویرایش جی‌تی محصول فوق در بازارهای جهانی به قیمت ۹۴ هزار دلار خرید و فروش می‌شود.


این یعنی چیزی حدود ۲۸۲ میلیون تومان به پول ما. حقوق و عوارض گمرکی، تخلیه و بارگیری، انبارداری و استاندارد، مجوز بازرگانی و چند هزینه متفرقه بدون قبض دیگر را هم که حساب کتاب کنید،‌ قیمتش در حدود ۴۰۰ میلیون تومان خواهد شد. خُب شما بگویید چه کسی حاضر است این پول را بابت یک خودروی تمام اسپرت مخصوص پیست بدهد که دیر یا زود در خیابان‌های ناهموار کشور دچار مشکل شود؟


هم‌چنین این نکته را به یاد داشته باشید که سازنده این محصول تأکید می‌کند که بنزین مصرفی آن می‌بایست با اکتان ۹۸ باشد. بنزین معمولی در ایران خیلی زور بزند با اکتان ۸۷ پیدا می‌شود. تازه این در حالی است که بنزین به‌اصطلاح سوپر ما بترکاند به اکتان ۹۵ می‌رسد. حالا دیگر جمع‌بندی‌اش با شما.





تاريخ : جمعه 14 شهريور 1393برچسب:, | | نویسنده : مقدم |