آيا اوبونتو هنوز محبوب است؟

 

اوبونتوي 10/12 عرضه شد، اما پيش از آن‌كه بخواهيم از نظر زيبايي شناسي اين توزيع را بررسي كنيم، بايد اين نكته را مشخص كنيم كه ظاهر محيط دسكتاپ، پديده‌اي كاملا سليقه‌اي بوده و شبيه جنگي است كه سال‌هاست ميان Vim و Emacs ادامه دارد. در اين مطلب قرار نيست ببينيم كدام توزيع زيباتر از توزيع ديگر است و به ماهيت اصلي اوبونتوي جديد، در مقايسه با ديگر توزيع‌هاي لينوكسي مي‌پردازيم.

ظاهر

با توجه به اين‌كه مي‌دانيم يك توزيع لينوكسي تنها يك محيط دسكتاپ نيست (كه بشود با يك دستور در ترمينال عوضش كرد)، مي‌توانيم به آخرين اوبونتو نگاهي بيندازيم.ظاهر اوبونتو را «يونيتي» در اختيار دارد. رابط كاربري آيكون‌محوري كه براي نخستين بار در اوبونتو 10/10 نت‌بوك عرضه شد. يونيتي هم‌اكنون براي سخت‌افزارهاي گرافيكي داراي شتاب‌دهنده و غير آن به‌صورت پيش‌فرض نصب است و اين نشان مي‌دهد كانونيكال تازه‌واردها را دوست دارد و تلاش مي‌كند محيطش را براي آن دسته از كاربران جذاب نگه دارد. لانچر يونيتي، كه مجموعه‌اي از آيكون‌ها در سمت چپ صفحه است و هنگام اجراي نرم‌افزارها پنهان مي‌شود، شباهت‌هايي به iOS و OS X دارد و آن مدل طراحي را به‌ذهن مي‌آورد.استفاده از جلوه‌هاي بصري به‌كار رفته در ورود و خروج منوي لانچر، محوشدن‌ها و بهره‌گيري از نرم‌افزاري چون Compiz به زيبايي‌هاي اوبونتو مي‌افزايد. يونيتي براي همه نيست و هر قدر هم كه زيبا باشد، نمي‌توان نقدهايي را كه اشاره به كاربري آن در محيط دسكتاپ دارد ناديده گرفت. طرح‌بندي كلي يونيتي انعطاف كمي دارد و لانچر همواره در سمت چپ است، مگر آن‌كه بخواهيد از نرم‌افزارهاي هك استفاده كنيد كه توسط كانونيكال پشتيباني نمي‌شود. دستكاري در اوبونتوي 10/12 براي همخواني با نيازهاي شخصي سخت است و در اصل، محيط دسكتاپي را مي‌بينيد كه مارك شاتل‌ورث دوست دارد ببيند.

رقابت با لينوكس مينت

براي آن دسته از كساني كه يونيتي را رابط كاربري خوبي نمي‌دانند، نزديك‌ترين گزينه، رفتن به لينوكس مينت است. توزيعي كه از اوبونتو مشتق شده است و رابط كاربري آن بسيار شبيه به اوبونتوهاي گنومي قديمي است. در نسخه 10/12، به‌جاي گنوم 2 از MATE و به‌جاي گنوم شل، از Cinnamon استفاده مي‌كند و البته آلترناتيوهايي چون LXDE و KDE را هم دارد. دستكاري در مينت راحت‌تر است و جلوه‌هاي بصري پيشرفته‌تري را مي‌توان در آن به كار گرفت و كساني كه از اوبونتوي گنوم2 مي‌آيند، اغلب لينوكس مينت را بيشتر مي‌پسندند.

كاربري

سال‌ها بود كه اوبونتو محلي براي ورود تازه‌كاران لينوكسي بود. تركيب مديريت نرم‌افزارها از طريق گرافيكي ـ كه الهام‌بخش راه‌اندازي مك استور و ويندوز استور شده است ـ و نصب آنها باعث شد بسياري از كساني كه اولين‌بار لينوكس را تجربه مي‌كردند در ساحل كانونيكال پهلو بگيرند.از نظر نصبي، تغييرات زيادي در اوبونتوي 10/12 وجود ندارد: اين توزيع هنوز از طريق سي‌دي‌ يا دي‌وي‌دي عرضه مي‌شود كه روي آن، نصاب Wubi وجود دارد (براي نصب از داخل ويندوز). همانند قبلي اين سي‌دي‌ها به‌صورت لايو هم عمل مي‌كند و سيستم عامل مي‌تواند از طريق سي‌دي بوت شود يا يك فلش‌ديسك با حافظه نوشتني درست كند كه باعث شد مايكروسافت همچو قابليتي براي نسخه انترپرايز ويندوز8 هم عرضه كند.از ديدگاه كسي كه اولين بار وارد لينوكس و اوبونتو مي‌شود، اوبونتوي 10/12 خوبي‌ها و بدي‌هاي خودش را دارد. تغيير رابط كاربري از گنوم 2 به يونيتي باعث شده است كل سيستم‌عامل يك بر اساسي بخورد و كاربران ويندوزي احساس خواهند كرد در سيستم‌عامل گم شده‌اند. اما كساني كه OS X سيستم‌عامل روزمره‌شان است، كار با اوبونتو اصلا برايشان سخت نيست: دكمه‌هاي كنترل پنجرهه در سمت چپ قرار دارد، وجود لانچر، منوها در بالاي صفحه و... همه از مدل طراحي اپل بهره گرفته است.نبود منوي نرم‌افزارها در اصل به دليل اضافه‌كردن لانچر است. مدل جستجو و انجام كارها در اوبونتو براي كساني كه تازه‌واردند كمي انجام كارها را دشوار خواهد كرد تا اين‌كه دستشان راه بيفتد.در طول زمان البته، يونيتي مي‌تواند تمام قابليت‌هاي خود را نشان بدهد. استفاده مفيد از بخش‌هاي بلااستفاده صفحه نمايشگر، بعلاوه قابليت نمايش صحيح در نمايشگرهاي با رزولوشن پايين از جمله لپ‌تاپ‌ها و نت‌بوك‌ها و قابليت‌هاي پنهان ديگر، مثل Lenses در سيستم جستجو و تشخيص حركات ماوس مي‌تواند به افزايش سرعت چند وظيفگي بينجامد.

رقابت با MEPIS

مپيس كه از تركيبي از باينري‌هاي اوبونتويي و دبيان تشكيل شده است، از نظر هوادارانش براي كساني كه براي نخستين‌بار با لينوكس كار مي‌كنند، بهترين گزينه است. ظاهر اين توزيع بر مبناي رابط كاربري KDE بوده و جاي منوها و دكمه‌ها به ويندوز شباهت زيادي دارد و كساني كه از ويندوز به لينوكس مهاجرت مي‌كنند، در اين توزيع احساس غريبگي نخواهند كرد. مستندسازي آن هم خوب انجام شده است و جامعه كاربري دوستانه‌اي هم دارد.

نرم‌افزار

بودن نرم‌افزارهاي قوي و مستحكم در بدنه آماده اوبونتو يكي از ويژگي‌هاي اصلي اين توزيع بوده است. گشت و گذار در مركز نرم‌افزاري اوبونتو نشان مي‌دهد كه علاوه بر جامعه بزرگ نرم‌افزارهاي منبع‌باز، تعداد قابل توجهي نرم‌افزار تجاري هم دارد و شراكت با شركت‌هاي بزرگي چون Electronic Arts، باعث شده است برخي از بازي‌ها در مركز نرم‌افزاري هم حضور داشته باشند. به‌روزرساني و تعمير يكپارچه نرم‌افزارها از طريق اين ابزار، به اوبونتو شخصيت خوبي مي‌بخشد.شايد از نظر برند، كانونيكال برنده بزرگ لينوكسي باشد و به‌همين دليل تجارت در دنياي اوبونتو براي بسياري از شركت‌ها گزينه بهتري است. البته، اغلب نرم‌افزارهايي كه براي اين توزيع ساخته مي‌شوند، در ديگر توزيع‌هاي دبياني قابل اجرا هستند. محبوبيت اوبونتو از يكسو و ناديده گرفتن جماعت مخالف با يونيتي از سوي ديگر، باعث شكل‌گيري توزيع‌هاي جانبي بسياري شده است كه از مخازن نرم‌افزاري اين توزيع استفاده مي‌كنند و همين باعث رشد بيشتر امكانات نرم‌افزاري در اوبونتو خواهد شد.

رقابت با جنتو

با حذف بسياري از توزيع‌هاي اوبونتويي از جمله لينوكس مينت كه يك جورهايي به مخازن نرم‌افزاري اوبونتو وابسته است ـ تنها توزيعي كه همانند اوبونتو مي‌تواند ادعا كند مجموعه زيادي از نرم‌افزار كامپايل شده آماده دارد ـ جنتو است. ارائه نرم‌افزارهايي كه به‌صورت خودكار كامپايل مي‌شوند از ويژگي‌هاي جنتو است. اين توزيع به جاي آنكه انواع و اقسام فايل‌هاي باينري براي نسخه‌هاي مختلف را در خود ذخيره كند، كدهاي منبع را نگه داشته و در لحظه براي هر سيستم، نتيجه را كامپايل و نرم‌افزار را تحويل مي‌دهد.با اين وجود، به‌نظر مي‌رسد به‌دليل تمايل شركت‌هاي تجاري و ناشران نرم‌افزاري به اوبونتو، جنتو خطر خاصي برايش ايجاد كند و از نظر نرم‌افزاري در صدر باقي بماند.

همخواني

اوبونتو براي محيط‌هاي مختلف رايانش گزينه خوبي بوده است. پشتيباني از تراشه‌هاي x86 و x86-64 و پشتيباني از مجموعه دستورات تراشه‌هاي ARM و معماري PowerPC (كه پيش‌تر در ماشين‌هاي مك استفاده مي‌شد) نيز پشتيباني مي‌كند.در سال‌هاي اخير، كانونيكال اين دامنه را كوچك كرده است. در سال 2007، پشتيباني فني از روي نسخه‌هاي PowerPC برداشته شد، هر چند جامعه كاربري اين نسخه‌ها، سريعا دست به كار شده و نسخه‌هاي باينري و سي‌دي‌هاي لايو را براي اين جور سيستم‌ها به‌طور مستقل توليد مي‌كنند. هر چند اين يك امتياز منفي براي كانونيكال است، اما نشان مي‌دهد اين شركت تمام تمركزش را روي آخرين فناوري‌ها متمركز كرده است. اين يعني انتظارها از اوبونتو براي توليد سيستم‌عاملي شبيه به اندرويد بالا رفته است. با توجه به آن‌كه اوبــونتو سال 2009، پشتيباني‌اش را از مجموعه دستورهاي قديمي ARM قطع كرد و تمركزش را بر نسخه جديد ARM V7 قرار داده ، باعث شده است بازدهي اوبونتو روي دستگاه‌هاي ARM بيشتر شود و سه‌سال بعد، اوبونتو براي اندرويد، نخستين نتيجه اين اقدام است.

در رقابت با دبيان

از نظر پشتيباني سخت‌افزاري، توزيعي به‌اندازه دبيان نمي‌تواند با اوبونتو رقابت كند؛ يكي از قديمي‌ترين توزيع‌هاي لينوكس كه هنوز تحت توسعه است. هرچند اغلب دبيان را به دليل روند كند توسعه‌اش ملامت مي‌كنند (و اساسا ايده اوبونتو به‌همين خاطر شكل گرفت). دبيان از تعداد گسترده‌اي از تراشه‌ها پشتيباني مي‌كند.





تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |