ساعت هوشمند سامسونگ گلکسی واچ اکتیو ۲، پس از گذشت دو نسل تحت عنوان گلکسی، سومین و کاملترین محصول از دنیای ساعتهای هوشمند سامسونگ به شمار میآید.
ساعتهای هوشمند بخشی از دنیای فناوری کنونی را تشکیل دادهاند؛ البته از اخبار هیجانانگیز و رشد سریع آنها گذشته اما بهعنوان یکی از گجتهایی که بهخوبی توانسته جایگاه خود را در میان کاربران پیدا کند، قابلتکریم هستند. ساعتهای هوشمند از هدف «نشاندادن ساعت» فراتر رفته و در بازهی زمانی عملکرد گوشیهای هوشمند را به خود دیدند اما جذابیتی برای کاربران پیدا نکردند. تعریف شرکتهای مختلف از ساعت هوشمند کمی تفاوت دارد اما رفته رفته این تعریف به یک جامعیت رسیده تا جایی که اکنون میتوانیم به خوبی از ساعت هوشمند بهعنوان گجتی کاربردی یاد کنیم.
تا قبل از رونمایی از اپل واچ، ایدههای بسیار زیادی در ارتباط با ساعت هوشمند اجرایی شد اما پساز آنکه اپل توانست مفاهیم تازهای را برای ساعت هوشمند خلق کند، دنیای ساعتهای هوشمند دستخوش تغییرات زیادی شد. سامسونگ در سری Gear S پس از سه نسل و ارائه نسخهای اختصاصی از سیستمعامل تایزن برای ساعت هوشمند قدمهای محکمی برداشت. شالوده تلاش سامسونگ درزمینه طراحی سختافزاری و نرمافزاری بهینه برای ساعت هوشمند در گلکسی واچ نمود پیدا کرد. پسازاین نسل، گلکسی واچ اکتیو معرفی شد و درنهایت بهعنوان کاملترین و بهترین نسخه از ساعتهای هوشمند سامسونگ میتوانیم از گلکسی واچ اکتیو ۲ نام ببریم.
اگر قصد خرید یک ساعت هوشمند داشته باشید، در کنار دلایل متعدد خرید، دلایل بسیار زیادی برای عدم خرید نیز وجود دارد. استفاده یا عدم استفاده از این نوع گجت تماماً به نوع دیدگاه شما بستگی دارد. ما با دو دیدگاه کلی مواجه هستیم:
۱. کاربرانی که تمایل به ردیابی سلامتی در قالبی حرفهای دارند.
۲. کاربران حرفهای که قصد دارند بعضی از وظایف گوشی هوشمند را به ساعت محول کنند.
در حالت اول دستبندهای هوشمند بهصورت جدیتری وارد شدهاند و با درنظرگرفتن طول عمر باتری، تجربه کاربری بسیار خوبی را برای کاربران رقم زدهاند اما در حالت دوم، انتخاب سخت خواهد شد و ملاک سلیقه حرف نهایی را خواهد زد. سامسونگ در گلکسی واچ تلاش کرد تا تجربه کاربر در استفاده از ساعت هوشمند را ارتقا دهد اما ارمغان سامسونگ در زمینه ساعتهای هوشمند را میتوان در گلکسی واچ اکتیو ۲ (Galaxy Watch Active 2) دید؛ ساعتی که با رویکردی و طراحی متفاوت پا به میدان گذاشته و قرار است قویترین رقیب این شرکت کرهای، اپل را به چالش دعوت کند.
جعبهگشایی گلکسی واچ اکتیو ۲
مشخصات فنی گلکسی واچ اکتیو ۲
مقایسه | گلکسی واچ اکتیو 2 سامسونگ مدل 44 میلیمتری | گلکسی واچ اکتیو 2 سامسونگ مدل 40 میلیمتری | |||
---|---|---|---|---|---|
عرضه | |||||
معرفی | 2019، اوت | 2019، اوت | |||
وضعیت | عرضه در آینده نزدیک (اوت 2019) | عرضه در آینده نزدیک (اوت 2019) | |||
بدنه | |||||
ابعاد | 44 در 44 در 10.9 میلیمتر | 44 در 44 در 10.9 میلیمتر | |||
وزن | 44 گرم | 37 گرم | |||
سیمکارت | سیمکارت الکترونیکی eSIM | سیمکارت الکترونیکی eSIM | |||
- Samsung Pay - استاندارد MIL-STD-810G - گواهی IP68 - سازگار با بند 22 میلیمتری - قابلیت ECG - حاشیههای نمایشگر لمسی - بدنه از جنس فولاد 316L | - Samsung Pay - استاندارد MIL-STD-810G - گواهی IP68 - سازگار با بند 20 میلیمتری - قابلیت ECG - حاشیههای نمایشگر لمسی - بدنه از جنس فولاد 316L | ||||
نمایشگر | |||||
نوع | Super AMOLED لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ | Super AMOLED لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ | |||
سایز | 1.4 اینچ (~32.7% نسبت نمایشگر به بدنه) | 1.2 اینچ (~32.6% نسبت نمایشگر به بدنه) | |||
رزولوشن | 360 در 360 پیکسل، 1:1 (~364 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | 360 در 360 پیکسل، 1:1 (~364 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | |||
محافظ | کورنینگ گوریلا گلس +DX | کورنینگ گوریلا گلس +DX | |||
Always-on display | Always-on display | ||||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | Tizen - مبتنی بر wearable OS | Tizen - مبتنی بر wearable OS | |||
تراشه | Exynos 9110 نانومتری | Exynos 9110 نانومتری | |||
پردازنده مرکزی | دو هستهای 1.15 گیگاهرتز Cortex-A53 | دو هستهای 1.15 گیگاهرتز Cortex-A53 | |||
پردازنده گرافیکی | Mali-T720 | Mali-T720 | |||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | خیر | خیر | |||
حافظه داخلی | 4 گیگابایت، 1.5 گیگابایت رم | 4 گیگابایت، 1.5 گیگابایت رم | |||
صدا | |||||
اسپیکر | بله | بله | |||
جک ۳.۵ میلیمتری | خیر | خیر | |||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم یونی با ظرفیت 340 میلی آمپر ساعت | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم یونی با ظرفیت 247 میلی آمپر ساعت | |||
قابلیتها | |||||
حسگرها | شتابسنج، ژیروسکوپ، ضربان قلبسنج، فشارسنج | شتابسنج، ژیروسکوپ، ضربان قلبسنج، فشارسنج | |||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / HSPA / LTE | GSM / HSPA / LTE | |||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 b/g/n | Wi-Fi 802.11 b/g/n | |||
بلوتوث | 5.0، A2DP، LE | 5.0، A2DP، LE | |||
GPS | بله، با GLONASS، GALILEO، BDS | بله، با GLONASS، GALILEO، BDS | |||
NFC | بله | بله | |||
رادیو | خیر | خیر | |||
USB | خیر | خیر | |||
متفرقه | |||||
رنگها | مشکی، نقرهای، طلایی، صورتی | مشکی، نقرهای، طلایی | |||
محدوده قیمت | حدود 400 یورو | حدود 350 یورو |
طراحی
مقالههای مرتبط:
در نگاه اول تفاوت زیادی را میان نسل اول گلکسی واچ اکتیو و نسل دوم آن نمیبینیم. طراحی این نسل از دستگاه کاملا مدرن است و حتی ازنظر اندازه با نسل قبلی تفاوتی ندارد. نسل اول از سری گلکسی واچ اکتیو تنها در یک اندازه با وزن ۲۵ گرم معرفی شد که برای دستانی با مچ کوچک بسیار مناسب بود. علاوه بر این در نسل اول از گلکسی واچ اکتیو شاهد حذف حلقه چرخان از روی ساعت بودیم که بازخوردهای منفی را در پی داشت؛ رابط کاربری بهگونهای طراحی شده بود که خلأ استفاده از این حلقه دیده نشود اما هنوز هم برای بسیاری از افراد این حلقه ارتباط سریعتری را برای کاربر جهت استفاده از قابلیتهای نرمافزاری فراهم کرده بود.
اگر نگاهی به گذشته داشته باشیم، حلقه چرخان روی ساعتهای Gear سامسونگ تجربه خوبی را فراهم کرده بود؛ سپس در معرفی گلکسی واچ شاهد بودیم که ازنظر طراحی تغییراتی در این حلقه ساعت ایجاد شده است که بهخوبی گذشته نبود. درواقع استفاده از حلقه چرخان در گیر اس ۳ بهمراتب سادهتر از استفاده روی گلکسی واچ است. دلیل این اتفاق، شیارهایی است که سامسونگ در طراحی آن قسمت لحاظ کرده بود. در واچ اکتیو این قابلیت بهطورکلی حذف شد اما در گلکسی واچ اکتیو ۲ به نحوی دیگر به ساعت بازگشت. این بار حاشیه سیاه کناری، نقش حلقه چرخان را دارد و بهصورت لمسی میتوان از آن استفاده کرد اما اهمیت استفاده از آن برای سامسونگ بهقدری کاهش پیدا کرده که برای استفاده نیاز دارید تا بهصورت دستی آن را از منوی تنظیمات فعال کنید. در ارتباط با نقش نرمافزار در این عملکرد کاملتر توضیح خواهیم داد.
واچ اکتیو ۲ در دو اندازه ۴۰ و ۴۴ میلیمتری معرفی و عرضه شده است. اندازه ۴۰ میلیمتری از صفحهنمایش ۱.۲ اینچی با رزولوشن ۳۶۰ در ۳۶۰ پیکسل استفاده میکند که از صفحهنمایش واچ اکتیو تنها ۰.۲ بزرگتر است اما در کنار این مدل، اندازه ۴۴ میلیمتر با صفحهنمایش ۱.۴ اینچی و همان رزولوشن نیز قرار دارد تا افراد علاقهمند به صفحهنمایش بزرگتر به سراغ آن بروند. ازنظر وزن دستگاه، اندازه ۴۰ و ۴۴ میلیمتری به ترتیب وزنی معادل ۲۶ و ۳۰ گرم دارند که برای یک ساعت هوشمند با این ظاهر کاملا مناسب بهنظر میرسد.
گلکسی واچ اکتیو ۲ از دو استایل بهره میبرد. بدنه آلومینیومی با بند فلورولاستومر یا همان لاستیکی میتواند حس و حال اسپرتتری را برای شما رقم بزند اما اگر نگران خط و خش احتمالی روی بدنه گلکسی واچ خود هستید، نوع دوم گلکسی واچ که ساختهشده از بدنه فولاد ضدزنگ و همراهبا بند چرمی است گزینه خوبی به شمار میآید. یکی از مزایای طراحی ساعتهای هوشمند سامسونگ استفاده از بندهای مختلف است. گلکسی واچ میتواند به لطف طراحی پین مربوط دربندهای ساعت، طیف گستردهای از بندهای بازار را پشتیبانی کند. اندازه در نظر گرفتهشده توسط سامسونگ استاندارد بوده و بهراحتی میتوان انواع بند مختلف را برای ساعت انتخاب کرد.
در پشت گلکسی واچ، بعضی از مشخصات کلیدی طراحی این ساعت هوشمند ذکر شده است. +Corning Gorilla Glass DX ازجمله مشخصاتی است که میتواند احساس امنیت به شما بدهد. ساعت هوشمند، گجتی است که در طول روز شما را همراهی میکند. این همراهی مسلماً با ضربههایی همراه است که شاید هیچگاه به آن توجهی نداشته باشید اما اگر ساعت هوشمند شما از محافظ نمایشگر ضعیفی برخوردار باشد، بهاحتمالزیاد پس از مدتی شاهد خط و خشهای فراوانی هستید که از زیبایی ساعت کم میکند؛ اما سامسونگ در این از نسل گوریلا گلس +DX استفاده کرده است. به گفته مهندسان کورنینگ، گوریلا گلس DX و +DX همانند گوریلا گلس ۶ باهدف کاهش بازتاب نور توسعه یافته است. در همین راستا این شیشههای محافظ جدید تحت تابش مستقیم منبع نور قادر به کاهش بازتاب نور تا ۷۵ درصد و درنتیجه افزایش کنتراست نمایشگر تا ۵۰ درصد خواهند بود.
این موضوع باعث میشود تا هنگام کم بودن باتری گجت پوشیدنی، کاربران بدون دغدغهای در خصوص از بین رفتن کارایی، بهراحتی قادر به کم کردن میزان نور نمایشگر برای صرفهجویی در مصرف باتری باشند. تفاوت نسخه +DX با نسخه معمولی، در بخش میزان مقاومت در برابر خش و آسیب است. البته ساعتهای هوشمند، در هر صورت، نیازمند نگهداری خاصی هستند که گلکسی واچ اکتیو ۲ نیز از آن مستثنا نیست.
سمت راست ساعت دو کلید فیزیکی قرار گرفته؛ کلید بالایی که کمی بیرونزدگی دارد، مربوط به کلید «برگشت» است و در هرجایی از رابط کاربری باشید، میتوانید به صفحه اول که مربوط به واچ فیس انتخابشده است، برگردید. کلید دوم ازنظر ابعادی کمی کوچکتر از کلید برگشت است و نقش «صفحه اپلیکیشن» را بر عهده دارد. با یکبار فشار صفحه اول اپلیکیشنها باز میشود اما با دو بار فشار دادن دستیار صوتی سامسونگ فعال خواهد شد؛ که البته این حالت بهصورت پیشفرض است و شما میتوانید آن را به حالت دیگری عوض کنید.
در سمت دیگر این ساعت سامسونگ، اسپیکرهای خروجی ساعت قرار دارد که ازنظر کلی عملکرد مناسبی را هنگام تماس یا پخش آهنگ دارد؛ البته نمیتوان بهصورت کامل به اسپیکر ساعت اکتفا کرد چراکه برای این کار ساخته نشده است. درواقع برای مواردی مورد استفاده قرار میگیرد که بسیار فوری و حیاتی باشند و شما بخواهید بهصورت اضطراری به تماس فردی پاسخ دهید.
نکته بسیار جالب در مورد گلکسی واچ اکتیو ۲، میکروفونهای بسیار دقیق این ساعت هوشمند است. اگر بهاجبار بخواهید با ساعت هوشمند خود صحبت کنید، عملکرد میکرفونها بهگونهای است که صدا در فاصله ۲۰ سانتیمتری با شفافیت بسیار خوبی بهطرف مقابل منتقل خواهد شد. مزیت استفاده از چنین میکروفونی درزمینه استفاده از دستیار صوتی هم دیده خواهد شد که بهراحتی میتوانید با ساعت از طریق فرمانها صوتی کار کنید.
این ساعت هوشمند برای ردیابی بهتر و دقیقتر فعالیتهای ورزشی مجهز شده است. ازاینرو بهصورت کامل میتواند شما را در فعالیتهای مربوط به شنا همراهی کند. البته اولین نکته، استفاده از بندهای چرمی است که میتواند تجربه نامناسبی را از خیس شدن ساعت برای شما رقم بزند اما اگر اصرار به استفاده از ساعت درون استخر دارید، اجازه دهید نکاتی را مرور کنیم. گلکسی واچ با رتبه ۵ اتمسفر (5ATM) ثبت شده است؛ به عبارتی میتوان شاهد مقاومت تا عمق ۵۰ متری آب باشید اما این فشار و عدد ثبتشده در حقیقت بیانگر فشار استاتیک هستند. فشار آب میتواند در کسری از ثانیه با برخی کارها نظیر حرکت دادن دست برای شنا کردن تغییر کند. برای نمونه، ممکن است شما در عمق ۱۰ متری آب باشید، اما براثر حرکت دستتان، فشار بیشتری از ۱ اتمسفر روی ساعت ایجاد شود. اکثر آزمایشهای انجامشده برای ثبت مقاومت در آب شیرین انجام شده و هیچ شرکتی دستگاه خود را در آبشور آزمایش نکرده است.




در تجربه شخصی آب بسیاری از استخرهای داخلی را پیشنهاد نمیکنیم زیرا کلر احتمال آسیب رساندن به دستگاه را دارد. باید مراعات ساعت هوشمند خود را بکنید. تمامی این موارد گفتهشده را میتوانید در آخرین مشخصهای که سامسونگ در پشت ساعت حک کرده است، ببینید. گلکسی واچ اکتیو ۲ توانسته استاندارد ۱۸ گانه نظامی آمریکا موسوم به MIL-STD-810G را به دست بیاورد. ناگفته نماند که ارتش آمریکا گواهی داشتن استانداردهای این سازمان را برای چنین محصولاتی صادر نمیکند و شرکتهای مختلف، تستهای لازم را انجام میدهند؛ بااینوجود لیست ویژگیهای گوشی بسیار قابلتوجه است.
استاندارد MIL-STD-810G شامل ۱۸ بخش میشود:
- بارش باران با شدت ۱.۷ میلیمتر در دقیقه به مدت ۳۰ دقیقه از ۶ جهت
- غوطهور شدن در عمق ۱.۵ متری آب به مدت ۳۰ دقیقه
- بارش قطرات آب از ارتفاع یک متری به مدت ۱۵ دقیقه
- قرار گرفتن در معرض گردوغبار به مدت ۶ ساعت متوالی (سرعت باد ۸.۹ متر بر ثانیه و غلظت گردوغبار ۱۰.۶ گرم در مترمکعب)
- افتادن روی یکتخته چوبی (از جنس lauan) از ارتفاع ۱.۲۲ متری از ۲۶ جهت
- سه مرتبه شوک 40G از ش۶ جهت درحالیکه دستگاه یا قطعه موردنظر به شوکر تست کننده متصل باشد
- لرزش به مدت ۳ ساعت (یک ساعت با فرکانس ۲۰ تا ۲۰۰۰ هرتز در سه جهت)
- تابش خورشید به مدت ۱۰ روز بر دستگاه موردنظر بهطوریکه ۱۰ ساعت بهطور مداوم در هر روز، در معرض تابش ۱۱۲۰W بر مترمربع قرار گیرد
- قرارگیری در معرض رطوبت ۹۵ درصد به مدت ۱۰ روز
- قرارگیری در دمای بالا
- سه ساعت متوالی در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد و ۴ ساعت متوالی در دمای منفی ۲۱ درجه سانتیگراد و نیز ۴ ساعت متوالی در دمایی بین منفی ۲۱ تا ۵۰ درجه سانتیگراد
- شوک دمایی سریع با تغییر دما بین منفی ۲۱ تا ۵۰ درجه سانتیگراد به مدت ۳ ساعت متوالی
- قرارگیری در فشار کم به مدت ۲ ساعت متوالی (فشاری معادل ۵۷.۲ کیلو پاسکال در ارتفاع ۴۵۷۲ متری)
- فریز شدن براثر چگالش یا قرارگیری در مه ایجادشده در دمای منفی ۱۰ درجه به مدت یک ساعت و پسازآن قرارگیری در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد
- انجماد یا قرارگیری در معرض باران سرد با دمای منفی ۱۰ درجه تا ایجاد لایهای یخ به ضخامت ۶ میلیمتر


در مورد قابلیتهای مختلف طراحی در گلکسی واچ اکتیو صحبت کردیم اما تجربه شخصی چیزی متفاوتتر از موارد روی کاغذ است. از بسیاری جهات طراحی گلکسی واچ، طراحی خشن و مردانهای بهحساب میآمد که از ظرافتهای لازم برای جذابیت از سوی خانمها بیبهره بود اما در نسلهای اکتیو این قضیه کاملا برعکس شده است و با ساعتی روبهرو هستیم که رنگ، نقش بسیار مهمی در انتخاب کاربر دارد. رنگی که در اختیار زومیت جهت بررسی قرار داشت، رنگ طلایی بوده و ازاینرو کاربران خانم را بیشتر از همیشه به خود جلب میکند و برعکس بسیاری از کاربرانی که طراحی گلکسی واچ آنها را جذب کرده بود، هیچ علاقهای به اکتیو ۲ پیدا نخواهند کرد. از جایی که رنگ اهمیت بسیار زیادی دارد، رنگ مشکی با بندهای تیره میتواند انتخاب مردانهای بهحساب بیاید. البته این نکته را فراموش نکنید که موارد گفتهشده ارتباط مستقیمی با سلیقه کاربران دارد و میتواند دستخوش تغییراتی شود. بهصورت کلی طراحی واچ اکتیو ۲ کاملا مدرن صورت گرفته و حس بسیار خوبی به شما زمانیکه آن را به دست میکند، القا میکند.
سختافزار و باتری
گلکسی واچ اکتیو ۲ از تراشه اکسینوس ۹۱۱۰ با پردازندهای دو هستهای در کنار ۷۶۸ مگابایت رم استفاده میکند. فرکانس پردازنده روی ۱.۱۵ گیگاهرتز تنظیم شده و در مدلهایی که از LTE بهره میبرد رم تا ۱.۵ گیگابایت ارتقا پیدا خواهد کرد. حافظه اصلی ساعت ۴ گیگابایت بوده که با درنظرگرفتن حجم سیستمعامل و اپلیکیشنهایی که بهصورت پیشفرض نصب شده است، حافظه در دسترس برای کاربر در حدود ۱.۵ گیگابایت خواهد بود.
از یک ساعت هوشمند انتظار آمار و ارقام عجیبی درزمینه سختافزار نداریم چراکه یکی از مهمترین عوامل، بهینهسازی سختافزار برای هرچه بیشتر ذخیره کردن انرژی است. ساعت هوشمند باید عملکرد بسیار خوبی در طولانیمدت داشته باشد و بتواند چند روز نیاز کاربر را بهصورت کامل برآورده کند.
سختافزار قرارگرفته در گلکسی واچ اکتیو ۲ بهگونهای است که از پس تمامی وظایف بهخوبی برمیآید. از طریق اپلیکیشن Galaxy Wearable میتوان محتوای مختلفی ازجمله عکس و موزیک را بهصورت کامل به ساعت منتقل کرد تا بهصورت مجزا ساعت بتواند محتوای موردنظر را پخش کند یا به نمایش بگذارد.
عملکرد اولین نسخه از گلکسی واچ بهگونهای است که در حالت ایدهآل با استفاده از معمولی تا دو روز نیاز کاربر را بهخوبی فراهم میکند. در گلکسی واچ اکتیو ۲ نیز به همین صورت است. باتری در نسخه ۴۰ میلیمتری به ۲۴۷ میلیآمپر ساعت ارتقا پیدا کرده و به نسبت ۲۳۰ میلیآمپر ساعتی در نسل قبل، بیشتر شده است. اگر خواهان نسخه ۴۴ میلیمتری باشید، باتری ۳۴۰ میلیآمپر ساعتی، گجت شما را زنده نگه میدارد. این تفاوت حجم باتری، تأثیر بسیار زیادی روی عملکرد ساعت ندارد زیرا به نسبت افزایش حجم باتری، صفحهنمایش نیز بزرگتر شده و روی مصرف انرژی تأثیر دارد اما در واقعیت با فعالیت یکسان میان دو نسخه، شاهد اندک عمر باتری بیشتری در نسخه ۴۴ میلیمتری بودیم.
اگر بخواهیم نگاهی واقعبینانه به عمر باتری واچ اکتیو ۲ داشته باشیم، خودتان را برای رساندن به شارژر در هر دو روز آماده کنید. این میزان اذیتکننده نیست ولی میتوانست باتوجه به سیستمعامل اختصاصی سامسونگ بهتر باشد. یکی از مواردی که بهنظر نگارنده میتواند عمر باتری ساعتهای هوشمند را دگرگون کند، بحث صفحهنمایش است. در حال حاضر صفحهنمایش ساعت هوشمند درواقع نسخه کوچکی از صفحهنمایش در گجتهای بزرگتر است. اپل، بهعنوان یکی از شرکتهای پیشرو دراینزمینه قابلیت صفحهنمایش با نرخ نوسازی ۱ هرتز در هر ثانیه را معرفی کرده است که رابطه مستقیمی با مصرف باتری خواهد داشت. هرچه میزان نوسازی کمتر باشد، طبیعی است که شاهد عمر باتری بیشتری باشیم و در عمل نیز هیچ تأثیری در تجربه کاربر ندارد. البته این نرخ بهصورت هوشمند در زمان استفاده از ساعت تغییر خواهد کرد اما در حالت عادی و صرفاً نمایش ساعت روی دست، نرخ نوسازی ۱ هرتز بسیار کارآمد خواهد بود. این توضیحات زمانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میشود که بدانید اگر با استفاده از قابلیت always-on display ساعت خود را همیشه روشن نگه دارید، ۲۴ ساعت دوام خواهد داشت که حدوداً همرده اپل واچ نسل ۵ است؛ پس اگر فناوری بهتری در صفحهنمایش گلکسی واچ اکتیو استفاده شود شاهد عمر باتری بهمراتب بیشتری خواهیم بود.
در گلکسی واچ اکتیو ۴ حالت مصرف انرژی قرار دارد. در حالت اول تمامی اپلیکیشنها بهصورت آزادانه به عملکرد خود ادامه میدهند و ساعت در بالاترین میزان مصرف انرژی قرار دارد اما در حالت دوم میتوان اپلیکیشنهای پسزمینه را مدیریت کرد تا عمر باتری افزایش پیدا کند. در یک حالت ویژه، صفحهنمایش سیاهوسفید میشود تا چند ساعت بیشتر شما را همراهی کند. اصولاً این حالت در زمان باتری کمتر از ۲۰ درصد بهصورت اختیاری فعال خواهد شد.
در حالت چهارم، اکتیو ۲ عملکرد فقط «نمایش ساعت» را خواهد داشت. بهاینترتیب که بهصورت دیجیتالی تنها ساعت به شما نمایش داده خواهد شد که در این حالت عمر ساعت تا ۷ روز افزایش پیدا میکند. بهصورت تجربی، سنجش دویدن در حالت بسیار دقیق همراهبا ثبت لوکیشن به مدت ۴۰ دقیقه، ۳۰ درصد شارژ مصرف خواهد کرد که میزان قابلتوجهی به شمار میآید.
باتوجه به شارژر جدید سامسونگ در سری اکتیو، تجربه شارژ دستگاه بهمراتب از شکل استند گونه در نسلهای قبلی بهتر شده است زیرا این شارژر مغناطیسی قابلحمل بوده و حتی در زمان استفاده از پاور بانک کارآمدی بهتری دارد. هرچند این قابلیت وجود دارد که در صورت داشتن یکی از گوشیهای پرچمدار با فناوری شارژ برعکس، اکتیو ۲ را شارژ کنید.
عملکرد شارژ دستگاه این امکان را میدهد تا در مدتزمان ۳۰ دقیقه تا ۴۰ درصد اکتیو ۲ را شارژ کنید که با یک عملکرد متوسط، یک روز دوام خواهد داشت. ساعت با صرف زمان یک ساعت و نیم بهصورت کامل شارژ میشود؛ این میزان برای کسانی که قصد دارند در طول شبانهروز ساعت خود را در حالت شارژ نگه دارند مناسب خواهد بود اما برای کسانی که قصد دارند تا ساعت را بهسرعت شارژ کنند و به ادامه ورزش بپردازند، کمی اذیتکننده است. هرچند پیشنهاد میکنیم ساعت خود را بهصورت کامل در شب به شارژ متصل نکنید زیرا قابلیت سنجش خواب عملاً بیهوده قلمداد خواهد شد.
نرمافزار
همانطور که ابتدای بررسی اشاره شد، عملکرد نرمافزاری ساعت بهگونهای تغییر یافته است که بتوان بدون استفاده از حاشیههای فیزیکی چرخان، از قسمتهای مختلف سیستمعامل استفاده کرد. فرایندهای نرمافزاری به نسبت نسل اول گلکسی واچ ارتقا زیادی نداشته است و در این نسل نبود حاشیه چرخان، عادت شما به نحوه استفاده از قسمتهای مختلف را عوض خواهد کرد. هرچند در قسمت تنظیمات گزینهای برای فعال کردن حاشیههای لمسی ایجاد شده اما توجه داشته باشید که بهصورت پیشفرض غیرفعال است. به زبان دیگر غیرفعالسازی پیشفرض حاشیههای لمسی نشان از عدم تمایل سامسونگ به ادامه پیشرفت حاشیههای فیزیکی است. این حرکت را در زمانی مثبت میپنداریم که توسعه سیستمعامل بیش از گذشته جدی پیگیری شود زیرا ژستهای لمسی در گلکسی واچ اکتیو ۲ هنوز به بلوغ نهایی نرسیده است و در بیشتر مواقع مجبور خواهید شد که از کلیدهای فیزیکی کنار ساعت استفاده کنید.




عملکرد خوب اکتیو ۲ درزمینه مدیریت باتری، نشاندهنده بهینهسازیهای فوقالعاده نرمافزاری سامسونگ در گلکسی واچ اکتیو ۲ است. صحبت از بهینهسازی نرمافزاری، دال بر وجود اکوسیستم غنی از اپلیکیشنهای متنوع نیست زیرا هنوز تایزن قابلیتهای کاربردی دراینزمینه ارائه نکرده است. شاید با گشتوگذار در گلکسی استور اپلیکیشنهای زیادی پیدا کنید اما درواقع نامهای بزرگی را نمیتوان دراینبین یافت. درهرصورت سامسونگ سعی داشته بهصورت پیشفرض اکثر نیازهای کاربردی و اساسی هر کاربر را بهصورت کامل پاسخ دهد و تا حد زیادی دراینزمینه موفق شده است.
اپیکیشنهای مختلف و واچفیسهای متنوع از جذابیت بسیار خوبی در ساعت هوشمند سامسونگ برخوردار هستند و یکی از مزایای استفاده از گلکسی واچ، دسترسی به استور در نظر گرفته شده توسط سامسونگ است که میتوان بهصورت ریالی پرداختهایی برای خرید واچفیسهای اختصاصی انجام داد. هر چند که موارد رایگان به خوبی نیاز کاربر را پوشش خواهند داد. یکی از نکات منفی از دید نگارنده، کیفیت پایین اپلیکیشنهای ثالث در گلکسی استور برای ساعت است.
بهترین عملکرد برای استفاده از گلکسی واچ اکتیو ۲ درگوشیهای سامسونگ با اندروید ۵ و رم ۱.۵ گیگابایت به بالا است. البته با نصب اپلیکیشن مربوط در دیگر گوشیهای اندرویدی نیز میتوان تجربه خوبی از گلکسی واچ اکتیو ۲ داشت اما کاربران آیفون نباید انتظار عملکرد خوبی از هماهنگی گلکسی واچ با iOS داشته باشند. در وبسایت رسمی سامسونگ هم ذکر شده که علاوه بر نرمافزارهای اختصاصی سامسونگ، بعضی از قابلیتهای S Health و بعضی از فرایندهای پاسخ سریع در SMS یا ایمیل غیرفعال است؛ تنها اپلیکیشنهای رایگان و واچفیسها بهراحتی قابلاستفاده در گلکسی واچ برای آیفون خواهد بود.
نمایی از اپلیکیشن Galaxy Wearable
سلامتی
بخش سلامتی و پایش وضعیت فردی، مهمترین قابلیتی است که هر کاربر با خرید ساعت هوشمند از آن انتظار دارد. ECG مخفف واژه Electrocardiogram یا Electrocardiograph است. این واژه در بعضی مواقع EKG نامیده میشود. الکتروکاردیوگراف دستگاهی است که جریانهای الکتریکی قلب را از طریق الکترودهایی دریافت و به شکل نمودار ترسیم میکند که روی مناطق مختلف پوست بدن قرار داده میشوند. این نمودار الکتروکاردیوگرام نامیده میشود. در ابتدا اپل توانست چنین قابلیتی را به اپل واچ سری ۴ اضافه کند. هرچند ECG مربوط به چند کشور میشود و برای همه کاربران فعال نیست اما قابلیتی به شمار میرود که مدیریت بسیار دقیقی در ثبت ضربان قلب ازنظر پزشکی خواهد داشت. سامسونگ در گلکسی واچ اکتیو ۲ بهصورت مشخصات روی کاغذ چنین قابلیتی را اضافه کرده اما هنوز فعال نیست و تاریخ مشخصی برای در دسترس بودن آن ذکر نکرده است.
قابلیتهای مربوط به بخش سلامتی اکتیو ۲ را میتوان بهصورت خلاصه در ضربان قلب، شتاب سنج، ژیروسکوپ، فشارسنج، حسگرهای نور محیط، پایش فعالیت ورزشی، سنجش خواب و استرس پیدا کرد.
در اکتیو ۲ میتوانید از قابلیتهای تشخیص فعالیت ورزشی بهصورت خودکار استفاده کنید تا کارایی ساعت دوچندان شود. فعالیتهایی که بهصورت خودکار شناخته خواهد شد عبارت است از:
- پیادهروی / دویدن
- دوچرخهسواری
- تردمیل
- دستگاه کششی برای عضلات
- شنا
- تمرینهای قدرتی و ایستا
اما اگر قصد تشخیص بهصورت خودکار را نداشته باشید، بهجرئت میتوان گفت رنج بسیار زیادی از تمامی فعالیتهای ورزشی مدنظر شما در اکتیو ۲ لیست شده است (۳۹ فعالیت ورزشی متفاوت) تا با انتخاب هرکدام بتوانید پرونده سلامتی کاملی در اپلیکیشن سلامتی سامسونگ داشته باشید.
جدای از تشخیص نوع فعالیت ورزشی و ثبت آن، اکتیو ۲ به کمک اپلیکیشن سلامتی سامسونگ گزارش کاملی از فعالیتهای شما ثبت و ذخیره میکند که بهراحتی میتوان به آنها استناد کرد و تشخیص پیادهروی در اکتیو ۲ بدون نقص کار میکند و بهراحتی نمیتوان آن را فریب داد. در بسیاری از دستبندهای سلامتی حرکات مصنوعی دست باعث ایجاد تغییر در قدم شمار ساعت میشود اما در اکتیو ۲ و ساعتهای مشابه سامسونگ چنین نیست؛ یکی از مواردی که تعجب ما را برانگیخت تشخیص بالا رفتن از پله بود که عدد دقیقی را گزارش نمیدهد.
گزارش فشارخون در اکتیو ۲ ویژگی بسیار مهمی به شمار میآید که در کمتر ساعت هوشمندی خواهیم دید. از زمان رونمایی از نسخه اول گلکسی واچ، سامسونگ با دانشگاه کالیفرنیا جهت تحقیق و توسعه در ارتباط با سنجش فشارخون از روی مچ دست همکاری دارد. شاید در نظر اول چنین قابلیتهایی بهصورت پزشکی قابل توجیه نباشد اما میتوان با دارنده ساعت اعلانهایی مربوط را جهت مراقبت بیشتر ارائه دهد.
در تنظیمات میتوان مشخص کرد که اکتیو ۲ بهصورت همیشه فعال ضربان قلب را ثبت کند یا در بازههای زمانی متفاوت؛ انتخاب یکی از دو حالت تأثیر مستقیمی در مصرف باتری خواهد داشت اما یکی از مزایای سنجش بهصورت همیشه فعال، تشخیص استرس و آلارم به کاربر است. اکتیو ۲ درزمانی که استرس زیادی دارید از شما میخواهید تا همزمان با ساعت، نفسهای عمیقی در جهت کاهش استرس داشته باشید.
تشخیص خواب دیگر ویژگی مهم اکتیو ۲ به شمار میآید. زمان دقیق خوابوبیدار شدن در کنار تشخیص مراحل خواب (سبک، عمیق، ناآرام و حالت REM) و همچنین درصد بهرهوری خواب گزارشهایی بسیار جالب است که هر صبح میتواند شما را شگفتزده کند.
جمعبندی
گلکسی واچ اکتیو ۲ بهخوبی هرچه تمام، جدیت شرکت سامسونگ در رقابت با اپل را به نمایش گذاشته است. عمر باتری و بهینهسازیهای نرمافزاری، اپلیکیشنهای کاربردی، عملکرد سلامتی و سنجش خواب کلیدهای موفقیت اکتیو ۲ در بازار ساعتهای هوشمند گرانقیمت به شمار میآید.
سامسونگ از محدود شرکتهای اندرویدی به شمار میآید که تولید و توسعه ساعتهای هوشمند را به قوت قبل در دستور کار قرار داده و بهنظر میرسد نسخههای آتی بهتر از قبل ظاهر شوند. در رقابت ساعتهای هوشمند اگر بگوییم اپل از یکسو با اپل واچ و در سمت دیگر سامسونگ با گلکسی واچ ایستاده است، بیراه نیست. بزرگترین تفاوت این دو شرکت راهکارهای نرمافزاری و اکوسیستم است که بااینحال سامسونگ تا حد خوبی از پس آن برآمده است اما شرکتهای دیگر اندرویدی همچون هواوی در حال دستوپنجه نرم کردن با مشکلات بیشتری هستند.
نکات مثبت
- طراحی شیک و صیقلی
- صفحهنمایش AMOLED
- حاشیههای لمسی (بهصورت انتخابی)
- عمر باتری ۲ روز
- پایش دقیق وضعیت خواب
نکات منفی
- مصرف بالای باتری در حالت همیشه فعال
- اکوسیستم محدود تایزن و عدم دسترسی به اپلیکیشنهای مطرح
- سرعت پایین مراحل راهاندازی اولیه
ناپلئون هیل (Oliver Napoleon Hill)، مولف آمریکایی کتابهای خودیاری یا پیشرفت شخصی بود که بیش از همه با کتاب پرفروشش «بیندیشید و ثروتمند شوید (Think and Grow Rich)» شناخته میشود. کتاب مذکور، در میان ۱۰ کتاب پرفروش تاریخ در حوزهی خودیاری قرار دارد. هیل در تمامی نوشتهها و صحبتهای خود، اشتیاق و علاقه را عامل ضروری برای رسیدن به موفقیت میدانست. کتابهای او عموما با عنوان شرح و آموزش راههای رسیدن به موفقیت به فروش میرفتند.
اسطورهی کتابهای خودیاری و موفقیت، تاریخچهای از اتهامها و احکام بحثبرانگیز هم دارد. او از سوی بسیاری از مورخان بهعنوان کلاهبرداری بزرگ شناخته میشود که اتهامهایی همچون آدمربایی نیز در سابقهاش وجود دارد. هیل در کتابهایش ادعا میکرد که ازطریق مصاحبه و همنشینی با افراد موفق تاریخ، رمز و راز موفقیت آنها را کشف کرده است. ازطرفی بسیاری از کارشناسان، ادعاهای او مبنی بر دیدار با بزرگانی همچون اندرو کارنگی را دروغ میدانند.
ناپلئون هیل را میتوان پارادوکسی از موفقیت و کلاهبرداری دانست. جستوجویی ساده برای پیدا کردن زندگینامهی او نیز شک و تردید را دربارهی اعتبار ادعاهایش افزایش میدهد. اکثر منابعی که به شرح زندگینامهی مولف مشهور خودیاری پرداختهاند، سرویسهایی با اهداف درآمدی از همین آموزهها هستند. به بیان دیگر منابع معتبر تاریخی، اشارهی جدی به زندگی ناپلئون هیل نداشتهاند و از میان آنها تنها میتوان گیزمودو را مثال زد که مقالهای طولانی (البته با هدف محکوم کردن استنادی هیل) منتشر کرده است. در بخشهایی از مقالهی حاضر، به ادعاهای آن رسانه هم پرداخته میشود. درواقع پایهی مقالهی حاضر را همان مطلب گیزمودو تشکیل میدهد.
امضای ناپلئون هیل
تولد و تحصیل
ناپلئون هیل در ۲۶ اکتبر سال ۱۸۸۳ در شهر پوند ایالت ویرجینیا متولد شد. پدرش جیمز مونرو هیل و مادرش سارا سیلوانیا نام داشتند. ریشهی خانوادهی هیل به انگلستان باز میگردد و پدربزرگ او در سال ۱۸۴۷ به ویرجینیای آمریکا مهاجرت کرده بود.
پدر و مادر هیل تا زمانیکه او ۱۳ ساله شده بود، از دنیا رفتند و ناپلئون نوجوانی پرچالشی را سپری کرد. ناپلئون در نوجوانی همیشه به سرکشی شهرت داشت، اما پس از مدتی نامادریاش توانست با تأثیر مثبت، او را به تحصیل و مطالعه علاقهمند کند. اولین شعل ناپلئون هیل، نویسندگی در روزنامههای محلی بود که تا ۱۵ سالگی به شهرت خوبی هم در این کار دست یافت. موفقیت در نوجوانی، ناپلئون را تشویق کرد تا برای تحصیل در رشتهی حقوق، درآمد خود را ذخیره کند.
درآمد ناپلئون هیل با وجود موفقیتهای ابتدایی، بهاندازهای نبود که هزینههای تحصیل در رشتهی حقوق را پوشش دهد. بههمین دلیل او مجبور شد تا پس از مدتی بهطور کامل رویای تحصیل در این رشته را فراموش کند.
رخدادی که ناپلئون هیل را به سمت نوشتن دربارهی موفقیت سوق داد، پروژهی او با موضوع مصاحبه با افراد موفق بود که هدفش با عنوان «درک دلیل عدم توانایی مردم در رسیدن به موفقیت مالی و شادی» بیان شده بود. درواقع نوشتن دربارهی موفقیت و جذب آن، از همان سالها شروع شد و تا دههها بعد با زندگی هیل گره خورد.
اولین اتهامهایی که به زندگی ناپلئون هیل و ادعاهای او مطرح میشوند، ریشه در تحصیل او در رشتهی حقوق دارند. همانطور که گفته شد هیل پس از مدتی بهخاطر مشکلات مالی از ادامهی تحصیل در رشتهی حقوق انصراف داد، اما در طول زندگی خود همیشه از عنوان مشاور حقوقی (Attorney at law) استفاده میکرد. درواقع هیچ سابقهی تاریخی از ارائهی خدمات مشاورهی حقوقی در زندگی او دیده نمیشود.
فعالیت کاری و شکستهای متعدد
هیل در سال ۱۹۰۱ بهعنوان دستیار در کنار یک وکیل بهنام روفوس آیرز مشغول به کار شد که از فعالان بزرگ صنعت زغالسنگ در آن زمان بود و مدتی هم بهعنوان دادستان کل ویرجینیا فعالیت میکرد. برخی منابع تاریخی ادعا میکنند هیل پس از موفقیت در مخفی کردن قتل یک پیشخدمت به دست کارفرما، موفق به استخدام در این موقعیت شغلی شد.
ناپلئون هیل پس از چند سال فعالیت بهعنوان دستیار، به آلاباما رفت و شرکتی بهنام Acree-Hill تأسیس کرد که در صنعت چوب و الوار فعال بود. او شرکتش را در سال ۱۹۰۷ تأسیس کرد و رسانههای محلی، در اکتبر سال ۱۹۰۸، گزارش ورشکستگی هیل را منتشر کردند. شرکت هیل در منطقهی موبایل آلاباما فعال بود و الوار را از مناطق دیگر همچون فلوریدا وارد میکرد تا با قیمت پایینتر به فروش برساند. بههرحال او در اولین شرکت مستقل خود موفق به درآمدزایی مناسب نشد.
دومین کسبوکار مستقل هیل، در سال ۱۹۰۹ و در واشنگتن دیسی تأسیس شد. او آموزشگاهی با محوریت خودرو راهاندازی کرده بود که ساخت، رانندگی و فروش خودروهای موتوری را به دانشجویان میآموخت. آموزشگاه او وظیفهی مونتاژ خودرو برای شرکت Carter Motor را بر عهده داشت که در سال ۱۹۱۲ اعلام ورشکستگی کرد. رسانهها در آن زمان شرکت هیل را متهم به دروغگویی در محتوای تبلیغاتی و بازاریابی کردند که درنهایت منجر به تعطیلی آموزشگاه در پایان همان سال شد.
ناپلئون در زمان تعطیلی کسبوکار دومش، سه فرزند داشت و در سال ۱۹۱۸ نزد خانوادهی همسرش در لومبرپورت ویرجینیای غربی ساکن شد. او پس از مدتی یک فروشگاه شکلات در همان منطقه راهاندازی کرد که مانند دیگر تلاشها، موفقیت چندانی بههمراه نداشت. هیل در تمام سالهای مذکور نوشتن دربارهی موفقیت را هم انجام میداد که در بخشهای بعدی به تفصیل به آن میپردازیم.
مؤسسهی آموزش تبلیغات جرج واشینگتن، یکی از کسبوکارهای ناپلئون هیل بود که در سال ۱۹۱۵ تأسیس شد. او بهعنوان مدیر مؤسسه فعالیت میکرد و تدریس اصول موفقیت و اعتماد بهنفس را برعهده داشت. ایالت ایلینوی در سال ۱۹۱۸ دو پروندهی حقوقی را علیه هیل به جریان انداخت که او را متهم به فروش سهام مؤسسهاش با قیمتی بیش از ارزشگذاری واقعی میکرد. درنهایت مؤسسهی آموزش تبلیغات هم در سال ۱۹۱۸ تعطیل شد.
آموزشگاه خودروی جرج واشینگتن
نوشتن درباره موفقیت با هدف کسب ثروت
هیل پس از شکست در کسبوکارهای متعدد، نوشتن دربارهی موفقیت را بهعنوان مسیر زندگی کاری خود در نظر گرفت. اولین تصمیم او، راهاندازی مجلههایی مستقل بود که از میان آنها میتوان به Hill's Golden Rule و Napoleon Hill's Magazine اشاره کرد.
ناپلئون هیل در مسیر کسبوکار، فعالیتهای خیریه را نیز امتحان کرد که باز هم به گواه بسیاری، با کلاهبرداری و اعمال مجرمانه همراه بود. او مؤسسهای برای آموزش مهارت به زندانیان اوهایو راهاندازی کرد که بعدا مشخص شد توسط یک کلاهبردار چک مدیریت میشود. باتلر استروک، مدیر مؤسسهی آموزشی هیل بود که بعدا مجددا در سال ۱۹۲۳ به زندان رفت.
قانون موفقیت
ناپلئون هیل در سال ۱۹۲۸ به فیلادلفیا رفت و یک ناشر ساکن در کنتیکت را مجاب کرد تا کتاب هشت جلدیاش را بهنام قانون موفقیت (The Law of Success) چاپ کند. این کتاب، اولین موفقیت مهم هیل بود که درآمد مناسبی را هم برایش بههمراه داشت. موفقیت در فروش کتاب، فرصت را برای شروع سبک زندگی لوکس هیل نیز فراهم کرد که با خرید خانهی مجلل و ماشین رولزرویس همراه بود.
مقالههای مرتبط:
ناپلئون هیل پس از مرگ اندرو کارنگی ادعا کرد که ملاقاتی تاریخی با او داشته است. کارنگی در دوران زندگی و وارثان او در سالهای بعد، هیچگاه چنین ملاقاتی را تأیید نکردند. بههرحال هیل گفته بود که کتاب قانون موفقیت بهنوعی جمعبندی چندر روز مصاحبه با اندرو کارنگی است و مجموعهای از صحبت با ۱۰۰ فرد موفق آمریکایی در آن وجود دارد. از میان افرادی که هیل ادعا به مصاحبه با آنها یا بررسی زندگیشان را داشت میتوان به هنری فورد، جیپی مورگان، جان دی راکفلر، الکساندر گراهام بل و توماس ادیسون اشاره کرد.
کتاب قانون موفقیت ناپلئون هیل ابتدا بهصورت یک سخنرانی توسط او ارائه شد و بعدها موضوع رویدادهای متعددی بود که با حضور هیل در سرتاسر جهان برگزار میشدند. بههرحال کتاب او با وجود تمام اتهامها و گمانهزنیها شهرت بالایی پیدا کرد و حتی در سال ۲۰۱۰، مجددا نسخهای از آن چاپ شد.
رکود بزرگ دهههای ابتدایی قرن بیستم، زندگی ناپلئون هیل را هم تحت تأثیر قرار داد. او کتاب بعدی خود را بهنام «نردبام جادویی به سمت موفقیت (The magic Ladder To Success)» چاپ کرد که یک شکست تمامعیار تجاری بود. هیل در سالهای بعد مجددا روند راهاندازی کسبوکارهای متنوع را در پی گرفت که شکست در آنها، منجر به جدایی از همسرش در سال ۱۹۳۵ شد.
بیندیشید و ثروتمند شوید
پرفروشترین کتاب ناپلئون هیل در سال ۱۹۳۷ منتشر شد؛ رخدادی که مجددا او را به زندگی لوکس بازگرداند که با همسر جدیدش رزا لی بیلاند شروع کرد. رزا در تألیف کتاب مذکور، همکاری زیادی با ناپلئون داشت. بیندیشید و ثروتمند شوید اکنون بهعنوان یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ خودیاری شناخته میشود و برخی، ادعای فروش ۲۰ میلیون نسخه از آن را دارند.
ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید بخشی را به شرح رمز و راز موفقیت اختصاص میدهد، اما ادعا میکند که هر فرد باید بهتنهایی راز خود را پیدا کند. البته او «خواستن» و تمایل شدید به سمت پول را در بسیاری از بخشهای کتابش بهعنوان تنها بازار رسیدن به موفقیت و ثروت بیان میکند، اما در پایان کتاب اشارهای هم به همکاری با دیگران و تولید ارزش افزوده برای آنها دارد که به موفقیت بیشتر منجر خواهد شد. در بخشی از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید میخوانیم:
اگر شما بهاندازهای به پول تمایل داشته باشید که بهنوعی وسواس تبدیل شود، هیج مشکلی در متقاعد کردن خود در رسیدن به پول نخواهید داشت. هدف اصلی، خواستن پول است و باید بهقدری برای رسیدن به آن مصمم باشید که خود را متقاعد به به داشتنش بکنید.
شما احتمالا اکنون میدانید که هیچگاه نمیتوان ثروت فراوانی داشت؛ مگر اینکه خودتان را در نوری الهامبخش از تمایل به پول قرار دهید و درنهایت به کسب آن ایمان پیدا کنید.
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید و ثروتمند شوید مانند دیگر اثر موفق ناپلئون هیل، اتهامهای متعددی را یدک میکشند. او در کتابش تنها به دفعات به خواستن پول و تمایل شدید قلبی به آن اشاره میکند و باز هم مصاحبه با کارنگی و بزرگان دیگر را الهامبخش ایدههای خود میداند.
ناپلئون هیل درجایی گفته بود که زندگی پسرش بلیر، الهامبخش او در آموزههای متعدد موفقیت بوده است. ناپلئون ادعا میکند پسرش با وجود تشخیص پزشکان مبنی بر ناشنوایی و عدم توانایی در تکلم، این تواناییها را در گذر زمان بهدست آورده است. بهعلاوه او فصلی از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را خوانده و بعدا صدها هزار فرد ناشنوا را تحت تأثیر قرار داده است!
ادعای بزرگ دیگر ناپلئون هیل در شرح رازهای موفقیت، ارتباط با ارواح و دریافت آموزههای موفقیت از آنها بود. او در کتابی بهنام Grow Rich! With Peace of Mind که در سال ۱۹۶۷ چاپ شد، اشارههای متعددی به ارتباط با این افراد دارد. هیل میگوید استاد همین ارواح، نکات متعدد موفقیت را به او گوشزد کردهاند!
انتقادها و اتهامها
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد و در بخشهای متعدد اشاره کردیم، ناپلئون هیل پارادوکسی از موفقیت و کلاهبرداری محسوب میشود. بسیاری او را متهم به ادعاهای واهی و تشویق سبک تفکر غلط دربارهی ثروت و موفقیت میکنند. شاید مقالهی گیزمودو را بتوان جامعترین اظهارنظر اتهامی دربارهی ناپلئون هیل دانست که از جنبهها و منابع گوناگون، زندگی او را بررسی میکند. در بخش دوم بیوگرافی این نویسنده، به بررسی اتهامهای واردشده به او میپردازیم.
گیزمودو کتاب موفق بیندیشید و ثروتمند شوید را بهنوعی شروع یک ژانر جدید از تفکر و ادبیات موفقیت و خودیاری میداند که هیل آن را متولد کرد. علاوه بر آن، رویکردهای متعدد کلاهبرداری تجاری و عضویت در یک فرقهی ساکن در نیویورک، بخشهای ناگفتهی زندگی هیل هستند که در هیچیک از مفاهیم ترویج موفقیت به آنها اشارهای نمیشود؛ مفاهیمی که پس از کتابهای ناپلئون هیل رشد کردند و حتی برخی، موفقتر از آموزههای خود او بودند.
بسیاری از علاقهمندان امروزی به مفهوم موفقیت، کتاب راز (Secret) را بهعنوان الهامبخش تفکر خود میشناسند که در سال ۲۰۰۶ چاپ شد. این کتاب، یکی از بیشمار آثاری است که از کتاب پرفروش ناپلئون هیل الهام گرفت. مفهوم و هدف هر دو اثر را میتوان یکی دانست: جهان مادی کاملا همسو با تفکرات شما حرکت میکند. اگر تنها بتوانید خواستههای خود را در جهان متصور شوید، آنها زود یا دیر به سمتتان جذب میشوند. طبق ادعای کتابها، این مفاهیم خصوصا در مورد پول صادق هستند.
کارشناسان منتقد هیل هم معتقد هستند که برخی از آموزههای او میتواند کاربردی باشد و حتی به موفقیت برخی اشخاص بینجامد. ازطرفی آنها میگویند زندگی هیل آن چیزی نیست که طرفداران دوآتشهاش تعریف میکنند و زوایای پنهان زیادی دارد. بههرحال آنها هیل را شروعکنندهی دورانی میدانند که بسیاری از مولفان کارآفرین توانستند با تکیه بر مفاهیمش همچون قانون جذب، طرفداران و درآمد زیادی کسب کنند.
شکاف در ادعاهای تاریخی
زندگی ناپلئون با تبلیغ و بازاریابی همتراز بود. او از هر فرصتی برای نمایش تواناییهای خود و ادعای موفقیت استفاده میکرد. با نگاهی به وبسایت بنیاد ناپلئون هیل یا زندگینامهی رسمی او که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد، به دستاوردهای بیشمارش اشاره میشود. بهعنوان مثال گفته میشود که هیل مشاور دو رئیسجمهور آمریکا، وودرو ویلسون و فرانکلین روزولت بوده است.
یکی از خانههای ناپلئون هیل
طرفداران هیل و بنیاد او تأکید زیادی روی مشاورهی او به روسای جمهور آمریکا دارند. درحالی که هیچ منبع تاریخی حتی دیدار او با افراد مذکور را تأیید نمیکند؛ چه برسد به مشاوره و فعالیت بهعنوان دستیار مورد اعتماد. ادعای او مبنی بر مصاحبه و همراهی با افراد موفق قرن بیستم نیز در بسیاری از منابع تکذیب میشود.
بزرگترین ادعای ناپلئون هیل، دیدار و مصاحبه با صنعتگر بزرگ آمریکایی، اندرو کارنگی بود که در بخشهای قبل به اختصار آن را ذکر کردیم. هیل میگفت در سال ۱۹۰۸ دیداری با کارنگی داشته و میلیاردر مشهور، او را مأمور به مصاحبه با افراد موفق کسبوکار و یادگیری رمز موفقیت آنها کرده است. اولین ادعای هیل، پس از مرگ کارنگی در سال ۱۹۱۹ مطرح شد.
ناپلئون در طول دههی ۱۹۲۰، بارها به مأموریت از سوی کارنگی اشاره کرد و تصمیم گرفت تا کتابی در شرح مصاحبه با او منتشر کند. کتاب مذکور امروز توسط بنیاد ناپلئون هیل و تحت عنوان «دانش اندرو کارنگی که به ناپلئون هیا گفته شد» فروخته میشود. بههرحال این کتاب تنها به داستانهای تکراری موفقیت و ثروتمند شدن سریع اشاره دارد و هیچ منبعی برای صحت مکالمههای آن دیده نمیشود. نویسندهی اندرو کارنگی نیز هیچ سندی مبنی بر دیدار او با هیل ندارد.
منتقدان ناپلئون هیل، در بررسی زندگی او به کلاهبرداریهای متعددی اشاره میکنند که در کسبوکارهای پیش از نوشتن انجام داده بود. او در شرکت اولش که در بازار الوار فعالیت میکرد، کالاها را بهصورت اعتباری میخرید و بهصورت نقدی با قیمتی بسیار پایین میفروخت. همین رویکرد باعث شد که شریکش تمامی سهام شرکت را واگذار کند و مشتریان و شرکای تجاری متعدد، بهدنبال هیل بیفتند. او مدتی ناپدید بود و پس از ورشکستگی شرکت و چند پروندهی حقوقی، کسبوکار خودرو را با پسزمینهای ساختگی شروع کرد.
حکم تعطیلی کسبوکار ناپلئون هیل (مؤسسهی آموزش جرج واشینگتن)
هیل ادعا کرده بود که ملاقات تاریخیاش با اندرو کارنگی در سال ۱۹۰۸ رخ داد. او در آن سال نهتنها دیداری با کارنگی نداشت، بلکه درحال گذر از چالشهای طلاق از همسر اول و فرار از دست شاکیان و طلبکارها بود. درواقع متن کتاب و ادعاهای هیل مبنی بر دیدار با کارنگی نیز نشاندهندهی دروغین بودن ادعاها هستند. هیل در کتابش صحبتهایی از کارنگی بیان میکند که در آنها صنعتگر بزرگ قرن بیستم، اصول موفقیت را میآموزد. هر کارشناس صنعتگری میداند که افراد موفق و خصوصا کارنگی، هیچگاه چنین سبکی از صحبت و ادعای آموزش موفقیت را نداشتهاند.
کسبوکار آموزشگاه خودروی هیل، کلاهبرداری بزرگ بعدی او بود. ناپلئون به دانشجویان گفته بود که با چند هفته آموزش، درآمد سرشاری از صنعت خودرو خواهند داشت. درواقع او از آنها بهعنوان نیروهای رایگان ساخت خودرو استفاده میکرد که بهخاطر عدم آگاهی فنی و علمی، محصولات خوبی را نیز مونتاژ نمیکردند.
پس از شکست آموزش مونتاژ خودرو، مدل کسبوکار ناپلئون روی فروش خودرو متمرکز شد که باز هم با ادعاهای واهی برای دانشجویان همراه بود. طرح ناپلئون و مدیران آموزشگاه برای فروش خودروها، بهنوعی شبیه به بازاریابیهای چندسطحی و شبکهای بود که حتی در سالهای اخیر هم بنیاد ناپلئون هیل، به یکی از نمونههای مشابه آن جایزهای را اهدا کرد.
پس از ورشکستگی کسبوکار آموزشگاه خودرو، نوبت به آموزش موفقیت و اعتماد بهنفس در مرکز آموزشی جدید رسید. ناپلئون هیل در این کسبوکار نیز کلاهبرداریهایی را مرتکب شده بود و دانشجویان و مقامهای شهری از او شکایت کردند.
دیپلم فارغالتحصیلی آموزشگاه جرج واشینگتن
ادعای مشاوره در جنگ جهانی
بیوگرافی رسمی ناپلئون هیل یکی از منابعی است که اکثر ابهامات دربارهی زندگی او را میتوان در آن پیدا کرد. بهعنوان مثال در هیچ بخشی از کتاب مذکور اشارهی دقیقی به مدیریت آموزشگاه موفقیت و چالشهای ناپلئون با حقوقدانان نمیشود. بهجای پرداختن به آن بخشها، ادعای جدیدی مبنی بر خدمت در جنگ جهانی اول در خلال سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۸ مطرح شده است. ناپلئون هیل سالها بعد از جنگ گفته بود که در پایان جنگ جهانی اول، به رئیسجمهور وقت آمریکا، وودرو ویلسون مشاوره میداد.
ناپلئون هیل ادعا میکرد که رئیسجمهور آمریکا پیشنهاد حقوقی بالا را برای مشاوره در جنگ به او داده است، اما هیل بهخاطر عشق به وطن، پیشنهاد رئیسجمهور را رد کرد. هیل در آن سالها تقریبا بیپول و فقیر بود و ادعای رد کردن حقوقی بالا از سوی رئیسجمهور آمریکا، باز هم تعجبها را دربارهی زندگی این نویسنده افزایش میدهد. داستان جایی جالبتر میشود که هیل، ادعای حضور در کاخ سفید و کمک به ویلسون در روزهای پایانی جنگ دارد. او میگوید در بررسی شرایط تسلیم آلمانیها در پایان جنگ جهانی دوم، به آمریکا مشاوره داده است.
در بخشی از زندگینامهی اصلی ناپلئون هیل، اشارهای به جلسهی او با ویلسون در کاخ سفید میشود. زندگینامه از قول هیل مینویسد که رئیسجمهور آمریکا پس از آمادهسازی جوابیه به آلمانیها دربارهی شرایط آتشبس، از هیل مشاوره خواسته است تا بخشهایی از نامه را اصلاح کرده یا پیشنهاد خود را به آن اضافه کند. بههرحال هیچ سند تاریخی از ملاقات هیل با ویلسون وجود ندارد. حتی یادداشتهایی که خود او در سالهای پایان جنگ جهانی اول منتشر میکرد، اشارهای به دیدارهای مذکور ندارد. جای تعجب است که چنین نقش مهمی در روزهای پایانی جنگ جهانی اول، در همان سالها از سوی هیل در مجلهاش ذکر نشد.
قانون طلایی
اسناد تاریخی نشان میدهد که هیل پس از ورشکستگی آموزشگاه جرج واشینگتون، مجلهی قانون طلایی را راهاندازی کرد. منتقدان میگویند مجلهی او بهجای الهامبخشی به تاجران و فعالان کسبوکار، بهنوعی با هدف جذب سرمایهگذاران به هر روش ممکن فعالیت میکرد. زوجی بهنام کاکس در آن سالها با ناپلئون آشتا شدند که شرکت نفتی General Oil را مدیریت میکردند. آنها بهدنبال سرمایهگذار بودند و هیل در این مسیر از مجلهاش برای جذب سرمایهگذار استفاده میکرد.
هیل در مجلهی قانون طلایی، مقالههای متعددی دربارهی خانوادهی کاکس منتشر کرد و آنها را افرادی موفق با درآمد یک میلیون دلاری برای چندین کارمند معرفی میکرد. کمیسیون تجارت فدرال آمریکا در سال ۱۹۱۹ او را متهم به تبلیغات کلاهبردارانه کرد و شرایط باز هم برای هیل دشوار شد. جالب است بدانید مجلهی مذکور، تیراژ و گستردگی بالایی هم نداشت و حتی امروز نسخههای اصلی آن بهراحتی پیدا نمیشوند. البته بنیاد ناپلئون هیل با انتشار مجدد برخی نسخهها، درآمد خوبی را برای خود فراهم میکند.
مجلهی قانون طلایی، تنها همکاری هیل با خانوادهی کاکس نبود. او مجلهای بهنام Truth را در هیوستون راهاندازی کرد که گویی یک کانال تبلیغاتی برای شرکت نفتی بود. از ادعاهای خانوادهی کاکس در همراهی با هیل میتوان به راهاندازی خیریه برای کمک به سربازان بازگشته از جنگ جهانی اول اشاره کرد که کمیسیون تجارت فدرال، آن را هم در شکواییههای خود ذکر کرده بود. درواقع هیل و کاکس تلاش میکردند تا با ادعای کمک به خیریه، سهام شرکت نفتی را آسانتر به فروش برسانند. مؤسسههای خیریه، از همان زمان به ادعای مرسوم هیل در کسبوکارهای متعدد تبدیل شدند. فراموش نکنید که بخش مهمی از آموزههای او، به کمک به دیگران اشاره میکرد که بهنوعی باعث جذب موفقیت و ثروت میشود.
قانون طلایی، پس از مجلهی قانون طلایی به محوریت صحبتها و برنامههای ناپلئون هیل تبدیل شد. او میگفت با کمک به دیگران، بهنوعی آنها را به خود بدهکار میکنید و مسیر موفقیت از همین کمکها شروع میشود. درواقع هیل در مجلهاش هم کمک به دیگران را نوعی سلاح میدانست که افراد کمی توانایی مقاومت در برابر آن را دارند. در مسیر توسعهی همین ادعا و قانون، جایزهای بهنام مدال طلایی هیل طراحی شد که اولین دریافتکنندهی آن، یک متخصص کایروپراکتی بهنام پالمر بود. هیل ادعا میکرد که ۱۵۰ هزار مشترک مجلهاش، از سرتاسر جهان و حتی کشورهایی همچون استرالیا و ژاپن، برای انتخاب فرد برتر رأی دادهاند. تعجب نکنید که وودرو ویلسون، دومین فردی بود که برای دریافت جایزهی مدال طلایی انتخاب شد.
حمایت هیل از کایروپراکتی
جایزهای که هیل با ادعای انتخاب از سوی مشترکان مجلهاش راهاندازی کرد، بیش از همهچیز در مسیر افزایش شهرت او بود. همین جایزه باعث شد تا هیل به روزنامههای بزرگ محلی راه پیدا کند و عکس او درحال اهدای مدال طلایی به افراد متعدد در صفحهی اول روزنامهها چاپ شود. هیل در ادامه از همین شهرت استفاده و مؤسسهای برای آموزش به زندانیان اوهایو تأسیس کرد. منتقدان میگویند هدف اصلی مؤسسهای که باز هم با ظاهر خیریه فعالیت میکرد، فروش اشتراک مجلههای هیل و دورههای آموزشی مکاتبهای او بوده است.
مؤسسهی آموزش به زندانیان، یکی دیگر از برنامههای هیل بود که سرنوشتی بهجز اتهامهای کلاهبرداری و دزدی نداشت. او به سرتاسر آمریکا سفر و از افراد و سازمانهای متعدد برای کمک خیریه به آموزشگاه خود دعوت میکرد. بعدا مشخص شد که هیچ بخشی از پولهای دریافتشده از خیّران، به زندانیان پرداخت نشده است. هیل شرکای خود را متهم میکرد و آنها نیز او را مقصر عدم پرداخت کمکها به زندانیان میدانستند. بههرهال قانونگذاران باز هم دلیلی برای تعقیب ناپلئون هیل پیدا کرده بودند.
ناپلئون هیل و توماس ادیسون
ادعای مصاحبه و همنشینی با افراد موفق تاریخ، در همهی صحبتهای ناپلئون هیل و نوشتههای او جاری بود. ادعایی که در اغلب موارد، گواهی بر صحت آن وجود ندارد. یکی از معدود افرادی که با یک سند تصویری میتوان ملاقات او را با هیل ثابت کرد، توماس ادیسون بود. تصویری که در پایین میبینید، هیل را در کنار توماس ادیسون نشان میدهد که حالت جالبی هم در ژست هردو نفر دیده میشود.
داستان ملاقان هیل با ادیسون، نشاندهندهی تلاش نویسندهی خودیاری برای ثبت تصویر با یکی از بزرگترین مخترعان تاریخ است. او به ادیسون قول داده بود که بهعنوان نمایندگی فروش محصولات شرکت او فعالیت خواهد کرد. همین ادعا باعث شد تا جادوگر منلوپارک، ملاقات با آقای نویسنده را بپذیرد و همان ملاقات کوتاه، بهانهی ثبت تصویر را فراهم کرد. هیل عکس مشترک با ادیسون را در مجلهها و اخبار متعدد چاپ کرده و آن را بهعنوان تصویری از دو فرد مشهور آمریکایی توزیع کرد. او در همان رویداد مدال طلایی خود را به ادیسون اهدا کرد و مخترع بزرگ، بدون هیچ اظهارنظری مدال را نپذیرفت.
هیل در کنار ادیسون
همانطور که گفته شد، یکی از اتهامهای اصلی به هیل این است که هیچ سندی از ملاقات او با افراد موفق وجود ندارد. او و طرفدارانش در پاسخ به اتهام مذکور، داستان جالبی دارند. آنها میگویند که تمامی اسناد ملاقات هیل با افراد مشهور و روسای جمهور آمریکا، در یک آتشسوزی از بین رفتهاند. طبق آن ادعا، همهی عکسها، نامهها، اسناد مشاوره و هر چیزی که ملاقات هیل را با افراد موفق ثابت کند، سوختهاند. چنین ادعایی را میتوان راحتترین پاسخ به اتهام عدم وجود اسناد دانست!
کتاب قانون موفقیت
ناپلئون هیل در دورهای کوتاه در شهر کانتون اوهایو زندگی میکرد. او در آنجا با روزنامهنگاری بهنام دیوید ملِت آشنا شد و ادعای همکاری و دوستی نزدیک با او داشت. بههرحال شهر کانتون وضعیت مناسبی از لحاظ قانون و امنیت نداشت و ملِت هم ضد خلافکاران مینوشت. هیل ادعا میکند که دوستی با ملِت موجب تهدید جانیاش از سوی خلافکاران شد و بههمین دلیل بهسرعت کانتون را ترک کرد. ملِت بعدا به قتل رسید و هیل از قتل او نیز برای تبلیغ خود و ادعا به مقابله و مبارزه با خلافکاران استفاده (سوء) کرد.
داستان انتشار کتاب راز موفقیت، نشاندهندهی تلاش جدی هیل برای ورود به دنیای ادبیات و کسب شهرت هرچه بیشتر است. کتاب او به گواه بسیاری از متخصصان ارزش ادبی چندانی ندارد، اما هیل توانست بههرحال ناشری بهنام اندرو پلتون را در کنتیکت به انتشار کتاب هشت جلدی مجاب کند. منتقدان میگویند هیل برای نشان دادن خود بهعنوان فردی موفق، با قرض کردن پول از دوستان و آشنایان، با ظاهری ثروتمند و معتبر با پلتون مذاکره میکرد.
همانطور که گفته شد کتاب قانون موفقیت درآمد خوبی را برای هیل بههمراه داشت. نزدیکان ناشر کتاب با وجود اطلاع از ارزش نهچندان بالای آن، برای فروش هرچه بیشتر تلاش میکردند. تا سال ۱۹۲۹، درآمد هیل از فروش کتاب و حق امتیاز به ۲،۵۰۰ دلار در ماه رسیده بود که برابر با حدود ۳۵ هزار دلار امروزی میشود. البته در ادامه تمامی ثروت او بههمراه خانه و داراییهایی که کسب کرده بود، تحت تأثیر رکود شدید دههی ۱۹۳۰ آمریکا بر باد رفت.
تبلیغ مؤسسهی آموزشی جرج واشینگتن
مشاوره به روزولت
ناپلئون هیل در سال ۱۹۳۳ باز هم در شرایط ورشکستگی قرار داشت و تقریبا تمامی ثروتش از بین رفته بود. او نزد خانوادهی همسرش زندگی میکرد و در تلاش بود تا مجددا کسبوکاری حول صنعت انتشار و روزنامهنگاری راهاندازی کند. ادعای بزرگ آن سال، دعوت دولت روزولت از او برای القای اعتمادبهنفس به اقتصاد آمریکا است! ادعای هیل و طرفدارانش در کتاب زندگینامه تا آنجا پیش میرود که گفته شده او حتی متون سخنرانیهای روزولت را هم نگارش و اصلاح میکرده است.
ادعای مشاورهی هیل به روزولت، شباهت زیادی به ادعای مشاورهی او در جنگ جهانی اول دارد. نویسندهی بزرگ خودیاری میگوید که حقوق پیشنهادی از دولت را مجددا رد کرده است که باز هم باتوجه به شرایط اقتصادی ضعیف او در آن سالها، عجیب بهنظر میرسد. بههرحال باز هم در اسناد تاریخی خبری از ملاقات و مشاورهی هیل به روزولت وجود ندارد.
بیندیشید و ثروتمند شوید
سبک زندگی ناپلئون هیل و سفرهای بسیار زیاد او منجر به جدایی همسرش، فلورانس شد. جدایی او را مجددا با شرایط بیپولی روبهرو کرد چون ناپلئون هزینههای خود را در دههی ۱۹۳۰ از خانوادهی همسر دریافت میکرد و حتی در منزل آنها سکونت داشت. بههرحال نویسندهی مشهور خودیاری مجددا تلاش کرد تا با کتابی جدید، درآمدی برای خود مهیا کند. او با رزا لی بیلاند ازدواج کرد که یکی از افراد مهم و کمک بزرگی به هیل در نوشتن کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» بود.
هیل برای انتشار کتاب بعدی خود مجددا به پلتون مراجعه کرد. ناشر مذکور ابتدا از چاپ کتاب او خودداری کرد چون اعتقاد داشت در دوران رکود اقتصادی، مردم برای کتابهای خودیاری هزینه نمیکنند. بههرحال او درنهایت راضی به انتشار شد و «بیندیشید و موفق شوید» در سال ۱۹۳۷ به بازارها راه یافت. کتاب هیل در آن سالها بهانهای برای جامعهی رخوتزدهی آمریکا بود تا رویای ثروتمند شدن را تنها با تفکر به پول دنبال کنند.
همانطور که از عنوان کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید برمیآید، هیل تنها ابزار رسیدن به ثروت را تفکر و تمایل به پول میداند. او حتی تمایلات جنسی را هم در کتابش بهعنوان ابزاری برای رسیدن به موفقیت و ثروت مطرح میکند که از نظر منتقدان، راهی زیرکانه برای جذب مخاطب بوده است. درنهایت سرنوشت ثروت کسبشده از کتاب جدید، شبیه به دیگر درآمدهای هیل بود. او و همسر جدیدش سرمایهی زیادی را خرج زندگی لوکس میکردند و در ادامه برای کسب درآمد بیشتر، به رویکردهای تبلیغ و بازاریابی و ادعاهای واهی بیشتر تکیه کردند. آنها ادعا کردند که ۱۵ کودک را به سرپرستی قبول خواهند کرد تا زندگی موفقی را برایشان رقم بزنند. ادعایی که باز هم سندی بر اجرای آن وجود ندارد.
در بخشی از داستان زندگی هیل، به فرقهای اشاره میشود که با ادعای تربیت «کودکی فنا ناپذیر» تشکیل شد و از بسیاری از آموزههای هیل بهره میبرد. سرنوشت آن فرقه و فعالیت هیل در پیشبرد اهداف، از حوصلهی این مقاله خارج است، اما پیشنهاد میکنیم علاقهمندان، به منبع مقاله در سایت گیزمودو مراجعه کنند. زندگی هیل با رزا لی نیز سرانجام خوشی نداشت و به جدایی انجامید. البته رزا لی رویکردی شبیه به هیل را در کلاهبرداری به او نشان داد و از حق امتیاز دریافت شده از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید سوءاستفاده کرد.
هیل در سالهای پس از موفقیت و سقوط درآمد از کتاب پرفروش خود، بخش عمدهای از تلاش و زمان خود را به سخنرانی پیرامون موفقیت اختصاص داد. او با کلمنت استون آشنا شد و مجددا بخشی از کسبوکار خود را به مجله و کتابهای پیرامون موفقیت اختصاص داد. پس از شکست در برخی از آن فعالیتها، بنیاد ناپلئون هیل برنامهی جدید نویسندهی مشهور خودیاری در حوزهی خیریه و مؤسسههای غیرانتفاعی بود. او بنیاد مذکور را در سال ۱۹۶۳ تأسیس کرد که هنوز هم به فعالیت ادامه میدهد و تبلیغ دستاوردهای ناپلئون هیل را بر عهده دارد.
ناپلئون هیل در هشتم نوامبر سال ۱۹۷۰ از دنیا رفت. هیل در سالهای پایانی بیماریهای متعددی را تجربه کرده بود و همسر سومش، آنی لو، از او پرستاری میکرد. لو پس از مرگ همسرش دعاوی حقوقی با بنیاد ناپلئون هیل داشت تا میراث بهجا مانده از او مانند حق امتیاز کتابها را دریافت کند که در دههی ۱۹۸۰ در بسیاری از آن دعاوی پیروز شد. زندگی ناپلئون هیل، پارادوکسی با ادعای موفقیت و ثروت بود که در زمان مرگ، ثروت زیادی برای خودش بههمراه نداشت. بههرحال شاید مرور همین زندگی پرفراز و نشیب بتواند به علاقهمندان به موفقیت در انتخاب صحیح مسیر فعالیت و یادگیری کمک کند.
شرکت امنیت سایبری Devcon اعلام کرده که براساس دادههای جمعآوری شده توسط ابزارهای داخلی، ۶۱٪ تبلیغات مخرب که از ۱۱ ژوئیه تا ۲۲ نوامبر ۲۰۱۹ شناسایی شدهاند، مربوط به کاربران ویندوز بوده است. این کمپینهای تبلیغاتی مخرب برای هدایت کاربران به سایتهای مخرب یا بارگیری نرمافزارهای مخرب طراحی شدهاند. بهگفتهی این شرکت، منطق امر مذکور واضح بوده و میتوان آن را به سهم زیاد سیستمعامل ویندوز از بازار نسبت داد. درنتیجه جای تعجب نیست که بیشتر بدافزارها و تبلیغات مخرب در ۳۰ سال گذشته، دستگاههای ویندوز را هدف قرار دادهاند.
البته ماجرا فقط به ویندوز ختم نشده و از سوی دیگر میتوان طبق آمار گفت که در چهار ماه گذشته، این تبلیغات مخرب در ChromeOS نیز بهطور غافلگیرکنندهای کشف شدند و این سیستمعامل را نیز هدف قرار دادند. درواقع Devcon اشاره کرد که ۲۲ درصد از تبلیغات مخرب مشاهده شده، سیستمعامل کروم را هدف قرار دادهاند و این آمار بیشتر از سیستمعامل مک با ۱۰/۵ درصد، سیستمعامل iOS با ۳/۲ درصد، سیستمعامل اندروید ۲/۱ درصد و سیستمعامل iPadOS با ۰/۸ درصد بوده است.
طبق اطلاعات به دست آمده ظاهرا کمترین حملات به سیستمعامل لینوکس بوده که فقط ۰/۳ درصد تبلیغات مخرب را شامل شده است که البته جای تعجب ندارد زیرا سیستمهای مجهز به سیستمعامل لینوکس اغلب بهعنوان سرور استفاه میشوند.
بیشترین تبلیغات مخرب از سه شبکه تبلیغاتی نشات میگیرد
گزارش متفاوت دیگری که هفته گذشته توسط شرکت امنیتی Confiant منتشر شد، نگاهی به کل اکوسیستم و منابع تبلیغات مخرب داشت. این شرکت امنیتی اعلام کرد که بیش از ۱۲۰ میلیارد تبلیغات در سهماهه سوم سال ۲۰۱۹ یعنی از اول ژوئیه تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ از طریق ۷۵ شبکه تبلیغاتی منتشر شدهاند. Confiant گفته است که نزدیک به ۶۰٪ از کل تبلیغات مخرب که در سهماهه سوم سال جاری شناسایی شده فقط از سه پلتفرم تبلیغاتی نشات گرفتهاند. بهگفتهی این شرکت امنیتی، نگرانکنندهترین منبع تبلیغات مخرب از طریق یک SSP بوده که ۳۰ درصد تبلیغات مخرب را به عهده داشته است. این شرکت اشارهای بهنام این شبکههای تبلیغاتی نداشت.
وقتی برای اولینبار چشمان خود را گشودید، اولین چیزی که دیدید، نور بود. این اتفاق در سهماههی دوم بارداری مادر و زمانیکه هنوز در رحم او بودید، اتفاق افتاد. در آن زمان، مغز شما بهسرعت درحال تکامل بود، ریهها کاملا شکل گرفته بودند (اگرچه هنوز نفس نمیکشیدند) و شبکیهی چشم قادر بود نخستین روشنایی را تشخیص دهد. همچون تمامی پستانداران، شما نیز ازنظر عملکردی نابینا به دنیا آمدید اما مدتها قبل از آن میتوانستید روشنایی را بفهمید. در این رابطه، مطالعهی جدیدی که روی موشها انجام شده است، نشان میدهد که حتی درون رحم، چشم پستانداران قادر به دیدن چیزی بیش از آنچه قبلا فکر میکردیم، است.
اولین سلولهای حساس به نوری که در شبکیهی چشم ایجاد میشوند، سلولهای گانگلیونی ذاتا حساس به نور شبکیه (ipRGCs) هستند که یک دهه پیش کشف شدند. وقتی پستانداران به دنیا میآیند، سلولهای مخروطی و میلهای موجود در شبکیهی چشم آنها که به دیدن رنگها و تصاویر کمک میکنند، هنوز به مغز متصل نشدهاند. برای ایجاد پیوند قوی به زمان و تمرین نیاز است اما پژوهشهای جدید که عمدتا روی موشها و میمونها انجام شده، نشان میدهد که حساسیت ما نسبتبه نور ممکن است خیلی زودتر از این زمان توسعه پیدا کند. مطالعات حیوانی نشان دادهاند که حتی در مرحلهی جنینی، سلولهای مذکور که انواع مختلفی نیز دارند، اطلاعات مربوط به نور محیط را به بخشهای مختلف مغز پستانداران ازجمله مناطق مرتبط با گشاد شدن مردمک چشم و ریتمهای شبانهروزی منتقل میکنند. تاکنون درمجموع ۶ نوع از سلولهای ipRGC شناسایی شده است اما ما درمورد آنها و نیز تأثیر آنها روی تکامل شبکیه چیزی نمیدانیم. پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا میگویند که ما حداقل درمورد موشها، عملکرد این سلولهای حساسبهنور را دستکم گرفتهایم. مارلا فلر، متخصص زیستشناسی سلولی در این رابطه توضیح میدهد:
پژوهشگران در گذشته نشان دادهاند که این سلولهای حساس به نور برای مواردی مانند توسعهی عروق خونی در شبکیه و افزودن نور به ریتمهای شبانهروزی اهمیت دارند اما اینها نوعی پاسخ دربرابر «بود» یا «نبود» نور هستند، یعنی یا باید نور باشد یا نباشد. این درحالی است که بهنظر میرسد آنها واقعا برای شدتهای مختلف نور رمزگذاری کرده و نسبتبه آنچه قبلا تصور میشد، اطلاعات بسیار بیشتری را رمزگذاری میکنند.
پژوهشگران با تشریح شبکیهی چشم موشها و استفاده از تجزیهوتحلیلها و روشهای دارویی مختلف نشان دادند که تمام ۶ نوع سلول ipRGC در موشهای تازه متولد شده با هم ارتباط داشته و ازطریق اتصالات الکتریکی که «اتصالات فاصلهدار» خوانده میشوند، با هم ارتباط برقرار میکنند. این شبکه از اطلاعات نهتنها نور را تشخیص میدهد بلکه بهنظر میرسد که دربرابر شدت نور که میتواند بسیار متغیر باشد نیز پاسخ میدهد. برایناساس، بهنظر میرسد که حتی درون رحم نیز شبکیهی چشم پستانداران درحال رمزگذاری ظرافتهای روشنایی است. فلر میگوید:
ما فکر میکردیم که سلولهای گانگلیونی در چشمِ درحال توسعه وجود دارند که به مغز متصل میشوند اما آنها در آن نقطه از زمان، به بسیاری از نقاط دیگر شبکیه اتصالی ندارند. اکنون بهنظر میرسد که آنها به همدیگر متصل هستند و این موضوع شگفتآوری است.
جالب اینکه، درحالیکه برخی از انواع سلولهای ipRGC از اتصالات فاصلهدار برای ارتباط برقرار کردن با هم استفاده میکردند، بقیه این طور نبودند. این امر نشان میدهد آنها ممکن است نقش متفاوتی داشته باشند.
مقالههای مرتبط:
درمجموع، نتایج مطالعهی حاضر نشاندهندهی یک مدار عصبی است که در آن سلولهای ipRGC نوع دو و پنچ اتصالات گستردهای برقرار میکنند و بر نور قابل تشخیص متکی هستند، درحالیکه سلولهای ipRGC نوع یک بهصورت جداگانه عمل کرده و تنها ازطریق ابزارهای درونی (نه نور محیط) پاسخ خود دربرابر نور را ایجاد میکنند.
پژوهشگران توضیح میدهند که این اتصالات فاصلهدار هستند که به مدار عصبی امکان چنین پاسخ گسترده و متنوعی در برابر نور را میدهند. فلر میگوید:
باتوجه به تنوع این سلولهای گانگلیونی و اینکه آنها به بسیاری از بخشهای مغز پیشروی میکنند، من در شگفتم که آیا آنها در نحوهی اتصال شبکیه به مغز نقش دارند یا خیر. شاید درمورد مدارهایی بینایی نه ولی برای رفتارهای غیربینایی چنین باشد.
بهعنوان مثال، این میتواند همان دلیلی باشد که موجب میشود تولههای پستانداران بهمحض تولد از نور اجتناب کنند. با این حال، پژوهشهای انجام شده در رابطه با ipRGCها محدود بوده و قبل از اینکه بتوانیم بگوییم که این سلولها چگونه کار میکنند، چه زمانی توسعه مییابند و باعث ایجاد چه پاسخهای رفتاری میشوند، پژوهشهای بیشتری باید انجام شود. علاوهبراین، درحالیکه موشهای آزمایشگاهی مدلهای اساسی برای مطالعه نحوهی توسعهی چشم انسان هستند، فیزیولوژی این موجودات ازنظر سازگاری گیرندههای نوری موجود در چشمشان، تفاوت قابلتوجهی با فیزیولوژی ما دارد.
کسی نمیگوید توسعهی شبکیهی چشم موشها کاملا مشابه توسعهی شبکیهی چشم انسان است اما باتوجه با مسائل اخلاقی پیرامون پژوهشهای مرتبط با توسعهی انسان (وقتی بخواهد روی انسان انجام شود)، موشها از بهترین مدلهایی هستند که ما با مطالعهی آنها درمورد چشم خویش آگاهی کسب میکنیم.
نتایج این پژوهش در مجلهی Current Biology منتشر شده است.
این روزها اگر فرد نوجوانی در اطراف شما باشد به احتمال زیاد یک گوشی موبایل نیز در دستان او خواهید دید. اخبار و مطالب گوناگون با ارائهی آمارهایی مثل اعتیاد یک نفر از هر چهار نوجوان به گوشی خود میخواهند این موضوع را یک مشکل روانی بزرگ اعلام کنند.
اخبار و آمارهای این چنینی ممکن است قبلا نیز به گوش شما خورده باشد. جدیدترین اخبار دراینزمینه بر مبنای یافتههای پژوهشی هستند که میگوید ۲۳ درصد از نوجوانان به شیوهای نادرست از تلفن همراه خود استفاده میکنند. بیانیهی مطبوعاتی ارائه شده مربوط به این پژوهش نیز اشاره به پایداری این موضوع همراهبا اعتیاد رفتاری دارد.
یافتههای دیگر پژوهش یادشده حاکی از آن هستند، نوجوانانی که به شیوه نادرستی از گوشی هوشمند خود استفاده میکنند سه برابر بیشتر از دیگران اظهار داشتند احساس افسردگی و اضطراب میکنند یا نمیتوانند به حد کافی بخوابند. بهطور کلی پژوهش مورد نظر میخواهد این را نشان دهد که گوشیهای هوشمند فرزندان ما را دچار مشکلات سلامت روانی میکنند.
مقالههای مرتبط:
اما شاید بهتر است قبل از احساس خطر در اینباره کمی فکر کنیم. بحثهای زیادی وجود دارد که آیا اصلا امکان دارد کسی به تلفن همراه خود یا اینترنت و بازیهای کامپیوتری اعتیاد پیدا کند یا خیر. بعضی پژوهشگران این رشته اعلام میکنند که چنین امکانی وجود دارد درحالیکه برخی دیگر استفاده از عبارت اعتیاد دراینزمینه را بیمعنی میدانند.
پژوهش جدید که خلاصهای از ۴۱ مطالعهی پیشین درباره استفاده از گوشی موبایل است، پاسخی به این سؤال تقریبا فلسفی نمیدهد و فقط تأیید میکند که برخی از نوجوانان به میزان زیادی وقت خود را با تلفن همراه سپری میکنند؛ موضوعی که احتمالا بسیاری از خانوادههای آنها نیز میدانستند.
پژوهشگران در این بررسی به مطالعاتی مراجعه کردهاند که از نظرسنجی برای سنجش رفتار مردم استفاده میکند. رایجترین این نظرسنجیها شامل چندین سؤال هستند که صرفا میزان زیاد استفاده از تلفن همراه را بدون اینکه الزاما یک شرایط پزشکی آسیبزا باشد نشان میدهند.
برخی از این سوالات میپرسند که آیا افراد از تلفنهمراه خود بیشتر از مقداری که قصد آن را داشتند استفاده میکنند؟ آیا این مسئله باعث شده است تکالیف مدرسه خود را فراموش کنند؟ یا اینکه آیا کسی به آنها گفته است که از تلفنهمراه خود بیش از اندازه استفاده میکنند؟
آیا این سوالات واقعا میتوانند اعتیاد را تشخیص دهند؟ کافی است در این سوالات عبارت تلفنهمراه را با کتاب جایگزین کنید و خواهید دید که فردی با مطالعهی زیاد به اغلب این سوالات پاسخ مثبت خواهد داد؛ اما ما دربارهی اعتیاد به مطالعه ابراز نگرانی نمیکنیم.
یکی از مولفان پژوهش تازه بهنام نیکلا کالک استفادهی گسترده از این نظرسنجیها را تأیید میکند. وی همچنین به برخی از نوجوانانی اشاره میکند که مدت زیادی مشغول بازیکردن با تلفنهمراه خود هستند تا حدی که حتی وقت نمیکنند به حمام بروند یا از خانه خارج شوند. این رفتار قطعا برای یک نوجوان ناسالم و آزاردهنده است اما پژوهش مورد نظر اشارهای به تعداد نوجوانانی که در چنین شرایط حادی هستند نمیکند.
نگرانی دیگر که ایمی اوربن از دانشگاه کمبریج به آن اشاره میکند، این است که مطالعات استفادهشده در بررسی مورد بحث جامع و دقیق نیستند زیرا تیم پژوهشی، بانک اطلاعاتی مطالعات در زمینهی تلفنهمراه را با استفاده از کلمهی «اعتیادآور» بهعنوان یکی از عبارات جستوجو اسکن کردهاند. این احتمال وجود دارد که مطالعاتی که استفادهی مشکلزا از تلفنهمراه را پایین نشان میدهند در این روش جستوجو نادیده گرفته شده باشند.
نیکلا کالک و همکارش بن کارتر این محدودیت را قبول دارند اما همچنان معتقدند که یافتهها نشانگر یک الگو هستند که نیازمند بررسی بیشتر است.
ادعای دیگر مبنی بر اینکه گوشیهای هوشمند در حال افسرده کردن نوجوانان هستند نیز هیچ پایهای ندارد. مطالعات صرفا بین استفاده از تلفنهمراه و مشکلات روانی گزارششده همبستگی را نشان میدهند و نه اینکه دلیل این مشکلات تلفن همراه است.
کاملا محتمل است که احساس افسردگی به دلیل نداشتن دوستان زیاد در مدرسه شما را به سمت بازیکردن یا مکالمهی آنلاین با دیگران بهعنوان روشی برای مقابله با آن سوق دهد. اگر این موضوع در مورد فرد صدق کند، والدینی که در مواجهه با اخبار نگرانکننده در مورد اعتیاد نوجوانان، تلفنهمراه فرزند خود را از او میگیرند تنها شرایط وی را بدتر میکنند.
البته اگر بخواهیم منصف باشیم تیم انجامدهنده این بررسی در پژوهش خود اشاره کردهاند که آنها فقط یک پیوستگی بین استفاده از تلفنهمراه و مشکلات سلامت روان یافتهاند. اما این حقیقت که پژوهش مورد نظر گواهی بر ایجاد افسردگی توسط تلفنهمراه نیست توسط اغلب رسانهها نادیده گرفته شده است. بهنظر میرسد خبرنگاران تمایل زیادی به نوشتن یک داستان جذاب در مورد نوجوانان و تلفنهای همراهشان دارند. نظر شما کابران زومیت دراینزمینه چیست؟
تاکنون اخبار مختلفی در مورد گوشی هوشمند گلکسی اس ۱۱ سامسونگ بهاشتراک گذاشته شده است. اوایل آذرماه، رندر جدید گلکسی اس ۱۱ خبر از ماژول دوربین مستطیلیشکل آن داد.
آخرین اخبار فاششده حاکی از آن است که باید منتظر سه نسخهی مختلف از گلکسی اس ۱۱ باشیم. در مستندات مربوط به بنچمارک گیکبنچ نیز اطلاعات بیشتری در مورد دوربین و مشخصات دستگاه بهاشتراک گذاشته شد.
مقالههای مرتبط:
تصویر جدید فاششده از محافظ نمایشگر گلکسی اس ۱۱ خبر از معرفی دستگاهی با حاشیههای باریک میدهد که دوربین سلفی آن مشابه گلکسی نوت ۱۰ در قسمت وسط بالای پنل جلویی قرار دارد. بهنظر میرسد که حاشیههای دورتادور گوشی هوشمند جدید نسبت به گلکسی نوت ۱۰ باریکتر شدهاند.
احتمالا گلکسی اس ۱۱ با نمایشگر ۶/۷ اینچی Dynamic AMOLED با وضوح +QHD و نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز به بازار عرضه خواهد شد. نسخهی کوچکتر این گوشی هوشمند یعنی گلکسی S11e نیز احتمالا با نمایشگر ۶/۴ اینچی +FHD در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت. این در حالی است که نسخهی بزرگتر یعنی گلکسی گلکسی اس ۱۱ پلاس از نمایشگر ۶/۹ اینچی +QHD بهره خواهد برد. هر سه گوشی هوشمند جدید سامسونگ، به احتمال زیاد با حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر به بازار عرضه میشوند. همچنین شایعه شده که دکمههای مربوط به پاور و حجم صدا در سمت راست دستگاه قرار خواهند گرفت. پیشتر گفته شده است گلکسی اس ۱۱ سامسونگ ۲۹ بهمن معرفی میشود. باید تا آن زمان منتظر باشیم و ببینیم دستگاه بعدی کرهایها با چه مشخصاتی رونمایی و به بازار عرضه میشود.
کالی یکی از توزیعهای لینوکس است که عموما برای هک اخلاقی و بررسی لایههای امنیتی سازمانها استفاده میشود. محققان امنیتی از کالی برای انجام هک آزمایشی بهره میبرند تا حفرههای امنیتی را در وبسایتها و سرویسهای متنوع بررسی کنند. نسخهی جدید کالی بهنام 2019.4 هفتهی گذشته منتشر شد که حالتی بهنام Undercover به آن اضافه شده است. کاربران با استفاده از حالت جدید میتوانند ظاهر دسکتاپ لینوکسی خود را با سرعتی بالا به ویندوز ۱۰ تغییر دهند.
اکثر کاربران با ظاهر ویندوز ۱۰ یا macOS در سیستمهای کامپیوتری آشنا هستند. درنتیجه اگر آنها کاربری را ببیند که با ظاهر عجیب کالی و پسزمینهی مشهور اژدهای آن کار میکند، شاید دربارهی کار و وظیفهی او کنجکاو شوند و تعجب کنند. بههرحال کار کردن با کالی در دفاتر عمومی یا محلهایی همچون فضای کار اشتراکی و کافیشاپ و موارد مشابه، تعجب و نگرانی اطرافیان را بههمراه دارد. درنتیجه شاید هکرهای اخلاقی ترجیح دهند که ظاهر محیط کار خود را از دید اطرافیان مخفی کنند.
مقالههای مرتبط:
توسعهدهندههای کالی باتوجه به نیاز هکرهای اخلاقی تصمیم گرفتند تا حالتی برای مخفی کردن ظاهر لینوکسی توزیع آماده کنند. حالت جدید بهنام Undercover به کاربر امکان میدهد تا ظاهر دسکتاپ را به ویندوز ۱۰ شبیه کند و درنتیجه توجه کمتری به او و کارش جلب شود. توسعهدهندههای کالی دربارهی قابلیت جدید میگویند:
تصور کنید که در یک مکان عمومی مشغول به هک کردن با کالی هستید. شما نمیخواهید که دیگران ظاهر منحصربهفرد کالی و نشان اژدهای آن را ببینند و نسبت به کارتان کنجکاو شوند. بههمین دلیل ما یک کد جزئی به توزیع اضافه کردیم که تم کالی را شبیه به ظاهر پیشفرض ویندوز میکند. شما با استفاده از حالت جدید، مخفیانهتر عمل میکنید. برای بازگشت به حالت اول نیز تنها کافی است که کد مذکور را مجددا اجرا کنید.
حالت جدید کالی ظاهری عالی و شبیه به ویندوز ۱۰ ندارد. البته با فعال کردن آن میتوان تا حدودی از جلب توجه دیگران جلوگیری کرد. نمایی از حالت مخفی را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
برای فعال کردن حالت Undercover در Kali Linux 2019.4 مراحل زیادی پیشرو ندارید. تنها کافی است ترمینال را باز کرده و کد kali-undercover را وارد کنید. برای بازگشت به حالت پیشفرض توزیع و استفاده از تم اصلی، کافی است همین مراحل را تکرار کنید. کد مذکور با نوشتن در بخش جستوجو نیز اجرا میشود.
از قابلیتهای جدید دیگر در آخرین نسخهی توزیع کالی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- محیط دسکتاپ پیشفرض جدید، Xfce
- تم جدید GTK3 (برای Gnome و Xfce)
- معرفی حالت Undercover
- بخش Kali Documentation در محیط جدید عرضه شده است و از Git پشتیبانی میکند
- اضافه شدن Public Packaging که اضافه کردن ابزارهای اختصاصی به کالی را برای کاربران ممکن میکند
- Kali NetHunter KeX یا دسکتاپ کامل کالی در اندروید
- قابلیت BTRFS در فرایند نصب
- اضافه شدن PowerShell
- بهروزرسانی کرنل به نسخهی ۵.۳.۹
- بهروزرسانیهای مرسوم و رفع باگ
ادعای اختراع ماشینی که از آب بهعنوان سوخت استفاده کند، موضوع جدیدی نیست و تاکنون افراد بسیاری در سرتاسر جهان مدعی ساخت چنین خودرویی شدهاند. در یکی از جدیدترین نسخهها از این سری داستانهای عامهپسند (که این بار از قضا وطنی است)، چند سال پیش مخترعی جوان با ادعای ساخت خودروی آبسوز، توانسته بود توجه رسانهای زیادی را به سمت خود جلب کند. همان زمان در زومیت بهتفصیل به بررسی این ادعا پرداختیم.
پس از افزایش قیمت بنزین و دور جدید سهمیهبندی سوخت در هفتههای گذشته، داستان آبسوز کردن خودرو بار دیگر سر زبانها افتاده است. در متن یکی از خبرگزاریها که ظاهرا به منبع اصلی رسانهها در ماجرای «سامانهی آبسوز» در چند روز اخیر تبدیل شده آمده است:
پیش از این در قالب میزگردی، میزبان یکی از مبتکران کشورمان بودیم که موفق به ابداع سامانهای شده است که با نصب بهروی خودروهای مختلف، امکان استفاده از «آب» بهجای بنزین را فراهم میکند! «آبسوز» کردن خودروها، اختراعی است که بهگفتهی این مخترع میتواند منجر به ایجاد تحولی اساسی در دنیا و در حوزهی حملونقل شود.
امروز، پس از گذشت حدود ۳ سال از اعلام مختصات ابتدایی این ابداع، دستاندرکاران این پروژه، ثبتنام از متقاضیان برای نصب سامانه آبسوز بهروی خودروهای شخصی را آغاز کردهاند. دستاندرکاران این پروژه اعلام کردهاند نصب سامانه آبسوز بهروی خودروهای شخصی در ابتدا بهصورت ۵۰ درصد آب و ۵۰ درصد بنزین خواهد بود که در فازهای بعدی سامانههای ۷۵ درصد و نهایتاً ۱۰۰ درصد ارائه خواهد شد.
اما داستان خودروی آبسوز ایرانی از کجا آغاز شد و چقدر حقیقت دارد؟
ماجرای خودروی آبسوز ایرانی
به گزارش پرس تیوی، مخترع ایرانی عضو کانون ملی نخبگان جوان، در اسفند ۱۳۹۴ برای نخستین بار از خودروی آب سوز خود در «پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی محیط زیست ایران» رونمایی کرده است. این مخترع جوان ضمن ادعای ثبت جهانی اختراعش، دربارهی خودروی آبسوز خود اینگونه توضیح میدهد:
این خودرو با آب کار میکند و کاملا دوستدار محیط زیست است. برای استفاده از آب بهجای بنزین و گازوئیل در این خودرو، نیازی به تعویض کلیات خودرو نیست و این جابهجایی سوخت با هزینهی بسیار اندک امکانپذیر است.
... خروجی این خودرو بخار است و هیچگونه آلودگی محیط زیست بههمراه ندارد. در هر یک لیتر بنزین، ۲۹ مگاژول انرژی تولید میشود؛ درحالیکه با هر یک لیتر آب ۹۶ مگاژول انرژی تولید خواهد شد. ... ۶۰ لیتر آب در مخزن سوخت خودرو ریخته میشود که ۹۰۰ کیلومتر مسافت را در مدت ۱۰ ساعت طی میکند.
توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی به خودروی آبسوز این مخترع، پس از حضور او در یکی از برنامههای صبحگاهی سیما سیر صعودی به خود گرفت. در این برنامه ادعا شد که خودروی آبسوز ایرانی حتی با «آب شور دریا و پسماند» نیز کار میکند و میتوان با صرف مبلغ ۶۰۰ هزار تومان، یک خودروی بنزینی را آبسوز کرد.
هماکنون مخترع جوان کشورمان با فعالیت گسترده در تلگرام، آپارات و اینستاگرام، وارد فاز جذب سرمایه شده است که این موضوع اهمیت بررسی ادعای او را دوچندان میکند.
خودروی آبسوز چیست؟
خودروی آبسوز به ماشینی گفته میشود که از لحاظ نظری، انرژی خود را بهطور مستقیم از آب تأمین میکند. شاید برای رفع ابهام و روشنتر شدن منظور، بهتر باشد ابتدا مشخص کنیم که به چه خودروهایی آبسوز گفته نمیشود.
- خودروهایی که با تزریق آب به محفظهی احتراق و ترکیب آن با مخلوط سوخت-هوا، از آن برای افزایش نسبت تراکم و کاهش لگد موتور استفاده میکنند.
- خودروهای هیدروژنی که در آنها هیدروژنِ مصرفی با استفاده از الکتریسیته و طی فرایند الکترولیز، از آب به دست میآید. در این خودروها نیز نه آبی وارد موتور میشود و نه از آب برای تولید انرژی استفاده میشود؛ بلکه هیدروژن تنها «حامل» انرژی است که طی فرایند «الکترولیز»، صرف جداسازی اکسیژن و هیدروژن شده است. در حقیقت تنها فلسفهی وجودی خودروهای هیدروژنی، چگالی بالاتر انرژی ذخیرهشده در هیدروژن نسبت به باتریهای فعلی است. پیشبینی میشود که در آیندهای نهچندان دور، با پیشرفت تکنولوژی و افزایش ظرفیت ذخیرهی انرژی باتریها، خودروهای هیدروژنی موضوعیت خود را بهطور کامل از دست بدهند.
- خودروهایی که در آنها برای بهینهتر شدن مصرف انرژی، پایین آمدن قیمت سوخت و کاهش آلایندگی خودرو، مقداری هیدروژن به سوخت متداول هیدروکربنی اضافه میشود. به این تکنیک «بهینهکردن سوخت با استفاده از هیدروژن» گفته میشود.
با نگاهی مختصر به مطالب و ویدئوهای منتشرشده از خودروی ساخت مخترع ایرانی (بخصوص تزریق مستقیم آب شرب خانگی از طریق شیلنگ به باک خودرو)، مشخص میشود که خودروی ادعایی او در هیچکدام از سه دستهی بالا نمیگنجد و با تعریف کلاسیک خودروی آبسوز (Water-fuelled car) که در ابتدا به آن اشاره کردیم، کاملا هماهنگ است.
آیا میتوان از آب انرژی گرفت؟
بنا به قوانین حاکم بر دنیای فیزیک، هیچگونه راهی برای استخراج انرژی از آب وجود ندارد. آب به خودی خود، از لحاظ ترمودینامیکی مولکولی بهشدت پایدار محسوب میشود و به دلیل پیوند شیمیایی بسیار محکم بین هیدروژن و اکسیژن، آنتالپی تشکیل آن منفی (برابر با ۲۸۵.۸- کیلوژول بر مول) است. این یعنی برای شکستن پیوند بین اتمهای تشکیلدهندهی یک لیتر آب، باید تقریبا برابر با میزان انرژی مصرفی یک انسان بالغ در طول روز (حدود ۲۵۰۰ کیلوکالری) انرژی صرف کنید.
از آنجایی که هیچ ترکیب دیگری از هیدروژن و اکسیژن وجود ندارد که آنتالپی تشکیل آن منفیتر از آب باشد، انرژی مورد نیاز برای شکستن پیوند هیدروژن و اکسیژن، همواره برابر (در حالت ایدهآل) یا بیشتر از انرژی بهدستآمده از ترکیب مجدد این دو عنصر خواهد بود. به زبان ساده، «هیچ راهی برای گرفتن انرژی از آب وجود ندارد، مگر اینکه در این راه انرژی بیشتری از آنچه به دست میآید هزینه کنید». تولید انرژی از آب، ناقض قوانین اول و دوم ترمودیناک است.
خودروهای آبسوز در طول تاریخ
تا به حال افراد زیادی در سطح جهان، ادعا کردهاند بهنوعی موفق به ساخت خودروی آبسوز شدهاند که البته ادعای تمامی این افراد تا به حال رد شده است. چنین ادعاهایی در اکثر نقاط دنیا «شبه علم» تلقی میشود و به دلیل احتمال کلاهبرداری، مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد.
اولین خودروی آبسوز دنیا توسط چارلز گرت در سال ۱۹۳۵ معرفی شد. باتوجه به پتنت ثبت شده توسط او در همان سال، خودروی او از طریق الکترولیز هیدروژن مورد نیاز خود را تأمین میکرد. پتنت گرت خودرویی را نشان میداد که در آن از یک کاربراتور دارای شناور استفاده میشد؛ با این تفاوت که در قسمت پایینی کاربراتور خودروی گرت، صفحات الکترولیز قرار گرفته بود. پتنت گرت نتوانست بهعنوان منبع جدیدی از انرژی به ثبت برسد.
در دههی ۸۰ میلادی، استنلی میر بحث بر سر خودروهای آب سوز را بار دیگر بر سر زبانها انداخت. او ابتدا ادعا میکرد که در طرح پیشنهادیاش، شمع ماشین توسط قطعهای با نام «Water splitter» جایگزین میشود و با ثابت ماندن دیگر اجزای موتور، بهراحتی میتوان از آب برای به حرکت در آوردن خودرو استفاده کرد. بعدها او ادعای خود را اینگونه تغییر داد که با استفاده از یک پیل سوختی و به روش رزونانس الکتریکی، بخار آب به عناصر تشکیلدهندهاش تجزیه میشود. سپس در محفظهی احتراق موتور، با ترکیب دوبارهی عناصر هیدروژن و اکسیژن و تبدیل آنها به آب، انرژی مورد نیاز خودرو تأمین میشود.
طرح پیل سوختی آبی استنلی میر
ادعاهای میر هیچگاه به اثبات نرسید و در نهایت در سال ۱۹۹۶، دادگاهی در اوهایو او را به جرم کلاهبرداری محکوم کرد.
در سال ۲۰۰۲ شرکتی با نام Genesis World Energy ادعا کرد که دستگاهی با قابلیت گرفتن انرژی از آب، از طریق جداسازی و ترکیب مجدد هیدروژن و اکسیژن، ساخته است. جنسیس ورلد انرژی در سال ۲۰۰۳ اعلام کرد که تکنولوژی آنها آمادهی استفاده در خودروها است و به این ترتیب موفق به جذب سرمایهی ۲.۵ میلیون دلاری شد؛ اما دستگاه ادعایی آنها هیچگاه رنگ واقعیت به خود ندید.
در نهایت پاتریک کلی، بنیانگذار شرکت، در سال ۲۰۱۶ به دلیل کلاهبرداری و دزدی در دادگاهی در نیوجرسی به پرداخت ۴۰۰ هزار دلار جریمه و گذراندن ۵ سال در زندان محکوم شد.
در سال ۲۰۱۲ آغا وقار احمد، مخترع پاکستانی، مدعی شد که با نصب یک «کیت» میتواند هر نوع اتوموبیلی را آبسوز کند. کیت احمد از یک قوطی استوانهای شکل تشکیل شده است که به وسیلهی یک لوله، بهطور مستقیم به موتور خودرو متصل میشود. بهگفتهی او، کیت یادشده با استفاده از فرایند الکترولیز، آب را به «HHO» تبدیل و سپس از آن بهعنوان سوخت استفاده میکند.
آغا وقار احمد، مخترع پاکستانی خودروی آب سوز
احمد برای ثبت پتنت در پاکستان اقدام کرده است؛ اما به عقیدهی دانشمندان پاکستانی، اختراع او به دلیل نقض قوانین ترمودینامیک، چیزی جز کلاهبرداری نیست.
سوخت موشکهای ناسا و خودروهای هیدروژنی
باتوجه به اشارهی مکرر مدعیان ساخت خودروهای آبسوز به استفاده از آب برای تأمین سوخت موشک، لازم است گریزی به «علم موشکی» بزنیم.
ناسا (و دیگر سازمانها و شرکتهای فضایی) برای فرستادن کاوشگر یا محموله به خارج از جو زمین، معمولا از هیدروژن مایع بهعنوان سوخت در راکتهای خود استفاده میکنند. جالب است بدانید آژانسهای فضایی و شرکتهای ساخت موشک (مانند اسپیس ایکس) از گاز طبیعی برای تولید هیدروژن مورد نیاز خود استفاده میکنند، نه آب (برای آشنایی با هیدروژن مایع میتوانید نگاهی به این مطلب در سایت ناسا بیندازید).
اما بیایید فرض کنیم هیدروژن مورد استفاده در راکتها طی فرایند الکترولیز از آب به دست میآید. حتی در این صورت نیز نمیتوان گفت شرکتهای فضایی موفق به استخراج انرژی از آب شدهاند. درواقع منبع اصلی انرژی که باعث میشود یک راکت از جو زمین خارج شود، الکتریسیتهای است که طی فرایند الکترولیز فرضی، از آن برای جداسازی اتمهای آب استفاده شده است. در این میان، هیدروژن تنها نقش حامل انرژی را بر عهده دارد. باتوجه به روش به دست آمدن الکتریسیتهی مورد نیاز در فرایند الکترولیز، منبع اصلی انرژی موشک درواقع ممکن است هر سوختی (از جمله سوختهای فسیلی یا اتمی) باشد.
تمامی آنچه در بخشهای بالا گفته شد، در مورد خودروهای هیدروژنی و پیلهای سوختی نیز صادق است. منبع اصلی انرژی چنین خودروهایی، سوختی است که از آن برای تولید هیدروژن استفاده میشود، نه خود هیدروژن.
چرا هیدروژنِ زمینی، منبع انرژی نیست
اشارهی مدعیان ساخت خودروهای آبسوز به پیلهای سوختی و موشکهای هیدروژنی، برای گمراه کردن مخاطب و ایجاد این تصور غلط است که هیدروژن نوعی منبع انرژی است.
از آنجایی که به دلیل وجود اکسیژن در اتمسفر زمین، نمیتوان هیدروژن را بهصورت آزاد در طبیعت پیدا و استخراج کرد؛ تمامی مولکولهای H2 مورد استفاده در مصارف مختلف، درواقع ساختهی دست بشر هستند و با صرف مقادیر زیاد انرژی تولید شدهاند. به همین دلیل، هیدروژن استفادهشده در پیلهای سوختی و راکتها، تنها وسیلهای برای ذخیرهی کوتاهمدت انرژی است، نه سوختی طبیعی یا منبعی از انرژی.
در سیکل بالا منبع اصلی انرژی نور خورشید است. هیدروژن در این سیکل تنها نقش ذخیره و انتقال انرژی را بر عهده دارد و میتوان آن را با باتری جایگزین کرد.
تنها در صورتی میتوان روی واکنش هیدروژن و اکسیژن نام «منبع انرژی» گذاشت که مولکولهای دواتمی هیدروژن استفادهشده در این واکنش، طی فرایندی جادویی بهطور مستقیم از خارج از جو زمین آورده شده باشند (یعنی برای تولید آنها انرژی صرف نشده باشد).
آیا ساخت خودروی آب سوز ممکن است؟
میتوان خودرویی ساخت که در آن با الکترولیز آب و سپس با واکنش دادن مجدد هیدروژن و اکسیژن بهدستآمده، انرژی مورد نیاز خودرو تأمین شود. تنها اشکال کار اینجا است که ابتدا باید یک موتور بزرگتر و قویتر برای تأمین انرژی مورد نیاز الکترولیز روی خودرو سوار کنید. به بیان دیگر، اگر همان انرژی را که قرار است صرف جداسازی هیدروژن از آب کنید، بهصورت مستقیم برای به حرکت درآورن موتور مورد استفاده قرار دهید، خودروی بهمراتب بهینهتری خواهید داشت.
برای درک بهتر اینکه چرا روشی که در قسمت بالا به آن اشاره شد، غیر عقلانی و حتی مضحک است، مثال سادهی زیر را در نظر بگیرید:
فرض کنید نیروگاهی با صرف مقادیر عظیم سوخت فسیلی، الکتریسیته تولید کند (بازده اکثر نیروگاههای حرارتی متداول به زحمت به بالای ۴۰ درصد میرسد) و سپس از الکتریسیتهی بهدستآمده توسط این نیروگاه، در آزمایشگاه برای تولید مصنوعی مولکولهای آلکان استفاده شود (بازده چنین فرایندی نیز طبیعتا کمتر از صد درصد است). مشخص است که نمیتوان سوخت هیدروکربنی مصنوعی تولیدشده در آزمایشگاه را مجددا در نیروگاه سوزاند و انتظار داشت انرژی بیشتری از آنچه صرف تولیدش کردهایم، به ما باز پس بدهد. به بیان ساده، «قوانین ترمودینامیک را نمیتوان دور زد».
در خودروهای آبسوز با تجزیهی آب و ترکیب مجدد هیدروژن و اکسیژن، یک سیکل کامل طی میشود. بنا به قوانین فیزیک، نمیتوان بدون وارد کردن انرژی، از یک سامانهی بستهی ترمودینامیکی تا ابد انرژی گرفت
نکتهی بسیار جالب و قابل تأمل دیگر در رابطه با خودروهای آبسوز این است که اکثر مخترعان چنین خودروهایی ادعا میکنند تنها آلایندهی فرایند ابداعی آنها، بخار آبی است که از اگزوز اتومبیل خارج میشود. حال این سؤال مطرح میشود که چرا آب خروجی از اگزوز مجددا به باک منتقل نمیشود تا خودروی آنها کلا از سوختگیری بینیاز شود؟
نوابیغ چه کسانی هستند؟
در انتها بد نیست اشارهای به نوابیغ (با نوابغ اشتباه نشود) داشته باشیم؛ اصطلاحی که عفت چهره گشا و دکتر عبادالله محمودیان، استاد ریاضیات دانشگاه صنعتی شریف و عضو انجمن ریاضی ایران، برای اشاره به کسانی که سعی در حل معماهای ناممکن یا رد قضایای اثباتشده دارند، به کار بردهاند. نوابیغ به چند دسته تقسیم میشوند:
- کسانی که سعی میکنند ناممکنها را ممکن کنند: این افراد سعی دارند مسائل غیر ممکنی چون تثلیث زاویه، تربیع دایره، یا تضعیف مکعب را حل کنند یا موتور بدون سوخت بسازند.
- مدعیان حل مسئلههای حلنشدهی معروف: کسانی که تلاش میکنند مسئلههای دشوار ریاضی از جمله فرضیهی گلدباخ یا کشف فرمولی برای تولید اعداد اول را با روشهای ابتدایی حل کنند.
- بنیانگذاران نظریههای بیاساس: کسانی که میخواهند نظریههایی که ربطی به ریاضیات ندارند (مانند وحدانیت خدا، نامرئی کردن فیزیکی اشیاء و ...) را با استفاده از ریاضیات حل کنند.
- ردکنندگان اصول: افرادی که تلاش دارند اصول ریاضی و فیزیک را نقض کنند. از جمله ادعاهای این افراد میتوان به درست نبودن مقدار عدد پی یا نادرست بودن قانون اول ترمودینامیک اشاره کرد.
مقالهی خواندنی دکتر محمودیان را میتوانید از سایت دانشگاه صنعتی شریف یا انجمن ریاضی ایران دانلود کنید.
این مقاله برای اولینبار در تاریخ ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۹۶ در زومیت منتشر و در ۱۱ آذر ۱۳۹۸ بهروزرسانی شد.
دادههای مربوط به بانک اطلاعاتی حاوی دهها میلیون پیامک متنی (SMS) که بیشتر آنها را کسبوکارهای مختلف به مشتریانشان ارسال کردهاند، در فضای مجازی و اینترنت در حال انتشار است. شرکت TrueDialog مدیریت این پایگاه دادهها را برعهده دارد و مسئول ارسال پیامکهای تجاری برای کسبوکارهای مختلف و مراکز آموزشی است. شرکتها و مؤسسههای آموزشی و دانشگاهها با کمک TrueDialog میتوانند پیامکهای متنی مدنظر خود را بهصورت انبوه برای مشتریان و دانشجویان خود ارسال کنند.
مقالههای مرتبط:
یکی از مزایای ارسال پیامک انبوه ازطریق شرکت TrueDialog واقع در آستین آن است که دریافتکنندگان پیامک میتوانند درصورت نیاز برای ارسالکنندهی پیام، پیامک متنی ارسال کرده و ارتباط دوسویهای بین ارسالکننده پیامک و دریافتکننده وجود دارد. در سالهای اخیر، حجم زیادی از دادههای مربوط به پیامکهای ارسال و دریافت شده را این پایگاه داده ذخیره و TrueDialog پردازش کرده است. باتوجهبه اینکه دادههای مرتبط بدون سیستم حفاظتی و رمزگذاری و پسورد در پایگاه داده بهصورت آنلاین دردسترس هستند، هر کسی میتواند به این اطلاعات دسترسی داشته باشد.
نوام روتم (Noam Rotem) و ران لوکار (Ran Locar) از متخصصان حوزهی امنیت، اوایل ماه جاری متوجه شدند دادههای این پایگاه بهصورت آنلاین دردسترس سایر کاربران قرار دارد. سایت TechCrunch نیز برای بررسی موضوع، بخشی از دادههای ذخیرهشدهی پایگاه دادههایش را بررسی کرد. این بخش از دادهها شامل گزارشهای مفصلی از پیامهای ارسالشدهی مشتریانی بود که از سیستم TrueDialog استفاده میکردند و شمارهتلفن و محتوای پیام کوتاه را شامل میشد. همچنین اطلاعات دیگری همچون برنامههای مالی دانشگاه، پیامهای بازاریابی مربوط به مشاغل دارای کد تخفیف و اعلانهای مربوط به مشاغل مختلف نیز در بین دادههای دردسترس دیده میشدند.
در بین دادههای دردسترس پایگاه، برخی پیامکهای دارای محتوای حساس مانند کدهای دومرحلهای و رمزهای عبور دیده میشد. همانطورکه گفته شد، اطلاعات بهصورت آنلاین دردسترس دیگران قرار دارد. درنتیجه هرکسی امکان دسترسی به این دادههای حساس و امنیتی را دارد و میتواند ازطریق آن وارد حساب کاربری کاربران شوند.
در برخی از پیامکهای بررسیشده، اطلاعات و کدهای مربوط به خدمات پزشکی آنلاین مشاهده شد که شامل نام کاربری و رمزعبور برای استفاده از برخی خدمات پزشکی بود. همچنین، کدهای ورود به سایتهایی ازجمله حسابهای کاربری فیسبوک و گوگل در بین دادهها دیده میشد. در برخی از دادههای دردسترس، نام کاربری و رمزعبور مشتریان TrueDialog نیز وجود داشت و این بدان معنی است که هرکسی با دراختیارداشتن این دادهها میتواند با هویت جعلی به حساب کاربری مشتریان TrueDialog دسترسی داشته باشد.
ناگفته نماند برای دریافت و ارسال پیامهای دوطرفه، کدی دراختیار کاربران و مشتریان قرار گرفته بود که دادههای مربوط به این کدها نیز بهصورت آنلاین و بدون سیستم حفاظتی امنیتی دردسترس همه قرار داشت؛ درنتیجه امکان مشاهدهی زنجیرهی مکالمات برای هر کسی وجود داشت. جالب است بدانید تنها در یکی از جداول مربوط به این پایگاه دادهها، بیش از دهها میلیون پیامک وجود داشت.
البته پس از مشخصشدن موضوع، TrueDialog بهسرعت دادههای پایگاه را از دسترس خارج کرد. حفظ حریم خصوصی افراد و امنیت دادههای کاربران برعهدهی شرکت TrueDialog قرار دارد و باید به آن توجه نشان میداد. ظاهرا شرکت از مصاحبه با رسانهها امتناع ورزیده و به هیچیک از سؤالات مطرحشده نیز جواب نداده است.
بیشک، TrueDialog تنها شرکتی نیست که پیامکهای انبوه ارسال میکند؛ ولی پایگاه دادههایش از امنیت لازم برخوردار نیست. در ماههای اخیر، اخبار مختلفی دربارهی افشای دادههای مربوط به چنین شرکتها مطرح شده است که دادههای حساس آنها فاش شده و نتوانستهاند امنیت لازم را برقرار کنند.
ظاهرا چینیها بسیار مصمم هستند تا استفاده از فناوریهای مختلف در دنیای دیجیتال را به هویت کاربران پیوند بزنند و همهچیز را در فضای مجازی زیرنظر بگیرند؛ بهطوریکه هویت کاربرانی که از فناوریهای دیجیتالی استفاده میکنند، تشخیصدادنی باشد.
از نخستین روز ماه دسامبر (۱۰ آذر)، تمامی کاربران چینی که قصد داشته باشند گوشی هوشمند جدید بخرند یا بخواهند از سرویسهای دیتا استفاده کنند، نهتنها موظف به ارائهی کارت ملی هستند؛ بلکه باید ابتدا چهرهشان اسکن و هویتشان تأیید شود.
مقالههای مرتبط:
چین گفته است این روال را بهمنظور کاهش احتمال کلاهبرداری راهاندازی کرده تا هویت تمامی کاربران خدمات تلفن همراه و ردیابکردنی باشد و هیچ کاربری نتواند بهصورت ناشناس از خدمات و سرویسهای اتصال به شبکهی تلفن همراه استفاده کند.
یکی از موضوعات مهمی که در چنین تصمیمگیریهایی مطرح میشود، حفظ حریم خصوصی کاربران است. چین معمولا از فناوریهای تشخیص چهره برای ردیابی و شناسایی اقلیتهای قومی و سرکوب آنها و مسافران و خودروهای حاضر در فهرست سیاه دولت استفاده میکند. هنوز مشخص نیست چین قصد دارند چه فرایندی پس از اسکن چهره در پیش بگیرند و آیا دادههای حساس کاربران نیز به بانک اطلاعات اسکن چهره اضافه خواهد شد یا خیر؟
صرفنظر از مفید بودن یا نبودن اسکن چهره برای جلوگیری از کلاهبرداری، چنین بانک اطلاعاتی اگر بهدست هکرها بیفتد، میتواند عواقب جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد و هکرها میتوانند از این دادهها برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنند.
شواهد و قراین نشان میدهد مخالفتهای گستردهی برخی شرکتها و کاربران دربرابر چنین رویکری مطرح شده است. اسکن اجباری چهره برای حضور در شبکههای اجتماعی یا برای استفاده از تلفن همراه، موضوعی است که بسیاری با آن مخالف هستند و چنین روالی را نمی پذیرند.
دولت چین وعده داده از فناوری تشخیص چهره برای نظارت بر حضور دانشجویان در دانشگاه نیز استفاده خواهد کرد. باوجوداین، دغدغهی اصلی مخالفان این طرح آن است که چین بخواهد از این فناوری فقط برای خنثیکردن مخالفان سیاسی استفاده کند و طرح موضوع کلاهبرداری بهانهای بیش برای فعالکردن این سیستم نیست.
.: Weblog Themes By Pichak :.