شرکت فرانسوی والئو از تامین‌کنندگان و جزو شرکت‌های شناخته‌شده در صنعت خودرو است که در نمایشگاه CES 2019 با محصولی متفاوت و خاص حاضر شده است. سال گذشته والئو سیستم XtraVue را طراحی کرد که به رانندگان کمک می‌کرد بتوانند تجربه‌ی بهتری در حین رانندگی داشته باشند.

امسال نیز شرکت والئو سیستم ارتقایافته‌ی XtraVue Trailer را در نمایشگاه CES 2019 معرفی کرد که به رانندگان کمک می‌کند بتوانند در حین رانندگی قسمت عقب خودرو را به‌راحتی ببینند. در این سیستم، با نامرئی شدن تریلر یا کاروان پشت خودرو، راننده می‌توان دید بهتری داشته باشد. 

XtraVue Trailer، یک کاروان کاملا استاندارد و معمولی است که به قسمت عقب خودرو متصل می‌شود و همانند سایر کاروان‌ها توسط خودروی جلویی بکسل می‌‌شود. البته XtraVue Trailer با همه‌ی کاروان‌های معمولی تفاوت دارد؛ این کاروان در نظر راننده خودرو، نامرئی می‌شود.

راننده‌ی خودرو از طریق دوربین‌هایی که در قسمت عقب خودرو و تریلر نصب شده‌ است، تصاویری را در نمایشگر جلویی می‌بیند. با کمک این تصاویر راننده به‌خوبی می‌تواند قسمت پشت خودرو را مشاهده کند. سیستم طراحی‌شده‌ی جدید والئو، ایده‌ی خوبی برای رانندگانی است که در جاده‌ها رانندگی می‌کنند و به آن‌ها کمک می‌کند تا دید بهتری نسبت به پشت خودرو داشته باشند.

سال گذشته در نمایشگاه CES، شرکت والئو برای اولین بار XtraVue را معرفی کرد که البته تفاوت‌هایی با XtraVue Trailer دارد. XtraVue نیز از دوربین‌هایی بهره می‌برد که به رانندگان اجازه می‌دهد وسایل نقلیه را ببینند.XtraVue از طریق دوربین‌هایی که روی سایر وسایل نقلیه نصب می‌شود می‌تواند اطلاعاتی را در اختیار رانندگان قرار دهد ولی XtraVue Trailer از طریق دوربین‌هایی که در قسمت عقب خودرو نصب می‌شوند، اطلاعات را در اختیار راننده قرار می‌دهد.  

اولین سری هدفون‌های Nura پای این برند را به بازار تجهیزات صوتی بی‌سیم باز کردند. هدفون‌هایی که با طراحی دوگانه‌شان هم روی گوش و هم درون گوش سوار می‌شدند و آغازگر یک تحول در بازار هدفون‌ها بودند. نوآوری خاص این محصول، تشخیص نقاط ضعف شنوایی هر گوش با استفاده از آزمون‌های گسیل صوتی گوش بود؛ به‌نحوی که پس از این آزمون، پخش صدا به‌گونه‌ای تنظیم می‌شد که آن گام‌های خاصی که به‌دلیل ضعف سیستم شنوایی کاربر به‌خوبی شنیده نمی‌شدند، تقویت می‌شدند. این هدفون برای گوش به‌مانند عینک برای چشم عمل می‌کرد.

اما اکنون Nura به‌تازگی و در CES ۲۰۱۹ دومین سری هدفون خود را با نام NuraLoop معرفی کرد. طراحی جدید این سری، راحتی بیشتری را به هنگام استفاده، برای کاربر به ارمغان آورده و از نظر ظاهر هم بسیار شبیه به رسته‌ی هدفون‌های ورزشی است. آن آزمون شنوایی مهم نیز کماکان در این مدل وجود داشته و ارتقاء نیز یافته است. اما این تنها ویژگی برجسته‌ی این مدل جدید نیست؛ قابلیت‌هایی همچون تعدیل نویز، حالت شفافیت (ارسال صدای محیط به درون گوش به هنگام پخش صدا از هدفون) و همچنین امکان دریافت صدا از منبع خارجی توسط کابل با جک ۳.۵ میلیمتری اضافه شده است. طبق اعلام شرکت تولیدکننده، جک این کابل به‌صورت مغناطیسی جذب رابط روی هدفون می‌شود که طبیعتاً کارکرد جذابی خواهد بود.

از ظاهر و ترکیب ورزشی آن می‌توان استنباط کرد که این محصول باید ضدآب باشد، اما هنوز معلوم نیست این مقاوم‌سازی مطابق با کدام استاندارد IP است. سازنده درخصوص عمر باتری آن به عبارت «برای تمام روز» بسنده کرده است.

یکی از ویژگی‌های دوست‌داشتنی سری اول، لرزش پوشش پلاستیکی هدفون در صداهای بم بود، به‌طوری که ارتعاش و لرزش آن کاملا ملموس بوده و  شنیدن صداهای بم را برای شنونده هیجان‌انگیزتر می‌کرد. اما در این مدل جدید به‌دلیل طراحی خاص و ابعاد بزرگتر که نتیجتاً وزن قطعات نرم آن نیز بیشتر است، آن امکان فراهم نیست.

از تبلیغات Nura در نمایشگاه برمی‌آید که این هدفون در اوایل سال جدید میلادی به بازار عرضه می‌شود؛ اما هنوز هیچ اشاره‌ای به قیمت آن نشده است.

لنوو در CES 2019 از یک اسپیکر بلوتوثی فوق‌قابل‌حمل به‌نام Lenovo 700 رونمایی کرد؛ محصولی که با داشتن تنها ۱۱ میلی‌متر ضخامت، باریک‌ترین اسپیکر بلوتوثی دنیا به‌شمار می‌آید. 

این محصول دارای بدنه‌ای آلومینیومی با طراحی مشبک جذابی است و در نوع خود بسیار جلب‌توجه می‌کند. لنوو مدعی است که این محصول به‌لطف بهره‌مندی از چهار اسپیکر مجزا، می‌تواند صداها را با کیفیت بسیار بالا و با جزئيات غنی به‌صورت ۳۶۰ درجه پخش کند. 

لنوو ۷۰۰ که به‌طور کامل با بلوتوث ۵ همگام‌سازی‌شده است،‌ از NFC و درگاه USB-C هم پشتیبانی می‌کند. این محصول همچنین دارای چندین فرمان لمسی است و برای مثال کاربر می‌تواند با لمس، صدا را متوقف کند. 

کم‌ضخامت‌ترین اسپیکر بلوتوثی دنیا با یک‌بار شارژ تا ۸ ساعت موسیقی پخش می‌کند؛ در ضمن این محصول از شارژ سریع پشتیبانی می‌کند و این یعنی میزان شارژ باتری آن طی مدت‌زمان دو ساعت از صفر به صد درصد می‌رسد. لنوو ۷۰۰ همچنین دارای گواهی IPX2 است.

عرضه‌ی لنوو ۷۰۰ (با نام کامل Lenovo 700 Ultraportable Bluetooth Speaker) از ماه آوریل ۲۰۱۹ (فروردین - اردیبهشت ۱۳۹۷) با قیمت ۱۴۹.۹۹ دلار آغاز خواهد شد.

شینگن منطقه‌ای متشکل از ۲۶ کشور اروپایی است که به موجب مفاد این معاهده کشورهای یاد شده از مرزی واحد برخوردار هستند و شهروندان خارج از این پیمان جهت سفر و اقامت ملزم به اخذ ویزایی موسوم به  ویزای شینگن هستند. به عبارت دیگر، شهروندان کشورهای اروپایی که هم‌اکنون عضو پیمان شینگن هستند، می‌‏توانند کاملا آزادانه در این محدوده‏ سفر کنند؛ تمام کشورهای عضو شینگن قوانینی را برای کنترل گذرنامه در هنگام ورود برای شهروندان این منطقه حذف کرده‌اند.

درواقع، اگر فردی شهروند یکی از این کشورها باشد، بدون ویزا و به‌راحتی می‌تواند به این کشورها سفر کرده و نیازی به دریافت ویزا و مجوز برای ورود به آن کشورها نیست. برای سایر افرادی که شهروند کشورهای عضو شینگن نیستند، چنانچه بتوانند ویزای شینگن را دریافت کنند، در مدت زمان مقرر می‌توانند به تمام آن کشورها به‌راحتی سفر کنند.

کشورهای عضو حوزه‌‏ شینگن

بسیاری از کشورهای اروپایی مانند اتریش، بلژیک، جمهوری چک، دانمارک، استونی، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، مجارستان، ایسلند، ایتالیا، لتونی، لیتوانی، لوکزامبرگ، مالت، هلند، نروژ، لهستان، پرتغال، اسلواکی، اسلوونی، اسپانیا، سوئد، سوئیس و لیختن‏ اشتاین عضو پیمان شینگن هستند. گفتنی است تعدادی از کشورهای اروپایی مانند انگلستان و ایرلند در این پیمان عضویت ندارند و تعدادی از کشورهای عضو مانند نروژ، ایسلند، سوئیس و لیختن‌اشتاین با وجود عضویت در پیمان شینگن، عضو اتحادیه اروپا نیستند. تعدادی دیگر از کشورها مانند رومانی، بلغارستان، کرواسی و قبرس نیز درصدد پیوستن به پیمان شینگن هستند.

تاریخچه پیمان شینگن

شینگن توافقنامه‏‌ای است که در ۱۴ ژوئن ۱۹۸۵ میان پنج‏ کشور از ده کشور ِعضو اتحادیه اروپا امضا شد. البته رسیدن به توافقی میان تمامی اعضای اتحادیه برای حذف کنترل‏‌های مرزی غیرممکن بود، به همین دلیل شینگن ابتدا خارج از اتحادیه‌‏ی اروپا صورت گرفت. پس از پنج سال کشمکش، پیمان شینگن با طرح حذف مرزهای درونی و سیاست دوسویه‏‌ صدور ویزا به برنامه‌‏ی اتحادیه افزوده شد. این توافق قوانین جدیدی به همراه داشت که کاملا متضاد با قوانین موجود در اتحادیه‏‌ی اروپا تا آن زمان بود.

حوزه‏‌ شینگن نیز در ۲۶ مارس ۱۹۹۵ به‌صورت پراکنده شکل گرفت. نام این پیمان از روستایی کوچک به نام شینگن در لوکزامبرگ گرفته شده‏ است که توافقنامه ابتدا در آنجا امضا شد. با افزایش بیش‌ازپیش تعداد کشورهایی که به حوزه‏‌ی شینگن وارد می‏‌شدند، مانند کشورهایی که هم‌اکنون نیز برای ملحق شدن به حوزه‏‌ی شینگن کاندیدا می‌‏شوند، این توافق‌نامه و معاهدات مربوط‌به آن در قوانین اتحادیه‏‌ اروپا گنجانده شده و سریعا در سال ۱۹۹۹ به اجرا در آمد.

معایب توافق‌نامه‏‌ شینگن و معاهدات مربوط‌ به آن، کنترل شدید مرزهای خارجی مشترک با کشورهای غیر اروپایی در نتیجه کاهش بروکراسی در میان کشورهای حوزه‏‌ی شینگن و نداشتن حقی در اصلاحات یا قانون‌گذاری در قانون اروپا در صورت عدم عضویت در این پیمان است. طبق توافق‌نامه شینگن، سفر از یکی از کشورهای عضو توافق‌نامه به دیگر کشورهای عضو بدون پاسپورت و کنترل مهاجرتی انجام می‏‌شود. البته حوزه‏‌ شینگن و اتحادیه اروپا دو حوزه‏‌ی کاملا متفاوت هستند و نباید آن‌ها را یکسان تلقی کرد.

حوزه‏‌ی شینگن از ۲۲ کشور عضور اتحادیه اروپا و همچنین چهار کشور عضو اتحادیه‌‏ تجارت آزاد اروپا (EFTA اتحادیه‏‌ای از ده واردکننده تجاری در نه کشور اروپایی یعنی اتریش، بلژیک، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، اسپانیا، سوییس‌ و بریتانیا) تشکیل شده است. اتحادیه EFTA به‌صورت غیررسمی در سال ۱۹۸۷ توسط برخی از واردکننده‏‌های بزرگ‏‌تر و سابق تشکیل شد. در سال ۱۹۹۰ این اتحادیه به رسمیت در آمد. اتحادیه EFTA در هلند مستقر بوده و دارای نشریه‏‌ا‏‏‏ی با عنوان «Dutch Articles of Association» است.

کشورهای عضو اتحادیه‏‌ی اروپا

کشورهای کاندیدا و در مسیر عضویت اتحادیه‌‏ اروپا

تعدادی دیگر از کشورها مانند رومانی، بلغارستان، کرواسی و قبرس نیز درصدد پیوستن به پیمان شینگن هستند.

کاندیداهای احتمالی

شش کشور از اعضای اتحادیه‏‌ی اروپا هنوز عضو حوزه‏‌ی شینگن نیستند؛ همچنین، قلمروهای دولتی نیز هنوز عضو توافقنامه‏‌ شینگن نیستند. از شش کشوری که عضو شینگن نبوده چهار مورد شامل بلغارستان، کرواسی، قبرس و رومانی به‌زودی به این پیمان خواهند پیوست؛ درحالی‌که دو کشور ایرلند و بریتانیا مستقل باقی می‏‌مانند (به‌طور کلی، قانون اتحادیه اروپا در تمامی ۲۸ کشور عضو اتحادیه معتبر است، بااین‌حال، گاهی کشورهای عضو در رابطه با اجرای مستقل بعضی قوانین یا معاهدات اتحادیه اروپا مذاکره می‏‌کنند که در این صورت مجبور به اجرای سیاست‌‏های مشترک حوزه نیستند).

به جز کشورهای یاد شده، قلمروهای دیگری در اتحادیه اروپا هستند که هنوز عضو شینگن نشده‌اند که شامل قلمروهای فرانسوی گویان فرانسه، گوادلوپه، مارتینیک، رئونیون، مایوت، سنت بارتلمی و سنت مارتین است. از طرفی دیگر، چهار کشوری که عضو اتحادیه اروپا نبوده اما عضو EFTA هستند همراه‌با بیست و دو کشور دیگر اتحادیه اروپا عضو حوزه‏‌ی شینگن هستند: لیختن‏‌اشتاین، نروژ، هلند و ایسلند. شهروندان کشورهای EFTA اگرچه که عضو اتحادیه اروپا نیستند، اما به سیاست‏‌های جابجایی آزادانه صرف‏ نظر از ملیت خود احترام می‌‏گذارند. سرزمین‏‌های کوچک اروپایی مانند سن‏‌مارینو، موناکو و واتیکان که اندازه‌‏ای بزرگ‌تر از شهر و کوچک‌تر از یک کشور دارند، کنترل مرزی را لغو کرده و قانون جابجایی آزادانه که بین کشورهای عضو شینگن رایج است را پذیرفته‏‌اند؛ به این وضعیت غیررسمی (دوفاکتو) تحت قانون شینگن (یعنی لزوما در قانون مقرر نشده اما اجرا می‏‌شود) می‏‌گویند.

ریزر، شرکتی که در حوزه‌ی تولید سخت‌افزار و نرم‌افزار حرفه‌ای با تمرکز بر کاربران گیمینگ فعالیت می‌کند، قصد دارد تا با اضافه کردن دستورها صوتی و قابلیت‌های لمسی، پلتفرم گیمینگ خود را به سطحی بالاتر برساند. امروز در نمایشگاه CES، مدیران این شرکت اعلام کرد که با افزودن قابلیت‌های دستورها صوتی آمازون الکسا به پلتفرم گیمینگ خود، قابلیت‌های جذاب آن را به کاربران، عرضه کند. به‌علاوه، خانواده‌ی جدیدی از محصولات با نام HyperSense معرفی شد که رابط قابل لمس را به کاربران عرضه می‌کند.

اضافه کردن هماهنگی الکسا با محصولات ریزر، تا سه‌ماهه‌ی دوم سال ۲۰۱۹ نهایی خواهد شد. البته، درباره‌ی تاریخ عرضه‌ی خانواده‌ی هایپرسنس، اطلاعات جزئی منتشر نشده و تنها پیش‌نمایشی از آن‌ها پخش شد.

شرکت ریزر، علاوه‌بر موارد فوق، قصد دارد تا اکوسیستم خود را به مواردی بیش از برند Razer گسترش دهد. سخنگوی شرکت در مراسم امسال، اعلام کرد که برنامه‌ی Chroma Connected Devices Program، اکنون بیش از ۱۵ شریک جدید دارد و بیش از ۳۰۰ دستگاه، قابلیت اجرای بازی‌ها و اپلیکیشن‌های پلتفرم Chroma را دارند. برنامه‌ی فوق، لوازم جانبی خاصی را شامل می‌شود که توانایی کار با محصولات ریزر را دارند.

به‌کارگیری الکسا در محصولات ریزر، نشان‌دهنده‌ی گسترش نفوذ این فناوری در لایه‌هایی عمیق از بازار مصرف‌کننده‌ها است. درحال‌حاضر، باوجود آن‌که آمازون سخت‌افزار اختصاصی گیمینگ ندارد، ورود الکسا به حوزه‌ی گیمینگ نقطه‌ی عطفی در تاریخ آن خواهد بود. البته، پیش‌از‌این در ماه سپتامبر گذشته، مایکروسافت خبر از پشتیبانی الکسا در ایکس‌باکس وان داد و یک سال قبل از آن، الکسا در پلتفرمپلی‌استیشن Vue استفاده شده بود.

به‌نظر می‌رسد هماهنگی الکسا با محصولات ریزر، بیشتر در حوزه‌ی کنترل رخدادهای پیرامون گیمینگ است. به‌عنوان مثال، کاربر می‌تواند تنظیمات نورپردازی تجهیزات گیمینگ خود را با دستورها صوتی انجام دهد. درواقع، کنترل صوتی، بر رخدادهای داخلی بازی‌ها تأثیرگذار نخواهد بود. البته، چنین قابلیتی، بیشتر مورد علاقه‌ی آمازون است تا آن را با محصول اختصاصی (احتمالی) خود در حوزه‌ی گیمینگ، نهایی کند.

آمازون با ترکیب دارایی‌های کنونی خود در حوزه‌ی گیمینگ، از پلتفرم پخش ویدئویی Twitch گرفته تا اپلیکیشن‌های مخصوص بازی، خانواده‌ی گسترده‌ی اکو و تجربه‌ی قوی در حوزه‌ی هوش مصنوعی و واقعیت افزوده، می‌تواند محصولی قابل‌توجه را در این بازار عرضه کند.

پیت تامسون، معاون بخش جستجوی صوتی الکسا در بیانیه‌ای درباره‌ی همکاری با ریزر گفت:

ما از همکاری با ریزر و ارائه‌ی تجربه‌ای عالی به کاربران حوزه‌ی گیمینگ، بسیار هیجان‌زده هستیم. این همکاری، به کاربران نشان می‌دهد که الکسا، چگونه به بهبود تجربه‌ی بازی کمک خواهد کرد.

کاربران با استفاده از الکسا، می‌توانند لوازم جانبی ریزر را کنترل کرده و همچنین، از تمامی قابلیت‌های دیگر الکسا نیز استفاده کنند. قابلیت‌هایی همچون کنترل دستگاه‌های هوشمند و دسترسی به‌ ده‌ها هزار قابلیت پیش‌فرض دستیار آمازون، با این همکاری به گیمرها ارائه خواهد شد.

ریزر، با استفاده از پلتفرم Synapse 3 اینترنت اشیاء خود، پشتیبانی از الکسا را به محصولات خود می‌افزاید. درحال‌حاضر، این پلتفرم برای اتصال محصولات ریزر با لوازم جانبی متفرقه‌ای استفاده می‌شود که احتمالا، کاربر برای بهبود تجربه‌ی گیمینگ خود استفاده می‌کند.

طبق ادعای ریزر، پس از اجرای طرح هماهنگی با الکسا، کاربران می‌توانند از هدست‌ها و میکروفون‌های این شرکت برای کنترل ویژگی‌های دستگاه‌ها همچون نورپردازی و تنظیمات ماوس و کیبورد و هدست‌ها استفاده کنند.

مین لیانگ تَن، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل ریزر در بیانیه‌ای درباره‌ی همکاری فوق گفت:

این حرکت، یک امیدواری برای ریز نسبت به آینده محسوب می‌شود. آینده‌ای که در آن، محصولات گیمینگ ظرفیت کامل خود را با کنترل صوتی، هماهنگی دقیق و اتصال به سرویس‌های ابری نشان می‌دهد.

عرضه‌ی بازخوردهای قابل لمس در محصولات جدید ریزر نیز با همکاری شرکت‌های واسط انجام می‌شود. در این پروژه، شرکت‌هایی همچون Lofelt و Subpac و چند شرکت دیگر حضور دارند که ریزر اشاره‌ای به نام آن‌ها نداشت.

ایده‌ی محصولات هایپرسنس ریزر، آن نیست که گیمرهای فوق‌حرفه‌ای، دستگاه‌هایی همچون تونل باد، چیلر گرمایشی، بوهای عجیب‌وغریب و غیره در اتاق خود اضافه کنند تا حسی نزدیک به واقعیت داشته باشند. به‌عنوان مثال، همکاری غول صنعت گیمینگ با شرکت‌های دیگر، به تولید محصولاتی همچون اسپیکرهای قدرتمند و صفحات تاچی خواهد انجامید که تجربه‌های متفاوتی را به کاربر ارائه می‌کنند تا به اکشن بازی‌ها، نزدیک‌تر شود.

با کمی تخیل درباره‌ی محصولات احتمالی ریزر در خانواده‌ی هایپرسنس، می‌توان چند سناریو را متصور شد. به‌عنوان مثال، جلوه‌های صوتی برای درک بهتر مواردی همچون صدای موشک در بازی، تجربه‌ی وزیدن باد به‌شکل امواج صوتی که در پاها احساس شوند یا جلیقه‌ای که احساس سرما را در کاربر ایجاد کرده یا حتی او را به سمتی خم کند، برخی از تجارب قابل لمس گیمرها با محصولات جدید هایپرسنس خواهد بود.

مین درباره‌ی محصولات با قابلیت‌های لمسی در بیانیه‌ی خود گفت:

ما بالاخره می‌توانیم آن‌چه که در زمین بازی شنیده شده یا دیده می‌شود را با تمام وجود احساس کنیم. احساس عبور سریع گلوله‌ی دشمن یا لرزش ایجادشده بر اثر غرش یک هیولا، بالاخره برای گیمرها قابل لمس خواهد شد.

مانند سیستم Razer Chroma که در آن قدرت اتصال سیستم‌های نورپردازی مختلف دستگاه‌های گیمینگ را تجربه کردیم، با هایپرسنس نیز می‌توان دستگاه‌های مختلف با قابلیت‌های لمسی را به هم متصل کرده و غوطه‌وری در دنیای بازی را عمیق‌تر کنیم.

به‌هرحال، اضافه کردن قابلیت‌های صوتی و لمسی به پلتفرم ریزر و هر پلتفرم گیمینگ دیگر، قابل توجیه است. روند کار در دنیای گیمینگ همیشه بر این اساس بود که از آخرین فناوری‌ها برای واقعی‌تر شدن احساسات کاربران، استفاده شود. تاکنون، مواردی همچون گرافیک‌های قوی‌تر، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی و بازی کردن همراه یا روبروی دیگر گیمرها، در مسیر واقعی‌تر شدن همان احساسات بوده‌اند.

دراین‌میان، قابلیت‌های لمسی هنوز آن‌طور که باید و شاید توسعه نیافته‌اند؛ اما همان‌طور که نمونه‌هایی موفق از آن‌ها را در گوشی‌های هوشمندمان دیده‌ایم، ورود چنین قابلیت‌هایی به دنیای گیمینگ، دور از انتظار نیست.

البته، فناوری‌های صوتی و ارتباط با دستگاه‌های هوشمند ازطریق صوت، سال‌ها است که توسعه و بهبود را تجربه کرده‌اند. درواقع، کنترل صوتی به‌عنوان رابط کاربری نسل آینده شناخته می‌شود. این رابط کاربری خصوصا در مواقعی که توجه یا دست‌های کاربر مشغول کارهای دیگر است، فواید خود را نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال وقتی شما در جاده گم شده‌اید و تصمیم به اجرای مجدد مسیریابی دارید، دستورها صوتی بسیار مفید خواهند بود.

البته، در دنیای گیمینگ، چنین اضطراری در ارسال دستورها صوتی وجود ندارد، اما در آینده‌ی نزدیک می‌توان تصور پیشرفت در بازی‌ها و کنسول‌ها را به نحوی داشت که کاربر حتی با جیغ و فریاد زدن، از صحنه‌ی نبرد عبور کند یا حتی با یک دستور صوتی، صدای بازی را کاهش دهد.

DJI در نمایشگاه CES 2019 کنترلر جدیدی مجهز به صفحه‌نمایش، برای هدایت پرواز و مدیریت دوربین در پهپادهای Mavic 2 سری Zoom و Pro به نمایش گذاشت. این کنترل هوشمند که با نام DJI Smart Controller عرضه خواهد شد، درحقیقت دستگاه کنترل از راه دور اندرویدی با نمایشگر ۵.۵ اینچی و رزولوشن 1080p است که ۶۵۰ دلار قیمت دارد. این ابزار جانبی قیمت نسبتاً بالایی دارد اما به نظر می‌رسد برخی از مشکلات مهم هدایت‌گران پهپادها مثل برهم خوردن تمرکز ناشی از انعکاس تابش مستقیم آفتاب در صفحه‌نمایش موبایل و کم بودن شعاع ارتباطی با پهپاد را مرتفع کرده باشد.

DJI همچنین درحال کار بر ارتقای این کنترلر هوشمند برای عملکرد بهتر آن در فضای باز و در بازه‌ی دمایی ۲۰- تا ۴۰ درجه‌ی سانتیگراد و همچنین رساندن میزان روشنایی صفحه‌ی نمایش به ۱۰۰۰ کاندلا به منظور هدایت هرچه بهتر در محیط آفتابی است.

براساس تجارب کاربران و هدایتگران، نور خورشید یکی از معضلات جدید در زمان پرواز دادن پهپادها است؛ چراکه نگاه کردن به بالا و دنبال کردن پرنده با چشم اجتناب ناپذیر است. هرچند با عینک آفتابی تاحدی می‌توان این مشکل را حل کرد ولی نگاه کردن مجدد به صفحه‌نمایش موبایل با همان عینک نیز مشکلی دیگر است.

DJI Smart Controller حتی از منظر تجهیزات و مکانیزم ارتباط رادیویی بسیار بهبود یافته است. از بلوتوث ۴.۲، وای‌فای و به‌ویژه فناوری انتقال تصویر اختصاصی DJI با نام OcuSync ۲.۰ پشتیبانی می‌کند. این فناوری برای جلوگیری از تداخل و افت سیگنال به‌صورت خودکار فرکانس‌های ارتباطی را تغییر داده تا کیفیت لینک در حد مطلوبی حفظ شود و با این شیوه شعاع ارتباطی ۸ کیلومتری را برای هدایتگر پهپاد فراهم می‌کند. بستر اندرویدی این دستگاه هم که وظیفه‌ی اجرای نرم‌افزار DJI و مدیریت ارتباط با پرنده را  به‌عهده دارد از حافظه‌ی ذخیره‌سازی با ظرفیت ۱۶ گیگابایت برخوردار بوده و از کارت‌های microSD با کلاس سرعتی UHS-I رده‌ی سه تا ظرفیت حداکثر ۱۲۸ گیگابایت پشتیبانی می‌کند. شرکت هنوز اطلاعاتی درخصوص نسخه اندروید به‌کاررفته در این محصول ارائه نداده است.

در مقایسه‌ی اولیه، این کنترلر هوشمند ابزار بسیار مفیدی برای همه‌ی هدایتگران پهپادهای DJI است؛ اعم از آماتورها و حرفه‌ای‌هایی که به‌دنبال وسیله‌ای راحت‌تر و بهتر از موبایل خود برای هدایت پرواز و تصویربرداری هستند. اما نکته‌ی غافلگیرکننده، ظرفیت باتری این دستگاه است که ۵۰۰۰ میلی‌آمپری است؛ اما طبق اعلام DJI این ظرفیت تنها جوابگوی ۲.۵  ساعت کار با دستگاه است و دو ساعت هم زمان برای شارژ باتری جدانشدنی آن لازم است.

طول این بازه‌ی شارژدهی با در نظر داشتن هزینه‌ ۶۵۰ دلاری، محل بحث است. چراکه خود پهپادهای Mavic با باتری‌های اضافه، مداومت پروازی بسیار بیشتری از طول یک دوره‌ی شارژدهی باتری کنترلر خواهند داشت.

ویدئوی رسمی معرفی این کنترلر ابعاد بیشتری از کارکردهای آن را به نمایش می‌گذارد:

Simtoo شرکتی اصالتاً چینی است که بیشتر به‌‌خاطر ساخت پهپادهای سلفی منعطف و قابل‌‌حمل شهرت دارد؛ اما گویا این شرکت قصد دارد در سال جاری در بازارهای تازه‌‌ای ورود کند. در جریان نمایشگاه CES 2019 لاس‌وگاس، این شرکت از دوربین تازه‌‌ی خود با نام SimCam رونمایی کرد. این دستگاه با گواهی IP65، دوربینی امنیتی مناسب برای محیط‌های مسکونی محسوب می‌‌شود که از قابلیت هوش مصنوعی برای شناسایی افراد در معرض دید خود بهره می‌‌برد.

چنانچه نگاهی به ظاهر این دوربین بیندازید، احتمالاً متوجه ویژگی چشمگیری نخواهید شد؛ درواقع همین حالا هم تعداد زیادی از دوربین‌‌های امنیتی نظیر Nest ،Ring و Ooma به بازار عرضه شده‌‌اند که از الگوریتم‌های بینایی رایانه‌‌ای برای تشخیص چهره‌، ردیابی افراد و تشخیص رفتارهای مشکوک استفاده می‌کنند. در این میان، سیم‌‌کم چه مزیت رقابتی را عرضه می‌‌کند؟ به ادعای شرکت سازنده، محصولش ابزاری است که امکان آموزش سیستم بینایی دوربین را در محدوده‌‌های نظارتی خاص فراهم می‌‌کند. مثلاً می‌‌توان به دوربین آموزش داد که محیط تحت‌‌نظارت، میز صبحانه در آشپزخانه یا دَرب کمد در فضای منزل باشد.

فناوری پایش این دوربین به‌‌اندازه‌‌ای خوب است که قادر به تشخیص نکات ظریفی در محیط اطراف است؛ مثلاً وقتی که درب محوطه‌‌ی ورودی یک استخر باز گذاشته می‌شود یا زمانی که بسته‌‌ی پستی به محل می‌‌رسد. این دوربین مانند بسیاری از رقبای هوشمند خود، می‌تواند چهره‌‌ی اعضای خانواده و دوستان را با دقت ۹۹.۴ درصد تشخیص دهد و هشدار دهد که فرد به‌‌خصوصی در حال نزدیک‌‌شدن به محل است.

وقایع ضبط‌شده نیز روی کارت حافظه‌‌ی Micro SD کوچکی ذخیره می‌شوند که می‌‌توانند نهایتاً با اطلاعات اپلیکیشن سیم‌‌کم همگام‌‌سازی ‌شوند. این اپلیکیشن می‌‌تواند به‌‌طور خودکار وقایع را در فهرست‌های جداگانه‌‌ای به تفکیک نام دوربین، نوع شناسایی، تاریخ‌ و زمان ثبت سازمان‌دهی کند. آرون ژانگ، مدیرعامل و بنیان‌‌گذار شرکت سیم‌‌تو می‌‌گوید:

ما سال‌ها در رویای ساخت دوربین امنیتی خانگی هوشمند بودیم تا اینکه تیم ما موفق شد فناوری هوش مصنوعی را با محصول نظارت ویدئویی ادغام کند. بیشتر دوربین‌‌های امروزی قابلیت ضبط تصاویر را دارند؛ اما این امکان وجود نداشت که کاربران بتوانند نوع نظارت خود را بر خانه یا ملک تعریف کنند. با کمک فناوری هوش مصنوعی و پایش اجسام فیزیکی، سیم‌کم توانسته افق‌‌های تازه‌‌ای را در عرصه‌‌ی امنیت و نظارت خودکار منازل به روی ما بگشاید.

البته Nest نیز عملکردی قابل‌قیاس با محصول سیم‌‌تو در مناطق تحت‌‌نظارت ارائه می‌دهد؛ این بدان معنی است که می‌‌توانید حوزه‌‌ی علاقه‌‌مندی خاصی را در دید دوربین تعریف کنید تا هر زمان که تحرکاتی در این حوزه دیده‌‌ شد، به شما اطلاع‌رسانی کند. اما تعریف چنین عملکردهایی در Nest منوط به پرداخت حق‌‌ اشتراک ماهیانه است؛ این در حالی است که هیچ هزینه‌‌ی اشتراکی برای سیم‌‌کم تعریف نشده است. این دوربین ویژگی‌های قابل‌‌توجه دیگری نیز دارد که می‌‌توان در میان‌‌ آن‌‌ها به وجود واحد پردازش برداری ساخت شرکت Movidius اینتل اشاره کرد؛ این واحد توانایی تشخیص اشیا را به‌‌کمک فناوری هوش مصنوعی دارا است. سیم‌‌کم مجهز به میکروفن و اسپیکر است که امکان برقراری تماس دو طرفه را فراهم می‌‌کند. برای ایجاد چنین قابلیتی از تراشه‌‌ی بی‌سیمی در باند ۲.۴ و ۵ گیگاهرتزی به‌‌همراه حسگری پنج مگاپیکسلی ۱/۲.۳ اینچی سونی IMX باقابلیت دید ۳۶۰ درجه‌‌ و امکان تصویربرداری در شب بهره گرفته شده است.

همان‌‌طور که پیش‌‌تر ذکر شد، سیم‌‌کم قابلیت همگام‌‌سازی کامل را با اپلیکیشن اختصاصی خود را خواهد داشت. علاوه‌‌بر این، امکان ارسال دستورهای صوتی از طریق دستیار صوتی الکسای آمازون و گوگل اسیستنت نیز فراهم شده است. شرکت سیم‌‌تو می‌گوید که به‌‌واسطه‌‌ی برنامه‌‌ی توسعه‌‌دهنده‌‌‌‌ی مجیک این شرکت و کیت توسعه‌‌ی نرم‌افزاری، می‌‌توان حداکثر بهره‌‌برداری را از ظرفیت سخت‌‌افزاری دوربین به عمل آورد.

سیم‌‌کم در ماه فوریه سال جاری (بهمن ۹۷) راهی بازارهای جهان خواهد شد؛ هنوز جزئیاتی درمورد نحوه‌‌ی قیمت‌‌گذاری و سفارش‌‌ این محصول ارائه نشده است.

IBM اولین کامپیوتر کوانتومی تجاری خود را معرفی کرد. این غول قدیمی دنیای فناوری، در نمایشگاه CES امسال بالاخره به آزمایش و تحقیق پیرامون نسل جدید کامپیوترها جامه‌‌ی عمل پوشاند. سیستم ۲۰ کیوبیتی آی‌بی‌ام، ترکیبی از قطعات کامپیوتر کوانتومی و سنتی مورد نیاز برای استفاده از چنین کامپیوتری در اهداف تحقیقاتی را در یک پکیج ارائه می‌کند.

پکیج کامپیوتر کوانتومی آی‌بی‌ام، با نام کامل IBM Q System معرفی شد. این کامپیوتر ابعادی غول‌آسا دارد و البته، برای هر شرکتی با هدف شروع آزمایش‌های کوانتومی، یک انتخاب مناسب محسوب می‌شود. قطعات مورد نیاز برای خنک‌کاری سخت‌افزار پردازش کوانتومی نیز به‌صورت حرفه‌ای در این ماشین غول‌آسا جانمایی شده‌اند.

باوجود آن‌که آی‌بی‌ام ادعا می‌کند نخستین کامپیوتر کوانتومی با کاربردهای تجاری را به بازار عرضه کرده است، باید بدانیم ماشین ۲۰ کیوبیتی آن‌ها، حتی نزدیک به اهداف نهایی در استفاده از رایانش کوانتومی نخواهد بود. درواقع، قدرت اصلی مورد نیاز برای رایانش واقعی کوانتومی و اهداف تجاری، بیش از ۲۰ کیوبیت خواهد بود.

به‌هرحال، آی‌بی‌ام هم در ارائه‌ی محصول خود به این نکته اشاره می‌کند که سیستم کنونی، نخستین تلاش برای تجاری‌سازی کامپیوترهای کوانتومی محسوب می‌شود. IBM Q به‌گونه‌ای طراحی شده است که روزی تمامی مشکلات امروزی ظاهرا بسیار پیچیده را حل کند. مشکلات و مسائلی که در تعاریف طبیعی، بسیار دشوار و نمایی محسوب می‌شوند و سیستم‌های کلاسیک، توانایی حل آن‌ها را ندارند. درحال‌حاضر، راه درازی برای رسیدن به آن هدف در پیش داریم، اما IBM ادعا می‌کند سیستم‌هایش قابلیت به‌روزرسانی و بهبود دارند.

آرویند کریشنا، معاون ارشد بخش Hybrid Cloud و مدیر IBM Research درباره‌ی کامپیوتر کوانتومی جدید شرکت می‌گوید:

IBM Q System One یک قدم بزرگ به‌سمت تجاری‌سازی رایانش کوانتومی محسوب می‌شود. این سیستم جدید، در توسعه‌ی رایانش کوانتومی به فراتر از دیوارهای آزمایشگاه‌ها، قدمی حیاتی است؛ قدمی که در مسیر پیاده‌سازی پیاده‌سازی کاربردی کوانتوم برای کسب‌وکارها و علم به‌طور کلی، بسیار مهم خواهد بود.

به‌نظر می‌رسد IBM بیش‌ازهمه، به طراحی سیستم Q خود افتخار می‌کند. غول باسابقه‌ی دنیای فناوری، در مسیری شبیه به طراحی ابرکامپیوترهای Cray خود، همکاری‌های گران‌قیمتی با شرکت‌ها بزرگ داشت. استودیو‌های طراحی Map Project Office و Universal Design Studio و همچنین شرکت معتبر Goppion، همکاران آی‌بی‌ام در طراحی ماشین کوانتومی جدید بودند. Goppion همان شرکتی است که شیشه‌های موزه‌‌ای جواهرات پادشاهی بریتانیا و تابلوی مونالیزا را ساخته است.

IBM، کامپیوتر کوانتومی خود را نوعی اثر هنری می‌داند و به‌همین دلیل، محصول نهایی از نظر زیبایی و وقار، یک اثر هنری واقعی است. کامپیوتر کوانتومی IBM، با طول و عرض ۲.۷ متری در جعبه‌ای مقاوم دربرابر نفوذ هوا قرار دارد. واحد پردازش کوانتومی نیز مانند لوستری در میانه‌ی این جعبه‌ی زیبا قرار دارد و قطعات دیگر نیز به‌زیبایی مخفی شده‌اند.

شایان ذکر است، خرید کامپیوتر کوانتومی به آن آسانی که تصور می‌کنیم نخواهد بود. درواقع، آینده‌ای که در آن یک کامپیوتر کوانتومی را با ارسال رایگان از آمازون بخریم، هنوز دور از ذهن است.

IBM در خبری حاشیه‌ای پیرامون کامپیوتر کوانتومی خود، از IBM Q Network نیز رونمایی کرد که یک همکاری با شرکت‌هایی همچون ExxonMobil و آزمایشگاه‌های تحقیقاتی CERN و Fermilab است. هدف از این همکاری، توسعه‌ی جامعه‌ای برای جمع کردن اهداف تجاری و علمی و درنهایت، دستیابی به کاربردهایی ملموس برای رایانش کوانتومی خواهد بود.

درنهایت، اکنون تنها سازمان‌هایی که با IBM در توسعه‌ی شبکه‌ی کوانتومی همکاری می‌کنند، به نرم‌افزار کوانتومی و سیستم رایانش کوانتومی مبتنی بر ابر آن، دسترسی خواهند داشت.

لنوو که امسال از محصولات به‌نسبت متنوعی در نمایشگاه CES 2019 رونمایی کرده است، ساعاتی پیش کامپیوتر بدون کیس (All-in-One) جدید سری یوگا را معرفی کرد. این محصول که زبان طراحی آن به‌شکل واضحی ازسرفیس استودیو مایکروسافت الهام گرفته شده،‌ در حقیقت یک کامپیوتر بدون کیس ۲۷ اینچی با لولای ویژه است که دستگاه را در وضعیتی خاص به‌منظور کشیدن نقاشی قرار می‌دهد و ما را بیشتر از هر چیز، یاد سرفیس استودیو می‌اندازد.

لنوو اعلام کرده که تولیدکنندگان محتوا یکی از اصلی‌ترین بازارهای هدف یوگا A940 هستند؛ خصوصا به‌این‌دلیل که محصول جدید لنوو به یک قلم لمسی مخصوص مجهز شده است. دو مدل جداگانه‌ی Yoga A940 دارای نمایشگر QHD یا 4K هستند؛ هر دوی این نمایشگرها از فناوری Dolby Vision HDR پشتیبانی می‌کنند و می‌توان آن‌ها را بین ۲۵ تا ۹۰ درجه برای راحتی بیشتر هنگام انجام کار تدوین یا طراحی، کج کرد. 

در داخل آل‌این‌وان یوگا A940 از پردازنده‌ی نسل هشتمی Core i7 اینتل به‌همراه حداکثر ۳۲ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت حافظه‌ی PCIe SSD یا دو ترابایت حافظه‌ی HDD استفاده شده است تا یوگا A940 محصولی قدرتمند باشد. رایانه‌ی بدون‌کیس جدید لنوو در کنار این موارد به پردازنده‌ی گرافیکی مجزای AMD Radeon RX 560 تجهیز شده است. 

Lenovo Yoga A940 افزون‌ بر موارد یادشده از لحاظ درگاه‌ها نیز محصولی غنی به‌شمار می‌آید؛ این دستگاه دارای چهار درگاه USB 3، دو درگاه USB 2، یک درگاه USB 3.1 و یک کارت‌خوان سه در یک است.

یکی از جالب‌ترین نکات مرتبط به یوگا A940، بهره‌مندی آن از یک بخش کوچک است که بیشتر به درد طراحان می‌خورد و برای دست‌کاری و تنظیم محتوا به‌کار می‌رود؛ این جزء را که Precision Dial نام دارد، می‌توان در هر سمت این محصول قرار داد و همچون سرفیس دایل، می‌توان از آن برای تنظیم اندازه‌ی قلم‌مو و موارد مشابه دیگری در نرم‌افزار ادوبی فتوشاپ استفاده کرد. نرم‌افزارهای دیگری نیز نظیر Word ،Excel ،PowerPoint ،Illustrator و Lightroom از این گجت پشتیبانی می‌کنند. 

چینی‌ها در پایه‌ی یوگا A940، یک داک شارژ بی‌سیم ویژه با توانایی شارژ‌ گوشی‌های هوشمند را قرار داده‌اند. این محصول که تاریخ عرضه‌ی آن برای ماه مارس ۲۰۱۹ (اسفند ۱۳۹۷ - فروردین ۱۳۹۸) تعیین شده، قیمت پایه‌ی ۲٬۳۵۰ دلاری دارد. این قیمت، حدودا بیش از هزار دلار کمتر از سرفیس استودیو است.

خانواده‌ی XPS دل سال‌ها است که مجموعه‌ای از بهترین لپ‌تاپ‌های دنیا را ارائه می‌دهد؛ اما صرف‌نظر از محبوبیت بالای این خانواده، همواره نقطه‌ضعفی مشترک در تمامی نسل‌های آن تکرار می‌شد: وب‌کمی که در حاشیه‌ی پایین نمایشگر قرار دارد و در تمامی شرایط رو‌ به بینی کاربر قرار دارد. حال به‌نظر می‌رسد که دل سرانجام امسال در نسخه‌ی جدید XPS 13، با انتقال وب‌کم به حاشیه‌ی بالای نمایشگر، این مشکل را مرتفع کرده است.

دل ادعا می‌کند که انتقال دوربین به حاشیه‌ی بالای XPS 13 تنها به‌لطف «کوچک‌ترین وب‌کم HD‌ دنیا» امکان‌پذیر شده است. ابعاد دوربین جدید تنها ۲.۲۵ میلی‌متر برآورد می‌شود و از این رو مهندسان دل موفق به‌جای دادن آن در حاشیه‌ی باریک نمایشگر InfinityEdge شده‌اند. خاطرنشان می‌کنیم که در نسل‌های گذشته، همین حاشیه‌های باریک Dell را به جابه‌جایی محل وب‌کم ناگزیر کردند.

صرف‌نظر از موقعیت جدید وب‌کم، نسخه‌ی ارتقاءیافته‌ی ایکس‌پی‌اس ۱۳ اکنون نخستین محصول دل به‌حساب می‌آید که به‌موجب استاندارد دالبی‌ویژن از محتوای HDR پشتیبانی می‌کند. بدین ترتیب هر دو نسخه‌ی فول اچ‌دی و 4K لپ‌تاپ جدید آمریکایی‌ها با محتوای دالبی‌ویژن، رنگ‌های شفاف‌تر و پویایی‌تری به‌نمایش خواهند گذاشت.

توان‌ پردازشی اولترابوک جدید دل را یکی از سه پردازنده‌ی نسل هشتمی Core i5-8256U ،Core i3-8145U یا Core i7-8565U تأمین می‌کنند و این پردازنده‌ها را در بالاترین حالت، ۱۶ گیگابایت حافظه‌ی رم و دو ترابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی SSD همراهی خواهد کرد. ایکس‌پی‌اس ۱۳ جدید از ماژول وایرلس Killer در کنار بلوتوث ۴.۲ و حسگر اثر انگشت اختیاری بهره می‌برد که با کلید پاور یکپارچه می‌شود.

نسل جدید XPS 13 از امروز با قیمت پایه‌ی ۹۰۰ دلاری برای خرید در دسترس خواهد بود.