مراسم رونمایی از آخرین دستاوردهای نیروی دریایی ارتش با حضور امیر دریادار حسین خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و جمعی از فرماندهان ارتش در ستاد نیروی دریایی ارتش رونمایی شد.
در این مراسم از پروژههای جهاد خودکفایی نیروی دریایی ارتش با نامهای پهپاد دریاپایه پلیکان، سامانه موشکی زیر سطح به سطح با نام جاسک ٢، سامانه موقعیت یابی لحظهای سورن، بمب هدایت شونده بردبلند بالابان، رادار چشم عقاب، رادار عصر بهینه، انواع سلاحهای انفرادی و تیربار، سایت تاکتیکی GIS، سامانه سیار دفاع سایبری نداجا، نفربر تاکتیکی مکران، سامانه بوتراستر ناوشکن کلاس موج و انواع قطعات ضروری که در مرکز تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی دریایی ارتش ساخته شده رونمایی شد.
انتهای پیام/
در سری شانزدهم از مجموعه تصاویر برتر هفته از نگاه زومیت، به عکسهایی از کشف خطوط نازکا تا همراستایی زهره و مشتری نگاهی میاندازیم.
هر هفته، جالبترین و برترین عکسهای علمی از سراسر جهان را از نگاه زومیت تقدیم شما خوانندگان گرانقدر میکنیم. در دنیای پر رسانهی امروز، تصاویری هستند که به دلیل اهمیت رسانهای خود بارها و بارها دیده میشوند و به اشتراک گذاشته میشوند. اما از سوی دیگر، برخی از این تصاویر اگرچه با اهمیت باشند، مهجورانه به دست فراموشی سپرده میشوند. گاهی برخی از همین تصاویر، گفتنیهایی بیش از گزارشها و مقالات پر بازدید دنیای پر خبر امروز دارند. در ادامه به بررسی برخی از تصاویر علمی منتخب هفته بههمراه داستان نهفته در پَس هر کدام خواهیم پرداخت. با ما همراه باشد:
ماهوارههای استارلینک رصد یک بارش شهابی نادر را مختل کردند
طی ماههای اخیر انتقادات زیادی از پروژه اینترنت جهانی استارلینک شده است. اسپیس ایکس قصد دارد در پروژهای جاهطلبانه ۴۲٬۰۰۰ ماهواره را برای تأمین اینترنت سراسر جهان به مدار پائین زمین بفرستد. این شرکت تاکنون ۱۲۰ ماهواره را به مدار زمین فرستاده است؛ اما همانطور که هفته جاری گزارشی در این رابطه منتشر کردیم، این پروژه اعتراضات گستردهی از سوی اتحادیه بینالمللی اخترشناسی (IAU)، ستارهشناسان و منجمان آماتور سراسر جهان را بهدنبال داشت. هفته گذشته شاهد بارش شهابی بسیار نادری موسوم به بارش شهابی «تکشاخ (Unicorn)» بودیم که از صورتی فلکی به همین نام نشأت میگیرد. همانطور که در تصویر متحرک نیز میبینید، قطاری از ماهوارههای اسپیس ایکس بهخوبی در میان بارش شهابی خودنمایی میکنند. این ویدئو روز دوشنبه (۴ آذر) توسط یکی از دوربینهای «شبکه جهانی شهابی (GMN)» مستقر در رصدخانه فارا در ایتالیا ثبت شد. البته فقط تصاویر همین یک دوربین اختلال ماهوارههای ایلان ماسک را نشان نداد. بلکه شبکه جهانی شهابی بیش از ۱۵۰ دوربین در سراسر جهان دارد و در حدود نیمی از این دوربینها در هنگام رصد بارش شهابی اخیر ماهوارههای استارلینک را نیز مشاهده کردند.
از این جهت، ستارهشناسان نگران هستند که با ارسال تمامی ۴۲٬۰۰۰ ماهوارهی این پروژه، آسمان شب کاملا دستخوش تغییر شود. درواقع ممکن است که حتی تا سال ۲۰۲۴ دیگر امکان مشاهدهی بارشهای شهابی وجود نداشته باشد. در همین حال، ذکر این نکته هم ضروی است که ایلان ماسک و اسپیس ایکس اعلام کردند که قطار ماهوارههایی که هماکنون در آسمان شب دیده میشوند، هنوز در مدار اصلی خود با ارتفاع مقرر مستقر نشدهاند. وقتی که این ماهوارهها در مدار خود قرار گیرند دیگر در یک خط حرکت نمیکنند و همزمان از یک بخش از آسمان شب عبور نخواهند کرد. حتی اسپیس ایکس اعلام کرده که بدنهی ماهوارههای بعدی پروژه اینترنت جهانی استارلینک تیره خواهند بود تا نور کمتری بازتاب دهند.
کشف مومیایی نادری از یک توله شیر در مصر
شنبه هفته گذشته بود که باستانشناسان مصری خبر از کشف گنجینهای از ۷۵ تندیس چوبی و برنزی و پنج مومیایی توله شیر مزین به حروف هیروگلیف دادند. این کشف در شهر سقاره در نزدیکی مجموعه اهرام جیزه در قاهره انجام گرفت. اخیرا مومیاییهایی از حیوانات دیگر از جمله گربه، مار کبرا و کروکودیل در مصر کشف شده بود. وزارت ابنیه و آثار باستانی مصر اعلام کرد که این آثار باستانی در پایهی معبد باستت پیدا شدند. معبد باستت، همانطور که از نام آن پیدا است برای پرستش ایزدبانوی باستت مورد استفاده قرار میگرفته است. باستت الههای به شکل گربه بود که مورد تکریم مصریان باستان قرار میگرفت.
دکتر خالد العناني وزیر ابنیه و آثار باستانی مصر از این کشف بهعنوان«موزهای مجزا» یاد کرد. سایر آثار باستانی کشف شده در این حفاری شامل تندیسهایی از آپیس (گاو مقدس مصریان باستان)، خَدنگ (جانوری شبیه راسو)، گاو اکراس (گونهای از خویشاوندان حواصیل و لکلک)، شاهین و آنوبیس (از مشهورترین خدایان مصر باستان که ایزد مرگ و مردگان و تدفین بوده) بودند. این آثار متعلق به دودمان بیست و ششم مصر باستان هستند که قدمت آنها به قرن هفتم پیش از عصر حاضر برمیگردد.
در این گنجینه همچنین مجموعهای از خدایان مصر باستان در قالب ۷۳ تندیس برنزی از جمله پیکرههایی از ازیریس (ایزد دنیای پس از مرگ)، شش مجسمه چوبی از پتا-سوکر (ایزد گورستان، تاریکی و زوال) و ۱۱ تندیس از سِخمت، ایزدبانوی جنگجوی و شفابخشی وجود داشت. کشور مصر از سال ۲۰۱۱ پس از جنگ داخلی، بهشدت در حال تقویت بخش گردشگری خود بوده است. اما با وجود تلاشهای زیادی مقامات برای ترویج میراث فرهنگی-باستانی بینظیر این کشور، منتقدان از وضعیت نامطلوب محوطههای باستانی و سهلانگاری در نگهداری از موزههای کشور بهشدت انتقاد کردهاند.
کشف آثار باستانی از مذهبی کهنتر از اینکاها در بولیوی
صدها سال قبل سواحل غربی آمریکای لاتین در سیطرهی اینکاها بود، امپراتوری اسرارآمیزی که به تعبیر مورخان از پیشرفتهترین تمدنهای قارّهی آمریکا در دوران پیشاکلمبی بود. اما مدتها قبل از اینکه اینکاها سرزمینهای زیادی از کلمبیا تا شیلی کنونی را به مستملکه خود در بیاورند، امپراتوری اسرارآمیزتر و کهنتری بهنام «تیاهواناکو» بر نواحی مرتفع رشته کوههای آند فرمانروایی میکرد. این امپراتوری کهن در دوران اوج خود تنها بین ۱۰ هزار تا ۲۰ هزار نفر جمعیت داشت. با این حال، این فرهنگ دیرینه تا حد زیادی ناشناخته باقیمانده و جزئیات اندکی که از آن در دست است. اما اردیبهشت امسال بود که دانشمندان از کشفی بزرگ خبر دادند.
باستانشناسان در نخستین بخش از کاوشهای باستانشناسی که در آبسنگهای خوآ، نزدیک جزیره خورشید در دریاچه تیتیکاکا، بولیوی انجام شد، شواهدی از پیشکشها به خدایان باستانی را کشف کردند. آنچه باستانشناسان کشف کردند نشان میداد که دین در این بخش از جهان خیلی زودتر از تصورات پیشین باستانشناسان وجود داشته است.
تمثالهای طلایی که در دریاچه تیتیکاکا کشف شدند
بهگفتهی خوزه گابریلز، انسانشناسی از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا که سرپرستی تیم باستانشناسی را برعهده داشت، مردم غالبا جزیره خورشید را به دلیل کشف معابد و هدایای بیشمارش برای خدایان اینکاها با این فرهنگ مرتبط میدانند، اما بررسیهای نشان میدهد که مردم تیاهواناکو که بین ۲۵۰۰ تا ۳۱۰۰ سال قبل در نزدیکی دریاچه تیتیکاکا زندگی میکردند، اولین کسانی بودند که در این منطقه صاحب دین به معنایی که میشناسیم بودند. گابریلز و همکارانش در اکتشافات خود تکنیکهای پیشرفتهای از جمله فاصلهیابی صوتی (سونار) و تصویرسنجی سهبعدی برای بررسی و نقشهبرداری از آبسنگهای خوآ بهره بردند.
در کشفیات این تیم باستانشناسی بخوردانهایی به شکل پوما و همینطور زیورآلاتی از جنس طلا، صدف و سنگ به چشم میخورد. تصور میشود که پوما نماد مذهبی پراهمیتی برای مردمان تیاهواناکو بوده باشد. در چند تمثال نیز چهرهی خدای ویراکوچ نیز دیده میشود که تصور میشود بخش زیادی از پیشکشها به این خدای باستانی تقدیم شده باشند. قدمت این آثار باستانی بین قرن هشتم تا دهم برآورده شده است.
سلفی فضایی
اگر به تصویر دقت کنید، میتوانید بازتابی از نمای کلی ایستگاه فضایی بینالمللی را روی شیشهی کلاه ایمنی لوکا پارمیتانو فضانورد ایتالیایی آژانس فضایی اروپا ببینید. پارمیتانو این عکس را در هنگام راهپیمایی فضایی اخیرش گرفته است. او و آندرو مورگان در راهپیمایی فضایی خود که ۶ ساعت و ۳۹ دقیقه به طول انجامید، وظیفهی تعمیر «طیفسنج مغناطیسی آلفا (AMS)» ایستگاه فضایی را برعهده داشتند.
کشف معبد ۳ هزار سالهای در پرو
کشف اخیر در بولیوی تنها کشفی نیست که اخیرا در قارّهی آمریکا اتفاق افتاد. بلکه باستانشناسان یک معبد ۳ هزار ساله را در پرو کشف کردند که احتمالا توسط یک فرقهی باستانی برای انجام مناسک دینی مورد استفاده قرار میگرفت. این معبد سنگی در محوطهی باستانی «هوآکا ایل تورو» در منطقهی ایوتون در شمال غربی پرو کشف شد. تصور میشود که سازندگان این معبد سنگی آب را میپرستیدند. باستانشناسان در همین محوطه ۲۱ مقبره را کشف کردند که در آن اجساد ۲۰ نفر به چشم میخورد.
در این گورها سَر اجساد بهسوی شرق قرار گرفته بود و هدایایی نیز بههمراه مردگان دفن شده بود. در مقبرههای مردان بطریهای سرامیکی دستهداری نیز دفن شده بود. باستانشناسان عقیده دارند که این معبد در ۳ دوره دارای سکنه بوده و مورده استفاده قرار میگرفته است. در اولین دوره که بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۸۰۰ قبل از عصر حاضر طول کشیده، کسانی پایههای معبد را به شکل خشتهای مخروطی ساختهاند. در دورهی دوم نیز که بین سالهای ۸۰۰ تا ۴۰۰ قبل از عصر حاضر به طول انجامیده، معبد تحت تأثیر فرهنگ پیشا اینکایی «چاوین» بازسازی شده و در دورهی سوم که بین سالهای ۴۰۰ تا ۱۰۰ قبل از عصر حاضر طول کشیده، ستونهای مدوری برای مسقف کردن معبد مورد استفاده قرار گرفتهاند.
موتورهای آراس-۲۵
در این تصویر چهار موتور مرحلهی اول اسپیس لانچ سیستم (SLS) ناسا را در کارخانه مونتاژ میشو در نیواورلئان، لوئیزیانا مشاهده میکنید. این چهار موتور قرار است قدرت نسل آینده موشکهای اسپیس لانچ سیستم ناسا را تأمین کنند. درواقع این موتورهای موشک موسوم به آراس-۲۵ (RS-25)، در برنامه شاتل فضایی آژانس فضایی بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۱ مورد استفاده قرار گرفتهاند. در همین حال، درحالیکه شاتل فضایی برای انجام مأموریتهای فضایی در مدار پائین زمین طراحی شده بود، سامانهی پرتاب فضایی قرار است پروازهای فضایی دوردست را نیز انجام دهد.
تغییرات آبوهوایی مقصر اصلی بدترین سیل ۵۰ سال اخیر ونیز!
به گفته پژوهشگران، پنج سیل از ۱۰ سیل مهلک تاریخ شهر ونیز طی ۲۰ سال اخیر به وقوع پیوسته است. به همین جهت، شهردار این شهر، سیل مهیب اخیر را تأثیر مستقیم تغییرات آبوهوایی دانست. در سیلی که چند هفته قبل در ونیز رخ داد، در شهر وضعیت اضطراری اعلام شد و لوئیجی برونیارو، شهردار ونیز در توییتر شخصی خود نوشت که ۸۵ درصد از شهر بههمراه آثار هنری و اماکن تاریخی پراهمیتش به زیر آب رفته است. عکسها و فیلمهای زیادی که توسط مردم شهر و عمدتا گردشگران غافلگیر شده در شبکههای اجتماعی منتشر شد، کوچهها، خیابانها و معابر پر تردد شهر را غرق در آب نشان میداد. پس از بارش شدید باران و پدیده مد اخیر به یکی از مشهورترین بناهای تاریخی شهر ونیز، یعنی کلیسای مشهور سنت مارک که در سال ۱۰۹۲.م ساخته شده آسیب زیادی وارد شد.
طی طغیان سیل سطح آب تا ۱٫۸۷ متر بالا آمد که به بزرگترین آبگرفتگی شهر طی پنجاه سال اخیر و دومین آبگرفتگی تاریخ ونیز بدل شد. در آبگرفتگی سال ۱۹۶۶، سطح آب ۱٫۹۲ متر بالا آمده بود. ونیز به دلیل شرایط جغرافیایی خود، همواره مستعد طغیانها و جریانهای مد شدید بوده، اما بنا به ادعای برونیارو، شهردار ونیز که در همان ساعات اولیه وقوع سیل مطرح شد، افزایش سطح آب و وزش بادهای شدید، غیرعادی بود و از همین جهت، بدیهی است که باید آن را با تغییرات آبوهوایی و گرمایش جهانی نسبت داد.
نیکی بِری، هواشناس شبکه بیبیسی نیز در گزارش خود اعلام کرد که سیل اخیر و سیلی که سال قبل در ونیز رخ داد، هر دو به دلیل تغییر الگوی جریانهای جتی روی دادهاند. جریانهای جتی همان بادهای قوی در یک جریان هوای باریکِ جو کره زمین هستند. بهگفتهی بِری، این طوفانها به دلیل وخیمتر شدن وضعیت تغییرات آبوهوایی بدتر شده و مکررا نیز رخ میدهند.
شهر ونیز بدون تغییرات آبوهوایی هم سالانه حدود چند میلیمتر به زیر آب میرود، به همین جهت، دولت ایتالیا از دههی ۱۹۸۰ تاکنون در حال ساخت آبگیرها و سدهایی برای جلوگیری از خسارتهای بیشتر به شهر است. در جریان سیل اخیر ۲ نفر کشته شدند. گفته میشود مردی ۷۸ ساله که در پلسترینا، یکی از جزایر ونیز زندگی میکرد در هنگام پمپاژ آب از منزلش در اثر برقگرفتگی جان سپرده و همینطور گزارش دیگر از مرگ یک نفر دیگر در حادثهای دیگر خبر میدهد.
منظرهای دیدنی از کهکشان راه شیری بر فراز تلسکوپ ویستا
در این تصویر دیدنی کهکشان راه شیری را بر فراز «تلسکوپ پیمایشی نور مرئي و فروسرخ برای اخترشناسی» یا به اختصار «ویستا (VISTA)» در رصدخانه پارانال شیلی میبینید. این منظره خیرهکننده از آسمان شب توسط بابک امین تفرشی، عکاس ایرانی رصدخانه جنوبی اروپا ثبت شده است. ویستا بزرگترین تلسکوپ فروسرخ جهان محسوب میشود که در صحرای آتاکاما در شمال شیلی واقع شده است. از آنجایی که محیط اطراف این تلسکوپ پیمایشی لمیزرع و خالی از سکنه است، تقریبا هیچ پوشش ابری یا آلودگی نوری نمیتواند مانع از مشاهده این نمای خارقالعاده شود.
کشف یک خط نازکای جدید در پرو
پژوهشگران بهتازگی از کشف یک خط نازکای جدید در پرو خبر دادهاند. این خط نازکا که به کمک الگوریتمهای هوش مصنوعی کشف شده، ۴ متر طول و ۲ متر عرض دارد و پژوهشگران دانشگاه یاماگاتا، ژاپن و آیبیام (IBM) آن را شناسایی کردهاند. در این خط نازکا (همانطور که در عکس میبینید) آدمکی با سر مستطیلی چوبی به دست دارد و سرپوشی بر سَر دارد.
خطوط نازکا در کشور پرو از روی زمین قابل تشخیص نیستند، بلکه تنها در تصاویر هوایی به خوبی قابل مشاهدهاند. به همین دلیل تا قبل از دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ که توسط هواپیماهای تجاری دیده شدند، توجهات زیادی را به خود جلب نکرده بودند. باستانشناسان عقیده دارند، این خطوط مرموز که اشکال مختلفی از خطوط هندسی تا شمایل حیوانات، گیاهان و چهرههای خیالی را شامل میشوند، بیش از ۲ هزار سال قبل توسط مردمان ساکن منطقه نازکا و در دوران پیش از ظهور اینکاها ساخته شدند. این مردمان باستانی برای ساخت خطوط نازکا، سنگریزههای سرخ منطقه را جابهجا کردند تا خاک روشنتر زیر آن را بهصورت برجستهای که از فاصله دور نمایان باشد نشان دهند. اما اینکه چرا چنین شمایلی را ساختهاند که خودشان نیز نمیتوانستند ببیند از غرایب دنیای باستانشناسی است. همین هم باعث شده برخی نظریهپردازان تئوریهای توطئه فرض ارتباط مردمان نازکا با موجودات فضایی و فضانوردان باستانی را مطرح کنند. اما باستانشناسان کاملا عقیده متفاوتی دارند و بر این باورند که این خطوط روش آئینی مذهبی برای ارتباط با خدایان نازکا بوده است.
نمونهای از خطوط نازکا
ماساتو ساکای، استاد باستانشناسی دانشگاه یاماگاتا، این کشف را نقطهی عطفی در کشفیات باستانشناسی از نوع خود دانست. درواقع آنچه این کشف را با کشفیات مشابه خودش کاملا متمایز میکند، بهره بردن از شتابدهنده یادگیری ماشینی واتسون آیبیام است. پژوهشگران در ابتدا این الگوریتم را با تصاویر هوایی از خطوط نازکا تغذیه کردند و سپس تصاویر هوایی و ماهوارهای و همچنین اطلاعات سنجش راهدور لیدار را به خورد آن دادند. سپس هوش مصنوعی توانست خطوط نازکای جدیدی را کشف کند که ساکای و همکارانش پس از بررسیهای متعدد موفق به اثبات آن شدند.
همراستایی زهره و مشتری در افق غروبگاهی
در این عکس دو جرم روشن را میتوانید بهخوبی در آسمان مشاهده کنید، این دو تلالو درواقع سیارات زهره و مشتری هستند. زهره و مشتری از درخشانترین سیارات در آسمان شب هستند که دو شب قبل در افق به این ترتیب که میبینید همراستای هم قرار گرفتند. البته این همراستایی یا مقارنه بهمعنای نزدیکی این دو سیاره به لحاظ نجومی نیست. بلکه زهره و مشتری از هم فاصله زیادی دارند و مشتری (سیارهای که در سمت راست تصویر میبینید) هفت بار بیشتر از زهره به دور خورشید میگردد.
تصویری که میبینید، در غروب زیبای شهرستان یرس در کاتالونیا، اسپانیا گرفته شده و در پیشزمینه تصویر نیز یک عکاس آماتور و درخت را میبینید که بر زیبایی تصویر افزوده. این دو سیاره تا چند روز آینده در بخش غربی آسمان در هنگام عصر تا غروب قابل مشاهده خواهند بود. در همین حال، میتوانید هلال ماه و زحل (تا حد زیادی کمسو) را نیز در افق ببینید. اما سیارهی مشتری به تدریج هر شب در خط افق به سمت پائین حرکت میکند و در مقابل زهره هم بالاتر خواهد رفت. مقارنهی بعدی مشتری و زهره اوایل سال ۲۰۲۱ رخ میدهد.
دفن عجیب دو نوزاد با کلاهخودهایی از جمجمه کودکان!
باستانشناسان در حفاریهای خود در اکوادور به یک مورد بسیار عجیب برخوردند. باستانشناسان مقبرهی ۲۱۰۰ سالهای را کشف کردند که در آن سَر دو نوزاد با جمجمه دو کودک دیگر پوشانده شده بود. بقایای این دو نوزاد با ۹ نفر دیگر در محوطهی باستانی در منطقهی سالنگو، در سواحل مرکزی کشور اکوادور کشف شد. بقایای این مقبرهی باستانی درواقع حاصل حفاریهای باستانشناسان بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ است، اما جزئیات این کشفیات بهتازگی منتشر شده است. به عقیده باستانشناسان، جمجمهها به نوعی حکم کلاهخود را داشتند. بهگفتهی پژوهشگران، جمجمههایی که بهعنوان کلاهخود مورد استفاده قرار گرفتند احتمالا دارای گوشت بودند تا بهخوبی به سر بچسبند.
نکته جالب دیگر اینکه در میان سر نوزادان و کلاهخود یک استخوان بند انگشت نیز کشف شد که باستانشناسان هنوز از هؤیت صاحب آن خبر ندارند. باستانشناسان اعلام کردند که هنوز نیاز به انجام آزمایشهای DNA و ایزوتوپهای استرانسیم برای مشخص کردن هؤیت صاحب استخوان دارند. دلیل به کار رفتن این کلاهخودهای جمجمهای هم مشخص نیست. باستانشناسان عقیده دارند که ممکن است این کار برای محافظت از روح سرکش این نوباوگان مورد استفاده قرار گرفته باشد. وجود تندیسهایی در کنار مقبرهها این فرض را تا حدی قابلقبول میکند.
عکس زیبای فضانوردان آپولو ۱۲ از خورشیدگرفتگی
مأموریت آپولو ۱۲ ششمین مأموریت سرنشیندار از سری مأموریتهای برنامه آپولو و دومین فرود روی ماه بود. فضاپیمای این مأموریت روز ۱۴ نوامبر ۱۹۶۹ (۲۳ آبان ۱۳۴۸) از پایگاه فضایی کندی به ماه پرتاب شد. آپولو ۱۲ تنها چهار ماه پس از مأموریت تاریخی آپولو ۱۱ انجام گرفت که توانسته بود اولین انسان را روی ماه فرود بیاورد. فرمانده مأموریت آپولو ۱۲، چارلز پیت کنراد و آلن بین خلبان گردونهی ماهنشین آپولو فقط یک روز و ۷ ساعت را در سطح ماه گذراندند درحالیکه ریچارد گوردن در گردونهی فرماندهی در مدار ماه حضور داشت. فضانوردان ناسا در بخش جنوب شرقی «اقیانوس توفانها» در ماه فرود آمدند. اما در راه بازگشت به زمین، هنگامی که زمین مستقیما بین خورشید و فضاپیمای آپولو ۱۲ قرار گرفت، فضانوردان با استفاده از دوربین ۱۶ میلیمتری خود شروع به ثبت عکسهای دیدنی از این منظرهی تماشایی کردند.
کشف جسد منجمد یک سگگرگ ۱۸ هزار ساله در سیبری
توله سگ باستانی در میان سرددشتهای سیبری در حالتی کاملا دستنخورده کشف شد. این سگگرگ در نزدیکی رود اندگریکا، سیبری در شمال شرقی یاکوتسک پیدا شد. اما درحالیکه روزنامهی سیبری تایمز گزارش داد که این جانور ۱۸ هزار ساله بهخوبی حفظ شده اما پژوهشگران هنوز در مورد ماهیت آن تردید دارند. توالییابی اولیه ژنوم که توسط محققان مؤسسه دیرین-ژنتیک سوئد انجام گرفته هنوز موفق نشده نشان دهد این جانور گرگ بوده یا سگ. با این حال، دانشمندان توانستند قدمت این جانور را ۱۸ هزار سال تخمین بزنند. همچنین تصور میشود که این جانور در زمان مرگ حدود ۲ ماهه بوده است. پژوهشگران عقیده دارند که این توله ممکن است نمونهی اولیهای از سگگرگ باشد.
تیر ماه امسال هم سر جدا شدهی یک گرگ در سیبری کشف شد. بقایای این سر بهصورتی دستنخورده باقی مانده بود که ميشد به خوبی خز، دندان و مغز و بافتهای صورتش را تشخیص داد. به گزارش سیبری تایمز، پاول یفیموف از ساکنان محلی در هنگام عبور از کنار رود ترختیا در منطقه یاکوتیا موفق به کشف سر گرگ شده است. سَر گرگ بعدا به آکادمی علوم یاکوتیا تحویل داده شد. در ادامه گزارش سیبری تایمز آمده که پژوهشگران با همکاری تیمی از ژاپن و سوئد قدمت این گرگ را حدود ۴۰ هزار سال تخمین زدند. این حیوان به لحاظ جثه از گرگهای کنونی منطقه بزرگتر است.
اولین پرتاب موشک ساترن ۵
در سال ۱۹۶۷ مأموریت آپولو ۴ از پایگاه فضایی کندی ناسا به فضا فرستاده شد. در این مأموریت موشک ساترن ۵ برای اولینبار مورد استفاده قرار گرفت. مأموریت آپولو ۴ اهداف زیادی از جمله آزمایش یکپارچگی موشک و فضاپیما، سپر حرارتی، نحوهی ورود مجدد به جو، چگونگی جداسازی مراحل مختلف موشک از هم و بسیاری بخشهای دیگر را برعهده داشت. همهی اهداف مأموریت برآورده شدند. مرکز پروازهای فضایی مارشال ناسا که موشکهای خانوادهی ساترن را تولید کرده، هماکنون در حال ساخت موشکی موسوم به اسپیس لانچ سیستم (SLS) است. این موشک وقتی تکمیل شود، تبدیل به قدرتمندترین موشک جهان میشود و روی کاغذ امکان انجام سفرهایی به ماه، مریخ و اقمار و سیارات فراتر از آن را نیز خواهد داشت.
پژوهشگران به حل معمای تابلوی مشهور مرگ لوکرتیا نزدیکتر شدند
متخصصان پزشکی قانونی دانشگاه نورثامبریا در نیوکاسل-آپون-تین اعلام کردند که به کشف هؤیت خالق تابلوی مرگ لوکرتیا نزدیک شدهاند. نقاشی مشهور «مرگ لوکرتیا» از دههی ۱۸۴۰ در موزهی بووز در کانتی دورهام نگهداری میشود و اخیر بهعنوان بخشی از نمایشگاه آثار گیدو رنی از نقاشان بهنام سبک باروک ایتالیا به نمایش گذاشته شد. با وجود این، خالق واقعی این تابلو هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. اعتقاد بر این است که این تابلو میتوانسته در میان آثار استودیوی شخصی گیدو رنی بوده باشد یا اینکه در همان دورهی زندگانی او در قرن هفدهم نقاشی شده باشد. اما هماکنون پژوهشگرانی بهنامهای نیکی گریمالدی و یک متخصص پزشکی قانونی دکتر میشل کارلین هر دو از دانشگاه نورثامبریا با همکاری موزهی بووز بهدنبال کشف هؤیت نقاش این تابلو هستند. این دو پژوهشگر با استفاده از فناوریها و تکنیکهای بسیار پیشرفته قادر به شناسایی لایهای از رنگ در تابلو شدند که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نبود. این لایهها نشان داد که تابلوی دیگری در زیر تابلوی اصلی ترسیم شده که بعدا در نقاشی بعدی تغییر داده شده است. پژوهشگران عقیده دارند که نسخه اصلی احتمالا ناقص مانده است، اما احتمالا در قرن نوزدهم یعنی قبل از اینکه به مجموعهداری در لندن فروخته شود، دوباره نقاشی شده است.
مقالههای مرتبط:
- منتخب عکسهای علمی هفته از نگاه زومیت؛ از پنجاهمین سالگرد آپولو ۱۲ تا گذر عطارد از مقابل خورشید
- منتخب عکسهای علمی هفته از نگاه زومیت؛ از کشف دیوار گَوری در کرمانشاه تا آخرین گردنبند نئاندرتالها
لوکرتیا از نجیبزادگان روم باستان بود که پس از اینکه پسر سکستوس تارکوینیوس، شاه روم باستان به او تجاوز کرد، دست به خودکشی زد. مرگ غمانگیز سوژهی بسیاری از تابلوهای مشهور دنیا بوده و بسیاری لوکرتیا را با خنجری که به سینهاش فرو کرده به تصویر کشیدهاند. گیدو رنی، نقاش ایتالیایی (۱۵۷۵-۱۶۴۲) از مشهورترین هنرمندان نسل خود بود که عمده شهرتش را مرهون ترسیم نقاشیهایی از زنان پرآوازهی جهان است. در تابلوهای او زنان مشهوری مانند کلئوپاترا، مریم مجدلیه، دیانیرا (همسر دوم هرکول) و لوکرتیا به تصویر کشیده شدند.
پرتاب موشک کوآیژو-۱ای
موشک کوآیژو-۱ای (Kuaizhou-1A) در پرتاب اخیر خود دو ماهوارهی ارتباطی را به فضا فرستاد. این مأموریت از مرکز پرتاب ماهوارهی جیوچوان در استان گانسو در شمال غربی چین انجام گرفت. شرکت اکسپیس (ExPace) که بخشی از شرکت علوم فضایی و فناوری چین محسوب میشود، سازنده سری موشکهای کوآیژو است. دو ماهوارهای که بههمراه این موشک به فضا فرستاده شدند، متعلق به آکادمی علوم چین بودند.
مطالعهی اسکنهای مغز نشان میدهد چگونه مغز افرادی که یک نیمکرهی آنها در کودکی برداشته شده است، همچنان میتواند به عملکرد خود ادامه دهد.
مونیکا جونز اندکی پس از تولد نخستین پسرش، متوجه شد او دچار بیماری عصبی نادری است که موجب میشود یک طرف از مغز او بهصورت غیرطبیعی بزرگ شود. پسرش، هنری، مقادیر زیادی دارو دریافت میکرد؛ اما هر روز دچار صدها تشنج میشد. برای درمان این وضعیت، او به چندین عمل جراحی نیاز داشت. جراحیها از زمانی شروع شد که او سهونیمماهه بود و درنهایت، وقتی به سهسالگی رسید، به حذف یک نیمکرهی مغز او منجر شد.
روش برداشت مغز نخستینبار در دههی ۱۹۲۰ برای درمان تومورهای مغزی بدخیم طراحی شده بود؛ اما موفقیت آن در درمان کودکان دچار بدشکلیهای مغزی یا تشنجهای شدید یا بیماریهای محدود به نیمی از مغز، موجب شگفتی دانشمندان شده است. پس از انجام این عمل، بسیاری از کودکان میتوانند راه بروند، صحبت کنند، بخوانند و وظایف روزانهی خود را انجام دهند. تقریبا ۲۰ درصد از بیمارانی که با این روش عمل میشوند، میتوانند در بزرگسالی شغلی نیز بهدست آورند.
پژوهشی که بهتازگی در مجلهی Cell Reports منتشر شده است، نشان میدهد برخی افراد بهدلیل سازماندهی مجدد در نیمهی باقیماندهی مغز چنین عملکرد خوبی را پس از جراحی نشان میدهند. دانشمندان انواعی از شبکههای عصبی موجود در مغز را شناسایی کردهاند که کار بافت حذفشدهی مغز را برعهده میگیرند و برخی از بخشهای مغز که قبلا عملکردی تخصصی داشتند، در انجام وظایف عمومیتر نیز مشارکت میکنند. دوریت کلیمن، دانشمند علوم اعصاب مؤسسهی فناوری کالیفرنیا و نویسندهی نخست این مقاله میگوید:
مقالههای مرتبط:
مغز انعطافپذیری بسیاری دارد و میتواند کاهش در ساختار خود را جبران کند و در برخی موارد، شبکهی عصبی باقیمانده میتواند از عملکرد شناختی معمولی حمایت کند.
یکی از حامیان مالی مطالعهی جدید سازمانی غیرانتفاعی است که جونز و همسرش آن را برای حمایت از افرادی راهاندازی کردهاند که برای توقف تشنج به عمل جراحی نیاز دارند. یافتههای این مطالعه میتواند برای کسانی دلگرمکننده باشد که تمایل دارند عمل حذف نیمکرهی مغز را انجام دهند. در این مطالعه، تعدادی از افرادی با روش حذف نیمکرهی مغز عمل شده بودند، اجازه دادند پژوهشگران از مغز آنها اسکنهایی تهیه کنند. از روی رفتار بهنظر میرسید آنها مانند افراد طبیعی توسعه پیدا کرده باشند. آنها با دکتر کلیمن دست میدادند و با خنده با او صحبت میکردند؛ اما نتایج MRI نشان میداد نیمی از مغز این افراد در دوران کودکی برداشته شده است. رالف آدولف، دانشمند علوم اعصاب مؤسسهی فناوری کالیفرنیا و نویسندهی همکار مقاله میگوید:
وقتی به اسکنهای مغز آنها نگاه میکردیم، با خود میگفتیم این مغز واقعا نباید بتواند کار کند. اگر شما هر سیستم دیگری مانند قلب را در نظر بگیرید که اجزایی داشته و عملکرد همهی بخشها بههم وابسته باشد و آن را به دو قسمت تقسیم کنید، آن عضو دیگر کار نخواهد کرد؛ مثلا اگر لپتاپ مرا بردارید و آن را دو قسمت کنید، دیگر کار نخواهد کرد.
اسکن MRI برشی از مغز فرد بالغی که بهعلت صرع یکی از نیمکرههای مغز او در دوران کودکی برداشته شده است.
عملکرد اکثر شبکههای مغزی وابسته به هر دو نیمکرهی مغز است. برای مثال، تشخیص چهره شامل هر دو طرف قشر مغز میشود. مهارتهای دیگری مانند توانایی حرکتدادن یکی از عضوها با بخش مخالف مغز پردازش میشوند. نیمکرهی سمت راست حرکات سمت چپ بدن را کنترل میکند؛ درحالیکه نیمکرهی سمت چپ بازو و پای سمت راست را کنترل میکند. مارلن بهرمن، دانشمند علوم اعصاب دانشگاه کارنگی ملون، دربارهی این موضوع میگوید:
مثل این است که بگوییم شما به همهی اعضای مختلف گروه نیاز دارید تا بتوانند موسیقی را هماهنگ و اجرا کنند.
بااینهمه، پژوهشگران دریافتند اگرچه نوع اتصالات عصبی در افرادی که فقط یک نیمکرهی مغز دارند، همچون گذشته باقی میماند، مناطق مختلف مسئول پردازش اطلاعات حسیحرکتی، بینایی، توجه و نشانههای اجتماعی اتصالات موجود را تقویت میکنند و درمقایسهبا مغزهای معمولی، بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
دکتر بهرمن میگوید چنین بهنظر میرسد بخشهایی از مغز که در حالت معمول عملکرد تخصصی دارند، مثل نوازندگان ترومپت با سایر اعضای گروه صحبت میکنند و مسئولیت اضافهای برای اجرای سازهای ضربی نیز برعهده میگیرند. بهنظر میرسد شبکههای مغز عملکرد چندوظیفهای داشته باشند.
این نتایج برای پژوهشگران و خانوادههایی دلگرمکننده است که میخواهند بدانند چگونه مغز پس از عمل حذف یک نیمکره سازگاری پیدا میکند و عملکرد دارد. دکتر آجی گوپتا، دانشمند عصبشناس کلینیک کلیوند، حدود ۲۰۰ کودک را پس از جراحی بررسی کرده است. وی بیان میکند:
فکر میکنم شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد انعطافپذیری مغز پدیدهای طولانیمدت است.
اسکن مغزی ۶ بیمار نشان میدهد چگونه مغز افراد بدون نیمی از خود همچنان میتواند بهطور کامل فعالیت کند.
تا همین اواخر، اتفاقنظر دانشمندان بر این بود که جراحی برداشت نیمکرهی مغز بهتر است در سنین کم و تا قبل از این چهارپنج سالگی کودک انجام شود. بدینترتیب، آنها میتوانند عملکرد طبیعی خود را همگام با افزایش سن بهدست آورند. اگرچه انعطافپذیری عصبی در اوایل کودکی قویتر است، مطالعهی جدید نشان میدهد نباید چنین برههای برای جراحی در نظر گرفت و پس از آن از جراحی اجتناب کرد. افراد بالغ شرکتکننده در این مطالعه در دامنهی ۳ ماهگی تا ۱۱ سالگی با روش حذف نیمکرهی مغز عمل جراحی شده بودند. عاملی که ممکن است نقش مهمتری در نتایج این بیماران داشته باشد، سنی است که در آن تشنجها آغاز میشود. بااینحال، جراحی بهعنوان راهحل آخر و پس از درمان دارویی در نظر گرفته میشود. اگر مدت تشنجها و آسیب مغزی حاصل را بتوان محدود کرد، بیماران ممکن است عملکردهای بیشتری بازیابی کنند. لین کی پائول، دانشمند علوم اعصاب مؤسسهی فناوری کالیفرنیا و یکی دیگر از نویسندگان مقاله میگوید:
قبل از درمان بیماران، نیمکرهی دیگر مغز در حال انجام مسئولیتهای اضافی است. وقتی نیمکرهی آسیبدیده را بیرون میآورید، نیمکرهی سالم بهکار خود ادامه میدهد. بنابراین آنچه واقعا میخواهیم این است که از نیمکرهی دارای عملکرد محافظت کنیم.
البته عمل حذف نیمکرهی مغز که حدود هشت ساعت طول میکشد، بدون خطر نیست. بافت مغز باید با دقت و هربار بخشی از آن برداشته شود. اگر حتی یک رشتهی کوچک باقی بماند، میتواند دوباره موجب تشنج شود و روی نیمهی سالم مغز تأثیر بگذارد. همچنین، خطر بروز سردردهای مداوم و تجمع مایع در مغز وجود دارد. پس از این عمل، در سمت مقابل نیمکرهای که حذف میشود، کودکان ازنظر عملکرد دستها و بازوها ضعیفتر میشوند. همچنین، بینایی آنها در سمت نیمکرهی حذفشده مسدود میشود و ممکن است تا حدودی توانایی تشخیص منشأ صدا را از دست بدهند. دکتر گوپتا میگوید:
در مواردی مانند خواندن و نوشتن و ریاضیات قطعا به سطوح بالاتری از آموزش و توانبخشی نیاز است.
جونز امیدوار است پژوهشهای بیشتر و پیگیری طولانیمدتتر بیماران به پژوهشگران کمک کند نحوهی سازماندهی و توسعهی مغز را درک کنند و این اطلاعات بتواند به ایجاد مداخلات هدفمند برای طیف وسیعی از افراد دچار جراحت و بیماری مغزی کمک کند. درحالحاضر، او از این موضوع خوشحال است که پسرش میتواند بهطور مستقل راه برود و با گوشی هوشمند ارتباط برقرار کند و بدون نیاز به لولهی تغذیه غذا بخورد.
سایت و نشریهی Road & Track فهرست ۱۱ خودرو را برای انتخاب بهترین مدل سال ۲۰۲۰ ازنظر عملکرد بهچالش میکشد.
با نزدیکشدن به پایان سال جاری میلادی، رقابتهای بهترین خودرو سال شروع شده است. سردبیران Road & Track برای انتخاب بهترین خودرو سال ۲۰۲۰ ازنظر عملکرد، ۱۱ رقابتکننده را به پیست Thunderhill Raceway Park در کالیفرنیا بردند. آنان خودروها را به ۶ گروه تقسیم کردند تا در سفری جادهای به سیرا نوادا، برنده را اعلام کنند.
مقالههای مرتبط:
کارشناسان Road & Track امسال کارها را بهشیوهی دیگری انجام دادند؛ زیرا معمولا با سفر جادهای شروع میکردند و درادامه با آزمایش در پیست بهنتیجه میرسیدند. بههرحال، همهی این خودروها نمونههایی از بهترین مدلهای اسپرت موجود در بازار جهانی هستند. امسال، هیچ خودرویی از کلاس هایپرکار (اَبَرخودرو) در رقابت Road & Track دیده نمیشود. البته در گذشته این قانون زیر پا گذاشته میشد؛ مثلا سال گذشته مکلارن سنا یکی از شرکتکنندگان بود.
فهرست ۱۱ خودرو منتخب سردبیران Road & Track از خودروهای مختلفی تشکیل شده بود. برای مثال، ازنظر قیمتی از ۳۰ هزار دلار (هیوندای ولستر N) تا ۳۳۲ هزار دلار (مکلارن 600LT) اسپایدر و ازنظر قدرت از ۱۸۱ تا ۶۳۰ اسببخار را شامل میشد. در زیر نام خودروهای حاضر در این رقابت را مشاهده میکنید:
بیامو M2 کامپتیشن
هیوندای ولستر N
لامبورگینی هوراکان EVO
لوتوس RC F Track
لوتوس اورا GT
مزدا میاتا RF Club
مک لارن 600LT اسپایدر
نیسان GT-R نیسمو
پورشه 911
تویوتا سوپرا
فراتر از محاسبهی سرعت و زمان طی هر دور پیست، شاخصههایی برای سنجش عملکرد خودروها وجود دارند. بازخورد راننده و لذت از رانندگی در جاده و پیست نیز نقش مهمی در رتبهبندی خودروها و انتخاب برنده ایفا میکنند. رانندگی با هرکدام از این مدلها، آرزوی علاقهمندان خودرو است؛ اما بسیاری از افراد بهدنبال محصولی خاص و متفاوت مثل مکلارن و لامبورگینی یا خودرویی ارزانتر برای رانندگی سطح متوسط مثل تویوتا سوپرا هستند. همچنین، شورولت کورت C8 موتوروسط با طرفداران پرشمارش را نباید فراموش کرد.
در نهایت، برندهی این رقابت هیوندای ولستر N بود. ولستر N دقیقا همانی است که خودرویی دیفرانسیلجلو باید باشد. بههمیندلیل، این خودرو برندهی بهترین خودرو سال ۲۰۲۰ ازنظر عملکرد به انتخاب Road & Track است.
فهرست نهایی بهترین خودروی اروپا سال ۲۰۲۰ شامل هفت مدل فینالیست، توسط هیئت داوران منتشر شد.
مقالههای مرتبط:
نبرد برای عنوان بهترین خودروی سال ۲۰۲ اروپا همچنان ادامه دارد؛ زیرا فهرست نهایی بهتازگی اعلام شده است. داوران پس از آخرین دور رایگیری، فهرست نامزدها را از ۳۵ به ۷ خودرو رساندند. برای بهدست آوردن این جایزه، همهی خودروها باید جدید و حداقل در ۵ کشور اروپایی فروخته شوند.
فرانک یانسن (Frank Janssen)، رئیس هیئت داوران بهترین خودروی سال اروپا گفت:
این فهرست نهایی، نمایانگر مسیرها فعلی توسعه در بازار خودرو است. فناوری برقی خودروها در حال پیشرفت است و همچنین پیشرانههای احتراق داخلی بالاترین استاندارد را دارند.
فینالیستهای بهترین خودروی سال اروپا در سال ۲۰۲۰:
یانسن اضافه میکند:
نمایندگان خودروهای الکتریکی پورشه تایکان و همچنین تسلا مدل ۳ هستند. خودروهای برقی وارد بازار انبوه میشوند چراکه پژو ۲۰۸ در نسخهی الکتریکی نیز در دسترس خواهد بود. بیامو سری یک نیز نشان میدهد که هنوز هم پیشرانههای احتراق داخلی پتانسیل بالایی دارند.
اعضای هیئت داوران برای دور نهایی رایگیری پایان ماه فوریه (اوایل اسفند) بار دیگر گفتوگو خواهند کرد. بهترین خودرو سال ۲۰۲۰ اروپا، در آن جلسه مشخص خواهد شد و در افتتاحیهی نمایشگاه ژنو ۲۰۲۰، در روز ۲ مارس (۱۲ اسفند) اعلام خواهد شد.
سال گذشته برندهی این رقابت، کراساور الکتریکی جگوار I-Pace بود که البته در نهایت بهترین خودروی سال جهان نیز شد.
در این مقاله سعی شده تا با تکیه بر فاکتورهای مؤثر بر قدرت پردازشی، معماری پردازندههای بهکار رفته در کامپیوترهای دسکتاپ، گوشیهای هوشمند، لپتاپها و سرورها بررسی شود.
در بحث مربوط به پردازندهها، بسیاری عقیده دارند که تراشههای بهکار رفته در گوشیهای جدیدِ هوشمند توانستهاند تا حدودی فاصلهی بین قدرت پردازشی دستگاههای یادشده و کامپیوترهای خانگی و لپتاپها را کم کنند. با اینکه مقایسهی پردازندههای موردِ استفاده در دستگاههای مختلف، اساسا مقایسهی صحیحی نیست. اما در این مطلب سعی شده با تمرکز بر معماری بهکار رفته در پردازندههای مختلف، درک درستی از سازوکار این تراشهها در تمامی زمینهها فراهم شود. البته باتوجه به گستردگی وسعت موارد مؤثر، تنها بخشی از اِلمانهای یادشده بررسی خواهد شد. وقتی صحبت از موارد کاربریِ پردازنده به میان میآید، آنچه که بیشتر جلب توجه میکند مواردی چون سرورها، دستگاههای موبایل و کامپیوترهای خانگی است. گسترهی کاربرد عبارت «موبایل» در حوزهی فناوری نهتنها گوشیهای هوشمند را شامل میشود، بلکه لپتاپها و نوتبوکها را نیر در بر میگیرد. از اینرو در این مقاله موارد مذکور بهطور کامل مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. البته در ابتدا لازم است تا برای درک تفاوت موجود در پردازندههای مختلف، ماهیت پردازنده بهصورت مختصر مورد واکاوی قرار گیرد.
پردازنده چیست و نحوهی عملکرد آن چگونه است؟
پردازنده، ریزپردازنده یا واحد پردازش مرکزیِ (CPU) مداری الکتریکی در بیشتر محصولات الکترونیکیِ هوشمند از قبیل کامپیوتر، گوشیهای هوشمند، لپتاپها و سرورها است. این تراشه به واسطهی انجام الگوریتمهای پایهای، کنترل و انجام عملیات ورودی/خروجیِ (I/O) مشخصشده، دستورالعملهای موجود در برنامهها را انجام میدهد. به بیان ساده عملکرد اساسی همهی پردازندهها، صرفنظر از ساختار فیزیکیشان، اجرای یک رشته از دستورالعملهای ذخیره شده است که به آن برنامه گفته میشود. تقریبا تمامی پردازندهها هنگام اجرای عملیات روی دستورالعملها از مراحل واکشی (fetch)، رمزگشایی (decode) و اجرا (execute) پیروی میکنند که در مجموع بهعنوان سیکل کلاک شناخته میشود.
مقالههای مرتبط:
پس از اتمام مرحلهی اجرا برای یک دستورالعمل، کل فرایند مذکور تکرار میشود. در پردازندهها حافظههایی با نام ثبات (register) وجود دارد که سریعترین تجهیزات ذخیرهسازی در یک سیستم کامپیوتری محسوب میشوند. ثباتی با نام شمارندهی برنامه (program counter) در پردازندهها، آدرس دستورالعمل بعدی در رشتهی دستورالعملها را بهجهت استفادهی پردازنده در خود ذخیره میکند. درواقع شمارندهی پردازنده دستورالعملها را از حافظهی اصلی واکشی میکند. در برنامههای کامپیوتری یا موبایلی، دستورالعملهایی از نوع انشعاب وجود دارد. دستورالعملهای انشعاب شبیه به گزارهی «اگر» برای یک پردازنده است. اگر شرایطی برقرار باشد (If True)، یک مجموعه از دستورالعملها اجرا میشود و اگر آن شرایط برقرار نباشد (If False)، مجموعه دستورالعمل دیگری به اجرا گذارده میشود. اگر دستورالعملهای یادشده اجرا شوند، شمارندهی برنامه بهگونهای اصلاح میشود که دستورالعملهای صحیح را واکشی کند.
دستورالعمل واکشیشده از حافظه، مشخص میکند که پردازنده چه کاری را باید انجام دهد. در مرحلهی رمزگشایی که به وسیلهی مدار معروف به رمزگشای دستورالعمل (instruction decoder) انجام میشود، دستورالعملها به سیگنالهایی تبدیل میشوند که سایر قسمتهای پردازنده را کنترل میکننند. نحوهی تفسیر دستورالعملها توسط معماری مجموعه دستورالعملهای پردازنده یا بهاختصار ISA صورت میپذیرد. پس از مراحل واکشی و رمزگشایی، مرحلهی اجرا انجام میگیرد. بسته به معماری پردازنده، این روند ممکن است یک یا چندین سیکل طول بکشد.
بیشتر پردازندههای مدرن مراحل معدود یادشده را برای افزایش بازدهی به دستکم ۲۰ مرحلهی خردتر تقسیم میکنند. به عبارت دیگر، هر چند یک پردازنده در هر چرخهی کاری یا سیکل کلاک اجرای چندین دستورالعمل را شروع میکند، ادامه میدهد و به سرانجام میرساند؛ اما برای اجرای هر دستورالعمل از آغاز تا اتمام، ممکن است ۲۰ سیکل کلاک یا حتی بیشتر لازم باشد. به چنین مدلی در اصطلاح یک پایپلاین اطلاق میشود. پر شدن یک خط لوله با سیال در جریان مدتی به طول می انجامد، اما پس از آن یک خروجی پایدار و ثابت از آن سیال به دست میآید. در پایپلاین پردازنده، بهجای سیال دستورالعملها به جریان میافتند.
حقیقت این است که فرکانس پردازشی و تعداد هستهها، دیگر معیاری مناسب و شاخصی قابلاعتماد جهت ارزیابی قدرت پردازندهها نیست. حتی اعداد و ارقام بهعمل آمده از شاخصهای یادشده در گذشته نیز درک درستی از کارایی پردازندهها ارائه نمیکردند. حال که پای این تراشهها در دنیای گوشیهای هوشمند بازشده، مقایسهی پردازندهها تنها با تکیه بر تعداد هستهها و فرکانس پردازشی اشتباهی محض است.
توان طراحی حرارتی و لیتوگرافی ساخت
آنچه که در حال حاضر بهعنوان معیاری صحیح برای مقایسهی پردازندهها محسوب میشود، ترکیبی از توان طراحی حرارتی (TDP)، لیتوگرافی ساخت پردازنده، معماری بهکار رفته در آن و مواردی از این دست است. توان طراحی حرارتی در پردازنده، میزان گرمای تولیدشده توسط پردازنده، کارت گرافیک و SoC (سیستم روی تراشه یا SoC، مداری یکپارچه از اجزای مختلف کامپیوتر از جمله پردازنده، کارت گرافیک و رم است) و مقدار توان لازم در سیستم خنککننده جهت دفعِ آن است. در نگاه اول شاید این سؤال پیش آید که چرا لزوم استفاده از خنککنندهای قدرتمندتر که در ظاهر نکتهای منفی در عملکرد پردازنده است، عاملی مهم در میزان کارایی پردازنده محسوب میشود؟ درواقع بالا رفتن TDP نشاندهندهی افزایش ابعاد پردازنده در تمامی فاکتورها است.
برای درک موضوع کافی است ابعاد وسایل نقلیهای چون دوچرخه، قطار و هواپیما را در نظر بگیرید. هر کدام از دستگاههای یادشده، در نهایت مسافر را به مقصد خواهند رساند، اما حجم کاری و سرعت و کاربری هر کدام از آنها برای مصارف و اهداف خاصی مهم است و درواقع این مصرف سوختشان است که نشاندهندهی کثرت قطعات بهکار رفته در وسیله و پیچیدگی آن است. فاکتورهایی که در پردازنده رابطهی مستقیمی با بزرگی TDP دارند شامل پیچیدگی ریزمعماری، تعداد هستهها، عملکرد پیشبینیکنندهی پرش، میزان حافظهی کش، تعداد پایپلاینهای اجرایی و مواردی اینچنینی است. لزوما توان طراحی حرارتی بین محصولات تولیدیِ شرکتهای مختلف یکی نیست، اما محدودهای که این معیار در آن قرار میگیرد تقریبا در تمامی محصولات مشابه از یک کاربری، یکسان است.
در مورد لیتوگرافی ساخت پردازنده میتوان اینگونه گفت که در استاندارد تعریفشده توسط صنایع تولید تراشه، هر نسل از فرایند تولید تراشههای نیمههادی یا بهعبارتی لیتوگرافی ساخت پردازنده، با طول گیتِ ترانزیستورهای بهکار رفته در تراشه بر حسب نانومتر (سابقا میکرومتر) مشخص میشود. اگرچه از سال ۲۰۰۹ لیتوگرافی پردازنده به نامی تجاری برای اهداف بازاریابی تبدیل شده و نشاندهندهی نسل جدیدی از فناوریهای بهکار رفته در فرایند تولید تراشه است و درواقع هیچ ارتباطی با طول گیت در ترانزیستورهای بهکار رفته در پردازنده ندارد. برای مثال فرایند ۷ نانومتری شرکت تراشهسازی GlobalFoundries همانند لیتوگرافی ۱۰ نانومتری شرکت اینتل است. بنابراین مفهوم حقیقی لیتوگرافی ساخت دچار ابهام شده است. علاوه بر این تراشههای سامسونگ و شرکت صنایع نیمههادی تایوان (TSMC) با لیتوگرافی ۱۰ نانومتری تنها اندکی بیشتر از تراشههای ۱۴ نانومتری اینتل ترانزیستور دارند. حتی تراکم ترانزیستور در تراشههای ۱۰ نانومتری اینتل بیشتر از تراشههای ۷ نانومتری سامسونگ و برخی از انواع پردازندههای تولیدی TSMC است. شایان ذکر است تراکم ترانزیستورها در تراشههای ۱۰ نانومتری اینتل ۱۰۰٫۷۶ میلیون ترانزیستور در میلیمتر مربع است. تعداد ترانزیستورهای به کار رفته در تراشههای نوع N7P و N7FF صنایع نیمههادی تایوان و تمامی تراشههای سامسونگ کمتر از مقدار یادشده برای تراشهی ۱۰ نانومتری اینتل است. تعداد کل ترانزیستورها در پردازندهی A13 بایونیک اپل ۸٫۵ میلیارد عدد است که با تقسیم بر مساحت تراشه (۹۸٫۴۸ میلیمتر مربع) تراکمی تقریبا برابر با ۸۶ میلیون ترانزیستور در میلیمتر مربع را نشان میدهد.
با تمامی اینها، لیتوگرافی ساخت در معنای واقعی فاکتوری مهم در مقایسهی پردازندهها محسوب میشود. با کاهش لیتوگرافی، بازده پردازنده افزایش مییابد. بنابراین اگر دو پردازنده را با طراحی مشابه و لیتوگرافی متفاوت در نظر گرفت، پردازندهی با لیتوگرافی پایینتر خصوصیات زیر را دارا خواهد بود:
- فرکانس پردازشی بیشتری نسبت به پردازندهی با لیتوگرافی بالاتر خواهد داشت
- توان مصرفی پایینتری خواهد داشت.
- گرمای کمتری تولید خواهد کرد.
- به دلیل تراکم بیشتر در تعداد ترانزیستورها، مساحت کمتری خواهد داشت.
بهطور کلی هنگامی که اینتل، AMD و سازندههای تراشههای مبتنیبر معماری ARM مانند سامسونگ و کوالکام لیتوگرافی تراشههایشان را کاهش میدهند، بازدهی پردازنده نیز بهبود مییابد. باتوجه به اینکه در اکثر اوقات کاربران سرعت بالای پردازشی را به کاهش توان مصرفی ترجیح میدهند، شرکتها نیز در این راستا اقدام میکنند که خود مانعی در برابر افزایش بهرهوری در مصرف انرژی است. برخی نیز پردازندههای خود را بهگونهای طراحی میکنند که توازن میان افزایش کارایی و میزان کاهشِ مصرف انرژی را حفظ کنند. گروه سومی نیز هستند که افزایش بهرهوری در میزان مصرف انرژی نسبت به افزایش سرعت پردازشی را در ارجحیت قرار میدهند.
نکتهی اصلی که باید در نظر گرفته شود این است که توان طراحی حرارتی در گوشیهای هوشمند در بیشترین حالت تنها ۵ وات است. این در حالی است که پردازندههای پایینردهی دسکتاپ در حدود ۴۵ وات توان طراحی حرارتی دارند. توان طراحی حرارتی در پردازندههای سرور نیز اندکی بیشتر از پردازندههای دسکتاپ است. دلیل تفاوت موجود در TDP دستگاههای یادشده، پیشتر نیز گفته شد. برای درک بهتر موضوع ذکر این نکته لازم است که پردازندههای بهکار رفته در دستگاههای مختلف روی صفحاتی با نام دای ساخته میشوند. در مبحث مدارات مجتمع، هر دای (die) یک بلوک کوچک از مواد نیمهرسانا است که مداری با کارکرد خاص، طی فرآیندی مانند فوتولیتوگرافی روی آن ساخته شده است. پردازندهها در دستگاههای قابل حمل، SoC هستند. به این معنی که بخشهای مختلفی اعم از پردازنده، پردازندهی گرافیکی، حافظه، کنترلر USB، مدارهای مدیریت مصرف انرژی و مودمهای بیسیم وایفای و شبکههای تلفن همراه در SoC در کنار هم تجمیع شدهاند. با این حال اندازهی کل دای در SoCها کوچکتر از پردازندههای کامپیوتر و سرور است. با درنظر گرفتن این نکته، حتی اگر لیتوگرافی به کار رفته در پردازندهها برابر بوده و تراکم ترانزیستورها برابر باشد، در اکثر موارد پردازندههای کامپیوتر تعداد بیشتری ترانزیستور دارند. در صورت برابر بودن اندازهی دایها نیز، باتوجه به کثرت قطعات در SoCها، تعداد ترانزیستورهایی که تنها برای پردازنده استفاده شدهاند، بسیار کمتر از پردازندههای کامپیوتر و سرور است.
از دیدگاه توان مصرفی نیز در طراحی پردازندههای دسکتاپ، محافظهکاری کمتری صورت میپذیرد. این در حالی است که در دستگاههای موبایل، عملکرد ترکیبی سختافزار، نرمافزار و فریمور بهگونهای است که با ایجاد محدودیتهایی در سرعت پردازشی، عمر باتری را طولانیتر کنند. در پردازندههای دسکتاپ تنها زمانی توان مصرفی کنترل میشود که تأثیری منفی در ایجاد بهترین عملکرد داشته باشد. علاوه بر این در دستگاههای قابل حمل، ترفندهایی نرمافزاری اعم از کاهش نرخ فریم در قسمتهایی از بازیها صورت میپذیرد که با پایینآوردن سطح عملکرد پردازنده توان مصرفی را نیز کاهش میدهند. فرکانس پردازشی نیز در SoCهای دنیای موبایل برای مصرف بهینهی انرژی محدود شده است. در پردازندهی بالاردهای چون A13 بایونیک اپل میزان فرکانس پردازشی ۲٫۶۵ گیگاهرتز بوده و حتی کمتر از پردازندههای میانردهی نسل ششم اینتل است. این نکته نیز باید در نظر گرفته شود که میزان فرکانس پردازشی تبلیغ شده برای پردازندههای موبایل نشاندهندهی کارایی پردازنده در بالاترین سطوح عملکردی است. اما فرکانس پردازندههای کامپیوتری در حالت بوست و اورکلاک پردازنده بهمیزان چشمگیری افزایش پیدا میکند.
معماری
در بحث مربوط به معماری، تمامی پردازندههای دسکتاپ، لپتاپ و سرور با بهرهگیری از معماری X86 در مقابل پردازندههای موبایل با معماری ARM قرار گرفتهاند. هر کدام کارکرد و وظیفهی خاصی داشته و کاربری متناسبی را عهدهدار هستند. در مورد معماری و طراحی پردازندههای ARM، این عبارت مخفف Acorn RICS Machines است، حال آنکه اگر منظور کمپانی توسعهدهندهی این معماری باشد، اختصار ARM کوتاه شدهی عبارت Advances RISC Machines است. سالیان مدیدی است که معماری ARM در مرکز ریزپردازندههای مدرن و طراحیهای فشرده قرار دارد.
ARM خانوادهای از معماری RISC یا reduced instruction set computing به مفهوم محاسبات بر پایهی مجموعه دستورالعملهای سادهشده برای پردازندههای مختلف است. در پردازندههای مبتنیبر معماری RISC تمرکز اصلی این است که تعداد دستورالعملها تا جای ممکن کم بوده و دستورالعملهای مذکور تا جای ممکن ساده باشند. دستورالعملهای ساده مزیتهایی را هم برای مهندسین سختافزار و هم نرمافزار ایجاد میکند. از آنجایی که دستورالعملها ساده هستند، مدار به تعداد کمتری ترانزیستور احتیاج دارد. درنتیجه تراشه کوچکتر بوده و فضای بیشتری برا جاسازی قطعات دیگر در داخل دستگاه وجود دارد. به همین دلیل نیز پردازندههای مبتنی بر معماری ARM بیشتر SoC بوده و بسیاری از قطعات را بهصورت مجتمع در خود جای دادهاند.
اما دستورالعملهای ساده نیز با هزینهای همراه هستند. انجام وظایف سنگین در این نوع معماری، نیازمند تعداد بیشتری از دستورالعملها است. همین نیز منجر به افزایش مصرف حافظه و زمان اجرای طولانیترِ دستورالعملها میشود. با این حال معماری ARM با پایپلاینهای سریعتر و افزایش فرکانس پردازشی، تأخیر یادشده در اجرای دستورالعملها را تا حدودی جبران میکند. در سمت دیگر، پردازندههای اینتل و AMD تحت معماری x86 در خانوادهای با نام CISC قرار دارند که مخففی از عبارت Complex Instruction Set Computing و بهمعنی محاسبات براساس مجموعه دستورالعملهای پیچیده است.
برخلاف پردازندههای RISC، تمرکز دستورالعملها در معماری CISC، بر انجام وظایف سنگینتر با میزان بیشتری از انعلافپذیری است. برای درک بهتر موضوع لازم است تا چند نکته را یادآور شویم. در تمامی پردازندههای حال حاضر، بخشی بهنام ALU قرار دارد که مختصر شدهی عبارت arithmetic logic unit به مفهوم واحد منطق و حساب است. دادههایی که کاربر یا نرمافزارها واردِ سیستم میکنند عملوند نام دارد. کدهایی که تایین میکنند چه نوع عملیاتی باید صورت گیرد و نیز عملوندها، ورودیهای ALU هستند. خروجی ALU نتیجهی عملیات انجامشده است. درواقع کاری که ALU انجام میدهد انجام عملیات حسابی و بیتی روی اعداد باینری است.
در پردازندههای RISC، معماری بهکار رفته از نوع load-store به مفهوم بارگذاری و ذخیرهسازی است. در مهندسی کامپیوتر load-store، معماری از مجموعه دستورالعملها است که دستورالعملها را به دو بخش تقسیم میکند: دسترسی به حافظه و عملیات ALU. در بخش دسترسی به حافظه عملوندها از حافظه به ثباتها بارگذاری میشوند. سپس عملیات رویشان صورت میپذیرد. در بخش عملیات ALU نیز عملوندها از قبل روی ثباتها هستند. در کل روند کار در معماری load-store به این صورت است که دادهها در ابتدا روی ثباتها کپی میشوند. هنگام بارگذاری یا load، فرایند کپی از حافظهی اصلی در ثبات انجام میشود. سپس دادههایی که عملیات رویشان صورت گرفته در حافظهی اصلی ذخیره یا store میشوند. در نهایت میتوان اینگونه گفته پردازندههای نوع RISC عملیات را تنها بین ثباتها انجام میدهند. در معماری نوع load-store دستورها به شکل زیر است:
LOAD r1, Y
LOAD r2, Z
PROD r1, r2, r3
STORE r3, X
دستور اول و دوم متغیرهای r1 و r2 را از آدرس y و z واقع در حافظهی اصلی به ثبات درون پردازنده بارگذاری یا load میکند. دستور سوم این دو عدد را با هم ضرب کرده و مقدار r3 را تولید میکند و دستور چهارم مقدار r3 را در آدرس x از حافظهی اصلی ذخیره میکند. ساده بودن دستورهای load-store در معماری RISC سبب شده تا معماری یادشده و به تبع آن پردازندههای ARM که در دستگاههای قابل حمل مورد استفاده هستند، تنها در یک سیکل کلاک هر دستورالعملی را اجرا کنند. اما به دلیل تعدّد دستورالعملها در این معماری، ثباتهای بیشتری نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
اما در پردازندههای CISC، معماری بهکار رفته از نوع register–memory به مفهوم ثبات-حافظه است. در مهندسی کامپیوتر معماری یادشده مجموعه دستورالعملهایی است که اجازه میدهد عملیات نهتنها بین ثباتها، بلکه بین بخشی از ثبات و بخشی از حافظه یا فقط در حافظه صورت گیرد. در رویکرد register–memory ممکن است یکی از عملوندها در ثبات و دیگری در حافظه باشد.در معماری نوع register–memory دستورهای ضرب برای دو عدد به شکل زیر است:
mul r1,r1
چنین دستوالعملی با اینکه عملیات پیچیدهای را انجام میدهد و به هیچ وجه سادهسازی نشده، اما در عوض حافظهی کمتری را اشغال میکند. شاید به همین دلیل است که پردازندههای مبتنی بر معماری ARM برخلاف نوع x86 روز بهروز حافظهی رم بیشتری را میطلبند.
مقالههای مرتبط:
پردازندههای پیچیده میتوانند چندین دستورالعمل را بهصورت همزمان واکشی، رمزگشایی و اجرا کنند. چنین قابلیتی پردازش چندرشتهای همزمان (Simultaneous Multithreading ) یا SMT نامیده میشوند. پردازندههایی که قابلیت SMT دارند، دستورالعملها را در هر هسته با دو یا چند رشتهی مجزا اجرا میکنند. در پردازندههای دنیای موبایلی، یعنی ARM، ایجاد چنین قابلیتی باعث پیچیدگی ریزمعماری شده و میزان توان مصرفی را بسیار بالا میبرد. از این رو SMT تنها در پردازندههای مبتنی بر معماری X86 مورد استفاده قرار میگیرد. فقدان قابلیت SMT در معماری ARM دلیل موجهی برای افزایش روزافزون تعداد هستهها در این معماری است.
با اینکه مقایسهی بین پردازندههای مختلف با کاربریهای متفاوت امکانپذیر نبوده و نخواهد بود، نتایج حاصل از در کنار هم قرار دادن مشخصات اعلامشده برای این پردازندهها درک درستی از ریزمعماری استفادهشده در پردازندههای یادشده را برای کاربران فراهم خواهد کرد. در ادامه برخی اطلاعات مربوط به تعدادی از پردازندههای مختلف از کاربری سرور، دسکتاپ، لپتاپ، تبلت و گوشیهای هوشمند آورده شده است. البته باتوجه به اینکه شرکت اپل مشخصات مربوط به پردازندههای خود را بهصورت عمومی منتشر نمیکند و اطلاعات بهدست آمده تنها با واکاوی و تجزیه و تحلیل پردازندهها مشخص میشود و اطلاعات زیادی از پردازندهی جدید این شرکت، یعنی A13 بایونیک در دسترس نیست، پردازندهی نسل پیشین اپل با نام A12 بایونیک بررسی خواهد شد.
پردازنده | AMD EPYC 7552 | اینتل Core i9-9900K | اینتل Core i9-8950HK | اپل A12 بایونیک | کوالکام اسنپدراگون 855 |
---|---|---|---|---|---|
لیتوگرافی | ۷ نانومتری | ۱۴ نانومتری | ۱۴ نانومتری | ۷ نانومتری | ۷ نانومتری |
معماری | x86 | x86 | x86 | ARMv8.3 | ARMv8 |
تعداد هستهها | ۴۸ | ۸ | ۶ | ۶ | ۸ |
تعداد رشتهها | ۹۶ | ۱۶ | ۱۲ | ۶ | ۸ |
ریزمعماری | Zen 2 | Coffee Lake | Coffee Lake | Vortex, Tempest | Cortex-A76 Cortex-A55 |
فرکانس پردازشی | ۲٫۲ گیگاهرتز | ۳٫۶ گیگاهرتز | ۲٫۹ گیگاهرتز | ۲٫۴۹ گیگاهرتز |
۲.۸۴ گیگاهرتز ۲.۴۲ گیگاهرتز ۱.۸ گیگاهرتز |
فرکانس بوست | ۳٫۳۵ گیگاهرتز | ۵ گیگاهرتز | ۴٫۶ گیگاهرتز | ندارد | ندارد |
اندازهی دای | ۱۹۲ میلیمتر مربع | ۳۵۵٫۵۲ میلیمتر مربع | ۱۴۹ میلیمتر مربع | ۸۳٫۲۳ میلیمتر مربع | ۷۳٫۲۷ میلیمتر مربع |
تعداد ترانزیستورها | ۱۹٫۲ میلیارد | نامشخص | ۷٫۲ میلیارد | ۶٫۹ میلیارد | نامشخص |
حافظهی کش L1 | ۳ مگابایت | ۶۴ کیلوبایت در هر هسته | ۶۴ کیلوبایت در هر هسته |
۱۲۸ کیلوبایت داده |
نامشخص |
حافظهی کش L2 | ۲۴ مگابایت | ۲۵۶ کیلوبایت در هر هسته | ۲۵۶ کیلوبایت در هر هسته | ۸ مگابایت |
هستهی Gold Prime کش ۵۱۲ کیلوبایتی |
حافظهی کش L3 | ۱۹۲ مگابایت | ۱۶ مگابایت اشتراکی | ۱۲ مگابایت اشتراکی | ندارد |
۲ مگابایت L3 مشترک در قالب DSU |
توان طراحی حرارتی | ۲۰۰ وات | ۹۵ وات | ۴۵ وات | زیر ۵ وات |
زیر ۵ وات |
حافظهی رم | ۸ کانال ۶۴ بیتی DDR4 با فرکانس ۳۲۰۰ مگاهرتز پهنای باند ۱۹۰٫۷ گیگابایتبرثانیه |
۲ کانال ۶۴ بیتی DDR4 با فرکانس ۲۶۶۶ مگاهرتز |
۲ کانال ۶۴ بیتی DDR4 و LPDDR3 با فرکانس ۲۶۶۶ و ۲۱۳۳ مگاهرتز |
مشخص نیست |
۴ کانال ۱۶ بیتی LPDDR4X با فرکانس ۲۱۳۳ مگاهرتز |
در ابتدا ذکر این نکته لازم است که هستههای پردازندهی کوالکام اسنپدراگون 855 به تعداد ۸ هسته از نوع Cortex-A76 و Cortex-A55 معماری ARM است. کوالکام با شخصیسازی هستههای مذکور نامهای Kryo 485 Gold و Kryo 485 Silver و Kryo 485 Gold را برایشان درنظر گرفته است.
از نظر لیتوگرافی ساخت، پرواضح است که پردازندههای جدید موبایل تراکم ترانزیستوری بیشتری دارند، اما کوچک بودن اندازهی دای و SoC بودنشان باعث شده تا تعداد کمتری از ترانزیستورها تنها در هستههای پردازشی بهکار برده شوند. برای مثال در پردازندهی A12 بایونیک اپل با سطح مقطعی برابر با ۸۳٫۲۳ میلیمتر مربع، تنها ۱۱٫۹ میلیمتر معادل با ۱۴٫۲۹ درصد از سطح دای به هستههای پردازشی و قطعات مرکب در آن اختصاص داده شده است. با یک حساب سرانگشتی تعداد ترانزیستورها برای بخش مذکور برابر خواهد بود با اندکی کمتر از یک میلیارد ترانزیستور. با اینکه آمار و ارقام دقیقی از تعداد ترانزیستورها در پردازندههای جدید اینتل منتشر نمیشود و ساختار دای در پردازندههای مذکور مبهم است، اما سطحی از تراشه که تنها برای پردازنده وقف شده بهمراتب بیشتر است.
قطعات مجتمع در پردازندهی A12 بایونیک اپل
همانگونه که در جدول مشاهده میشود پردازندههای مبتنیبر معماری X86 با دارا بودن پردازش چندرشتهای همزمان، تعداد بیشتری از رشته دستورالعملها را بهصورت همزمان اجرا میکنند. اما بنا بر معماری بهکار رفته، سیکل کلاک بیشتری صرف پردازش دستورالعملها میشود. نوع پایپلاین عموما در هستههای ARM در نسلهای مختلف دچار تغییر میشود، اما باتوجه به ماهیت اینپردازندهها مراحل خردترِ اجرای دستورالعملها کمتر از پردازندههای x86 است. برای مثال تعداد مراحل پایپلاینها در هستهی Cortex-A55 معماری مذکور ۸ مرحله بوده و برای Cortex-A76 سیزده مرحله است. مراحل پایپلاین برای پردازندهی 9900k بین ۱۴ و ۱۹ مرحله است. پایپلاین بیشتر بهمعنی انجام دستورهای پیچیدهتر، اما با تعداد سیکل کلاک بیشتر است. فرکانس پردازشی نیز در پردازندههای موبایل در جدول فوق، عموما کمتر از تراشههای کامپیوتری است. دلیل فرکانس پایینتر همانگونه که در ابتدا گفته شد، پایینآوردن توان مصرفی است.
نتیجهگیری
همانگونه که در ابتدا گفته شد، به دلیل کاربریهای متفاوت در پردازندههای بهکار رفته در دستگاههای مختلف، مقایسهی انواع مختلف از پردازندهها غیرممکن است. اما آیا اینکه هر پردازندهای در طیف عملکردی خود، وظیفهاش را به خوبی انجام دهد بحث دیگری است. بزرگترین نقطهی منفی در پردازندههای مبتنیبر معماری ARM محدودسازی فرکانس پردازشی و عدم استفاده از پردازش چندرشتهای در ساختار پردازنده است. با گذر زمان و نیاز به اجرای دستورهای پیچیدهتر در دستگاههای تلفن همراه، تعداد پایپلاینها افزایش پیدا کرده و فرکانس پردازشی اندکی افزایش پیدا کرده است. اما توان مصرفی نیز به تبعِ آن بالا رفته است. چالش پیشرو برای ARM، تغییر ساختار بهنحوی است که با ثابت نگهداشتن مصرف انرژی، پردازش چندرشتهای به ساختار این پردازندهها اضافه شود.
در مورد پردازندههای x86 نیز پایین آوردن تعداد سیکل کلاک باعث تقویت قدرت پردازشی خواهد شد. واقعیت این است که به مرور زمان این دو معماری به هم نزدیک شده و سختار مشابهتری را نسبت به آنچه که در گذشته شاهد بودیم، پیدا میکنند. ایجاد قدرت پردازش کامپیوتری در دنیای موبایل شاید سخت باشد، اما دست نیافتنی نیست.
بیگلو یکی از شرکتهای جوان فعال در صنعت هوافضا بوده که تمرکز خود را روی طراحی و ساخت ماژول ایستگاههای فضایی معطوف کرده است.
شرکت هوافضای بیگلو (Bigelow Aerospace) استارتاپ آمریکایی فعال در حوزهی فناوری است که مرکز مدیریت آن در نوادا، شمال ایالت لاسوگاس قرار دارد. بیگلو در حوزهی طراحی و تولید ماژولهای ایستگاه فضایی فعالیت میکند. رابرت بیگلو، میلیاردر آمریکایی، در سال ۱۹۹۸ این شرکت را تأسیس کرد. او سرمایهی خود را از هتلهای زنجیرهای بهنام Budget Suites of America کسب میکند و تاکنو سرمایهگذاریهای مناسبی در شرکت فضایی خود انجام داده است.
توسعهی ایستگاههای فضایی موجود، یکی از مأموریتها و برنامههای اصلی بیگلو محسوب میشود. این شرکت که جذب سرمایههای عظیمی را از سرمایهگذار اصلی خود دریافت میکند، تصمیم دارد تا سکونتگاههای استانداردی را برای بهبود ایستگاههای فضایی، توسعه دهد. بیگلو درحالحاضر نزدیک به ۱۵۰ کارمند دارد و بهعنوان یک استارتاپ فضایی، مشارکتهایی قابلتوجه با سازمانهای مهمی همچون ناسا داشته است.
تاریخچهی تأسیس
شرکت هوافضای بیگلو در فوریهی ۱۹۹۹ توسط رابرت بیگلو تأسیس شد. از همان ابتدا، طراحی و توسعهی سکونتگاههای ماژولار فضایی، بهعنوان مأموریت اصلی شرکت مطرح میشد. سکونتگاههای فضایی در مدارهای نزدیک به زمین، ماه و فراتر از آن، از محصولات ابتدایی موردنظر بیگلو بودند.
رابرت بیگلو
ناسا بهعنوان پدرخواندهی توسعهی سکونتهای قابل توسعهی فضایی در جهان شناخته میشود. آنها در آستانهی قرن ۲۱ مأموریتی جدی برای اکتشاف مریخ داشتند که نیازمند سکونتگاههای حرفهای فضایی بود. پروژهی TransHab با همین هدف و برای توسعهی سکونتگاه برای ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) شروع شده بود. دولت آمریکا در سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفت تا بهخاطر کمبود سرمایه و تأخیر در تحویل محصولات پروژهی ترنسهب، آن را متوقف کند. توقف پروژهی مذکور در سازمان دولتی ناسا، فرصت را برای شرکتهای خصوصی همچون بیگلو فراهم کرد.
مرکز مدیریت اصلی بیگلو، در سال ۲۰۰۱ در نوادا، شمال تگزاس، شروع به فعالیت کرد. آنها باتوجه به فرصت ایجادشده در بازار سکونتگاههای ماژولار، مذاکره با ناسا را برای توسعه و تحویل اولین محصولات شروع کردند. ناسا در سال ۲۰۰۳ مجوز فناوری سکونتگاههای قابل توسعه را به بیگلو اهدا کرد که بهنوعی شروع طراحی و تحقیقات حرفهای را در استارتاپ فضایی، رقم زد. مهندسان بیگلو از آن زمان روی پایههای تحقیاتی ناسا فعالیت کردند و بهمرور فناوری موجود را در طول یک دهه، توسعه دادند.
همکاریهای بیگلو و ناسا، منجر به تبادل فناوری و اطلاعات بین استارتاپ فضایی و سازمان باسابقهی دولتی آمریکا میشد. البته اولین محصول مهم بیگلو، در سال ۲۰۰۶ و در آن سوی جهان یعنی روسیه رونمایی شد. Genesis I اولین فضاپیمای ماژولار قابل توسعهای بود که در مجموعهی فضایی شرکت ISC Kosmotras در روسیه، به فضا پرتاب شد. جنسیس، شروع دوران تازهای در اکتشاف فضا بود و موفقیت توسعه، فشاردهی و عملیات یک فضاپیمای ماژولار را اثبات میکرد.
پروژهی جنسیس، پس از موفقیت پرواز در روسیه، به پروژه و محصول اصلی بیگلو تبدیل شد. نسخهی دوم یعنی Genesis II در سال ۲۰۰۷ به فضا پرتاب شد و مهر تأییدی بر موفقیت فضاپیماهای ماژولار بود. با اتمام و موفقیت پروژهی جنسیس، توسعهی سکونتگاههای انسانی به هدف اصلی بیگلو در سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰ بدل شد.
فناوری فیبرهای مورد استفاده در بدنهی سکونتگاههای ماژولار، سهم عمدهای از تحقیق و توسعه را در بیگلو به خود اختصاص میداد. آنها در دههی ۲۰۰۰ بخشی کاملا تخصصی را به تحقیقات علم مواد و فیبرهای مصنوعی اختصاص دادند تا بهترین مواد کامپوزیتی برای استفاده در بدنهی فضاپیماها استفاده شود. Vectran یکی از موادی بود که توسط بیگلو برای استفاده در بدنهی سکونتگاههای فضایی پیشنهاد شد. این فیبر مصنوعی، نمونهای مشابه و مقاومتر نسبت به فیبر کولار بود.
رابرت بیگلو پس از سرمایهگذاری اولیه برای تأسیس شرکت فضاییاش، در سالهای میانی و پایانی دههی ۲۰۰۰ نیز چند مرحله تزریق سرمایه انجام داد. او در سال ۲۰۰۶ برای توسعهی پروژهی مبتنی بر فناوری ناسا، ۷۵ میلیون دلار سرمایهگذار کرد. مرحلهی بعدی در سال ۲۰۱۰ انجام و ۱۸۰ میلیون دلار برای توسعهی فناوری، به شرکت تزریق شد. سرمایهگذاری در سالهای بعد هم ادامه داشت و در سال ۲۰۱۳ به ۲۵۰ میلیون دلار رسید که کاملا از ثروت شخصی بیگلو هزینه میشد.
افزایش همکاری با بزرگان صنعت هوافضا
ناسا در سال ۲۰۱۰ مجددا تصمیم گرفت تا پروژهی ماژولهای بادی ایستگاه فضایی را با هدف توسعهی فضاپیماهای سبکتر، جادارتر و با قابلیت پرتاب آسانتر، پیگیری کند. جزئیات پروژهی مذکور در گزارش بودجهی سازمان دولتی فضایی آمریکا در سال ۲۰۱۰، مطرح شده بود. ناسا در پروژهی جدید تصمیم داشت تا با همکاری بیگلو، بخشی قابل توسعه را به ایستگاه فضایی بینالمللی اضافه کند که خدمات ایمنی، کمکهای جانی، حفاظت از پرتوهای، کنترل دمایی و ارتباطات و بررسی محصولات فضایی تا سه سال بعد، در آنجا انجام دهد.
مقالههای مرتبط:
بیگلو در سال ۲۰۱۲ قراردادی به ارزش ۱۷/۸ میلیون دلار با ناسا امضا کرد که موضوع آن، پروژهای بهنام Bigelow Expandable Activity Module یا BEAM بود. پروژهی مذکور برای پرتاب در سال ۲۰۱۵ برنامهریزی شده بود و در ۱۶ آوریل ۲۰۱۶ به ایستگاه فضایی بینالمللی متصل شد. ماژول بادی BEAM در ۲۸ می ۲۰۱۶ بهصورت کامل باد شده و آمادهی بهرهبرداری شد که هنوز هم به ایستگاه بینالمللی متصل است.
پروژهی BEAM، همکار بزرگ دیگری در اکوسیستم استارتاپهای فضایی آمریکا داشت. SpaceX در توسعهی BEAM با بیگلو همکاری کرده بود و موفقیت پرتاب مذکور، نقطهی بزرگی برای هر دو استارتاپ محسوب میشد. موفقیت مذکور، زمینه را برای توسعهی مدل کسبوکاری در بیگلو فراهم کرد.
بیگلو پس از پروژهی BEAM تصمیم گرفت تا گسترهی مشتریان خود را وسیعتر کند. آنها بهدنبال بازاری با مشتریان متنوع بودند که انواع شرکتهای زیستفناوری و دارویی، محققان دانشگاهی، کاربردهای تفریحی و مشتریان سازمانی و دولتی، را شامل میشد. هدف بیگلو، اجاره یا لیزینگ ایستگاههای فضایی کوچک یا سکونتگاههای ماژولاری بود که از یک یا دو ماژول بادی ساخته میشدند و برای انواع پروژههای تحقیقاتی مناسب بودند.
موفقیت در پروژههای ابتدایی جنسیس، مفهومی جدید بهنام گردشگری فضایی (Space Tourism) را به رسانههای مرتبط اضافه کرده بود. عبارتهایی همچون «مقاصد گردشگری فضایی» و «هتلهای فضایی» بیش از همیشه توسط رسانهها به کار میرفتند که بیگلو در شکلگیری آنها بیتأثیر نبود. رابرت بیگلو نیز از ابتدا گفته بود که کسبوکار متفاوت در فضا را بهعنوان تمرکز اصلی شرکتش مد نظر دارد. او رویکردی سریع و چابک را برای مدل کسبوکار خود مطرح میکرد که در مقابل مدلهای سنتی و بروکراتیک همچون شاتل فضایی و ایستگاه فضایی بینالمللی قرار میگرفت.
پروژهها و محصولات
بیگلو در طراحی و توسعهی ماژولهای بادی اعتقاد دارد که آنها بیشتر از نمونههای سخت، در فضا دوام میآورند. همانطور که گفته شد، وکتران، بهعنوان مادهی اصلی ماژولها استفاده میشود که دوامی دوبرابر کِولار دارد. بهعلاوه، انعطافپذیر بودن ماژولها، مقاومت آنها را نیز در برابر اثر ریزشهابوارهها افزایش میدهد. در آزمایشهای اولیه ثابت شد که ریزشهابوارههایی با قدرت نفوذ به ساختار مرسوم ایستگاه فضایی بینالمللی، تنها در نیمی از ضخامت ماژول بیگلو نفوذ میکنند. مهندسان بیگلو همچنین اعتقاد دارند ماژولهای بادی از مشکلاتی شبیه به شکست ماژولهای فلزی نیز در امان هستند.
از کاربردهای مرسومی که برای ماژولهای بادی بیگلو ذکر میشود، میتوان به تحقیقات ریزگرانش، و تحقیق و توسعه در مسیر تولید فضایی اشاره کرد. بهعلاوه همانطور که گفته شد گردشگری فضایی و هتلهای فضایی هم از برنامههای مهم بیگلو برای ماژولها بودهاند. شرکت پروژهای بهنام ایستگاه فضایی تجاری دارد که از میانهی سال ۲۰۰۵، برنامههای تحقیق و توسعهی آن شروع شد.
Genesis I
اولین پروژهی جنسیس بیگلو در سال ۲۰۰۶ و از ایستگاه پرتابی در روسیه به فضا رفت. کنترل آن پس از ورود به مدار نزدیک به زمین، به بیگلو منتقل شد. نسخهی اول جنسیس، ۴/۴ متر طول و ۲/۵۴ متر قطر داشت و حجم داخلی آن به ۱۱/۵ متر مکعب میرسید. اولین حادثهی فضایی، در همان سال با یک طوفان خورشیدی به جنسیس وارد شد. البته تیم کنترل موفق به بازگردانی آن به حالت اولیه شدند و طبق گزارشها، جنیس از مارس ۲۰۰۷ در سلامت کامل به ادامهی مأموریت مشغول شد.
فضاپیمای جنسیس پس از پرتاب به مدار نزدیک زمین، گردش به دور آن را شروع و ۱۴ هزار تصویر را از زمین ثبت کرد. تجهیزات جنسیس برای عمر ۶ ماهه در فضا طراحی شده بودند، اما بخشهای متعددی همچون تجهیزات هواشناسی آن، تا دو سال و نیم با کیفیت بالا به عملکرد خود ادامه دادند. بیگلو در سال ۲۰۱۱ گزارش داد که تجهیزات جنسیس هنوز با کیفیت مناسب از لحاظ حفظ فشار و دما عمل میکنند. عمر گردش جنسیس در مدار نزدیک به زمین، ۲ سال تخمین زده شده بود تا پس از آن، سقوط به داخل جو زمین و آتش گرفتنش شروع شود. البته گزارشها نشان میدهد که Genesis I هنوز درحال گردش به دور زمین است.
جنسیس برای تأمین انرژی خود از هشت پنل خورسیدی GaAs بهره میبرد که چهار عدد در هر سمت آن نصب شد و توانایی تولید یک کیلووات برق نگهداری ۳۲۶ ولت شارژ باتری را داشت. ۱۳ دوربین در اولین نمونهی جنسیس نصب شد که هفتعدد از آنها خارجی و برای نظارت بر وضعیت فیزیکی فضاپیما نصب شده بودند. ۶ دوربین داخل جنسیس نیز برای پروژهی تصویربرداری از رخدادها و اجسام داخلی استفاده میشدند.
اولین فضاپیمای جنسیس علاوه بر اجسام و تجهیزات داخلی و الزامی خود، شامل اجسام گوناگونی میشد که کارمندان بیگلو در آن قرار داده بودند. عکسها و اسباببازیهای متعددی داخل کابین هستند که تصاویر متعددی تاکنون از حالت معلق آنها به زمین مخابره شده است. بهعلاوه یه آزمایش تجربهی شرایط زندگی در فضا هم در جنسیس انجام شد و بیگلو، چند نمونهی زنده همچون تعدادی سوسک و دانههای خوراکی را با اولین فضاپیمای بادی خود به فضا فرستاد. ناسا نیز بخشی از پروژهی نانوماهوارههای خود بهنام GeneBox را در جنسیس اول آزمایش کرد.
Genesis II
دومین فضاپیمای جنسیس، مانند جنسیس اول در سال ۲۰۰۷ از ایستگاهی در روسیه به فضا فرستاده شد. ابعاد جنسیس ۲، تفاوت زیادی با نسل قبلی نداشت و بهنوعی برابر با آن بود. در ماه دسامبر همان سال، اولین گزارش سلامت جنسیس ۲ توسط بیگلو منتشر شد که شرایط آن را مناسب میدانست. کاهش زیادی در ارتفاع صورت نگرفته بود و فضاپیما، به مسیر دورانی خود ادامه میداد. در همان مدت، بیش از چهار هزار تصویر توسط دوربینهای جنسیس ۲ ثبت شده بودند. آخرین آمار منتشرشده توسط بیگلو ادعا میکنند که جنسیس ۲ هنوز به گردش در مدار زمین ادامه میدهد.
جنسیس ۲ علاوه بر سیستمهای استفاده شده در نسل قبل، مجهز به سیستمهای مسیریابی و واکنش به شرایط پیشرفتهتر نیز بود که جهتیابی و تغییر مسیر را با مصرف سوخت کمتر ممکن میکرد. ۲۲ دوربین در جنسیس ۲ استفاده شد که برای تصویربرداری از بیرون و داخل آن بهکار میرفت. برنامهای بهنام fly your stuff با جنسیس ۲ اجرا شد که مردم عادی، سوژههای شخصی خود را با فضاپیمای جنسیس ۲ به فضا میفرستادند. به محض شروع شدن پروژه، عکسی از اجسام داخل کابین به زمین مخابره شد که در وبسایت بیگلو قرار گرفت.
محمولهی جنسیس ۲ علاوه بر برنامهی تجاری بالا، شامل موارد علمی و تحقیقاتی پیشرفتهتری نیز نسبت به نسل اول بود. مجموعهی «Life in a Box»، شامل نمونهی زندهی تعدادی حشره و عقرب بود تا شرایط زندگی آنها را در گردش طولانیمدت در مدار زمین، بررسی کند. تصاویری از پروژهی مذکور نیز از فضاپیما به زمین مخابره میشود. بهعلاوه یک سیستم پروژکتور هم در جنسیس ۲ قرار داشت که ارسال تصویر و نمایش آن را روی بدنهی فضاپیما بررسی میکرد. البته پروژهی مذکور بهخاطر محدودیتهای پهنای باند در آن زمان، برنامهی مشخصی برای ارسال محتوا نداشت و بهنوعی بیشتر یک سرگرمی تبلیغاتی محسوب میشد.
BEAM
پرواز BEAM به فضا پس از تأخیری یک ساله، در سال ۲۰۱۶ و بهکمک موشک SpaceX CRS--8 انجام شد. فصانوردی بریتانیایی، تیم پیک، سکونتگاه BEAM را از موشک اولیه جدا و به ایستگاه فصایی بینالمللی وصل کرد.
اولین برنامهی باد کردن ماژول بیگلو در می ۲۰۱۶ انجام و پس از شناسایی فشار داخلی بیشازپیشبینیها، متوقف شد. مشکل باد شدن ماژول احتمالا بهخاطر تأخیر ۱۰ ماههای بود که در پروژه پیش آمد. کارشناسان اعتقاد داشتند زمان زیادی که از ثابت ماندن ماژول BEAM گذشت، مواد داخلی آن را به هم چسبانده بود. درنهایت فرایند باد کردن ماژول در ۲۸ می همان سال از سر گرفته و با موفقیت انجام شد. پس از اتمام مرحلهی باد شدن، مخازن هوا برای یکسان کردن فشار BEAM با ISS وارد عمل شدند.
اولین ورود فضانوردان از ISS به BEAM در ششم ژوئن سال ۲۰۱۶ انجام شدو جف ویلیامز و اولگ اسکریپوچکا برای جمعآوری نمونهی هوا، دریافت داده از حسگرها و نصب سیستم نظارتی، وارد ماژول شدند. پس از سه روز آزمایش، محفظههای ارتباطی ماژول با ایستگاه بینالمللی مجددا بسته شدند. دور دوم آزمایشها در ۲۹ سپتامبر همان سال رخ داد و کتلین رابینز برای نصب سیستمهای نظارتی موقت، مجددا به BEAM وارد شد.
ناسا در سال ۲۰۱۷ اولین گزارشهای دوام ماژول BEAM را منتشر کرد. اثرات ریزشهابوارهای قابل پیشبینی به بدنه وارد شده بودند که البته مقاومت خوبی را از خود نشان داده بود. سطح اشعههای کیهانی در داخل ماژول، نسبت به سایر ایستگاه فضایی، قابل مقایسه بود. بههرحال آزمایشها و نظارت بر BEAM هنوز ادامه دارد تا بالاتر بودن دوام و مقاومت آن نسبت به ماژولهای سنتی فلزی، بررسی شود.
ماژول BEAM تا سال ۲۰۲۰ به ایستگاه فضایی بینالمللی متصل خواهد ماند و احتمال افزایش مأموریت آن در دو دورهی یکسالهی دیگر وجود دارد. درحالحاضر تصمیم بر این است که از ماژول مذکور بهعنوان بخش انبار در کنار ISS استفاده شود و از ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، انتقال برخی تجهیزات به آن انجام شد. آخرین آزمایشها نیز نشان میدهد که میتوان از ماژول مذکور تا سال ۲۰۲۸ در کنار ISS استفاده کرد. بههرحال فراموش نکنید که BEAM یک نمونهی آزمایشی برای بررسی اتصال ماژول بادی به ایستگاه فضایی بینالمللی بود و موفقیت آن، شروعی بر توسعهی ماژولهای مشابه خواهد شد.
B330
برنامههای گردشگری فضایی بیگلو از سال ۲۰۰۵ در اهداف شرکت قرار داشتند. B330 یکی از ماژولهایی بود که از ابتدا برای شکلدهی یک ایستگاه فضایی تجاری طراحی شد. این ماژول فضای داخلی ۳۳۰ متر مکعب دارد و نامگذاری آن نیز به همین دلیل بود.
B330 هنوز در هیچ برنامهی فضایی استفاده نشده است. بیگلو در فرایندهای طراحی و توسعهی آن تلاش میکند تا ماژول نهایی با فضاپیماهایی همچون سویوز روسی، دراگون V2 از اسپیس ایکس، اوریون از ناسا و استارلاینر از بوئینگ، هماهنگ باشد. ماژول B330 با وزن ۲۳ تنی، نسبت به ماژولی همچون Destiny در ISS که وزن ۱۵ تنی دارد، فضای سکونت بیشتری را ارائه میدهد. درواقع بیگلو تنها با ۵۳ درصد افزایش وزن، ۲۱۰ درصد افزایش فضای سکونت را در ماژول خود به دست میآورد.
بیگلو در سال ۲۰۱۶ به توافقی با ULA دست یافت تا اولین ماژول B330 را در سال ۲۰۲۰ و با استفاده از موشک Atlas V به فضا بفرستد. پروژهی نهایی، ماژول مذکور را به فضای ماه مهبرد تا بهعنوان سکونتگاهی در آنجا عمل کند. پس از بررسیهای اولیه، ULA تصمیم گرفت تا بهجای موشک اطلس، از Vulkan برای بردن B330 استفاده کند. بههرحال وضعیت کنونی نشان میدهد که تا ۲۰۲۴ نمیتوانیم شاهد پروژهای با هدف پرتاب B330 به فضا باشیم. البته اکنون پروژهای با همکاری ناسا برای آزمایش نمونههای اول ماژول جریان دارد که بهنام XBASE، ماژول B330 را برای آزمایشهای روی زمین و شاید اتصال به ISS آماده میکند.
BA 2100 یا Olympus
پروژهی ایستگاه فضایی تجاری بیگلو، ایدهی توسعهی ماژولی بزرگتر از B330 مشهور را در شرکت به جریان انداخت. BA 2100 با هدف توسعهی یک ماژول با فضای بسیار زیاد شروع شد که هنوز در مرحلهی طراحی مفهومی قرار دارد. این ماژول وزنی ۶۵ تا ۷۰ تنی خواهد داشت و برای ارسال آن به فضا، قطعا به موشکهای با ظرفیت و قدرت بالا نیاز خواهد بود. از موشکهایی که میتوانند الیمپوس را به فضا بفرستند میتوان به نسخهی Block 2 از Space Launch System با ظرفیت ۱۳۰ تن و SpaceX Starship با ظرفیت ۱۵۰ تن اشاره کرد.
طرح مفهومی بیگلو، فضای داخلی ماژول BA 2100 را ۲،۲۵۰ متر مکعب نشان میدهد که نسبت به کل فضای داخلی ایستگاه فضایی بینالمللی (۹۳۱ متر مکعب)، پیشرفت قابلتوجهی محسوب میشود. شاید BA 2100 بتواند بهعنوان محفظهی اصلی ایستگاه فضایی مورد نظر بیگلو، عمل کند.
ایستگاه فضایی تجاری بیگلو
ساخت یک ایستگاه فضایی خصوصی از اولین پروژههایی بود که بیگلو برای توسعهی کسبوکار خود در نظر داشت. اولین طرحها از همان سال ۲۰۰۵ و موفقیت جنسیس مطرح و گردشگری فضایی و برنامههای تحقیقاتی، جزو اهداف اصلی تعیین شدند. اولین طرح مفهومی بیگلو برای ساخت ایستگاه فضایی، در سال ۲۰۰۵ بهنام CSS Skywalker مطرح شد. طرح بعدی که بهنوعی نسل بعدی ایستگاههای مدنظر بیگلو بود، بهنام Space Complex Alpha و در سال ۲۰۱۰ معرفی شد. بههرحال هیچیک از طرحها هنوز اجرایی نشدهاند.
اسکایواکر یا اولین طرح بیگکلو برای ایستگاه فضایی، قرار بود بهعنوان اولین هتل فضایی و با اتصال چند ماژول B330 ساخته شود. پس از اتصال ماژولها، ساختار نهایی قابلیت جابهجایی و ورود به مدارهای بین ستارهای یا مسیرهای قمری را داشت. بیگلو حتی قیمت اقامت در هتل فضایی خود را هم مشخص کرده بود و یک میلیون دلار برای هر شب اقامت در آن، در نظر گرفته شد. البته فشارها و چالشهای متعدد توسعه و برنامهریزی از همان روزها و سالهای ابتدایی، بیگلو را از حرکت آسان به سمت طرح نهایی باز میداشت.
بیگلو برای اجرای فازهای متعدد اسکایواکر، با شرکتهای متعدد همچون اسپیسایکس، لاکهید مارتین و بوئینگ وارد مذاکره شد، اما بههرحال برخلاف پروژههای دیگر، اسکایواکر موفقیتهای لازم را کسب نمیکرد. دراینمیان قیمتگذاری خدمات احتمالی اسکایواکر و تجهیزات ایستگاه فضایی آن، به رسانهها راه مییافت. بهعنوان مثال اخباری همچون قیمت ۲۵ دلاری برای اجارهی یکسوم از فضای ماژول B330 بهمدت ۶۰ روز، مطرح میشد.
در میانهی سال ۲۰۱۰، طرح نسل بعدی ایستگاه فضایی تجاری بیگلو مطرح شد. قرار بر آن بود که ایستگاه جدید از دو ماژول Sundancer (یکی از طرحهای مفهومی بیگلو برای سکونتگاههای فضایی) و یک ماژول B330 ساخته شود. نسل جدید ایستگاه فضایی تجاری بهنام Space Cpmplex Alpha در اکتبر ۲۰۱۰ معرفی شد. البته چند سال بعد طرح مورد نظر تغییر و به دو ماژول B330 تبدیل شد. کشورهای بریتانیا، هلند، استرالیا، سنگاپور، ژاپن، سوئد و امارات متحدهی عربی جزو اولین همکاران بیگلو در طراحی و توسعهی نسل جدید شدند.
در بخشهای قبل خواندیم که بیگلو برنامهای جدی برای توسعهی ایستگاههای فضایی تجاری دارد. بههرحال همانطور که گفته شد هنوز هیچیک از طرحهای ایستگاه فضایی تجاری نهایی نشدهاند و در در مراحل توسعه و آزمایش ماژولهای سکونتی قرار دارند. دراینمیان بیگلو تصمیم گرفت تا زیرمجموعهای کاملا مستقل را برای مدیریت و نظارت بر توسعهی ایستگاههای فضایی تأسیس کند.
رابرت بیگلو، خبر راهاندازی زیرمجموعهی جدید را بهنام Bigelow Space Operations در فوریهی ۲۰۱۸ به رسانهها اعلام کرد. او مأموریت شرکت جدید را متمرکز بر مدیریت ایستگاههای فضایی خصوصی بیان کرد. BSO وظیفهی تحقیقات بازار و پیدا کردن مشتریان بالقوه برای اجارهی ایستگاه و سفرهای گردشگری فضایی را هم بر عهده دارد.
یافتههای جدید نشان میدهد، نئاندرتالها به دلیل رقابت با گونهی ما انسانها منقرض نشدند، بلکه عوامل دیگری منجر به انقراض این انسانهای باستانی شده است.
نئاندرتالها با وجود دارا بودن فرهنگی غنی، جثهای قوی و شباهتهای ظاهر بسیاری که به ما انسانهای مدرن داشتند حدود ۴۰ هزار سال قبل به طرز غیرمنتظرهای برای همیشه از صفحهی روزگار محو شدند. دلیل انقراض این انسانهای باستانی یکی از مهمترین (و به تعبیری مهمترین) معماهایی است که دیرینه-انسانشناسان از بدو پیدایش این علم بهدنبال حل آن بودهاند. تاکنون فرضیات زیادی در مورد دلیل انقراض نئاندرتالها مطرح شده از جمله رقابت با انسانهای مدرن که محتملا از برتری جسمی و ذهنی لازم برای غلبه بر نئاندرتالها برخوردار بودهاند. با این حال پژوهش جدید، فرضیهی جدیدی را مطرح کرده است.
کریست وایسن، فیلسوف و متخصص مهندسیزیستی از دانشگاه فناوری آیندهوون در هلند، بههمراه همکارانش پژوهشی را انجام دادهاند که نشان میدهد، ممکن است نئاندرتالها تنها به دلیل تقارن چند بد اقبالی برای همیشه منقرض شدند. درواقع، شبیهسازیهای وایسن و همکارانش نشان میدهد، جمعیت نئاندرتالها همواره مستعد انقراض بوده و احتمالات تصادفی کافی بوده تا این انسانهای باستانی به آخر خط برسند.
مقالههای مرتبط:
نئاندرتالها صدها هزار سال در اروپا و آسیا زندگی کردند. با این حال، جمعیت این عموزادههای باستانی ما همیشه کم بود. تصور میشود که کل جمعیت نئاندرتالها در یک بازهی زمانی چند هزار نفر بوده و در اوج پرجمعیتی نیز به شمار ۵ هزار تا ۷ هزار نفری رسیده است. تصور عمده بر این است که از حدود ۴۰ هزار سال قبل که سوابق فسیلی نئاندرتالها بهطرز غیرمنتظرهای ناپدید شد، این خویشاوندان نزدیک ما انسانها بهصورت دستهجمعی جان خود را از دست داده باشند. این دوره همزمان با ورود انسانهای مدرن به اروپا و آسیا است. درنتیجه، بسیاری از انسانشناسان تقصیر انقراض نئاندرتالها را همیشه متوجه انسانهای مدرن دانستهاند. البته این امر لزوما بدین معنا نیست که انسانهای مدرن دست به قتلعام نئاندرتالها زده باشند، بلکه شاید انسانها باهوشتر بودند یا اینکه از برتری عددی و سلاحهای پیشرفتهتری برای چیره شدن بر نئاندرتالها برخوردار بودند.
اما کریست وایسن و همکارانش جمعیت نئاندرتالها را براساس سوابق DNA شبیهسازی کرده و نرخ مرگ و میر و زاد و ولد در این انسانهای باستانی را تخمین زدند. پژوهشگران این شبیهسازیهای جمعیتی را برای دستههایی با جمعیتهای مختلف از ۵۰ نفر تا ۵۰۰۰ نفر اجرا کردند و عوامل فرضی مانند رقابت با انسانهای مدرن را به کلی کنار گذاشتند. این شبیهسازیها به پژوهشگران این امکان را داد تا ۳ فرایند عمده را که به عقیدهشان نئاندرتالها را آسیبپذیر کرده بود مشخص کنند. اولین فرایند، همخونی یا درونزایی است که میتواند به پدید آمدن جهشهای ژنی مضر منتهی شود. در حقیقت، همانطور که در انسانهای مدرن نیز مشاهده میشود، در یک جمعیت کوچک، شانس فرد برای آمیزش با یکی از خویشاوندان نزدیک بیشتر است.
مورد دوم پدیدهای بهنام «اثر آللی» بود. در یک جمعیت کوچک، یافتن جفت مناسب همواره مشکل است و سرانجام، اتفاقات تصادفی. بهعنوان مثال، ممکن است در یک سال بد، نرخ مرگ و میر از حد معمول بسیار بالاتر رود. برای یک جمعیت کوچک و منزوی مانند نئاندرتالها یک سال بد واقعا میتوانست فاجعه به بار بیاورد. وایسن و همکارانش مدلسازیهای خود را برای بازهی زمانی ۱۰ هزار سالهای اجرا کردند و دریافتند که همین ۳ عامل برای انقراض نئاندرتالها کافی بودهاند.
با این حال، وایسن تأکید میکند که یافتههای او و همکارانش لزوما بدین معنا نیست که انسانهای مدرن رقابتی با نئاندرتالها نداشتند. اما این شبیهسازی نشان داد که دخیل کردن رقابت برای توضیح انقراض نئاندرتالها ضرورتی ندارد. وایسن میگوید، هنوز هم جای سؤال است که چرا نئاندرتال مدت اندکی پس از ورود انسانها به اروپا و سپس آسیا منقرض شدند، اما رقابت بر سر اراضی و منابع غذایی دلیل آن نبوده است.
درواقع، به عقیده وایسن، نئاندرتالها جمعیتهای اندکی داشتند و همین جمعیت اندک نیز در دستههای کوچکتری (بین ۱۵ تا ۵۰ نفری) در اروپا پراکنده شده بودند. مهاجرت انسانهای مدرن به اروپا ممکن است باعث قطع ارتباط نئاندرتالها باهم شده و نهایتا به انزوا و تشدید همخونی، اثر آللی و تأثیرگذاری بیشتری سالهای بد روی این جمعیتها منجر شده باشد.
باتوجه به افزایش تنوع ایرباد و هدفونهای تمامبیسیم، در ادامه با مطالعهی قابلیتها و مقایسهی بهترین نمونههای موجود قادر به انتخاب نمونهی ایدهآل باتوجه به کاربری خود خواهید بود.
ماههای گذشته شایعات بسیاری در مورد نسل جدید ایرپاد اپل وجود داشت و سخن از تغییر در طراحی و اضافه شدن تکنولوژی حذف صداهای اضافی در آن بود. هفته گذشته اپل بالاخره نسل جدید ایرپاد را با نام ایرپاد پرو (AirPods Pro) معرفی و اعلام کرد از تاریخ ۳۰ اکتبر در دسترس خریداران خواهد بود. اپل در این ایرباد بیسیم جدید خود طراحی را تغییر داده و سریهای سیلیکونی و همچنین قابلیت تنظیم میزان ورود صدای محیط به گوش را به آن اضافه کرده است. اما باید دید رقبای بزرگ اپل ایرپاد که در مقابل آن ایستادهاند، چه ویژگیها و امکاناتی را به خریداران ارائه میدهند. یکی از جدیدترین گزینههایی که میتوان دراینزمینه به آن توجه کرد گوگل پیکسل بادز جدید (New Pixel Buds) است که در رویداد ۱۵ اکتبر همراهبا پیکسل ۴ گوگل معرفی شد و از بهار سال ۲۰۲۰ با قیمت ۱۷۹ دلار وارد بازار خواهد شد.
مقالههای مرتبط:
گوگل تنها شرکتی نیست که به مقابله با حکومت اپل بر بازار ایربادهای بیسیم برخواسته است. مایکروسافت نیز چندی پیش در جریان رویداد سرفیس از ایربادهای بیسیم خود با نام سرفیس ایربادز (Surface Earbuds) رونمایی کرد. سرفیس ایرباد جدید هدفون بیسیم واقعی است که به هر وسیلهی بلوتوثی متصل میشود، دو میکروفون داشته و عمر باتری آن ۲۴ ساعت (در مجموع با کیس) است. علاوهبر این سرفیس ایرباد توانایی درک انواع مختلف لمس را اعم از ضربهی لمسی، لمس مدتدار و سوایپ، برایش معانی مختلفی دارد. بهگفتهی مایکروسافت این ایرباد امسال با قیمت ۲۴۹ دلار وارد بازار خواهد شد. پیش از آن هم سامسونگ گلکسی بادز (Samsung Galaxy Buds)، اکوبادز آمازون (Amazon Echo Buds)، سونی WF-1000XM3، سنهایزر مومنتوم، مستراند دینامیک MW07 Plus، جبرا الیت 75t و بیتز پاوربیتز پرو به بازار ایربادهای کاملا بیسیم معرفی شده بودند. ازآنجا که برخی از این محصولات هنوز در بازار وجود ندارند، نمیتوان خیلی دقیق ویژگیهای آنها را با هم مقایسه کرد، اما مقایسهی نقاط قوت معرفی شده برای هریک میتواند به انتخاب بهترین ایرباد کمک کند. در ادامه به مقایسهی مطرحترین ایربادهای دنیای فناوری میپردازیم.
ایرپاد پرو اپل
- به خوبی در گوش قرار میگیرد و سریهای سیلیکونی در سه سایز دارد تا پایداری و راحتی خوبی در گوش داشته باشد.
- جعبهی نگهدارندهاش قدری از جعبهی نگهدارندهی ایرپاد ۲ بزرگتر است تا بتواند سریهای آنرا در خود جای دهد.
- عمر باتری با یک بار شارژ ۵ ساعت است و همراهبا نگهدارندهاش به ۲۴ ساعت میرسد. در صورت فعال بودن حالت حذف نویز، عمر باتری با یک بار شارژ به ۴٫۵ ساعت میرسد. مکالمهی تلفنی در حالت حذف نویز، عمر باتری را به ۳٫۵ ساعت میرساند.
- اتصال آن از طریق بلوتوث نسخهی ۵ است، برای اتصال با آیفون تنها یک کلیک لازم دارد و به دستگاههای با iOS 13.2 یا بالاتر، iPadOS 13.2 یا بالاتر، watchOS 6.1 یا بالاتر، tvOS 13.2 یا بالاتر، macOS Catalina 10.15.1 یا با لاتر متصل میشود.
- امکان ارتباط بیسیم با سیری از طریق دستور Hey Siri و با کمک تراشهی H1 وجود دارد. از این طریق میتوان موسیقی پخش کرد، صدا را زیاد کرد، تماس تلفنی برقرار کرد یا مسیریابی کرد.
- ضد آب و ضد تعریق است.
- پاسخگویی به فرمانهای لمسی از طریق یک حسگر فشار امکانپذیر است.
- از طریق Adaptive EQ و سریهای سیلیکونی که کانال گوش را به خوبی پر میکنند، کیفیت صدای خوبی ایجاد میکند.
- از طریق دو میکروفون در هر یک از ایرپادها نویز اضافه محیطی را حذف میکند.
- ویژگی Transparency باعث میشود کاربر بتواند با تنظیم میزان حذف نویز اضافه، صدای محیط را هم بشنود.
- میتواند مشخص کند که آیا سری سیلیکونی که انتخاب کردهاید مناسب گوش شما هست یا خیر.
- امکان اشتراک موسیقی با ایرپادهای دیگر را دارد.
- در صورتی که در حال تماس تلفنی یا اشتراک موسیقی نباشید، ورود پیامک جدید را به شما اعلام میکند.
- در تاریخ ۳۰ اکتبر با قیمت ۲۴۹ دلار وارد بازار خواهد شد.
ایرپاد ۲ اپل
- به خوبی در گوش قرار میگیرد، مانند اپل ایرپاد (Apple’s EarPods)، تکسایز است.
- در بین رقبایش گوچکترین جعبهی نگهدارنده را دارد، آنقدر کوچک هست که در جیب جا بشود و در دو نسخهی بیسیم و سیمدار ارائه میشود.
- عمر باتری با یک بار شارژ ۵ ساعت است و همراهبا نگهدارندهاش عمرباتری به ۲۴ ساعت میرسد.
- برای اتصال با آیفون تنها یک کلیک لازم دارد و از طریق بلوتوث به دستگاههای اندرویدی متصل میشود.
- بین دستگاههای اپل به سرعت جابهجا میشود، بهصورت هندزفری با سیری (Siri) در ارتباط است.
- نسخهی همراه با جعبهی نگهدارندهی سیمدار قیمتی برابر با ۱۴۹٫۹۹ دلار، و نسخهی همراه با جعبهی نگهدارندهی بیسیم قیمتی برابر با ۱۹۹٫۹۹ دلار دارد.
پیکسل بادز گوگل
- هدفونها طوری طراحی شدهاند که در سه نقطه به گوش متصل میشوند و به خوبی در گوش قرار میگیرند.
- پاسخگویی به فرمانهای لمسی از طریق ضربهی لمسی و کشیدن رویصفحه امکانپذیر است.
- درایور دینامیک اسپیکر ۱۲ میلیمتری این ایرباد باعث تولید صوت با کیفیت بسیار بالا میشود.
- در هر هدفون دو میکروفون قرار دارد. علاوهبراین در هریک از آنها حسگری قرار دارد که وقتی با هدفون صحبت میشود صدای فرد را تشخیص میدهد. مجموع این دو ویژگی باعث میشود هنگامی که با میکروفون صحبت میشود، میکروفونها بر صدای فرد تمرکز کنند و صدای پسزمینه بهصورت پسزمینه باقیبماند.
- ۵ ساعت عمر باتری با یک بار شارژ و ۲۴ ساعت عمر باتری وقتی همراهبا نگهدارندهی آن باشد.
- برای اتصال این ایرباد با گوگل پیکسل، تنها یک ضربه کافی است. گوگل پیکسل بادز به هر دستگاه بلوتوثی دیگری با نسخهی بلوتوث ۴ و بالاتر، دستگاههای اندرویدی و iOS متصل میشود.
- اگر به دستگاهی با اندروید ۶ و بالاتر متصل شود، از ترجمهی لحظهای پشتیبانی میکند.
- از دستیار گوگل پشتیبانی میکند.
- استاندارد مقاومت در برابر نفوذ آب IPX4
- با امکان Find My Device میتوان بهراحتی گوگل ایربادز را پیدا کرد.
- روزنههای مخصوصی که در زیر هدفون قرار دارد احساس جدایی از محیط را کاهش میدهد و اجازه میدهد مقدار مناسبی از صدای محیط به گوش برسد. درنتیجه کسی که از این ایرباد استفاده میکند از محیط اطراف خود مطلع خواهد ماند.
- پیکسل باد توانایی تنظیم خودکار صدا را دارد. بنابراین وقتی فرد از محیطی خلوت به محیطی شلوغ جابهجا میشود بهطور خودکار میزان صدا تنظیم میشود و نیازی به تنظیم دستی آن نیست.
- قسمت سیلیکونی سر هدفون در سایزهای مختلف ارائه میشود.
- بستهی نگهدارندهی آن کمی بزرگتر از نمونهی ایرپاد است اما آنقدر کوچک هست که بهراحتی در جیب جا بشود.
- در فاصلهای تا حدود ۹۰ متر میتواند به دستگاه متصل بماند. در حالت «adaptive sound» میزان صدا را براساس صداهای محیط اطراف تنظیم میکند.
- در بهار ۲۰۲۰ با قیمتی برابر با ۱۷۹ دلار وارد بازار خواهد شد.
سرفیس ایربادز مایکروسافت
- طوری طراحی شده است که از چهار نقطه به گوش متصل میشود و به خوبی در گوش جای میگیرد. از طرفی میتوانید سایز مناسب گوش خود را از بین سه جفت سری سیلیکونی هدفون، انتخاب کنید.
- پاسخگویی به فرمانهای لمسی از طریق تشخیص ضربهی لمسی، نگه داشتن انگشت رو صفحه و سوئیپ امکانپذیر است.
- سرفیس ایرباد درایورهای ۱۳٫۶ میلیمتری ویژهای دارد که تجربهی شگفتانگیزی از صدا خواهد داد.
- در هریک از هدفونها دو میکروفون وجود دارد که باعث میشود تشخیص صدا و کیفیت تماسهای تلفنی بسیار خوب باشد.
- ۸ ساعت عمر باتری با یک بار شارژ و ۲۴ ساعت کارکرد پیوسته همراهبا جعبهی نگهدارنده.
- این ایرباد از طریق یک کلیک در سوئیفت پیر (Swift Pair) در دستگاههای سرفیس، به آنها متصل میشود. اما این ایرباد به همهی دستگاههای اندرویدی با اندروید ۴٫۴ و بالاتر، آیفون ۵ و بالاتر، iOS9 و بالاتر و دستگاههای بلوتوثی با نسخهی بلوتوث ۴٫۱ و ۴٫۲ متصل میشود.
- پشتیبانی از ترجمهی لحظهای در پاورپوینت
- گواهی ضدآب IPX4
- پشتیبانی از Office 365 و اسپاتیفای
- جعبهی نگهدارنده ظاهری شبیه به کپسول دارد و اندکی از جعبهی نگهدارندهی اپل ایربادز بزرگتر است؛ اما در جیب جا میشود.
- کنترلهای لمسی آن بسیار مؤثر است و با مایکروسافت آفیس سازگار است.
- این ایربادز در اواخر سال ۲۰۱۹ با قیمت ۲۴۹٫۹۹ دلار به بازار عرضه میشود.
گلکسی بادز سامسونگ
- سریهای سیلیکونی این ایرباد در سایزهای مختلف وجود دارد و بهراحتی در گوش جا میگیرد اما ممکن است برای گوشهای کوچک راحت نباشد.
- جعبهی نگهدارندهی آن از اپل ایرپاد بزرگتر است اما در جیب جا میشود.
- عمرباتری با یک بار شارژ ۶ ساعت است و اگر همراهبا جعبهی نگهدارنده باشد به ۱۳ ساعت میرسد.
- برای اتصال کامل به این ایرباد، دو اپلیکیشن و یک حساب کاربری سامسونگ نیاز است. با دستگاههای با اندروید ۵ و بالاتر و iOS سازگار است اما در اتصال به iOS مشکلاتی دارد.
- کنترلهای لمسی آن قابل تنظیم است. شارژ بیسیم آن توسط سامسونگ گلکسی اس ۱۰ (Samsung Galaxy S10) امکانپذیر است.
- در حال حاضر با قیمت ۱۲۹٫۹۹ دلار در بازار وجود دارد.
اکو بادز آمازون
- چون قسمت سیلیکونی سر هدفون در سایزهای مختلف ارائه میشود به خوبی در گوش جا میگیرد اما قدری بزرگ است و ممکن است در گوشهای کوچکتر راحت نباشد.
- جعبهی نگهدارندهی آن از اپل ایرپاد بزرگتر است، به سختی در جیب جا میشود. برای شارژ آن به شارژر USB نیاز است.
- عمر باتری آن با یک بار شارژ ۵ ساعت است که اگر همراهبا نگهدارندهی آن باشد به ۲۰ ساعت میرسد.
- از طریق اپلیکیشن الکسا میتوان به آن متصل شد و با گوشیهای اندروید ۶ و iOS ۱۲ و بالاتر سازگار است.
- از طریق تکنولوژی حذف نویز محیطی بوز، صداهای اضافی را حذف میکند. اما از طرف دیگر از طریق حالت Passthrough اجازه میدهد برخی صداهای محیط اطراف به گوش برسد. از گزینهی Hands-free Alexa بهره میبرد و به سیری و دستیار گوگل هم متصل میشود.
- با قیمتی برابر با ۱۲۹٫۹۹ دلار از ۳۰ اکتبر ۲۰۱۹ به بازار عرضه خواهد شد.
ایرباد سنهایزر مومنتوم
- ایرباد مومنتوم شرکت سنهایزر (Sennheiser Momentum True Wireless) چهار اندازهی سری سیلیکونی دارد که میتوان از بین آنها سایز مناسب را انتخاب کرد.
- در برابر مقادیر اندک آب مقاوم است (IPX 4).
- با استفاده از فرمانهای لمسی میتوان موسیقی را کنترل کرد، تماسهای تلفنی را پاسخ داد و تنها با یه ضربه یا سويیپ میتوان به دستیار صوتی متصل شد.
- با یکبار شارژ ۴ ساعت عمرباتری خواهد داشت که اگر همراهبا جعبهی نگهدارندهاش باشد، این زمان به ۱۲ افزایش خواهد یافت.
- با استفاده از فناوری داخلی سنهایزر در زمینهی صوت، تجربهی فوقالعادهای از صوت دریافتی را به کاربر ارائه میدهد.
- بهلطف فناوری Transparent Hearing به کاربر اجازه میدهد از محیط اطراف خود آگاه بماند و همه ی صداهای رسیده از محیط اطراف را حذف نمیکند.
- به دستگاههای اندروید و iOS با بلوتوث ۵ و بالاتر متصل میشود. قسمت بیرونی این ایرباد فلزی است و سریهای مخصوص شارژ آن روکش طلایی دارد.
- قیمتی برابر با ۳۰۰ دلار دارد که در فروش ویژه تا ۲۵۰ دلار هم به فروش میرسد.
سونی WF-1000XM3
- سریهای سیلیکونی در اندازههای مختلف همراه آن وجود دارد که میتوانید سایز مناسب برای کانال گوش خود را انتخاب کنید.
- عمرباتری آن با یکبار شارژ و در حالتی که از امکان حذف نویز استفاده میشود ۶ ساعت و در غیر این صورت ۸ ساعت است. جعبهی نگهدارندهی آن عمرا باتری را به ۳۲ ساعت افزایش میدهد که اگر امکان حذف نویز فعال باشد ان زمان ۲۴ ساعت خواهد شد.
- تکنولوژی حذف نویز بسیار قدرتمندی دارد.
- نمیتوان بهراحتی دیگر انواع ایرباد، آنها را در جیب جا داد و جابهجا کرد.
- این ایرباد بهعنوان یک ایرباد ضد تعریق یا ضد آب معرفی نشده است.
- به دستگاههای دارای بلوتوث ۵ و بالاتر متصل میشود.
- این ایرباد از فرامین لمسی پشتیبانی میکند اما نمیتوان با فرمان لمسی حجم صدا را در آن کم یا زیاد کرد و برای تغییر حجم صدا باید از گوشی تلفن خود استفاده کنید.
- قیمت این ایرباد ۲۳۰ دلار است.
بتیز پاوربیتز
- ۴ سری سیلیکیونی همراه آن ارائه میشود تا کاربر بتواند سایز مناسب گوش خود را انتخاب کند.
- عمرباتری آن با یکبار شارژ ۹ ساعت است که اگر همراهبا جعبهی نگهدارندهاش باشد به ۲۴ ساعت میرسد.
- مخصوص ورزش کردن ساخته شده و طراحی دستگاه هم این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
- این ایرباد در درستهی ایربادهای ضد آب و ضد تعریق دستهبندی میشود (IPX 4)؛ در برابر پاشیدن آب از هر جهت مقاوم است.
- حجم جعبهی نگهدارندهی آن تقریبا سه برابر حجم جعبهی نگهدارندهی اپل ایربادز است و به همین علت قرار دادن آن در جیب کار آسانی نیست.
- قیمت آن ۲۵۰ دلار است.
جبرا الیت T75
- اندازهی کوچک و ارگونومیک آن باعث میشود در گوشهای با اندازههای مختلف به آسانی قرار گیرد و راحت و پایدار باشد.
- این ایرباد از تکنولوژی برقراری تماس تلفنی با ۴ میکروفون بهره میبرد و باعث میشود صداهای اضافی محیط اطراف برای مکالمهی کاربر مزاحمت ایجاد نکند.
- عمر باتری این ایرباد با یک بار شارژ ۷ ساعت و نیم است که اگر همراهبا جعبهی نگهدارندهاش باشد به ۲۸ ساعت میرسد.
- به دستگاههای دارای بلوتوث ۵ و بالاتر متصل خواهد شد و خاصیت ضد آب هم دارد و دراینزمینه ضمانت هم شده است.
- با فرمانهای لمسی میتوان دستیار صوتی گوگل، سیری و الکسا را توسط این ایرباد فراخوانی کرد و اپلیکیشن مخصوصی هم دارد.
- قیمت آن ۲۰۰ دلار است.
مستر اند دینامیک MW07 plus
- عمرباتری آن با یکبار شارژ ۱۰ ساعت است که اگر همراهبا جعبهی نگهدارندهی آن باشد به ۴۰ ساعت میرسد.
- ایرباد MW07 Plus به دستگاههای با بلوتوث ۵ و بالاتر متصل میشود.
- با استفاده از سیستم دو میکروفون در هر ایرباد، قابلیت حذف نویز فعال دارد.
- ممکن است اندازهی سریهای آن برای همه مناسب نباشد.
- جعبهی کرومی زیبایی دارد که بههمراه آن یک پوشش ثانویه هم به خریدار داده میشود تا از خشدار شدن جعبهی کرومی جلوگیری کند.
- این ایرباد از AAC و aptX پشتبانی میکند و بهگفتهی مستر اند دینامیک، تا فاصله ی ۲۰ متری اتصال خود را دستگاه حفظ میکند.
- ضد آب است و IPX برابر با ۵ برای آن اعلام شده است.
- قیمت این ایرباد ۳۰۰ دلار است.
و اما مقایسه برخی ویژگیهای اصلی این ایربادها با یکدیگر را در ادامه بخوانید.
۱. قیمت
ایرپاد پرو همراهبا یک جعبهی نگهدارنده با شارژ بیسیم به قیمت ۲۴۹ دلار عرضه میشود. نسل دوم ایرپاد کاملا بیسیم اپل که با جعبهی نگهدارندهی با پشتیبانی از شارژر بیسیم عرضه میشود، ۲۰۰ دلار قیمت دارد. وقتی اپل ایرپاد برای اولینبار وارد بازار شد ۱۶۰ دلار قیمت داشت که تقریبا برابر با قیمت نسخهی اولیهی گوگل پیکسل بادز بود. برخی معتقد هستند اپل ایرپاد ۲ ارزش برچسب قیمتی ۲۰۰ دلاری را ندارد. بنابراین ایرپاد پرو با قیمت تنها ۵۰ دلار بیشتر، کیفیت صدای عالی و حذف نویز محیطی گزینهی جذابتری بهشمار میرود. از طرف دیگر، عرضهی سامسونگ گلکسی بادز با قیمت ۱۲۹ دلاری، آنرا ارزانتر از بسیاری از رقبای بیسیم خود مانند اپل ایرپاد (۱۵۹ دلار) و نسل اول گوگل پیکسل بادز (۱۵۹ دلار) معرفی کرد. با عرضهی نسل جدید گوگل پیکسل بادز و برچسب قیمتی ۱۷۹ دلاری آن، مقرونبهصرفه بودن گلکسی بادز بیشتر به چشم خواهد آمد. البته در نظر داشته باشید پیکسل بادز هم قیمت کمتری نسبت به ایرپاد نسل دوم دارد و هم تجربهی بهتری از شنیدن اصوات را به کاربر خواهد داد.
گزینهی بعدی اکوبادز آمازون است که قیمتی برابر با ۱۲۹٫۹۹ دلار دارد. سرفیس ایربادز نیز برچسب قیمت ۲۵۰ دلار را بههمراه دارد تا هم قیمت با پاوربیتز پرو باشد. ایرباد سونی ۲۳۰ دلار و جبرا ۲۰۰ دلار قیمت دارند. نهایتاً نیز باید به MW07 Plus مسترانددینامیک و سنهایزر با ۳۰۰ دلار قیمت، اشاره کرد تا با گرانترین ایربادهای موجود در بازار مواجه باشیم.
۲. عمر باتری
عمر باتری در مورد بیشتر ایربادهای کاملا بیسیم، نکتهی مهمی است که گاهی به برهم خوردن معامله میانجامد. عمرباتری ایرپاد پرو بسیار شبیه به ایرپاد نسل دوم است. با یک بار شارژ ۵ ساعت شارژدهی خواهد داشت که در صورت فعال بودن حذف نویز این زمان به ۴٫۵ ساعت کاهش مییابد؛ اگر کاربر در همین حالت مشغول مکالمه با تلفن نیز باشد عمر باتری به ۳٫۵ ساعت میرسد. اگر ایرپاد همراهبا جعبهی نگهدارندهی خود باشد شارژدهی گوش دادن به موسیقی به ۲۴ ساعت و برای مکالمههای تلفنی به ۱۸ ساعت میرسد.
عمر باتری اپل ایرپاد ۲ با هر شارژ ۵ ساعت و برابر با نسل جدید گوگل پیکسل بادز است. هر دو دستگاه همراهبا جعبهی نگهدارنده عرضه میشوند که امکان شارژ و استفاده از آنها تا ۲۴ ساعت را فراهم میکنند. عمر باتری سامسونگ گلکسی بادز با یک بار شارژ ۶ ساعت خواهد بود. اما جعبهی نگهدارندهی آن تنها ۷ ساعت شارژ اضافه در اختیار کاربر قرار خواهد داد که میزان کارکرد کل را به ۱۳ ساعت میرساند. البتهمیتوان با گلکسی اس ۱۰ و قابلیت شارژ بیسیم معکوس آن، این ایرباد را بهصورت بیسیم شارژ کرد.
عمر باتری اکوبادز آمازون با یک بار شارژ ۵ ساعت است که اگر همراهبا نگهدارندهی آن باشد به ۲۰ ساعت میرسد. سرفیس ایربادز نیز با هر شارژ کامل، توانایی پخش موسیقی تا ۸ ساعت را خواهد داشت که با استفاده از شارژ ذخیرهی موجود در جعبهی نگهدارنده، عمر باتری آن به ۲۴ ساعت خواهد رسید. سنهایزر مومنتوم توانایی شارژدهی ۴ ساعته را دارد که با جعبهی نگهدارندهی خود این زمان به ۱۲ ساعت افزایش خواهد یافت.
عمرباتری ایرباد WF-1000XM3 سونی، با یکبار شارژ و در صورت فعال بودن حذف نویز، ۶ ساعت و در غیر این صورت ۸ ساعت است. جعبهی نگهدارندهی آن نیز عمر باتری را به ۳۲ ساعت افزایش میدهد که اگر امکان حذف نویز فعال باشد این زمان به ۲۴ ساعت تقلیل مییابد. پاوربیتز با ۹ و جبرا الیت 75t با ۷ ساعت شارژدهی توانایی مناسبی دراینزمینه دارند که البته این آمار بهلطف بستهی نگهدارندهی خود بهترتیب به ۲۴ و ۲۸ ساعت افزایش خواهد یافت.
نگهدارندهی ایرپاد پرو (سمت چپ) در کنار ایرپاد ۲ (سمت راست)
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار پیکسل بادز جدید گوگل
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار گلکسی بادز سامسونگ
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار اکوبادز آمازون
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار مومنتوم سنهایزر
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار سونی WF-1000XM3
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار پاوربیتز پرو
نگهدارندهی ایرپاد پرو اپل در کنار جبرا الیت 75t
نگهدارندهی ایرپاد اپل در کنار MW07 Plus مستر اند دینامیک
۳. ویژگیها و سهولت استفاده
ایرپاد پرو بهعنوان نسل جدید ایربادهای بیسیم ویژگیهایی دارد که کمبود برخی از آنها در ایرپاد نسل دوم حس میشد. ایرپاد پرو اگر در نزدیکی دستگاههای iOS یا iPadOS قرار گیرد و کاربر در این دستگاهها وارد اکانت iCloud شده باشد، میتواند تنها با یک ضربه به ایرباد آن را به دستگاه خود متصل میکند. سهولت استفاده و هماهنگی ایرپادها و دستگاههای اپلی در نوع خود بینظیر است. این دستگاهها شامل آیفون، آیپد، مک بوک، اپل واچ (Apple Watch)، اپل تیوی (Apple TV) و آیپادتاچ (iPod touch) میشود. ایرباد ضدآب و ضدتعریق است و میتوان حین فعالیتهای ورزشی بهراحتی از موسیقی لذت برد.
سیستم حذف نویز محیط در ایرپاز پرو مشتمل بر دو میکروفون است که بهصورت مداوم خود را با گوش فرد هماهنگ میکند. یکی از میکروفونها به سمت بیرون گوش است و صداهای محیطی را دریافت میکند و سپس ایرپاد پرو با ایجاد فرکانس معکوس این صداها را خنثی میکند. میکروفون دوم به سمت داخل گوش است و صداهای محیطی باقیمانده را از بین میبرد. درنتیجه کاربر صداهای محیط را نخواهد شنید. ایرپادپرو همچنین با استفاده از ویژگی Adaptive EQ کیفیت و شفافیت صدای خوبی ایجاد میکند. این ویژگی بهطور خودکار میزان اصوات با فرکانس پایین و میانی را متناسب با سایز گوش کاربر کم یا زیاد میکند تا کیفیت صدای بسیار بهتری به ارمغان بیاید.
ویژگی دیگر ایرپاد پرو امکان شنیدن صدای محیط همراهبا گوش دادن به موسیقی یا مکالمهی تلفن (Transparency mode) است. جابهجایی بین حالتهای حذف صدای اضافه بهطور کامل و حالت Transparency را میتوان توسط ایرپاد پرو و از طریق حسگر فشار روی دنبالهی آن، انجام داد. این حسگر فشار باعث میشود کاربر قادر به پخش موسقی، قطع آن یا تغییر قطعهی موسیقی باشد. اندازه و عملکرد ایرپاد پرو مدیون طراحی انقلابی System-in-Package) SiP) است که تراشهی H1 در آن قرار دارد. این تراشه توسط اپل طراحی شده و مسئولیت تمام عملکرد دستگاه از حذف نویز اضافه گرفته تا دسترسی ایرباد به سیری، را به عهده دارد.
ایرپاد پرو همچنین میتواند مناسب بودن سری سیلیکونی را باتوجه به ابعاد گوش تشخیص دهد. این ویژگی توسط الگوریتمی خاص و با کمک میکروفونهای هر یک از ایرپادها انجام میشود. با استفاده از ویژگی اشتراک صوتی (Audio Sharing)، اگر جفتی دیگر از ایرپاد پرو به دستگاه مورد نظر کاربر نزدیک شود، اتصال جفت دوم هم انجام خواهد شد و درنتیجه نفر دوم هم میتواند از موسیقی یا تماشای فیلم لذت ببرد. اعلام خودکار پیامک (Announce Message) دیگر ویژگی ایرباد جدید اپل است. در صورد دریات پیامک، ایرپاد پرو آنرا اعلام میکند.
در مقابل، نسل دوم ایرپاد را میتوان ایرباد کاملا بیسیم و ساده دانست که ویژگی خاصی مانند حذف صدای اضافه و استاندارد IPX ضد آب، را ندارد. تمام کاری که میتوانید با آن انجام دهید گوش دادن به موسیقی، دریافت تماس و ارتباط برقرار کردن با سیری است. اما در مورد پیکسل بادز ماجرا متفاوت است. این ایرباد در داخل ساختمان تا فاصلهی سه اتاق و در فضای باز تا فاصلهای به اندازهی طول یک زمین فوتبال، به دستگاه متصل میماند. با آن میتوانید از سرویس ترجمهی گوگل بهره ببرید.
پیکسل بادز نیز به شیوهی مشابهی به دستگاههای اندرویدی متصل میشود و قابلیت استفاده بهصورت هندزفری را هم دارد. آنها مانند نسل اول خود همچنان ویژگی ترجمهی لحظهای را بههمراه دارند. با اینکه این ایرباد حالتهای «حذف صدای اضافه» و «تنظیم صدا» را ندارند، اما از طریق یک روزنه اجازه میدهند بخشی از صدای محیط اطراف وارد گوش شود تا کاربر همچنان از محیط اطراف خود آگاه باشد. گوگل همچنین ایربادهای جدید خود را ضدآب و ضدتعریق معرفی کرده است.
بهگفتهی مایکروسافت، سرفیس ایربادز علاوهبر کاربری پخش موسیقی، دستگاهی مخصوص امور اداری خواهد بود. سرفیس ایرباد میتواند هنگام ارائهی مطلب توسط کاربر آن را یادداشت یا ترجمه کند؛ همچنین با یک سوایپ در یک طرف بادز میتوان کورتانا را فراخوانی کرد. امکان کنترل نرمافزارهای آفیس یا اسپاتیفای نیز با این ایرباد در دسترس خواهد بود.
گلکسی بادز از حالتی با نام awareness بهره میبرد که با آن میتوان ورود اصوات محیط اطراف به گوش را کنترل کرد. همچنین ازطریق اپلیکیشنی خاص میتوان میزان خروجی و کیفیت پخش صدا را شخصیسازی کرد. این اپلیکیشن به کاربر اجازه خواهد داد که بین هوش مصنوعی Bixby و دستیار گوگل یکی را انتخاب کند. همچنین اگر یکی یا هر دو ایرباد گم شود میتوان از طریق قابلیت «find my earbuds» آنها را یافت. ایربادهای جدید سامسونگ از گواهی IPX2 بهره میبرند تا گزینهی مناسبی برای فعالیتهای ورزشی باشند.
آمازون هم در اکوبادز تلاش زیادی برای تعبیهی ویژگی حذف مؤثر نویز محیط کرده است. غول دنیای خردهفروشی برای اینکار با شرکت نام و آشنای بوز (Bose) همکاری کرده است تا بتواند این ویژگی را به خوبی در ایرباد بیسیم خود تعبیه کند. با دو کلیک روی یکی از ایربادها میتوان حالت حذف صدای اضافه را فعال کرد و دراین حالت صدای محیط اطراف به کاربر نمیرسد. اگر مجددا دو بار روی یکی از ایربادها لمس شود، صدای محیط اطراف اجازه ورود به گوش را خواهد داشت. اکوبادز به کاربر این امکان را میدهد که بهصورت بیسیم با دستیار صوتی الکسا (Alexa) در ارتباط باشد و بتواند. از طرفی با نصب اپلیکیشن مخصوص روی گوشی هوشمند نیز میتوان با کمک الکسا فعالیتهای مختلفی مانند کنترل موزیک و کنترل لوازم خانگی هوشمند را انجام داد. نهایتاً باید به دیگر ویژگی جذاب اکوبادز اشاره کرد؛ با خارج کردن هدفون از گوش، حسگری نوری پخش موسیقی را متوقف میکند و زمانیکه هدفون دوباره در گوش قرار میگیرد مجددا شروع به پخش خواهد کرد.
به لطف پشتیبانی از فرمانهای لمسی در مومنتوم سنهایزر میتوان به کنترل موسیقی، مدیریت تماسهای تلفنی و فعال کردن دستیار صتی پرداخت. با استفاده از تبحر و فناوریهای پیشرفتهی سنهایزر در زمینهی تجهیزات صوتی، تجربهی فوقالعادهای از موسیقی را با این ایرباد خواهید داشت. همانند اکوبادز با خروج ایرباد از گوش،، موسیقی در حال پخش متوقف میشود و زمانیکه دوباره در گوش قرار گیرد پخش آن ادامه مییابد. همچنین با استفاده از قابلیت Transparent Hearing با انتقال برخی اصوات محیطی به کاربر اجازهی آگاهی از محیط اطراف خود را خواهد داد. این ایرباد از طرفی نیز توانایی حذف مؤثر تمام نویزهای محیطی را با استفاده از دو میکروفن و الگوریتم هوشمند خود دارد. قسمت بیرونی مومنتوم فلزی است و سریهای مخصوص شارژ آن روکش طلایی دارد. ایرباد تمامبیسیم سنهایزر از فرمتهای صوتی AAC و aptX کوالکوم پشتیبانی میکند.
آخرین نسخهی ایرباد بیسیم سونی را میتوان بزرگترین نمونه در دنیای هدفونهای تمام بیسیم دانست؛ البته این دستگاه ویژگیهای جذابی بههمراه دارد. همانطور که انتظار نیز میرود، فناوری حذف نویز بهکار رفته در این ایرباد توانایی بسیار خوبی دارد تا بدون توجه به محیط قادر به لذت از موسیقی باشید. عمر باتری فوقالعاده، کیفیت صدای عالی و البته قیمت بهنسبت گران از دیگر مشخصههای ایرباد سونی بهشمار میرود. در بخش طراحی همانطور که اشاره شد، نیاز به بهبود حس میشود؛ بزرگی ایرباد و بستهی نگهدارنده، راحتی کمتری در قیاس با رقبای آن ایجاد میکند. البته در نظر داشته باشید با استفاده از شارژ سریع در ۱ دقیقه، ۹۰ دقیقه عمر باتری به ارمغان میآید. این ایرباد از فرمانهای لمسی پشتیبانی میکند اما متاسفانه نمیتوان با فرمان لمسی حجم صدا را کم یا زیاد کرد و برای تغییر آن باید از گوشی تلفن خود استفاده کنید. با ضربه زدن روی ایرباد سمت راست میتوان موسیقی در حال پخش را کنترل کرد، به دستیار صوتی دسترسی داشت و تماسهای تلفنی را پاسخ داد. از طرفی دیگر با ضربه زدن روی ایرباد راست میتوان بین سه حالت صوتی انتخاب کرد: روشن بودن حالت حذف نویز، خاموش بودن حذف نویز و حالت شفاف که اجازهی ورود صداهای محیط اطراف به داخل گوش را میدهد. این تنظیمات را با اپلیکشین مخصوص سونی با نام Headphone Connect نیز میتوان انجام داد.
برخلاف ایرباد سونی، طراحی پاوربیتز پرو به گونهای است که کاربر در صورتی قانع به استفاده از آن میشود که اهمیتی به ظاهر ندهد. این ایرباد مخصوص ورزش ساخته شده است؛ بههمین دلیل ایربادها به خوبی در گوش قرار میگیرند و بهلطف طراحی خود کاملا پایدار میشوند. پاوربیتز پرو کیفیت صدای هیجانی و فوقالعادهای دارند و عمرباتری خوبی را به ارمغان میآورند. ازآنجاکه مقاومت خوبی در برابر پاشش آب دارند، بهراحتی میتوان با این ایرباد فعالیت ورزشی داشت. حجم بستهی نگهدارندهی پاوربیتز پرو تقریبا سه برابر نمونهی ایرپاد است و به همین علت قرار دادن آن در جیب کار آسانی نیست.
برقراری تماس تلفنی با جبرا الیت 75t تجربهای شگفتانگیز خواهد بود چرا که این ایرباد برای انجام مکالمات تلفنی از ۴ میکروفون بهره میبرد و نویز محیط اطراف را نیز به شکل بسیار موثری حذف میکند. علاوه بر فرمانهای صوتی، از طریق اکولایزر داخلی این ایرباد و اپلیکیشن مخصوص آن نیز میتوان شرایط پخش موسیقی را سفارشیسازی کرد.
مسترانددینامیک به ساخت تجهیزات صوتی باکیفیت شهرت زیادی دارد که MW07 نیز از این قاعده مستثنی نیست. با استفاده از دو میکروفون در هر ایرباد، نویز محیطی دریافت شده و موج معکوس آن تولید میشود. این هدفونهای تمامبیسیم در کنار سنهایزر مومنتوم گزینهی بسیار خوبی برای خورههای صدا و موسیقی بهشمار میروند. ایرباد مستراند دینامیک MW07 در برابر پاشش آب نیز مقاوم است تا هنگام فعالیتهای ورزشی نیز بتوان از آن بهره برد.
مشخصات | عمر باتری | قیمت | وزن | سری سیلیکونی قابل تنظیم |
---|---|---|---|---|
اپل ایرپاد پرو | ۵ساعت با هر شارژ ۲۴ ساعت همراهبا نگهدارنده |
۲۴۹ دلار | ۵٫۴ × ۲ گرم | دارد |
اپل ایرپاد | ۵ ساعت با هر شارژ ۲۴ ساعت همراهبا نگهدارنده |
۱۹۹/۹۹ دلار | ۴ × ۲ گرم | ندارد |
گوگل پیکسل بادز | ۵ ساعت با هر شارژ ۲۴ ساعت همراهبا نگهدارنده |
۱۷۹ دلار | مشخص نیست | دارد |
سامسونگ گلکسی بادز | ۶ ساعت با هر شارژ ۱۳ ساعت همراهبا نگهدارنده |
۱۲۹ دلار | ۶ × ۲ گرم | دارد |
مایکروسافت سرفیس بادز | ۸ ساعت با هر شارژ ۲۴ ساعت همراهبا نگهدارنده |
۲۵۰ دلار | ۷ × ۲ گرم | دارد |
آمازون اکوبادز | ۵ ساعت با هر شارژ ۲۰ ساعت همراهبا نگهدارنده |
۱۳۰ دلار | ۷/۵ × ۲ گرم | دارد |
سنهایزر مومنتوم |
۴ ساعت با یکبار شارژ |
۳۰۰ دلار | ۶/۵ × ۲ گرم | دارد |
سونی WF-1000XM3 |
۸ساعت با هر شارژ |
۲۳۰ دلار | ۸/۵ × ۲ گرم | دارد |
پاوربیتز پرو |
۹ ساعت با هر شارژ |
۲۵۰ دلار | ۱۰ × ۲ گرم | دارد |
جبرا الیت 75T |
۷٫۵ساعت با هر شارژ |
۲۰۰ دلار | مشخص نیست | ندارد |
مستراند دینامیک MW07 |
۱۰ ساعت با هر شارژ |
۳۰۰ دلار | ۹ × ۲ گرم | ندارد |
۴. مقایسه قرارگیری ایربادها در گوش
وقتی در مورد ایربادهای تمام بیسیم صحبت میکنیم، آنچه بسیار حائز اهمیت است چگونگی قرارگیری و پایداری آنها در گوش است. روزانه تعدادی زیادی ایرباد از گوش مردم میافتد و بعضا کاربران تلاش بسیاری انجام میدهند تا بتوانند ایربادهای خود را در گوش به بهترین شکل ممکن حفظ کنند. در کنار ظاهر قابل قبول و سهولت استفاده از ایرپاد پرو، شاید نقطهی قوت اصلی این دسگاه پایداری و قرارگیری خوب در گوش باشد. در ادامه به بررسی شرایط قرارگیری ایربادها در گوش و طراحی آنها پرداخته شده است.
اپل ایرپاد پرو
وزن هر یک از این ایربادها ۵٫۴ گرم است. این ایرپاد بهراحتی در گوش جای میگیرد و کاملا پایدار است. هر یک از ایرپادها با سه سری سیلیکونی منعطف در ابعاد مختلف عرضه میشود که باعث میشود هم بهراحتی در گوش قرار گیرد و هم کانال گوش را پر کند تا تجربهی صوتی خوبی به ارمغان بیاید. اپل همچنین برای افزایش راحتی کاربر روزنهای در ایرپاد پرو ایجاد کرده استتا باعث تنظیم فشار داخل گوش شده و ناراحتی ناشی از تغییر فشار گوش را که در دیگر ایرفونها متداول است، از بین میبرد. از طرف دیگر ایرپاد پرو خود میتواند تشخیص دهد که آیا سری سیلیکونی مناسبی را انتخاب کردهاید یا باید سایز آن را تغییر دهید.
اپل ایرپاد ۲
وزن هر یک از این ایربادها حدود ۴ گرم است. اپل با تغییر در طراحی و حذف سیم، آنها را از نمونههای متداول خود به ایربادهای تمامبیسیم تبدیل کرده است. در این ایرباد بخش سیلیکونی برای داخل گوش وجود ندارد که بتوان با کمک آن ابعاد هدفون را تنظیم کرد. با این حال ایرپاد در زمینهی استحکام قرارگیری در گوش به خوبی عمل میکند. علاوهبراین، نباید از وزن اندک آن فراموش کرد که کمک زیادی بهراحتی استفاده از آن میکند.
گوگل پیکسل بادز جدید
گوگل وزن دقیق پیکسل بادز را اعلام نکرده است اما شاهد بهبود گستردهی آن نسبت به نسل پیشین خود دراینزمینه هستیم. نسل اول پیکسل بادز بهدلیل طراحی نهچندان مطلوب همواره از گوش بیرون میآمد و کاربر پیوسته باید آنها را مجدد در گوش خود تنظیم میکرد. اما نسل جدید پیکسل بادز بسیار کوچکتر و سبکتر هستند و خیلی بهتر در گوش جای میگیرند.
سرفیس بادز مایکروسافت
وزن هر یک از این ایربادها تقریبا ۷ گرم است. طراحی سرفیس بادز با وجود نوآوریهای متعدد، اما در مقابل رقبای خود بهخصوص ایرپاد پرو چندان کاربردی نیست. با اینکه قسمت بشقابی شکل آن برای تسهیل استفاده از فرمانهای لمسی ایجاد شده است، اما باز هم باید گفت که این ایرباد بسیار غولپیکر است. با این حال بهدلیل اتصال ایرباد با سه نقطه از لالهی گوش، به خوبی در گوش جای میگیرد؛ اما کانال درون گوش را کاملا پر نمیکند و بخشی از صدای محیط اطراف به کاربر میرسد. البته انتخاب سایز مناسب سری سیلیکونی تا حدی (نه کاملا) این مشکل را حل خواهد کرد.
سامسونگ گلکسی بادز
گلکسی بادز به خوبی در گوش جای نمیگیرد و با اینکه تعدادی سری سیلیکونی با ابعاد مختلف همراه آن عرضه میشود، باز هم به خوبی در گوش قرار نمیگیرد و فعالیت ورزشی ممکن است منجر به افتادن و گم شدن آنها شود. ازآنجا که این ایرباد یکی از ارزانترین نمونههای موجود در بازار است، تعجبی ندارد که معایبی در طراحی، راحتی و کیفیت صدای آن وجود داشته باشد. با این حال گلکسی بادز در زمینهی عمر باتری یکی از بهترینها است.
اکوبادز آمازون
هر یک از این ایربادها وزنی حدود هفت ونیم گرم دارد. آمازون ماه گذشته و تنها یک هفته قبل از عرضهی سرفیس بادز، ایربادهای بیسیم خود را معرفی کرد. درحالی که مایکروسافت بهدنبال توسعهی ایرباد پیشرفته و مملو از قابلیت بود، آمازون سعی بر تولید محصولی ارزان و کاربردیتر داشته است. از نظر ظاهری این اکوبادز شباهت زیادی به ایربادهای بیسیم جبرا (Jabra) دارد. اما باید به قیمت پایینتر، بهرهمندی از ویژگی حذف نویز و پشتیبانی عالی از الکسا اشاره.
مومنتوم سنهایزر
وزن هر یک از ایربادهای سنهایزر حدود ۶٫۵ گرم است و چهارسایز سری سیلیکونی نیز بههمراه دارد که میتوانید از بین آنها سایز مناسب را انتخاب کنید. این سریها طوری طراحی شدهاند که به خوبی در گوش قرار میگیرند.
سونی WF-1000XM3
همانطور که اشاره شد WF-1000XM3 در قیاس با رقبای خود دستگاهی بزرگ و سنگین است و وزن هر یک از ایربادهای آن به ۸٫۵ گرم میرسد. سریهای سیلیکونی در اندازههای مختلف همراه آن وجود دارد که میتوانید سایز مناسب برای کانال گوش خود را انتخاب کنید. انتخاب نمونهی مناسب باعث بهبود راحتی و افزایش کیفیت صدای دریافتی خواهد شد.
پاور بیتز پرو
وزن هر یک از این ایربادها حدود ۱۰ گرم است. این ایربادها به خوبی در گوش قرار میگیرند و پایدار میشوند، کیفیت صدای عالی و عمرباتری بسیار خوبی دارند. چهار سری سیلیکیونی همراه آن ارائه میشود. طراحی خاص پاوربیتز پرو آنها را به مستحکمترین نمونه در گوش کاربر تبدیل میکند.
جبرا الیت 75t
بهگفتهی جبرا، این ایرباد طوری طراحی شده که به خوبی در گوش قرار بگیرد و استحکام خوبی داشته باشد. اندازهی کوچک و ارگونومیک آن باعث میشود در گوشهای با اندازههای مختلف به آسانی قرار گیرد و راحت و پایدار باشد.
وزن هر یک از این ایربادها تقریبا ۹ گرم است. ممکن است اندازهی سریهای آن برای همه مناسب نباشد اما بیشک ظاهر متفاوت و زیبایی دارد و از کیفیت صدای بسیار خوبی نیز بهره میبرد.
تراشهسازان بزرگ برای افزایش سرعت پردازشی و کارایی و تداوم قانون مور، دست به دامان چیپلتها شدند. معماری Zen 2 نمودی از این فناوری جدید است.
برای بیش از پنج دهه قانون مور در مسیرِ تکاملی پیموده شده از کامپیوترهای دسکتاپ و لپتاپها گرفته، تا فناوریهایی که امروزه با نامهای فضای ابری و اینترنت اشیا شناخته میشوند، بر سرعت ابداعات و نوآوریها در صنعت تراشههای نیمهرسانا حاکم بوده است. براساس این قانون، در هر بازهی زمانیِ بین ۱۸ تا ۲۴ ماه، تعداد ترانزیستورهای روی یک تراشه با مساحت ثابت دو برابر میشوند. این امر نیز به نوبهی خود، کمک شایانی به کاهش هزینهها و بهبود کارایی و توان مصرفی در نسلهای متوالی از ریز تراشهها کرده است. فشردهتر شدن ترانزیستورها در ریزتراشهها سبب کوچکتر شدن این مدارات و به تبع آن، باعثِ هموارشدن مسیر بهجهت انجام محاسباتی در حجم کمتر در دستگاههایی مانند گوشیهای هوشمند، تبلتها و اولترابوکها شده است.
قانون مور در حال کند شدن است و تحقق پیشبینیِ این قانون مبنیبر افزایش تراکم ترانزیستورها در بازهی زمانی ۱۸ تا ۲۴ ماه چالش برانگیزتر از گذشته شده است. کوچکسازی ابعاد به طرز چشمگیری جدال برانگیز شده و کشف فناوریهای جدید تولیدی که امکان کوچکسازی مداوم تراشهها را فراهم آورد، زمان طولانیتری را میطلبد. از نظر صنایع این رکود مهمترین مشکل پیش روی ابداعات است. روند طراحی پردازندهها باید این وقفهها در افزایش تراکم ترانزیستورها را بهگونهای جبران کند که بهبودهای صورتگرفته در محصولات، نویدبخش تداوم قانون مور باشد.
مقالههای مرتبط:
تراشهسازان بزرگ بهمنظور افزایش سرعت پردازشی و کارایی، به ایجاد بهبودهایی در معماری، همچون استفاده از چیپلتها و توان عملیاتی سریعتر چه در تراشههایی که حافظهی مجتمع دارند، چه غیرِ آن و تمرکز بر توان کاری بیشتر در هر عملیات یا چرخه، گرایش پیدا کردهاند. در کل چنین روندی، تغییری بزرگ در اهداف شرکتهای بزرگ تراشهساز محسوب میشود. همهی آنها درگیر افزایش گستردهی تقاضاها در زمینهی پردازش و عدم تواناییِ رویکردهای سنتی در ارائهی قدرت و کارایی هستند. سودی که شرکتها از ساخت تراشهها بهدست میآورد، از زمان عرضهی تراشههایی با لیتوگرافی ۲۸ نانومتری و در برخی موارد خیلی قبلتر از آن، روزبهروز کاهش یافته است. در همین حال دادههایی که دستگاهها و نرمافزارها تولید میکنند، رفتهرفته بیشتر شده و استفاده از سنسورها نیز در دستگاههای یادشده گستردهتر میشود. چنین حجم عظیمی از اطلاعات نیازمند پردازشی سریعتر است که در حال حاضر با بهرهگیری از قدرت پردازشی پیشین یا حتی کمتر صورت میپذیرد.
این روند به مثابِه طوفانی بزرگ برای تراشهسازانی است که در گذشته از روشهایی مانند speculative execution برای جبران عملکرد پایین تراشهها و افزایش سود خود استفاده میکردند. speculative execution روشی برای بهینهسازی عملکرد در سیستمها، با انجام پیش از موعد وظایف و تَسکهایی است شاید اصلا نیازی به انجامشان نباشد. اما روش یادشده نیز باعث بهوجود آمدن حفرههای امنیتی نظیر ملتداون شده که در تراشههای اینتل وجود دارد. روش مدکور همچنین در بیشترین حالت بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کارایی و قدرت تراشهها را بیشتر میکرد که این رقم در حال حاضر تا ۲۰ درصد پایین آمده و ثبات آن در گرو مواد و ساختارهای جدید است.
در همین حال تراشهسازان بزرگ شاهد تاختوتاز شرکتهایی چون گوگل، فیسبوک و آمازون در بازار کلیدیشان یعنی مراکز بزرگ داده هستند. تراشهسازان از طرف شرکتهای نوپا نیز که با توسعهی نوع ویژهای از شتابدهندهها، وعدهی پیشرفتهای بزرگی را از طریق تغییر معماری میدهند، در بازار هوشمصنوعی و یادگیری ماشینی تحت فشار هستند.
آنچه که امروز نیاز است، طراحی جدید در پردازندهها برای تکرار دستآوردهایِ تاریخی دیدهشده در چند دههی گذشته، در دهههای پیشِ رو است. یکی از راهحلهای ارائه شده، روند بهکار بردنِ چیپلت است. در این روش، چندین چیپلتِ مخلتف از طریق طرح بهم پیوستهی دایبهدای (die-to-die) به هم متصل شده و پردازندهای واحد را تشکیل میدهند. در مبحث مدارات مجتمع، هر دای (die) یک بلوک کوچک از مواد نیمهرسانا است که مداری با کارکرد خاص، طی فرآیندی مانند فوتولیتوگرافی روی آن ساخته شده است. برای درک بهتر رابط دای تو دای به شکل زیر دقت کنید:
بهطور مشخص همانگونه که در شکل بالا نشان داده شده است، هر ASIC یا بهعبارتی مدار مجتمعی که بهمنظور انجام علیماتی خاص بهینهسازی شده است، به واسطهی چیپلتها، به اجزایی کوچکتر تقسیم میشود که هر کدام دارای ویژگیهای خاص خود مانند حافظه، ورودی/خروجی و توابع آنالوگ هستند. بنابراین نتیجهی نهایی ASICی سادهتر شده با اجزا و بلوکهایی است که آنرا احاطه کردهاند. سپس مدار مجتمع یادشده به واسطهی رابط دای به دای، به بلاکهای اطراف خود متصل میشود. دومین مثال مربوط به تقسیم یک SoC به دایهای ماژولار و انتقال چیپلت سِردِز (SerDes) به یک دای جداگانه است.
برای درک بهتر این مثال لازم است تا تکتک مفاهیم بهصورت جداگانه توضیح داده شود. یک SoC مداری مجتمع متشکل از بیشتر قطعاتی از جمله پردازنده، پردازندهی گرافیکی و ورودی/خروجیها است که در یک کامپیوتر به کار برده میشوند. در مبحث انتقال داده، دو نوع ارتباط بین اجزای سیستم میتواند وجود داشتهباشد. ارتباط موازی و ارتباط سریالی. برای مثال جهت انتقال یک بایت یا ۸ بیت اطلاعات، ارتباط سریالی بیتها را یکبهیک و پشت سر هم، انتقال میدهد، اما ارتباط موازی، تمامی این اطلاعات را بهصورت همزمان منتقل میکند. SerDes یک مدار مجتمع است که رابطهای موازی و سری را در هر سمت از مبدا یا مقصد داده، به یکدیگر تبدیل میکند. بهصورت مختصر کاری که SerDes انجام میدهد، تبدیل رابطهای موازی و سریالی به یکدیگر در مداراتی است که از رابط سریالی پشتیبانی نمیکنند. در چنین مداراتی جداسازیِ واحدهایی چون SerDes از SoC بهواسطهی رابط دای به دای صورت میپذیرد.
هر دو مورد استفاده از رابط دای به دای، مزایای عمدهای بههمراه دارند. اول اینکه عملکرد یک SoC بزرگ با شکستهشدن به دایهای کوچک، بهجهت توابع هندسی در این نوع اشکال بهتر خواهد شد و دوم اینکه شرکتها با این رابط میتوانند تمامی قطعات در مدارات خود را ماژولار کرده و کیفیت بالاتری برایشان ایجاد کنند.
در نهایت اینگونه میتوان گفت که استفاده از چیپلتها باعث ارزانتر، سریعتر و سازگار شدن سرهمکردن تعداد زیادی از ورودی/خروجیها، حافظه و هستههای پردازندهها خواهد شد. بسیاری از بازیگران عمده در این صنعت در حال گام نهادن به طراحی ماژولار یادشده هستند. اگر رویکرد طراحی در تراشهها بهسمت استفاده از معماری ماژولار حرکت کند، بخشهایی از طراحی که ساختشان دشوار است، به دایهای کوچکتر تقسیم میشوند. در دایهای کوچکتر میتوان کارایی و تعداد تراشههای موجود روی هر ویفر را بیشتر کرد که این امر نیز به کاهش بیشتر هزینههای تولید و افزایش راندمان تولید کمک خواهد کرد. در علم الکترونیک هر ویفر بستری از جنس یک نیمهرسانا مانند سیلیکون است که ریزتراشهها روی آن یا درون آن قرار گرفته و یک مدار مجتمع را تشکیل میدهند.
چندین عامل مهم وجود دارد که استفاده از چیپلتها را متقاعدکننده جلوه میدهد. محصول نهایی با استفاده از چیپلتها به لطف پایینبودن چشمگیر هزینهها در تراشههای ساختهشده از دایهای جداگانه در قیاس با طراحیهای یکپارچهی پیشین، ظرفیت بیشتری برای افزایش عملکرد و توان عملیاتی خواهد داشت. علاوهبر این، ساخت چنین مداراتی به فناوریهای سطحبالا نیازی نداشته و با بهرهگیری از مدارهای مجتمعِ ترکیبی از تراشههای دیجیتال و آنالوگ که در دستگاههای حال حاضر از جمله گوشیهای هوشمند بهکار رفتهاند، میتوان آنها را تولید کرد. بهرهگیری از چیپلتها باعث انعطافپذیری در ساخت انواع مختلف تراشه، با یک معماری خاص میشود. برای مثال در پردازندههای رایزن، تریدریپر و اپیکِ شرکت AMD به ترتیب یک، دو و چهار دای از معماری Zen 2 وجود دارد. دن باویر معمار ارشد در بخش محصولات AMD در کنفرانس Hot Chips در این رابطه چنین گفت:
دایهای کوچک باعث بهبود عملکرد میشوند. چیپلتها نیز با بهرهگیری از رابطهای رایج مانند فناوری Infinity fabric شرکت AMD، با جمعآوری تمامی قطعات روی یک بستر میتوانند برای افزایش اندازهی دایها تا ۱۰۰۰ میلیمتر مربع مورد استفاده قرار گیرند که سطح مقطعی بزرگتر از اندازهی یک سکه است. رابطهای اشارهشده همچنین میتوانند برای اتصال تراشههایی با گرههای متفاوت، بسته به اینکه چه عملکردی قرار است داشته باشند، مورد استفاده قرار گیرد.
استراتژی اینتل نیز بهشدت روی چیپلتها متکی است. در طراحی اینتل چیپلتها از طرق مختلفی منجمله پل تراشهبهتراشهی داخلیِ این شرکت یا همان پل رابط چند دایِ تعبیهشده (EMIB) به هم متصل میشوند. اما این شرکت در زمینهی دسترسی به حافظه و فضای ذخیرهسازی نیز قدمهایی را برداشته است. یکی از این گامها، حافظههای پایدار هستند که به پر کردن خلا موجود بین هارد درایوهای جامد و DRAMها کمک میکند. مدتی است که اینتل نوعی از حافظههای پایدار را با نام تجاری 3D XPoint روانهی بازار میکند. اینتل با کمک فناوری تغییر فاز حافظهها، دستگاههای 3D XPoint را با SSDها و DIMMهای خود ادغام کرده و سرعت عمل در این سیستمها را افزایش میدهد. لیلی لووی، مهندس ارشد اینتل دراینزمینه میگوید:
یکی از بزرگترین چالشها این است که شما تمامی دادههایی که باید پردازش شوند را در اختیار دارید، اما فضای ذخیرهسازی کافی برای آنها را ندارید. در چند سال گذشته حجم دادهها به حد انفجار بالا رفته و دو مورد در رابطه با آن، تحتالشعاع قرار گرفته است. اولین مورد، نانوثانیهها هستند که سبب میشوند شما به ظرفیت بیشتری احتیاج داشته باشید. مورد دوم نیاز شما به تداوم دسترسی به اطلاعات، در صورت قطع شدن جریان برق است. اما شاید شما به تمامی آن دادهها احتیاج نداشته باشید و تنها مقداری کوچک از آن را در حد کیلوبایت ذخیره کنید که بسیار کارآمدتر است.
لیتوگرافی ۷ نانومتری مهمترین گام درنتیجهی بهرهگیری از چیپلتها است. چیپلتهای کوچک ۷ نانومتریِ پردازنده، نهتنها کارآمد و مقرونبه صرفه هستند، بلکه با تنظیم تعداد آنها براساس نیازهای بازار، میتوان هزینهی نهایی و قدرت پردازندههای بهدست آمده از این چیپلتها را کنترل کرد. فایدهی بارز دیگر در استفاده از چیپلتها این است که با ترکیب حافظه و رابطهای ورودی/خروجیها در هر دای، بهواسطهی کوتاهتر شدن مسیرها، شرکتها میتوانند نرخ تأخیر در حافظه و ورودی/خروجیها را کاهش دهند که در پی آن، عملکرد تراشه بهبود خواهد یافت. در سیستمهای محاسباتی مانند سرورها که کارایی و قدرت سیستم، ارتباط مستقیمی با هستههای پردازنده و حافظه کش دارد، مزایایی که چیپلتهای ۷ نانومتری ایجاد میکنند، بسیار چشمگیر است.
مزایای حاصل از استفاده از چیپلتها برای کاربران نهایی شامل افزایش کارایی، مصرف انرژی کمتر، بهبود در تاخیرات موجود در حافظه و همچنین سرعت کلاک پردازنده است. روند استفاده از چیپلت، مسیری جدید در صنعتِ ساخت تراشههای نیمههادی است. پیشرفت در عملکرد ، کارآیی و انعطافپذیری معماری مبتنی بر این استراتژی ماژولار، باعث افزایش مزایای قانون مور در آینده خواهد شد. علاوهبر این، رویکرد استفاده از چیپلت باعث میشود تا نوآوریهای جدیدی در صنایع تراشههای نیمههادی صورت گیرد و این فناوری بتواند تقاضا برای افزایش روزافزون عملکرد پردازشی و عملکردهای محاسباتیِ تخصصی در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، عملیات رندرینگ، پردازش گرافیکیِ بیدرنگ، شبیهسازیها و ابرمحاسبات را برآورده سازد.
.: Weblog Themes By Pichak :.