شما تا به حال موبایل های صفحه لمسی داشته اید، تبلت های صفحه لمسی در اختیارتان بوده؛ و حالا به لطف ماده جدیدی که توسط محققان دانشگاه Exeter ساخته شده، می توانید از صفحه لمسی، روی پیراهن تان استفاده کنید. احتمالا تا به حال اسم ماده ای به نام Graphene به گوش تان خورده. این ماده یکی از آلوئومرهای کربن است که رسانا بوده و تنها یک اتم ضخامت دارد. اما از الماس هم استحکام بیشتری داشته و می تواند انقلابی در همه جنبه های زندگی باشد: از کامپیوترها تا پیراهن شما! این تیم تحقیقاتی گرافن را دستکاری کرده و ماده ای به نام GraphExeter تولید کرده اند که بسیار شفاف، سبک و قابل انعطاف است و به خوبی هم می تواند رسانای جریان الکتریسیته باشد. یعنی اینکه با استفاده از آن می توان لباس هایی تولید کرد که دارای کامپیوتر و دیگر تجهیزات الکترونیکی باشند. یا اینکه وسایلی همچون آینه یا پنجره ها را هوشمند کرد. جالب تر اینکه نوع اسپری این ماده هم تولید شده که می توان آن را به طور مستقیم بر روی وسایل موردنظر پاشید. دکتر Monica Craciun رهبر گروه تحقیقاتی این پروژه می گوید: «GraphExeter می تواند صنعت الکترونیک را متحول کند. این ماده بسیار بهتر از هر رسانای کربنی شفاف موجود در ابزارهای الکترونیکی عمل می کند و می تواند کاربردهای فراوانی، از پنل های خورشیدی تا پیراهن های هوشمند داشته باشد. قابلیت های بالقوه این محصول بسیار جذاب و اشتیاق برانگیزند و ما چشم انتظار استفاده های خارق العاده آن در آینده صنعت الکترونیک هستیم.» فکر می کنید این ماده جدید چه کاربردهایی می تواند داشته باشد؟ لباس های مراقبت پزشکی، کارد آشپزخانه با قابلیت تجزیه و تحلیل سلامت مواد غذایی یا...؟توضیح: عکس مطلب، متعلق به لباس فضانوردی مجهز به کامپیوتر، در فیلم علمی تخلی « ۲۰۰۱:یک ادیسه فضایی » است که در سال ۱۹۶۸ توسط استنلی کوبریک ساخته شده.
LG Electronics دومین تلویزیون ساز بزرگ دنیا، قصد دارد در اول خرداد ماه تلویزیون اینترنتی خود را بر پایه پلتفرم گوگل به بازار عرضه کند. به نظر می رسد که این شرکت کره ای، عزم خود را جزم کرده تا از بازار بکر و رو به رشد تلویزیون های هوشمند سهم بیشتری را از آن خود کند. این کار را می توان نوعی حمله سلطه جویانه و پیش دستی برای مقابله با شرکت هایی دانست که در حال ورود به این بازار جدید هستند. قرار است این تلویزیون اینترنتی ال جی بر روی محصولات سری G3 این شرکت اجرا شود. تولید این تلویزیون های گوگلی از ۲۸ اردیبهشت در کارخانه های ال جی در آمریکا و مکزیکو آغاز شده و از هفته اول خرداد در اختیار مصرف کنندگان آمریکایی قرار گیرد. این شرکت تصمیم دارد پس از بررسی بازار آمریکا و نیاز سنجی محصول، آن را در بازارهای اروپا و آسیا هم عرضه کند. گوگل هم امیدوار است که در درازمدت، Google TV همان جایگاهی را در بازار تلویزیون کسب کند که هم اکنون اندروید در بازار تلفن های همراه به دست آورده. از قابلیت های گوگل تی وی می توان به امکان کنترل با اسمارت فون، جستجو در اینترنت همزمان با تماشای برنامه های تلویزیون، دسترسی به یوتیوب و ایجاد صفحه خانگی حاوی اپلیکیشن ها و شبکه های تلویزیونی مورد علاقه اشاره کرد. موسسه تحقیقاتی IHS iSuppli پیش بینی می کند که بازار جهانی تلویزیون های اینترنتی در سال جاری میلادی بیش از ۶۰ درصد رشد خواهد یافت و به ۹۵ میلیون دستگاه خواهد رسید. و در نهایت اینکه ال جی هنوز هیچ خبری درباره قیمت این تلویزیون ها، اندازه صفحه آنها یا هدف گذاری فروش شان منتشر نکرده است.
مثل اینکه کم کم باید در بازار شاهد حضور اولترابوک های ویژه ای باشیم که اینتل در CES امسال قول آنها را داده بود. سونی از امروز پیش فروش دو اولترابوک جدید را با پردازنده Ivy Bridge در آلمان شروع کرده است. این دو لپ تاپ متعلق به سری Vaio T این شرکت بوده و در دو اندازه 11.6 و 13.3 اینچ ارائه می شوند. فروشندگان آلمانی وعده داده اند که این اولترابوک ها تا دو هفته آینده آماده تحویل خواهند بود. در سایت سونی آلمان مشخصات این لپ تاپ ها، اینچنین درج شده است: نوت بوک SVT1311W1E با پردازنده ایوی بریج Core i5-3317U اینتل عرضه می شود که از قابلیت توربو بوست بهره مند است. این اولترابوک 13.3 اینچی، به درایو SSD با ظرفیت ۱۲۸ گیگابایت مجهز بوده و ۴ گیگابایت رم دارد که می توان رم آن را تا ۸ گیگابایت افزایش داد. اولترابوک نقره ای 11.6 اینچی سونی هم با شماره مدل SVT1111M1E معرفی شده است. در این دستگاه از پردازنده 1.4 گیگاهرتزی Core i3-2367M استفاده شده و می توانید آن را با ۴ تا ۸ گیگابایت رم خریداری کنید. فضای ذخیره سازی آن به سه صورت قابل تهیه است: SSD با ظرفیت۱۲۰ گیگابایت، یا ۳۲۰ گیگابایت هارد دیسک به همراه ۳۲ گیگابایت SSD و در نهایت ۵۰۰ گیگابایت هارد دیسک با کش SSD. البته در صورت نیاز می توانید مدل های مجهز به اس اس دی ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایتی را هم سفارش دهید. قیمت پایه این اولترابوک ۸۷۸ دلار اعلام شده است. دیگر اولترابوکی که برای پیش فروش ارائه شده، SVT1311C5E است. این دستگاه از پردازنده اینتل 1.4 گیگاهرتزی Core i3-2367M بهره می برد که البته می توانید هنگام خرید آن را با پردازنده Core i7 هم تعویض کنید. مدل پایه این اولترابوک با ۴ گیگابایت رم عرضه می شود که امکان افزایش آن تا ۸ گیگابایت را هم دارید. فضای ذخیره سازی اطلاعات یا حافظه داخلی در این دستگاه درست همانند مدل ۱۱ اینچی است که در بالا ذکر شد و قیمت پایه آن ۱۰۴۱ دلار اعلام شده است.
تا کنون درباره تاریخچه و تاثیر موقعیت جغرافیایی دره سیلیکون صحبت کردیم و سپس به مبانی لازم برای شبیه سازی این مرکز ثقل دنیای فناوری پرداختیم. اینکه برای ساخت یک دره سیلیکون دیگر، چه افرادی را باید دور هم جمع کرد و شرایط را به چه شکلی برای آنها محیا نمود. حال در بخش سوم و پایانی این مقاله، به چگونگی جذب نـِردها، ویژگیهای آنها، اهمیت دید بلندمدت در برنامهریزی، و اهمیت رقابت میپردازیم. در ادامه مطلب با ما همراه باشید. جذب نـِردها
اگر خواهان جذب نـِردها هستید، به چیزی بیش از یک شهر با هویت نیاز دارید. نیازمند شهری با هویتِ درست هستید. زیرا این افراد، گروهی مجزا از سایر اعضای «طبقهٔ خلاق جامعه» هستند و سلیقهشان با همه فرق دارد. این را در نیویورک به وضوح میتوان دید، که در آن آدمهای خلاق زیادی هستند، ولی برای پیدا کردن نـِردهای تکنولوژی باید با ذرهبین جستجو کرد. نـِردها شهری را دوست دارند که در آن مردم خندان قدم میزنند. لوسآنجلس در این زمره نیست، مگر کسی در آنجا پیاده هم این طرف و آن طرف میرود؟ نیویورک را هم قلم بگیرید، مردمش راه میروند ولی نه با لبخند. احتمالاً اگر یک نیویورکی به بوستون بیاید، اولین سؤالی که در سرش شکل میگیرد این است که چرا اینجا همه لبخند میزنند؟ در حالی که واقعاً اینطور نیست، فقط حالات چهرهٔ آدمها در مناطق مختلف با یکدیگر فرق دارد. در نیویورک ممکن است ذهن شما همیشه هیجان زده باشد، ولی جسمتان احساس ویرانی میکند. مردم آنقدر که محیط شهر را برای هیجان و تفریحش تحمل میکنند، از زندگی در آن لذت نمیبرند. به هر حال نیویورک قطب مُد و فریبندگی است، آهنربایی برای ایزوتوپهای زودگذری چون مُد و شهرت. اما نـِردهای مقاله ما مسحور این چیزها نمیشوند، بنابراین برایشان تحمل نیویورک یک سؤال بزرگ است. مردمی که نیویورک را دوست دارند، داراییشان را برای زندگی در یک آپارتمان کوچک و تاریک که در معرض سر و صدا است میدهند، تا فقط در شهری با مردم باحال زندگی کنند. اما از نظر نـِردها، این معامله چنین است: «دادنِ ثروت در ازای به دست آوردنِ یک آپارتمان کوچک، تاریک، و پر سر و صدا. این دیگر دیوانگی است!» نـِردها حاضرند همه حقوقشان را بدهند تا در جایی زندگی کنند که مردمش واقعاً باهوشند. و البته این خرج زیادی نمیبرد. قضیه عرضه و تقاضا است: تقاضا برای مُد وفریبندگی بالاتر است، بنابراین قیمتش هم بالاتر است. اما اکثر نـِردها برعکس هستند و عاشق لذتهای آرامی همچون: رفتن به کافهها به جای باشگاههای شبانه؛ رفتن به کتابفروشی به جای فروشگاههای لباس؛ رفتن به گردش به جای رقصیدن؛ نور آفتاب به جای ساختمانهای بلند. تصور یک نـِرد از بهشت، جایی است شبیه برکلی یا پالو آلتو. اگر برای لحظاتی درهٔ سیلیکون و خیابانهای پالو آلتو را در نظر آورید، بیشباهت به بهشت نیستند. به تصویر هوایی زیر از خانه استیو جابز و اطراف آن نگاه کنید:
باید هم اهالی درهٔ سیلیکون با اهالی شهرهای بزرگ و شلوغی مثل نیویورک، لوسآنجلس، پاریس، لندن، پکن، و توکیو فرق داشته باشند. اهالی این شهرها -و بسیاری شهرهای کوچک و بزرگ دیگر- صبح به صبح با چه تصویری از خواب بیدار میشوند؟ شهری پر از دود و دم، با صدای بوق ماشینها، و آدمهایی که مثل رُباتهای سرد و بیروح هر کدام با عجله دنبال گرفتاریهای خود میروند. با این وضع شهرها، آیا نزد ما شهرنشینان دیگر دل و دماغی برای طراحی و ارائه محصولات تحسین بر انگیز باقی میماند؟ مسلماً با من هم عقیدهاید که: نه! اما در پالو آلتو اینطور نیست. کودکانی که در درهٔ سیلیکون بزرگ میشوند چه تصویری از زندگی دارند؟ آنها در جایی سرسبز رشد میکنند، به دور از صداهای مزاحم و آلودگی هوا و آدمهای پر عجله و دمدمی. طبیعت درهٔ سیلیکون خود به تنهایی یک مرشد بزرگ است. برای یک لحظه تصور کنید: آیا سقف رؤیاهای ما شهرنشینان که عمق دیدمان توسط ساختمانها و برجهای بلند محدود شده، و خود مرعوب اتومبیلهای سریع و گرانقیمتِ آدمهای ثروتمند هستیم، و اغلب آنقدر خوشبخت نیستیم که طلوع و غروب آفتاب را ببینیم؛ با سقف رؤیاهای اهالی درهٔ سیلیکون که آسمان صاف را در پیش رو دارند و در یک سو کوهها را سر بر افراشته میبینند و در دیگر سو خلیج سانفرانسیسکو را دارند، یکی است؟ آیا غیر از این است که آنها از طبیعت اطرافشان میآموزند که: کمال واقعی در سادگی است و طبیعت بهترین الگوی زندگی است؟ آیا محیط زندگی شهری، چنین حرفهایی برای گفتن دارد؟ یا بر عکس، مدام گستره دید ما را محدود و محدودتر میکند.
نیروی جوانی
نـِردهای جوانند که استارتآپها را تأسیس میکنند. پس آنها هستند که باید از شهری که قرار است میزبان درهٔ سیلیکون باشد خوششان بیاید. اکثر قطبهای استارتآپ در ایالات متحده، شهرهایی با حس جوانی هستند. البته نه به این معنا که لزوماً شهرهایی نوسازند. کمبریج قدیمیترین نقشهٔ شهری امریکا را دارد، ولی پُر است از دانشجویانی که روح جوانی را در کالبد شهر میدمند. نکته دیگر این است که اگر بخواهیم یک درهٔ سیلیکون درست کنیم، چیزی که نمیتوان تحمل کرد، جمعیتی زیاد از آدمهای تکیده است. وقت تلف کردن است که بخواهیم آینده شهرهای صنعتی رو به زوالی مثل دیترویت یا فیلادلفیا را صرفاً با بر پایی استاتآپها تغییر دهیم. این مکانها شتاب حرکتی زیادی در جهت اشتباه داشته و دارند. بنابراین وقت گذاشتن روی یک شهر کوچک از هر نظر بهتر است. یا حتی بهتر از آن، شهری است که جمعیت جوان زیادی داشته باشد. منطقه خلیج سانفرانسیسکو دههها قبل از اینکه با تکنولوژی پیوند بخورد، پر شده بود از آدمهای جوان و خوشبین. زیرا به خاطر سابقه تاریخی (تب طلا) جایی بود که مردم برای پیدا کردن چیزهای جدید به آن میرفتند. این حس و حال معروف شده بود به «دیوانگی کالیفرنیایی» که البته هنوز هم مقدار زیادی از آن در آنجا هست. یک محیط اجتماعی که شوق آدمها برای کشف چیزهای تازه و عجیب و غریب را تحمل میکند، بهترین بستر برای تبدیل شدن به قطب استارتآپ است. زیرا به لحاظ اقتصادی استارتآپها نیز در واقع چیزهای نوی عجیبی و غریب هستند. اکثر استارتآپهای خوب کمی احمقانهاند و این عادی است چون اگر در همان نگاه اول عالی بودند، قبلاً کسی انجامشان داده بود. اینجا است که ارتباط بین تکنولوژی و لیبرالیسم را میبینیم. بدون استثنا، شهرهای هایتِک (High-Tech) در ایالات متحده، همگی جزو لیبرالترین شهرها هستند. اما نه به این خاطر که آدمهای لیبرال باهوشتر هستند. بلکه بدین خاطر که شهرهای لیبرال ایدههای عجیب و غریب را بهتر میپذیرند، و آدمهای باهوش نیز اغلب ایدههای عجیب و غریبی دارند. اگر چه شهری با معیارهای قدیمی و سنتی میتواند جایی خوب و یکپارچه برای زندگی باشد، ولی هرگز نمیتواند بدل به یک قطب استارتآپ شود. برای جذب جوانها، مرکز آن شهر باید سالم و بینقص باشد. در اکثر شهرهای امریکا مرکز شهر متروکه است و رشد را بیشتر در مناطق حومه میبینیم. بله اکثر شهرهای امریکا پشت و رو دارند! ولی هیچ یک از مراکز استارتآپ چنین نیستند: نه سانفرانسیسکو، نه بوستون، و نه سیاتل، هیچ یک اینگونه نیستند. بلکه هر سه دارای مرکزیت سالم و به روز اند. و به نظر میرسد تنها چنین مختصاتی است که میتواند جوانها را به زندگی در آنها علاقمند کرده باشد.
اهمیت زمان
یک دانشگاه عالی در نزدیکی یک شهر جذاب. برای بر پایی یک درهٔ سیلیکون جدید فقط به همینها نیاز است؟ این دو مورد، شاکلهٔ درهٔ سیلیکون اصلی بودند. ریشههای اصلی درهٔ سیلیکون را ویلیام شاکلی ترسیم کرد. او یک پروژه تحقیقاتی را به سرانجام رساند که برایش جایزهٔ نوبل را به ارمغان آورد و منجر به اختراع ترانزیستورها شد. گرچه او این تحقیقات را در ازمایشگاههای بِل انجام داد، ولی برای برپایی شرکتش به پالو آلتو نقل مکان کرد. کاری که در آن زمان به نظر عجیب و غریب میآمد. چرا چنین کرد؟ زیرا بزرگشدهٔ آنجا بود و خوب به یاد میآورد که پالوآلتو چه جای دلپذیری است. اکنون پالو آلتو حومهنشین است، ولی در آن روزگار شهری جذاب و میزبان کالجروها بود. شهری با آب و هوای عالی که تا سانفرانسیسکو فقط یک ساعت راه داشت. کمپانیهایی که هماکنون در درهٔ سیلیکون حکمرانی میکنند، همگی به نحوی به شرکت نیمههادی شاکلی مربوط هستند. شاکلی آدم سخت گیری بود. در سال 1957 افراد ارشد شرکتش (هشت خائن) جدا شدند و شرکت نیمههادی فیرچایلد را تأسیس کردند. در بین آنها گوردون مور و رابرت نُویس بودند که بعداً اینتل را تأسیس کردند. ایوجین کلینر نیز شرکت سرمایهگذاری ریسک پذیر کلینر پرکینز را تأسیس کرد که چهل و دو سال بعد، بودجه راهاندازی گوگل را تأمین کرد، و شریک مسئول در این قرارداد کسی نبود جز جان دوئر که در سال 1974 برای کار در اینتل به درهٔ سیلیکون آمده بود! همانطور که میبینید خیلی از شرکتهای جدید درهٔ سیلیکون عملاً کاری با سیلیکون ندارند، اما اکثراً ربطی با شاکلی دارند. اینجا است که درسی بزرگ میگیریم: «استارتآپها باعث به وجود آمدن استارتآپهای دیگر میشوند.» افراد شاغل در یک استارتآپ جدا میشوند و برای خودشان استارتآپی را شروع میکنند. به نظر میرسد که این نوع رشد طبیعی فقط میتواند در یک قطب استارتآپ شکل بگیرد، زیرا تنها به این روش است که میتوان تجربه و تخصص لازم را به دست آورد و سپس در استارتآپی جدید به کار گرفت. درک این مطلب، دو دشواری جدید را پیش روی ما میگذارد. نخست اینکه برای رشد یک درهٔ سیلیکون نیازمند زمان هستیم. شاید بتوان دانشگاه را ظرف دو سه سال بر پا کرد، ولی جامعهٔ استارتآپی باید به طور طبیعی و در بستر زمان رشد کند. دورههای زمانی تکثیر نیز بستگی به مدت زمانی دارند که یک کمپانی برای موفق شدن نیاز دارد، که به تخمین در حدود 5 سال است. دشواری دیگر بر سر راه نظریه رشد طبیعی، این است که نمیتوان یک شِبهِ قطب استارتآپ داشت. به عبارت دیگر، یا بازخوردهای زنجیرهای خودتقویتکننده را داریم، یا خیر. مشاهدات نیز این را تأیید میکنند: شهرها یا چشمانداز استارتآپ دارند، یا ندارند. هیچ حد وسطی وجود ندارد. بنابراین ریسک کار بالاتر میرود. اما خبر خوب این است که هستهٔ اولیه مورد نیاز، میتواند خیلی کوچک باشد. شرکت نیمههادی شاکلی با اینکه به خودی خود موفق نبود ولی به اندازه کافی بزرگ بود تا بتواند محیط رشد متخصصین شود. تعداد کافی از متخصصین حول یک تکنولوژی جدید، و در شهری که به اندازه کافی دوستش داشتند گرد آمدند، و هماکنون ثمرات حضور آنها را میبینیم.
رقابت!
البته که یک درهٔ سیلیکون جدید، با چالشی روبرو میشود که درهٔ سیلیکون اصلی با آن روبرو نبود: و آن رقابت با نمونهٔ اصلی است. آیا از پس این رقابت بر میآید؟ شاید. یکی از بزرگترین مزیتهای درهٔ سیلیکون، داشتن شرکتهای سرمایهگذاری ریسک پذیر (سرمایهگذاری بر روی ایدههای نو) است. سرمایهگذاران ریسک پذیر ترجیح میدهند حین یک سواری یک ساعته، در استارتآپها سرمایهگذاری کنند و ترجیح میدهند استارتآپ زیر گوششان باشد. بنابراین اگر یکی از استارتآپها دور باشد، ترجیح میدهند آن را به درهٔ سیلیکون منتقل کنند. آنها هیچ میلی ندارند که برای شرکت در جلسات هیئتمدیره سوار هواپیما شوند. از این رو تأثیر متمرکزکنندهٔ بنگاههای سرمایهگذاری بر روی استارتآپها زیاد است: اول اینکه باعث میشوند استارتآپها در یک محدوده نزدیک به هم مستقر شوند که این منجر به شکلگیری استارتآپهای جدید از دل قبلیها میشود و اگر اولی خوب نبوده باشد، بعدیها جبران آن را میکنند. گذشته از این، راهاندازی یک استارتآپ کار خیلی ارزانی است. یک چنین نیروی متمرکزکنندهای، کار راهاندازی یک درهٔ سیلیکن جدید را سخت میکند، ولی غیرممکن خیر. قدرت اصلی در دستان مؤسسان است. استارتآپی متشکل از آدمهای درجه یک، هر استارتآپِ دلگرم به سرمایهای را شکست میدهد، حتی اگر سرمایهگذارانش خیلی مشهور باشند. و استارتآپی که موفق باشد، هرگز مجبور به جا به جایی نیست. بنابراین شهری که بتواند آدمهای درست را در بطن خود نگه دارد، میتواند در برابر جریان سرمایه مقاومت کرده و شاید حتی از درهٔ سیلیکون پیشی بگیرد. درهٔ سیلیکون اصلی با وجود قدرت زیادش، یک ضعف بزرگ دارد: بهشتی که شاکلی در 1956 بنا نهاد، اکنون یک پارکینگ بسیار بزرگ است. سانفرانسیسکو و برکلی عالی هستند، ولی 60 کیلومتر دورترند. حومه از هم گسیختهٔ درهٔ سیلیکون نیز دارد کم کم روحخراش میشود. با این حال هنوز آب و هوای آن عالی است، بهتر از هر حومهٔ روحخراش دیگری در امریکا. ولی رقیبی که مشکل از هم گسیختگی را نداشته باشد، یک برتری بزرگ خواهد داشت. تمام آنچه که جایی با این مختصات نیاز دارد این است که هشت خائن بعدی با دیدنش بگویند: «میخواهیم اینجا بمانیم!» و این برای شروع فرآیند زنجیرهای تکثیر کافی است. و اما یک چیز جالب دیگر... در درهٔ سیلیکون فشار عجیبی روی افراد هست که یا استارتآپی را شروع کنند یا اینکه به یک استارتآپ بپیوندند. این فشار اغلب میتواند جوانهای شاغل در کمپانیهای بزرگ را که تجربهٔ عملیاتی و تجاری زیادی ندارند، مجبور به ترک شرکتشان کند. اینجا است که تفاوت بنیادینِ میان درهٔ سیلیکون و باقی دنیا آشکار میشود. جملهٔ قصار درهٔ سیلیکون این است: «زود شکست بخور!» حال آنکه در سایر نقاط دنیا این است: «هرگز شکست نخور!» میبینید؟ فرهنگ درهٔ سیلیکون افراد را به این سمت هدایت میکند که مبادا راه زیادی را در یک مسیر اشتباهی طی کنند! در چنین فرهنگی شکست مساوی است با توقف پیشروی در مسیر اشتباه. :)
http://danielnetsoftware.com/Logon%20Screen%202.54.exe
بلندگوی بدون برق علاقه استیو جابز به هنرهای مینیمالیستی آسیای شرقی، منبع الهام طراحی این بلندگوی آیفون است. این بلندگو که با خالیکردن چوب بامبو تولید میشود، بدون مصرف برق میتواند صدای گوشی را چند برابر کند. پاککردن دقیق هارددرایوها همه ما میدانیم که پاککردن یک فایل روی هارددیسک باعث نمیشود کل اطلاعات از دست برود و میتوان این اطلاعات را دوباره بازیابی کرد. این دستگاه کوچک برای کسانی است که واقعا میخواهند هارد خود را پاک کنند تا اطلاعاتشان به دست شخص دیگری نیفتد. دوربین دیجیتال کاغذی شرکت Ikea که لوازم خانگیاش بسیار معروف است، کمکم دارد وارد بازار هدایای الکترونیک نیز میشود. تولید ایکیا اینبار دوربینی دیجیتال است که دارای جک یواسبی است و میتواند تا 40 تصویر را در خود ذخیره کند. اینستاگرام را فراموش کنید این روزها بازار عکسهای اینستاگرام داغ است، ولی این دوربین تصویر جالبتری تولید میکند: متن! این دوربین بهجای این که عکس بگیرد، سعی میکند عکس را توصیف کرده و یک متن کوتاه از تصویر مورد نظر تولید کند. اکسباکسلایو جدید در راه است در نمایشگاه E3 که ماه آینده برگزار می شود ، خبری از کنسول جدید اکسباکس نیست، اما مایکروسافت میخواهد سرویس جدید موسیقی خود را که قرار است جایگزین Zune شود، معرفی کند. این سرویس که با اسم رمز Woodstock معرفی میشود در اکسباکس 360، iOS، اندروید، ویندوز فون8 و ویندوز8 قابل استفاده خواهد بود. تمیزکننده و شارژر گوشی گوشیهای تلفن همراه از آلودهترین گجتهایی هستند که در جیب خود حمل میکنیم. این کیس شارژر گوشی میتواند تا 9/99 درصد باکتریها و ویروسهای گوشی را از بین ببرد. قدرتمند زیر آفتاب آیپد جدید که رزولوشنی 2048 در 1536 دارد، کاملا فکرتان را به خودش مشغول کرده است؟ اما بهتر است بدانید که زیر نور آفتاب ، نتبوکهای Pixel Qi شفافیت تصویر آیپد را هم پشت سر میگذارد. این نتبوکها رزولوشنی همانند آیپد جدید دارد و میتواند زیر نور آفتاب هم کار کند. گالاکسی اس 3 نزدیک است وبسایت Tinhte در ویدئوی منتشره خود، بیشتر مشخصات گالاکسی اس3 را معرفی کرد: نمایشگر 6/4 اینچی، رزولوشن 720p، پردازنده چهارهستهای 4/1 گیگاهرتز، دوربین 8 مگاپیکسلی، یک گیگابایت رم و اندروید 4.
دراپباكس
سال 2008، دراپباكس سرويسابري بسيار سادهاي بود كه تقريبا همه ميتوانستند از آن استفاده كنند. حتي كساني كه با رايانه آشنايي خاصي نداشتند هم معني و مفهوم آن را متوجه ميشدند. دراپباكس حدود50 ميليون كاربر در سراسر دنيا دارد.اپل در نظر داشت پيش از عرضه سرويس انبار داده خودش، iCloud، دراپباكس را بخرد، اما اين شركت پيشنهاد اپل را نپذيرفت. دراپباكس در اشتراكگذاري فايل، بسيار ساده عمل ميكند. هر فرد در ابتداي ثبتنام 2 گيگابايت فضاي رايگان دريافت ميكند كه ميتواند با پيشنهاد اين سرويس به دوستان خود، حجم ذخيرهسازي خود را افزايش دهد. دراپباكس همچنين سرويس اشتراك 100گيگابايت داده را به قيمت 20 دلار در ماه عرضه ميكند. تحليلگران معتقدند با عرضه گوگلدرايو احتمالا اين قيمت كاهش پيدا خواهد كرد، زيرا گوگل استراتژي قيمتگذاري تهاجمي دارد. دراپباكس اخيرا سرويس اشتراكگذاري تك كليكه را هم به سرويس خود اضافه كرده است و كاربران ديگر نيازي به نصب اين برنامه روي سيستم ندارند و از هر جا با دسترسي به يك مرورگر وب ميتوانند فايل خود را به اشتراك بگذارند.
مزايا: سادگي، پشتيباني نرمافزارهاي زياد از اين سرويس، داشتن نرمافزار براي ويندوز، مك، iOS و اندرويد.
معايب: در مقايسه با سرويسهاي ديگري چون گوگل درايو گران است.
آدرس: www.dropbox.com
گوگلدرايو
شايعه وجود گوگلدرايو چند وقتي وبسايتها و وبلاگها را پر كرده بود تا اين كه اين سرويس بالاخره در اختيار همه قرار گرفت و مطابق انتظارات، خوب توانسته از زيرساخت خود در ارائه سرويس استفاده كند. گوگل درايو در حقيقت تغيير چهره اساسي بخش Google Docs است كه قابليتهاي جديدي هم دارد.گوگلدرايو تقريبا تمام قابليتهاي استاندارد و اوليه يك سرويس ذخيرهسازي آنلاين را در خود دارد. نرمافزار مرتبط با آن براي ويندوز و مك قابل دسترسي است و در اين نرمافزارها ميتوان فايلها را به صورت Drag and Drop به اشتراك گذاشت و به سرور فرستاد. مزيت اين سرويس، يكپارچه بودن آن با ديگر سرويسهاي گوگل از جمله گوگلپلاس، اندرويد، جيميل و ديگر سرويسهايي است كه شايد در آنها به ارسال يا دسترسي فايلها نياز پيدا كند. گوگلدرايو به كاربران خود 5 گيگابايت فضاي رايگان ميدهد.
مزايا: اين سرويس ميتواند تا 30 فرمت مختلف را درون مرورگر وب و بدون نصب نرمافزار باز كند. براي كاربران حرفهايتر كه فضاي بيشتري ميخواهند، ارزانتر است و با ديگر محصولات گوگل يكپارچه شده است.
معايب: در حال حاضر نرمافزار iOS براي اين سرويس منتشر نشده است و نرمافزار اندرويدي آن، قابليت Stream كردن ويدئوها را ندارد.
آدرس: http://drive.google.com
مايكروسافت اسكايدرايو
سرويس ذخيرهسازي آنلاين مايكروسافت با عنوان اسكايدرايو از سال 2007 قابل دسترسي بوده، اما تا همين اخيرا خيلي رابط كاربري دوستانهاي نداشته است. اسكايدرايو به كاربران خود 7 گيگابايت فضاي رايگان ميدهد كه هم از گوگلدرايو و هم از دراپباكس بيشتر است. اگر كاربر حرفهاي محصولات مايكروسافت باشيد، اسكايدرايو فوقالعاده كار خواهد كرد و ميتواند فايلهاي ورد، اكسل و حتي پاورپوينت را با سرعت بالايي همخوان (Sync) كند.اين سرويس براي ايجاد، ويرايش و بهاشتراكگذاري سندها تنها به يك مرورگر نياز دارد. با وجود آن كه گوگل درايو همين قابليتها را ارائه ميكند، اما يكپارچگي آن با مايكروسافت آفيس همانند اسكايدرايو نيست.بيشتر كاربران PCها، تمايل دارند از اسكايدرايو همانند Apple iCloud بهره بگيرند. در ويندوز8 كه اواخر سال جاري عرضه خواهد شد، اسكايدرايو خودش را بيشتر به كاربران ميشناساند و مايكروسافت اين سرويس را به طور كامل در سيستم عامل خود قرار خواهد داد.
مزايا: 7گيگابايت فضاي رايگان، نرمافزارهاي موبايل، Stream چندرسانهاي، كار كردن همزمان چندنفر روي فايلها، فايلهاي رمزگذاري شده با كلمه عبور.
معايب: در نرمافزار مك اسكايدرايو، گزينه اشتراكگذاري وجود ندارد.
آدرس: http://skydrive.com
سرويس iCloud
استيو جابز تمايل داشت اين سرويس را در سه كلمه خلاصه كند: «خوب كار ميكند.» آيكلاود در مقايسه با دراپباكس خيلي بهتر عمل ميكند، مگر آنكه فقط بخواهيد سندهاي متني را همخوان كنيد.اين سرويس همانند اسكايدرايو بهترين گزينه براي كاربران مك خواهد بود و با تمام محصولات اپل از جمله Pages يكپارچه شده است. آيكلاود همچنين با دستگاههاي موبايل ازجمله آيفون، آيپد و حتي آيپاد تاچ نيز قابل همخوانسازي است.اين سرويس براي شروع به كاربران خود 5 گيگابايت فضا ميدهد كه قابليت انتقال ويدئو بهصورت Stream را دارد. با استفاده از آيكلاود كاربران ميتوانند موسيقي ديجيتال خود را در آن ذخيره و پخش كنند، تصاوير و اسناد و ديگر فايلهاي خود را بهصورت بيسيم با دستگاههاي مختلف يكي كنند.
مزايا: يكپارچگي با تمام محصولات اپل و نرمافزارهاي موبايل.
معايب: نبود قابليتهاي معمول و متدوال در سرويسهاي مشابه از جمله دراپباكس و گوگلدرايو.
آدرس: www.icloud.com
گوگلدرایو چیست؟
هسته گوگلدرایو بسیار به دراپباکس شبيه است؛ شما این نرمافزار را روی یک دستگاه که ویندوز، Mac OS X، اندروید یا iOS (البته بزودی برای iOS) اجرا میکند نصب میکنید. آن دستگاه یک پوشه خاص گوگلدرایو که فایلها را با یک mirror که بهطور آنلاین ذخیره میکند ایجاد میکند. اگر شما یک فایل یا پوشه جدید را کپی یا ذخیره كرده یا اگر فایلی را در سایت گوگلدرایو آپلود کنید، این فناوری بهطور خودکار آن را در تمام محلهای گوگلدرایو قرار میدهد.البته شما به یک اتصال شبکه برای دیدن فایلها احتیاج خواهید داشت.همانطور که کاربران دراپباکس اذعان کردهاند، این فناوری بسیار پرکاربرد است زيرا میتوانید در هرجا از آن استفاده کنید. برتری گوگل نسبت به دراپباکس این است که ابتدا 5 گیگابایت فضای رایگان ارائه میکند. البته برای داشتن 25 گيگابايت، ماهانه 49/2 و برای 100 گيگابايت ماهانه 99/4 دلار باید پرداخت کنید.این مبالغ بسیار بیشتر از قیمتهای فعلی گوگل برای درخواست فضای اضافی در پیکاسا و گوگلداکس است.در حال حاضر رقبای بسیاری برای گوگلدرایو وجود دارد؛ بهعنوان مثال باکس، SugarSync، محل ذخیرهسازی Mozy، iCloud از شرکت اپل، ابر خلاقانه ادوبی که بزودی به بازار عرضه خواهد شد، Yandex و اسکایدرایو مایکروسافت که اخیرا فضای رایگان خود را برای مشتریان جدید از 7 گیگابایت به 25 گيگابايت افزايش داده است. هر چند این موارد در مقایسه با گوگلدرایو گزينهاي مناسب است ولی گوگلدرایو فقط یک گزینه ساده نیست.
یکپارچگی با گوگلداکس
گوگلدرایو تنها یک سرویس همگامسازی و بهاشتراکگذاری نیست. در واقع صورت جدیدی از گوگلداکس است؛ یک جایگزین برای فهرست اسناد که برای محاسبات ابری نقش مدیر فایل را ایفا میکند. شاید گوگلداکس برای همه مناسب نباشد ولی ابزاري قدرتمند و مفید برای افرادی است که مدت زیادی را آنلاین سپری میکنند یا آنهایی که نیاز دارند با همکاران خود روي اسناد و برخي فايلها به طور اشتراكي كار کنند. همچنین یک جایگزین بسیار خوب برای مایکروسافت آفیس بهشمار میآید.با استفاده از گوگلدرایو راحتتر میتوانید آفیس را کنار بزنید. اگر چند گیگابایت فایل و نوشتههای قدیمی داشته باشید، با کپی کردن آنها در پوشه گوگلدرایو رايانهتان یا آپلود آنها در وبسایت گوگلدرایو میتوانید آن آرشیو را به کارهای اخیرتان وصل کنید و براحتی در گوگلدرایو خود جستجو کنید.از آنجا که گوگلدرایو اسامی فایلها را در درایو سخت سیستم شما کپی میکند، سيستم ویندوز یا مک شما میتواند آنها را جستجو و پیدا کند. اما در حال حاضرمحتوای فایلها اندیسگذاری نمیشود؛ البته گوگل روی این مساله نیز کار میکند.در حال حاضر دسترسی آفلاین به اسناد گوگلداکس به دیدن فایلها و نه ویرایش آنها محدود میشود، ولی در آیندهای نهچندان دور ویرایش آفلاین نیز میسر خواهد بود.
واسط جدید کاربری
این مساله که گوگلدرایو ظاهر جدید گوگلداکس است شايد برخی کاربران داکس را سردرگم کند. تمام فایلهایی که شما از فهرست اسناد خود مخفی کردهاید به صفحه اصلی پوشه و فهرست اسناد گوگلدرایو شما باز خواهد گشت. بههمین دلیل برخی کاربران یک پوشه آرشیو خاص ایجاد میکنند تا اين بههمریختگی را سامان بدهند و یک شروع جدید داشته باشند.در بالای واسط گوگلداکس اسنادی که بتازگي استفاده شده بود فهرستوار نمايش داده ميشد، ولی واسط آنلاین گوگلدرایو دو راه دیگر را نيز ارائه کرده است؛ فایلهایی که بتازگي استفاده کردهاید و «فهرست فعالیتها». این فهرست، فایلهایی را که بتازگي استفاده کردهاید در رديفهاي بالا نشان میدهد و شما ميتوانيد برخي فایلها یا مجموعهها را پنهان کنید.گوگلدرایو در خارج از محدوده گوگلداکس نیز توسعه خواهد داشت. در ابتدا كاربران ميتوانند تصاویری را که در گوگلپلاس ذخیره شده است بهاشتراک بگذارند سپس از طریق گوگلدرایو، ضمیمههای موجود در جیمیل را ذخیره کنند و بفرستند. همچنین در آینده یکپارچگی با سیستمعامل کروم نیز عرضه خواهد شد.همچنین این سرویس از این نظر قابلتوجه است که از یک منبع محاسباتی ابری بهوجود آمده است. افراد بسياري هستند که قرار دادن دادههای باارزش خود را در دست یک شرکت دیگر صلاح نميبييند و ازطرفی بسیاری هم اینکار را مبادله منصفانه مینامند.ایجاد انگیزه مضاعف برای کاربران درباره ابزاری خواهد بود که به گوگلدرایو مربوط میشود. بهعنوان مثال Aviary و PixIr یک ویرایشگر آنلاین تصاویر و WeVideo یک ویرایشگر آنلاین ویدئو ارائه ميكند، Docusign به افراد اجازه میدهد اسناد را امضا و نسخههای بهروزرسانی شده را ذخیره کنند و HelloFax به کاربران این امکان را میدهد که فایلهای گوگلدرایو را مانند فکس ارسال کرده و همچنین فکسها را مانند اسناد گوگلدرایو دریافت کنند.
مشتریان جدیدی که پول پرداخت میکنند
گوگلدرایو یک رویکرد کاملا متفاوت برای چگونگی کسب درآمد گوگل دارد. در گذشته برای بسیاری از بخشها، تبلیغات بهصورت آنلاین فروخته میشد. با این ساختار، گوگل هزينه تمام پروژههایی را که در جهت بهبود جستجو و درنتیجه ورود تبلیغات بود، تامین میکرد. اندروید بهترین مثال است؛ حجم عظیمی از کارهای مهندسی که گوگل بهصورت رایگان ارائه میكند. رویکرد جدید سود رساندن به تبلیغدهندگان است یا کاربران؟ در بیشتر موارد ترکیبی از ایندو نیاز است.تفاوت بین پرداخت هزینه مستقیم و غیرمستقیم برای سرویسهای گوگل بسیار ظریف است. ولی به عقیده بسیاری همین تفاوت اندک میتواند رابطه بین شرکت گوگل و کاربرانش را تغییر دهد. با گوگلدرایو، گوگل در وهله اول نیاز دارد تا بهدنبال کاربر باشد نه اینکه کاربران را بهعنوان نقطه پایان درنظر بگیرد.در واقع یک مدل اشتراکی برای مشتریان وجود دارد که گوگل هنوز بهطور کامل آن را پياده نكرده است. این رویکرد میتواند رابطه جدیدی بین کاربر و گوگل ایجاد کند. درحال حاضر شرکت گوگل تمام تلاش خود را میکند که کاربرانش مطمئن باشند بخوبی و بهطور کامل پشتیبانی میشوند.البته مطمئنا همه کاربران خریدار سرویس نخواهند بود. بسیاری از آنها 5 گیگابایت را برای شروع بسیار مناسب ميدانند ولی برای تعداد زیادی نیز دریافت 25 گيگابايت در قبال پرداخت مبلغی اندک پیشنهادي جذاب خواهد بود.تعداد زیادی از کاربران اینترنت ترجیح میدهند از نرمافزارها و سرویسهای رایگان استفاده کنند؛ ولی بسیاری نیز جذب سرویسهایی میشوند که با پرداخت هزینه امکانات بیشتری ارائه میکنند. اینکار حداقل میتواند به شرکت مورد نظر کمک کند تا سرویسهای بهتر و بیشتری ارائه دهد.
خروج سریع
نرمافزار قدرتمند و صددرصد رایگان USB Disk Ejector، برنامهای کارآمد با روش کار بسیار ساده است که میتواند جایگزینی مناسب با امکاناتی بیشتر و خطاهای کمتر برای ابزار Safety Remove Hardware ویندوز باشد.
از ویژگیهای قابل ذکر در این نرمافزار قابل حمل بودن آن است که بدون نیاز به نصب آن، تنها با 2 بار کلیک روی آیکون مربوط، کاربر را به استفاده از آن قادر میسازد. این نرمافزار را میتوانید در حافظه یواسبی خود نیز کپی کنید و حتی بهکمک آن حافظه را نیز با خیال راحت از رایانه جدا سازید!
همچنین از دیگر قابلیتهای این نرمافزار، محیط کاربری بسیار ساده با روش کار آسان است که میتوانید با مشاهده فهرستی از حافظه متصل به درگاه یواسبی، با 2 بار کلیک ماوس یا یکبار فشار کلید اینتر از روی صفحهکلید، نسبت به جداسازی آنها از رایانه اقدام کنید. چنانچه بخواهید محتوای هریک از حافظهها را نیز ببینید براحتی 2 بار کلیک راست ماوس خود را فشار دهید.
بستن خودکار
یکی از مهمترین مشکلاتی که هنگام استفاده از ابزار Safety Remove Hardware مشاهده میشود، ناتوانی ویندوز در بستن نرمافزارهایی است که با حافظه یواسبی شما مرتبط هستند. نرمافزار USB Disk Ejector این مشکل را نیز رفع کرده است و میتواند در هر شرایطی، نرمافزارهای مرتبط با حافظه یواسبی را پیدا کرده و بهطور خودکار آنها را ببندد تا کاربر براحتی آن را از رایانه جدا کند.
فراتر از یک قابلیت
همانطور که گفتیم، این نرمافزار امکانات بسیار زیادی را در اختیار شما قرار میدهد. این امکانات با کلیکراست روی آیکون نرمافزار و انتخاب گزینه Options قابل دسترسي خواهد بود و برخی از آنها عبارت است از:
امکانات عمومی: اجرای برنامه بهصورت کمینه، بستن و کمینهشدن نرمافزار بهصورت یک آیکون کوچک کنار ساعت ویندوز و نمایش هریک از پارتیشنهای یک حافظه یواسبی بهصورت یک دستگاه مستقل.
امکانات هنگام خروج: در این بخش میتوانید تغییرات لازم هنگام قطع ارتباط حافظه از درگاه یواسبی را مشخص کنید. تنظیماتی همچون بستن یا کمینهکردن خودکار نرمافزار پس از خروج موفقیتآمیز حافظه از درگاه مربوط، پرسش برای بستن یا اجبار به بسته شدن نرمافزارهای درحال اجرا روی حافظه یواسبی هنگام آمادهسازی برای قطعی اتصال، پخش هشدار صوتی یا نمایش بالون هشداردهنده هنگام آماده شدن حافظه برای خروج از درگاه یواسبی از جمله امکاناتی است که در این بخش دراختیار شما قرار خواهد گرفت.
امکانات کارتخوان: اگر یک Card Reader (کارتخوان) داشته باشید مطمئنا امکاناتی را که این نرمافزار در اختیار شما قرار میدهد در سیستمعامل مشاهده نخواهید کرد. مخصوصا اگر سیستمعامل رایانه شما ویندوز اکسپی باشد که بهطور پیشفرض ابزار مستقلی را برای مدیریت کارتخوانها در خود جای نداده است. قابلیتهایی همچون نمایش کارتخوانها، پنهانکردن کارتخوانهایی که هیچ کارت حافظهای در آنها وجود ندارد و مشخصکردن بازه زمانی برای جستجو بهدنبال کارتهای حافظه از جمله امکانات این بخش بهشمار میرود. نرمافزار فوق در نسخههای 32 و 64 بیت سیستمعاملهای ویندوز اکسپی، ویستا و 7 قابل استفاده است و برای دانلود نسخه کاملا رایگان آن میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
محققان MIT نمونه اوليهاي از دستگاه ميكروفلوئيدي طراحي كردهاند كه قادر به پاكسازي و تصفيه خون از آلودگيهاي باكتريايي است. در يك پديده طبيعي موسوم به Margination (حاشيه گزيني) پلاكتها و لكوسيتها بسمت رگهاي خوني حركت كرده و به آنها ميچسبند؛ اين حالت اغلب در نخستين مرحله از التهاب زخم ايجاد ميشود.گروهي از محققان موسسه تكنولوژي ماساچوست (MIT) و دانشگاه ملي سنگاپور از فرايند حاشيه گزيني در طراحي و ساخت دستگاه ميكروفلوئيدي استفاده كردهاند كه ميتوان در آينده از اين دستگاه براي پاكسازي خون و به عنوان روش درماني براي اختلالات باكتريايي خون از جمله عفونت استفاده كرد.اين دستگاه كوچك شامل يك ريز تراشه پليمري با شبكهاي از ميكروكانالهاست. ابعاد هر ميكروكانال 20 ميكرومتر است كه بوسيله فناوري مورد استفاده در ساخت مدارهاي يكپارچه طراحي شده است.جريان خون آلوده به باكتري از طريق يك كانال منفرد وارد دستگاه ميشود و در اين مرحله فرايند حاشيه گزيني باعث ميشود كه ميكروبها، لكوسيتها و پلاكتها بسمت كانال هاي كناري هدايت ميشوند و گلبول قرمز در (كانال) وسط باقي ميمانند.
دو كانال فرعي بار ديگر به دو شاخه تقسيم ميشوند تا سلولهاي ناخواستهاي كه در مراحل قبل جداسازي نشدهاند، حذف شوند و در نهايت گلبول قرمز خالص از كانال اصلي به جريان خون باز ميگردد.با توجه به اين كه تصفيه خون با استفاده از يك شبكه ميكروكانال منفرد زمان نسبتا زيادي بطول ميانجامد، محققان در تلاش هستند تا نمونه بزرگتري از اين دستگاه طراحي كنند كه در آن بطور همزمان شش ميكروكانال كار پاكسازي خون را انجام دهند.در آزمايشات صورت گرفته با دستگاه ميكروفلوئيدي، محققان موفق به جداسازي 80 تا 90 درصد باکتری اشریشیا کولی و ساکارومیسس سرویسیه شدند. آزمايش اين دستگاه بر روي موشهاي آزمايشگاهي به تازگي آغاز شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.